کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۰۹/۳

۰۰۲/۰

خودکارآمدی

۶۰/۲۵

۶۱/۴

۴۳/۲۶

۸۴/۵

۴۳/۱

N.S

فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه جهت گیری هدف، خودکارآمدی و خلاقیت دانش آموزان بود. بدین منظور سوالاتی طرح و سپس مورد آزمون قرار گرفتند. در این فصل نتایج ارائه و سپس مورد بحث قرار می گیرند. در این راستا ابتدا به تفسیر نتایج با توجه به سوالات تحقیق پرداخته می شود و در ادامه کاربردهای نظری و عملی پژوهش، محدودیت های پژوهش و پیشنهاداتی جهت تحقیقات آتی ارائه می گردد.
۵-۱-۱- جهت گیری هدف و خلاقیت
در این پژوهش جهت گیری تسلطی- گرایشی رابطه مثبت و معنی داری با خلاقیت و ابعاد آن نشان داد. و به صورت معناداری این متغیرها را پیش بینی نمود. این یافته با تحقیق شیخ الاسلامی و رضویه (۱۳۸۴)، پیر(۲۰۰۷) و واندی وال (۲۰۰۱) همسو می باشد. همچنین جهت گیری عملکردی- اجتنابی رابطه معنی داری با خلاقیت و ابعاد آن دارد و این متغیرها را به صورت منفی پیش بینی نموده است. این یافته با تحقیق وانگ لینگ ( ۲۰۱۰ ) همسو می باشد.
در تبیین این نتایج می توان گفت در جهت گیری هدف تسلطی دانش آموزان در صدد افزایش تسلط بر موضوعات جدیدند و بر فهم موضوعات تاکید دارند. آنها حتی زمانی که عملکردشان ضعیف است نیز می خواهند یاد بگیرند و در کارهای دشوار پشتکار دارند و به دنبال وظایف چالشی می روند. بنابر این از ورود به حوزه های جدید هراسی ندارند. لذا احتمال بروز ایده های خلاقانه و نو در آنها افزایش می یابد. بر اساس نتایج پژوهشهای پیشین افرادی که از جهت گیری هدف تسلطی برخوردارند، تکالیف پیچیده تری را انتخاب نموده و در انجام تکالیف از فرآیندهای شناختی عمیق تری استفاده می نمایند (پیر، ۲۰۰۷). این افراد انگیزش درونی بالایی دارند و از تکمیل یک تکلیف و تسلط بر آن احساس رضایت درونی می کنند. بنا بر این از آنجا که خلاقیت به میزان زیادی وابسته به انگیزش درونی است (شیخ الاسلامی و رضویه ، ۱۳۸۴) انتظار می رود جهت گیری های هدفی که بر انگیزش درونی مبتنی هستند به خلاقیت بیشتری منجر شوند.
در مقابل در جهت گیری هدف عملکردی- اجتنابی، دانش آموزان توانایی هایشان را با دیگران مقایسه می کنند و در صدد آن هستند که خودشان را باکفایت تر از دیگران جلوه دهند (مرزوقی، شیخ الاسلامی و شمشیری، ۲۰۰۹)، بنابراین از ترس از عدم موفقیت از وظایف چالشی پرهیز می کنند و از ورود به حوزه های ناشناخته و غیر قابل پیش بینی خودداری می کنند. مجموعه ی این ویژگی ها موجب می شود این دانش آموزان ایده ها و عملکردهای ابتکاری کمتری از خود بروز دهند. همچنین یافته دیگر این تحقیق حاکی از عدم ارتباط معنی دار بین جهت گیری هدف عملکردی-گرایشی و جهت گیری تسلطی-اجتنابی با خلاقیت می باشد. این یافته با نتایج تحقیقات شیخ الاسلامی و رضویه (۱۳۸۴)، لینگ (۲۰۱۰)، پیر (۲۰۰۷) همسو است. در تفسیر این یافته می توان گفت دانش آموزانی که جهت گیری هدف عملکردی-گرایشی دارند بیشتر از انگیزه بیرونی برخوردارند. با توجه به آن که در مقایسه با انگیزه درونی، انگیزه بیرونی اثر چندانی بر خلاقیت ندارد(شیخ الاسلامی و رضویه،۱۳۸۴) عدم رابطه بین جهت گیری هدف عملکردی-گرایشی و خلاقیت قابل انتظار است. همچنین دانش آموزانی که جهت گیری تسلطی-اجتنابی دارند به دلیل نگرانی از عدم تسلط بر مفاهیم ممکن است تمایلی به ورود به حوزه های جدید و ناشناخته نداشته باشند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۱-۲- خودکارآمدی وخلاقیت
در این پژوهش خودکارآمدی رابطه مثبت و معنی داری با خلاقیت و ابعاد آن نشان داد و به صورت مثبت پیش بینی کننده خلاقیت دانش آموزان است. این یافته با نتایج پژوهش های قبلی همسو می باشد (برای مثال تلا و آیین، ۲۰۰۶؛ مک مانوز، ۲۰۰۵؛ زارع زاده، ۱۳۸۵و شوارزر و اسمیتز، ۲۰۰۵). در توجیه این یافته می توان گفت افراد خودکارآمد به دلیل باوری که به توانایی های خود دارند در مقابل موانع و شکست ها از خود مقاومت نشان می دهند. در مقابل بدون باورهای خودکارآمدی، تلاش در جهت رسیدن به هدف کاهش پیدا می کند، تصمیمات خود محدود کننده ای گرفته می شود که فرصت پیشرفت را از انسان
می گیرد حتی اگر از مهارتهای ضروری برای گام برداشتن در یک مسیر برخوردار باشد (بندورا، ۱۹۹۷). علاوه بر این، باورهای خودکارآمدی بالا افراد را قادر می کند در محیط تغییر ایجاد کنند و شرایط جدیدی را به وجود آورند. لذا انتظار می رود افراد برخوردار از باورهای خودکارآمدی بالا خلاقیت بیشتری نشان دهند.
۵-۱-۳-تفاوت های جنسیتی در متغیرهای پژوهش
نتایج این تحقیق حاکی از آن است که دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسر از جهت گیری هدف عملکرد گرایشی بیشتری برخوردارند. در سایر جهت گیری ها تفاوت معناداری مشاهده نشد. لازم به ذکر است که پژوهش های متعددی به مقایسه جهت گیری های هدف دانش آموزان دختر و پسر پرداخته (برای مثال جوکار و لطیفیان، ۱۳۸۵؛ شیخ الاسلامی و همکاران، ۱۳۸۸؛ بوفارد و همکاران، ۱۹۹۸و ایتنر و همکاران، ۲۰۰۴)، و به نتایج متفاوتی دست یافته اند. برخی از پژوهش ها حاکی از وجود تفاوت و برخی بیانگر عدم تفاوت می باشند. ناهمسانی در یافته ها نشانگر آن است که عوامل دیگری به غیر از تفاوتهای جنسیتی بر اتخاذ جهت گیری های هدف تأثیر گذار است. برای مثال عوامل فرهنگی- اجتماعی، تأکیدات هدفی معلم و یا حتی ویژگی های جمعیت شناختی و شخصیتی نیز می توانند در این زمینه اثرگذار باشند. به هر حال می توان در خصوص جهت گیری هدف عملکردی بیشتر دختران در پژوهش حاضر عنوان کرد که به دلیل وجود برخی نگرش های جنسیتی مبنی بر توانمندی کمتر دختران، به نظرمی رسد دانش آموزان دختر به این نتیجه رسیده اند که از طریق رقابت و نشان دادن شایستگی های تحصیلی خود به دیگران می توانند با این نگرش مقابله نمایند.
یافته ی دیگر این تحقیق نشان داد که در نمره کل خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر تفاوتی وجود ندارد. این یافته با نتایج پژوهش ماتود و گراند (۲۰۰۷) و شیخ الاسلامی و رضویه (۱۳۸۴) همسو می باشد. مقایسه ابعاد خلاقیت نشان داد که نمره مؤلفه ابتکار و بسط در دانش آموزان دختر بیش از دانش آموزان پسر است. این یافته نیز در راستای نتایج برخی از تحقیقات پیشین است (برای مثال جوکار و البرزی، ۱۳۸۹؛ شهرآرای و رشیدی،۱۳۸۷و بیر، ۱۹۹۹). به اعتقاد شهرآرای و رشیدی (۱۳۸۷) دانش آموزان دختر به لحاظ توانایی تکمیل یک فکر یا افزودن جزئیات وابسته به آن یا توانایی ذهنی در توجه به جزئی ترین اجزای مربوط به یک فعالیت، نسبت به دانش آموزان پسر نمرات بالاتری در بسط به دست می آورند.
در خودکارآمدی تفاوت معنی داری بین دو جنس مشاهده نشدکه با نتایج تحقیق میرسمیعی (۱۳۸۷) و فولادچنگ (۱۳۸۶) همسو است. به طور کلی همانگونه که نتایج این پژوهش نیز نشان می دهد در سال های اخیر تفاوت های جنسیتی رو به کاهش است. دختران به خودباوری رسیده و به توانایی خود در انجام موفقیت آمیز تکالیف اطمینان پیدا کرده اند.
۵-۲- کاربردهای پژوهش
یافته های این پژوهش را می توان از دو جنبه نظری و عملی مورد توجه قرار داد.
به لحاظ نظری این پژوهش منجر به افزایش دانش مفهومی در خصوص رابطه بین جهت گیری هدف، خوکارآمدی و خلاقیت می گردد.
در عرصه عمل نیز یافته های این پژوهش می تواند کاربردهایی برای آموزش و پرورش، معلمان و دانش آموزان داشته باشد که به ترتیب به این کاربردها اشاره می شود.
آموزش وپرورش: این پژوهش می تواند دست اندرکاران تعلیم و تربیت را در راستای بهبود و غنی سازی فرایند آموزش و پرورش در مدارس یاری نماید. نتایج این پژوهش نشان داد که جهت گیری هدف و خودکارآمدی پیش بینی کننده خلاقیت است. لذا نظام آموزشی باید به سمتی برود که در زمینه برنامه ریزی آموزشی به یادگیری افراد و ارائه ایده های نو اهمیت بدهند. کتابهای درسی به صورتی تنظیم شوند که بر تسلط دانش آموزان بر مفاهیم درسی و بیان نظرات متنوع و ابتکاری تأکید ورزند و در ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان نیز این موارد مورد توجه قرارگیرد.
معلمان: معلم نقش مهمی را در تعلیم و تربیت ایفا می کند لذا اهمیت نقش معلم در پرورش جهت گیری هدف به عنوان عناصر تاثیرگذار بر خلاقیت از کاربردهای قابل تاکید این تحقیق می باشد. معلمین می توانند با تأکیدات هدفی یادگیری در کلاس، دانش آموزانشان را به سمت انتخاب جهت گیری های هدف تسلطی سوق دهند.
والدین: والدین نیز از طریق روش های تربیتی که به کار می گیرند می توانند باورهای خود کارآمدی را در فرزندان تقویت نمایند، آن ها را در جهت فهم عمیق مطالب درسی ترغیب کنند و از این طریق زمینه پرورش خلاقیت را در آنان فراهم آورند.
۵-۳- محدودیت های پژوهش
محدود بودن نمونه به دانش آموزان دوره راهنمایی منجر به کاهش تعمیم پذیری یافته ها می گردد.
۵-۴- پیشنهادات پژوهش
در این پژوهش از خودکارآمدی عمومی استفاده شده است. پیشنهاد می شود در پژوهش های دیگر رابطه انواع دیگر خودکارآمدی با متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش بررسی شود.
همچنین انجام پژوهش های مشابه بر روی دوره های تحصیلی و سنی دیگر نتایج این تحقیق را غنا می بخشد.
مطالعه رابطه بین جهت گیری هدف، خودکارآمدی و انواع دیگر خلاقیت از جمله خلاقیت عاطفی می تواند مکمل نتایج پژوهش حاضر باشد.
منابع و مآخذ
منابع فارسی
- اسبورن.الکس، اف .(۱۳۷۸). پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت. ترجمه حسن قاسم زاده، تهران: نشر دیبا، صفحه ۴۶- ۱۶.
- آقافیشانی، تیمور .(۱۳۷۷). خلاقیت و نوآوری در انسان ها و سازمان ها. تهران: انتشارات ترمه.
- آگاهی اصفهانی، بیتا؛ نشاط دوست، حمید و نائلی، حسین .(۱۳۸۱). بررسی رابطه سبک شناختی استقلال- وابستگی میدانی با خلاقیت. مجله روانشناسی، شماره ۲۹، صفحه ۲۳-۱۸.
- البرزی، محبوبه .(۱۳۸۶). تبیین واسطه گری باورهای انگیزشی در مدل خلاقیت کودکان با رویکرد به متغیرهای خانوادگی، مدرسه ای و باورهای اسنادی در دانش آموزان مقطع ابتدایی. پایان نامه دکتری رشته روانشناسی تربیتی، دانشگاه شیراز.
- پروار، حمیدرضا .(۱۳۸۲). تجزیه و تحلیل مولفه های جامعه پذیری و خلاقیت و تاملی بر پارادوکس بین این دو مفهوم در فرایند تعلیم و تربیت. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه شیراز.
- پروچاسکا، جیمز و نورکراس، جان .(۱۳۸۷). نظریه های روان درمانی، ترجمه یحیی سید محمدی، تهران: نشر رشد.
- پنتریچ، پال و شانک، دیل .(۲۰۰۲). انگیزش در تعلیم و تربیت. ترجمه مهرناز شهر آرای، نشر علم.
- جوکار، بهرام و لطیفیان، مرتضی .(۱۳۸۵). رابطه ابعاد هویت و جهت گیری هدف در گروهی از دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان های شیراز و یاسوج. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره ۲۵، شماره۴، صفحه ۲۸.
- جوکار، بهرام و البرزی، محبوبه .(۱۳۸۹). رابطه ویژگی های شخصیت با خلاقیت هیجانی و خلاقیت شناختی. مطالعات روان شناختی، دانشگاه الزهرا، دوره ۶، شماره ۱، ۱۲-۱۱.
- حسینی، افضل السادات .(۱۳۷۸). ماهیت خلاقیت و شیوه های پرورش آن. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
- حسینی، فریده .(۱۳۸۸). پیش بینی جهت گیری هدف با بهره گرفتن از پنج عامل بزرگ شخصیت در میان دانشجویان دانشگاه شیراز. مطالعات روان شناختی، دوره ۵، شماره ۱، صفحه ۷۳.
- حقیقت، شهربانو .(۱۳۷۷). بررسی ویژگی های شخصیتی دانش آموزان خلاق و تعیین رابطه میان خلاقیت، پیشرفت تحصیلی، هوش طبقه اجتماعی و جنسیت در گروهی از دانش آموزان سال سوم راهنمایی در شهر شیراز. شورای تحقیقات آموزش و پرورش استان فارس.
- حیدری، داوود .(۱۳۷۹). بررسی جهت گیری هدف و رابطه آن با منزلت اجتماعی، پیشرفت تحصیلی و جنسیت در دانش آموزان پایه سوم متوسطه. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز.
- خادمی، محسن و نوشادی، ناصر .(۱۳۸۵). بررسی رابطه بین جهت گیری هدف با خودتنظیمی یادگیری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهر شیراز. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره ۲۵، شماره۴.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 12:43:00 ب.ظ ]




