کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



سازگاری[۸۷] : فرایند تکاملی است که یک گونه با محیط خودش به ثبات می رسد و سازگار می شود (نیوتن و همکاران،۱۳۸۹). فعالیت و راهکارهای دراز مدت با احتمال به وجود آمدن تغییرات اساسی در نوع فعالیت و امرار معاش(نلسون و همکاران[۸۸]، ۲۰۰۸).

شکل ۱۴-۲ چارچوب مفهومی معیشت پایدار (منبع: اداره توسعه بین الملل، ۲۰۰۲)
۵-۷-۲ ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری
آسیب پذیری با دارایی ها رابطه نزدیکی دارد. هرچه دارایی های مردم بیشتر باشد، کمتر آسیب پذیر هستند و هرچه فرسایش دارایی مردم بیشتر باشد، نا امنی آنها بیشتر است. دارایی ها نقش مهمی در کاهش آسیب پذیری و تقویت بازگشت پذیری به شیوه های مختلف ایفا می کند(مورونی و همکاران،۲۰۱۱):

    1. کاهش خطر[۸۹]: دارایی ها به طور کلی رفاه را افزایش داده و قرار گرفتن در معرض خطر را کاهش می دهند.
    1. تسکین خطر[۹۰]: دارایی می تواند اثر یک شوک نامطلوب را کاهش دهد و یا گذار از یک وضعیت محروم را سرعت بخشد.
        1. مقابله[۹۱]: اشاره به اقدامات صورت گرفته پس از یک رخداد نامطلوب برای تعدیل کردن و یا جبران خسارات، دارد.

      (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

توانایی مردم به مقاومت در برابر یک بحران بدون کاهش قابل توجه و یا دراز مدت رفاه آن ها تا حد زیادی، وابسته به دارایی های آنهاست که می تواند برای حمایت و حفاظت به کار رود. دارایی در اینجا به معنای وسیع در نظر گرفته شده و به معنای سهم محسوس و نامحسوس ثروت استفاده شده توسط خانوار و افراد برای ایجاد رفاه می باشد (مورونی و همکاران،۲۰۱۱). کوپر و همکاران (۲۰۰۸) نیز بیان می کنند که هر چه سرمایه خانواده ها بیشتر باشد، ظرفیت سازگاری آن ها بالاتر می رود و آسیب پذیری آن ها در برابر حوادث طبیعی کاهش می یابد. آنان سرمایه های معیشتی را در دسته های زیر قرار می دهند:
۱-۵-۷-۲ سرمایه انسانی
متداول ترین نمود سرمایه انسانی که از نظر افراد قابل درک باشد، آموزش و مهارت های مربوط به بازار کار است. با این حال، می توان آن را در قالب مجموع شایستگی ها و دانش در یک فرد دانست، از جمله وضعیت سلامت و مهارت های غیر شناختی و ویژگی های شخصیتی افراد مانند: اعتماد به نفس، پشتکار، سازگاری و قابلیت اطمینان می باشد(مورونی و همکاران،۲۰۱۱). به تعداد افراد فعال و تأثیر گذار خانواده در عرصه های اقتصادی و اجتماعی اشاره دارد و شامل: دانش و مهارت ها، سلامت، سن و بعد خانوار می باشد. سرمایه انسانی، با تغییر دادن افراد برای کسب مهارت ها و توانایی هایی به آ نها پدید می آید و افراد را توانا می سازد تا به شیوه های جدید رفتار کنند و بنابراین کمتر ملموس بوده و در مهارت ها و دانشی که فرد کسب کرده تجسم می یابد (ناطق پور و فیروز آبادی، ۱۳۸۵ :۱۶۲). از دیدگاه کارنی و همکاران[۹۲](۱۹۹۹)، شامل مهارت ها، دانش، توانایی انجام کار و سلامتی به منظور دنبال کردن استراتژی های معیشتی مختلف است (کارنی و همکاران،۱۹۹۹).
[۹۳]OECD سرمایه انسانی را به عنوان؛ دانش، مهارت ها، شایستگی ها و ویژگی های نهفته در افرادی که ایجاد رفاه فردی، اجتماعی و اقتصادی را تسهیل می کنند، تعریف می کند (OECD، ۲۰۰۱). سلامت نیز یک عنصر از عناصر سرمایه انسانی است که حتی در برخی از تعاریف آن را مرکز توانایی فرد برای استفاده از آموزش و مهارت هایش می دانند. سازمان بهداشت جهانی[۹۴]، سلامت را به عنوان یک حالت فیزیکی، روانی و رفاه اجتماعی و نه صرفا فقدان بیماری یا معلولیت تعریف می کند.
۲-۵-۷-۲ سرمایه فیزیکی
سرمایه فیزیکی، با ایجاد تغییرات در مواد جهت شکل دادن به ابزارهایی که تولید را تسهیل می کند به وجود می آید و از جنبه ای ملموس و قابل مشاهده برخوردار است (ناطق پور و فیروز آبادی،۱۳۸۵: ۱۶۲). بیشتر شامل سرمایه های ثابت مانند زمین، مسکن، وسایل حمل و نقل وو تجهیزات برای تولید است و بدان معنی است که مردم را برای ادامه معیشت قادر سازد (کارنی و همکاران، ۱۹۹۹).
۳-۵-۷-۲ سرمایه مالی
معمولأ شامل پول نقد یا سرمایه هایی است که به راحتی قابل تبدیل به پول نقد باشند از جمله درآمد، بیمه، یارانه، پس انداز، نیروی کار. به عبارت دیگر شامل منابع مالی که در دسترس مردم است (اعم از پس انداز، منابع اعتباری و یا مستمری و یا حقوق بازنشستگی) و برای آن ها گزینه های مختلف امرار معاش فراهم آورده است (کارنی و همکاران،۱۹۹۹).
۴-۵-۷-۲ سرمایه طبیعی
منابع طبیعی که برای امرار معاش استفاده می شود مانند؛ زمین، آب، حیات وحش، تنوع زیستی، منابع زیست محیطی (کارنی و همکاران، ۱۹۹۹).
۵-۵-۷-۲ سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی، نسبت به انواع دیگر سرمایه، ملموس بوده و در روابط میان افراد تجسم می یابد و موقعی سرمایه اجتماعی به وجود می آید که روابط میان افراد به شیوه ای دگرگون شود که کنش را تسهیل نماید(ناطق پور و فیروز آبادی،۱۳۸۵: ۱۶۲). این دارایی به بازگشت پذیری افراد کمک می کند و در سطح جامعه گسترده است که اغلب با اعتماد عمومی در دیگران اندازه گیری می شود و محرک مهم نتایج دیگر از جمله مشارکت دموکراتیک، جرم و جنایت، بهداشت و قدرت اقتصاد است. در سطح خانواده و یا شخص، می توان آن را به عنوان ارزش شبکه های اجتماعی مردمی و روابط کارکنان توصیف کرد(مورونی و همکاران،۲۰۱۱). به طور کلی سرمایه اجتماعی به ارزش موجود در روابط مردم و ارتباطات اجتماعی اشاره دارد و به عنوان شبکه ای با هنجارها، ارزش ها و درک مشترک است که باعث تسهیل همکاری در گروه می شود (OECD، ۲۰۰۱). و شامل منابع اجتماعی (شبکه ها، عضویت در گروه ها، اعتماد، دسترسی به مؤسسات) است که بر اساس آن دستیابی افراد به معیشت را رسم می کند (کارنی و همکاران،۱۹۹۹).
نارایان(۱۹۹۹)، بین سه سطح سرمایه اجتماعی تمایز قائل شده است:

    1. سرمایه اجتماعی در درون گروه های ابتدایی که آن را سرمایه اجتماعی bonding نامیده است.
    1. پیوندهای (cross-cuttiong) که گروه های اجتماعی را به هم پیوند می دهد، سرمایه اجتماعی bridjing نامیده می شود.
    1. کارکرد نهادهای دولتی رسمی.

