کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



استرالیا در سال ۱۹۶۶ نظام یک طرفه محدودتری را در پیش گرفت و مجارستان نیز در ۱۹۶۸ نظام خود را اعلام نمود. ذکر بعضی از جزئیات دستورالعمل اخیر در مورد مجارستان می‌تواند عملکرد برنامه عام ترجیحات را روشن سازد.
مجارستان در سال ۱۹۷۱ و ۱۹۷۴ فهرست ترجیحی خود را به طیف وسیعی از تولیدات کشاورزی و صنعتی گسترش داد که به درخواست کشورهای در حال توسعه صورت گرفته بود و شامل گزینه‌هایی به نفع کشورهای کمتر توسعه یافته در بین کشورهای در حال توسعه بود.
قلمرو این کاهش‌های تعرفه‌ای برحسب فرمان حکومتی معین شد. نرخ تعرفه ترجیحی بین ۵۰% تا ۹۰% زیر نرخهای تعرفه‌ای ملت کامله‌الوداد قرار داشت و بیش از صد کالا را کاملاً از گمرک معاف می‌کرد. کشورهای ذی نفع در حال توسعه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین که به طور عمده درآمد داخلی شان کمتر از مجارستان بود و علیه این کشور تبعیض روا نمی داشتند و روابط تجاری خود را با مجارستان حفظ نموده بودند و می‌توانستند دلایل موجهی برای کالاهایی که شایسته رفتار ترجیحی بودند، ارائه دهند در شمول این گروه قرار می‌گرفتند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فرض بر این بود که مبدأ کالا در کشور ذی نفعی قرار دارد که یا در آن کشور تولید و یا ۵۰% ارزش آن در کشور مربوطه بدست آمده است.[۶۵۰]
لذا نظام مجارستان موقتاً تنها به کشورهایی مجوز ترجیحات را داد که از اول ژانویه ۱۹۷۲ ترجیحات خاصی را (ترجیحات وارونه) به کشورهای توسعه یافته خاص تسرّی داده بودند.
جامعه اقتصادی اروپا برنامه ترجیحات عام را در سال ۱۹۷۱ اعلام کرد و مطابق آن اجازه ورود کالاهای ساخته شده و نیمه ساخته را از تعدادی از کشورهای در حال توسعه فارغ از عوارض گمرکی اعطا نمود. محدودیتهای سختی برای کیفیت کالاهای وارداتی وضع شد و آیتم‌های حساس خاصی نیز برای ورود کالاهایی مثل منسوجات و کفش در نظر گرفته شد. این محدودیتها باعث شد که از نقش بخشندگی و اعطا کنندگی رفتار کاسته شود. نظام ترجیحی ایالات متحده در عنوان پنجم قانون تجارت ۱۹۷۴[۶۵۱] آن کشور آمده است. بخش ۵۰۱ به رئیس جمهور اجازه می دهد که ترجیحات را گسترش دهد و بخش ۵۰۲ به تعریف کشورهای ذی نفع در حال توسعه می‌پردازد و کشورهای خاصی را استثناء میکند. بخش ۵۰۳ آن دسته از موادی را که شایسته اعطا رفتار ترجیحی است، تعیین نموده و بعضی از مواد حساس وارداتی را استثناء نموده است.
بخش ۵۰۴ شامل محدودیت هایی در خصوص رفتار ترجیحی است. بخش ۵۰۵ یک محدوده زمانی ده ساله را برای رفتار فارغ از عوارض در نظر گرفته که در طول این مدت امکان تجدید نظر کامل نسبت به عملکرد کل نظام ترجیحی بعد از ۵ سال وجود دارد.
در خصوص نتایج زیان بار یا موفقیت آمیز نظام عام ترجیحات، در گزارش پنجمین جلسه ویژه هیأت توسعه و تجارت در آوریل و می‌۱۹۷۳ چنین آمده است: نمایندگان کشورهای در حال توسعه اظهار می‌دارند که هر چند پیشرفت هایی در اجرای نظام عام ترجیحات حاصل شده است اما خود نظام به تنهایی و به اندازه کافی از حیث شرایط، از اهداف نظام دور افتاده و بنابراین اجرای آن هم بسیار ناامیدانه است…
این کشورها به این نتیجه رسیدند که منافع واقعی برنامه‌ها هنوز به بار ننشسته است. زیرا اولاً پوشش برنامه‌ها از نظر عملکردی محدود است و ثانیاً محدودیت هایی بر واردات ترجیحی به طور غیر مستقیم از طریق تعیین سقف­ها و اعمال موانع غیر تعرفه‌ای تحمیل شده است.
نمایندگان چند کشور در حال توسعه که در بین آن ها چند کشور کمتر توسعه یافته نیز بود احساس کردند که نظام عام ترجیحات، نفع بسیار کم یا حتی هیچ نفعی نداشته است، زیرا کشورهای آن ها کالاهایی را تولید نکرده اند، بلکه تنها مواد اولیه و محصولات کشاورزی نیمه فرآوری شده را فراهم کرده اند‌، که تحت نظام عام ترجیحات در نمی‌آید. علاوه بر این شروط حمایتی که در برنامه‌ها آمده است، اجازه انحراف از نظام را در جهت محدودسازی قلمرو ترجیحات داده و با ایجاد یک عدم ثبات قابل ملاحظه، باعث ناهمگون شدن چنین ترجیحاتی شده است.[۶۵۲]
منشور حقوق و تعهدات اقتصادی ۱۲ دسامبر ۱۹۷۴ نیز دربردارنده مقرراتی در خصوص مشکلات مطروحه بود که. ماده ۱۸ و ۱۹ آن در رابطه با نظام عام ترجیحات است، مطابق ماده ۱۸: “کشورهای توسعه یافته باید نظام عام ترجیحات تعرفه‌ای غیر تبعیضی و غیر متقابل را به کشورهای در حال توسعه در راستای تطابق با نتایج توافق شده و تصمیمات مرتبطی که در این خصوص اتخاذ شده است، گسترش داده و آن را اصلاح نمایند.”
به منظور نیازهای توسعه‌ای و تجاری کشورهای در حال توسعه، در چارچوب سازمان های بین‌المللی صلاحیت دار، کشورهای توسعه یافته بایستی توجه جدی نسبت به اتخاذ اقدامات متفاوت در حوزه‌هایی که امکان پذیر است و اقتضای آن را دارد و به شیوه‌هایی که بتواند رفتار خاص و مطلوب تری را فراهم سازد، مبذول دارند. در روابط اقتصادی بین‌المللی، کشورهای توسعه یافته بایستی کوشش کنند تا از اقداماتی که اثر منفی بر توسعه اقتصاد داخلی کشورهای در حال توسعه دارد، بپرهیزند و بجای آن ترجیحات تعرفه‌ای عام و دیگر اقدامات متفاوتی را که به نفع آن ها توافق شده است، افزایش دهند.
ماده ۲۶: “کلیه دولت ها موظفند که با هم در صلح زندگی کنند و وجود یکدیگر را تحمل کنند، بدون این که به تفاوت های نظام های اقتصادی و سیاسی اجتماعی و فرهنگی یکدیگر توجه کنند و تجارت میان کشورهایی با نظام های اقتصادی و اجتماعی متفاوت را تسهیل نمایند. تجارت بین‌المللی نباید خدشه‌ای به ترجیحات غیر متقابل عامی که به نفع کشورهای در حال توسعه، بر مبنای سود متقابل، منافع یکسان و مبادله رفتار ملت کامله‌الوداد برقرار می شود، وارد سازد.»
در چهارمین جلسه کنفرانس ملل متحد راجع به تجارت و توسعه که در ۱۹۷۶ در نایروبی برگزار شد، قطعنامه (۴)۹۶ «تحت عنوان مجموعه‌ای از اقدامات حمایتی متقابل و مرتبط برای گسترش و تغییر و تبدیل صادرات کالاهای ساخته و نیمه ساخته از کشورهای در حال توسعه» به تصویب رسید، که هدفش تقویت و گسترش نظام عام ترجیحات بود.[۶۵۳]
قطعنامه ۱۵۹/۳۱، ۲۱ دسامبر ۱۹۷۶ مجمع عمومی نیز بر قطعنامه کنفرانس تجارت و توسعه صحه گذاشته و آن را تأیید کرد به این شرح:
… ۶- مجمع عمومی ضمن تأیید قطعنامه(۴)۹۶، ۱۹۶۷ کنفرانس تجارت و توسعه در رابطه با مجموعه‌ای از اقدامات حمایتی متقابل و متعامل برای گسترش و توسعه صادرات کالاهای ساخته و نیمه ساخته از کشورهای در حال توسعه، به ویژه تصمیماتی در رابطه با گسترش پوشش نظام عام ترجیحاتی بر شمار بیشتری از محصولات صادراتی که به نفع کشورهای در حال توسعه بود و نیز گسترش این نظام به فراتر از یک دوره ده ساله، از کشورهای توسعه یافته می‌خواست تا جایی که ممکن است این را سر لوحه مستمر سیاستهای تجاری شان قرار دهند.[۶۵۴]
بنابراین به نظر می رسد که در خصوص داشتن یک نظام عام ترجیحاتی که ویژگیهای آن ذکر گردید، توافق عامی میان دولت ها وجود دارد که در نهادهای ملل متحد نیز به آن تصریح شده است و نیز روی این اصل که دولت ها خودداری می‌کنند، از این که بخواهند حقوقی را مطالبه نمایند که به کشورهای در حال توسعه بموجب شرط ملت کامله‌الوداد از طرف کشورهای توسعه یافته در حوزه رفتارهای ترجیحی اعطا شده است.[۶۵۵] لذا کشورهای عضو گات بموجب شرایط بیان شده در فوق از حقوق خود بر طبق رفتار ملت کامله‌الوداد که در ماده یک موافقتنامه عمومی آمده است، اعراض می‌نمایند.[۶۵۶]
در سال ۱۹۷۱ گات تصمیم به فسخ مقررات ماده یک برای یک دوره زمانی ده ساله گرفت و به اعضای توسعه یافته اجازه داد که در برابر صادرات کشورهای در حال توسعه رفتار تعرفه‌ای ترجیح آمیز داشته باشند. در سال ۱۹۷۹ این نظام به فراتر از ده سال اول خود مطابق تصمیم اعضای متعاهد گات گسترش یافت. این تصمیم در پی مذاکرات در چارچوب دور توکیو اتخاذ گردید. لذا تصمیم ۱۹۷۱ گات یعنی اعراض از شرط ملت کامله‌الوداد برای یک دوره ده ساله، شرط ملت کامله‌الوداد را به یک شرط ملت کامله‌الوداد “توانمند” تبدیل کرد و به این ترتیب وضعیت حقوقی کاملی را به نظام عام ترجیحات در گات بخشید و محدودیت مهم و جدیدی را بر شرط ملت کامله‌الوداد وارد ساخت که بعضی از آن به سایش شرط و بعضی به انحراف و خروج از شرط یاد کرده اند.[۶۵۷] کشورهای اجرا کننده برنامه‌های ترجیحی آزادند، آن چه را که اعطا نموده اند، کلاً یا جزئاً فسخ نموده و یا آن چه را که اعطا می‌نمایند مشروط به انصراف اجباری در مواردی نمایند که در چارچوب موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت گات آمده است. همین طور منافعی که نظام عام ترجیحات به کشورهای در حال توسعه اعطا می‌کند، می‌تواند از طریق دور مذاکرات چندجانبه (نظیر دور توکیو) یا عملکرد یکجانبه بعدی دولت ها در آینده مخدوش شود.
از طرف دیگر، نظام عام ترجیحات بر پایه خود انتخابی قرار دارد. یعنی کشورهای معطی حق دارند که ذی نفعان در حال توسعه خود را انتخاب نمایند و گروهی دیگر را حذف نمایند. این انتخابها می‌تواند بر پایه مذاکرات با این کشورها صورت گیرد. لذا می‌توان گفت، که برنامه‌های انفرادی و داخلی نظام عام ترجیحات می‌تواند تبعیض آمیز تلقی شده و این اصل را که همانا ترجیحات غیر تبعیضی است، زیر سؤال ببرد. اما اصل خود انتخابی بخشی از نظام عام ترجیحات است و نمی‌تواند مورد سختگیری قرار گیرد. به هر حال انتظار این است که این حق خود انتخابی به نحو معقولآن های اعمال شود.
ویژگیهایی که بیان شد جزئی از نظام عام ترجیحات بود که کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته روی آن توافق کرده اند.

