۲-۱۰-۲- گروه بندی بر اساس رفتارهای اولیه و ثانویه

از دیگر دسته بندی هایی که در زمینه اختلالات رفتاری شده است، تقسیم اختلالات رفتاری به انواع اولیه و ثانویه می‌باشد. کودکان با اختلالات رفتاری اولیه[۱۸۴]، از اوان زندگی، رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که متناسب با سن تقویمی و عقلی آنان نمی باشد. به عبارت دیگر، توانایی سازش و تطبیق با محیط و تغییرات محیطی را ندارند و چنین به نظر می‌رسد که رشد رفتاری آنان در مراحل پایین تری متوقف شده است. کودکان با اختلالات رفتاری ثانویه[۱۸۵]، کودکانی هستند که در ابتدای زندگی دارای رشد رفتاری طبیعی بوده اند، اما در مقطعی از زمان به دلایل مختلف جسمی یا فشارهای روانی، رفتار آنان به مراحل پایین تر از رشد، بازگشت می‌کند و نشانه هایی از وابستگی و مشکلات رفتاری در آنان تظاهر می کند (میلانی فر، ۱۳۸۸).

۲-۱۰-۳- گروه بندی بر اساس سن

دسته بندی دیگری از اختلالات رفتاری بر اساس سن انجام شده است؛ به عبارت دیگر، برای هر دوره سنی رفتارهای انحرافی غالبی را مشخص کرده‌اند. این دوره ها و اختلالات رفتاری به قرار زیرند:

۱٫ دوره اول کودکی (تولد تا سه سالگی): واکنش های رفتاری بیمارگونه کودکان در این دوره اکثراً از نوع اختلالات روان تنی می‌باشند. بدین صورت که، کودکان مشکلات عاطفی و روانی خود را بیشتر به صورت اسهال، تهوع، دل درد، یبوست، بی اشتهایی، تنگی نفس، کاهش وزن و گاه به صورت اضطراب، افسردگی، بی‌قراری و کم خوابی نمایان می‌سازند.

۲٫ اختلالات رفتاری دوره دوم کودکی (۴ تا ۶ سالگی): اختلالات رفتاری در این دوره بیشتر به صورت ترس، انواع عادات نامطلوب، مانند جویدن ناخن، مکیدن انگشت یا اشیاء، شب ادراری، پرخاشگری، خراب کردن اسباب بازی ها یا وسایل منزل و گاه نیز به صورت بی اشتهایی، بد خوابی، اختلالات تکلمی، اشکال در روابط بین کودک و افراد خانواده، مشخص می شود. اختلالات رفتار در این دوره بیشتر از نوع واکنش های زودگذر تطابقی یا مقدمات نوروتیک است.

۳٫ اختلالات رفتاری دوره سوم کودکی (۷ تا ۱۱ سالگی):اختلالات رفتاری در این دوره بیشتر به صورت دروغگویی، دزدی، امتناع از رفتن به مدرسه، اختلالات گویایی مانند لکنت زبان، انواع تیک ها، گریه ها و خنده های بی دلیل و غیر عادی، تمارض و مشکلات محیطی و مانند آن است.

۴٫ اختلالات رفتاری دوره نوجوانی (۱۲ تا ۱۴ سالگی): در این دوره بیشتر اختلالات رفتار در ارتباط با تکالیف مدرسه و برآوردن توقعات و انتظارات تحصیلی از طرف معلم و والدین است. گاهی نیز رفتار و اعمال غیر اجتماعی یا علایم سایکوپاتی و همچنین سایکوزهای زودرس تظاهر می‌کنند.

۵٫ اختلالات رفتاری دوره بلوغ و جوانی (۱۵ تا ۲۰ سالگی): اختلالات رفتاری در این دوره بیشتر در ارتباط با اختلاف سلیقه و عقیده جوان با نحوه زندگی و ارزش های والدین است؛ این اختلافات ممکن است بر مسایل جزیی و سطحی مثل مدل لباس و آرایش مو، رشته تحصیلی و شغلی و گاه در مسایل عمیق تر و ریشه ای تر مثل مذهب، اخلاق و سیاست و… باشد. این علایم گاهی به صورت رفتارهای سایکوتیک تظاهر می‌کند (سیف نراقی و نادری، ۱۳۷۹).

