کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



مونس الدوله نیز دلیل تعدد زوجات در ایل را سبک تر شدن کار مردان و درآمد بیش تر دانسته است، که هر کدام از زن های ایلاتی یک قسم از کارهای شوهر را به عهده می­گرفتند. در گیلان و مازندران نیز در مواقع برداشت محصول برنج و توتون و زیتون و پرورش کرم ابریشم، دهقانان با چندین زن ازدواج موقت می­کردند و آن ها را به کارهای زراعتی وا می­داشتند، و تابستان که کاری نداشتند، آن­ها را بیرون می­انداختند.
۶- ثروت و تشخص زن بیوه. ثروت زنان بیوه نیز طمع مردان را بر می­انگیخت تا آنان را به نکاح خود درآوردند. اگر مرد عیانی برادرش می­مرد و زن متشخص و پول داری داشت، محال بود بگذارد زن برادرش به خانه دیگری برود و او را برای خود عقد می­کرد، و گاه به دلیل عدم رضایت زن، زن دست به خودکشی می­زد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۷- داشتن فرزند پسر. از عواملی که مرد را به تجدیدفراش ترغیب می­کرد، داشتن فرزند پسر بود، به خصوص در خاندان سلطتنی، که فرزند پسر بسیار مهم بود.«عین السلطنه» در خاطرات خود در سال ۱۳۰۸ق، در این مورد می نویسد که حضرت نایب السلطنه چهار زن گرفته و خیال دارد سه چهار زن دیگر نیز بگیرد تا دارای اولاد پسر گردد.
۸- اشرافیت زنان. زنانی که به طبقات بالا یعنی اشراف و خاندان سلطتنی وابسته بودند. مورد توجه مردان بودند، زیرا بسیاری از اشراف برای تحکیم قدرت یا روابط­شان، با خانواده­های سلطنتی و یا اشراف وصلت می­کردند. «عین السلطنه» در خاطرات سال ۱۳۱۱ق خود می نویسد که معاون الملک پسر قوام الدوله که شصت سال سن دارد، با دختر دوازده ساله ظهیر الدوله که مادرش فروغ الدوله دختر شاه است، ازدواج کرده است، او با داشتن چند زن و پسر و دختر بزرگ، عروسی مفصلی گرفت و پانزده هزار تومان نیز خرج کرد.
« اعتماد السلطنه» نیز در خاطرات خود به این عروسی اشاره کرده است. پدر عین السلطنه نیز دختر مرحوم صارم الدوله را، که شوهرش نیز فوت کرده بود و مادرش شاه زاده نگار خانم دختر نایب السلطنه عباس میرزا بود، گرفته بود.
۹- هدیه دادن زنان. گاهی اوقات زنانی از حرم شاهی به حکام ولایات هدیه داده می شدند که می­بایست پذیرفته شوند. این بانوان، هنگامی وارد خانه همسر جدید می شدند، بعضی از ایشان معمولا سعی می کردند که شوهر را به طلاق دادن دیگر همسران وادرا سازند، و اگر هم موفق نمی شدند، با زنان حرم سرا به مانند پیشخدمت یا زیر دست رفتار می­کردند.
۱۰- ازدواج­های مصلحتی با خاندان های معتبر. ازدواج­های مصلحتی مردان با زنان خاندان قاجار نیز موجب می­گردید که مرد بدین ترتیب دارای چند همسر گردد و مجبور می شد همسر قبلی را به خاطر همسر جدید به یکی از شهرستان­های دور دست بفرستد.
۱۱- زنان به عوض مالیات. دخترانی را نیز به ازای مالیات می­دادند؛ از جمله در سال ۱۲۷۲ق، اهالی قلعه مکس در بلوچستان سیزده نفر زن و مرد و طفل را که از جای دیگر اسیر کرده بودند، عوض مالیات آورده بودند.
تعدد زوجات در عصر ناصری در میان طبقات مرفه جامعه رواج داشت. زنان که در بیش تر اوقات نقشی در انتخاب همسر خود نداشتند، به عنوان زن عقدی، صیغه ای و یا کنیز به حرام سراها راه می­یافتند و به نسبت موقعیت خانواده خود از حقوق و مزایای متفاوتی بهره مند می­گشتند. در راس حرم سراها، حرم سرای با شکوه ناصرالدین شاه با زنان بسیار از طوایف گوناگون قرار داشت، که ظاهرا در رفاه می­زیستند. کثرت زنان در حرم سراها، بالاخص در حرم شاهی، محیطی را برای رقابت، حسادت و نزاع بانوان فراهم ساخته بود که هم خطر واگذاری آنان به دیگر رجال و امراء به منظور تحکیم روابط وجود داشت، و هم وراج خرافات و مفاسد اخلاقی، حتی قتل را در پی داشت.
آنچه که در ارتباط با وضعیت اجتماعی و اوضاع چند همسری در ایران بیان شد، بتدریج و با عوض شدن اوضاع و احوال و زمان و شرایط اجتماعی تغییر یافت و ما از نیمه دوم حکومت قاجاریه، بندرت با پدیده چند همسری مواجه می­شویم. هر چند که این رسم و آئین در برخی شهرها و مناطق دورافتاده تا سال ها ادامه داشت (گلجان و بیگی،۱۳۸۹).
۳-۱۵- نظام چند همسری در قانون مدنی ایران
در دوران معاصر گسترش تحولات اقتصادی و فرهنگی نقش مهمی در تغییر ساختارها و نهادهای اجتماعی داشته است. خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی، نقش مهمی در انسجام اجتماعی و حفظ ارزش­های اجتماعی دارد. خانواده می ­تواند از تباهی افراد که منجر به انحطاط و گسیختگی روابط اخلاقی و اجتماعی می­ شود، جلوگیری نماید. اما در این بین، برخی از قواعد حقوق مدنی و خانواده وجود دارند که در برخی از حالات زندگی اجتماعی که در مرحله­ گذار از دورهی کلاسیک و سنتی به دوره­ مدرن می باشد به ثبات و استحکام باطنی خانواده­ها لطمه می­زند. از جمله­ این قواعد، مسئله­ تعدد زوجات یا چندهمسری است (افرا،۱۳۸۹). داشتن بیش از یک زن که اغلب در جوامع اسلامی از جمله در ایران به رسمیت شناخته شده است و در کشورهای غربی ممنوع و برخلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه می­پندارند در فرهنگ های حقوقی بدین صورت تعریف شده است: جرم فرد متاهلی که در دوران حیات زن قبلی خود با شخص دیگری ازدواج کند و همچنین جرم مربوط به ازدواج آنهایی که به صورت آگاهانه برای دومین بار دست به این کار می­زنند، در حالی که هنوز ازدواج اول پابرجا است. همچنین در حقوق کیفری، چندزنی به انعقاد ازدواج به صورت رسمی که ازدواج قبلی بدون اینکه منحل شده باشد، تعریف شده است ( ایزدی فرد،۱۳۸۹).
در قوانین ایران چند همسری برای مردان تجویز شده است. این تجویز در یک ماده مشخص قانونی تصریح نشده است، اما از بررسی قوانین ایران چنین بر می ­آید که مردان می­توانند بر پایه احکام شرع همزمان تا چهار زن را در عقد نکاح دائم خود داشته باشند. نظر به اینکه در صد سال اخیر به علت تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چندهمسری مردان با مخالفت جدی زنان روبرو است، ناگزیر در سطح قانون گذاری برای محدود ساختن این حق تدابیری اندیشیده نشده است. متاسفانه در شرایط موجود به لحاظ دیدگاه سنتی مبتنی بر نابرابری که بر کل جریان قانون­گذاری و نحوه اجرای قوانین و رفتارها و هنجارهای اجتماعی حاکم شده است، آن تدابیر دستخوش تزلزل شده و مردان مسلمان ایرانی برای چندهمسری با قیود بازدارنده ای مواجه نیستند (اسدی،۱۳۸۹) و قوانین در این خصوص دارای نقص و اجمال است. برای روشن شدن موضوع، به تبیین قوانین موضوعه­ی ایران در مورد تک همسرگزینی و چندهمسرگزینی، قبل و بعد از انقلاب می­پردازیم.