    1. نظام عام ترجیحات در پیش نویس کمیسیون حقوق بین‌الملل ۱۹۷۸

کمیسیون حقوق بین‌الملل به هنگام تدوین پیش نویس راجع به شرط ملت کامله‌الوداد با آگاهی کامل از تفاوت میان سطوح توسعه اقتصادی دولت ها اشاره می‌کند که هر چند نمی‌تواند در قلمروهایی خارج از وظیفه، به بررسی موضوعات اقتصادی پرداخته و قواعدی را به سازمان تجارت بین‌المللی پیشنهاد کند، اما عملکرد شرط در قلمرو روابط اقتصادی بخصوص در مورد کشورهای در حال توسعه مشکلات جدی را بر می‌انگیزد که کمیسیون مجبور به مداخله می شود. کمیسیون در اولین شور بر مبنای گزارشهای ششم و هفتم گزارشگر، استثناء مربوط به عملکرد شرط در این رابطه و اهمیت آن را بررسی نمود. در شور دوم کمیسیون مجدداً در پرتو نظریات دولت های عضو، ارگآن های ملل متحد، آژانسهای تخصصی و دیگر سازمان های بین دولتی و نیز بر مبنای گزارشی که گزارشگر تهیه کرده و فی المجلس آن را تقدیم کرده بود، مسأله را مورد بازنگری قرار داد.
در نتیجه بازنگری مجدد، به این نتیجه رسید که عملکرد شرط ملت کامله‌الوداد در قلمرو روابط اقتصادی بخصوص با در نظر گرفتن کشورهای در حال توسعه موضوعی نیست که به سادگی در قلمرو تدوین حقوق بین‌الملل، آنگونه که در اساسنامه کمیسیون حقوق بین‌الملل برای این روند پیش بینی شده است درآید. زیرا این موضع برخلاف رویه بسیاری از دولت ها، رویه‌های قضایی و دکترین به آسانی قابل تشخیص نیست.
لذا کمیسیون تلاش کرد تا وارد حوزه توسعه تدریجی شده و در این راستا مواد ۲۳ و ۲۴ را تصویب کرد. ماده ۲۳ طرح پیش نویس مقرر می دارد که دولت ذی نفع حق بهره مندی از رفتاری را که بموجب شرط ملت کامله‌الوداد از سوی دولت معطی به دولت ثالث در حال توسعه در چارچوب برنامه عام ترجیحات اعطا شده است و با نظام عام ترجیحات که از سوی جامعه بین‌المللی دولت ها در کل یا دولت های عضو یک سازمان بین‌المللی صلاحیت دار که مطابق با قواعد و آیین‌های مربوطه سازمان اتخاذ شده است، منطبق باشد، نخواهد داشت. منظور کمیسیون از عبارات اخیر خود، این است که با دقت بیشتری، وضعیت موجود در اجرا و قابلیت پذیرش نظام عام ترجیحات منعکس ساخته و توجه کامل به مشارکت عملی دولت ها در سازمان های بین‌المللی یا ترتیبات بین‌المللی مرتبط با این مسأله را نشان دهد.[۶۵۸]
هرچند نظام عام ترجیحات به عنوان یک نظام عام و غیر تبعیضی تصور شده است و این ترجیحات می‌بایست از سوی تمامی کشورهای توسعه یافته به تمامی کشورهای در حال توسعه بر طبق یک معیار واحد اعطا شود، اما نظام عام ترجیحات دربردارنده مجموعه‌ای از جداول و طرحهای انفرادی ملی است که در بسیاری از جنبه‌ها در تعارض با این نظام است.
کشورهای توسعه یافته بر طبق حق خود انتخابی، ترجیحات را به کشورهای در حال توسعه خاصی اعطا می‌کنند و نه همه آن ها. این رویه تبعیض آمیز عملی (دوفاکتو) بر مبنای ملاحظات خاصی قرار گرفته است. برای مثال سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) حق خود به عدم اعطا رفتار ترجیحی را به دلایل اضطراری، محفوظ نگه داشته است. ایالات متحده، اعطا رفتار ترجیحی به کشورهای در حال توسعه خاصی را بر طبق معیارهای اقتصادی و سیاسی خاص، به طور یکجانبه دریغ نموده است. بعضی از کشورهای سوسیالیست اروپای شرقی، آندسته از کشورهای در حال توسعه را که در طرحهای اقتصادی شان علیه آن ها تبعیض روا می‌دارند یا درآمدشان بیش از سایر کشورهای در حال توسعه است، از شمول نظام عام ترجیحات خارج کرده ­اند. طرحهای انفرادی ملی در خصوص کالاها، قطع تعرفه ها، قواعد حمایتی (به شروط فراری دهنده معروف است)[۶۵۹] و قواعد پایه نیز با هم متفاوتند. ملاحظه می شود که کشورهای توسعه یافته حق خود به اصلاح این نظام را مورد شناسایی قرار داده و قائل به رزرو شده اند.[۶۶۰]
یکی از نگرانیهای کمیته ششم حقوقی ملل متحد نسبت به طرح پیش نویس مواد راجع به شرط ملت کامله الوداد مربوط به رفتار و موضوع توسعه، به ویژه رفتار نظام عام ترجیحات بود. به نظر گروهی از دولت ها مواد پیش نویس موضوع ترجیحات عام را به اندازه کافی باز نکرده است و به نظر گروهی دیگر مواد پیش نویس در بحث راجع به نظم اقتصادی بین‌المللی به گمراهی کشیده شده است.[۶۶۱] بهر حال اثر نظام عام ترجیحات بیش از اثری بود که با الحاق بخش چهارم به موافقتنامه گات، حاصل شد.
هر چند هر دوی اینها دو نقطه اتکای ضروری برای کشورهای در حال توسعه بشمار می‌آیند، اما رفتار “خاص و متمایز” در موافقتنامه گات تابع تغییر در مفهوم تقابل است. به عبارت دیگر مفهوم ” تقابل نسبی “ [۶۶۲]به هنگام ارزیابی تعادل منافع، انحراف از تقابل را می‌پذیرد. به این معنا الحاق بخش چهارم، رفتار ملت کامله‌الوداد مشروط را تضعیف نمی‌کند. به هر حال استقرار نظام عام ترجیحات نیازمند اصلاح اصل بنیادین عدم تبعیض است.
این نظام منجر به ایجاد یک معافیت و استثنا جدیدی بر تعهدات ملت کامله‌الوداد شده است. با این وجود خروج از رفتار ملت کامله‌الوداد غیرمشروط می‌تواند مورد اغماض قرار گیرد، چراکه چنین نظامی می‌تواند به توسعه و پیشرفت کشورهای درحال توسعه بینجامد.[۶۶۳]

