کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



دیپلماسی، ابزار کار نمایندگان تابعان عمده ی حقوق بین الملل است. نمایندگان دولت ها هنگامی به اهداف خود نائل خواهند آمد که از مصونیت ها و امتیازات لازم برای انجام وظایف بهره مند باشند. ساماندهی و شناسایی قواعد مربوط ‌به این مصونیت ها بر عهده حقوق دیپلماتیک است و در درجه ی ضعیف تر، حقوق کنسولی. ارتباط نزدیک دیپلماسی و حقوق دیپلماتیک هر چند این رشته را به سیاسی ترین رشته حقوق بین الملل مبدل ساخته است ولی مرکز ثقل و هسته اصلی آن مبحث مصونیت ها و مزایای نمایندگان دولت ها است.

اعطای مصونیت به نمایندگان دولت ها یک استثناء بر خلاف اصل صلاحیت دولت ها نسبت به کلیه افراد و اشیاء واقع در سرزمین آن ها‌ است. دولت ها زمانی از صلاحیت خود می گذرند که با منافع و امنیت ملی آنان در تعارض نباشد. ‌بنابرین‏ جای این سوال باقی است که دولت ها تا چه میزان به اجرای تعهدات خود در اعطای مصونیت ها پایبندند و چنانچه مصونیت های نماینگان دول با امنیت ملی کشور میزبان در تعارض افتد، چه راه حل های حقوقی وجود دارد؟

سوال اصلی و محوری پایان نامه:

این حال سوال اصلی و محوری این خواهد بود که نمایندگان دولت ها در برابر محاکم خارجی در موضوعات مدنی از مصونیت مطلق برخوردارند یا مصونیت محدود و نظر دکترین مصونیت محدود و دکترین مصونیت مطلق در این رابطه چیست؟ رویه ی بین‌المللی تا مدت ها ‌در مورد دامنه شمول مصونیت از صلاحیت ذاتی‌ کشورها هماهنگ نبوده است. در حالی که کشورهای تابع نظام حقوقی عرفی (کامن‌ لا) چنین مصونیتی را برای سایر کشورها، بدون توجه به نوع فعالیتی که منجر به‌ اقدامات قضایی و اجرایی کشور محل اعمال مصونیت می ‌گردید، می ‌پذیرفتند (دکترین‌ مصونیت مطلق)، سایر کشورها معتقد بودند که چنین مصونیتی را باید تنها به برخی از اشکال فعالیت‌ها اختصاص داد (دکترین مصونیت محدود). استدلال این دسته که در زمره ‌ی آن ها اکثر نظام های حقوق داخلی معاصر قرار دارند، حداقل در کشورهایی که‌ غالبا موافق یا مخالف با اعطای برخورداری از امتیاز به خواهان در محاکم می‌ باشند، بر تحول‌ فعالیت های حاکمیت مبتنی است.

فرضیه‌ها:

فرضیه هایی که در شروع کار با آن مواجه بودیم عبارتند از: مصونیت قضایی مدنی نمایندگان دولت ها مطلق است. مصونیت قضایی دولت ها در حقوق بین الملل در برابر محاکم ملی خارجی محدود است و همچنین تحول مفهوم حاکمیت در حقوق بین الملل جدید آثار ویژه ای بر مصونیت قضایی دولت گذاشته است.

فوائد ناشی از مطالعه موضوع:

با مطالعه موضوع مصونیت مدنی نمایندگان دولت ها در کشور پذیرنده به فوائد ناشی از این مطالعه دست می یابیم که عبارتند از:

    1. هر چند مصونیت ها از دیرینه ترین مباحث بین‌المللی است و بلکه پیشینه آن را با قدمت روابط بین الملل همسان دانسته اند، ولی در مطالعات آکادمیک حقوق بین الملل در ایران جایگاه مناسب خود را نیافته است. بویژه بحث های تخصصی مصونیت جزائی و مدنی نمایندگان دولت ها در محاکم خارجی.

    1. ادبیات حقوق دیپلماتیک در ایران فقیر است. چنانچه در زمینه روابط دوجانبه و فیمابین کشورها آثار اندکی موجود می‌باشد با واقعیت های حقوق دیپلماتیک نوین مطابق نبوده و جای خالی بحث مصونیت نمایندگان دولت ها کاملا نمایان است. در مجموعه حاضر ضمن مطالعه و مدنظر قرار دادن کلیه کنوانسیون های حقوق دیپلماتیک از جمله کنوانسیون های ۱۹۶۱، ۱۹۶۳ و ۱۹۶۹ وین، سعی شده است که بحث مصونیت های نمایندگان دولت ها به صورت کامل مورد بررسی قرار گیرد.