۳-۱۵-۱- پیش از انقلاب: پیشروی گسترده حقوق کیفری
قانون مدنی ایران مصوب ۱۳۰۷ به طور صریح به حق مردان بر داشتن بیش از یک زن اشاره نکرده است؛ اما مواردی از این قانون به طور غیرمستقیم چنین جوازی را صادر کرده اند.
به عنوان مثال ماده ۱۰۴۸ این قانون جمع بین دو خواهر را ممنوع دانسته است که مفهوم مخالف آن، عدم ممنوعیت جمع بین غیر دو خواهر است و از مواد۹۰۰، ۹۰۱، و ۹۴۲ قانون مدنی در خصوص نحوه تقسیم سهم الارث زوجات نیز می­توان فهمید که مرد می تواند زنان متعدد اختیار کند. شاید نص صریح قرآن کریم و بدیهی بودن چنین حقی قانونگذار را از دخالت منع کرده است. عدم اشاره صریح و ذکر شرایط آن با توجه به مشروط و استثنایی بودن حق مذکور در قرآن کریم می­توانست مشکلاتی را برای زنان و عدم رعایت حقوق آنها در پرتو اجرای چنین حقی توسط مردان فراهم سازد.
قانون راجع به ازدواج مصوب ۲۳/۵/۱۳۱۰ نیز در این زمینه مقرره خاصی پیش بینی نکرد و فقط در جهت حمایت از حقوق زنان دوم، سوم وچهارم، مردان را مکلف ساخت که در موقع ازدواج، به زن و عاقد صریحا این امر را اطلاع دهند و اگر مردی در موقع ازدواج های بعدی، خود را بی زن قلمداد می­نمود و از این حیث زن را فریب دهد به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم می­شد. زنان ایرانی باید نزدیک به چهل سال صبر می­کردند تا تشخیص شرط اجرای عدالت از اختیار مطلق مردان خارج و به دادگاه­ها واگذار می­شد و در نتیجه فرایند جرم انگاری به راه می­افتاد (علوی،۱۳۸۲).
تا سال ۱۳۴۶ که قانون حمایت خانواده به تصویب رسید، مقرره خاصی در زمینه مداخله کیفری قانونگذار در قلمرو تعدد زوجات پیش بینی نشده بود. اما تحولات اجتماعی، فرهنگی جامعه ایران و سوء استفاده­های صورت گرفته از این حق استثنایی توسط مردان ایرانی که بیش از هر چیز بنیان خانواده را دچار تزلزل می­ساخت، قانونگذار ایرانی را به سمت مداخله در این زمینه گسیل ساخت. دو قانون مهم در پیش از انقلاب به تصویب رسید:
قانون حمایت خانوده مصوب ۲۵/۳/۱۳۴۶: بر اساس ماده ۱۴ این قانون، اختیار همسر دیگراز طرف مرد منوط به اجازه دادگاه شده بود. این اجازه منوط به احراز توانایی مالی مرد و قدرت او به اجرای عدالت با انجام اقدامات ضروری و در صورت امکان تحقیق از زن فعلی بود. در قسمت آخر این ماده نیز ازدواج مجدد مرد بدون اجازه از دادگاه، جرم محسوب می­شد و برای مرتکب، مجازات مذکور در ماده ۵ قانون ازدواج مصوب ۱۳۱۰ تعیین شده بود. ازدواج بعدی منوط به اجازه همسر قبلی نبود و جرم مذکور جرمی غیر قابل گذشت شمرده می شد.
قانون حمایت خانواده مصوب ۱۵/۱۱/۱۳۵۳: در موارد ۱۶و۱۷ قانون مذکور که جایگزین ماده ۱۴ قانون قبلی حمایت خانواده شد، برای مردی که با داشتن همسر، بدون تحصیل اجازه از دادگاه مبادرت به ازدواج نماید، حبس جنحه­ای از شش ماه تا یک سال تعیین گردید که در مقایسه با سابق مجازات کمتری بود. برای سر دفتر ازدواج، عاقد و زن جدید که عالم به ازدواج سابق مرد باشد، نیز مجازات مذکور در نظر گرفته شد. همچنین در صورت گذشت همسر اول، تعقیب کیفری یا اجرای مجازات درباره مرد و زن جدید موقوف می­شد.
کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ضمن تغییر متن ماده­ ۲۳، جواز تعدد زوجات را منحصر به ۱۰ مورد دانسته و شماره ماده­ آن را نیز به ۲۴ تغییر داد و پس از تصویب آن در این کمیسیون، برای سایر مراحل قانونی آماده کرد. متن ماده­ ۲۴ که به تصویب کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی رسیده، از این قرار است:
در موارد زیر دادگاه اجازه ی ازدواج مجدد دائم برای زوج صادر می نماید:
۱- رضایت همسر اول.
۲- عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی
۳- عدم تمکین زن از شوهر
۴- ابتلاء زن به جنون یا امراض صعب العلاج موضوع بندهای ۵ و ۶ ماده ۸
۵- محکومیت زن به حکم قطعی به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر
۶- ابتلای زن به هرگونه اعتیاد مضر
۷- ترک زندگی خانوادگی از طرف زن
۸- عقیم بودن زن
۹- غایب و مفقودالاثر شدن زن برابر بند ۱۴ ماده ۸
۴-۱۵-۲- پس از انقلاب اسلامی: عقب نشینی نسبی حقوق کیفری
پس از انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی با توجه به اصل ۴ قانون اساسی که کلیه مقررات باید موافق شرع اسلام باشد، شورای نگهبان برخی قوانین سابق را باطل اعلام کرد، اما در خصوص مواد قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۳ شورای نگهبان نظر صریحی که حاکی از عدم انطباق این مقررات با مقررات اسلامی باشد صادر نکرد جز در مورد ماده ۱۷ که برای تخلف مرد از شرایط مقرر، مجازات قرار داده بود. شورای نگهبان در تاریخ ۹/۵/۱۳۶۳، این مجازات را خلاف شرع تشخیص داد و در نتیجه این مجازات جنبه ی قانونی خود را از دست داد.
در راستای هماهنگی و تعیین تکلیف قوانین متفرق در حوزه­ خانواده، لایحه ” حمایت از خانواده ” به پیشنهاد قوه قضائیه در جلسه مورخ ۳/۴/۱۳۸۶ هیئت وزیران به تصویب و در تاریخ ۱/۵/۱۳۸۶ تقدیم مجلس شورای اسلامی شد. این لایحه در اصل پیشنهاد قوه قضائیه بود که در آغاز تدوین آن، اهداف خود را چنین تبیین کرده است:
۱-کاهش مشکلات موجود در قواعد شکلی حقوق خانواده به ویژه برای بانوان و کودکان
۲-کاهش اطاله دادرسی در دعاوی خانوادگی و تخصصی نمودن رسیدگی به این دعاوی
۳- رفع ابهام، تعارض و خلاء از قوانین و مقررات کنونی خانواده
۴- قضا زدایی از مقررات خانواده
لایحه حمایت از خانواده در مسیر ورود به دولت و تصویب آن جهت ارسال به مجلس دچار تغییراتی شد که جامعه زنان را به نقد و مخالفت با آن برانگیخت. به خصوص ماده ۲۳ آن که شرط اجازه زن اول برای ازدواج مجدد مرد را حذف و اجازه آن را به دادگاه واگذار کرده بود. ماده ۲۳ لایحه حمایت از خانواده، برخلاف انتظاراتی که زنان بر سر مطالبات و احقاق حقوق خود داشتند، موجب شد که بار دیگر تعدد زوجات و آزادی مردان در همسرگزینی بر سر زبان ها بیفتد و مهم ترین نقد اجتماعی و حقوقی را در پی داشته باشد(علوی،۱۳۸۲).