    1. نظام عام ترجیحات در حقوق سازمان تجارت جهانی به عنوان استثنایی بر عملکرد ملت کامله‌الوداد

مطابق گات ۱۹۹۴، تصمیم گات ۱۹۷۹ راجع به اعطا رفتار متمایز و مطلوب تر، تقابل و مشارکت بیشتر کشورهای در حال توسعه، عموماً به شرط «توانمند سازی»[۶۶۴] بر می‌گردد که امروزه جزء لایتجزای گات ۱۹۹۴ شده است. شرط توانمند سازی یکی از تصمیماتی بود که اعضای متعاهد گات در چارچوب معنای بند (۴)(ب) مربوط به ضمیمه (الف) الحاقی به گات ۱۹۹۴، وارد موافقتنامه سازمان تجارت جهانی کردند.[۶۶۵]
این بند چنین مقرر می دارد: «علی رغم مقررات ماده ۱ موافقتنامه عمومی [اعضا] می‌توانند رفتار مطلوب تر و متمایز را به کشورهای در حال توسعه اعطا کنند، بدون این که لازم باشد، چنین رفتاری به دیگر اعضا اعطا شود.»[۶۶۶]
الف. اعطا رفتار ترجیحی به کشورهای در حال توسعه مطابق شرط توانمندسازی
بند (الف)۲ شرط توانمند سازی بیان می‌کند که رفتار مطلوب تر و متمایز اشاره شده در بند ۱ شامل: «رفتار تعرفه‌ای ترجیحی است که از سوی کشورهای عضو توسعه یافته، به محصولاتی که مبدا آن در کشورهای عضو در حال توسعه است، مطابق با نظام عام ترجیحات اعطا می شود.[۶۶۷]
مرجع استیناف در قضیه “جوامع اروپایی – تعرفه‌های ترجیحی"، این قاعده را که شرط توانمند سازی به عنوان «استثنایی» بر ماده ۱:۱ گات ۹۴، عمل می‌کند، نهادینه ساخت.[۶۶۸]
بند ۱ شرط توانمند سازی صراحتاً اعضا را از آن جام تعهد مندرج در ماده ۱:۱ به منظور ارائه رفتار مطلوب تر و متمایز به کشورهای در حال توسعه، معاف کرده است.[۶۶۹]
شرط توانمند سازی به کشورهای عضو توسعه یافته اجازه داده است تا دسترسی آسان تر و بیشتر محصولات کشورهای در حال توسعه به بازارهایشان را به نسبت آن چه که به واردات محصولات مشابه از کشورهای توسعه یافته اعطا می‌کنند، فراهم آورند.[۶۷۰]
آن چه مهم است، این است که اعضا سازمان تجارت جهانی نه تنها اجازه دارند که از ماده ۱:۱ گات تخطی کنند، بلکه تشویق به آن جام این کار نیز شده اند.[۶۷۱]
لذا، شرط توانمند سازی نقش حیاتی را در افزایش تجارت به عنوان وسیله‌ای برای تحریک رشد اقتصادی و توسعه‌ای کشورهای در حال توسعه، ایفا می‌کند[۶۷۲]
شرط توانمند سازی در صورتی می‌تواند مورد مطالبه قرار گیرد که شرایط خاص مندرج دربند ۳ و ۴ فراهم آمده باشد.
بند ۳ مقرر می دارد: « هر رفتار مطلوب تر و متمایزی که مطابق این شرط ارائه می شود، الف: بایستی طوری طراحی شده باشد که تجارت از کشورهای در حال توسعه را تسهیل کرده و افزایش دهد، نه این که منجر به افزایش موانع یا ایجاد مشکلات ناروا بر تجارت دیگر اعضا گردد.
ب: نبایستی مانعی بر سر راه کاهش یا حذف تعرفه‌ها و یا دیگر قیود و محدودیت‌ها بر تجارت مطابق رفتار ملت کامله‌الوداد شود.
ج. چنین رفتاری می‌بایست به نحوی طراحی و یا در صورت لزوم اصلاح شود، که پاسخ مثبتی به نیازهای تجاری، مالی و توسعه‌ای کشورهای در حال توسعه به حساب آید. “
“بند ۴: شرایط شکلی مقرر برای ارائه، اصلاح و فسخ یک اقدام ترجیحی را بیان می‌کند. مطابق این بند، اعضا اعطا کننده رفتار ترجیحی به کشورهای در حال توسعه بایستی سازمان تجارت جهانی را مطلع کرده و به درخواست عضو ذی نفع، فرصت کافی برای مشورت راجع به هر مشکل یا موضوعی که ممکن است حادث شود، بدهند.”
ب. رفتار تعرفه‌ای ترجیحی اضافی مطابق شرط توانمندسازی
در قضیه “جوامع اروپایی – ترجیحات تعرفه ای"، سوال مطرح این بود که آیا جوامع اروپایی می‌توانند رفتار تعرفه‌ای ترجیحی را به کشورهای در حال توسعه خاصی اعطا و از دیگران استثنا کنند؟
قانون شورای جوامع اروپایی تحت عنوان قانون نظام عام ترجیحات جوامع اروپایی به شماره ۲۰۰۱/۲۵۰۱ (مورخ ۱۰ دسامبر ۲۰۰۱)[۶۷۳]، ۵ نوع ترتیب تعرفه‌ای ترجیحی را مقرر می‌کند: ۱. ترتیبات کلی ۲. ترتیبات تشویقی خاص برای حمایت از حقوق کارگران ۳. ترتیبات تشویقی خاص برای حمایت از محیط زیست ۴. ترتیبات خاص برای کشورهای کمتر توسعه یافته ۵. ترتیبات خاص برای مبارزه با تولید و توزیع مواد مخدر
ترتیبات کلی: ترجیحات تعرفه‌ای را برای تمامی کشورهای در حال توسعه مقرر می‌کند. ترتیبات خاصی که تنها برای کشورهای کمتر توسعه یافته است، مشکلی را ایجاد نمی‌کند هر دو دسته این ترتیبات بر اساس شرط توانمندسازی موجه قلمداد می‌شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 10:47:00 ق.ظ ]




