ه- فراهم ساختن اطلاعاتی درباره نیازهای مهارتی، توسعه و پیشرفت، کیفیت و سازماندهی کار.
و- ایجاد درک روشن و صریح از فرهنگ سازمانی(مشبکی، ۱۳۸۵).
- آموزش ضمن خدمت: در حال حاضر آموزش ضمن خدمت کارکنان در سازمانهای مختلف از جایگاه خاصی برخوردار است زیرا در چند دهه اخیر بیش از هر دوران دیگر در طول تاریخ بشری، علوم و تکنولوژی پیشرفت نموده است این تحول و دگرگونی به حدی است که در هر ۵ سال، نیمی از اطلاعات بشری منسوخ گردیده و اطلاعات و دانش جدید جایگزین آن میگردد(نیل و مک مونز، ۲۰۰۷).
حدود نیمی از مشاغلی که امروز در بسیاری از کشورها میبینیم در پنجاه سال پیش وجود نداشته است. تغییر چندباره فعالیت حرفهای در طول عمرکاری برای مردم روزبه روز عادی تر میشود. بررسیها نشان داده است که آموزش کارکنان منجر به حفظ تداوم و بقای سازمان شده است. آموزش همواره به عنوان وسیلهای مطمئن در جهت بهبود کیفیت عملکرد و حل مشکلات مدیریت مد نظر قرار میگیرد و فقدان آن نیز یکی از مسائل اساسی و حاد هر سازمان را تشکیل میدهد. بدین جهت به منظور تجهیز نیروی انسانی سازمان و بهبود و بهرهگیری هر چه مؤثرتر از این نیرو، بیشک آموزش یکی از مهمترین و مؤثرترین تدابیر و عوامل برای بهبود امور سازمان بشمار میرود(محمدی، ۱۳۸۷).
۳۰
لازم به تذکر است که آموزش یک وظیفه اساسی در سازمانها و یک فرایند مداوم و همیشگی است و امری موقت و تمام شدنی نمیباشد. کارکنان در هر سطحی از سطوح سازمان، اعم از مشاغل ساده یا مشاغل پیچیده محتاج آموزش و یادگیری و کسب دانش و مهارت های جدید هستند و باید همواره برای بهتر انجام دادن کار خود از هر نوع که باشد، روشها و اطلاعات جدیدی کسب نمایند. علاوه بر آن هر وقت شغل کارکنان تغییر پیدا کند، لازم است اطلاعات و مهارت های جدیدی برای ابقای موفقیتآمیز وظایف شغل مربوطه را فرا بگیرند(گادریک، ۲۰۰۱).
برنامه های آموزش کارکنان در یک سازمان میتواند نیاز به نیروی انسانی متخصص در آینده را نیز رفع کند و تضمینی برای حل مشکلات کارکنان باشد. بنابرین چنانچه کارکنان یک سازمان خوب آموزش ببینند بهتر میتوانند در ارتقاء سطح کارایی سازمان سهیم باشند و سرپرستان و مدیران به نظارت زیاد در مورد زیردستان خود نیاز نخواهند داشت. در عین حال میتوانند کارکنان را برای احراز مشاغل بالاتر و پرمسئولیت آماده سازند، زیرا کارکنان در پرتو آموزش صحیح است که میتوانند وظایف خود را به نحو مطلوب انجام دهند(کیم و مولر، ۲۰۰۹).
۲-۵-۸-۳ دلایل نیاز به آموزش کارکنان
مهمترین مواردی که به عنوان مقاصد نسبتاً مشترک سازمانها و نظامهای مختلف در خصوص آموزش ضمن خدمت قابل ذکر است بشرح زیر میباشد:
هماهنگی و همسو نمودن کارکنان با سازمان: این امر از یک سو برای تحقق اهداف سازمان و دستیابی به سیاستها و خطمشیهای تعیین شده برای مؤسسه دارای اهمیت است و از سوی دیگر پیشرفت شغلی و حرفهای فرد در سازمان در گروی آگاهی وی از انتظارات مقامات مافوق و نحوه انجام تکالیف و مسئولیتهای شغلی است.
افزایش رضایت شغلی و بهبود روحیه کارکنان: مسئله برانگیختن کارکنان برای انجام وظایف شغلی یکی از مهمترین مشغلههای ذهنی مدیران سازمانها میباشد. برای آنکه روحیه کارکنان تقویت شود و رضایت آنان از حرفهی آن ها افزایش یابد، نظریات گوناگونی ارائه شده که در بخش قبل توضیح داده شد.