تعدادی از محققان (میچلینی[۹۵]، ۲۰۱۳؛ ون ریجن و همکاران[۹۶]، ۲۰۱۲) دو بعد کلی به نام های بعد ساختاری و بعد شناختی را برای سرمایه اجتماعی در نظر گرفته اند و معتقدند که بعد ساختاری از دو جزء پیوند سرمایه اجتماعی[۹۷] و پل ارتباطی سرمایه اجتماعی[۹۸].
پیوند سرمایه اجتماعی به روابط افقی بین افرادی با ویژگی های فکری مشترک اشاره دارد، به طور مثال روابط بین کشاورزانی که در یک روستا زندگی می کنند (ون ریجن و همکاران، ۲۰۱۲).
پل ارتباطی سرمایه اجتماعی به روابط عمودی بین گروه ها بر می گردد، مانند ارتباط بین کشاورزان با مأموران ترویج (ون ریجن و همکاران، ۲۰۱۲).
سرمایه اجتماعی
بعد ساختاری
بعد شناختی
پیوند سرمایه اجتماعی
پل ارتباطی سرمایه اجتماعی
شکل ۱۵-۲ شاخص های سرمایه اجتماعی (ون ریجن و همکاران، ۲۰۱۲)
۸-۲ سنجش آسیب پذیری
آسیب پذیری، یک اصطلاح نسبی متشکل از ابعاد بسیاری است و نمی توان به طور مستقیم آن را مشاهده و یا اندازه ­گیری کرد. درنتیجه لازم است شاخص هایی برای اندازه گیری آسیب پذیری تعیین شود. در ابتدا برای سنجش آسیب­پذیری از شاخص­ های کمی استفاده شده است. این شاخص به دنبال ارائه نمراتی است که آسیب پذیری نسبی کشور، مناطق و جوامع را توصیف کند. مقیاس این ارزیابی ها می تواند از آسیب پذیری فرد یا خانوار ناشی از یک عامل استرس ­زا مانند خشکسالی و یا سیل تا آسیب پذیری یک جامعه به عوامل استرس زای متعدد و یا حتی آسیب پذیری جهانی انسان و یا اکوسیستم متفاوت باشد. اغلب مطالعات آسیب پذیری، یک سیستم را برای ایجاد نقطه شروع به منظور ارزیابی توانایی سازگاری آن، ارزیابی کردند. نمونه های این نوع شاخص ها شامل؛ اوبرین و همکاران(۲۰۰۴)، نقشه های آسیب پذیری کشاورزی به تغییر اقلیم و جهانی شدن در هند با شاخص هایی برای ظرفیت سازگاری، حساسیت اقلیم، آسیب پذیری تغییر اقلیم و حساسیت های منطقه ایجاد کردند (برنت،۲۰۰۷). برای سنجش آسیب پذیری نمی توان روش واحدی که مورد پذیرش همگان قرار گیرد، تبیین نمود. بسیاری از محققان و صاحب نظران بر اهمیت سنجش آسیب پذیری تأکید داشته و تکنیک های گوناگونی را ارائه نموده اند. در این زمینه مطالعاتی انجام شده است که هر کدام هم از نظر نوع آسیب پذیری و هم از نظر روش سنجش آسیب پذیری متفاوت است. سنجش آسیب پذیری ممکن است در سطح محلی، منطقه ای، ملی و یا جهانی باشد. ارزیابی آسیب پذیری چارچوبی برای شناسایی علل اجتماعی، اقتصادی، فنی و زیست محیطی اثرات خشکسالی ارائه می دهد. بخش قابل توجهی از ادبیات آسیب پذیری مربوط به شناسایی جمعیتی است که به احتمال زیاد تحت تأثیر اثرات منفی خشکسالی و دیگر مخاطرات طبیعی قرار می گیرند(خشنودی فر و همکاران،۲۰۱۲). سنجش آسیب پذیری ممکن است در سطح محلی (ادگر، ۱۹۹۹)، ملی ( اوبرین و همکاران[۹۹]، ۲۰۰۴)، منطقه ای (وینسنت[۱۰۰]، ۲۰۰۴) و جهانی (بروکس، ادگر و کلی، ۲۰۰۵) باشد.
جدول ۲-۲ روش های سنجش آسیب پذیری

روش سنجش آسیب پذیری منبع
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 11:58:00 ق.ظ ]




اصولآ بازار گردشها و مسافرتها در منطقه شهری و پیشرفته توسعه می یابد. بسیاری از ساکنان مناطق پیشرفته می خواهند از این محیط زیست تصنعی و متجدد فرار می کنند و به منطقه کمتر توسعه یافته و بی آلایش پناه ببرند. اینها برای گردش و سفر به مناطق روستایی می روند. به زحمت می توان بصورتی دقیق مشخص کرد که چه تعدادی به این گونه گردشها و مسافرتها می روند و نمی توان بصورتی دقیق تعریفی مشخص از آن نمود. یکی از ویژگی های عمده این گونه سفرها یا گردشها تجربه ای است که افراد در محیطی کاملآ متفاوت بدست می آورند و می بینند که شیوه زندگی افرادی که در آن مکانها زندگی می کنند تا تا چه اندازه با زندگی در شهرهای امروزی متفاوت است. گردش یا سفر به قصد دیدار از مناطق روستایی یا با هدف فرهنگی با حادثه جویی به عنوان بخشهایی از این صنعت به حساب می آیند که دوام و بقاء ثبات این صنعت را در آینده تضمین می کنند. (چاک، مترجم،پارسیان ۱۳۷۷،ص ۱۸۲)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در نگاه اول تلاش درجهت ارائه از گردشگری روستایی کاری آسان به نظر می رسد و Laneh در سال ۱۹۹۴ آنرا چنین تعریف می کند.
گردشگری روستایی، گردشگری است که در نواحی روستایی بوقوع می پیوندد. اما همین بیان ساده دارای ابهامات زیادی است. برای مثال تعریف گردشگری متعدد بوده بویژه در حیطه قلمرو نواحی روستایی، تفکیک مناطقی که صرفآ حالت گردشگری دارند، تفریح یا ورزش و …اغلب مبهم و نامشخص است. در نهایت تعریف و تعیین معنا و مفهوم نواحی روستایی یا روستا نیز به همان میزان مشکل و دشوار است. عبارت گردشگری روستایی، در کشورهای مختلف معنای متفاوتی دارد:
-در فنلاند گردشگری روستایی معمولآ به مفهوم اجاره دادن کلبه به بازدید کنندگان و فراهم کردن خدمات پذیزایی نواحی روستایی است.
-در مجارستان عبارت خاص گردشگری دهکده بکار برده می شود که فقط فعالیتها و خدمات ارائه شده در دهکده ها، در زمره این نوع گردشگری قرار می گیرد.
-در اسلونی بهترین شکل گردشگری روستایی گردشگری در داخل خانواده های کشاورزی است. که میهمان در خانه کشاورز و نزد خانواده کشاورز یا در میهمانخانه اقامت می کند.

۲-۳-۳- ۲- تاریخچه گردشگری روستایی

گردشگری روستایی یک پدیده بسیار قدیمی است. تا اوایل نیمه دوم قرن هجدهم یعنی تا انقلاب صنعتی افراد نسبتآ کمی ابزار و یا حتی میل و تصمیم به سفر و گردشگری داشتند.
مسافرت بسیار کند، سخت و اغلب یک مسئله خطرناک بود و مسافرت به روستاها یک مسئله دشوار بوده است تا اینکه در دهه ۱۸۵۰ توسعه خطوط راه آهن سراسر اروپا و آمریکا را به هم وصل کرد. انقلاب صنعتی تحولات قابل توجهی در جوامع بشری به وجود آورد، شهرها را به سرعت توسعه داد. ماشینهای بخار، ماشینهای خودکار، تأسیسات مربوط به دیگ بخار توام با کوره های بلند کارخانه های ذوب وریخته گری در داخل شهرها ایجاد و توسعه یافت. متعاقبآ مورفولوژی شهری نیز در نتیجه انقلاب صنعتی و استقرار واحدهای تولیدی دگرگون شد. تقاضای نیروی کارگرینه تنها در افزایش عدد جمعیت شهرها موثر افتاد بلکه تیپهای سکونتگاهی را از حالت افقی به عمودی تغییر داد. (لیسنکی،۱۳۳۹،ص ۲۵)