    1. بحث مصونیت ها در کشور ما از حساسیت ویژه ای برخوردار است و چنانچه ادعا نماییم که یکی از موضوعات زمینه ساز انقلاب اسلامی ایران بوده، سخن گزاف نگفته ایم. زیرا برخورداری مستشاران نظامی آمریکا از مصونیت های مقرر در کنوانسیون ۱۹۶۱ وین طبق «قانون اجازه استفاده مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیت ها و معافیت های قرارداد وین» مصوب ۱۳۴۳ در حد کارمندان اداری و فنی، با اعتراض شدید رهبر فرزانه و فقید انقلاب اسلامی روبرو گشته و در نتیجه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ تبعید می‌گردند. دقیقا در همین روز اما در سال ۱۳۵۸ سفارتخانه آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام تصرف گردید. ‌بنابرین‏ جریان این واقعه نشان می‌دهد مصونیت های نمایندگان در ایران، همگام با انقلاب مطرح بوده و در تداوم آن نیز از توجه ویژه ای برخوردار است.

    1. اعطای مصونیت به برخی افراد به عنوان نمایندگان دولت ها همواره این سوال را در افکار عمومی مطرح می‌کند که چرا برخی افراد از تعقیب و مجازات در برابر اعمال مجرمانه خود مصون اند و آیا اعطای مصونیت با اصل تساوی و برابری و حتی با حقوق بشر سازگار است؟ پاسخ آنگاه قانع کننده خواهد بود که اعطای مصونیت بر توجیه منطقی استوار باشد. لذا به تفصیل بیشتری ‌به این بحث پرداخته شده است.

کشورها به منزله اصلی ترین و مهم ترین تابعان حقوق بین الملل باید بر مبنای استقلال حاکمیت و برابری، از دادرسی و اقدامات اجرایی یکدیگر ممتنع باشند. این گونه بهره مندی که به نوعی می توان آن را امتیاز تلقی نمود تا حدود زیادی با مفهوم مصونیت قضایی و اجرایی کشورها انطباق دارد. البته با توسعه و تحول تدریجی حقوق بین الملل، چارچوب این مصونیت ها به دو شکل محدود شده است. شکل اول، از روی اجبار و به نفع جامعه بین‌المللی (استثنائات وارده بر مصونیت) و شکل دوم، اعراض از مصونیت بر اساس رضایت اعلام شده کشورها.

مصونیت مقامات حکومتی آن ها در خارج از قلمروشان، یکی از نهادهای‌ کهن حقوق بین‌الملل است که به تدریج و در فرایند زمان، مسیر تحول و تکامل خود را طی کرده و امروزه به ‌عنوان یک اصل کلی حقوق بین ‌الملل که در اساس ریشه در عرف‌ دارد، حاکم بر روابط بین‌ المللی است. اما هر از چند گاهی، وقایعی در صحنه ی بین‌ المللی‌ رخ می ‌دهد که ضرورت بازنگری و تبیین جدیدی از موضوع را ایجاب می‌کند و این‌ خود زمینه ‌ساز و انگیزه ‌ی اساسی اقدامات جامعه‌ ی بین ‌المللی در راستای توسعه‌‌ تدریجی حقوق بین‌ الملل است. امروزه حضور کشورها در دادرسی های بین‌المللی و توافق در اجرای احکام داوری های بین‌المللی در داخل کشورها علیه یکدیگر، نمونه هایی از روی گرداندن ارادی آن ها از مصونیت های قضایی و اجرایی است و یکی از دلایل بازنگری همین امر است.

هدف از مطالعه و بررسی موضوع:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 10:33:00 ق.ظ ]




گزارش سرمایه فکری وضعیت شرکت را در خصوص اجزای سرمایه فکری شامل سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، و سرمایه ارتباطی نشان می‌دهد، که هر یک از این اجزا نیز به مؤلفه‌‌ها و شاخص‌های دیگری تقسیم بندی شده‌اند(ستایش وکاظم نژاد،۱۳۸۸).

این گزارش‌ها عبارتند از:

۱-گزارش جریان سرمایه فکری:

گزارش جریان سرمایه فکری، پوشش دهنده افزایش‌ها و کاهش‌های سرمایه فکری در طی سال و همچنین نوسان جریان خالص سرمایه فکری است. این اطلاعات برای هر شاخص، مؤلفه‌ شاخص و جزء سرمایه فکری تهیه خواهد شد. اهداف اصلی و فرعی برای هر شاخص، مؤلفه‌ شاخص و اجزای سرمایه فکری همچنین مشخص خواهد شد.

۲-گزارش یادداشت سرمایه فکری:

یادداشت سرمایه فکری اطلاعات موجود در گزارش سرمایه فکری و نیز گزارش جریان سرمایه فکری را تکمیل کرده و توضیح خواهد داد. یادداشت سرمایه فکری حاوی اطلاعات مفیدی درباره فعالیت‌های شرکت، هنجارهای ارزیابی، همچنین اقدامات صورت گرفته سرمایه فکری برای کاربران آن است(ستایش وکاظم نژاد،۱۳۸۸).

۲-۲۱٫ارتقاء عملکرد سازمانی با بهره گرفتن از استراتژی های منابع انسانی

امروزه، نقش و اهمیت نیروی انسانی بر هیچ کس پوشیده نیست. در بین عوامل تولید با ارزش ترین، کمیابترین و نادرترین عامل، نیروی انسانی است. بی توجهی به بهره وری نیروی انسانی و توجه صِرف به ‌دیگر عوامل، نه تنها باعث کاهش کارایی و اثربخشی در سازمان می‌گردد؛ بلکه باعث افزایش ضایعات و حوادث وایجاد نارضایتی در نیروی انسانی می شود(صابر معاش،۱۳۹۱).