۵-۱۰-۲-۳- آنالایزر برج دی ایزوهگزانایزر ۱۱۶
فصل ششم ۱۱۹
نتیجه گیری و پیشنهادات ۱۱۹
۶-۱- نتیجه گیری ۱۲۰
۶-۲- پیشنهادات ۱۲۲
فصل هفتم ۱۲۳
منابع و مراجع ۱۲۳
فهرست شکل ها
عنوان صفحه
شکل ۲-۱- ساختار کنترلی بر مبنای ماندگی ثابت درون راکتور ۱۳
شکل ۲-۲- ساختار کنترلی بر مبنای ماندگی متغیر در راکتور ۱۳
شکل ۲-۳- ساختار کنترلی راکتور با دو سیستم خنک کننده ۲۴
شکل ۳-۱- واکنش های اصلی ایزومریزاسیون ۲۷
شکل ۳-۲- نمونه ای از واکنش هیدروکراکینگ ۳۰
شکل ۳-۳ – نمونه ای از واکنش شکست حلقه ۳۰
شکل ۳-۴- واکنش شکست حلقه ی بنزن ۳۴
شکل ۳-۵- شماتیک کلی فرایند ایزومریزاسیون در پالایشگاه امام خمینی شازند ۴۰
شکل ۶-۳- نمودار جریان فرایند ایزومریزاسیون در پالایشگاه امام خمینی ره شازند ۴۹
شکل۴-۱- جریان ها و تجهیزات قبل از راکتور ۶۴
شکل۴-۲- راکتور و مبدل های بعد آن ۷۱
شکل ۴-۳- تایید رفتار دینامیکی مدل واحد ایزومریزاسیون ۷۱
شکل ۴-۴- نمودار فرایند هیدروکراکر پس از شبیه سازی با نرم افزار Aspen Hysys 73
شکل ۵-۱- وجود نوسان در دمای خروجی کوره و ورودی راکتور (عکس از اتاق کنترل واحدایزومریزاسیون) ۸۹
شکل ۵-۲- وجود نوسان در دمای خروجی مبدل پیش گرمکن E-3304 (عکس از اتاق کنترل واحد ایزومریزاسیون) ۸۰
شکل ۵-۳- وجود نوسان در شبیه سازی Aspen Hysys 91
شکل ۵-۴- ایجاد مسیر کنارگذر برای مبدل E-3304 جهت جلوگیری از نوسانات دمایی ۸۱

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکل ۵-۵- استرتژی کنترلی برای کنترل سطح V-3309 83
شکل ۵-۶- استرتژی کنترلی برای کنترل سطح V-3312 84
شکل ۵-۷- کنترل کننده ی جریان (FC ) برای جریان خوراک تازه ۸۵
شکل ۵-۸- کنترل کننده ی جریان (FC) برای جریان خروجی از پایین V-3301 86
شکل ۵-۹- کنترل سطح ظرف V-3301 به شکل آبشاری ۸۷
شکل ۵-۱۰- تغییر نقطه ی تنظیم همراه با تغییر استراتژی کنترلی ۸۸
شکل۵-۱۱– دمای ورودی و خروجی راکتور ۹۰
شکل۵-۱۲- رابطه دمای خروجی راکتور با غلظت بنزن خوراک ۹۰
شکل ۵-۱۳- دبی حجمی محصولات خروجی از راکتور در شرایط نرمال فرایند ۹۱
شکل ۵-۱۴- سطح مایع تعدادی از ظرف های فرایند ۹۳
شکل ۵-۱۵- دبی تعدادی از جریان های فرایند ۹۳
شکل ۵-۱۶- سطح مایع ظروف V-3306و V-3310 94
شکل ۵-۱۷- دبی جریان های مربوط به V-3310و V-3306 94
شکل ۵-۱۸- نوسان در حلقه ی کوره، راکتور و مبدل ۹۵
شکل ۵-۱۹- تاثیر نوسان دمای راکتور در نرخ ایزوپنتان و ایزوهگزان به عنوان محصولات اصلی راکتور ۹۶
شکل ۵-۲۰- تاثیر نوسان دمای راکتور در عدد اکتان خروجی راکتور ۱۰۷
شکل ۵-۲۱- تاثیر مسیر کنارگذر در کنترل نوسان دمایی در حلقه ی کوره راکتور و مبدل ۹۷
شکل ۵-۲۲- تاثیر مسیر کنارگذر در نوسان نرخ ایزوپنتان و ایزوهگزان به عنوان محصولات اصلی راکتور ۹۷
شکل ۵-۲۳- تاثیر مسیر کنار گذر در نوسان عدد اکتان خروجی راکتور ۹۸
شکل ۵-۲۴- وجود آنالایزر غلظت (CC) در برج دی ایزوبوتانایزر (DIB) 99
شکل۵-۲۵- نمودار آنالایزر غلظت ایزوپنتان برج دی ایزوپنتانایزر در شرایط پایدار برج ۱۰۰
شکل۵-۲۶- تاثیر کاهش غلظت ایزوپنتان خوراک در آنالایزر غلظت برج دی ایزوپنتانایزر ۱۰۰
شکل ۵-۲۷- نمودار کنترل آنالایزر غلظت ایزوپنتان برج دی ایزوپنتانایزر به وسیله دمای پایین برج ۱۰۱
شکل ۵-۲۸- نمودار کنترل آنالایزر غلظت ایزوپنتان برج دی ایزوپنتانایزر به وسیله فشار بالای برج ۱۰۲
شکل ۵-۲۹- کنترل آنالایزر غلظتی ایزوپنتان با دمای پایین برج ۱۰۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ق.ظ ]




۹، ۱۰، ۵، ۳

۰٫۷۲

رفتار رهبری

۰٫۹۰

-

-

یافته­های جدول (۶٫۴) ضرابی آلفای کرونباخ را نشان می­دهد ضرایبی که بیشتر از ۰٫ ۷۰ هستند برای انجام پژوهشهای میدان مناسب هستند. در متغیر انسجام گروهی ضریب آلفای کرونباخ ابتدا ۰۹ ۰٫ ۵ به دست آمد که پس از حذف سوالات ۱۰ ـ ۹ ـ ۵ آ ۳ ـ ۱۵ ضریب آلفای کرونباخ به۰٫۷۳ رسید و در مورد متغیر سبک رهبری رفتار آموزش و تمرین ابتدا ضریب آلفای کرونباخ ۰٫ ۵۰۵ بدست آمد و پس از حذف سوالات ۹ ـ ۱۰ ـ ۵ ـ ۳ به ۰٫۷۲ رسید.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲٫۲٫۴٫ آزمون های فرضیه صفر
فرضیه صفر اول
ارتباط علّی بین رفتار آمرانه و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود ندارد.
یافته­های شکل (۱٫۴) و (۲٫۴) (مدل اصلی تحقیق) عدم وجود رابطه علی بین متغیرهای مستقل تحقیق (رفتار آمرانه) را بر متغیر وابسته تحقیق (انسجام گروهی) را نشان داد. مقادیر آزمون معناداری بزرگتر از ۹۶/۱ یا کوچکتر از ۹۶/۱ ـ نشان دهنده معناداری بودن روابط است. مبنای تائید یا رد شدن فرضیات (معناداری روابط) بررسی مدل در حالت ضرایب معناداری است. میزان تاثیر رفتار آمرانه بر انسجام گروهی ۰٫۷۰و میزان معناداری آن ۰٫۷۲ است و میزان معناداری آن نشان دهنده معنادار نبودن تاثیر رفتار آمرانه بر میزان انسجام گروهی است و فرض صفر مبنی بر عدم وجود را بطه علی بین رفتار آمرانه و میزان انسجام گروهی تایید می­ شود.
و چون میزان ۰۵۵/۰= RMSEA کمتر از ۰٫ ۱ است نشان دهنده مناسب بودن برازش مدل ساختاری است. میزان کای دو برابر با ۲۶۷۹٫ ۹۲ می­باشد و مقدار درجه آزادی ۱۵۳۵می باشد که نشان دهنده برازش بسیار مناسب می­باشند.
در ادامه معادلات رگرسیونی در حالت ساختاری مورد بررسی قرار می­گیرد این معادلات بیانگر ضرایب مسیر، ضرایب معناداری و میزان R² می­باشد. میزان R² در متغیر­های رفتار آمرانه و میزان انسجام گروهی برابر با ۰۰۵۰/۰ می­باشد که نسبتاً مقدار ضعیفی محسوب می­شوند.
رفتار آمرانه = ۰٫ ۰۱۹*انسجام گروهی, Errorvar. = 0. 068 , Rª = ۰٫ ۰۰۵۰
(۰٫ ۰۲۶) (۰٫ ۰۵۷)