متن ماده ۲۳ مذکور به این شرح است:
“ماده ۲۳ اختیار همسر دائم بعدی، منوط به اجازه دادگاه پس از احراز توانائی مالی مرد و تعهد اجرای عدالت بین همسران می باشد “.
در تبصره این ماده آمده است: ” در صورت تعدد ازدواج چنانچه مهریه حال باشد و همسر اول آن را مطالبه نماید، اجازه ثبت ازدواج مجدد منوط به پرداخت مهریه زن اول است".
متن ماده نشان از بی توجهی کامل به حقوق زنان و سلطه تفکر مردسالارانه در کشور است. همین متن و همین نگاه موجب شد که اکثریت فعالان حقوق زنان و حقوق دانان صریحاً اعلام کنند که لایحه حمایت از خانواده در جهت تضعیف خانواده گام برداشته است و بنیان خانواده را بر هم می زند. و به نوعی بر خلاف متن قانون اساسی در مورد خانواده است که بیان می­ کند:
“اصل دهم: از آن جا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی­های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد “. و یا در اصل ۲۱ که به اهمیت حقوق زن اشاره دارد: ” ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت و احیای حقوق مادی و معنوی او .” بنابراین ماده «۲۳» با این محتوا موجب تحکیم خانواده نمی­ شود و به افزایش ازدواج منجر نخواهد شد و اصولا زنان تحصیلکرده جامعه که بیش از ۶۲ درصد در دانشگاه ها به کسب علم مشغول اند با این آینده نگری تن به همچین ازدواج نمی دهند. به نظر می رسد این ماده را می­توان مصداق خشونت علیه زنان دانست.
از نظر حقوقی، ایرادی که به چندزنی وارد شده، این است که به موجب عقد نکاح هر یک از زوجین به دیگری تعلق دارد و از آن او می­ شود. حق استمتاعی که هر کدام به دیگری پیدا می­ کند از آن جهت است که منافع زناشویی طرف را به موجب عقد مالک می­ شود. از این رو، در تعدد زوجات که ذی حق زن اول است و رابطه­ای که میان مرد و زن دیگری صورت می­گیرد، در حقیقت یک رابطه­ فضولی به شمار می ­آید. زیرا جنس مورد معامله یعنی منافع زناشویی مرد قبلا به زن اول فروخته شده است و جزء مایملک او حساب می­ شود و آن شخصیت و فردی که در درجه­ اول، نظرش باید رعایت شود، زن اول می­باشد. البته گفته شده که ازدواج یک نهاد اجتماعی و غیر قابل قیاس با معاملات می­باشد. حقوق و تکالیف زوجین به صورت قانونی معین شده و اراده­ی افراد نقش مهمی در این زمینه ایفا نمی­کند. از طرف دیگر، با توجه به مشخصه­های روانی زنان و همزمان با گسترش تحصیلات دانشگاهی آنها و تغییر نگرش­ها نسبت به ادوار گذشته موجب شده است که آنها نسبت به وابستگی­های عاطفی و اخلاقی خود حساس شوند، به حدی که علی الخصوص در مورد اینکه مردان بخواهند محبت و عاطفه و آرامش درونی خود را با شخص دیگری تقسیم کنند، عکس­العمل­های شدیدی را از خود بروز می­ دهند. این مباحث موجب شده است تا در مورد این حقوق و آزادی­های مدنی اشخاص به طور جدی مطالعه و بررسی علمی و اجتماعی صورت گیرد و چاره یی برای جلوگیری از انحرافات اجتماعی و استفاده­ی صحیح از این قواعد که در بسیاری از مواقع زندگی را به جهنم سوزانی برای خانواده­ها تبدیل می­سازد، اندیشید. پر واضح است که محدود کردن حقوق زنان در خانواده جز کاهش احساس امنیت و تزلزل بنیان خانواده و کاستن از عدالت ثمری ندارد (افرا،۱۳۸۹). مفاهیمی چون حسن معاشرت و یا معاضدت یک همکاری دوسویه است و مرد و زن را ملزم به مشارکت در کانون خانواده می­ کند. حال چگونه می توان تصور کرد که با تصویب چنین قوانینی امکان این همکاری فراهم شده است؟ این ماده زن را در خانه بی ارزش و در نزد فرزندان بی اهمیت جلوه می­دهد و مدیریت زن را در خانه به هیچ می­گیرد. مطمئنا با چنین ماده­ای، نه تنها خانواده تحکیم نمی­یابد بلکه روز به روز به سست شدن بیش تر بنیان آن منجر می­ شود. در ماده ۲۳ آنچه ملاک قرار گرفته در حقیقت توانائی مالی مرد است و گرنه کیست که نداند تعهد اجرای عدالت بین همسران هرگز عملی نخواهد بود. فقط پوسته­ای ظاهری از عدالت است که خود را نشان می­دهد. پرداخت مهریه زن اول در این ماده شبیه حق السکوتی است که به زن پیشنهاد می­ شود حال آن که احساسات زن به هیچ گرفته شده است و در همین جا می­توان به این درک رسید که تدوین کنندگان لایحه دوم فراموش کرده ­اند در خانواده، زن و مرد، در کنار هم و در زیر یک سقف زندگی می­ کنند و هر اتفاقی در این مجموعه تأثیر می­ گذارد و با پرداخت مهریه آن هم به این شکل، هرگز محبت از دست رفته باز نمی­گردد. برای دفاع و حمایت از کیان خانواده و کرامت زن باید حرکتی عمیق و فراگیر صورت پذیرد تا با وضع قانون مناسب اولا قانون با اخلاق تلطیف شود و ثانیا اخلاق با قانون تحکیم گردد. تک همسرگزینی به عنوان یک “اصل” و چندهمسرگزینی به عنوان یک “ضرورت” و تنها با رعایت شرایط سنگین مجاز شناخته شده است و اساسا اگر ضرورت فردی یا اجتماعی در کار نباشد چندهمسرگزینی، حتی با اجازهی زن پیشین پذیرفتنی نیست. چندهمسرگزینی چون یک مسئله­ اجتماعی است باید ضمانت حقوقی و کیفری داشته باشد و بدین جهت، علاوه بر ضرورت بازنگری در قوانین مربوط به آن، نظارت قضایی هم ضروری به نظر می رسد. این سزاوار نیست که زن با توصیه­های اخلاقی زندگیش آغاز شود و با تعرفه های قانونی پایان پذیرد. در طول تاریخ و در ظلم های که به جمعیت زنان روا شده است قصور قانون، گلچین کردن مسائل شرعی جهت کامروایی هر چه بیشتر مردان و کم توجه­ی مجامع زنان اثر گذار ترین دلایل به شمار می­رود. همین عوامل باعث شده شخصیت، ماهیت فردی، جایگاه اجتماعی و حقوق حقه­ی آنان همیشه زیر سوال باشد. در بحث ازدواج مجدد این عوامل نمود فراوانی پیدا می­ کنند به نحوی که اگر کسی اقدام به ازدواج مجدد در زمان تاهل نماید به آسانی می تواند عمل خود را توجیه قانونی و شرعی کند. شاید در طول زمان مسائلی از این دست می­توانسته است که دوباره حلاجی و بازبینی شود ولی کوتاهی قانونگذاران، در تبیین حدود و حقوق زنان راه بازبینی قوانین
این­چنین را همیشه بسته نگه داشته است و گویی در مسائلی مثل ازدواج مجدد در حین تاهل به تبانی آرام شرع و قانون بر می­خوریم و در نظر گرفته نمی­ شود حفظ و رعایت حقوق زنان موجب تحکیم نهاد خانواده، صمیمیت و محبت بیش تر بین زوجین و در نهایت خانواده­ای سالم و جامعه­ای سالم تر خواهد شد(عبدی پور،۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 11:11:00 ق.ظ ]