۲-۳-۳- ۳-جاذ به های گردشگری روستایی

جاذبه های توریستی را می توان به دو دسته زیر تقسیم نمود:
الف ) جاذبه های طبیعی ؛ شامل کوهستانها، دریاها، غارها، اقالیم متنوع اب و هوایی، رودخانه ها، سدها، چشمه های آب معدنی، سواحل، جنگلها و …
ب) جاذبه های فرهنگی و هنری ؛ شامل مراکز مقدس مذهبی و سیاحتی، میراث های عظیم تاریخی و هنری، اداب و رسوم و شیوه های زندگی ایالتی و عشایری در بخش های مختلف کشور و … ( منشی زاده، ۱۳۷۶ : ص ۱۷۰ - ۱۴۷ )
مهمترین و اصلی ترین جاذبه گردشگری روستایی، به طور سنتی، خود روستا میباشد. در دمان گسترش اولیه گردشگری روستایی بسیاری از بازدیدکنندگان، با لذت بردن از ویژگی های طبیعی و فرهنگی روستا اقناع می شدند و نیاز کمی برای روی اوردن به جاذبه های اضافی دیگر احساس می کردند. در سالهای اخیر تقاضا برای کیفیت بهتر و استانداردهای بالاتر خدمات و راحت طلبی، جایگزین عقاید و انتظارات اولیه در باره ی گردشگری روستایی شده است و ایجاد فعالیت های گوناگون، افرادی را که به تعطیلی می روند در طول مدت اقامت سرگرم و فعال نگه می دارد.(Davidson 1992 : 143 )به عبارتی برای جلب گردشگران به سوی روستا و برای نگهه داشتن انها در روستا، باید انواع جاذبه ها برای سرگرمی انها مهیا شود به گردشگران امکان داده شود تا در اقتصاد محلی روستا مشارکت کنند. بخش خصوصی نقش مهمی در فراهم اوری محدوده ی وسیعی از جاذبه ها و فعالیت های روستایی یا اسان کردن مشارکت مردم در فعالیت های ویژه ایفا می کند. به طور مثال محبوبیت گردش بیرون از خانه افزایش یافته و گسترش ان به صورت گشت و گذارهای یکساله از طریق تولیدات و گستردگی لوازم مدرن و البسه، راحت تر شده است. بسیاری از جاذبه ها و فعالیت ها در نتیجه توسعه گردشگری کشاورزی به وجود امده اند؛ مراکز بازدید کشاورزی، موزه های کشاورزی، راه های جنگلی یا کوهستانی، مغازه های کشاورزی، بازدیدهای اموزشی، نمایشگاهها و مطالعه درباره ی طیبعت؛ همه از انواع جاذبه های مرتبط با کشاورزی هستند و تعداد زیادی از فعالیت ها
ی مختلف مثل اسب سواری، ماهیگیرِی و تیراندازی هم به طور گسترده در مزارع قابل دسترسی می باشند(: ۱۰۷Clarke 1996 (
تعداد زیادی از سایر جاذبه ها و فعالیت ها نیز از طریق بخش خصوصی تدارک دیده می شوند. بسیاری از جاذبه ها مثل تاکستانها، زیستگاههای حیات وحش، ذخایر طبیعی، جنگل ها و مراکز شکار پرندگان و … مستقیمآ با محیط زیست در ارتباط هستند. امکانات هر فعالیتی که در روستا رخ می دهد یا به ان مربوط است از فعالیت های زمینی یا ابی گرفته تا فعالیت های هوایی مثل استفاده از گلایدرهای دستی یا بالونهای هوای گرم، همه در روستا یافت می شوند. بطور مثال ۱۸ شرکت مختلف در ((کولورادو)) واقع در پارک ملی ((گرند کنیون)) امریکا، فعالیت های ابی را ارائه می دهند اما تنها ۳ تای انها امکانات پرواز برفراز این دره را فراهم کرده اند.(Zube and Galante 1994(
در زمان تعطیلات خدمات کامل در روستا نیز از طریق بخش خصوصی عرضه می شود، بازدیدهای اموزشی یا بهداشتی، گشت و گذار بیرون از شهر، گشت زدن در مجاری زیرزمینی و دوچرخه سواری از این قبیل فعالیت ها هستند، باید خاطر نشان کرد مناطقی که مردم روی طرح های حفظ محیط زیست روستایی کار می کنند، هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه، محبوبیت زیادی دارند. به طور اختصار باید یاداور شد که بخش خصوصی به طور گسترده ای، از گردشگری روستایی بهره برداری یا به عبارتی بهره کشی کرده است. می توان اینگونه گفت که میراث فرهنگی روستا بسته بندی می شود و به عنوان یک جاذبه توریستی عرضه می گردد. صنعت میراث فرهنگی در گذشته و حال، جامعه و فرهنگ زندگی روستایی را توسعه داده است. به همین ترتیب نمایشگاههای صنایع، فستیوالهای روستا، بناهای تاریخی، قلعه ها، باغ ها و مراکز صنعتی روستایی نیز بخشی از این صنعت به حساب می ایند. در اینجا نکته ی مهم این است که روستا فرصت های متنوع تجاری را برای بخش خصوصی صنعت گردشگری فراهم می کند. و قلمرو گوناگونی از فعالیت ها و جاذبه ها را عرضه می دارد. بسیاری از این فعالیت ها و جاذبه ها، مناسب محیط روستایی هستند ولی برخی از انها مثل پارک های تفریحی، زمینهای بازی گلف یا ورزشهای موتوری، برای روستا نامناسب هستند.)Hewison 1987 : 67(

۲-۳-۳-۴-پیامدهای گردشگری روستایی

فعالیت های متنوع گردشگری در مناطق روستایی ممکن است تأثیرات مثبت یا منفی بر محیط فرهنگی یا طبیعی داشته باشد. پیامد ها و اثرات ناشی از فعالیت پروژه های گردشگری در مراحل ساختمانی، بهره برداری و استقرار دامنه ی فراگیری را در برمی گیرد که بر این اساس، دارای تفاوت های اشکار از نظر شدت، اهمیت و دامنه می شود. در هرحال اثرات را نوع بازخورد حاصل از توسعه یا شکل گیری یک فرایند توسعه ای در سطوح ملی، منطقه ای یا محلی و پس خوراندهای این فرایند می دانند که می تواند تبعات گوناگونی را در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی به وجود اورد. محیط زیست نیز، در مفهوم کلی شامل محیط طبیعی و محیط فیزیکی میشود که بستر فعالیت انسان بشمار می رود که براین اساس است در بسیاری موارد انسان وابسته محیط زیست میشود و اگر عاملی این نحوه ی ارتباط و تعامل را بر هم بزند، صدمات و لطمات جبران ناپذیری در زندگی انسان و ساختارهای بیولوژیکی محیطی و اکوسیستم های طبیعی به وجود می اید. (معصومی، ۱۳۸۵: ص ۴۳)

۲-۳-۳- ۴-۱- پیامدهای مثبت گردشگری روستایی

مهمترین هدف توسعه گردشگری داخلی و خارجی، توسعه اقتصادی و اجتماعی منطق گردشگری است. بسیاری از کشورها کم و بیش به گردشگری توجه دارند زیرا مهمترین تأثیر گردشگری در اقتصاد جهانی، ایجاد درامد و اشتغال زایی است. کارشناسان تخمین زده اند که گردشگری به عنوان بزرگ ترین صنعت جهان، ۴/۳ تریلیون دلار ارزش دارد و این میزان ۱/۱۰ درصد محصولات ناخالص جهانی است و ۶/۱۰ درصد هزینه ی اشتغال زایی در جهان را تأمین می کند (WTTC:1994:208)

فواید اقتصادی:گردشگری روستایی منبع مهم و جدید ایجاد درامد برای جوامع روستایی است. بنابراین:

- در کارهایی که با گردشگری مرتبط هستند مثل اماده کردن اتاق برای گردشگران، تهیه غذا، خرده فروشی،حمل ونقل و ایجاد سرگرمی، شغلهای جدید بوجود می ایند؛
-از فعالیت های خدماتی موجود مثل سیستم حمل و نقل، مراقبت های دارویی،صنایع حرفه ای و سنتی روستایی حمایت می شود؛
-تنوع اقتصاد محلی بیشترو اقتصاد جوامع محلی گسترده و استوار می شود؛
- فرصتهایی برای فعالیت های چندگانه بوجود می اید و بدیسن وسیله از رکود اقتصادی موقتی جلوگیری و از درامدها حمایت می شود؛
- از حرفه ها و خدمات موجود حمایت می شود؛
- شغلهای جدید و متنوع در مناطق مختلف ایجاد می شوند و به وسیله ی کمک کردن کمک هزینه های کشاورزی، اقتصاد محلی را تقویت می کند.

فواید اجتماعی: توسعه گردشگری روستایی سبب فواید اجتماعی مختلف در جوامع روستایی می شود، از قبیل:

- تقویت و حمایت خدمات محلی مانند حمل و نقل عمومی و مراقبت های بهداشتی؛
- ایجاد امکانات و جاذبه های جدید مثل امکانات فرهنگی، مراکز تفریحی یا ورزشی؛
- افزایش روابط اجتماعی در جوامع دورافتاده روستایی و ایجاد فرصتهایی برای مبادله فرهنگی؛
- ایجاد اگاهی بیشتر در زمینه اصطلاح فرهنگ های محلی، حرفه ها و هویت فرهنگی؛
- دوباره پر جمعیت کردن مناطق روستایی زیرا این امر با سیاست های کاهش جمعیت وافزایش تعداد کهنسالان جوامع روستایی مقابله کرد؛
- افزایش نقش زنان در جوامعی که سنتی تر و دور افتاده تر هستند.