۲-۱۰-۴- گروه بندی بر اساس سبب شناسی

بر این اساس اختلالات رفتاری به دو دسته عمده تقسیم می‌شوند:

    1. اختلالات رفتاری با ریشه ارگانیکی یا جسمی

  1. اختلالات رفتاری با زیربنای روانی و بدون مشکلات جسمی

در اختلالات رفتاری که ریشه عضوی دارند، مشکلات رفتاری به علت آسیب یا بیماری های مغز یا اختلال در وظایف غدد مترشحه داخلی، و مانند آن، به وجود می‌آیند. در اختلال با زیربنای روانی مشکلات ارگانیکی وجود ندارد (به نقل از گیلانی، نوربخش و معنوی، ۱۳۵۶).

۲-۱۰-۵- گروه بندی از دیدگاه روانپزشکان

اگر چه دسته بندی های یاد شده به گونه ای پراکنده در آثار مربوط به اختلالات رفتاری آمده است، اما این دسته بندی ها بیشتر جنبه تاریخی دارد. در حال حاضر دسته بندی های جدیدتری مطرح است که به آن ها اشاره می شود.

یکی از مهمترین نظام های طبقه بندی در حال حاضر، پنجمین مجموعه تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[۱۸۶](DSM-V) (به نقل از سید محمدی،۱۳۹۳) است که توسط انجمن روانپزشکی ایالت متحده آمریکا[۱۸۷] ارائه شده است. طبقه بندی بین‌المللی بیماری‌ها[۱۸۸](ICD) نیز نظام دیگری است که توسط سازمان بهداشت جهانی[۱۸۹] توسعه یافته است. در نظام های یاد شده طبقه بندی‌هایی درباره اختلالات کودکان نیز مطرح شده است. در زمینه اختلالات روانی، طبقه بندی DSM کاربرد بیشتری داشته است. در طبقه بندی DSM-I، که در سال ۱۹۵۲ منتشر شد، اختلالات کودکان در دو طبقه مطرح شده بود: واکنش سازگاری[۱۹۰] و اسکیزوفرنی کودکی[۱۹۱].

در DSM-II، در سال ۱۹۶۸، طبقه بندی دیگری تحت عنوان اختلالات رفتاری کودک و نوجوان مطرح شد. در نسخه های تجدیدنظر شده بعدی نیز تعداد طبقات خاص کودکان و نوجوانان افزایش یافت و تغییراتی در سازمان دهی طبقات صورت گرفت. نظام طبقه بندی پنج امین مجموعه تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی آمریکا DSM-IV چند محوری است و شامل سنجش بر اساس محورهای گوناگون است. در این طبقه بندی پنج محور مطره شده است:

محور I: شامل اختلالات بالینی و سایر اختلالاتی است که ممکن است مورد توجه بالینی قرار گیرند.

محور II: شامل اختلالات شخصیت و عقب ماندگی ذهنی است.

محور III: شامل بیماری های جسمانی است.

محور IV: شامل مشکلات روانی-اجتماعی و محیطی است.

محور V: شامل سنجش کلی کارکرد فرد است (به نقل از رضاعی و همکاران ۱۳۹۳).

در DSM-IV V -اختلالات کودکان و نوجوانان در طبقه اختلالاتی که معمولاً نخستین بار در دوره نوزادی، کودکی و نوجوانی تشخیص داده می‌شوند، مطرح شده است. باید در نظر داشت که ارائه یک بخش مستقل برای اختلالات کودکان و نوجوانان تنها به منظور سهولت کار درمانگران است و به معنای تمایز قطعی بین اختلالات دوران کودکی و بزرگسالی نیست (به نقل ازرضاعی۱۳۹۳).

اگرچه طبقه بندی DSM-Iv-TR در سطح بسیار گسترده مورد استفاده قرار گرفته است، ولی همواره مسائلی ‌در مورد آن مطرح بوده است. یکی از این مسائل بحث پایایی و روایی ملاک های مطرح شده است. پژوهش نشان داده‌اند، پایایی تشخیص اختلالات کودکان بالا است. با وجود این، ‌در مورد اختلالات اضطرابی نوع اختلال، منبع جمع‌ آوری اطلاعات، سن و جنسیت کودک در میزان پایایی تاثیر دارد. همچنین، هنگامی که ملاک های تشخیصی توسط افراد کار آزموده به کار گرفته شود، پایایی افزایش می‌یابد (سونگا-بارک[۱۹۲]، ۱۹۹۸).

۲-۱۰-۶-گروه بندی از دیدگاه متخصصان آموزش و پرورش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...