زمان منظور شده برای یادگیری/ زمان مورد نیاز برای یادگیری F= میزان یادگیری
بر اساس نظریه بلوم هر کدام از مراحل یادگیری را می توان به تعدادی اهداف مشخص تجزیه کرد و آن چنان آموزش داد که بیشتر دانش آموزان بتوانند به آن اهداف دست یابند.اگرچه روش های پیشنهادی بلوم تفاوت اساسی با روش های متدول ندارد اما از چند جهت با انها متفاوت است:
۱٫روش های بلوم به سوی اهداف مشخص از پیش تعیین شده هدایت می شود.
۲٫برای تشخیص مشکلات یادگیری دانش آموزان از ارزشیابی تکوینی بطور مستمر استفاده می شود.
۳٫برای اصلاح نواقص و کمبود های یادگیری از شیوه های متعددی چون:جلسات مطالعه،آموزش خصوصی ،باز آموزی ،و انتخاب مواد آموزشی جایگزین به صورت های مختلف مانند برنامه تلوزیونی ،فیلم و نوار های ویدئویی استفاده می شود.
۴٫پیشرفت دانش آموزان از یک واحد به واحد دیگر به صورت گروهی صورت می گیرد.
برای اجرای این روش ابتدا زمینه آشنایی دانش آموزان با اهداف آموزشی فراهم و زمان اموزش هر واحد بر اساس دانش آموزانی که بیشترین زمان را برای تسلط نیار دارند تعیین می گردد.در نهایت به تمامی دانش آموزانی که اهداف دوره را تا حد تسلط یاد گرفته باشند نمره الف و به تمام کسانی که نتوانسته اند به حد تسلط برسند نمره نا تمام داده می شود.لذا در چنین رویکردی هیچ گونه مردودی وجود ندارد.
نظام آموزشی بلوم ،همچون کلاس های معمولی ،زمان یکسانی را برای همه دانش آموزان در نظر می گیرند.این امر سبب می شود که دانش آموزان ضعیف نمرات پایین تری را در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی کسب کنند و بر عکس،دانش آموزان قوی به نمره هایی ۸۰،۹۰ و حتی گاهی ۱۰۰که معیار یادگیری در حد تسلط است و یادگیری کامل،زمان کافی و حتی زمانی بیشتر از نیاز در اختیار دارند ،در حالیکه دانش آموزان ضعیف از این موقعیت برخوردار نیستند.
کارول معتقد بود که کیفیت آموزش ،انگیزش،استعداد یا توانایی فهم دانش آموزان یادگیری و رسیدن به حد تسلط بسیار موثر است.در واقع او میزان یادگیری را تابعی از عوامل زیر می دانست:
F( ) =میزان یادگیری
بلوم و همکارانش تلاش می کردند با طرح اجرای این نظریه،یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را افزایش می دهند.آنها در پژوهش های خود به این نتیجه رسیده بودند که در روش آنها تنها ۵ الی ۱۰ درصد از دانش آموزان کلاس نمی توانند با وجود وقت کافی به نمره الف یا ب دست یابند و توصیه کردند این عده که توان پیشرفت همگام با بقیه را ندارند به کلاس های آموزش خصوصی هدایت شوند.
آموزش انفرادی بر اساس دیدگاه کلر
کلر در سال ۱۹۶۸ مقاله هیجان انگیزی در زمینه آموزش انفرادی منتشر کرد.که تجدید حیاتی برای آموزش کالج ها و دانشگاه ها بود.تا سال ۱۹۷۵ حدود ۲ هزار واحد درسی بر اساس طرح کلر نوشته شد که هر واحد درسی معمولا ۱۵ الی ۳۰بخش تقسیم می شد.دانش آموز می بایست هر بخش را مطالعه کند،و سپس در صورت موفقیت در ارزشیابی می توانست بخش بعدی را ادامه دهد.اهدافی که طرح کلر بر مبنای انها طراحی می شد عبارت بودند از:
۱٫پیشرفت بر اساس توان فردی.دانش آموز باید بخش ها را با توجه به توان خود و زمانی که در اختیار دارد مطالعه کند.هر وقت احساس کند که مطالب آن بخش را یاد گرفته است آمادگی را برای ارزشیابی اعلام کند.در این طرح هر کس بر اساس توانایی های خود مطالعه و پیشرفت می کند،و ممکن است پیشرفت و میزان یادگیری او ارتباطی با سایر همکلاسانش نداشته باشد.به عبارت دیگر ،تفاوت های فردی دانش آموزان در فرایند فعالیت های آموزشی کاملا رعایت می شود.
۲٫یادگیری در حد تسلط .تا وقتی که یک دانش آموز بخش مورد مطالعه خود را تا حد تسلط یاد نگرفته باشد نمی تواند مطالب جدید را شروع کند.هیچ تنبیه یا مجازاتی نیز برای عدم موقعیت او وجود ندارد.لازم چنین رویکردی ساختن تعهداتی ازمون های هم تراز است ،بدلیل اینکه امکان ارزشیابی های مجدد وجود دارد.از نظر زمان یادگیری و رسیدن به سطح مطلوب محدودیتی وجود ندارد.دانش آموز می تواند انقدر به مطالعه و سنجش خود ادامه دهد تا در یادگیری آن بخش به سطح قابل قبولی برسد.معیار قابل قبول معمولا ۸۰الی ۹۰ درصد کسب امتیاز در ارزشیابی است، و همان طور که اشاره شد کسانی که نتوانند در زمان تعیین شده امتیاز مورد نظر را کسب کنند باید به آموزش خصوصی هدایت شوند.