فواید زیست محیطی: انگیزه اصلی بسیاری از گردشگران از دیدار روستا، بهره گیری از فضای روستای است. موفقیت گسترش گسترش گردشگری روستایی به محیط زیست جداب بستگی دارد بنابراین گردشگری:

- هم درامد ایجاد می کند وهم انگیزه حفظ، حمایت و ابادانی محیط زیست طبیعی روستا را ایجاد می کند؛
- از حفظ و ابادانی فضاهای تاریخی مثل خانه های روستایی، باغها و گردشگاه ها، حمایت می کند. (همچنین گردشگری سبب بازسازی ساختمانهای قدیمی و متروک روستا می شود. به طور مثال انبارها یا اسیاب های قدیمی رامی توان به مراکز صنعتی و یا اصطبل های قدیمی را به دستگاه های ساختمانی تبدیل کرد)؛
با انحام فعالیت هایی از قبیل دفع زباله، تعیین ایین نامه های ترافیک و اصلاح ساختمانها، منجر به بهبود محیط زیست در دهکده ها و روستاها می شود.(شارپلی،۱۳۸۰: ص ۴۱)

۲-۳-۳- ۴-۲- پیامدهای منفی گردشگری روستایی

- تورم قیمت محلی با ورود گردشگران به یک منطقه قیمت ها به صورت تصاعدی بالا می رود، قیمت زمین ها افزایش و کاربری ان تغییر می یابد و اجناس به قیمت گزافی بدست مردم می رسد. این عوامل باعث می شود که افراد بی بضاعت روستاها از خرید کالاهای ضروری عاجز باشند که مشکلات اجتماعی متعددی را به وجود می اورد.
- مهاجرت نیروی کار با توسعه گردشگری، افراد بیکار و جویای کار از سایر مناطق به این نواحی هجوم می اورند و نیروی انسانی خود را با قیمت ناچیزی عرضه می کنند که نوعی بیکاری فصلی به وجود می اید.
- تخریب ساختار کاری محل؛
- وارد کردن زنان به کارهای پاره وقت و کم درامد؛
-الگوهای فصلی تقاضا؛
- کاهش الگوهای زندگی؛
- تغییر الگوهای فرهنگ بومی؛
- از بین رفتن پناهگاه های موجود حیوانات با ایجاد بناهای جدید؛
- تخریب محیط زیست منطقه. (قادری، ۱۳۸۳: ص ۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ق.ظ ]