پس از آتش بس نوامبر ۱۹۱۸ و عقب نشینی نیروهای خارجی از اکراین در جنگ جهانی اول بواسطه عهدنامه برست – لیتوفسک از یک سو وهمچنین فروپاشی امپراطوری های اتریش – مجارستان در غرب و امپراطوری عثمانی در جنوب از سوی دیگر فرصت استقلال مجدد را برای اکراین فراهم آورد که در ژانویه سال ۱۹۱۹ اتحادیه اکراینی ها بوجود آمد.ارتش سرخ شوروی سریعا به این موضوع واکنش نشان داده و کی یف را اشغال کرد.تا اینکه درسال ۱۹۲۲ نهایتا جمهوری سوسیالیستی اکراین در قالب اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۲-۳ ) اکراین و اتحاد جماهیر شوروی
بعد از مرگ لنین و به قدرت رسیدن استالین[۱۵]دراتحاد جماهیر شوروی ،پاکسازی استالینیستی متوجه اکراینی ها هم گردید و تعداد زیادی از نخبگان اکراینی مورد قتل و خشونت قرار گرفتند. درسال ۱۹۳۳ براثر قحطی شدید و مصادره محصولات کشاورزی که به دستور استالین در راستای سرکوبی ناسیونالیست های اکراینی صورت گرفت .(برآوردها حاکی از آن است که نزدیک ۱۰ میلیون نفر جان خود را ازدست دادند)[۱۶] چیزی که اکراینی ها از آن به مثابه« نسل کشی از طریق ایجاد قحطی »یاد می کنند. در این راستا تمامی رهبران ناسیونالیست این کشور از جمله مایکولا اسکریپ نیک[۱۷] اعدام شدند.
در سال ۱۹۳۹ هم زمان با حمله آلمان نازی به غرب لهستان ،شوروی نیز شرق آن کشور را به اشغال در آورد و بدین ترتیب در طول تاریخ پر فراز ونشیب اکراین برای اولین بار کل خاک اکراین تحت حاکمیت یک قدرت ویک کشور قرار گرفت .اما در ادامه جنگ جهانی دوم با حمله آلمان نازی به شوروی در سال ۱۹۴۱ بار دیگر اکراین به میدان نبرد قدرت های بیگانه تبدیل شد. نیروهای شوروی در زمان خروج از این کشور منابع موجود را تا جایی که می توانستند تخریب نموده و فرار کردند.در طول جنگ جهانی دوم، بسیاری از اکراینی ها ابتدا از آلمانی ها به عنوان نیروهای آزادی بخش از یوغ شوروی وحکومت خشن استالین استقبال و با آنها در برابر اتحاد جماهیر شوروی همکاری کردند. با این حال، تمسخر و تحقیر اسلاوها توسط نازی ها که فقط ژرمن ها را نژاد برتر می دانستند وخشنونت های هیتلری که جای پاکسازی های استالینیستی را گرفت و مردان و زنان اکراین را تحت فشار شدید قرارداد بسیاری از اکراینی ها را به مبارزان چریکی وپارتیزانی ضد آلمان و شوروی تبدیل کرد.در سال های ۱۹۴۳ و۱۹۴۴ نیروهای آلمانی به هنگام ترک این سرزمین همه آنچه از تخریب نیروهای شوروی بجا مانده بود را کاملا” نابود کردند. در زمان اشغال این کشور توسط نازی ها بسیاری از اکراینی ها از جمله ۵/۱ میلیون نفر یهودی کشته شدند. که بسیاری از آنها در ملاء عام در سایت هایی همانند سایت باب ین در خارج از کی یف تیر باران شدند. با این همه مبارزات چریکی حتی پس از خروج آلمان ها حتی تا سال ۱۹۵۳ بر ضد شوروی را ادامه دادند.
در طی و بعد از جنگ جهانی دوم چند تغییرات عمده ارضی در اکراین رخ داده است. در جنوب غربی منطقه جنوبی بسارابیا، در سال ۱۹۴۰ از رومانی جدا و به اکراین الحاق و بخش شمالی بوکووینا و بسارابیا نیز به عنوان گالیسیای شرقی نامیده شد.همچنین منطقه لیویو ، به طور رسمی از لهستان در سال ۱۹۴۵ و همچنین منطقه ترنس کارپاتین[۱۸]که بخشی از چکسلواکی سابق بود در سال ۱۹۴۵ به اکراین واگذار شد، در نتیجه با تکمیل فرایند الحاق این سرزمین ها به خاک اکراین که آن زمان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود در قالب جمهوری سوسیالیستی اکراین متحد شدند. پس از مرگ استالین در سال ۱۹۵۳ خروشچف به قدرت رسید وی که خود متولد اکراین بود نسبت به اسلاف خویش اهمیت بیشتری به اکراینی ها می داد و در سال ۱۹۵۴ شبه جزیره کریمه را به اکراین ضمیمه نمود.
۱-۲-۴ ) یک ملت مستقل
با شروع اصلاحات گورباچف[۱۹] و تضعیف ساختارهای قدرت حکمرانی در اتحاد جماهیر شوروی ، اکراین نیز مانند دیگر جمهوری ها در ۲۴ آگوست ۱۹۹۱ اعلام استقلال کرد. پارلمان آن کشور عضو یت آن را در کشورهای مستقل مشترک المنافع تائید نمود.در دسامبر ۱۹۹۱ لئونید کراوچک اولین رئیس جمهور این کشور شد و در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری که در سال ۱۹۹۴ برگزار شد از لئونید کوچما که نخست وزیر بود شکست خورد.
کوچما با اجرای اصلاحات و ایجاد اقتصاد بازار می خواست به اقتصاد اکراین سرو سامان دهد، اما نا کار آمدی شرکت های دولتی وسلطه شرکت های بزرگ بر اقتصادی بر آن کشور و سوء مدیریت نتوانست وضعیت اقتصادی اکراین را بهبود ببخشد و حتی بدتر نیز شد.در عرصه سیاسی نیز کشور با معضلات عمده ای مواجه شد در حالیکه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اکراین دارای سومین زراد خانه سلاح های هسته ای بود با تصویب وامضای پیمان کاهش سلاح های استراتژیک و همچنین امضای پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای در ۱۹۹۴بخش اعظمی از این سلاح ها را به روسیه انتقال وبخشی را نابود کرد ودر عوض روسیه متعهد شد که سوخت نیروگاه های هسته ای آن کشور را تامین نماید.اصلاحات اقتصادی و همکاری در خلع سلاح به این کشور در به دست آوردن وام ومساعدت های کشورهای غربی کمک شایان وقابل توجهی نمود.
اما تنش با روسیه بر سر شبه جزیره کریمه همچنان باقی ماند،در سال ۱۹۹۵ با تهدید به جدایی از سوی اکثریت روس تبار ، اکراین به این جمهوری خودمختاری اعطا نمود ولی بعنوان جزیی از اکراین باقی ماند.از موضوعات متنازع فیه بین روسیه واکراین ،ناوگان دریایی شوروی سابق مستقر در دریای سیاه بود که بر اساس توافق اولیه چهار پنجم این ناوگان تحت کنترل روسیه قرار گرفت و در ۱۹۹۷ طی توافق با دولت اکراین مقرر شد که این ناوگان عظیم دریایی تحت کنترل روسیه به مدت ۲۰ سال در بندر سواستوپول حضور وپایگاه نظامی داشته باشد.
در انتخابات پارلمانی ۱۹۹۸ بعلت افزایش فقر و فساد گسترده در بین حاکمان و کاهش شدید تولید ناخالص ملی منجر به نارضایتی عمومی از دولت شد و باعث پیروزی کمونیست هادر این انتخابات گردید.لئونید کوچما در سال ۱۹۹۹ پس از شکست دادن نامزد کمونیست پترو سیمونکو[۲۰]، در دور دوم مجددا انتخاب شد و در دسامبر همان سال ویکتور یوشچنکو، رئیس بانک مرکزی و مدافع اصلاحات بازار آزاد را، به عنوان نخست وزیر انتخاب کرد. در آوریل سال ۲۰۰۰، رای دهندگان در رفراندوم تغییرات قانون اساسی که قدرت رئیس جمهور بر مجلس را افزایش می داد شرکت و اصلاحات در قانون اساسی را تایید نمودند.
در سپتامبر، ۲۰۰۰، روزنامه نگار مخالف دولت،موچکراکینگ[۲۱]به قتل رسید. هنگامی که نوارصوتی ضبط شده حاکی از دخالت کوچما در قتل او و دیگر سوء استفاده های وی از قدرت پس از آن پخش شد، پارلمان دست از پشتیبانی کوچما کشید و مخالفان با تظاهرات گسترده ای در اوایل سال ۲۰۰۱ خواستار استعفای وی شدند.و پارلمان رای به عزل نخست وزیر یوشچنکوداد.در انتخابات پارلمانی مارس ۲۰۰۲ حامیان یوشچنکو موفق به کسب یک چهارم کرسی های مجلس شدند ودر ماه نوامبر ویکتور یانوکویچ بعنوان نخست وزیر انتخاب شد.در دسامبر، ۲۰۰۳، دیوان عالی کشور حکم داد که لئونیدکوچما می تواند برای دور سوم در انتخابات شرکت کند ودرصورت پیروزی رئیس جمهور گردد. (روندی که در اکثریت کشورهای جداشده از شوروی سابق اجرای می شود)تا اینکه نوبت به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴رسید که این انتخابات نقطه عطفی در تاریخ معاصر اکراین است.
۱-۲-۵ ) انقلاب نارنجی
انقلاب نارنجی شامل سلسله اعتراضاتی است که از تاریخ نوامبر ۲۰۰۴ تا ژانویه ۲۰۰۵ میلادی در اکراین رخ داد.در انتخابات سال ۲۰۰۴ میلادی اکراین «ویکتور یوشچنکو» نخست وزیر سابق در دولت کوچما که خواستار روابط نزدیک تر با اتحادیه اروپا بود به همراه «ویکتور یانکویچ» رقابت کردند .ویکتوریانکویچ که نخست وزیر وقت و سیاستمدار طرفدار روسیه محسوب می شود و همیشه از حمایت های پوتین رئیس جمهور روسیه برخوردار بوده ،برنده این انتخابات اعلام شد.