  • ۷۲ ۱٫ ۲۰

فرضیه صفر دوم:
ارتباط علّی بین رفتار دموکراتیک و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود ندارد.
یافته­های شکل (۱٫۴) و (۲٫۴) (مدل اصلی تحقیق) میزان تاثیر متغیرهای مستقل تحقیق (دموکراتیک) را بر متغیر وابسته تحقیق (انسجام گروهی) را نشان داد. مقادیر آزمون معناداری بزرگتر از ۹۶/۱ یا کوچکتر از ۹۶/۱- نشان دهنده معناداری بودن روابط است. مبنای تائید یا رد شدن فرضیات (معناداری روابط) بررسی مدل در حالت ضرایب معناداری است. میزان تاثیر رفتار دموکراتیک بر انسجام گروهی ۰٫۵۶ و میزان معناداری آن ۶٫۴۰ است و میزان معناداری آن نشان دهنده تاثیر مستقیم رفتار دموکراتیک بر میزان انسجام گروهی است و فرض صفر مبنی بر عدم وجود را بطه علی بین رفتار دموکراتیک و میزان انسجام گروهی رد می­ شود.
و چون میزان ۰۵۵/۰= RMSEA کمتر از ۰٫ ۱ است نشان دهنده مناسب بودن برازش مدل ساختاری است. میزان کای دو برابر با ۲۶۷۹٫ ۹۲ می­باشد و مقدار درجه آزادی ۱۵۳۵می باشد که نشان دهنده برازش بسیار مناسب می­باشند.
در ادامه معادلات رگرسیونی در حالت ساختاری مورد بررسی قرار می­گیرد این معادلات بیانگر ضرایب مسیر، ضرایب معناداری و میزان R² می­باشد. میزان R² در متغیر­های رفتار دموکراتیک و میزان انسجام گروهی برابر ۰٫۳۱ می­باشد که نسبتاً مقادیر بالایی محسوب می­ شود.
رفتار دموکراتیک = - ۰٫ ۴۵*انسجام گروهی, Errorvar. = 0. 45 , Rª = ۰٫ ۳۱
(۰٫ ۰۷۱) (۰٫ ۰۹۸)
-۶٫ ۴۰ ۴٫ ۶۱
فرضیه صفر سوم:
ارتباط علّی بین رفتار بازخورد مثبت و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
یافته­های شکل (۱٫۴) و (۲٫۴) (مدل اصلی تحقیق) میزان تاثیر متغیرهای مستقل تحقیق (بازخورد مثبت) را بر متغیر وابسته تحقیق (انسجام گروهی) را نشان داد. مقادیر آزمون معناداری بزرگتر از ۹۶/۱ یا کوچکتر از ۹۶/۱- نشان دهنده معناداری بودن روابط است. مبنای تائید یا رد شدن فرضیات (معناداری روابط) بررسی مدل در حالت ضرایب معناداری است. میزان تاثیر رفتار بازخورد مثبت بر انسجام گروهی ۰٫۶۶ و میزان معناداری آن ۶٫۶۷ است و میزان معناداری آن نشان دهنده تاثیر مستقیم رفتار دموکراتیک بر میزان انسجام گروهی است و فرض صفر مبنی بر عدم وجود را بطه علّی بین بازخورد مثبت و میزان انسجام گروهی رد می­ شود.
و چون میزان ۰۵۵/۰= RMSEA کمتر از ۰٫ ۱ است نشان دهنده مناسب بودن برازش مدل ساختاری است. میزان کای دو برابر با ۲۶۷۹٫ ۹۲ می­باشد و مقدار درجه آزادی ۱۵۳۵میباشد که نشان دهنده برازش بسیار مناسب می­باشند.
در ادامه معادلات رگرسیونی در حالت ساختاری مورد بررسی قرار می­گیرد این معادلات بیانگر ضرایب مسیر، ضرایب معناداری و میزان R² می­باشد. میزان R² در متغیر­های رفتار بازخورد مثبت و میزان انسجام گروهی برابر با ۰٫۴۴ می­باشد که نسبتاً مقادیر بالایی محسوب میشوند.
بازخوزد مثبت = - ۰٫ ۴۹*انسجام گروهی, Errorvar. = 0. 31 , Rª = ۰٫ ۴۴
(۰٫ ۰۷۳) (۰٫ ۰۷۸)
-۶٫ ۶۷ ۳٫ ۹۰
فرضیه صفر چهارم:
ارتباط علی بین رفتار آموزش و تمرین و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
یافته­های شکل (۱٫۴) و (۲٫۴) (مدل اصلی تحقیق) میزان تاثیر متغیرهای مستقل تحقیق (رفتار آموزش و تمرین) را بر متغیر وابسته تحقیق (انسجام گروهی) را نشان داد. مقادیر آزمون معناداری بزرگتر از ۹۶/۱ یا کوچکتر از ۹۶/۱- نشان دهنده معناداری بودن روابط است. مبنای تائیدیا ردشدن فرضیات (معناداری روابط) بررسی­مدل درحالت ضرایب­معناداری است. میزان تاثیر رفتار آموزش و تمرین بر انسجام گروهی ۰٫۷۴ و میزان معناداری آن ۵٫۳۱ است و میزان معناداری آن نشان دهنده تاثیر مستقیم رفتار آموزش و تمرین بر میزان انسجام گروهی است و فرض صفر مبنی بر عدم وجود را بطه علی بین رفتار آموزش و تمرین و میزان انسجام گروهی رد می­ شود.
و چون میزان ۰۵۵/۰= RMSEA کمتر از ۰٫ ۱ است نشان دهنده مناسب بودن برازش مدل ساختاری است. میزان کای دو برابر با ۲۶۷۹٫ ۹۲ می­باشد و مقدار درجه آزادی ۱۵۳۵ می­باشد که نشان دهنده برازش بسیار مناسب می­باشند.
در ادامه­معادلات رگرسیونی درحالت ساختاری موردبررسی قرارمی­گیرد این معادلات بیانگر ضرایب مسیر، ضرایب معناداری و میزان R² می­باشد. میزان R² در متغیر­های رفتار آموزش و تمرین و میزان انسجام گروهی برابر با ۰٫۵۵ می­باشد که نسبتاً مقادیر بالایی محسوب می­شوند.
رفتار آمزش و نمرین = - ۰٫ ۷۵*انسجام گروهی, Errorvar. = 0. 46 , Rª = ۰٫ ۵۵
(۰٫ ۱۴) (۰٫ ۱۷)
-۵٫ ۳۱ ۲٫ ۷۳
فرضیه صفر پنجم:
ارتباط علی بین رفتار حمایت اجتماعی و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
یافته­های شکل (۱٫۴) و (۲٫۴) (مدل اصلی تحقیق) میزان تاثیر متغیرهای مستقل تحقیق (رفتارحمایت اجتماعی) را بر متغیر وابسته تحقیق (انسجام گروهی) را نشان داد. مقادیر آزمون معناداری بزرگتر از ۹۶/۱ یا کوچکتر از ۹۶/۱- نشان دهنده معناداری بودن روابط است. مبنای تائید یا رد شدن فرضیات (معناداری روابط) بررسی مدل در حالت ضرایب معناداری است. میزان تاثیر رفتار حمایت اجتماعی بر انسجام گروهی ۰٫۶۹ و میزان معناداری آن ۶٫۲۰ است و میزان معناداری آن نشان دهنده تاثیرمستقیم رفتارحمایت اجتماعی برمیزان انسجام گروهی است و فرض صفر مبنی برعدم وجود رابطه علی بین رفتارحمایت اجتماعی ومیزان انسجام گروهی رد می­ شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ق.ظ ]