کاهش حوادث و ضایعات کاری: در بسیاری از مؤسسات، حوادث کاری عمدتاًً بواسطه عدم آگاهی و مهارت کافی کارکنان رخ میدهد. این بیان خصوصاًً در مورد کسانی که با ابزارها و تجهیزات حساس و توام با خطر در کارخانه ها سروکار دارند، مصداق بیشتری دارد. علاوه بر حوادث مختلف که بواسطه فقدان مهارت و دانش افراد به وجود میآید، ضایعات کاری و افزایش هزینه های سازمان نیز از جمله نتایج نقصان دانش و توان نیروی انسانی در سازمانها میباشد. با توجه به مسائل مطرح شده و همچنین عواقبی نظیر تنبیه، توبیخ، اخراج و از این دست که عمدتاًً بواسطه عدم آگاهی افراد از سیاستها، انتظارات و توقعات سازمان و نیز عدم آشنائی با انجام بهینه وظایف و تکالیف شغلی است، ضرورت دارد آموزش ضمن خدمت به طور جدی مورد توجه سازمانها قرار گیرد(اندرسن، ۲۰۰۸).
۳۱
بهنگام سازی دانش و توان نیروی انسانی در سازمان: شالودهی افزایش بهرهوری در سازمانها تأکید بر نیروی انسانی از نظر کیفی و ممانعت از نابهنگام شدن افراد در حرفه آن ها میباشد. بنا به تعریف، نابهنگامی در حرفه عبارت از تقلیل کارایی در انجام کار در طول زمان و فقدان دانش یا مهارت نوین است. این مسئله باعث میشود که فرد به دلایل مختلف از لحاظ حرفهای فرسوده شود و قادر به انجام وظایف و تکالیف سازمانی نباشد. اگر چه تمامی عوامل ایجاد کننده نابهنگامی در حرفه را نمیتوان از طریق آموزش برطرف ساخت، اما بدون شک آموزش ضمن خدمت کارکنان از طریق بهبود و نوسازی دانش و توانایی افراد، نقش مهمی در به هنگامسازی آنان دارد.
کمک به تغییر و تحولات سازمانی: تغییر و تحولاتی که در محیط سازمان بوقوع میپیوندد، عمدتاًً مستلزم آمادهسازی نیروی انسانی است. نکته اساسی در ارتباط با تغییرات سازمانی، مقاومت کارکنان در مقابل آن است. کارکنان سازمانها ممکن است به دلایل مختلفی نظیر نگرانی درباره موفقیت، مقام و وضعیت مالی خود در وضعیت جدید، نگرانی درباره ناتوانی در انجام وظایف و دلایل متعدد دیگر در مقابل تغییرات مقاومت کنند. به این دلیل به غیر از تدابیر دیگر نظیر مشارکت کارکنان در برنامهریزی تغییر، آموزش و توجیه پرسنل نیز نقش بسیار مهمی را در موفقیت تغییرات ایفاء میکند. بنابرین از جمله مهمترین وظایف آموزش ضمن خدمت در سازمانها، کمک به تغییرات سازمانی است.
انطباق با شرایط جدید اجتماعی: تمامی سازمان های معاصر در محیطی فعالیت میکنند که از لحاظ فرهنگی دارای ارزشها و ایدئولوژی ویژهای هستند. موفقیت بسیاری از آن ها در گرو شناخت این چگونگی اجتماعی و انطباق بهینه با آن است. محیط اجتماعی سازمانها که میتوان آن را فراسیستم اجتماعی نامید حوزه عمل و میدان فعالیت سازمانها را تا حدود زیادی تعیین میکند. بنابرین شناخت این فراسیستم و درک عمیق آن برای تمامی کارکنان سازمانها خصوصاًً مدیران و تصمیمگیرندگان سطوح عالی سازمان از اهمیت فوق العادهای برخوردار است.
تقویت روحیه همدلی و همکاری در بین کارکنان سازمان: در حقیقت توفیق سازمان در دستیابی به اهداف تعیین شده تا حد زیادی تابع فضای اعتماد و تفاهم متقابل در محیط کار، افزایش میزان همکاری کارکنان با یکدیگر، افزایش میزان همکاری کارکنان با سرپرستان و مدیران و مهمتر از همه ایجاد هماهنگی در نحوه انجام امور سازمان در واحدهای مختلف میباشد. به نظر میرسد یکی از راه های ایجاد هماهنگی و همدلی، استفاده از آموزشهای ضمن خدمت میباشد که از یک سو زمینه تماس متقابل کارکنان با یکدیگر در محیط آموزشی را فراهم میسازد و از سوی دیگر از طریق افزایش دانش و اطلاعات شغلی، برداشتها و علایق حرفهای تقریباً یکسانی را در آن ها ایجاد میکند.
آنچه قابل ذکر است این است که تأکید بر هر یک از اهداف نامبرده بر حسب شرایط و ویژگیهای زمانی متفاوت خواهد بود. به این معنی که در شرایط خاص ممکن است بر برخی از این اهداف نسبت به سایر اهداف اهمیت بیشتری قایل شد(محمدی، ۱۳۸۷).
۳۲
آخرین نظرات