۴-۴-۵٫ بحران اضطراب و ناامنی
از مهم­ترین مشکلات آدم امروز که روان شناسا اون رو مهم­ترین مشکل روحی این دوران می­دانند، اضطراب و ناآرامیه. آدم که پیوندی با جهان وطبیعت و ذات هستی نداره بی­ قرار و نگران شده خود رو با رفع نیازای سطحی سرگرم می­کنه تا به آرامش و اطمینان برسه اما اضطراب وجودی اش برطرف نمی­شه از مهم ترین­کارکردهای­ تفکر صدرایی پیدا کردن آرامش و اطمینانیه­که براساس ایمان به ذات هستی واسه آدم حاصل می­شه جست وجوی جایگاه و کرامت وجودیه با این وجود کرامت ومنزلت ازمسئله­های­ مهم آدم معاصراست که جستجو و تفسیرآن از نظر منابع دینی و فلسفی وسپس دست ­پیدا کردن بر راهکارهای تحقق اون در زندگی آدم­ امروزی، بس لازمه.
قرآن کریم آدم رو دارای روحی الهی می دونه.« نَفَختُ فیهِ مِن رُوحی فَقَعُو الَهُ ساجِدینَ. (حجر/ ۲۹) و بر کرامت فرزندان آدم و برتری اونا از خیلی از موجودات جهان تأکید می ورزد: « ولقدکَرّمنا بنی آدم»( اسراء/۷۰) این جایگاه خاص در نظام آفرینش میشه « کرامت ساختگی» نامید. هم اینکه در قرآن ایمان و عمل صالح به تعبیر دیگه، تقوا هستش که دلیل پیدایش«کرامت اکتسابی» است و هر که بهره‌ی بیشتری از اون داشته باشه، پیش خدا گرامی تره. «اِنَّ اللهَ یَعلَمُ غیَبَ السَّمواتِ والاَرضِ وَاللهُ بَصیرٌبِماتَعمَلُون»اینجور کرامتی آدم رو در راه قرب الهی به اون­جا می­رساندکه فرشتگان مقرب هم راه بدون ندارن. «ثُمَّ دَنافَتَدَلی،فَکان قابَ قَوسَینِ اَواَدنی»(نجم/۸/۹) بعد نزدیک اومد و نزدیک شد؛ تا فاصله اش به قدر و کمال یا نزدیک­تر شد ( مصباح، ۱۳۹۲: ۱۹۸-۱۹۹).
باتوجه به چیزی که درفصل دوم گفته شد. در فلسفه ملاصدرا، (اصل موجودیت هرچیزی وجوداست.) و از اون­جا که خدا وجود صرفه و هر چیزی که از اون صادر شه هم چیزی وجودیه و از طرف دیگه، براساس آیات قرآن چیزی که از خدا صادر می شه خیره. خدا در آیه ۷۰ سوره اسراء می فرماید: «ولقدکَرّمنا بنی آدم» براساس این آیه، کرامت جعل الهیه. بر مبنای حکمت صدرایی، یه حقیقت وجودیه. و هم اینکه وجود هم چیزی خیر و کمال وسعادت و کرامته و وقتی اصل وجود کرامته، درک وجود هم موجب خوشبختی و کرامت می شه؛ اونقدر­که ملاصدرا در بیان حقیقت و خوشبختی می نویسه: «وجود، خیر و سعادته و درک وجود هم خیر و سعادته» ( ملاصدرا، ۱۳۸۳: ۹/ ۱۲۳-۱۲۴)
بر مبنای حکمت متعالیه، واسه آدم دونوع کرامت متصوراست:کرامت ذاتی یا ساختگی وکرامت ­اکتسابی. وقتی وجود، ذومراتبه هر وصف وجودی دیگری هم ذومراتبه. پس، کرامت هم وجودی ذو مراتبه تماشاگر بر این مدعا آیه قرآن که می فرماید: «اِنّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقاکُم اِن َّالله عَلیمٌ خَبیر»(حجرات/۱۳) درخصوص اقسام کرامت، قسم کرامت اکتسابی ازاهمیت زیادی برخوردار است چون آدم به اون مرتبه از رشد عقلانی رسیده که به استکمال علمی وعملی اعمال خود و هم اینکه معرفت ربوبی برسه. یکی از نشونه های کرامت اکتسابی آدم، ایمانه فردی که به نور ایمان وصل باشه و مکرمه­اون­اونقدر­که درفصل اول به ویژگی آدم مومن گفته شد.ایشون در رساله سه اصل  می نویسه:
مومن حقیقی اون کسیه که عارف به خدا وملائکه خدا وکتابای خدا و رسولان خدا و روزآخرت باشدکه وَالمومنونَ کُلٌ آمَنَ بِاللهِ وِمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَمَنَکفُربِاللهِ ومَلائِکَتِهِ وَکُتُبِه وَرُسُلِهِ وَالیَوم ِالاخِرِفَقَدضَلّ ضَلالاًبَعِیداً. و این ایمان عطائی نوریه که خدای تعالی ازخودبردل مومن می افکندکه بدون نورهریک ازاین نورهای عالم غیب رو درک می­کنه (ملاصدرا، ۱۳۷۶ :۲۷).
از موارد دیگه کرامت اکتسابی، علم و معرفته اونقدر­که که قرآن برآن تأکید شده:«هَلَستَایشون الذَّینَ یَعلمونَ وَ الذَّینَ لایَعلمونَ»(زمر/۹) پس در هر فردی معرفت و ارزش علمی اون بیشتر باشه مکرمه. نکته ای که ملاصدرا در این­جا به اون اشاره می­کنه اینه که اون عقیده داره ازنشانه­ های عالمان و زاهدان علم و تقوا هستش اما اگربر خلاف این عمل کنن وصف اونا این اینطوریه:
همچنینه حال اون­هاکه خود رو از علما می­شمارند و روی از طرف قدس وطلب یقین گردانیده متوجه محراب ابواب سلاطین شده­ان و ترک اخلاص وتوکل کرده طلب روزی وتوقع اون ازدیگران می کنن. (ملاصدرا، ۱۳۷۶: ۱۰) (۵۷)
به تعبیردیگر،کرامت انسانی که مربوط به ویژگی­ها وخصوصیات ذاتی آدمیه، جلوه­هایی جورواجور داردکه قرآن کریم درجاهای مختلفی به اون­ها اشاره کرده. قرآن کریم هرچه رو ازحوزه روح آدمی بیرونه مایه‌ی زیبایی آدم نمی دونه، بلکه اگرآن چیز زمینیه،اون رو زیور زمین می دونه و راز این تزیین رو آزمون جامعه بشری می شمرد. «وَاِنّالَجاعِلُونَ ماعَلَیهاصَعیدًاجُرُزاً»(کهف/۷) ولی اگرکمالی درجان آدم جا گیرد،اون رو زیور روح ملکوتی بشر می دونه: «…الایمانَ وَزَیَنّهُ فی قُلُوبِکُم»(حجرات/۷) پس­ در فرهنگ قرآن کریم،تنها ایمان به خدا، وحی، نبوت، معاد وسایردستورهای دینی، پایه‌ی زیور و مایه‌ی زینته، در نتیجه دلیل کرامت انسانه. از جمله جلوه های جورواجور کرامت آدم، علم به اسمای الهیه؛ آدم تنها موجود شایسته‌ی شناخت اسمای حسنای الهیه و به جهت بر خورداری از همین ظرفیت علمی وسیع، معلم فرشتگان هم هست، و دیگری خلافت آدم، که کرامت آدم، مرهون خلافت اونه، چون جانشین موجود کریم کرامت داره و اینجور کرامتی که از ناحیه‌ی خلافت الهی باشه، بهره‌ی غیر آدم نیس، و هم اینکه تصرف آسمون و زمین واسه اون، بصیرت خود شناسی هم از جلوه های کرامت انسانه ( جوادی آملی، ۱۳۹۲: ۲۱۷-۲۲۰).
پس، آدم از اون جهت که انسانه، دارای کرامته و آدم از اون جهت که عالم و مومن و با تقوا و مزین به حکمت نظری و عملیه می تونه در راه وصول به حق تعالی قدم بر داره. ملاصدرا در همین زمینه، بعد از ذکر مراتب رشد انسانی از نفس نباتی تا نفس ناطقه می نویسه:
اگه آدم بعد از این مرتبه، شروع به اکتساب فضایل انسانی کرد و معارف عقلی رو با تلاش کسب کرد، تعالی پیدا می­کنه تا به افق ملکوتیان و ملائکه مقربین می رسه واین اعلی مرتبه­ی آدم به ماهوانسانه ( ملاصدرا، ۱۳۸۳: ۵/ ۳۴۷-۳۵۸).
ایشون در جای دیگه ادامه می­دهد:
وقتی این کمال واسه آدم بدست اومد و به آخر افق انسانی رسید، نور افق اعلای الهی براو تابیدن شروع می­کنه.اون­گاه یا حکیمی الهی می شه که الهامات ربانی به اون می رسه یا نبی الهی می شودکه وحی الهی رادریافت می­کنه و واسطه­ بین ملکوتیان وزمینیان می شه ( ملاصدرا، ۱۳۸۳: ۵/ ۳۴۷-۳۵۸).
نتیجه­ای که از مباحث مطرح شده میشه گرفت، آدم ­به ما هو آدم به وسیله خدا از همون اول خلقت با داراشدن قوه نطق، بر دیگرموجودات برتری یافت و موردتکریم واقع شد، از عامل های کرامت آدم،که در وجود آدم سالک صدرایی هم به روشنی پیداست میشه به علم،ایمان، عقل،اختیار، اراده، خلیفه الهی و هم اینکه ذات اون اشاره کرد.آدم معاصر با داشتن این ویژگی­ها می­تونه مورد تکریم قرارمی­گیرد. چون یکی از مهم­ترین­کارکردهای آدم دارای­کرامت اینه که در محیط اجتماعی واسه حقوق بقیه احترام قائل می شه ودیگران رو مورد تکریم قرار می­دهد. هم اینکه بی قراری و نگرانی آدم برطرف نمی­شه مگه براساس ایمان به ذات هستی وداشتن پناه وتکیه گاه و مبدأ واسه آدم که حاصل می­شه.« الا بذکر الله تطمئن القلوب»
۴-۴-۶٫ بحران سود طلبی
بشر امروز جز واسه خود ومنافع مادی خود واسه هیچی ارزش قائل نیس و واسه بعد اجتماعی بودن آدم راه حلی نداره. باید دونست­، قانون­های عادی جوامع مدرن در مصرف افراطی و غیر اصولی و ایجاد جاذبه­های کاذب واسه رسیدن به منتهای منافع فردیه. هر فردی می­ کوشد در به دست آوردن امکانات بیشتر واسه خود، حتی سلامت جسمی و روحی خود رو به خطر اندازد تا به لذت و منافع بیشتری برسه. طوری که آدم به « به مصرف زیان بار رسیده.» ( فروم، ۱۳۸۰: ۲۱۳) وقوع همچین چیزی منتهی به خود اساسی آدم و غفلت از تعامل اجتماعی ایشون­که ریشه در ذات ایشون داره می­شه.
مطمئنا آدم، موجودی اجتماعی و واسه جامعه س. هر انسانی در نظام اجتماعی،تبلور و رشد پیدا می­کنه استعدادهای آدم، فقط درتعامل با بقیه و محیط اجتماعی، بالفعل و متکامل می شن. جامعه، حاصل استعدادهای انسانیه­که گرد هم اومده ان؛ از دیدگاه اندیشه وران معاصرهمچون علامه طباطبایی، خوشبختی وکمال آدم و به تکامل رسیدن بعضی قوای انسانی در زندگی اجتماعی نمایان می شه. ایشون، عقیده داره: در اسلام، تربیت واقعی نوع آدم و هدایت اون به طرف خوشبختی حقیقی، به شرط درک رابطه‌ی واقعی فرد و اجتماعه و چاره‌ای هم جز این نیس (طباطبایی، ۱۳۸۹: ۵۰).
ازاین روی، در نظر ملاصدرا، بعد از شناخت خدا و عمل در راه اون و وصول به کمال و محو در حق تعالی، آدم می­تونه در ساحت زندگی اجتماعی و سیاسی وارد شه و به اصلاح امور بپردازه، چون آدم برگشته از این سفر، لیاقت عنوان خلیفه الهی و رهبری جامعه راپیداکردهه. اواصلاح جامعه رو تنها درصورتی امکان­پذیرمی داندکه آدم خود رو اصلاح کرده باشه و این کاریه که بشرجدید نسبت به اون،کوچیک­ترین علاقه ای نداره. امروزه آدم می­خواهد همه چیزرا اصلاح کنه، حتی نوامیس الهی راکه خدا واسه اصلاح بشر فرستاده س، اما علاقه­مند نیس خود رو اصلاح کنه ( اکبریان، ۱۳۸۶: ۲۸۶). ملاصدرا راه اصلاح خود و جامعه رو فقط به شرط عقل آدم نمی دونه. اون نه فقط حکمت عملی رو واسه این لازم می­دونه. بلکه براین نکته تأکید می­کندکه آدم به دین نیازمنداست. اون همیشه بر این نکته تأکید می ورزدکه انبیاء و ائمه روسای قافلهای نفوس انسانیت و آدم باید خود و جامعه خود رو به وسیله‌ی دین که مبدأ کمال سرچشمه می­گیرد،کامل سازه و اصلاح کنه. ملاصدرا در الشواهدالربوبیه تصریح می­داره:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دنیا منزلی از منزل ­هایی­که روندگان به طرف خدا باید از اون­ها بگذرن و نفس انسانی مسافر به طرف خدای تعالیه و واسه این نفس منزل­ها و مراحلی….(مشخص شده که باید از اون­ها بگذرن.) و ناچار سالک الی الله باید جمیع مراتب رو طی کنه تا به مقصود و مطلوب حقیقی نایل شه و هم اینکه قافله ­های سیر وسلوک الی الله بعداً در راه سیر وسلوک ان ولی در عین حال بعضی نزدیک به مقصدند و بعضی دور و انبیاء، روسای قوافل و امرای مسافرین الی الله ان و ابدان مسافران مرکب­های ایشانند و ناچار باید اون مرکب­ها رو تربیت و تأدیب و تهذیب کرده تا سفر الی الله به اتمام رسد. (ملاصدرا، ۱۳۶۰: ۳۶۱-۳۶۲)(۵۴)
پس، حکمت عملی ملاصدرا برابر و هم جهت با طبع وسرشت اجتماعی انسانه و در سفر ابتدایی از خلق به طرف حق واسه جفت و جور‌ی زاد سفر روحانی نیاز به اصلاح خود، معاش و سیاست و تدبیر در میدون‌ی زندگی خانوادگی و اجتماعی داره، چون معیشت آدم منتظم نمی­شه مگه با تمدن، تعاون، اجتماع.( اکبریان، ۱۳۸۶: ۲۸۹) دلیل براین مدعا عبارت ملاصدرا در کتاب المبدأوالمعاد است:
آدم مدنی الطبعه؛ یعنی حیاتش منتظم نمی­شه مگه به تمدن و تعاون و اجتماع، چون که نوعش منحصر در فرد نیس و وجودش به انفراد ممکن نیس، پس اعداد متفرقه و احزاب مختلفه و بستن بلاد درمعاش ایشون لازمه. و در معاملات و مناکحات و جنایات به قانونی محتاج می باشندکه عامه­ی خلق به اون مراجعه کنن، و طبق اون قانون به عدل حکم کنن، و این قانون شرعه…(ملاصدرا،۱۳۸۱: ۲/ ۸۱۵ -۸۱۶)(۵۵)
هم اینکه ایشون در جای دیگه این­کتاب به بیان دیگه به این مطلب اشاره می­کنه، و می­گوید:
آدم مدنی الطبعه، پس هیچ شک وتردید دراین نیس که واسه آدم، امکان وصول به کمالاتی که به خاطرآن آفریده شده نیس مگردرشکل جامعه وتشکیل اجتماعات جورواجور و متکثرکه هر کدوم از افرادآن، دیگری رو کمک کنه و در اموری که به اون محتاج و نیازمند هستن، به همدیگه کمک رسونن تا در اثر تشکیل اجتماعات و ارتباطات، تموم چیزی که در رسوندن آدم به کمال و قوامش نقش داره، محقق شه.( ملاصدرا، ۱۳۸۱: ۲-۸۱۹)(۵۶)
هم اینکه اهمیتی که ملاصدرا واسه بعد اجتماعی و سلامت روان رئیس اول جامعه قائله در کتاب الشواهد الربوبیه به اون اشاره می­کنه:
رئیس اول باید عزت نفس داشته و دوستدارکرامت باشه، نفسش رو از هر زشتی­ و پست، عالی نگه داره، و با طبع نفس خود رو به بالاتر ازآن­ها معطوف داره، از هر چیزی مناسب ترش رو انتخاب کنه و از اموری که خیره سری وسبکی میارن به دور باشه امور کوچیک و بی ارزش رو بیریخت بدارد، مگه اینکه توجه اون به امور پست ما به دلیل ریاضت نفس و قناعت به کمترین وپایین­ترین چیز این دنیا باشه( ملاصدرا، ۱۳۶۰: ۳۶۷).
حاصل­اینجور می کنه که، آدم همیشه می خواد واسه رسیدن به مقام خود دیگه موجودات رو مثل حیوان و نبات و جماد و حتی آدم­های دیگه رو در سر راه اون قرار دارن، مسخر گردونه و از اون به رهروی کنه و یدونه یدونه افراد بشر این حالت رو دارن، ولی از اون­جاکه این نحوتسخیر واسه هرفرد ممکن نیس از روی زور و اینکه دیگه چاره ای نیس زندگی دسته جمعی رو براساس رعایت قوانین مدنی اجتماعی ومراعات حقوق همدیگه و احترام دوطرفه قبول می کنن. دلیل براین­که به زیر بار قانون رفتن آدم به ناچاراست نه به میل و تمایل باطنی و قلبی، اینه که هروقت آدم، قدرت و سلطه و ریاستی پیدا کنه. و یا وقتی­که کسی از حالش با خبر نیس، زیر بار قانون نمی ره و از اون شونِه خالی و تخلف می­کنه. از این رو آدم­ها در بعد اجتماعی به همدیگه محتاج هستن. ( طباطبایی، ۱۳۸۶: ۲/ ۱۱۷) پس، آدم درصورتی به مراتب­کمال وکمالاتی که واسه اون خلق شده می­رسندکه با معاونت و همکاری جمع کثیری ازدیگران و کل افراد باعث می­شه همه اون چیزی که در آدم باید به کمال رسد، جمع ­شه.
۴-۴-۵٫ جمع بندی و مرور
ازجمله نگرانی های آدم معاصر ایرونی پیدا کردن معنا واسه زندگیه و اون نیازمند تدوین الگوی واسه معنا بخشیدن به زندگی خوده تا از اون هیاهوی پوچ گرایی و نیس‌انگاری فاصله بگیره و به نظاره‌ی مبدأ و غایت کمال خود بشینه. دراین بین متفکران اسلامی مهم­ترین اصل واسه معنا دار بودن زندگی، اصل معنویته­که ازدین وشریعت گرفته شده باشه. این وسط، ملاصدرا و فلسفه­ی متعالیه اون بیشترین نقش رو اجرا می­کنه.
آدم صدرایی با داشتن ویژگی‌های خاص خود واسه بشرامروزی به دنبال ترسیم یه الگویی کامل انسانیه­که به واسطه­ اون بتونه راه و هدفی راکه واسه اون خلق شده پیدا کنه و با قدم گذاشتن درآن راه،به نحوپیوسته وتدریجی مدارج کمال انسانی رو به دست آورد.
آدم معاصر شایسته س در وادی اونّل، شناخت خالق، ایمان به اون و توجه و تأمل در صفات و افعال اون و بعد شناخت خود، به کمک تقویت ویژگی انسانیتش که تا حد خیلی بالایی بر عقلانیت استواره، به ساحت وجودی خود تعالی بخشه و باکرامت جویی و هم اینکه با رعایت یکی از مهم­ترین ویژگیای انسانی، یعنی اجتماعی بودن که دارای قوانین و الگوی مناسب واسه آدم مدنیه، به زندگی خود معنا و هدف دهد. از این جهته که واسه ملاصدرا در ارائه اینجور الگویی سهم زیادی رو در معنا بخشی زندگی واسه آدم معاصر ایرونی می باید دید کرد. چون فلسفه اون، از منابع جور واجور معرفتی، یعنی وحی، عقل، و شهود بهره می­گیرد.که واسه تکامل و تعالی آدم الهام بخشه.
خیلی از محققان و فیلسوفان غربی و هم اینکه متفکران ایرونی تا حالا واسه مقابله با بحرانای جهان معاصر، کتاب­ها و مقالات بسیاری نوشتن. به نظر می رسه چیزی که در میراث علمی و دینی ایرونی-اسلامی درخشش پیدا کرده که فلسفه‌ صدرایی رو از اون جمله باید دونست و حالا به شکل سنت واسه همه قابل طرح و تحلیله، می­تونه مورد بازخوانی و استفاده بهتر واسه برون رفت احتمالی آدم امروز از بعضی از بحران­ها قرار گیرد.
وضعیت آدم معاصر
سود طلبی
خود اساسی
علم زدگی
اضطراب و نارآمی
بی غایتی
از خود غریبگی
احساس رهاشدگی
نمودار شماره (۱)
آدم سالک صدرایی مثل ایده‌ نظری
کرامت‌جویی؛کسب کرامت از راه علم و ایمان
تعامل اجتماعی؛ تعامل با بقیه و ایجاد رابطه مؤثر واسه رشد خود و اجتماع
عقلانیت؛ بهره‌مندی درست از عقلانیت به خاطر تعالی علمی و الهی
کمال یابی؛ کمال طلبی و داشتن انگیزه واسه رسیدن به درجات اعلای انسانی
غایت­مندی؛ ایجاد هدف و معنا داری واسه آدمِ خواهان کمال روحانی
خود شناسی؛ راهی واسه شناخت مبدأ خلقت و سیر کمال انسانی
خداشناسی؛توجه و باور به وجودی برتر واسه خودشناسی و تعالی آدم
نمودار شماره (۲)
نتیجه‌گیری پایانی