که بی لجام کسی از وی زمامدار نشد
شوند محو که این شهر و شهریار نشد
به مال دارد این مملکت مدار نشد

( سپانلو ، ۱۳۷۵ : ۲۳۲)
عکس العمل عارف در مقابل رضا شاه هنگامی که وی به سال ۱۳۰۷ شمسی از غرب کشور دیدن می کند جالب و خواندنی است هنگامی که دراین سفر شاه با بی اعتنایی عارف روبه رو می شود « سلطان متکبّر و کینه جو به خاطر حمایت عارف از سید ضیاء آن هم پس از برکناری او تیره دل بود داغش تازه می شود هنگامی که به تهران بر می گردد با رنجیدگی از این مرد( بی ادب) به اورنگ نماینده مجلس می گوید: این چه شاعر ملی است که برای شوستر آمریکایی سینه می زد و می گفت (ای رفیقان نگذارید که مهمان برود».( سپانلو ، ۱۳۶۹ : ۹۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همین اشاره شاه کافی است که روزنامه های تهران عارف را به باد انتقاد بگیرند « این داوری همایونی، حکم نوعی فرمان حمله را دارد ناگهان روزنامه های تهران به یاد این( ابن الوقت خائن) که با آثارش جوانان را فاسد کرده و به بیعاری و کاهلی و خودکشی سوق داده می افتند».( همان:۹۰)عارف در نامه ای به رضا زاده شفق می نویسد: « من ایرانیم من وطنم را دوست دارم، من خائن نیستم ، من عقیده فروش نیستم، دامن من پاک است،… من از همه چیز چشم پوشیدم و تن به زحمت بی چیزی و خانه به دوشی و فلاکت و بدبختی دردادم که حیثیتم محفوظ بماند، ولی افسوس حال فهمیدم تمام عمر به خطا رفته و تمام امیدواری های خیالی مبدل به یأس و نومیدی شده».(همان : ۹۱)و بعد نیز در غزلی این حرکت رضاشاه را تلافی می کند و اورا (غارتگر) و کسی می خواند که به ( دست اجنبیان) بر تخت سلطه نشسته است:
( این رسم پهلوانی نیست)

به عهد ما به جزء از هیز و جانی نیست
به نام خود کنی املاک خلق،شرمت باد
ندیده کس به چپاول به پهلوانی تو
صعود کرده ای به دست اجنبیان
تو گفته ای که بودشوستر اجنبی،ز چه گفت
تو جاه وسود کلان برده ای ز اجنبیان
کس نگفت تو را،لیک عارف گویدت

به غیر اصل زر و زور و خان خانی نیست
که قلدری بود، این طرز قهرمانی نیست
شدی تو راهزن این رسم پهلوانی نیست
که رتبت تو به تأیید آسمانی نیست
مدح وی ، مگر این گفته از فلانی نیست
مرا نصیب به جز فقر و ناتوانی نیست
در این زمانی چو تو کس زورگوی و جانی نیست

(حائری، ۱۳۷۲: ۲۳۱)
آخرین شعر عارف در مخالفت با رضا شاه و نظام استبدادی او مثنوی (حرف آخر) است که در سال ۱۳۱۰ در همدان سرود، وی در این شعر تأکید می کند که حتی تا این زمان از او خواسته اند تا مدح رضاشاه کند و با مقام سلطنت آشتی کند اما نمی پذیرد:

در این کنج ویرانه هم این و آن
ز اقدام دارنده تاج و تخت
بیا دگرسان بکن خلق و خو
مرا خاک باید به سر کاین زمان
دهم جان و مدحی نگویم ز کس