در حقیقت، بازدهی و بهره وری هر سازمان به رفتار و عملکرد انسانی آن سازمان وابسته است و کارکنان شاغل در سازمان ها، از جمله شاخص های سنجش میزان برتری سازمان ها نسبت به هم هستند.

برای دستیابی به جایگاه بهتر و برتر، سازمان ها ناگزیر هستند ابزاری را برای جذب ،پرورش، انگیزش و نگهداشت چنین سرمایه ای به کار گیرند، که از آن به عنوان استراتژی منابع انسانی یاد می شود.

منابع انسانی به عنوان یکی از پر اهمیت ترین سرمایه های سازمانی نقش اساسی در رشد و موفقیت سازمان‌ها بازی می‌کند. سازمان‌ها نیز به دلیل مواجهه با تغییر و تحولات سریع محیط رقابتی، برای بقا و توسعه خود نیازمند پرورش نیروهای خلاق و توانمند هستند. یکی از مؤلفه‌ های تاثیرگذار در پرورش نیروی انسانی و در نتیجه ارتقاء عملکرد سازمانی توجه به شیوه های مدیریت و استفاده از استراتژیهای منابع انسانی است(روشنی اصل و همکاران،۱۳۹۱).

استراتژیهای مدیریت منابع انسانی سازمان‌ها را در قالب پنج حوزه عمومی، مورد مطالعه قرار می‌گیرد:

۲-۲۲٫استراتژی های مدیریت منابع انسانی

الف) تامین منابع انسانی

تامین منابع انسانی، متضمن وجود کارمندان مورد نیاز، برای انجام فعالیت‌های سازمان است. کیپ (۱۹۸۹) هدف از طراحی و اجرای استراتژی‌های جذب مدیریت منابع انسانی را چنین عنوان ‌کرده‌است: «هدف، به دست آوردن و جذب کارکنان مناسبی است که از شایستگی‌ها، مهارت‌ها، دانش و پتانسیل لازم برای دیدن آموزش‌های آتی برخوردار باشند. روش های انتخاب و جذب کارکنانی که به بهترین شکل می‌توانند این دسته از نیازهای سازمان را تأمین کنند، باید به عنوان فعالیت اساسی سازمان قلمداد شوند و اکثر سیاست‌های منابع انسانی که در جهت پرورش و انگیزش کارکنان طراحی می‌شوند باید بر پایه این فعالیت‌ها بنا نهاده شوند» به بیان دیگر برنامه‌ریزی منابع انسانی فرایند بازنگری نظام‌مند نیازمندی‌های سازمان، به نیروی انسانی است؛ برای تضمین اینکه نیروی انسانی مورد نیاز سازمان با مهارت‌های مورد نظر در زمان لازم در اختیار قرار دارند(آرمسترانگ، ۱۳۸۴).

برنامه‌ریزی منابع انسانی را از دو جنبه می‌توان مورد بررسی قرار داد :

– برنامه‌ریزی سخت منابع انسانی

– برنامه‌ریزی نرم منابع انسانی

برنامه‌ریزی سخت منابع انسانی مبتنی بر تجزیه و تحلیل کمی است و تضمین می‌کند که تعداد مناسبی از کارکنان کارآمد به هنگام نیاز، موجود است. اما جنبه نرم برنامه‌ریزی منابع انسانی پیرامون ایجاد فرهنگ سازمانی است، که میان اهداف سازمان و ارزش‌ها، باورها و رفتارهای کارکنان هماهنگی و انسجام برقرار کند.

پس از مشخص شدن این نکته که سازمان به چه تعداد نیروی کار، در چه زمانی و با چه مهارت‌ها و شایستگی هایی نیاز دارد و نیز با مطالعه وضعیت عرضه نیروی کار در محیط پیرامون سازمان، و برآورد نیازهای آتی سازمان، مدیران منابع انسانی از راه جذب و حفظ نیرو و یا ایجاد انعطاف‌پذیری در سازمان، نیروی انسانی مورد نیاز را تامین می‌کنند(صابر معاش،۱۳۹۱).

