۲-۱۲ مدل سه نظامی اضطراب لانگ

اضطراب برای بقای حیات ضرورت اساسی دارد. ‌به این معنی که یک درد هیجانی است که مانند درد جسمانی به صورت یک فرایند اخطار و هشدار دهنده عمل می‌کند. عوامل فرهنگی، از جمله مذهب ـ تحصیلات ـ نظام ارزش‌های فردی ـ میزان انسجام اجتماعی ـ فرهنگی در تولید اضطراب تأثیر دارند. از لحاظ نظری اضطراب می‌تواند در نتیجه هر گونه محرکی ( استرس‌آورهای روانی ـ اجتماعی) بی‌آنکه فرد از آن خبر داشته باشد، ایجاد شود. اضطراب می‌تواند

از کشمکش بین دنیای خارج و دنیای درون به وجود آید. عامل استرس‌آور روانی ـ اجتماعی اغلب جنبه فردی بیشتری داشته و بستگی دارد به: ۱ـ آسیب‌پذیری فردی ۲ـ ماهیت استرس ۳ـ منابع درونی فرد از جمله ظرفیت از عهده برآمدن و دفاعهای قابل دسترس. استرس‌آمیز بودن یک حادثه بستگی به ماهیت حادثه و نیز چاره‌ها، ‌دفاع‌ها و مکانیسهای مقابله‌ای شخصی دارد و همه این ها با برون روانی ارتباط دارند. انتزاعی جامع که به فرایندهای ادراک، تفکر، عمل‌شخصی بر حوادث برونی و ‌سائق‌های درونی اطلاق می‌شود.

۲-۱۳ اضطراب از دیدگاه فروید

اضطراب یک ترس درونی شده است ترس از اینکه مبادا تجارب درد‌آور گذشته یادآوری شوند، تجاربی که با تنبیه و ممانعت از ارضای ‌کشمکش‌های غریزی همراه بوده‌اند. ‌کشمکش‌های غریزی نامطلوب موجب اضطراب می‌شوند و به (خود) اعلام خطر می‌کنند. اضطراب، واکنش ناآگاهانه‌ای در برابر تمایلات سرکوفته است و علامت اخطاری است به (خود) مبنی بر اینکه کشش غریزی نامطلوب که در گذشته موجب ناراحتی و موجب درد شده است، اینک دارد مجدداً بروز می‌کند. اضطراب با احساس ترس مترادف است، با این تفاوت که ترس منشأ خارجی دارد ولی اضطراب منشأ درونی دارد.

۲-۱۴ اضطراب از دیدگاه راجرز

به اعتقاد راجرز (بریمر و شوستروم، ۱۹۶۸ ـ شرترز و استون، ۱۹۷۴) خویشتن‌پنداری فرد مضطرب یا روان نژند با تجربه ارگانیزی او نا‌هماهنگ و در تضاد است.

هر موقع که ادراک یک فرد از تجربه خویش تحریف و یا انکار شود، تا حدودی حالت ناهماهنگی میان (خود) و تجربیات فرد، یا حالت ناسازگاری روانی و آسیب‌پذیری به وجود می‌آید و موجب پیدایش مکانیزم‌های دفاعی می‌شود.

در حقیقت فرد در مقابل تهدیدهای حاصل از ناهماهنگی میان تجربه و خویشتن ‌پنداری، احساس اضطراب می‌کند و با بهره گرفتن از مکانیزم‌های دفاعی در مقابل اضطراب حادث، به دفاع از خود می‌پردازد.

۲-۱۵ ظاهر عمومی و رفتار، علایم اضطراب

فرد دچار اضطراب، رفتار و ظاهری پرتنش، مضطرب و نگران دارد. افزایش تنش ماهیچه‌ای در حالت سیمای وی و وضع قامت و اندامها و در ناتوانی وی در ایجاد تمدد ماهیچه‌ای و آرامش نمایان است. وقتی تنش ماهیچه‌ای شدید باشد لرزش دستها، زانوها و سایر قسمتهای بدن قابل توجه است. شکاف چشمها وسیع و مردمکها متسع است، دهان به خشکی می‌گراید و از این رو بیمار ‌لب‌هایش را لیس می‌زند و زبانش را مرطوب می‌کند. شخصی که مضطرب است از عصبی بودن، تنش، بی‌قراری، تحریک‌پذیری شکایت می‌کند و اغلب در به خواب رفتن مشکل دارد. شخص مضطرب به آسانی خسته می‌شود، دلشوره و سردرد و تنش عضلانی و اشکال در تمرکز فکر دارد.