  1. معنی «سالک» در اندیشه­ی صدرایی، علاوه­بر این‌که بنیادی فلسفی و متافیزیکی پیدا می­کنه با معنیِ سالک عرفانی و قرآنی هم در وجوهی شباهت پیدا میکنه.در فلسفه به اعتبار این­که­فکر، یه جور سلوکه زمینه و وجهی عقلانی هم داره. ویژگی­های آدم سالک به طور روشن و دقیق در آثار ملاصدرا یافت نمی­شه اما با جستجو در آثار ایشون و هم اینکه با نگاهی استقرایی می تونه به پنج ویژگی­خاص آدم توجه کرد که­میشه از اون به ویژگیای وجودی یاد کرد. وجه مشترک اون­ها وجوده و دارای مراتبی تشکیکی هستن.علم، ایمان، اراده، اختیار وعشق ازجمله­ی این ویژگی­ها هستش.
  2. مبانی­متافیزیکی ملاصدرا که خاص فلسفه اونه در ترسیم تصویری متفاوت و کامل از آدم سالک صدرایی بسیاری اهمیت داره، از جمله­ مهم­ترین مبانی اصالت وجود، امکان فقری، تشکیک و عوالم وجودی ، وجود رابط و وجود سیّاله.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:57:00 ق.ظ ]