جذب نیرو: جذب نیروهای کارآمد از خارج سازمان به منظور مرتفع ساختن نیازهای منابع انسانی، مستلزم انجام این فعالیت‌ها است :

    1. تعریف نیازهای مهارتی و شایستگی‌‌های رفتاری؛

    1. . تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر تصمیم پیوستن به سازمان،

    1. حقوق و مزایا،

    1. فرصت‌های ارتقای شغلی،

  1. فرصت بهره‌گیری از مهارت‌های موجود یا کسب مهارت‌های جدید،

    1. Hamel &Prahalad ↑

    1. McGuire& Cross ↑

    1. Rose and Barrons ↑

    1. – Drucker ↑

    1. – Bontis ↑

    1. – Vasile ↑

    1. – Rose and Barrons ↑

    1. – Bontis ↑

    1. – Human Resource ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ق.ظ ]




۶) مواجهات مبتنی بر روابط- این موضوع به معنی در دسترس بودن هر دو گروه از مشتریان داخلی و خارجی به منظور داشتن رفتاری منعطف و واکنش پذیر می‌باشد. در عمل همواره فاصله ای بین آن چه شرکت انجام می‌دهد و آن چه باید انجام دهد و مطلوبترین چیزی که باید انجام می‌داد وجود دارد. با کمک رابطه گرایی می توان با نیازهای هر یک از مشتریان سازگاری پیدا نمود. ( اوسرانکو و بنانی، ۱۶،۲۰۰۷)

۲-۱۵-۳- مفروضات اساسی مدیریت ارتباط با مشتری

اقدامات مبتنی بر عادت

ایده اساسی مدیریت ارتباط با مشتری این است که رفتار آینده مشتری توسط رفتار مشابه یا قبلی آنان تعیین می شود. به عبارت دیگر مردم مانند دیروز و یا ماه قبل خود رفتار می‌کنند. این فرض تا حدی درست است و تا حدی نادرست. با مرور زمان الگوهای رفتار تغییر می‌کند. ‌بنابرین‏ مسئله مهم، پیش‌بینی رفتار آینده است که با این کار سازمان می‌تواند به روش بهتری به تقاضاها و ترجیحات در حال تغییر مشتریان خود خدمت کند.

اطلاعات فعلی مربوط به مشتریان همیشه درست است.

حفظ کیفیت اطلاعات رفتاری و جمعیت شناختی مشتریان(سن، جنس، درآمد و غیره) از اهمیت شایانی برخوردار است.تصمیم صحیح مستلزم داده ها و اطلاعات صحیح است. آیا می‌توانیم به داده های موجود در پایگاه داده ها یا انبارداده ها اعتماد کرده و آن را باور کنیم؟ پایگاه داده های مشتری از منابع مختلف و توسط روش های مختلف ورودی به دست می‌آید. لازم است به مرتب سازی و پاکسازی داده ها به طور دوره های توجه و برای آن هزینه قابل ملاحظه ای شود تا برای کاربرد در مدیریت ارتباط با مشتریمفید واقع شوند.مؤسسات باید به محض تغییر اطلاعات مشتریان به روز شوند. برای نمونه جا به جا می‌شوند، سطوح درآمدشان تغییر می‌کند، ازدواج، تولد و مرگ و میر اتفاق می افتد و هر چند بسیاری از تصمیمات صحیح گاهی از داده های نادرست اتخاذ می‌شوند، اما ‌به این ندرت اتفاق می افتد.

مدیریت موفق ارتباط با مشتری نیازمند پایگاه داده ای متمرکز و عظیمی است که دارای داده های کامل مشتریان است.

بسیاری از شرکت های موفق مالی در سطح محصول نوعی از پایگاه های داده ای را نگه داری می‌کند. سازمان ها با داشتن پایگاه داده ای کوچک می‌توانند طراحی و نگه داری سیستم و مشتری را ساده سازی کنند. رعایت استانداردهای معمولی سخت افزاری و نرم افزاری مهم تر از داشتن پایگاه داده ای بزرگ است. (الهی و حیدری، ۱۳۸۴، ۲۳)

۲-۱۵-۴- مدل چرخه حیات مدیریت ارتباط با مشتری

کالاکوتا در مدل خود مدیریت ارتباط با مشتری را متشکل از سه مرحله جذب، ارتقا و حفظ می‌داند که هر مرحله از شناخت و درک رابطه بین سازمان و مشتریانش پشتیبانی می‌کند.

این مراحل عبارتند از:

    • جذب مشتریان جدید؛ از طریق ترویج رهبری کالاها و خدمات

    • ارتقای سودآوری از مشتریان موجود

  • حفظ مشتریان سودآور برای حیات خود؛ از طریق تمرکز بر تحول خدماتی که مشتریان می خواهند نه بازار می‌خواهد.

این نظریه بیان می‌دارد که هر مرحله به شیوه های مختلفی بر روی ارتباط با مشتریان تاثیر می‌گذارد به نحوی که استراتژی ها و تمرکز سازمان از هر مرحله ای به مرحله دیگر متفاوت است این امر در جدول ذیل نشان داده شده است. (جدول ۲-۱)

جدول ۲-۱ مراحل مدیریت ارتباط با مشتری و توجه و استراتژی های سازمانی متناظر با آن ها (جانسون و استورم، ۲۰۰۲، ۱)

مرحله
کانون توجه سازمان
استراتژی ها

جذب

متمایز سازی

نوآوری

ارتقا

دسته کردن

کاهش هزینه خدمت به مشتری

حفظ

انطباق

گوش دادن به مشتری عرضه محصولات جدید

۲-۱۵-۵- فرایند مدیریت ارتباط با مشتری

کایی تام مدیریت ارتباط با مشتری را فرایندی می‌داند که حول تبدیل اطلاعات و دانش حاصله از مشتریان به تعامل و سپس ارتباط با آن ها می چرخد. این فرایند در بر گیرنده چند مؤلفه‌ مهم است ( کایی تام، ۲۰۰۲، ۱):