اما بلافاصله بعد از پایان انتخابات ادعا شد که در انتخابات فسادهای گسترده مالی، ارعاب و تهدید رای دهندگان و تقلب مستقیم انجام گرفته است. در این فاصله زمانی کی‌یف پایتخت اکراین به کانون اعتراضات مردمی تبدیل شد و در سراسر کشور نیزانقلاب دمکراتیک با یک سری از نافرمانی‌های مدنی نمود پیدا کرد. دراین راستا که عمدتا"در بخش های مرکزی وغربی کشور تحصن و اعتصاب عمومی توسط جنبش‌هایی سازمان می‌یافتند انجام می شد به نتایج انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال ۲۰۰۴ اعتراض داشتند.مسموم شدن یوشچنکو در جریان مبارزات انتخاباتی و احتمال دست داشتن یانوکوویچ رقیب سرسخت یوشچنکو در این قضیه آتش انقلاب نارنجی اکراین را برافروخت. پس از ۶۰ روز تظاهرات حامیان یوشچنکو، مجلس این کشور نتیجه انتخابات را مخدوش و ملغی اعلام کرد و با برگزاری دوباره انتخابات که زیر نظارت موشکافانه ناظران داخلی و بین‌المللی بود، این بار ویکتور یوشچنکو با کسب ۵۲ درصد آرا قدرت را در دست گرفت. پارلمان نیز دست به اصلاح قانون اساسی زد و اختیارات رئیس جمهور را محدود تر ساخت. همچنین انتخاب نخست وزیر را مجددا” در اختیار پارلمان قرارداد.
خانم یولیا تیموشنکو اقتصاد دان و از رهبران انقلاب نارنجی و متحد یوشچنکو در جریان انتخابات سال ۲۰۰۴ محسوب می شد بعنوان نخست وزیرانتخاب شد. اما بواسطه چالش هائیکه با رئیس جمهور داشت ۷ ماه بعد به اتهام فساد اقتصادی و حمایت از حزب یانوکویچ ،ازنخست وزیری عزل شد. از سوی دیگر روسیه که طرفدار خود را در حکومت اکراین از دست داده بود .با بهره گرفتن از انحصار صادرات گاز فشار بر دولت طرفدار غرب را افزایش داد. شرکت گاز پروم روسیه اعلام کرد که دیگر حاضر نیست به قیمت سابق به اکراین گاز بفروشد وخواستار تجدید نظر و افزایش قیمت گاز صادراتی به آن کشور گردید.در ژانویه ۲۰۰۶ گازپروم عملا” شیر لوله های گاز رابست و اکراین و بخشی از اروپا را در زمستان سرد با چالش جدی روبرو ساخت.موضوع با میانجیگری کشورهای غربی و توافقات حاصله موقتا” حل و صادرات گاز به اکراین و اروپا از سر گرفته شد.
نقشه - درصد ارای یانکوویچ و یوشچنکو (نزدیک به غرب) در انتخابات سال [۲۲]۲۰۰۴
۱-۲-۶ ) انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶
الگوهای رای دادن در انتخابات سال ۲۰۰۶ میلادی، تغییر خاصی نسبت به سه دور انتخابات سال ۲۰۰۴ میلادی نداشته است؛ در آن زمان غرب حامی انقلاب نارنجی بود اما روسیه سخت مخالف آن بود.با این وجود، دو تفاوت نیز در نتایج این انتخابات به چشم می خورد؛ اول آن که رای ۴۴ درصدی ویکتور یوشچنکو در ۲۶ دسامبر سال ۲۰۰۴ میلادی در انتخابات سال ۲۰۰۶ تکرار نشد و حزب او تنها ۸/۲۸ درصد آرا را به خود اختصاص داد.دوم آن که میزان شرکت مردم در انتخابات سراسری اکراین، نسبت به سال ۲۰۰۴ میلادی کمتر شده بود. به طور سنتی، شرق اکراین نسبت به غرب این کشور همواره تعداد کمتری از رای دهندگان را دارد و همین اتفاق در سال ۲۰۰۶ میلادی نیز افتاد.این انتخابات، شکست بزرگی برای کمونیست هایی بود که در قعر لیست احزاب سیاسی با حداقل ۳ درصد از آرا، قرار داشتند. آنها که در سال ۱۹۹۸ میلادی ۱۲۰ کرسی در اختیار داشتند، در سال ۲۰۰۶ میلادی مجبور شدند تنها به ۲۰ کرسی قناعت کنند.
از میان احزاب،۳ حزب را می توان بازیگران اصلی به شمار آورد. یکی حزب مناطق بود، دیگری حزب اکراین ما و حزب سوم نیز به یولیا تیموشنکو تعلق داشت. هر ائتلافی در پارلمان باید از میان دو حزب از این سه حزب شکل می گرفت. از آن جا که ویکتور یوشچنکو رهبر افتخاری حزب اکراین ما به شمار می آمد، حزب او قاعدتا یک پای ائتلاف را تشکیل می داد.اما ائتلاف های محتمل در انتخابات، حالتی دوگانه داشتند. اکراین ما در کنار تیموشنکو و یا اکراین ما در کنار حزب مناطق. احتمال زیادی وجود داشت که ائتلاف جدید پارلمانی اکراین که قرار است کار تشکیل دولت و تعیین نخست وزیر را برعهده داشته باشد، از تیم جدید اکراین ما در کنار تیموشنکو و نیز سوسیالیست ها تشکیل شود، زیرا تیموشنکو با حرارت بسیار برای یک ائتلاف نارنجی تبلیغ کرده و نسبت به خطرات هرگونه اتحاد با یانوکوویچ هشدار داده بود. دو عامل نشان می دهند که چرا ائتلاف نارنجی اکراین، دوباره باید شکل بگیرد. اول آنکه اتحاد با حزب مناطق، نوعی خودکشی سیاسی برای یوشچنکو به شمار می آمد؛ زیرا به مثابه خیانت به انقلاب نارنجی بود و موجب کاهش شدید حامیان یوشچنکو می شد. حتی در سپتامبر سال ۲۰۰۵ میلادی نیز که حزب اکراین ما یک تفاهم نامه استراتژیک را با حزب مناطق به امضا رساند، محبوبیت حزب اکراین ما به شدت نزول کرد و البته خود یوشچنکو نیز در ژانویه ۲۰۰۶ میلادی از پذیرش آن سرباز زد.
در زمان برگزاری انتخابات سال ۲۰۰۶ میلادی نیز حزب مناطق همچنان مشروعیت انقلاب نارنجی را رد می کرد و آن را یک کودتای غیرقانونی می دانست. حزب مناطق اکراین، حامی اصلاحات اقتصادی بود زیرا الیگارشی[۲۳] ها و مردان عرصه تجارت، این حزب را اشباع کرده اند. با وجود این حزب مناطق در سال ۲۰۰۵ میلادی علیه به تصویب رسیدن سازمان تجارت جهانی رای داد. حزب مناطق با عضویت در ناتو مخالف بود و خواهان عضویت کامل اکراین در حلقه اقتصادی مشترک دوره پس از شوروی سابق شده است. این حزب در عین حال، معتقد است زبان روسی باید به عنوان دومین زبان رسمی این کشور شناخته شود.
از سویی چنین اتحادی پیام اشتباهی را به اتحادیه اروپا و ناتو می فرستاد و این طور القا می کرد که انقلاب نارنجی در حال عقب نشینی است. اتحادیه اروپا در آن زمان نیز موضعی خنثی نسبت به اکراین داشت و اگر اتحاد یوشچنکو با حزب مناطق شکل می گرفت چنین حالتی به شدت تقویت می شد و گروه هایی از اتحادیه اروپا که مواضع آنها علیه اکراین است، استدلال های بیشتری برای ادعاهای خود می یافتند. اتحاد با حزبی که با عضویت اکراین در ناتو مخالف است در عین حال ممکن بود منجر به عقب افتادن ارائه پیشنهاد ناتو به اکراین برای عضویت در این سازمان در سال ۲۰۰۶ میلادی شود.
قرارگرفتن حزب یولیا تیموشنکو در مقام دومین حزبی که بیشترین آرا را به خود اختصاص داده بود نیز در صحنه سیاسی اکراین از اهمیت زیادی برخوردار بود. تیموشنکو توانسته بود در فاصله انتخابات سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ میلادی، تعداد آرای حزب خود را چهار برابر کند و خود را در موقعیت خوبی برای قدرت گرفتن قرار دهد. برعکس، حزب اکراین ما کرسی های کمتری را نسبت به سال ۲۰۰۲ میلادی به دست آورده و شرایط مطلوبی نداشت.اما چرا حزب اکراین ما که رهبر افتخاری آن رییس جمهور اکراین هم بود و با خواست مردم به پیروزی رسید، در این انتخابات موفق نبود؟ پاسخ این است که ویکتور یوشچنکو رییس جمهوری بوده که از تاکتیک انتحاری استفاده کرده است. او در سال ۲۰۰۵ میلادی اشتباهات فراوانی مرتکب شد که از جمله آنها کنار گذاشتن دولت تیموشنکو و دوپاره کردن اردوی انقلاب نارنجی بود. او که تفاهم نامه ای را با ویکتور یانوکوویچ به امضا رسانده بود، در جریان دعوا بر سر قیمت گاز روسیه نتوانست موفق ظاهر شود. او هم چنین مانع از انجام تحقیقات لازم در خصوص اتهاماتی شد که علیه برخی مقامات بلندپایه اکراینی وجود داشت. یوشچنکو در عین حال نتوانست به دنبال کسب قدرت و اختیاراتش از آنها برای گسترش نفوذ دولت در مناطق مختلف اکراین استفاده کند.