  • خطاهای استدلال
  • خطاهای ناشی از عدم تناسب فرد با وظیفه‌ی شغلی

ب) خطاهای مربوط به موقعیت:

  • محیط
  • استرس
  • زمان

ج)خطاهای مربوط به سیستم:

  • اعمال دیگران
  • طراحی نادرست
  • دستورالعمل
  • نقض قانون

۲-۶ رویکردهای علمی کاهش خطای انسانی
رویکردهای علمی برای کاهش خطای انسانی، پارادیم‌های گوناگونی را پشت سر گذاشته است. هر پارادایم، مدل‌هایی چند را در درون خود جای می‌دهد و تا اندازه‌ای در توصیف و کاهش خطای انسانی مؤثر واقع می‌شود ولی به‌علت آنکه نتوانسته از بروز خطای انسانی در یک حد مطلوب جلوگیری کند پارادایم بعدی ظهور یافته است. این پارادایم ها عبارت‌اند از:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۶-۱ رویکرد مهندسی:
اساس این رویکرد بر این تفکر نهاده شده است که انسان، یک جزء غیرقابل اعتماد در یک سیستم است. این رویکرد پیشنهاد می‌کند که برای کاهش خطای انسانی بهتر است انسان از محیط کار حذف شود و به جای او از سیستم‌های خودکار استفاده شود. همچنین، برای بالا بردن قابلیت اعتماد پرسنل، لازم است محیط کار و تعامل‌های مناسب طراحی شود. چنین پیشنهادهایی می‌تواند سودمند باشد ولی باید توجه داشت قدرت سریع تصمیم‌گیری انسان در شرایط پیش‌بینی نشده و نیز برخی مشکلات فنی در سیستم‌های خودکار موجب می‌گردد که دامنه کاربردپذیری این سیستم‌ها مورد شک واقع شود.
۲-۶-۲ رویکرد فردی:
بنای این رویکرد چنان فرض می‌شود که خطای انسانی بر اثر عدم تطابق میان توانایی‌های فردی و نیازمندی‌های مشکل بروز می‌کند. در نتیجه، انتخاب افراد با توانایی‌های مناسب و طراحی درست شغل را به‌عنوان روش پیشگیری از بروز خطا معرفی می‌کند.
۲-۶-۳ رویکرد سازمانی:
این رویکرد بر این نکته توجه دارد که تصمیم‌های نادرست مدیریت، شرایطی را پدید می‌آورد که زمینه بروز خطای انسانی را فراهم می‌کند. رویکرد سازمانی از دهه ۸۰ میلادی مورد توجه قرار گرفت. مدل پنیر سوییسی به خوبی بیانگر تأثیر سازمان بر بروز خطای انسانی است. این مدل به‌وسیله «ریزن» [۲۱]پیشنهاد شده است و برخی آن را مدل دومینوی مدرن می‌دانند. «ریزن» در این مدل نشان می‌دهد که خطای انسانی یک علت بی‌واسطه در بروز حادثه است. ولی همین علت خود معلول علل دیگر است. در این مدل، هریک از بخش‌هایی که می‌توانند مانع از بروز حادثه شود به شکل یک برش از پنیر سوئیسی می‌شوند. هر برش دارای حفراتی است که بیانگر نقص های موجود در آن بخش است. هرگاه این لایه‌ها به‌گونه‌ای قرار بگیرند که برخی از این حفره‌ها بتوانند در یک راستا قرار بگیرند راه بروز حادثه فراهم می‌شود.
«ریزن» خطاهایی را که مربوط به اپراتور می‌شود، «خطای فعال» می‌نامد. هنگام بروز حادثه، نخستین موضوعی که توجه بررسی‌کننده را بر می‌انگیزد، همین خطا است ولی باید توجه داشت که خطاهای دیگری در سیستم وجود دارد که ممکن است سال‌ها به‌صورت نهفته باشند و تنها در ترکیب با یکی از خطاهای فعال بروز کنند. این خطاها «خطای نهان» نامیده می‌شوند که در راس همه آنها خطای سازمانی قرار گرفته است.
جدول ۲-۱: انواع خطا های انسانی از نظر ریزن (حاجی حسینی، ۱۳۸۹)
۲-۷ عمل ناایمن و پیش زمینه‌های اعمال ناایمن:
عمل نا ایمن شامل خطا و تخلف است، خطا، شامل: خطا در تصمیم‌گیری، خطا در اعمال مهارتی و خطا در ادراک می‌باشد، تخلف شامل سرپیچی آگاهانه از دستورالعمل‌ها می‌شود که پیش زمینه‌های اعمال نا ایمن به قرار زیر است.
نامناسب بودن توانایی‌های فردی، ذهنی، جسمی، فیزیولوژیک
نامناسب بودن فرد هنگام به اجرا درآوردن وظیفه، ناهماهنگی در کار تیمی، نداشتن آمادگی لازم
نظارت نامناسب مدیریت میانی
نظارت ناکافی
اعمالی که نامناسب طراحی شده‌اند
کوتاهی در رفع نارسایی‌های سیستم
غفلت
همان طوری که مشخص است انسان به‌عنوان جزیی از یک سیستم تولیدی دارای اهمیت ویژه‌ای است، ولی امکان خطا در اعمال انسانی نیز وجود دارد. خطاهای انسانی از جمله مباحثی هستند که در جهان مدیریت نظری و عملی امروزه، بخش قابل توجهی از وقت، بودجه و توجه صاحب‌نظران و مدیران را به خود اختصاص می‌دهند.
۲-۸ موانع به کارگیری روش‌های آنالیز خطاهای انسانی

  • ۱. متدولوژی خیلی کمی در مورد آنالیز خطاهای انسانی منتشر شده است.
  • خطاهای انسانی غیرقابل اجتناب هستند و برخی معتقدند چرا بایددر برابرآن حفاظ قرار داده شود، که این نگرش خود به بروز خطاهای پنهانی کمک می‌کند.
  • پیش‌بینی خطاهای انسانی بسیار مشکل است به ویژه وقتی بروز خطا ناشی از عواملی چون خستگی، بی‌توجهی و‌… باشد.
  • راهکارهای حفاظت در برابر خطاهای انسانی بسیار هزینه‌زا هستند.
  • تکنیک‌های مدل‌سازی خطاهای انسانی بیشتر بر تفسیرهای فردی و کارشناسی مبتنی هستند.
  • بسیاری از تکنیک‌های منتشر شده درباره‌ی ارزیابی خطاهای انسانی فقط دلایل بروز خطا را شرح می‌دهند نه پیش‌بینی آنها را و…( امیرخانی،۱۳۸۹)