گشایند ازبهر پندم دهان
خرافات از این مملکت بسته رخت
سخن ها ز عصر طلایی بگو
کنم مدح و توصیف غارتگران
مرا حرف آخر همین است و بس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:10:00 ق.ظ ]




۴) ترغیب و تشویق
مدیریت منابع انسانی سازمان، منابع انسانی را در امور سازمان مشارکت داده و با آنان ارتباط برقرار می‌کند و با طراحی، مدیریت و بهبود نظام ترغیب و تشویق، ضمن همسو کردن مهارت‌ها و دانش منابع انسانی با هدف‌‌های سازمان، در آنان احساس تعهد و مسئولیت‌پذیری را برای دستیابی به آن هدف‌ها برمی انگیزد (کاشانی، ۱۳۸۸).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱-۱۱-۱- آموزش، ابزاری در خدمت توانمندسازی
قبل از پیدایش نهضت مدیریت علمی در قرن نوزدهم و ظهور سازمان‌‌های دولتی و بزرگ، مسئله آموزش چندان مورد توجه نبوده و شاید ضرورتی هم نداشته است، ولی با ایجاد و توسعه بوروکراسی و افزایش درجه پیچیدگی کارها و توسعه روزافزون تخصص‌ها، آموزش به صورت یکی از اصول کلی و غیرقابل اجتناب مدیریت تجلی کرده است، به نحوی که امروزه تهیه و تنظیم و اجرای برنامه‌های آموزشی کارکنان یکی از وظایف اساسی سازمان‌ها به شمار می‌رود. هدف از آموزش، انتقال معلومات و اطلاعات نیست. هدف انبار کردن نتایج به دست آمده در ذهن کارکنان نیست، زیرا این دستاوردها در کتابخانه موجود است. تعلیم و تربیت صحیح آن است که انسان را برای جستجوی مداوم راه حل‌‌های جدید، مجهز کند. آموزش باید مهارت در تفکر را تشویق کند ایجاد تفکر منطقی و انتقادی کارکنان باید اساس آموزش‌‌های رسمی را شکل دهند زیرا دانستن، یادگیری و علم یک فرایند است و نه یک نتیجه.
یکی از مشکلات اساسی دستگاه‌‌های اجرایی، کمبود منابع انسانی ورزیده و ماهر است. از آنجا که عمدتاً افراد از بعد دانش نظری و تئوریکی مشکلی نداشته ولی فرصت مناسب برای کاربرد عملیاتی آن دانش به ندرت فراهم می‌گردد، آموزش منابع انسانی و افزایش مهارت‌‌های شغلی آنان برای انجام وظایف پس از ورود به سازمان، شاید یکی از مهمترین راهکارهایی است که می‌توان برای توانمندسازی نیروی انسانی در سازمان به کار گرفت، تدوین برنامه‌‌های آموزشی و اجرای دوره‌‌های کوتاه مدت که قابلیت‌‌های فکری و تخصصی منابع انسانی را افزایش دهد از عواملی است که نقش بسیار مهمی در توانمندسازی آنان ایفا می‌کند(بابایی و همکاران، ۱۳۸۸).
پیگورز و مایرز(۱۹۹۲) در زمینه نقش آموزش می‌گویند: „آموزش مناسب، نارضایتی شغلی و دوباره کاری را به مقدار زیاد کاهش داده و کارکنان را یاری می‌کند که با تمام ظرفیت کار کنند. چنین هدف‌‌های مهمی تحقق نمی‌یابند، مگر آنکه تمام سلسله مراتب سازمان(از مدیر اجرایی تا کارکنان) به اهمیت آموزش آگاه باشند. ‟
برای آموزش تعاریف متعددی ارائه شده است. به یک معنا، آموزش عبارت است از کوشش در جهت بهبود عملکرد شاغل در ارتباط با انجام وظایف محوله(خصالی، ۱۳۸۵). بنابراین، با در نظر گرفتن کارکردها و اثرات مثبت و عمیق آموزش بر سازمان، به نظر می‌رسد توانمندسازی منابع انسانی ابزار مناسبی برای تحقق اهداف کوتاه مدت و بلندمدت سازمان باشد. در صورتی که سازمان‌ها بتوانند به طور حساب شده و مبتنی بر برنامه ریزی از این فرایند بهره‌گیری نمایند، می‌توان از بروز بسیاری از مشکلات جلوگیری کرد و یا آمادگی لازم برای روبرو شدن با چالش‌‌های فرارو را در نیروی انسانی فراهم نمود. در این صورت، دستیابی به چشم انداز سازمان دور از ذهن نخواهد بود.
بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که یکی از عواملی که تاثیر زیادی بر توانمندسازی منابع انسانی داشته و می‌تواند در بهبود آن نقش مهمی را ایفا کند آموزش منابع انسانی است. تکنیک‌‌های نو و طرح‌‌های جدید توانمندسازی منابع انسانی نمی‌تواند بدون منابع انسانی آموزش دیده در تمام سطوح سازمان به طور موثر ایجاد و بکار گرفته شود. برخی از مطالعات نشان می‌دهد که همبستگی مثبت بسیار قوی بین آموزش و توانمندسازی منابع انسانی وجود دارد (شهرکی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۱۱- ۲ - آموزش مهارت‌‌های توانمندسازی کارکنان
این دوره آموزشی بر مبنای تجارب کشورهای پیشرفته جهان، برای آموزش اصلی‌ترین مهارت‌‌های مورد نیاز نیروی کار امروز طراحی شده است. در طراحی این دوره بر مبنای مطالعات انجام شده در ۵ کشور شامل کانادا، استرالیا، انگلیس، ایالات متحده و سنگاپور صورت پذیرفته است (مصلحی و همکاران، ۱۳۹۱).
قبل از شروع دوره، از دانش و مهارت‌‌های معرفی شدگان با روش CBA ارزیابی به عمل می‌آید. با توجه به نتایج ارزیابی اولیه، در طول دوره از تکنیک‌ها، روش‌ها و مثال‌‌های مختلف و هماهنگ با پیش زمینه و سابقه افراد برای آموزش استفاده می‌شود. هفت مهارت مذکور عبارتند از:
۱) مهارت یادگیری
اولین مهارت از مجموعه مهارت‌‌های معرفی شده، شامل توانایی افراد در آموختن، برقراری ارتباط میان دانسته‌ها و آموخته‌ها، جستجو و استفاده از منابع دانش، سازماندهی فعالیت‌‌های یادگیری و بکارگیری دانش اکتسابی در شرایط عملیاتی سازمان‌ها می‌باشد.
۲) مهارت ادبیات محیط کار