۳٫آموزش خصوصی.اساس کار در آموزش خصوصی توجه به نیاز های علمی ،علایق و توانایی های شخصی دانش آموزانی است که نتوانسته اند در کلاس های متعارف موقعیتی در حد تسلط کسب کننند در این رویکرد باید بهترین معلم انتخاب و علاوه بر وی،تعدادی از دانش آموزان قوی و پیشرفته بعنوان دستیار معلم به کار گرفته شوند.دستیار ها می توانند در زمینه های مختلف مانند حل مسائل ،توضیح و تحلیل موضوع و تمرین مهارت ها به دانش آموزان ضعیف کمک کنند .دانش آموزان چون از نظر سنی و سایر ویژگی ها نزدیک به دستیار ها هستند زبان آنها را بهتر می فهمند،امنیت بیشتری احساس می کنند ومشکلات خود را به راحتی با آنها در میان می گذارند و در آموزش خصوصی معلم باید به مجموعه ای از عوامل تقویت کننده مثبت مجهز باشند.زیرا این گروه از دانش آموزان تجربه تلخی از شکست گذشته در ذهن دارند.اگر آموزش آنها نتیجه بخش نباشد تجربه ناموفق دیگری بر تجربه تلخ آنها افزوده خواهد شد و در این صورت ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهند.معلم باید با محترم شمردن دانش اموز و ارزش قائل شدن برای وی محیط آموزشی گرو و صمیمی بوجود آورد . او نباید دانش آموز خصوصی اش را با سایر دانش آموزان مقایسه کند بلکه باید پیشرفت وی را با گذشته اش مقایسه مند و اگر پیشرفت یادگیری او حتی از حد استاندارد معمول پایین تر ولی نسبت به گذشته اش بهتر باشد باید مورد تشویق قرار گیرد.جلسات آموزشی نیز باید راحت و متناسب با سن و وضعیت تحصیلی دانش آموز باشد.
۴٫راهنماییی بجای آموزش .در آموزش خصوصی نقش معلم بیشتر راهنمایی است.راهنمایی ممکن است بیشتر به صورت تعامل در کلاس یا بوسیله ارائه دفترچه راهنما انجام شود.دفترچه راهنما باید هدف واحد های مختلف و روش مطالعه آنها را دقیقا مشخص نماید،منابع قابل دسترسی را معرفی کند،چگونگی فعالیت در کلاس را توضیح دهد و نمونه هایی از آزمون های پایان هر بخش را ارائه نماید.
۵٫استفاده از روش های مکمل همراه با روش های سنتی.برای تقویت و تسهیل یادگیری،معلم باید ز برنامه های مکمل مانند سخنرانی،نمایش ،فیلم،تلوزیون و ویدئو کنفرانس استفاده کند و برنامه های مکمل اغلب برای تحریک،تسهیل و تشریح مطالب آموزشی طراحی می شوند و حضور دانش آموزان در این نوع برنامه ها باید داوطلبانه باشد.
طرح(شخصی کردن نظام آموزشی)کلر(۱۹۶۸)در واقع شکل بسط یافته یادگیری تا حد تسلط علوم است.این طرح ابتدا برای تدریس درس روان شناسی مقدماتی( در سطح دانشگاه)به اجرا در آمد،و سپس به تدریج در رشته های متنوع دیگر بکار برده شد.اگرچه این طرح در مدارس ابتدایی و متوسطه بطور گسترده ارائه نشده است،اما اصول و روش های پیشنهادی آن در این سطح نیز می تواند به خوبی دانشگاه مفید باشد.
در نظام آموزش انفرادی کلر،پس از تعیین اهداف و مواد اموزشی،واحد های درسی با دقت طراحی و سپس هر واحد به بخش های کوچکی تقسیم می شود.در فرایند فعالیت های آموزشی ،دانش آموز می تواند زمان مطالعه و یادگیری را بر اساس نیاز خود تنظیم کند و پس از اتمام هر بخش چنانچه دانش آموز آمادگی داشته و داوطلب ارزشیابی باشد از او آزمون گرفته می شود.نتیجه آزمون باید بلافاصله مشخص و به او ابلاغ شود.در صورت موفقیت می تواند بخش بعدی ان واحد را آغاز کند و اما دانش آموزی که هنوز کارش به اتمام نرسیده و نیاز بیشتری به زمان داشته باشد به او فرصت بیشتری داده می شود.معمولا برای دانش آموزانی که سرعت یادگیریشان خیلی کند باشد آموزش خصوصی به صورت برنامه تکمیلی و تقویت کننده به شکل های مختلف ارائه می گردد.طرح کلر بسیار نزدیک به اندیشه بلوم در نظام آموزش انفرادی است.زیرا هر دو به تفاوت های فردی و شرعی یادگیری دانش آموزان توجه دارند و می کوشند انگیزش درونی و انتظار موقعیت را در آنان تقویت کنند.اگرچه اسکینر،بلوم و کلر را می توان از پایه گذاران نظام آموزش انفرادی دانست،اما روش های آموزش انفرادی منحصر به روش های ارائه شده ی آنها نست.در اینجا چند روش دیگر مانند روش های آموزش انفرادی تجویز شده،آموزش انفرادی هدایت شده و آموزش به کمک رایانه به اختصار تجزیه و تحلیل می شوند.