    • بینش (حاصله از) مشتری

    • ارزش به دست آمده توسط مشتری

    • برنامه ریزی بازاریابی

    • تعامل با مشتری

  • تجزیه و تحلیل و پالایش (شکل ۲-۳)

کشف دانش یادگیری تحلیل و پالایش

برنامه ریزی بازار اقدام تعامل با مشتری

شکل ۲-۳ چرخه فرایند مدیریت ارتباط با مشتری از دیدگاه تام (کایی تام، ۲۰۰۲، ۱)

۲-۱۵-۲-۱- بینش مشتری

به منظور حداکثرسازی رضایت مشتری، درآمد و سودآوری می بایست از طریق تجزیه و تحلیل اطلاعات مشتریان، بینش لازم از آنان به دست آید. این یادگیری مستمر شامل کسب اطلاعات مربوط به محصول، مسیرهای توزیع بازارها و رقابت نیز می‌باشد. فرصت ها و استراتژی های بازار از طریق این نوع اکتشاف دانش مشتری شناسایی و تدوین می‌شوند.

۲-۱۵-۲-۲- مرحله ارزش مشتری

شامل اقدامات مربوط به شناسایی، با ارزش ترین و وفادارترین مشتریان و سپس تغییر کالاها و خدمات جهت مناسب شدن با آن ها است. مشتریان وفادار بازده سرمایه گذاری بالاتری را در طول زمان فراهم می آورند.

۲-۱۵-۲-۳- مرحله برنامه ریزی بازاریابی

شامل نتیجه گیری از دانش به دست آمده می‌باشد. در این مرحله طرح های ارتباطات استراتژیک تدوین می شود. این مرحله پیشنهادات مشتریان، مسیرها، انواع رقابت، زمان بندی و غیره را تعریف می‌کند.

۲-۱۵-۲-۴- تعامل با مشتری

مرحله عملی مهمی است که طرح های ایجاد شده را از مراحل قبل یعنی بینش مشتری و برنامه ریزی بازاریابی را جدا می‌کند. هدف اصلی این مرحله حداکثر کردن سازگاری همه نقاط تعامل با مشتری، با تمام مسیرهاست. این مرحله در برگیرنده اجرا و اداره ارتباطات با بهره گرفتن از دامنه ای از مسیرها و برنامه های کاربردی مثل برنامه های کاربردی تماس و مراقبت از مشتریان، برنامه های کاربردی تعاملی و برنامه های کاربردی فروش است.

۲-۱۵-۲-۵- تجزیه و تحلیل و پالایش

نوعی فرایند یادگیری است که با جمع‌ آوری و تحلیل اطلاعات حاصله از تعامل با مشتری حاصل می شود. با انجام تجزیه و تحلیل هایی بینش حاصله از اطلاعات مشتریان به دست آمده و می‌تواند برای اصلاح ارتباطات، قیمت ها، رویکردها و تمام ابعاد برنامه ریزی استراتژیک به کار رود.

۲-۱۵-۳- نیازهای مشتری

نیازهای مشتریان با توجه ‌به این که وجود یا عدم وجود ویژگی مربوطه، باعث جه حالی در مشتری می‌گردد. به سه دسته تقسیم می‌گردد:

۲-۱۵-۳-۱- نیازهای اساسی

نیازی است که چنان چه در محصول وجود نداشته باشد مورد قبول مشتری نبوده و باعث اعتراض و عدم خرید توسط مشتری می‌گردد. (بشیری، ۱۳۸۰، ۴۷)

۲-۱۵-۳-۲-نیازهای عملکردی

این نیاز چنان چه برآورده نشود، باعث نارضایتی مشتری می‌گردد و ممکن است محصول مورد نظر را انتخاب نماید، اما چنان چه برآورده شود نیز موجب رضایت مشتری و خوشنودی وی می‌گردد(بشیری،۱۳۸۰، ۴۷)

۲-۱۵-۳-۳-نیاز جذاب

نیازی است که برآورده شدن آن باعث خوشنودی مشتری و رضایت بیش از حد او می شود. در ارتباط با این نیاز گفتنی است که چنان چه در محصول وجود نداشته باشد باعث نارضایتی مشتری نمی شود. موارد فوق در شکل زیر آورده شده است: (شکل ۲-۴) (بشیری،۱۳۸۰، ۹۵)

خشنودی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ق.ظ ]




د) فرضیه روان‌شناختی که ملهم از آیه قرآن کریم است، در میان فرضیه‌های مطرح شده از اتقان نسبی برخوردار است.در‌یک تقریر از این فرضیه که موجه‌تر به نظر می‌رسد، مردان در برابر محرک‌های عاطفی و هیجانی مقاومت بیشتری از خود نشان می‌دهند و این محرک‌ها در تصمیم‌گیری آن‌ ها کمتر تأثیر می‌گذارند، اما احساسات زنان در بیشتر موارد سریع‌تر از مردان تحریک می‌شود.[۱۵۸]