این اشتباهات منجر به اعتراض به انقلاب نارنجی شد و عملا به حزب تیموشنکو کمک کرد شرایط بهتری در انتخابات بیابد. به نظر می رسید که حزب اکراین ما به نوعی در مقابل رای دهندگان به انقلاب نارنجی قرار گرفته و از موضعی بالا به آنها نگاه می کرد و یوشچنکو نیز خود هدف انتقادات شدیدی قرار داشت. عده ای از مقامات ارشد تجاری اکراین که در سپتامبر سال ۲۰۰۵ میلادی اتهامات فساد مالی علیه آنها مطرح شد نیز در مقابل درخواست هایی که برای استعفای آنها از حزب اکراین ما مطرح می شد، ایستادگی کردند و به هشدار یوشچنکو توجهی نکردند ولی مجموعه این شرایط، کاملا به ضرر یوشچنکو تمام شد و حتی حزب اکراین ما نتوانست به یک حزب یک دست و حامی رییس جمهور تبدیل شود.یوشچنکو در واقع از درک مهمترین عامل بروز انقلاب نارنجی ناتوان مانده بود. فساد گسترده مالی و بی عدالتی در میان مقامات ارشد اکراین، عاملی بود که مردم این کشور را به ایجاد یک تغییر بزرگ و انقلاب نارنجی سوق داد؛ اما به تدریج با مشاهده بی توجهی یوشچنکو به این موضوع، افکار عمومی نیز اعتماد خود به رییس جمهور را از دست دادند.
با این وجود انتقادات گسترده ای که از عملکرد ویکتور یوشچنکو و دولت او ابراز می شود هم باعث نشد که مردم اکراین کاملا به بازگشت یانوکوویچ به قدرت تمایل داشته باشند. هرچه باشد یانوکوویچ مواضعی بسیار نزدیک به روسیه داشت و اکراینی ها کاملا نسبت به روسیه در موضع احتیاط قرار داشتند.
در ژانویه ۲۰۰۹، شرکت گازپروم روسیه دوباره صادرات گاز طبیعی به اکراین را قطع کرد. با اینکه در سال ۲۰۰۶ نیز روسیه از این ابزار برای تحت فشار قراردادن مخالفانش استفاده کرده بود این بار اروپا را نیز دچار چالش جدی نمود.بعد از سه هفته چانه زنی مقامات اکراینی و اتحادیه اروپا با توافقاتی که انجام گرفت و افزایش قیمت گاز صادراتی به اکراین جریان صادرات گاز ار سر گرفته شد. و این افزایش قیمت انرژی فشار مضاعفی بر توده های مردم وارد کرد و موجبات نارضایتی از حکومت وقت طرفدار غرب را در کنار سایر مسایل از جمله سوء مدیریت و فساد گسترده و رکود اقتصادی، فراهم نمود.
۱-۲-۷ )انتخابات ۲۰۱۰[۲۴]
در انتخابات ریاست جمهوری در ژانویه ۲۰۱۰ هیچ یک از نامزدها نتوانستند اکثریت آرا را بدست آوردند. در این دور ویکتور یانوکویچ نفر اول و یولیا تیموشنکو نفر دوم شد.بیشترین آرای یانوکویچ از مناطق عمدتا” روسی زبان ساکن ایالت های شرقی وجنوبی بود.وبیشترآرای تیموشنکو نیز از مناطق اکراینی زبان ساکن در بخش های مرکزی و غربی بدست آمد.
پس از تشکیل دولت ائتلافی توسط یانوکویچ وی توانست بعد از ۶ سال به مسند قدرت برگردد. مدودف رئیس جمهور وقت روسیه این پیروزی را به یانوکویچ تبریک و مراتب خرسندی خود را اعلام کرد.روابط حسنه اکراین و روسیه مجددا” در ماه آوریل برقرار و با حضور نظامی روسیه در پایگاه نیروی دریایی سواستوپول تا ۲۰۴۲ موافقت شد.دولت عنوان نمود که این موافقت در قبال تخفیف قیمت گاز وارداتی از روسیه صورت گرفته است. اما در سال ۲۰۱۲ مشخص شد که روسیه قیمت گاز را پائین نیاورده است. از سوی دیگر بعد از انتخابات ۲۰۰۴ و روی کار آمدن طرفداران غرب که مقدمات الحاق اکراین به اتحادیه فراهم شده بود دولت جدید طرفدار روسیه این توافقات را ملغی اعلام نمود.
یانوکویچ در اکتبر ۲۰۱۱ تیموشنکو رقیب سرسخت سیاسی خود و تنی چند از اعضای دولت سابق را به اتهام فساد و سوء استفاده از قدرت دستگیر و روانه زندانی نمود.این عمل واکنش کمیسر عالی اتحادیه اروپا را بدنبال داشت.در طول سال ۲۰۱۲ داستان تکراری وحربه همیشگی مشکلات انتقال گاز طبیعی از روسیه به اروپا مجددا” از سوی روسها مطرح شدو این بار بهانه هزینه ترانزیت گاز از خاک اکراین به اروپا و… را عنوان و اعلام کردند روسیه در صدد است بخش عمده صادرات گاز به اروپا را ازطریق خاک بلاروس انجام دهد و خط لوله بلاروس را جایگزین خط لوله انتقال گاز از خاک اکراین بنماید، و هم چنین وارادات پنیر از اکراین را تحریم نمود که مشکلات عمده ای را متوجه صادر کنندگان و تولید کنندگان کرد.یانوکویچ در ادامه خوش خدمتی ها به روسیه لایحه رسمیت یافتن زبان رسمی بجای زبان اکراینی در مناطق روس زبان نشین تصویب را نمود که این موضوع از سوی اپوزیسیون محکوم و آن را طرحی در راستای افزایش نفوذ روسیه در اکراین عنوان نمودند .
در اکتبر، ۲۰۱۲، درانتخابات پارلمانی حزب مناطق به رهبری یانوکویچ موفق به کسب اکثریت کرسی ها پارلمان شد. این انتخابات مورد اعتراض مخالفان دولت واقع و عنوان شد که در انتخابات و شمارش آرا تقلب صورت گرفته و دولت به مهندسی انتخابات دست زده آرای احزاب مخالف را سرقت کرده است و مشروعیت نتیجه انتخابات هم از سوی مخالفان وهم از سوی اتحادیه اروپا زیر سوال رفت . حزب مناطق با ائتلاف به معرفی کابینه اقدام و آزارف به سمت نخست وزیر انتخاب گردید.
نقشه موقعیت شهرهای زیروبالای یک میلیون نفر همراه با طیف طرفداران یانکویچ[۲۵](طرفداران روسیه) و تیموشنکو(طرفداران غرب) در انتخابات سال ۲۰۱۰
۱-۲-۸ ) بازگشت انقلاب وشروع بحران اکراین درسال ۲۰۱۳
نقطه شروع بحران اکراین به این صورت بود که در ۲۱ نوامبر ۲۰۱۳ رئیس جمهور ویکتور یانوکویچ اعلام کردکه کی یف مراحل انعقاد یک توافق تجاری با اتحادیه اروپا را رها کرده وحاضر به امضای آن نیست و در مقابل با روسیه یک موافقت نامه تجاری را امضا خواهد کرد. در پی این خبر نا آرامی هایی در پایتخت شروع شد و از ۳۰ نوامبراین نا آرامی ها با چاشنی خشونت همراه شد.
سرویس بین المللی باشگاه خبر نگاران به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی رویدادهای مهم در بحران سیاسی اکراین را به شرح زیر اعلام کرده است[۲۶]
۲۱ نوامبر سال ۲۰۱۳ میلادی :دولت “ویکتور یانوکوویچ” رئیس جمهوری اکراین رد توافقنامه تقویت مناسبات با اتحادیه اروپا و در عوض تلاش برای برقراری همکاری نزدیک تر با روسیه را اعلام کرد.معترضان به خیابان ها آمدند.
۳۰ نوامبر :تصاویر معترضان که با باتوم های پلیس خونین شده بودند به سرعت منتشر و موجب جلب حمایت مردم از تظاهرات شد.
۱ دسامبر :حدود ۳۰۰ هزار معترض در میدان استقلال کی یف جمع شدند که بزرگترین تجمع از زمان انقلاب نارنجی در سال ۲۰۰۴ میلادی تاکنون بود.فعالان ساختمان شهرداری کی یف را تصرف کردند.
۲۲ ژانویه سال ۲۰۱۴ میلادی : سه معترض در درگیری های میان پلیس و تظاهرکنندگانی که سنگر درست می کردند ، کشته شدند.
۲۸ ژانویه :نخست وزیر اکراین استعفا و پارلمان قوانین شدید ضد اعتراضات را که موجب خشونت شده بود لغو کرد.
۱۶ فوریه :فعالان مخالف در ازای آزادی ۲۳۴ معترض بازداشت شده به تصرف ساختمان شهرداری کی یف پایان دادند.
۱۸ فوریه : معترضان به صفوف پلیس حمله کردند و پس از اینکه پارلمان مانع اصلاح قانون اساسی در زمینه محدود کردن اختیارات رئیس جمهور شد در مقابل پارلمان آتش به پا کردند نیروهای پلیس ضد شورش با توسل به خشونت سعی کرد معترضان را از میدان استقلال عقب برانند.در این درگیری ها دست کم ۲۶ نفر کشته و صدها نفر زخمی شدند.
۲۰ فوریه: ساعاتی پس از اعلام آتش بس ، خشونت و درگیری میان معترضان و نیروهای پلیس ضد شورش از سر گرفته شد.بیش از ۸۰ نفر از جمله شمار زیادی از معترضان به ضرب گلوله کشته شدند.
۲۱ فوریه :رهبران معترضان و یانوکوویچ بر اساس طرحی به میانجیگری اروپا درباره تشکیل دولت جدید و برگزاری انتخابات زود هنگام توافق کردند.پارلمان اختیارات رئیس جمهوری را کاهش و به آزادی یولیا تیموشنکو رقیبش از زندان رای داد.یانوکوویچ پس از اینکه معترضان کنترل کی یف را به دست گرفتند از پایتخت فرار کرد.
۲۲ فوریه : پارلمان اکراین به برکناری یانوکوویچ و برگزاری انتخابات جدید رای داد.تیموشنکو آزاد شد و در حضور دهها هزار نفر در میدان استقلال سخنرانی کرد.
۲۳ فوریه :پارلمان اکراین اختیارات رئیس جمهوری را به “الکساندر تورچینوف” رئیس جدید پارلمان و متحد تیموشنکو واگذار کرد.مقامات جدید اکراین برای جلوگیری از بروز مشکلات مالی ازغرب درخواست وام کردند.معترضان هوادار روسیه تظاهرات بر ضد مقامات جدید اکراین را در کریمه محل استقرار پایگاه اصلی نیروی دریایی روسیه آغاز کردند.
۲۴ فوریه : دولت موقت اکراین حکم توقیف یانوکوویچ را صادر کرد. دیمیتری مدودف نخست وزیر روسیه مقامات جدید اکراین را به سخره گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