در این مرحله آموزشی با مهارت‌های اصلی و ادبیات محیط کار آشنا شده و سطح مهارت خود را افزایش می‌دهند.
۳) مهارت ارتباطات موثر (گوش دادن و صحبت کردن)
آموزش راهکارها و مهارت‌‌های شنیدن بهتر˝ و انتقال افکار˝ روند برقراری ارتباطات موثر در سازمانها را تسهیل می‌کند.
۴) مهارت خلاقانه حل مسئله
این مهارت قابلیت ارائه ایده‌‌های نو را در اختیار افراد قرار داده و آنها را قادر می کند مسائل را شناسایی، تعریف و آن را به طور اثربخشی حل کنند.
۵) مهارت مدیریت فردی
˝مدیریت فردی˝ یکی از مهارت‌‌های توانمندسازی می‌باشد که تضمین کننده مدیریت زمان و مشارکت موثر افراد در محیط کار است.
۶) مهارت کارایی گروهی
هدف از آموزش مهارت اثربخشی گروهی˝ از مجموع مهارت‌‌های هفت گانه، تشریح مراحل تشکیل تیم، بهبود مهارت‌‌های ارتباطی و گروهی، درک اهمیت کار تیمی موثر، مدیریت تضاد، استفاده از اصول و فنون مذاکره در نهایت هم افزایی میان اعضای گروه در جهت دستیابی به اهداف می‌باشد.
۷) مهارت کارایی سازمانی و رهبری
مهارت کارایی سازمانی و سرپرستی˝ آخرین مهارت از مجموعه آموزش‌‌های هفت گانه کارکنان، در جهت بکارگیری ارزش‌‌های سازمانی و جهت دادن عملکرد خود و توسعه و بهبود مهارت رهبری در راستای تحقق ماموریت و آرمان سازمان می‌باشد.
از نظر نیکولاس[۱۱] (۱۹۹۵) ساختار آموزشی سه مرحله‌ای برای توانمندسازی کارکنان وجود دارد:
مرحله اول) تحلیل توانائی‌‌های حاضر کارکنان و کمک به آنان برای کار کردن با حداکثر استعداد
مرحله دوم) بکارگیری تکنیک‌‌های آموزشی توسط مدیران برای بکارگیری کارکنان که فراتر از توانایی های فعلی آنان است.
مرحله سوم) دستیابی به تعهد کارکنان از راه به اشتراک گذاردن نظرها و ارزش‌ها
هنگامی که مراحل فوق کامل شد، توانمندسازی قابل دستیابی خواهد بود.
توانایی شخصی
فراتر از توانایی
آموزش استعداد
حال حاضر
حداکثر حال حاضر
نمودار ۲-۲- ساختار آموزشی سه مرحله‌ای نیکولاس
۲-۱-۱۲- رویکردهای توانمندسازی
مفهوم توانمندسازی از دید کارکنان بر روی چشم اندازهای مدیریتی تاکید دارد. توانمندسازی امری ادراکی است و برای سنجش آن باید از کارکنان سوال شود و احساس آنها را دریافت و نتیجه سنجش نقاط ضعف و قوت را شناسایی نمود.
برخی صاحبنظران علوم انسانی نیز از سه رویکرد زیر به بحث پیرامون توانمندسازی پرداخته‌اند:
الف) رویکرد ارتباطی- ساختاری:
مطالعات رویکرد ساختاری بیشتر به این موضوع توجه دارد که مدیران چه ابزارها و وسایلی را فراهم نمایند تا با آن یا از طریق ایجاد زمینه لازم در محیط فیزیکی کار، کارکنان را توانمند سازند. از این دیدگاه توانمندسازی فرایندی است که از طریق آن رهبر یا مدیر، قدرت خود را بین زیردستان تقسیم می کند پس این رویکرد فرایند تقسیم قدرت مدیر، تفویض اختیار و انتقال قدرت به زیرمجموعه را شامل می‌شود که همراه با مرزها و محدودیت‌‌های روشن و پاسخگویی دقیق است و کنترل مدیریتی را افزایش می‌دهد. نقش مافوق در این رویکرد مهم است که به اشکال زیر اعمال می‌گردد:
۱- ایجاد هدف مشترک بین خود و کارکنان
تقویت احساس کارکنان در مورد توانمندی‌‌های خود
تمرکز بر استراتژی‌هایی که خودگردانی و استقلال را در کارکنان تقویت می‌کند.
بلاک (۱۹۸۷)، دیسی (۱۹۸۹)، رایان (۱۹۸۹)، کارسون (۱۹۹۱)، پارکر (۱۹۹۴) و… از جمله صاحبنظران این حوزه به شمار می‌آیند.
ب) رویکرد انگیزشی:
دیدگاه انگیزشی بر مبنای نظریه انگیزشی مک کللند˝ که نیازهای اساسی مدیران را به سه دسته نیاز به قدرت، نیاز به موفقیت و نیاز به تعلق دسته‌بندی می‌کند، شکل گرفته است. به نظر مک کللند اساسی‌ترین نیاز در تحقق اهداف سازمانی، نیاز به کسب قدرت است که در افراد ایجاد انگیزه می‌کند. در این دیدگاه فرض شده است که افراد نیاز به کسب قدرت دارند و این نیاز حالتی درونی برای نفوذ و کنترل بر سایر افراد است (ابطحی و عابسی، ۱۳۸۶، ۵).
این رویکرد ریشه در تعاملات انگیزشی افراد دارد. هر استراتژی که منجر به حق تعیین فعالیت‌‌های کاری (خود تصمیم گیری) و کفایت نفس کارکنان گردد، توانمندی آنها را بدنبال خواهد داشت و برعکس. توانمندسازی در این رویکرد، به معنای ایجاد شرایط لازم برای ارتقای انگیزش افراد در انجام وظایفشان از طریق کاهش ناتوانی و درماندگی در آنها است. این رویکرد انگیزشی مبتنی بر نیازهای انسان است و معتقد است که تفویض اختیار یا تقسیم قدرت نمی‌تواند به صورت خودکار منجر به توانمندی کارکنان شود.
ج) رویکرد روانشناختی (فوق انگیزشی):
دانشمندان این حوزه در پژوهش‌‌های خود بیشتر به بعد روانی و ادراکی توانمندسازی پرداخته‌اند. آنها توانمندسازی را به عنوان یک عامل زیربنایی در بهبود و توسعه فعالیت‌‌های سازمان مدنظر قرار داده‌اند. به نظر این دسته از دانشمندان، توانمندسازی یک عامل درونی در فرد است و رابطه مستقیمی با شیوه نگرش، احساس یا ادراک وی از محیط کار دارد. به اعتقاد آنان ایجاد یا تقویت احساس توانمندسازی در ابعاد ذهنی فرد منجر به توانمندسازی وی می‌گردد(Robbines et al, 421;2002).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:09:00 ق.ظ ]