در جرم‌شناسی و فلسفه حقوق نیز ثابت شده که اظهار اطلاع از قضایا و بیان خصوصیات هر واقعه‌ای بحسب اینکه شاهد چه شخصی باشد فرق می‌کند‌یعنی بین شهادت طفل و بزرگسالان و زن ومرد و عاطفی و غیر‌عاطفی فرق است و زن که نوعاً احساسش غلبه دارد شهادتش در امور مهم باید همراه با تأیید بیشتری باشد. هیجان‌پذیری نیز در شهادت تاثیر دارد و زن از مرد هیجانی‌تر است«ترمن» و «میلیر» با بررسی واکنش افراد بزرگ، دریافته‌اند که واکنش زن ومرد، در موقعیت‌هایی که ایجاد‌ترس، خشم، نفرت و‌ترحم می‌کند، دارای اختلافات کمی‌و کیفی است و گذشته از هیجانی‌تر بودن جنس زن، کیفیت هیجان وی نیز با مرد فرق می‌کند.و شکی نیست که هیجانات زیاد، می‌تواند در تشخیص و اظهار نظر درباره موضوع مورد گواهی تأثیر منفی بگذارد و این از اعتماد به گواهی زن می‌کاهد پس ضمیمه کردن‌یک شاهد دیگر به آن باعث اعتماد بیشتری به آن می‌شود.

باری عدم پذیرش شهادت در برخی موارد، از زنان و‌یا شهادت دو تن از زنان را بجای‌یک شاهد مرد، معلول جنبه روحی و عاطفی زن است که طبق نظام و حکمت آفرینش، احساسات به وضع عجیبی بر او حکومت می‌کند، و طبق تحقیقاتی که در بحث اختلاف جسمی‌و روحی زن و مرد به عمل آمده است این حقیقت را بخوبی دریافتیم که زن موجودی احساساتی و عاطفی است و طبیعت او مقتضی تأثر سریع است. گر چه اسلام، در موضوعات اختصاصی زنان، شهادت‌یک زن را نیز معتبر شناخته و لکن در برخی از موارد حساس حقوقی مقرر داشته است تا زنی دیگر به او منضم شود که هر گاه‌یکی از این دو در اثر غلبه عواطف، خواست منحرف گردد به انضمام دیگری امکان تضییع حقوق کمتر باشد.

«ان احدیهما فتذکر احدیهما الاخری».[۱۵۹]

همچنین از جنبه دیگری می‌توان تأثیر احساسات زنانه بر احکام دینی شهادت را مورد توجه قرار داد و آن مشکلات روحی و عاطفی‌ای است که چه بسا پس از شهادت برای شهود پدید می‌آید.شاید دلیل مخالفت اسلام با شهادت زنان در امور کیفری (حدود و قصاص) ـ بنابر نظر مشهور فقها ـ‌یا مشروط کردن آن به همراهی شاهد مرد ـ بر پایه‌یک احتمال ـ ملاحظه همین نکته بوده که اگر شهادت زنان در این امور، مبنای تصمیمات و احکام قضایی قرار گیرد و مثلاً به واسطه شهادت زنان، متهمی‌به قتل محکوم شود، این امر ممکن است شهود را به تنش‌ها و ‌آسیب‌های روانی جدی دچار سازد. [۱۶۰]

ه) اما در تقریر دیگری از این فرضیه، ضعف نسبی حافظه‌ زن در مقایسه با حافظه‌ مرد، دلیل‌ترجیح شهادت مرد بر شهادت زن قلمداد می‌شود.[۱۶۱]

می‌توان گفت به دلیل اشتغالات متنوع، متفرق و دائمی‌خاص زنانه و وضعیت جسمانی آنان(فرایند قاعدگی و زایمان) امکان فراموشی و نسیان آن‌ ها زیادتر است و لذا وجود دو زن در کنار‌یکدیگر به عنوان شاهد باعث می‌شود که اگر‌یکی مضمون قضیه را فراموش کرد، دیگری به وی‌یادآوری کند. این قضیه از نظر قرآن آن قدر حائز اهمیت بوده که روی این نکته دست نهاده شده است. [۱۶۲]

مضافاً بر این که شهادت امری مستند به حس و مشاهده است و حضور و شهود زن در همه جا معذورو محدود و مشکل می‌باشد و نمی‌تواند مثل مردان حضور جدی در جامعه داشته باشد شهادت دو زن بمنزله‌ی ‌یک مرد است. نه اینکه زن عقل و درک ناقصی داشته باشد و در تشخیص اشتباه کند بلکه آن را قرآن بیان کرده و گفته:

{ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْرى‏}

شهادت دو زن به منزله‌یک مرد است تا اگر بخاطر مشغله کارهای خانه،‌تربیت بچه و مشکلات مادری،‌یکی از آن دو موضوع را فراموش کرد. دیگری آن را متذکر شود زیرا ممکن است زن بر اثر کارهای خانه صحنه ای را که دیده فراموش کند و‌یا این که احساساتش به او اجازه بیان واقعیت را ندهد.[۱۶۳]