۱ـ دفاع در مورد راهزنی در راه ها و شوارع و سرقت با اسلحه
ماده ۶۵۳ قانون مجازات اسلامی ( تعزیرات ) مصوب خرداد ماه ۱۳۷۵ مقرر می دارد : « هرکس در راه ها و شوارع به نحوی از انحاء مرتکب راهزنی شود، در صورتی که عنوان محارب بر او صادق نباشد ، به سه تا پانزده سال حبس و شلاق تا (۷۴) ضربه محکوم می شود ».
شرط اصلی این ماده ارتکاب به سرقت در طرق و شوارع به صورت راهزنی، یعنی کمین کردن در طرق و شوارع و تهاجم علنی به عابران و اخذ مال آنهاست. منظور از طرق، راه های عادی، اعم از پیاده رو و ماشین رو ـ و مقصود از شوارع، راه های بزرگتری است که راه های کوچک از آن منعشب می گردد. قتل راهزن در حکم دفاع مشروع است.
ارتکاب هرگونه عملی برای تعقیب افراد مزبور، در صورتی که ارتکاب عملی به امر آمر قانونی باشد و خلاف شرع نباشد، در اجرای بند ۱ ماده ۵۶ قانون مجازات اسلامی از عوامل موجهه جرم تلقی شده، جرم محسوب نمی شود، و در عین حال، طبق ماده ۶۲ قانون اخیرالذکر مقاومت این قبیل بزهکاران در مقابل قوای تأمینی و انتظامی در مواقعی که مشغول انجام وظیفه خود باشند نیز تحت شرایطی دفاع محسوب نمی شود. ولی هرگاه قوای مزبور از حدود وظیفه خود خارج شوند و حسب ادله و قرائن موجود خوف آن باشد که عملیات آنان موجب قتل یا جرح یا تعرض به عرض یا ناموس گردد، در این صورت دفاع جایز است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲ـ دفاع در مقابل سارق مسلح در غیر راه ها و شوارع
ماده ۶۵۱ قانون مجازات اسلامی ( تعزیرات ) مقرر می دارد : « هرگاه سرقت جامع شرایط حد نباشد، ولی مقرون به تمام پنج شرط ذیل باشد، مرتکب از پنج تا بیست سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می گردد :
۱ـ سرقت در شب واقع شده باشد.
۲ـ سارقین دو نفر یا بیشتر باشند.
۳ـ یک یا چند نفر از آنها حامل سلاح ظاهر یا مخفی بوده باشند.
۴ـ از دیوار بالا رفته یا حرز را شکسته یا کلید ساختگی به کار برده یا اینکه عنوان یا لباس مستخدم دولت را اختیار کرده یا برخلاف حقیقت خود را مأمور دولتی قلمداد کرده یا در جایی که محل سکنی یا مهیا برای سکنی یا توابع آن است، سرقت کرده باشند.
۵ ـ در ضمن سرقت کسی را آزار یا تهدید کرده باشند ».
در اینجا نیز قتل سارق در حکم دفاع مشروع تلقی می شود و مسؤولیت منتفی است. طبق تبصره ۱ ماده واحده لایحه راجع به تشدید مجازات سارقین مسلح که وارد منزل یا مسکن اشخاص بشوند مصوب نهم تیرماه ۱۳۳۳، در صورتی که ساکنان محل مزبور در مقام مدافعه از مال یا جان یا ناموس و یا جلوگیری از بردن مال در محل سرقت مرتکب قتل یا جرح و یا ضرب سارق بشوند، از مجازات معاف خواهند بود ؛ و همچنین اگر متهم یا متهمان به اخطار مأموران انتظامی تسلیم نشوند و در نتیجه فرار آنها و تیراندازی مأموران، مجروح یا مقتول گردند، مأموران انتظامی از مجازات معاف اند. به موجب تبصره ۱ ماده ۲۴ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۱ چناچه تیراندازی هر نظامی مطابق مقررات صورت گرفته باشد مرتکب از مجازات و پرداخت دیه معاف خواهد بود و در صورتی که مقتول یا مجروح مقصر و یا مهدورالدم نباشد دیه از بیت المال پرداخت خواهد شد.
گفتار سوم : ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵
از جمله جرایمی که قانون ایران آن را معاف از مجازات دانسته، جرم ماده ۱۷۹ قانون مجازات عمومی (۱۳۵۲) که عبارت است از : « هرگاه شوهری زن خود را با مرد اجنبی در یک فراش یا در حالیکه که به منزله وجود در یک فراش است مشاهده کند و مرتکب قتل یا جرح یا ضرب یکی از آنها یا هردو شود معاف از مجازات است و یا هرگاه کسی به طریق مزبور دختر یا خواهر خود را با مرد اجنبی ببیند و در حقیقت هم علقه زوجیت بین آنها نباشد و مرتکب قتل شود از یک تا شش ماه به حبس تأدیبی محکوم خواهد شد و اگر در مورد قسمت اخیر این ماده مرتکب جرح یا ضرب شود به حبس تأدیبی از یازده روز تا دو ماه محکوم می شود. » به نظر می رسد از شق دوم ماده ۳۲۴ قانون جزای فرانسه مصوب ۱۸۱۰ اقتباس و با اصلاحات و اضافاتی تصویب شده است[۱۳۴]؛ این مقررات در قوانین مملکت ما همانطور که برخی از حقوقدانان نیز صحیحاً اشاره کرده اند الهامی از روش های پدرسالاری و اصول سنتی جامعه ماست که به مردان اجازه فوق العاده بود. جای هیچگونه شک و تردیدی نیست که مردی که زن خود را با مرد اجنبی در یک فراش ببیند، از فرط ناراحتی و عصبانیت دچار جنون خواهد شد و بمناسبت همین جنون مستحق معافیت از مجازات یا تخفیف مجازات است. ولی این عصبانیت و جنون مختص به شوهر نیست. زنان که از نظر رقت احساس و داشتن اعصاب ظریف از مردان حساس ترند نیز دچار همین حالت خواهند شد. منطق صحیح و عدالت حکم می کند نظیر همین اجازه نیز به زن داده شود. تفاوت بین زن و مرد و ایجاد اختلاف در این مورد در شأن جامعه متمدن نیست به همین جهت ما نیز نظیر برخی از حقوقدانان معتقدیم که باید ماده یاد شده اصلاح گردد و به جای آن مقرراتی وضع گردد که هر زن یا مردی که همسر خود را در حالت خیانت مشاهده کنند و بعلت ناراحتی های حاصله مرتکب جرم شوند، از کیفیات تخفیف مجازات بهره مند شوند در هر حال هنوز چنین مقرراتی وضع نگردیده. هدف قانونگذار از تصویب این ماده تدوین و اجرای حکم کیفری فقهی و شرعی نبوده است و لذا اصطلاحات خاص فقهی را به کار نگرفته و حتی در مورد معاف بودن شوهر از مجازات، در صورت قتل زن، احراز تمکین زن را شرط ندانسته بلکه صرف مشاهده حالت « در یک فراش بودن زن با مرد اجنبی » را کافی برای قابل مجازات نبودن اقدام به قتل از سوی شوهر دانسته است ؛ بخصوص که قانون مجازات سال ۱۳۰۴ در آغاز تصریح می کند که هدف این قانون وضع قواعد عرفی برای حفظ نظام مملکت است و مقصود اجرای حدود و تعزیرات شرعی نیست.
در خصوص مبنا و فلسفه حکم ماده ۱۷۹ قانون مجازات عمومی و نظیر آن در قانون جزای فرانسه و برخی کشورهای دیگر دو نظر وجود دارد :
برخی آن را از مصادیق دفاع مشروع می دانند و معتقدند چون عمل ارتکابی شوهر در مقام دفاع از عرض و ناموس، از مجازات می باشد ؛ این معنا در جایی که زن ممتنع از عمل زنا باشد و مرد اجنبی به عنف و زور بخواهد با زن عمل نامشروع انجام دهد و در آن حال شوهر برسد و برای دفع مرد اجنبی و حفظ عرض و ناموس ناگزیر مرتکب قتل او شود صادق و با تعریف دفاع مشروع منطبق می باشد ؛ ولی دایره حکم ماده ۱۷۹ وسیع تر است و قتل مرد و حتی زن را در صورت تمکین و رضایت زن نیز مشمول معافیت می داند ؛ البته برخی مفهوم دفاع مشروع را توسعه داده و شامل موردی که شخص به خاطر هتک حریم عرض و ناموسش اقدام به قتل می کند، می دانند ؛ ولو اینکه هتک ناموس همراه با عمل مادی زور و اکراه نباشد.[۱۳۵] و بعضی هم با تقسیم دفاع مشروع به دفاع مشروع خاص و دفاع مشروع عام اقدام به این نوع قتل را از مصادیق دفاع مشروع عام که هدف آن دفع منکر و صیانت اخلاق و نظم و امنیت جامعه است، دانسته اند.[۱۳۶] به نظر عدّه ای مبنای وجود ماده ۱۷۹ نه دفاع مشروع، بلکه تحریک و تهییج روحی مرتکب و در واقع خروج او از حالت عادی تفکر و تعقل و امکان تصمیم گیری صحیح به خاطر مواجه شدن با حالت مذکور در ماده است و همین حالت تهییج و تغییر وضعیت روحی است که او را از مجازات جرم ارتکابی معاف می نماید[۱۳۷]؛ و به همین جهت ماده ۱۷۹ در ردیف مربوط به دفاع مشروع ذکر نشده. البته در قانون مجازات عمومی سابق جز همین مورد ماده ۱۷۹، مشخصاً در جای دیگر جرایم ارتکابی در اثر تحریک و تهییج روحی، معاف شناخته نشده است ؛ ولی به طور کلی این امر را می توان از کیفیات مخففه و موجب تخفیف مجازات دانست. بند ۳ ماده ۴۵ قانون مجازات عمومی سابق، اصلاحی سال ۱۳۵۲: « اوضاع و احوال خاصی که متهم تحت تأثیر آنها مرتکب جرم شده است، از قبیل رفتار و گفتار تحریک آمیز مجنی علیه یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم » را از موجبات تخفیف مجازات دانسته است. همین بند هم اکنون نیز به عنوان بند ۳ ماده ۲۲ قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۰ معتبر است؛ ولی فقط در ارتباط با مجازاتهای تعزیری و بازدارنده است و به جرایمی که مجازات قصاص و حد و دیه دارند، قابل تسری نیست. به توضیح ماده ۱۷۹ و شرایط پیش بینی شده در آن می پردازیم. برای اینکه شوهر بتواند از کیفیات مندرج در این ماده استفاده کند وجود و تحقق سه شرط ضروری است :
اولاً ـ با توجه به صراحت ماده مزبور چنین معافیتی فقط منحصر به « شوهر » است که به هنگام ارتکاب جرم واجد این صفت شوهری باشد. بنابراین هرگاه نامزد و یا شوهر سابق که عیال خود را مطلقه کرده، حتی در زمان عده، مرتکب قتل یا ضرب یا جرح شوند، از مجازات معاف نخواهند بود.
ثانیاً ـ شوهر باید زن خویش و مرد اجنبی را در یک فراش و یا در حالیکه در حکم یک فراش است مشاهده کند و مرتکب قتل و ضرب و جرح گردد. بنابراین هرگاه زن و مرد اجنبی در چنین حالتی نباشند، و مثلاً در یک رستوران مشغول صرف غذا باشند و یا در پارکی به گردش مشغول باشند، شوهر مجاز به ارتکاب جرم نیست. ماده مزبور صراحت دارد که آنان باید در یک فراش و یا در حالی باشند که به منزله یک فراش است. در قسمت دیگر این ماده تصریح شده « هرگاه دختر یا خواهر خود را با مرد اجنبی در یک فراش … » ولی حکم قانون در مورد شوهر یا زنی است که شوهر ندارد یعنی اگر دختر یا خواهر شخصی شوهر داشته باشد ولی پدر یا برادر با کیفیتی که در قانون گفته شده آنها را بکشد مجازات او یک تا شش ماه حبس تأدیبی نیست بلکه قاتل را به استناد ماده ۱۷۰ معروف اعدام خواهند کرد.[۱۳۸]
ثالثاً ـ برای معافیت از مجازات لازم است که شوهر دفعتاً واحده و ناگهانی با چنین حالتی مواجهه گردد و در همان حال مرتکب جرم شود تا بتوانند از مقررات معافیت از مجازات استفاده نماید. بنابراین هرگاه شوهری با اطلاع قبلی متوجه حصول موقعیت گردد و یا آنکه خود زمینه سازی نماید تا آنان را غافلگیر نماید، چنین مقدماتی امتیازات ماده مزبور را از بین می برد.
قانونگذار در ماده ۶۳۰ قتل مرد اجنبی در حال ارتکاب زنا با زن شوهردار و همچنین قتل زن را در صورت تمکین به این عمل از سوی شوهر مجاز دانسته و به او اجازه داده که به قتل یا ضرب و جرح آنان اقدام نماید. در واقع می توان گفت از نظر قانونگذار، زن و مرد مرتکب این عمل نامشروع در این حالت مستحق و مستوجب قتل اند و شوهر می تواند خود تصمیم به قتل گرفته و آن را اجرا نماید و طبعاً چون عمل او مجاز بوده، مجازاتی نیز در پی نخواهد داشت. شرط مجاز بودن این قتل این است که اولاً: مرد، زن خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند ؛ بنابراین اگر شاهد زنای زن دیگری ولو خواهر، دختر یا مادر خود با مرد اجنبی باشد، مجاز به قتل و حتی ضرب و جرح نیست و در صورت ارتکاب قصاص خواهد شد؛ چنانکه طبق ماده ۱۷۹ قانون مجازات عمومی سابق نیز، اگر کسی دختر یا خواهر خود را با مرد اجنبی در یک فراش ببیند و مرتکب قتل شود، از یک تا شش ماه حبس محکوم خواهد شد؛ یعنی در واقع از تخفیف فوق العاده ای برخوردار است.[۱۳۹]