۰۰۰/۰

با توجّه به نتایج به دست آمده از جدول ماتریس همبستگی، می­توان گفت که از لحاظ آماری نتایج حاصله نشانگر عدم رابطه­ معنی­داری بین توانمندی اجتماعی و باروری زنان است؛ امّا می‌توان گفت با اطمینان ۹۹/۰ و سطح خطای کوچک­تر از ۰۱/۰ بین توانمندی اجتماعی با ایده‌آل‌های باروری زنان رابطه وجود دارد. و مقدار این رابطه برای ایده‌آل‌های باروری زنان برابر با ۱۹۹/۰- به صورت معکوس (منفی) می‌باشد. بدین معنی که هر چه زنان توانمندی اجتماعی یا به‌عبارتی حضور اجتماعی خود را در جامعه افزایش دهند ایده­آل­های باروری زنان پایین خواهد رفت. بر اساس این نتایج فرضیّه­ی مذکور برای باروری زنان مورد تأیید قرار نمی­گیرد. ولی این فرضیّه برای ایده‌آل‌های باروری زنان معنی‌دار بوده و مورد تایید واقع شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۴-۸) رابطه کم‌فرزندآوری بازاندیشانه با باروری و ایده‌آل‌های باروری زنان

فرضیّه هشتم:بین کم‌فرزندآوری بازاندیشانه با باروری و ایده‌آل‌های باروری زنان رابطه وجود دارد.زنان با توجّه به تفاسیرشان از شرایط زندگی فردی و اجتماعی خود و البته نیازها و خواسته هایشان به‌طور بازاندیشانه کنش خود را تنظیم می‌کنند. زنان سعی دارند همه‌ی جوانب را در نظر بگیرند و سپس اقدام به فرزندآوری – به ویژه پس از فرزند اول و دوم- کنند. بر این اساس فرضیّه نهم بدین صورت بیان شد: بین کم‌فرزندآوری بازاندیشانه با باروری و ایده‌آل‌های باروری زنان رابطه وجود دارد. این فرضیّه نیز با بهره گرفتن از آزمون آماری پیرسون آزمون شد (جدول ۵-۲۵).
جدول ۵-۲۵ رابطه کم‌فرزندآوری بازاندیشانه با باروری و ایده‌آل‌های باروری زنان

شاخص آماری

کم‌فرزندآوری بازاندیشانه

باروری

ایده‌آل باروری

ضریب‌ همبستگی پیرسون

۰۱۹/۰-

۳۰۸/۰-

سطح معناداری

۷۴۳/۰

۰۰۰/۰

با توجّه به نتایج به دست آمده از جدول ماتریس همبستگی، می­توان گفت که از لحاظ آماری نتایج حاصله نشانگر عدم رابطه­ معنی­داری بین کم‌فرزندآوری بازاندیشانه و باروری زنان است؛ امّا می‌توان گفت با اطمینان ۹۹/۰ و سطح خطای کوچک­تر از ۰۱/۰ بین کم‌فرزندآوری بازاندیشانه با ایده‌آل‌های باروری زنان رابطه وجود دارد. و مقدار این رابطه برای ایده‌آل‌های باروری زنان برابر با ۳۰۸/۰- به صورت معکوس (منفی) می‌باشد. بدین معنی که در زندگی اجتماعی زنان هر چه بخواهند در عرصه‌ی فرزندآوری تصمیم گیرنده باشند ایده­آل­های باروری زنان پایین خواهد رفت. بر اساس این نتایج فرضیّه­ی مذکور برای باروری زنان مورد تأیید قرار نمی­گیرد. ولی این فرضیّه برای ایده‌آل‌های باروری زنان معنی‌دار بوده و مورد تایید واقع شد.

۵-۴-۹) رابطه نگرش نسبت به اهمیّت فرزند با باروری و ایده‌آل‌های باروری زنان

فرضیّه نهم: بین نگرش نسبت به اهمیّت فرزند با باروری و ایده‌آل‌های باروری زنان رابطه وجود دارد.بر مبنای دهمین فرضیه­ تحقیق، با اهمیّت یافتن نقش و ارزش بچّه‌ها در زندگی، باروری و ایده­آل­های باروری زنان افزایش می­یابد. بر اساس این فرضیه به نظر می­رسد رابطه­ای مستقیم و معنی­داری بین اهمیّت و ارزش فرزندان با باروری و ایده­آل­های باروری زنان وجود دارد. جهت سنجش متغیّر باروری و ایده­آل­های باروری به عنوان یک متغیّر در سطح سنجش فاصله­ای و اهمیّت فرزندان به عنوان یک متغیّر در سطح سنجش فاصله­ای از آزمون آماری پیرسون استفاده شد. نتایج آزمون آماری مرتبط با این فرضیه در جدول ۵-۲۶ آمده است.
جدول ۵-۲۶ رابطه نگرش نسبت به اهمیّت فرزند با باروری و ایده‌آل‌های باروری زنان

شاخص آماری

نگرش نسبت به اهمیت فرزند

باروری

ایده‌آل باروری

ضریب همبستگی پیرسون

۱۴۰/۰

۱۸۷/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:08:00 ق.ظ ]




۱-۷-۲- آنزیم‏های خارجی
از آنجایی که آنزیم‌ها تاثیر مستقیمی بر اکثر تغییراتی که طی رسیدن اتفاق می افتند دارند؛ تصور اینکه رسیدن را بتوان با افزودن آنزیم‌های خارجی به لخته پنیر، شدت بخشید منطقی به نظر می رسد. برخی از این آنزیم‌ها بررسی شده اند.
الف: منعقد کننده[۲۹]: از آنجایی که اساساً منعقد کننده مسئول پروتئولیز اولیه در بسیاری از انواع مختلف پنیر محسوب می شود، ممکن است امکان تسریع رسیدن با افزایش میزان یا فعالیت مایه پنیر در لخته پنیر قابل انتظار باشد؛ که با افزایش میزان مایه پنیر افزوده شده به شیر پنیر سازی، مایه پنیر زنی در pH پایین‌تر یا افزودن پودر مایه پنیر به لخته پنیر امکان پذیر است. افزایش میزان مایه پنیر در لخته ممکن است تلخی را موجب گردد.
ب: پلاسمین[۳۰] : در پروتئولیز پنیر شرکت دارد. پلاسمین به میسل‌های کازئین موجود در شیر اتصال یافته و حداقل ۱۰ برابر مقدار پلاسمین طبیعی موجود در شیر می تواند اتصال یابد، و به طور کامل و یکنواخت به لخته پنیر انتقال یابد. در حال حاضر، کاربرد پلاسمین در پنیر در مقیاس تجارتی بسیار پرهزینه است.
ج: پروتئینازهای خارجی: اکثر پروتئینازها قادر به تسریع پروتئولیز در پنیر هستند، ولی اکثر نتایج رضایت بخش نیست که احتمالاً به دلیل مشکل بودن توزیع یکنواخت آنزیم‌ها در لخته می‏باشد. همچنین مشکل دیگر ممنوع بودن کاربرد آنزیم‌های خارجی در بسیاری از کشورها می باشد.
اختلاط و توزیع یکنواخت پروتئینازهای خارجی در سراسر ماتریکس پنیر مشکلاتی را در بر دارد.
از آنجایی که اکثر پروتئینازها محلول در آب هستند، مقدار زیادی از این آنزیم افزوده شده به شیر پنیرسازی وارد آب پنیر می شود و از دست می رود، که هزینه را افزایش می دهد.
در صورت بازیافت پروتئین‌های آب پنیر برای کاربرد به عنوان پروتئین‌های فراسودمند[۳۱]، آب پنیر آلوده شده به آنزیم باید حرارت داده شود تا این پروتیناز غیر فعال گردد. بنابراین، آنزیم باید در دمای کمتر از دمایی که دناتوراسیون پروتئین‌های آب پنیر را موجب می شود، غیر فعال گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