۲-۹ تحلیل ریشه‌ای وقایع[۲۲]
یک تکنیک برای درک سیستماتیک علت وقوع یک حادثه است که فراتر از درگیر کردن شخص یا اشخاص بوده و علل زمینه‌ای و محیطی که حادثه در آن رخ می‌دهد را نیز در برمی‌گیرد. تحلیل ریشه‌ای علت، به‌صورت گذشته نگر و چند منظوره، سلسله مراتب حوادث را طراحی کرده و از زمان حادثه به عقب برمی‌گردد و اجازه می‌دهد که علل واقعی یک حادثه شناخته شود. بنابراین سازمان‌ها می‌توانند بدین ترتیب از خطاهای به وقوع پیوسته، یادگیری‌هایی داشته و عملکرد مناسب را اعمال کنند.
۲-۱۰ تکنیک‌های شناسایی خطای انسانی
تکنیک‌های شناسایی خطای انسانی برای پیش‌‏بینی خطای انسانی در سیستم‌‏های پیچیده و دینامیک به کار می‏‌روند. این تکنیک‏‌ها در پاسخ به بررسی خطاهای کاربران که منجر به فجایع بزرگی در صنایع شمیایی و هسته‌‏ای شده بود، تهیه گردیدند. درحال حاضر این روش‌ها گسترش یافته و در صنایع مختلفی نظیر پتروشیمی، مرکز کنترل ترافیک هوایی، صنایع نظامی و تکنولوژی‏‌های اجتماعی استفاده شده است. این روش‌‏ها می‌تواند به‌صورت کمی وکیفی مطرح باشد.
در این قسمت روش‏‌های شناسایی خطای انسانی بررسی می‌‏گردد. روش‌‏های عمده شناسایی خطای انسانی در جدول ۲-۲ بیان شده است. [۲۳]HEI در طول چرخه عمر یک سیستم کاربرد دارد. از این تکنیک‏‌ها می‌توان در شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی در مراحل طراحی، ساخت، بهره‌‏برداری و تعمیر نگهداری سیستم‌‏ها، همچنین وظایف شغلی استفاده کرد. خروجی این روش‏‌ها خطاهای بالقوه، احتمال بروز خطا، پیامدهای ناشی از بروز یک خطا و روش‌‏های کاهش و کنترل خطا می‏باشد. برخی از این روش‌‏ها مثل[۲۴] ) SHERPA ( عمدتاً برای شناسایی و رده ‏بندی خطاهای کاربر استفاده می‏ شوند درحالی که برخی مثل HEIST برای شناسایی و پیش‏ بینی خطا در یک سیستم جامع کاربرد دارند و بعضی از روش ها مثل HERT احتمال عددی بروز یک خطا را مشخص می‏‌کنند.
شاخص ‏های مهم در رده ‏بندی HEI میزان اعتبار روش، حساسیت روش در کشف خطاهای معتبر (قابل باور)، سریع بودن و آسان بودن کاربرد آن است. این تکنیک‏ ها وابستگی زیادی به قضاوت تحلیلگر دارند. ممکن است تحلیل‌گران مختلفی که از یک روش برای شناسایی و ارزیابی خطا در یک وظیفه مشخص استفاده می‏کنند، پیش‌‏بینی و ارزیابی متفاوتی از خطاهای بالقوه آن وظیفه داشته باشند. حتی یک تحلیل‌گر ممکن است با بهره گرفتن از یک روش، ارزیابی برای موقعیت‌‌های مختلف (وظایف مختلف) تحلیل یکسانی نداشته باشد که این موضوع می‌‏تواند تا حدودی میزان اعتبار HEI را تحت‌تأثیر قرار دهد.
روش ذکر شده در سال ۱۹۸۶ توسط «امبری» ایجاد و توسعه پیدا کرد. این روش آنالیز خطای انسانی تشکیل شده است از یک برنامه حساب شده از جریان عادی پرسش و پاسخ که خطاهای مشابه را در هر مرحله از فرایند تجزیه وتحلیل وظایف شغلی تشخیص می‏دهد. این روش براساس رده‌‏بندی خطای انسانی می‏باشد. SHERPA در ابتدا برای شناسایی خطا در صنایع فرایندی طراحی استفاده شد (نیروگاه‏‌های هسته‌‏ای، صنایع پتروشیمی، صنایع استخراج نفت و گاز و انتقال و توزیع نیروی برق ،«امبری»، ۱۹۸۶).
جدول ۲-۲ روش‏های شناسایی خطای انسانی(نشریه پیام ایمنی،HSE)

 

Technique

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:45:00 ق.ظ ]




برای جلوگیری از ورود تابش مستقیم و پراکنده­ی خورشید از طریق پنجره­های ساختمان در فصول گرم، می­توان پنجره­ها را با آفتاب­گیرهای درونی، بیرونی و شیشه­های چندجداره پوشش داد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کارکرد آفتاب­گیرهای درونی (پرده­های گوناگون) که بر روی سطح داخلی پنجره­ها نصب می­شوند، منعکس کردن تابشی است که از پنجره وارد ساختمان می­ شود. نقص عمده­ی آفتاب­گیرهای درونی این است که گرما را در سطح درونی شیشه و در فضای داخلی ساختمان نگه می­دارد و به تدریج سبب بالا رفتن دمای ساختمان می­ شود (منبع پیشین: ۱۸۳). در مجموع، آفتاب­گیرهای درونی حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از گرمای خورشید را کاهش می­ دهند (کسمایی، ۱۳۸۴: ۵۰).
آفتاب­گیرهای بیرونی (کرکره­های چوبی و حصیری، پرده­های پارچه­ای، صفحات عمودی و مشبک و …) که بر روی سطح بیرونی پنجره­ها نصب می­شوند، گرمای خورشید را در فضای بیرونی ساختمان نگه می­دارند (طاوسی، ۱۳۹۰: ۱۸۳ و ۱۸۴). این آفتاب­گیرها تا ۹۰ دصد از گرمای خورشید را کاهش می­ دهند (کسمایی، ۱۳۸۴: ۵۰).
در مجموع، کارآیی آفتاب­گیرهای درونی با تیرگی رنگ آن­ها و کارآیی آفتاب­گیرهای بیرونی با روشنی رنگشان هماهنگی دارد؛ یعنی آفتاب­گیرهای تیره­تر بیرونی و آفتاب­گیرهای روشن­تر درونی از کارآیی بالاتری برخوردار هستند (منبع پیشین: ۱۳۸۴: ۹۹).
با برگزیدن نوع شیشه­ی پنجره می­توان ورود تابش خورشید به درون ساختمان را کنترل کرد. برخی از شیشه­ها با جذب بیش­تر تابش خورشید گذر گرما به درون بنا را کاهش می­ دهند. جذب گرما در شیشه سبب بالا رفتن دمای شیشه می­ شود. در نتیجه، منتقل شدن گرمای جذب­شده سطح شیشه سبب بالا رفتن دمای درون ساختمان می­ شود. (طاوسی، ۱۳۹۰: ۱۸۳). بنابراین، با نصب شیشه­های چندجداره می­توان مقاومت گرمایی پنجره­ها را بالا برد تا گذر گرما به درون بنا کاهش یابد (منبع پیشین: ۱۶۶).
۶- ۵- معماری سایبان
حیاط­خلوت­ها، ایوان­ها و فضاهای نیمه­باز کناره­های بیرونی بنا به آسایش درونی آن کمک می­ کنند. ایوان و پیش­آمدگی جلوی بام در فصول گرم، با به وجود آوردن سایه بر روی دیوارها، بازشوها و کناره-های پیرامونی بناها به کاهش دمای سطوح خارجی آن­ها کمک می­ کند (قبادیان و مهدوی، ۱۳۸۰: ۱۳۲).
نیازهای گرمایشی ساختمان در مناطق سردسیر با تعبیه­ی پنجره و افزایش سطح آن در نمای جنوبی بنا به­ طور چشم­گیری تأمین می­ شود؛ ولی افزایش سطح دیوارها و پنجره‌های رو به جنوب برای استفاده از تابش زمستانی مستلزم افزایش عمق سایبان و بالا بردن ارتفاع بام ساختمان است. این روش از یک سو مقدار جذب تابش زمستانی را بالا می­برد و از سوی دیگر سطح پنجره­ی در معرض تابش تابستانی را کاهش می­دهد (طاوسی، ۱۳۹۰: ۱۸۴ و ۱۸۵).
در مناطق گرمسیر باید از سطح پنجره­های جنوبی کاسته شود و سایبان­های افقی و عمودی با پیش-آمدگی بیش­تری برای آن­ها تعبیه شود؛ زیرا در فصول گرم، فضای داخلی بناهایی که سطح پنجره­ی رو به جنوب آن­ها زیاد است بسیار گرم می­ شود و در فصول سرد نیز به علت کوتاه بودن طول روز، از دست دادن گرمای شبانه­ی درون بناها بیش­تر از جذب گرمای ناچیز روزانه­ی زمستانی است (منبع پیشین: ۱۸۵).
در مناطقی که دارای دو دوره­ آب­وهوایی گرم و سرد هستند، نفوذ تابش خورشید به درون بناها در فصول سرد، ضروری و در فصول گرم غیرضروری است. بنابراین، در این مناطق با تعبیه­ی سایبان­ها متحرک می­توان ورود تابش خورشید به درون ساختمان را با توجه به دوره­ های گرم و سرد کنترل کرد.
۱- ۶- ۵- محاسبه­ی عمق سایبان
برای محاسبه­ی عمق سایبان­های افقی می­توان از رابطه­ زیر استفاده کرد:

D : عمق سایبان برحسب متر.
h : طول سایه برحسب متر.
Z : سمت تابش.
N : زاویه­ی بین خط عمود بر پنجره و جنوب حقیقی.
β : زاویه­ی تابش (علیجانی، ۱۳۷۳: ۵۸).
برای محاسبه­ی عمق نفوذ پرتوهای خورشید به درون ساختمان می­توان از رابطه­ زیر استفاده کرد:

L : عمق نفوذ پرتوهای خورشید به درون ساختمان برحسب متر.
H : ارتفاع سقف پنجره تا کف ساختمان برحسب متر.
β : زاویه­ی تابش (منبع پیشین: ۶۰).
برای محاسبه­ی عمق سایبان­های عمودی می­توان از رابطه­ زیر استفاده کرد:

Dv : عمق سایبان برحسب متر.
W : عرض سایه برحسب متر.
Z : سمت تابش.
N : زاویه­ی بین خط عمود بر پنجره و جنوب حقیقی (کسمایی، ۱۳۸۴: ۵۴).
۲- ۶- ۵- سایبان­های طبیعی
در فصول گرم نماهای شرقی و غربی ساختمان بیش­ترین مقدار تابش خورشید را دریافت می­ کنند. بنابراین، با توجه به بیشینه­ی دمای روزانه هوا در ساعات پس از نیم­روز می­توان با کاشت درخت، بوته و پرچین در نمای غربی ساختمان از تابش مستقیم خورشید جلوگیری کرد. نصب داربست سایبانی نیز با به وجود آوردن سایه بر روی دیوارها مانع بازتاب تابش پخش­شده از سطح زمین به سمت آن­ها می­ شود. فرش کردن بخشی از حیاط ساختمان با پوشش گیاهی کم­تر مورد توجه قرار گرفته است. در صورتی که پوشش گیاهی طی فرایند تبخیر و تعرق - با کاهش گرمای محسوب[۲۱۷] و تبدیل آن به گرمای نهان[۲۱۸] در خنک کردن محط نقش بسیار مؤثری ایفا می­ کند (طاوسی، ۱۳۹۰: ۱۷۵).
برای آب­وهوای دارای دو دوره­ گرم و سرد، کاشت گیاهان خزان­دار (برگ­ریز) در نمای جنوبی بنا بسیار مناسب است؛ زیرا در فصول گرم بر روی ساختمان سایه می­اندازند و در فصول سرد نیز به علت ریزش برگ­هایشان از جذب تابش خورشید جلوگیری نمی­کنند. کاشت درختان بلند در نمای جنوبی برای ایجاد سایه بر روی دیوار و بام مناسب است. در مقایسه، درختان کوتاه­تر و همیشه­سبز برای نمای غربی مناسب­ترند؛ زیرا هم زاویه­ی تابش در ساعات پس از نیم­روز کم­تر است و هم این­که خورشید در زمستان کم­تر به دیوارهای شرقی و غربی می­تابد (قبادیان و مهدوی، ۱۳۸۰: ۱۰۸).
۷- ۵- نقش بام­های مسطح و شیب­دار در جذب تابش خورشید
بام­های مسطح در فصول سرد، کم­ترین و در فصول گرم، بیش­ترین مقدار تابش خورشید را دریافت می­ کنند. این مقدار در فصول سرد حتی کم­تر از مقدار تابشی است که دیوارهای جنوب شرقی و جنوب غربی دریافت می­ کنند (کسمایی، ۱۳۸۴: ۲۸).
بام­های شیب­داری که راستای آن­ها شرقی - غربی است، در فصول گرم و بام­هایی که شیب آن­ها جنوبی است، در فصول سرد تابش بیش­تری را دریافت می­ کنند. همچنین، سطوح شیب­داری که شیب آن­ها شمالی است، در تمام فصول کم­ترین مقدار تابش خورشید را دریافت می­ کنند (منبع پیشین: ۲۹).
۸- ۵- نسبت سطح بیرونی به حجم بنا
نسبت سطح بیرونی به حجم[۲۱۹] بنا، یکی از راه­های ارتباط بین سطح بیرونی ساختمان و فضای درونی آن است. این نسبت برای مقایسه­ بناهایی که از نظر شکل با یکدیگر متفاوتند ولی از نظر حجم باهم برابرند، مورد استفاده قرار می­گیرد. در مورد بناهایی که حجم آن­ها باهم برابر است هرچه شکل ساختمان فشرده­تر باشد مقدار هدر رفتن انرژی کم­تر است. کاهش سطح مرتبط با فضای بیرونی منتقل کردن گرما از طریق رسانش[۲۲۰] را کاهش می­دهد. در میان بناهای معمول، کم­ترین نسبت سطح بیرونی به حجم را به پلان مربع با بلندی برابر با نصف هر یک از ضلع­هایش با سقف مسطح دارد. در بناهایی که سقف آن­ها شیب­دار است در محاسبه­ی نسبت سطح بیرونی به حجم بنا، حجم زیر سقف نیز مورد نظر است. این نسبت را می­توان با یکپارچه و متراکم کردن فرم ساختمان و کم کردن سطوحی مانند درب و پنجره - که گرما را به سرعت به درون ساختمان هدایت می­ کنند - کاهش داد (قبادیان و مهدوی، ۱۳۸۰: ۱۱۸).
۹- ۵- بالا بردن ضریب بازتاب سطوح بیرونی روبه­روی پنجره­های در معرض تابش زمستانی
تابشی که از پنجره وارد ساختمان می­ شود، فقط به تابش مسقیم خورشید محدود نمی­ شود. بلکه تابش پراکنده و پراکنش پرتوهای رسیده به سطوح خارجی بنا را هم دربر می­گیرد. عمده­ترین سطوح، سطح زمین و سطح بناهای پیرامونی است. مقدار پخش پرتوهای خورشید در یک دیوار قائم که نور را کاملاً پراکنده می­ کند برابر با یک دوم پراکنش از سطوح تراز با آلبدوی[۲۲۱] یکسان است (منبع پیشین: ۱۰۶). به ضریب بازتاب زمین آلبدو می­گویند (کاویانی و علیجانی، ۱۳۸۳: ۵۶۹). بنابراین، در صورتی که نمای جنوبی بنا در تابستان در زیر چتر سایه قرار داشته باشد می­توان مصالحی را به کار برد که دارای آلبدوی بیش­تری باشد؛ زیرا هنگام صبح و عصر که زاویه­ی تابش خورشید کم­تر است پخش تابش در سطوح قائم بیش­تر از سطوح تراز است. این ویژگی به­ ویژه در عرض­های جغرافیایی بالا و در جهت­های جنوب و غرب و می­توان گرمای ساختمان را تا حدی افزایش داد. استفاده از صفحات پراکنش برای پنجره­های رو به شرق، جنوب شرق و جنوب غرب نیز مناسب است. سطوح بیرونی با آلبدوی بسیار بالا موجب می­ شود تابش بیش­تری از پنجره وارد ساختمان شود. چنین سطوحی دمای فضای درونی ساختمان را در فصول گرم به شدت بالا می­برند. به همین علت، استفاده از سطوح پراکنش متحرک در مناطق سردسیر توصیه می­ شود (طاوسی، ۱۳۹۰: ۱۷۱). در جدول ۵ ضریب بازتابندگی سطوح مختلف نشان داده شده است (احمدی­نژاد، ۱۳۸۴: ۸۳).
جدول ۵: ضریب بازتابندگی سطوح مختلف

سطوح درصد بازتابندگی سطوح درصد بازتابندگی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:45:00 ق.ظ ]