ثانیاً : باید در حال زنا ببیند؛ یعنی عمل زنا محقق باشد تا قتل مجاز محسوب گردد. و طبیعتاً برای اینکه قاتل از مجازات معاف باشد، باید بتواند وقوع عمل زنا را ثابت کند ؛ یعنی از لحاظ ماهوی و تکلیف فردی همین که شوهر زن و مرد را در حال زنا مشاهده کرد و به انجام عمل زنا مطمئن شد می تواند به قتل اقدام نماید؛ ولی برای اینکه دادگاه عمل ارتکابی او را مجاز اعلام نموده و از مجازات معافش نماید، باید زنا را ثابت کند که با توجه به منتفی بودن اقرار به لحاظ کشته شدن زانی یا زانیه یا بوسیله شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل و یا دو زن عادل که شاهد زنا بودند، طبق ماده ۷۴ قانون مجازات اسلامی یا طبق ماده ۱۰۵ قانون مزبور با علم قاضی ثابت می شود، ولی به هر حال بدون ثبوت زنا قتل مجاز نیست و بدون اثبات آن در دادگاه مرتکب از مجازات آن معاف نخواهد بود.
ثالثاً : قتل باید در حین مشاهده عمل زنا صورت گیرد؛ پس اگر مردی از طریق دیگر اطمینان حاصل نماید که زنش با مرد اجنبی ارتباط نامشروع برقرار کرده به استناد این ماده نمی تواند، مرد یا زن را به قتل برساند و از مجازات معاف باشد، مگر اینکه بتوان مورد را از مصادیق ماده ۲۲۶ قانون مجازات اسلامی دانست.
رابعاً : برای جواز قتل و معافیت از مجازات فرقی بین زنای محصنه و غیر محصنه نیست ؛ یعنی اگر زنا حتی زنای محصنه هم، که مجازات آن رجم است، محسوب نگردد ؛ مثلاً مرد اجنبی فاقد زن باشد و یا شرایط لازم برای احصان نسبت به زن ( هرچند شوهردار است ) جمع نباشد باز هم بنا به اطلاق ماده ۶۳۰، ارتکاب قتل جایز و موجب معافیت از مجازات است.
خامساً : با توجه به اطلاق ماده ۶۳۰ عصبانیت و تهییج و تحریک ناگهانی حاصل از مشاهده این وضع باشد، فرق نمی کند که شوهر به طور ناگهانی و اتفاقی با منظره ارتباط نامشروع زن خود با مرد اجنبی مواجه شود یا با توجه به اینکه قبلاً از رابطه زن اطلاع داشته و یا مشکوک بوده با سبق تصمیم و حتی تمهید و طرح نقشه قبلی و آماده کردن زمینه برای پی بردن به موضوع زن را با مرد اجنبی ببیند و به قتل اقدام نماید، در هر حال از مجازات معاف است؛اگر با توجه به ماده ۱۹۷ قانون مجازات عمومی با توجه به فلسفه وضع آن نتوان این قتل را مجاز و معاف دانست، چنانکه برخی از حقوقدانان گفته اند[۱۴۰] طبق ماده ۶۳۰ همانطور که گفته شد در هر حال قتل مجاز و موجب معافیت از مجازات است.[۱۴۱]
نتیجه گیری و پیشنهادها :
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی دفاع مشروع در حقوق جزایی ایران و اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی نگاشته شده است. وفق ماده ۶۱ قانون مجازات اسلامی دفاع از نفس یا عرض یا ناموس یا مال یا آزادی خود و دیگری در برابر هرگونه تجاوز فعلی یا خطر قریب الوقوع جایز است. آخرین مقررات دفاع مشروع در قوانین جزایی در ایران سال ۱۳۷۵ به تصویب رسید در زمان نگاشته شدن این پایان نامه لایحه جدید قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۰ نیز به تصویب رسیده اما هنوز به اجرا در نیامده که در این پژوهش به آن نیز توجه شده است. در بند ( ج ) ماده ۱ـ۳۱ اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی دفاع مشروع از جمله مبانی معافیت از مسؤولیت کیفری شناخته شده است. دفاع مشروع به عنوان یکی از علل معافیت از مسؤولیت کیفری در حقوق جزای بین الملل به حساب می آید، که علی رغم ارائه نظرات متفاوت از حقوقدانان و دانشمندان حقوق جزا در خصوص مبنای فلسفی این نهاد، فلسفه مشروعیت دفاع مشروع چه در حقوق جزای داخلی و چه در حقوق جزای بین الملل، نظریه اجرای حق می باشد. به عبارت دیگر، افراد در اثنای دفاع، در واقع حقی را اعمال می کنند که قانوناً استیفای آن بر عهده جامعه و دولت است اما چون دولت و نهادهای دولتی توانایی دفاع در مقابل چنین تجاوز نامشروعی را به هر دلیلی ندارند قانونگذار به اشخاص اجازه داده است که خودشان بر طبق شرایط مندرج در قانون از خودشان دفاع نمایند. در واقع در دفاع مشروع حقی وجود دارد مبنی بر اینکه جان، مال، عرض، ناموس و آزادی شهروندان بایستی از هرگونه تعرض غیر مجاز و نامشروع مصون بماند که این امر در وهله اول، بر عهده دولت و در وهله دوم و به صورت استثنایی بر عهده خود شهروندان است.
موضوع تجاوز، همچنان که در حقوق جزای داخلی در ماده ۶۱ ق.م.ا بطور صریح مورد اشاره مقنن قرار گرفته شامل تعرضات علیه نفس، عرض، ناموس، مال و آزادی تن خود یا دیگری می شود. در ماده ۳۱ اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی هم با توجه به اطلاق کلمه « خود » و تفسیر منطقی از این عبارت و با کمی مسامحه می توان گفت موضوع تعرض مانند حقوق جزای داخلی شامل تمام موارد فوق الذکر می شود.
شرط قریب الوقوع بودن یا فعلی بودن تجاوز در حقوق جزای ایران و اساسنامه دادگاه کیفری بطور صریح مورد اشاره قرار گرفته است. از مفاد مواد ۶۱ و ۶۲ و ۶۲۷ و ۶۲۸ چنین بر می آید که دفاع تنها در صورتی مشروع تلقی می گردد که در مقابل تجاوز غیر قانونی باشد. در اساسنامه مذکور نیز در بند ج ماده ۳۱ به وجود شرط غیر قانونی بودن تجاوز برای مورد قبول واقع شدن دفاع مشروع نیز اشاره شده است.
برای آنکه فرد بتواند از مقررات کیفیات موجهه و عدم مسؤولیت استفاده نماید دفاع باید شرایطی داشته باشد از جمله شرط ضرورت دفاع که در بند ج ماده ۱ـ۳۱ اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی نیز مثل حقوق جزای داخلی بند ۳ ماده ۶۱ قانون مجازات اسلامی یا ماده ۶۲۷ قانون مجازات اسلامی بطور ضمنی مورد اشاره قرار گرفته، ماده مصرحی وجود ندارد و با اصول کلی استناج می گردد. بنابراین دفاع باید تنها وسیله ممکن برای دفع تجاوز باشد. در صورتی که امکان فرار در چنین مواقعی وجود داشته باشد، توسل به دفاع، مشروع نخواهد بود و به اصل ضرورت دفاع خدشه وارد خواهد کرد. اگرچه دفاع مشروع حق است و فلسفه مشروعیت دفاع، اجرای حق می باشد و مقررات حقوق جزای داخلی ماده ۶۱ ق.م.ا و بند ج ماده ۳۱ اساسنامه دادگاه کیفری بر آن مبتنی است اما از آنجا که دفاع مشروع یک حکم استثنائی و خلاف اصل است بنابراین حکم خلاف اصل و استثنایی را باید مضیق و محدود تفسیر نمود
می توان با کمی تسامح اظهار نمود که مقنن در این خصوص نه تنها سکوت نکرده بلکه با کمی تأمل بیشتر در مواد قانون و محتوای آنها و تفسیر منطقی از آنها مثلاً از ماده ۶۲۷ ق.م.ا مصوب ۱۳۷۵ می توان گفت قانونگذار حکم مسأله را به طور ضمنی بیان کرده است. اما بهتر آن است که قانونگذار به طور صریح حکم این مسأله را مشخص نماید تا اختلاف نظرهایی که در این زمینه وجود دارد را برطرف نماید.
شرط تناسب دفاع با تجاوز هم در حقوق جزای داخلی و هم در اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی بند ج ماده ۳۱ صریحاً قید شده است.
در اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی دائمی به دفاع از « دیگری » اشاره کرده است اما هیچ قید و شرطی را برای دفاع از دیگری مقرر ننموده اما به نظر می رسد بتوان قید و شرط های مندرج در حقوق جزای داخلی را در حقوق جزای بین الملل با توجه به کلمه « به طور معقولی » در مواد ۲۱ و ۳۱ اساسنامه مذکور رعایت کرد.
جای هیچگونه شک و تردیدی نیست مردی که زن خود را با مرد اجنبی در یک فراش ببیند از فرط ناراحتی و عصبانیت دچار جنون خواهد شد و بمناسبت همین جنون مستحق معافیت از مجازات یا تخفیف مجازات است ولی این عصبانیت و جنون مختص به شوهر نیست. زنان که از نظر رقت احساس و داشتن اعصاب ظریف از مردان حساس ترند نیز دچار همین حالت خواهند شد منطق صحیح و عدالت حکم می کند نظیر همین اجازه نیز به زن داده شود. به همین جهت معتقدم که باید ماده ۶۳۰ ق.م.ا اصلاح گردد و به جای آن مقرراتی وضع گردد که هر زن یا مردی که همسر خود را در حالت خیانت مشاهده کنند و به علت ناراحتی های حاصله مرتکب جرم شوند، از کیفیات تخفیف مجازات بهره مند شوند.
دفاع مشروع نه تنها در مقررات حقوق جزای داخلی کشورهای مختلف پذیرفته شده بلکه در عرصه حقوق جزای بین الملل نیز در اساسنامه های محاکم کیفری بین المللی ـ صراحتاً یا تلویحاً ـ و یا در آرای و رویه های محاکم کیفری بین المللی پذیرفته شده است. مقررات مربوط به دفاع مشروع در حقوق جزای بین الملل تقریباً مشابه با حقوق جزای داخلی است اما به صورت دقیق، صریح و کامل مورد پیش بینی قرار نگرفته است. اگرچه قبلاً گفتیم که این ایرادات مربوط به شرایط دفاع مشروع در حقوق جزای بین الملل را می توان طبق مجوز صادره از اساسنامه های محاکم کیفری بین المللی ( مثلاً ماده ۲۱ اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی ۱۹۹۸ ) با رجوع به اصول عمومی حقوقی مندرج در نظام های حقوقی مختلف جهان جبران نمود، ولی عادلانه تر و مناسب تر این است و فنون و اصول حاکم بر قانونگذاری ایجاب می نماید که تمامی شرایط مربوط به مسئله دفاع مشروع به صورت دقیق، صریح و کامل نیز در حقوق جزای
بین الملل ( اساسنامه های محاکم کیفری بین المللی ) مورد پیش بینی واقع شود.
فهرست منابع و مآخذ
الف ـ منابع فارسی
۱ ـ کتابها
قرآن کریم.
۱- اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، جلد اول، نشر میزان، چاپ اول، ۱۳۷۹.
۲- آریانپور عباس و آریانپور منوچهر، فرهنگ فشرده فارسی به انگلیسی، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۶۵.
۳- آقایی نیا، حسین، جرایم علیه اشخاص، نشر میزان، چاپ سوم، تابستان ۱۳۸۶.
۴- پیمانی، ضیاء الدین، تفضیل قواعد دفاع مشروع، انتشارات دانشگاه ملی ایران، تهران ، بی تا .
۵- پیمانی، ضیاء الدین، دفاع مشروع در حقوق جزای ایران، تهران، ۱۳۵۷ .
۶- جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، انتشارات گنج دانش ، تهران، ۱۳۶۳ .
۷- حییم، سلیمان، فرهنگ انگلیسی به فارسی حییم، نشر فرهنگ معاصر، تهران، ۱۳۶۹ .
۸ـ خسروی، علی اکبر، حقوق بین الملل (دفاع مشروع)، چاپ اول، موسسه فرهنگی آفرینه، ۱۳۷۳.
۹- دهخدا، علی اکبر، فرهنگ دهخدا، انتشارات امیر کبیر، جلد بیست و هفت، ۱۳۵۲.
۱۰- رضایی، محمد، واژه های قرآن، انتشارات مفید ، تهران، ۱۳۶۰ .
۱۱- سمیعی، حسن، حقوق جزای عمومی، نشر احمدی، چاپ چهارم، ۱۳۴۸ .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