روش تدریس یادگری در حد تسلط
در یادگیری در حد تسلط اساسی ترین مفهوم “تسلط” است.تسلط به مقدار یادگیری واقعی یادگیرنده اشاره می کند.مفهوم تسلط به مفهوم مهارت هم نزدیک است.مهارت به کارآمدی فرد در استفاده از یادگیری هایش اشاره می کند.هر چند که تسلط به اثر بخشی فراید یادگیری در ایجاد یادگیری مطلوب اشاره می کند.اندرسون و بلاک می گویند،مهارت بدنبال تسلط می آید؛یعنی نخست شخصی باید ابتدا بر کاری تسلط یابد تا بعد در آن ماهر شود.یادگیرندگان از راه تمرین کردن یادگیری هایی که قبلا برآنها تسلط یافته اند مهارت کسب می کنند.بنابراین می توان گفت تسلط پیش نیاز مهارت است.
کنترل میزان تسلطی که دانش آموز در فرایند آموزش بدست می آورد از طریق آزمون های مرحله ای تکوین و پایانی، تجمعی و تراکمی ،امکان پذیر است.
بر طبق نظریه روزنشتاین عواملی که زمینه ساز تسهیل و فرایند یادگیری اند،عبارتست از:تمرین های گام به گام،تمرینات مبتنی بر مثال هایی درباره ی مهارت ها و مفاهیم جدید،گفتار های توضیحی درباره ی مواد مورد نظر برای یادگیری،تلاش برای تسلط بر مفهوم یا مهارت و دوری از بی صبری و تشریح مجدد نکات.
معلم باید تلاش کند متناسب با نوع درس و زبان بازخوردهای مناسب را ارائه دهد.
مراحل اجرای روش تدریس یادگیری در حد تسلط
روش حاضر از پنج مرحله برای آموزش مفاهیم ومهارت هاست که به ترتیب زیر تشریح می گردند.
مرحله نخست: آماده سازی درس
در مرحله ی نخست معلم درس را می خواند و فعالیت های زیر را انجام می دهد:
۱٫اهداف یا هدف درس را معین می کند.
۲٫رابطه ی بین محتوای درس با یادگرفته های پیشین دانش آموزان را تعیین می کند.
۳٫مسئولیت دانش آموزان را برای تمرین و یادگیری معین می کند.
مرحله دوم: ارئه درس:
معلم در مرحله دوم مفاهیم و مهارت طرح شده در غالب اهداف درس ر ا متوجه قرار می دهد.او در مرحله دوم عموما به صورت زیر عمل می کند.
۱٫مفهوم جدید را شرح می دهد.
۲٫گام های دستیابی به مهارت را معین می کند.
۳٫ابزار های کمک آموزشی مناسب را تدارک می بیند.
مرحله سوم :تمرین منظم:
در مرحله ی حاضر،تمرینی که دانش آموز انجام می دهند به دستورالعمل معلم وابسته است.
۱٫معلم،دانش آموزان را بر اساس گام هایی که در مرحله شماره ۲ اشاره کرده است ،هدایت می کند.
۲٫او لغزش های دانش آموزان را تصحیح و پیشرفت های آنان را مورد تمجید قرار می دهد.
۳٫اصول کار گروهی برای رسیدن به اهداف درس را مشخص می سازد.
مرحله چهارم:تمرین هدایت شده
هر اندازه که اطلاعات و تبهر دانش آموز بیشتر شود از میزان وابستگی او به معلم کاسته می شود. در این مرحله کار معلم هدایت برنامه های نیمه مستقل دانش آموزان است.دانش آموزان برای اجرای دستورات معلم تلاش می کنند و معام تلاش می کند تا اقدامات زیر را انجام دهد:
۱٫تدارک تمرین های مناسب.
۲٫بازنگری تمرین ها.
۳٫تدارک بازخوردهای اصلاحی و تقویتی.
مرحله پنجم:تمرین مستقل
معلم تا مرحله پنجم دانش آموزان را با دو مرحله وابسته به معلم و نیمه مستقل برای دستیابی به مهارت و یادگیری مفاهیم پیش برده است.در مرحله پنجم روش تدریس حاضر است،معلم فعالیت های زیر را انجام می دهد:
.برای فعالیت های مستقل یادگیری در کلاس و منزل تکلیف تعیین می کند.یافته های دانش آموزان را بررسی می کند و بازخورد های لازم را رائه می دهد.
ب: سوابق پژوهشی (پیشینه داخلی و خارجی)
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
آخرین نظرات