علایم رایج اضطراب و توصیفهای افراد دچار اضطراب شدید از وضع خود:

۱ـ عصبی بودن، قرار نداشتن ۲ـ تنش ۳ـ احساس خستگی ۴- سر گیجه ۵ـ تکررادار ۶ـ تپش قلب ۷- بی‌حالی ۸ـ تنگی‌نفس ۹ـ تعریق ۱۰ـ لرزش ۱۱ـ نگرانی و دلهره ۱۲ـ بی‌خوابی ۱۳ـ اشکال در تمرکز حواس ۱۴ـ گوش به زنگ بودن

در کل می‌توان علایم اضطراب را به چهار گروه شناختی، عاطفی، رفتاری و فیزیولوژیکی تقسیم کرد. این عناصر چهارگانه از همدیگر مستقل نیستند، بلکه عملکرد آن ها با کل ارگانیزم هماهنگ می‌باشد. عملکرد اصلی این علایم به وجود آوردن پاسخهای انطباقی در موقعیتهای خطر‌زا است.

۲-۱۶ حد مطلوب اضطراب

در انجام ‌هر کاری به طور مطلوب اضطراب تا اندازه‌ای طبیعی و ضروری است. به عنوان مثال غیر ممکن است که بخواهیم از عرض خیابانی به سلامت عبور کنیم و کمی مضطرب نباشیم. با این وجود، اضطراب بسیار شدید یا خیلی کم همیشه بر روی هر کاری اثر زیان‌آوری دارد. برای مثال: تصور کنید که به شما گفته می‌شود که کار ساده‌ای را انجام بدهید و آن این است که ۲۰ سکه را داخل قلکی بیندازید و هر بار یک سکه را بردارید و داخل قلک بیندازید. حال سه وضعیت را در نظر می‌گیریم که هریک نشان‌ دهنده میزان اضطراب برای انجام کار است.

اول از شما خواسته شده است که ۲۰ سکه را در هر زمان که مایلید داخل قلک بیندازید. هیچ نگران نیستید. هیچ‌کس مراقبتان نیست و خودتان به تنهایی این کار را می‌کنید. چنین حالتی اضطراب زیادی در شما به وجود نمی‌آورد، با خود می‌گویید با هر سرعتی که بخواهم می‌توانم این کار را بکنم. کسی مراقب من نیست. در نتیجه این کار را از روی بی‌توجهی و خیلی آهسته انجام می‌دهید.

در وضعیت دوم به شما گفته می‌شود که هر ۳۰ ثانیه یک سکه را داخل قلک بیندازید یک سکه دریافت می‌کنید. در این شرایط اضطرابتان بیشتر خواهد شد، زیرا می‌خواهید تا می‌توانید سکه بگیرید. ‌بنابرین‏ سعی می‌کنید این کار را سریعتر و دقیقتر انجام دهید. در وضعیت سوم به شما گفته شده است که هر سکه‌ای را که نتوانید در فاصله ۳۰ ثانیه داخل قلک بیندازید، انگشت‌تان قطع خواهد شد. پرواضح است که این شرایط اضطراب زیادی در شما بر می‌انگیزد و با شتاب و عجله‌ای که به خرج می‌دهید دست و پایتان را گم می‌کنید.

در شکل زیر ارتباط بین اضطراب و عملکرد ترسیم شده است. اگر اضطراب خیلی بالا یا خیلی پائین باشد در هر کاری از بازی تنیس گرفته تا امتحانات و کارکردن عملکرد مختل خواهد شد. اما در بین این ها درچه ایده‌آلی از اضطراب وجود دارد که سبب بهترین عملکرد می‌شود.
ارتباط بین اضطراب و عملکرد

۲-۱۷ امتحان

اندازه‌گیری و ارزشیابی در تعلیم و تربیت تاریخچه‌ای طولانی دارد. قبایل بروین طی مراسمی آمادگی و تحمل مشکلات زندگی را در جوانان مورد آزمون قرار می‌دادند، به عقیده رومبرگ (۱۹۹۲) شاید این قدیمی‌ترین نوع امتحانی است که توسط آدمی انجام شده است. از نظر تاریخی، چینیها حدود ۲۲۰۰ سال پیش، از نتایج آزمودنها با شیوه ارزشیابی پایانی، برای انتخاب مسؤولان اداری استفاده می‌کردند. در ایران باستان نیز در عهد شاپور، پادشاه ساسانی، در جندی شاپور جلساتی برای آزمون دانشجویان پزشکی برپا می‌گردید و اعطا گواهینامه پزشکی موکول به موفقیت دانشجویان در این امتحان بود

امروزه مقاصد ار‌زشیابی‌های تعلیم و تربیت با گذشته تفاوت بسیار دارد و برای اهداف گوناگون به طور چشمگیری تغییر یافته است. با گسترش سیستم‌های آموزش و پرورش و افزایش تعداد دانش‌آموزان در پایه های مختلف تحصیلی، شیوه های ارزشیابی برای تعیین میزان یادگیری دانش‌آموزان از حالت فردی یا ‌گروه‌های ناهمگن کوچک به آزمونهایی در مقیاس وسیع‌تری و گروه‌های متجانس‌تر تغییر پیدا ‌کرده‌است. معلمان مدارس درصدد تغییر شیوه های ارزشیابی خود از امتحان شفاهی به شیوه های امتحان کتبی می‌باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...