۴.۸۷

نگهبانان محله ای در جهت امنیت و خدمات شهری

۴.۷۰

Test Statistics(آمار آزمون)

N(تعداد)

۳۸۳

Chi-Square(خی دو)

۷۷۵.۸۳۸

Df(درجه آزادی)

۶

Sig(سطح معناداری)

.۰۰۰

جدول ۴-۹ نتیجه آزمون فریدمن در شاخص خدمات شهری
(مآخذ: محاسبات نگارنده۱۳۹۴)
در بررسی این شاخص هم با توجه به امتیازات،گویه­ی وجود نیروی قهریه در کاهش ترافیک و جلوگیری از سدمعبر مؤثر بوده است و هم­چنین با توجه به اینکه سطح معناداری در این شاخص هم صفر شده است بنابراین می­­توان به این نتیجه رسید که H0 رد می­ شود بنابراین بین گویه ­ها همبستگی وجود دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فصل پنجم
نتایج یافته­ ها و پیشنهادات­­
۵-۱ مقدمه
در این فصل پس از ارائه­ خلاصه پژوهش به بحث و نتیجه گیری خواهیم پرداخت که در این مبحث پس از آوردن فرضیه ها و نتیجه ی پژوهش به تبیین یافته­ ها پرداخته و در انتهای فصل به نتیجه گیری اجمالی و پیشنهادات تحقیق عملی و اجرایی پرداخته می شود.
باتوجه به بررسی­ها و پژوهش­ انجام گرفته مبتنی بر نظرسنجی، تحقیق میدانی و رجوع به افراد کارشناس و صاحب­نظر نتیجه می­گیریم که در شهرستان کوهدشت، مدیریت شهری براساس اصول و برنامه­ ریزی صورت گرفته در شهرهای موفق پیش نمی­رود که عوامل و متغییرهایی باعث این عملکرد بوده است و این عوامل یافته­های فرعی و دستاوردهای ناخواسته­ایی هستند که در مسیر پژوهش با آن روبرو شدیم که باعث عدم موفقیت ارگان­های مدیریت شهری در شهرستان شده ­اند و در راستای این پژوهش به مانند یافته­های اصلی پیگیری نشدند بلکه در جریان کار به این عوامل رسیدیم که عبارتند از:
۱- نبود هماهنگی در سطح شورای شهر و شهردار.
۲- توجه شورای شهر به مسائل قومی و قبیله ای و عدم توجه به مشکلات و تنگناهای شهری.
۳- عمر مدیریت شهردار در شهرستان کوهدشت به کم­تر از یک­سال می­رسد و هیچ شهرداری نتوانسته طرح­ها و ایده­های گروه خود را پیاده­سازی و به ثمر برساند در نتیجه با آمدن شهردار جدید و ایده و نظرات جدید طرح­های قبلی خود به خود بی­اثر و بی­فایده تلقی می­گردند.
۵-۲ آزمون فرضیه ها
در اینجا به بررسی فرضیه هایی که در فصل اول برای این تحقیق در نظرگرفته شده و چارچوب اصلی این پژوهش را تشکیل می­دهد می­پردازیم تا نتیجه­ای که طی این تحقیق و پژوهش بدست آمده به طور واضح و شفاف مشخص شود و درستی و نادرستی فرضیه ها مورد آزمون قرار گیرد.
۱- به نظر می­رسد مدیریت شهری کوهدشت در ارائه­ خدمات شهری با مشکلات و تنگناهای متعددی مواجه است.
در جواب فرضیه اول و با توجه به نظر مخاطبان پرسشنامه و نتایجی که از آزمون فرضیات بدست آمد به این نتیجه رسیدیم که عواملی مانند عدم وجود پارکینگ و پارکبان در شهرستان، دریافت عوارض از مردم و صرف نشدن آن در ارائه خدمات شهری و این­که شهرداری برای شهروندان در مورد شرایط برابر در تصمیم گیری­ها شفاف سازی نکرده است و این عوامل با امتیازات(۲.۵۶ ، ۲.۴۳ ، ۲.۳۲) کمترین امتیازات را به خود اختصاص داده بودند که همه این عوامل به نوبه­ی خود در معضل سدمعبرو وجود مشکلات و تنگناها در شهرستان دخیل هستند.
با توجه بررسی­های به عمل آمده درسطح شهرستان کوهدشت و مطالعات میدانی که صورت گرفت مشاهده شد همه روزه افراد بسیاری با استفاده نامتعارف از معابر عمومی مانع از احقاق حق عمومی می­شوند و گلایه شهروندان را موجب می گردند. قوانین موجود هم تنها یک ارگان را مسئول برخورد می دانند( شهرداری)، بر اساس قوانین شهری، معاونت خدمات شهری شهرداری ها و مأموران آن مکلف به رسیدگی و جلوگیری از انسداد معبر هستند اما انجام این تکلیف قانونی همواره با مشکلات زیادی روبرو بوده است و در خیلی موارد موجب درگیری میان ماموران شهرداری و افراد متخلف می شود چرا که به نظر میرسد ضمانت اجرایی کافی برای جلوگیری از این تخلف در قانون دیده نشده است.
ازجمله مصادیق سد معبرمی توان به سد معابر توسط دستفروشان،  تخلیه نخاله، ریختن مصالح در معابر عمومی، توقف وسایل نقلیه در مکان­های غیرمجاز به منظور فروش کالا، نصب دکه های غیرمجاز، نشستن یا ایستادن در پیاده روها و میادین و …اشاره کرد. اگرچه همه این موارد از مصادیق سد معبر است اما هیچکدام از این موارد در شهر ما به اندازه مغازه های میوه فروشی و دستفروشان بر طبل سد معبر نمی کوبند. با تذکر زبانی به این افراد کاری از پیش نمی رود و در بسیاری موارد احساس می شود که رفتارهای این شهروندان شکل لجاجت به خود گرفته است. اگرچه مسئولان شهرداری نقص قانون را علت عمده این نابسامانی در شهر عنوان می کند اما نگاهی به اقدامات و تمهیداتی که شهرداری های دیگر شهرها در این باره اندیشیده اند نشان می دهد که این نقص قانون نمی تواند سدی در مقابل؛ مقابله با سد معبر ایجاد کند و در واقع مانع از حل این مشکل بشود.
چالش سد معبر و رفع آن فقط مختص شهرهای پرجمعیت نبوده؛ در شهرستان هایی هم مانند کوهدشت گریبان گیر اهالی است.
در خیابان های اصلی شهرستان بیشتر فروشندگان و مغازه داران ،بخش زیادی از پیاده روها و حتی خیابان ها را به ملک شخصی خود تبدیل کرده و با بساط کردن و عرضه اجناس خود، راه را بر رهگذران تنگ کرده اند. وجود معضل سد معبر در برخی پیاده روها و خیابان های اصلی و فرعی شهر نه تنها موجب گلایه شماری از شهروندان و مسئولان شده بلکه سیمایی پریشان و نامناسب نیز از این شهر پیش چشم مسافران و گردشگران عبوری می گذارد.متاسفانه اکنون بیشتر فروشگاه ها و مغازه ها ، اجناس خود را در بیرون از مغازه انبار می کنند که اجناس خود را در پیاده رو و در معرض دید و توجه قرار می دهند،البته در برنامه ریزی شهری و از جمله عمران فضای انبار مغازه یا در زیرزمین یا ساختن نیم طبقه در انتهای مغازه می باشدکه این عامل با توجه به حضور مشتریان برای خرید عبور و مرور را برای عموم با مشکل مواجه ساخته که باعث اختلال و کندی در تردد رهگذران می گردد.
۲- فرض بر این است که مجموعه مدیریت شهری کوهدشت توان رسیدن به سطح مطلوبی از ارائه­ خدمات و رضایتمندی شهروندان را دارا می باشد.
با توجه به ارزیابی نظرات ،مجموعه مدیریت شهری شهرداری قابلیت برنامه ریزی منسجم ، هماهنگ و واحد جهت کاهش سد معبر را دارا می باشد و با امتیاز ۶.۴۳ بالاترین امتیاز را نسبت به دیگرگویه­ها داشت.
شهرداری با افزایش توانمندی نظارتی شهروندان به صورت مستقیم و غیر مستقیم مایل به ارتقاء مشارکت شهروندان می باشد و همین طور بودجه ای که برای شهرداری ها تنظیم می­ شود باید منشعب از برنامه پنج ساله کشوری باشد وقتی شهرداری برنامه پنج ساله داشته باشد بودجه ها در جای اصلی خود هزینه می­شوند و باعث دوباره کاری و هدر رفتن هزینه ها نمی­ شود که این موضوع دیگر نارضایتی مردم را در پی ندارد.
‌شهرستان کوهدشت با جمعیتی بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر سومین شهرستان استان لرستان از نظر وسعت و جمعیت می باشد اما در یک ارزیابی کارشناسی سطح خدمات شهری در آن شاید به رتبه های کمتر از ۵ برگردد. مهم ترین آیتم های تأثیرگذار در زیبایی سیما و منظر شهری و ارتقاء سطح رفاهی جامعه برمی گردد به قانونمندی، مدیریت و درایت مدیران شهری در هدایت و توسعه ی شهر، تأمین فضاهای عمومی و جلب و جذب حداکثری مشارکت سرمایه گذاران بومی و فرابومی و استفاده از نیروهای مجرب و مرتبط با مدیریت شهری که اگرضعف در آیتم های فوق برطرف شود باعث توسعه یافتگی شهرستان، جلب اعتماد شهروندان و مخدوش نشدن سیمای شهر می گردد. به طوری که شهرداری باید با صرف انرژی، هزینه و وقت مضاعف و متراکم بتواند آثار مخرب ضعف در آیتم های مورد اشاره را بزداید تا یک زمینه سالم و مناسب جهت ادامه مسیر توسعه ی شهری ایجاد گردد.وجود پتانسیل های ویژه در این شهرستان امکان ارتقاء سطح توسعه یافتگی و رفاه عمومی را میسر می سازد.
۳- به نظر می رسد با توجه به افزایش کارکنان و پرسنل تخصصی شهرداری به همین نسبت میزان رضایتمندی ارباب رجوع فراهم گردیده است.
در جواب فرضیه سوم هم چنین با توجه به نظر مخاطبان پرسشنامه که همزمان با کمیت تعداد کارکنان شهرداری کیفیت کاری آن ها در جهت بهبود خدمات رسانی به شهروندان مؤثر بوده است ؛ همین طور با توجه به اینکه شهرداری کوهدشت پرسنل زیادی را در خود جای داده است و در مقابل، روزانه با ارباب رجوع زیادی مواجه است کارکنان جوابگوی نیازهای شهروندان می­باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]