میزان بسیار زیادی از آنزیم برای اطمینان از کافی بودن میزان آن در لخته باید به شیر افزوده گردد، که پروتئولیز اولیه گسترده ای را موجب می شود؛ و در نتیجه ، اتلاف پپتیدهای ناشی از کازئین در آب پنیر و کاهش راندمان پنیر را در پی دارد.
د : لیپازهای خارجی: لیپولیز تاثیر مهمی (به طور مستقیم یا غیر مستقیم در توسعه طعم در پنیرهای با شدت طعم زیاد نظیر رومانو، پرولون و پنیرهای آبی) دارد.
با افزودن مقادیر کمی لیپاز حاصل از ریزوموکورپوسیلوس[۳۲] می‌توان طعم پنیرهای راس[۳۳] و دمیاتی[۳۴] را بهبود بخشیده و توسعه طعم در آنها را شدت بخشید(centinkaya et al., ۲۰۰۶).
۱-۷-۳- اصلاح سلول‌های باکتریایی از طریق فیزیکی یا شیمیایی
وظیفه باکتری‌های آغازگر تولید اسید با سرعت قابل اطمینان و کافی می باشد از مزایای این روش مخلوط کردن آن بسیار آسان است و توانایی تولید اسید آن متعادل است و تعادل طبیعی آنزیم حفظ می گردد. ولی این روش از نظر تکنیکی بسیار پیچیده و گران می باشد.
۱-۷-۴- اصلاح ژنتیکی باکتری‌های آغازگر
در حال حاضر اطلاعات زیادی درباره ژنتیک پروتئیناز پیوسته به پوشش سلولی (CEP) و بسیاری از پپتیدازهای داخل سلولی گونه‏های لاکتوکوکوس[۳۵] و تا حد کمتری در مورد لاکتوباسیلوس[۳۶] قابل دسترس می‌باشد. در نتیجه، ممکن است امکان تغییر ویژه ای در سیستم پروتئولیتیک آنها وجود داشته باشد.
ژن پروتئیناز طبیعی(نوتراز) باسیلوس سوبتیلیس[۳۷] به لاکتوکوکوس لاکتیس[۳۸] UC317 کلون شده است. پنیر چدار حاصل از این کشت تحت پروتئولیز بسیار گسترده‌ای قرار گرفت، و بافت پنیر در مدت زمان ۲ هفته در دمای ۸ درجه سانتیگراد بسیار نرم شد ولی آرومای آن رضایت بخش بود. سرعت پروتئولیز با کاربرد مخلوطی از سلول‌های تغییر نیافته و سلول‌های مولد نوتراز به عنوان استارتر، کنترل شده تر خواهد بود.
در این روش امکان انتخاب موارد مورد نظر وجود دارد ولی احتمال منع قانونی برای مصرف پنیر تولیدی وجود داشته باشد.
۱-۷-۵- کشت‌های کمکی
پنجمین عامل موثر در تسریع رسیدن پنیر، باکتری‌های لاکتیکی غیر استارتر می‏باشد که ممکن است از شیر (به ویژه شیر خام) و یا محیط پنیر سازی نشأت گرفته باشد. بدین ترتیب که رسیدن پنیر حاصل از شیر خام در قیاس با پنیر حاصل از شیر پاستوریزه سریع تر و شدت طعم آن نیز بیشتر است، زیرا فلور میکروبی طبیعی مسئول آن می باشد. نتایج این مطالعات موجب شد انتخاب کشت‏های لاکتوباسیلوس برای افزودن به شیر پاستوریزه جهت شبیه سازی کیفیت پنیر حاصل از شیر خام بیشتر مورد توجه قرار گیرد. اجماع کلی وجود دارد مبنی بر اینکه لاکتوباسیل‌ها پروتئولیز را تغییر می دهند، به ویژه غلظت اسیدهای آمینه آزاد را افزایش داده و کیفیت حسی را بهبود می‏بخشند.
کشت‏های کمکی به ویژه لاکتوباسیل‌ها صرف انرژی زیادی را می‌طلبند. این کشت‌ها، طعم پنیر چدار را شدت می بخشند و انتخاب طعم در پنیر را امکان پذیر می سازد.
۱-۷-۶- محلول‌های آبکی پنیر
محلول‌های آبکی پنیر ممکن است برای تسریع رسیدن به پنیر طبیعی افزوده شوند احتمالاً آنها به عنوان کشت‌های باکتری‌های ثانویه مطلوب عمل می کنند. محلول‌های آبکی پنیر طعم ویژه ای را درمدت زمان ۵-۴ روز توسعه می دهند مشکل این روش خطر بالای فساد میکروبی و نیاز فرآورده نهایی به فرآوری می باشد(Fox et al., ۱۹۹۶ ).
۱-۸- دورنمای تسریع رسیدن پنیر
بدون شک انگیره ای اقتصادی برای تسریع رسیدن پنیرهای بازمان رسیدگی طولانی مدت وجود دارد. در حال حاضر با توجه به موارد ذکر شده، افزایش دمای رسیدن مؤثرترین و مطمئناً ساده ترین و ارزان ترین روش برای رسیدن پنیر است (Ceruti et al., ۲۰۱۲).
جدول ۱-۶ روش‌های مهم مورد استفاده برای تشدید رسیدن پنیر

محدودیت‌ها مزایا روش
۱- عملکرد غیر اختصاصی و افزایش خطر فساد ۱- عدم موانع قانونی
۲- از لحاظ تکنیکی ساده، بدون هزینه
- افزایش دما
۱- موانع قانونی احتمالی
۲- محدودیت انتخاب آنزیم‌های مفید
۳- اطمینان از اختلاط یکنواخت آنزیم مشکل است
۴- خطر رسیدن زیاد و بدطعمی
۱- هزینه پایین
۲- عملکرد ویژه
- آنزیم‌های خارجی
۱- از لحاظ تکنیکی پیچیده است
۲- نسبتاً گران می باشد
۱- مخلوط کردن آن آسان است
۲- تعادل طبیعی آنزیم حفظ می‏شود
- اصلاح سلول‌های باکتریایی از طریق فیزیکی یا شیمیایی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ق.ظ ]