گر چه زنان در ضبط جزئیات از حافظه قوی برخوردارند، ولی این معنا با فراموشی سریع بعضی از امور منافاتی ندارد. حال اگر دایره این فراموشی به مسئله مالی که بین دو نفر رخ داده و زن شاهد بوده، کشیده شود به طور قطع برای فراموش کار مشکلات زیادی را فراهم می‌آورد. ممکن است بگویید که این مشکلات ممکن است برای مرد شاهد هم پیش آید و او هم فراموش کند که در جواب می‌گوئیم که این احتمال نیز کاملاً عقلایی است ولی دین اصرار دارد که خیلی بیشتر زن را لطمات احتمالی حراست کند و از توان مهر گستری او نکاهد و این کمال توجه به زن، انسانیت و احساسات اوست.[۱۶۴]البته این مطلب در نگاه نخست با‌یافته های علمی‌کنونی ناسازگار است و برای تأیید شدن به تحقیقات بیشتر و دقیق‌تری نیاز دارد.[۱۶۵]

ی) با الهام گرفتن از برخی روایات می‌توان فرضیه زیست شناختی ضعف بینائی زنان در مقایسه با مردان را در تکمیل این بحث مطرح کرد که به خصوص در مسئله شهادت بر رویت هلال می‌تواند دست کم به عنوان‌یک احتمال مورد توجه قرارگیرد. این فرضیه ضمن آنکه ‌در یکی از روایات با آن اشاره شده، دارای برخی تأیید‌های تجربی است که از قوی‌تر بودن بینائی مردان نسبت به زنان حکایت دارند البته این مطلب در حد‌یک فرضیه است و نیاز به تحقیقات دقیق‌ترو بیشتری دارد.[۱۶۶]

      1. جایگاه شهادت

ما در پی بیان بهترین نظر و‌یا انتخاب نظری خاص از بین نظریاتی که بیان شد نیستیم همه ایده ها قابل تأمل و

بررسی می‌باشد و در جای خود ممکن است نظری اثبات‌یا فرضیه ای نفی شود اما برای رسیدن به نتیجه مورد نظر که بحث حمایتی باشد و برای تبیین مطلب لازم است جایگاه بحث شهادت در نظام حق و تکلیف معلوم گردد. جا زدن در تکلیف به جای حقوق، خلطی است که اذهان عموم مردم را بارها ‌و بارها به اشتباه‌انداخته است.

و شاید مهم‌ترین نکته این است که شهادت، نوعی حق و امتیاز دانسته‌اند و گویی اگر این امر محدود شود، زن از حق مسلم خود محروم شده است.در حالی که شهادت تکلیف است نه حق.ادای شهادت امتیاز نیست، بلکه تکلیفی است واجب که آیات و روایاتی بر آن دلالت می‌کند:

«و من‌یکتمها فانه آثم قلبه»

و

«عن الصادق× قال رسول الله: من کتم شهاده او شهد بها لیهدر بها دم امرء مسلم اتی‌یوم القیامه و لوجهه ظلمه مدالبصر و فی وجهه کدوح تعرفه الخلایق باسمه ونسبه، ثم قال ابوجعفر×:الا‌تری ان الله تعالی‌یقول «و اقیموا الشهاده»».[۱۶۷]

شهادت‌یک تکلیف است نه‌یک حق. برای تعریف «شهادت»، «حق» و «تکلیف» به اختصار می‌توان گفت:

«شهادت‌یا گواهی عبارت است از اخبار شخص از امری به نفع‌یکی از طرفین دعوی و به زیان دیگری»

و

«حق، امری است اعتباری که برای کسی (له) و بر دیگری (علیه) وضع می‌شود»

و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ق.ظ ]




    1. . automaton conformity ↑

    1. . productive ↑

    1. . receptive ↑

    1. . exploitative ↑

    1. . hoarding ↑

    1. . marketing ↑

    1. . necrophilous ↑

    1. . biophilous ↑

    1. . having ↑

    1. . being ↑

    1. . Harry Stack Sullivanهری استاک سالیوان (۱۸۹۲-۱۹۴۹) نظریه پردازی است که در امریکا به دنیا آمده و همان جا تحصیل کرده و با فروید تماس مستقیم نداشته است. نظریه او به عنوان ” نظریه روانپزشکی بین فردی” شناخته می‌شود. ↑

    1. . self ↑

    1. . Henry Murray ↑

    1. . proactive needs ↑

    1. . reactive needs ↑

    1. . Thematic Apperception Test: (آزمون اندریافت موضوع) ↑

    1. . Affiliation ↑

    1. . Achievement ↑

    1. . Erik Erikson ↑

    1. . epigenetic principle of maturation:این اصطلاح را هنری موری از جنین‌شناسی اقتباس کرده بود. رشد اپی ژنیک به رشد گام به گام اندام‌های جنین اشاره دارد. جنین به صورت آدم کوچکی که به طور کامل شکل گرفته باشد و فقط منتظر بماند تا ساختار و شکل خودش را گسترش دهد زندگی را آغاز نمی‌کند، بلکه طبق سرعت از پیش تعیین‌شده و ترتیب ثابتی رشد می‌کند(فیست و فیست، ۲۰۰۲ به نقل از شولتز و شولتز، ۱۳۹۱).