۱-۱ مقدمه
انسان به حکم اجتماعی بودن از بدو تولد تا پایان عمر، همواره در کنار سازمان های متعدد و گوناگون بوده و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با آنها در ارتباط است. یا عضوی از سازمان است یا یکی از مصرف کننده های خدمات و محصولات آن می باشد.
یکی از دغدغه های سازمان ها در محیط های رقابتی، حفظ بقای سازمان می باشد و این امر میسر نمی شود مگر اینکه به مهمترین لازمه ی آن یعنی عدالت سازمانی، توجه ویژه ای شود. موضوع عدالت از مهمترین مباحث و دغدغه‏های بشر و اندیشمندان علوم گوناگون بوده و اجرای آن یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان به شمار می رود که وجود آن، زمینه را جهت پیشرفت و توسعه جوامع انسانی بیش از پیش فراهم می سازد. عدالت حیات و بقای سیستم های اجتماعی را استمرار بخشیده و عناصر اجتماعی را در کنار یکدیگر منسجم می سازد، در حالی که بی عدالتی و توزیع غیر منصفانه ی دستاوردها و ستاده های سازمان موجب جدایی و اضمحلال آنها و همچنین تضعیف روحیه کارکنان و افزایش تناوب رفتارهای نامولد میان اعضای سازمان و رفتارهایی چون ابراز خستگی، غیبت، ترک شغل، عدم تعهد و … می شود.
امروزه با توجه به نقش فراگیر و همه جانبه سازمان ها در زندگی اجتماعی انسان ها نقش عدالت در ســازمان ها بیش از پیش آشکارتر شده است. سازمان های امروزی در واقع مینیاتوری از جامعه بوده و تحقق عدالت در آنها به منزله تحقق عدالت در سطح جامعه است. به همین دلیل امروزه عدالت سازمانی به مانند سایر متغیرهای مهم در رفتار سازمانی از جمله تعهد سازمانی و رضایت شغلی جایگاه خاصی را در متون مدیریت پیدا کرده است. بنابراین مدیران در سازمان های امروزی نمی توانند نسبت به این موضع بی‌تفاوت باشند. چنانچه مدیران سازمان ها به دنبال پیشرفت و بهبود در سازمان هستند بایستی قادر باشند درک وجود عدالت در سازمانشان را در کارکنان به وجود آورند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همچنین به نظر می‎رسد رعایت عدالت سازمانی، یکی از عوامل کلیدی و تأثیرگذار بر تعهد سازمانی کارکنان باشد که تأثیر چشمگیری بر عملکرد کارکنان دارد. تعهد سازمانی برکاهش غیبت، افزایش ماندگاری، تعلق و وفاداری، بهره وری، پذیرش راهبرد و هنجارها و ارزش های سازمانی نقشی عمده‎ دارد. مطالعات و بررسی های مربوط به تعهد سازمانی کارکنان، به کاهش هزینه ‎های هنگفت ناشی از ترک خدمت و جذب نیرو های جدید و نیز بهبود شاخص های کلیدی عملکرد می‌ انجامد.
از طرف دیگر سازمان هایی که توانایی نوآوری دارند بهتر می توانند نسبت به رقبا مزیت رقابتیشان را حفظ کنند و یکی از لازمه های آن این است که خود کارکنان رفتار نوآورانه ای داشته باشند، رفتارهایی که به تولید و یا معرفی ایده های جدیدی بیانجامد، بنابراین افزایش پتانسیل نوآوری کارکنان امری ضروری است. از این رو در پژوهش حاضر قصد داریم تاثیر عدالت سازمانی بر رفتار نوآورانه کارکنان را با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده ی تعهد سازمانی مورد بررسی قرار دهیم که یافته های این پژوهش در فصل پنج به شرحی که خواهد آمد ارائه شده است.
۱-۲ بیان مساله و اهمیت موضوع
در سازمان ها، کارکنان بازیگران اصلی در موفقیت سازمانی هستند. محققان بسیاری اثبات کرده اند که رفتار نوآورانه کارکنان بر عملکرد سازمان تاثیر مثبتی دارد. با درک اهمیت مقوله نوآوری، نمی توان از رفتار کارکنان که منجر به نوآوری می شود چشم پوشی کرد. محققان بسیاری که پژوهش هایی در زمینه ی سازمان ها انجام داده اند، توجه ویژه ای به این سوال داشته اند که چرا تحت برخی شرایط، کارکنان از خود رفتار نوآورانه نشان داده و در برخی شرایط اینگونه نبوده اند. این امر حاکی از روند رو به رشد تمایل محققان به نشان دادن اهمیت رفتار نوآورانه کارکنان در سازمان ها دارد.
رفتار نوآورانه با تعدادی زیادی از ویژگی های سازمان و خروجی های آن ارتباط دارد. طی چند سال اخیر پژوهش های زیادی پیرامون این موضوع انجام شده است و یکی از دغدغه های اصلی آنها در مورد رابطه بین رفتار نوآورانه و تعهد سازمانی می باشد، در واقع مهمترین و جامع ترین عامل در افزایش رفتار نوآورانه، تعهد کارکنان می باشد زیرا گستره وسیعی از متغیرهای سازمانی شامل ویژگی های شغلی، فرهنگ و رهبری را پوشش می دهد. از آنجا که تعهد سازمانی یک ارتباط دو طرفه بین سازمان و کارکنان دارد، بدیهی است که تعهد کارکنان نقشی کلیدی در افزایش رفتار نوآورانه آنها داشته باشد (لاک و لاتهام[۱]، ۱۹۹۰). محققان همچنین استدلال می کنند که تعهد منجر به اثربخشی سازمانی و تمایل به حمایت از استراتژی های بهبود بهره وری می شود که در آنها رفتار نوآورانه نقشی حیاتی ایفا می کند (لی[۲]، ۲۰۰۰؛ ویلیامز[۳]، ۲۰۰۵).
علاوه بر این، عدالت سازمانی نیز می تواند بر رفتارهای نوآورانه ی کارکنان تاثیرگذار باشد. از آنجا که کارکنان نقش اصلی در تعیین عوامل موفقیت در یک محیط رقابتی دارند، رفتار نوآورانه کارکنان به احتمال زیاد نتیجه ی عدالت سازمانی باشد. در این پژوهش اساس عدالت سازمانی بر پایه ی نظریه ی برابری آدامز[۴] (۱۹۶۵) و نحوه ی تقسیم بندی عدالت توسط بایز و مواگ[۵] (۱۹۸۶) قرار دارد. هنگامی که به صورت منصفانه تری با کارکنان رفتار شود، آنها در مقابل، تمایل کمتری به بروز رفتارهای مخرب و منحرف بر ضد سازمان و مدیران خواهند داشت (دیلی و کرک[۶]، ۱۹۹۲).
عدالت همچنین می تواند از طریق تعهد سازمانی بر رفتار نوآورانه تاثیرگذار باشد. عدالت سازمانی، که اساسا بر انصاف در محل کار تمرکز دارد، تاثیر بسزایی بر ویژگی های مختلف کارکنان از قبیل؛ تمایل به ترک خدمت، غیبت، رضایت شغلی، عملکرد شغلی، اعتماد و تعهد سازمانی دارد (گرینبرگ[۷]، ۲۰۰۴؛ کولکوئیت و همکاران[۸]، ۲۰۰۱). ادراک از سطح بالای عدالت سازمانی به افزایش رضایت شغلی و عملکرد کارکنان و به تبع آن کاهش ترک خدمت منجر می شود که به نوبه ی خود باعث افزایش تعهد افراد به سازمان خود خواهد شد. از طرفی با توجه به وجود رابطه مثبت بین تعهد سازمانی و رفتار نوآورانه ی کارکنان، تعهد سازمانی می تواند در ارتباط بین عدالت سازمانی و رفتار نوآورانه، نقش تعدیل کننده داشته باشد و آن را تقویت کند.
۱-۳ اهداف پژوهش
در پژوهش حاضر سعی بر آن شده چندی از عوامل تاثیر گذار بر رفتار نوآورانه از قبیل عدالت سازمانی و تعهد سازمانی بررسی شود. بنابر این اهداف اصلی و فرعی پژوهش به صورت زیر تدوین می شود:
۱-۳-۱ هدف اصلی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ابعاد عدالت سازمانی (توزیعی، رویه ای و تعاملی) و رفتار نوآورانه کارکنان در حضور تعدیل کننده تعهد سازمانی می باشد.
۱-۳-۲ اهداف فرعی:

    1. بررسی تاثیر عدالت توزیعی بر رفتار نوآورانه کارکنان
    1. بررسی تاثیر عدالت رویه ای بر رفتار نوآورانه کارکنان
    1. بررسی تاثیر عدالت تعاملی بر رفتار نوآورانه کارکنان
    1. بررسی تاثیر عدالت توزیعی بر تعهد سازمانی کارکنان
    1. بررسی تاثیر عدالت رویه ای بر تعهد سازمانی کارکنان
    1. بررسی تاثیر عدالت تعاملی بر تعهد سازمانی کارکنان
    1. بررسی تاثیر تعهد سازمانی بر رفتار نوآورانه کارکنان
    1. بررسی تاثیر عدالت توزیعی بر رفتار نوآورانه کارکنان با درنظر گرفتن نقش تعدیل کننده تعهد سازمانی
    1. بررسی تاثیر عدالت رویه ای بر رفتار نوآورانه کارکنان با درنظر گرفتن نقش تعدیل کننده تعهد سازمانی
    1. بررسی تاثیر عدالت تعاملی بر رفتار نوآورانه کارکنان با درنظر گرفتن نقش تعدیل کننده تعهد سازمانی

۱-۴ فرضیه ­های پژوهش
۱-۴-۱ فرضیه اصلی:
هر سه نوع عدالت سازمانی (توزیعی، رویه ای، تعاملی) تاثیر مثبتی بر رفتار نوآورانه کارکنان دارند و تعهد سازمانی این روابط را تعدیل می کند.
۱-۴-۲ فرضیه های فرعی:

    1. عدالت توزیعی تاثیر مثبتی بر رفتار نوآورانه کارکنان دارد.
    1. عدالت رویه ای تاثیر مثبتی بر رفتار نوآورانه کارکنان دارد.
    1. عدالت تعاملی تاثیر مثبتی بر رفتار نوآورانه کارکنان دارد.
    1. عدالت توزیعی تاثیر مثبتی بر تعهد سازمانی کارکنان دارد.
    1. عدالت رویه ای تاثیر مثبتی بر تعهد سازمانی کارکنان دارد.
    1. عدالت تعاملی تاثیر مثبتی بر تعهد سازمانی کارکنان دارد.
    1. تعهد سازمانی تاثیر مثبتی بر رفتار نوآورانه کارکنان دارد.
    1. تعهد سازمانی ارتباط بین عدالت توزیعی بر رفتار نو آورانه کارکنان را تعدیل می کند
    1. تعهد سازمانی ارتباط بین عدالت رویه ای بر رفتار نو آورانه کارکنان را تعدیل می کند.
    1. تعهد سازمانی ارتباط بین عدالت تعاملی بر رفتار نو آورانه کارکنان را تعدیل می کند.

۱-۵ روش تحقیق
۱-۵-۱ نوع تحقیق:
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی می باشد. به‌ منظور گردآوری اطلاعات نیز از روش‌های کتابخانه ای و میدانی استفاده می‌شود.
۱-۵-۲ ابزار و شیوه گردآوری اطلاعات:
با توجه به اینکه تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توصیفی- پیمایشی می باشد، برای جمع آوری داده ها از دو روش زیر استفاده کردیم:
روش کتابخانه ای: بسیاری از مفاهیم و اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق از مطالعه مقالات تخصصی و کتاب‌های مرتبط به دست آمده است.
روش میدانی: در این روش از ابزار پرسشنامه برای جمع‌ آوری داده های مورد نیاز جهت آزمون فرضیات استفاده شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]