۲-۸- بررسی وضعیت حمل ‌و نقل در اتحادیه اروپا:
به طور کلی فعالیت‌های حمل‌و نقل کالا در کشورهای اتحادیه اروپا به چهار مد اصلی تقسیم می‌شوند. این چهار مد عبارت از حمل ‌و نقل جاده‌ای، حمل‌ و نقل ریلی، حمل‌ و نقل دریایی داخلی کشور ( در مواردی رودخانه‌ای) و حمل‌ و نقل دریایی محدوده اروپا هستند.
به منظور روشن شدن موضوع، ذکر این توضیح ضروری است که در بعضی از کشورهای اروپایی بخشی از حمل ‌و نقل کالا در داخل کشور از طریق رودخانه نیز صورت می‌گیردکه در این قسمت به عنوان بخشی از حمل ‌و نقل و تحت عنوان حمل ‌و نقل دریایی داخلی در نظرگرفته شده است. همچنین برای یکسان کردن اطلاعات مربوط به میزان حمل ‌و نقل کالا در کشورهای مختلف، ضرورت آن وجود دارد که شاخص تعریف شود. بهترین شاخص موردتوافق مجامع عملی و تحقیقاتی در زمینه جابه‌جایی کالا، تن کیلومتر جابه‌جا شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این شاخص میزان جابه‌جایی کالارا علاوه برتناژ کالای جابه‌جایی شده، مسافت جابه‌جا را نیز نشان می‌دهد و معیاری مناسب برای مقایسه را در اختیار قرار می‌دهد. روش‌های محاسبه شاخص فوق در کشورهای مختلف و مدهای حمل ‌و نقل متفاوت است ولی اساس کار آن است که شاخص فوق از حاصل ضرب تناژکالای جابه‌جاشده در مسافت پیموده شده محاسبه می‌شود. باتوجه به اینکه ارقام از نظر ریاضی با مقیاس‌های بزرگ محاسبه می‌شود برای نمایش مناسب‌تر اعدادآنرا به یک میلیارد (بیلیون) تقسیم کرده و نمایش می‌دهند (ذوالفقاریان سیامک، ۱۳۸۸).
با دقت در میزان جابه‌جایی کالا در کشورهای عضو اتحادیه اروپا می‌توان استخراج کردکه بیشترین سهم جابه‌جایی کالا مربوط به وسایل نقلیه از طریق جاده با سهمی معادل ۷/۴۵ درصد است. علاوه بر این رشد قابل ‌توجه حمل‌ونقل طی ۱۱ سال (۲۰۰۵ تا ۱۹۹۵) نیزقابل تأمل بوده و در این بخش نیز رشد حمل‌ و نقل جاده‌ای نسبت به دیگر مدهای حمل‌ونقل قابل بیان است و سیستم حمل‌ونقل ریلی و دریایی داخلی در سال‌های گذشته از آهنگ نسبتاً یکسانی برخوردار بوده‌اند. (زندباف، ۱۳۸۷)
۲-۹- بررسی وضعیت حمل و نقل جاده ای در کشور:
در سال ۱۳۸۳، شبکه حمل و نقل جاده ای ۱۴۸,۴ میلیارد تن کیلومتر خالص بار و ۵۵ میلیارد مسافر کیلومتر را که به ترتیب ۸۶ و ۸۵ درصد از کل ترافیک زمینی بوده جابجا نموده است. این گونه حمل و نقل با اهمیت ترین نوع حمل بوده که بیشتر استفاده کنندگان خصوصی و دولتی را به خود جذب نموده و سهم زیادی از بازار حمل و نقل را بطور مطلق و هم نسبی در مقایسه با حمل و نقل ریلی بخود اختصاص داده است. شبکه حمل جاده ای ایران بطور نسبتا مناسبی توسعه یافته است، این شبکه در سال ۱۳۸۲ از حدود ۱۷۸,۸۱۷ کیلومتر جاده تشکیل شده، که از این مقدار۱۱۶,۴۰۶ کیلومتر ان آسفالته بوده و ۹۴۱ کیلومتر آن آزاد راه می باشد سرمایه گذاری عمده ای در مقوله های توسعه و نگهداری شبکه جاده ها، علی الخصوص در حمایت از برنامه توسعه آزاد را ه ها در برنامه توسعه چهارم با نرخ ساختی در حدود ۱۰۰۰ کیلومتر آزاد راه در سال انجام شده که این روند همچنان ادامه دارد. (زندباف، ۱۳۸۷)
جدول ۲-۲- عملکرد بار و مسافر در ۱۰ ماه سال ۱۳۹۲ و مقایسه با مدت مشابه سال گذشته (گزارش وضعیت راه ها، ۱۳۹۲)

شیوه حمل بار/ مسافر/ ترانزیت شاخص ۱۰ ماهه سال ۹۲ ۱۰ ماهه سال ۹۱ درصد تغییرات هدف برنامه در سال ۹۲ درصد تحقق ۱۰ ماهه ۹۲ نسبت به هدف برنامه سال ۹۲
کل بار میلیون تن ۲/۴۴۱ ۸/۴۵۱ ۲- ۵/۵۸۰ ۷۶
میلیارد تن کیلومتر ۹/۱۷۳ ۸/۱۷۳ ۱/۰ ۴/۲۶ ۶۵۹
ترانزیت میلیون تن ۷/۱۵ ۹/۱۳ ۱۴ ۳/۱۳ ۱۱۸
میلیارد تن کیلومتر ۶/۰ ۱/۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:56:00 ق.ظ ]




در فرهنگ اصطلاحات مدیریت دانش(۱۹۹۸) اینطور آمده که، مدیریت دانش فرایند سیستماتیک جستجو، انتخاب، سازماندهی، پالایش و نمایش اطلاعات است؛ به طریقی که درک کارکنان در زمینه خاص بهبود و اصلاح شود و سازمان بصیرت و درک بهتری از تجربیات خود کسب کند. فرایندهای مدیریت دانش در حل مسئله، یادگیری پویا، برنامه ریزی، استراتژیکی، تصمیم گیری و محافظت دارایی هوشی از فرسودگی و تباهی، به سازمان کمک میکند و منجر به انعطاف پذیری فزاینده و افزایش هوش سازمانی میشود(عدلی،۱۳۸۴: ۴۴).
از نظر هاینس[۲۴](۲۰۰۱)، مدیریت دانش فرایندی است مبتنی بر چهار رکن:

    1. محتوا: که به نوع دانش (آشکار یا نهفته بودن) مربوط می شود.
    1. مهارت: دستیابی به مهارت هایی جهت استخراج دانش.
    1. فرهنگ: فرهنگ سازمان ها باید مشوق توزیع دانش و اطلاعات باشد.
    1. سازماندهی: سازماندهی دانش های موجود(ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵: ۳۴).

ویگ(۲۰۰۲) معتقد است که مدیریت دانش یعنی ایجاد فرایندهای لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی سازمان و انتقال آنها به درون تصمیم ها و عملیات سازمان.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هالس[۲۵](۲۰۰۱) اظهار می دارد مدیریت دانش فرایندی است که سازمان ها به واسطه آن توانایی تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش را پیدا کرده و همچنین قادر خواهند بود دانش کسب شده را به
گونهای مؤثر در تصمیم های خود به کار گیرند (به نقل از ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵: ۳۴).
کیکابدس[۲۶](۲۰۰۳) مدیریت دانش را، یک استراتژی آگاهانه در کسب به موقع دانش و کمک به مشارکت افراد و به کارگیری اطلاعات در عمل می داند. به نحوی که به بهبود سازمان بینجامد.
از نظر هولوتزکی[۲۷](۲۰۰۲) مدیریت دانش فرایندی است که به وسیله آن، سازمان ها دانش جمعی و سازمانی خود را از طریق در هم آمیختن یادگیری سازمانی تولید و توزیع دانش، خلق و به کار میگیرند.
بویتز[۲۸](۲۰۰۰) مدیریت دانش عبارتست از: تبدیل اطلاعات به دانش، شناسایی و بازیابی دانش، کسب و دریافت دانش، سازماندهی دانش، بازیابی و کاربرد دانش، ترکیب، خلق، انتشار و فروش دانش(به نقل از کاظمی، ۱۳۸۹).
مدیریت دانش یک رویکرد چندرشتهای، برای دستیابی به اهداف سازمان، به وسیله ایجاد بهترین راه استفاده از دانش است که شامل ایجاد طرح، بررسی و اجرای دو فرایند تکنیکی و اجتماعی برای بهبود کاربرد دانش (به نفع همه افراد) است(استرالیا[۲۹] ، به نقل از کوچکزاده،۱۳۸۶).
گوپتا و مک دونیل[۳۰] (۲۰۰۲) اعتقاد دارند، مدیریت دانش دارای دو بعد است: اداره دانش و توانایی خلق دانش جدید. در مورد اول مدیریت دانش، اطلاعات مورد نیاز را برای فرد نیازمند در زمانی که نیاز دارد، فراهم میکند. مورد دوم شامل فعالیت های اکتساب، تلفیق، توزیع، کاربرد و خلاقیت دانش برای بهبود عملیات سازمان است که نهایتاً مزیت رقابتی برای سازمان ایجاد می کند. در این زمینه داقفوس[۳۱](۲۰۰۳) مدیریت دانش را ترکیب فرایندهای اداره، کنترل، خلاقیت، کدگذاری، اشاعه و اعمال قدرت دانش در سازمان میداند که هدف اصلی آن اطمینان از این است که شخص نیازمند به دانش مورد نیاز خود در زمان مقتضی دسترسی یابد، به گونه ای که توانایی تصمیم گیری به موقع و درست برای او ممکن می شود(عدلی، ۱۳۸۴: ۴۵).
از نظر هنری و هدیپث[۳۲] مدیریت دانش سیستمی است که دارایی دانش جمعی- دانش صریح و تلویحی- تولید شده در سراسر سازمان را اداره می کند و یک فرایند مارپیچی است که شامل شناسایی، اعتبار سنجی، ذخیره و پالایش دانش برای دسترسی کاربران به آن است، این فرایند مارپیچی سه نتیجه در پی دارد:

    1. استفاده مجدد دانش توسط دیگران برای نیازهای مشابه.
    1. حذف دانش به دلیل فقدان اعتبار.
    1. تغییر شکل دانش و خلق آن در شکل جدید(عدلی، ۱۳۸۴: ۴۵).

به نظر مالهوترا[۳۳] (۲۰۰۴)، مدیریت دانش انجام دادن کارهای درست به جای درست انجام دادن کارها است. تأکید روی اثر بخشی است نه کارایی، وجود کارایی بدون اثر بخشی به شکست سازمان منتهی میشود و در بلند مدت سازمانی موفق است که کار درست بعدی را بفهمد و از قبل برای سوار شدن بر موج بعدی آماده باشد.
حسنزاده (۱۳۸۸) اعتقاد دارد که مدیریت دانش عبارتست از اعمال مدیریت و زمینه سازی برای تبدیل دانش (نهان به عیان و بالعکس) در داخل یک سازمان از طریق گردآوری، به اشتراک گذاری و استفاده از دانش به عنوان یک سرمایه سازمانی در راستای دستیابی به اهداف سازمان است.
از نظر سوشین[۳۴](۲۰۰۴) مدیریت دانش عبارتست از آسان سازی فرایند ایجاد و تسهیم دانش، توأم با فراهم آوردن محیط های کاری مثبت و سیستم پاداش های اثر بخش(سبحانی نژاد و همکاران، ۱۳۸۵: ۲۱۱).
جی لیبوویتز[۳۵] مدیریت دانش فرایند خلق ارزش از داراییهای نامحسوس سازمان میباشد. دارایی های نامحسوس همچنین به عنوان سرمایه معنوی، شامل سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی می گردد(به نقل از علوی،۱۳۸۷: ۱۴).
همان طور که کانتر (۱۹۹۸) بیان می کند گستردگی، پیچیدگی و تعدد تعاریف مدیریت دانش ناشی از دانش تلویحی و مستتر جای گرفته در ذهن یشر است که در پایگاه داده های هیچ سازمانی قرار ندارد(عدلی،۱۳۸۴: ۴۶). در مجموع با عنایت به تعارف فوق می توان گفت که موضوع مدیرت دانش، پدیده های اجتماعی هستند، رایانه، فناوری اطلاعات و نظایر اینها تضمین کننده موفقیت مدیریت دانش سازمان نیستند، مدیریت دانش پایان ناپذیر است زیرا حرکت از داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش هیچ گاه به پایان نمیرسد، کارکنان و مدیران سازمانی (محیط درونی) ارباب رجوع و سایر ذینفعان (محیط بیرونی) هم در قلمرو دانش قرار میگیرند.
۲-۲-۳. اصول مدیریت دانش
مدیران همواره در پی مجموعه قواعدی هستند که راهنمای عمل آنها باشد، مدیران دانش نیز از این قاعده مستثنی نیستند و اصول آن باید به گونه ای به اجرا در بیاید که مناسب آن موقعیت باشد در غیر این صورت هر سازمانی در پیاده سازی مدیریت دانش با مشکل روبرو میگردد.
اصول مدیریت دانش حاکی از آن است که مدیریت دانش، خود به خود در سازمانها شکل نمیگیرد و زمینه و مهارت های خاصی را میطلبد. بعضی از سازمان ها ممکن است وظیفه اجرای مدیریت دانش را به بخشی از مدیران یا کارکنان خود تفویض کنند. تجارب نشان داده است که تنها سازمان هایی موفق بوده اند که سطوح مختلف سازمانی خود را در این امر درگیر کرده اند(ابطحی و صلواتی،۱۳۸۵: ۳۷).
داونپورت (۱۹۹۸) ده اصل را به عنوان اصول مدیریت دانش ارائه داده است:

    1. مدیریت دانش مستلزم سرمایه گذاری است.
    1. مدیریت اثر بخش دانش، نیازمند پیوند انسان و تکنولوژی است.
    1. مدیریت دانش، سیاسی است.
    1. مدیریت دانش به مدیران دانش نیازمند است.
    1. مزایای مدیریت دانش، سرچشمه گرفته از ترسیم دانش است.
    1. تسهیم و به کارگیری دانش ذاتی نیست.
    1. مدیریت دانش به معنی بهبود فرایندهای کار دانش است.
    1. دستیابی به دانش تنها شروع کار است.
    1. مدیریت دانش هیچگاه به پایان نمی رسد.
    1. مدیریت دانش نیازمند یک قرارداد دانشی است (به نقل از ابطحی و صلواتی،۱۳۸۵: ۳۵).

هاتفی (۱۳۸۵) بیان میدارد، برای موفقیت هر سازمان در نیل به اهداف خود از مجموعه دانشی استفاده میشود که در اذهان افراد انباشته شده است. در صورت عدم استفاده از این دانش، می توان شکست سازمانها یا بالا بودن هزینه ها در نتیجه تکرار برخی فرایندهای تصمیمگیری و عدم استفاده مطلوب از سوابق تجربی را انتظار داشت به همین دلیل سازمان های پیشرو، اقدام به جمع آوری دانش نهفته نزد گروه های کاری کرده اند که به آن سرمایه دانش گفته می شود و یکی از علوم توسعه یافته در این حوزه مدیریت دانش است. بطورکلی می توان گفت: مدیریت دانش عبارتست از تلاش برای کشف دارایی نهفته در ذهن افراد و تبدیل این گنج پنهانی به دارایی سازمانی به طوری که مجموعه وسیعی از افرادی که در تصمیم گیری های سازمان دخیل هستند، بتوانند از آن استفاده کنند.
خلاصه این که به کارگیری اصول و روال مدیریت دانش همانند برداشتن گامهایی است که ما را قادر
میسازند تا کمی فراتر و عمیق تر فکر کنیم یکی از اولین گامها و مراحل شامل آگاهی بیشتر از ساختارهای اطلاعات میشود که ما در آن کار میکنیم. گامهای بعدی فرصت هایی برای پیش رفتن با ساختارهای بازسازی شده و روابط و تأثیرهای جدید که پدید میآیند. افراد بیشتری اطلاعات را تقسیم و کسب میکنند و دانش به وسیله روابط متقابل و تجربه دارای اطلاعات پدید میآید(پتریدز و نودین،۲۰۰۳، به نقل از نامداری، ۱۳۸۶).
۲-۲-۴-اهمیت و مزایای مدیریت دانش
باتوجه به آنچه در مورد دانش در مدیریت سازمان گفته شد اهمیت وجود یک روش سازمان یافته علمی مشخص می شود. می توان اهداف و منابع مدیریت دانش در سازمان را به شرح زیر برشمرد. این موارد برای سازمان هایی که دانش محور هستند مانند سازمانهایی که امور پروژه ای در آنها جریان دارد از اهمیت بالایی برخوردار است.

    • اعطای دانش مناسب در زمان مناسب به فرد متقاضی
  • تعیین اینکه چه کسی در سازمان چه چیزی را می داند و در چه جایگاهی قرار دارد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:56:00 ق.ظ ]