    1. . oral-sensory stage ↑

    1. . muscular-anal stage ↑

    1. . locomotor-genital ↑

    1. . ego identity ↑

    1. . identity crisis ↑

    1. . basic strengths ↑

    1. . maldevelopment ↑

    1. . Ernest Kretschmer ↑

    1. . William Sheldon ↑

    1. . Ectomorphic ↑

    1. . Mesomorphic ↑

    1. . Endomorphic ↑

    1. . visceratonia ↑

    1. . Gordon Allport ↑

    1. . Raymond Cattell ↑

    1. . cardinal traits ↑

    1. . central traits ↑

    1. . secondary dispositions ↑

    1. . individual traits ↑

    1. . common traits ↑

    1. . cardinal dispositions ↑

    1. . central dispositions ↑

    1. . secondary dispositions ↑

    1. . functional autonomy ↑

    1. . perseverative functional autonomy ↑

    1. . propriate functional autonomy ↑

    1. . organizing the energy level ↑

    1. . mastery and competence ↑

    1. . porpriate patterning ↑

    1. . functional autonomy ↑

    1. . proprium ↑

    1. . bodily self ↑

    1. . self-identity ↑

    1. . self-esteem ↑

    1. . extension-of-self ↑

    1. . Self-concept ↑

    1. . self as a rational coper ↑

    1. . idiographic research ↑

    1. . ability traits ↑

    1. . temperament traits ↑

    1. . dynamic traits ↑

    1. . surface traits ↑

    1. . souree ↑

    1. . ۱۶ صفت شخصیتی مشخص‌شده توسط کتل عبارتند از: معاشرتی در برابر تودار – باهوش در برابر کم هوش – از لحاظ هیجانی باثبات در برابر تحت تأثیر احساسات – سلطه‌جو در برابر سلطه‌پذیر – بی‌خیال در برابر جدی – وضیفه‌شناس در برابرمصلحت‌آمیز – مخاطره‌جو در برابر بزدل – حساس در برابر واقع‌بین – مظنون در برابر زودباور – ‌خیال‌باف در برابر اهل‌عمل – زیرک در برابر رک – بیمناک در برابر متکی‌به‌نفس – اهل آزمایش در برابر محافظه کار – خودبسنده در برابر وابسته به‌گروه – مهارشده در برابر مهارنشده – تنیده در برابر آرمیده(شولتز و شولتز، ۱۳۹۱).

    1. . state ↑

    1. . role ↑

      1. . ergکلمه erg از واژه‌ یونانی ergon به معنی کار یا انرژی گرفته شده است. کتل از اِرگ برای اشاره کردن به مفهوم غریزه یا سایق استفاده کرد. او پس از پژوهش تحلیل عاملی، ۱۱ اِرگ را مشخص کرد که عبارتند از: خشم، کنجکاوی، معاشرتی‌بودن، محافظت، اتکا به نفس، میل جنسی، جاذبه، نفرت، گرسنگی، امنیت، تسلیم کردن خود.

    1. . Hans Eysenck ↑

    1. . Maudsley Hospital ↑

    1. . neuroticism ↑

    1. . Hippoerate ↑

    1. . Galen ↑

    1. . Sybil ↑

    1. . extraversion versus introversion ↑

    1. . neuroticism versus emotional stability ↑

    1. . psychoticism versus impulse control ↑

    1. . Psychoticism ↑

    1. . neuroticism ↑

    1. . extraversion ↑

    1. . openness ↑

    1. . agreeableness ↑

    1. . conscientiousness ↑

    1. . perfectionism ↑

    1. . narcissism ↑

    1. . Wissman ↑

    1. . Frost, Marten, Lahert & Rosenblate. ↑

    1. . Missildine ↑

    1. . self-oriented perfectionism ↑

    1. . other-oriented perfectionism ↑

    1. . socially prescribed perfectionism ↑

    1. . psychological well-being ↑

    1. . optimal functioning ↑

    1. . Subjective well-being (SWB) ↑

    1. . self-acceptance ↑

    1. . purpose in life ↑

    1. . personal growth ↑

    1. . positive relations with others ↑

    1. . environmental mastery ↑

    1. . Rode ↑

    1. . Funk ↑

    1. . Positive affect ↑

    1. . Satisfaction Life ↑

    1. . Greenspoon & Saklofske ↑

    1. . academic satisfaction ↑

    1. . Satisfaction Life ↑

    1. . subjective well-being ↑

    1. . Delahaij, Gaillard, & Van Dam ↑

    1. . Diener ↑

    1. . Pavot & Diener ↑

    1. . Sun ↑

    1. . Lucas ↑

    1. . Smith ↑

    1. . Zullig, Valois, Huebner & Drane ↑

    1. . Arrington-Sanders ↑

    1. . Besier ↑

    1. . Gilligan, T. D., Huebner, E. S. ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ق.ظ ]