کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۰/۳

۲۰

۵

۱۰۰۰

۱۵

Mohr-C

SOIL-1

۰/۳

۲۵

۱۰

۲۰۰۰

۱۸

Mohr-C

SOIL-2

در این مثال برای مدلسازی رفتار خاک ها از مدل رفتاری موهر-کلمب استفاده شده است. برای مرحله مشبندی کل مدل که به عنوان آخرین بخش ورودی نرم افزار است از حالت Fine استفاده شده است. پس از رسم کامل هندسه مدل، تخصیص اطلاعات و مشبندی، نوبت به بخش Initial Condition می رسد که در این بخش باید تنش اولیه محیط و شکل هندسی اولیه قبل از تغییرات مشخص شود. با توجه به وجــود سطح آب زیر زمینی در این مثال پس از رسم سطح آب با مختصات (۳و۴۰)-(۳و۳۰)-(۸و۱۵)-(۱۱و۰) باید از گزینه Generate by Pheratic Level استفـــــاده شود. در قسمت بعد و حالت تنش، بدلیــــل غیر افقی بودن سطح خاکریز از گزینه Gravity Loading یا بارگذاری ثقلی استفاده می شود. در شکل (۴-۱۲)، هندسه مدل ساخته شده توسط طراحان نرم افزار با سطح آب زیرزمینی موجود ارائه شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل (۴-۱۲): هندسه مدل ساخته شده توسط طراحان نرم افزار [۱۴]
حال برای بررسی صحّت سنجی نرم افزار با توجه به اطلاعات ذکر شده در مثال بالا که توسط طراحان نرم افزار ارائه شده، اقدام به مدلسازی مجدد می شود، تا با مقایسه ضریب اطمینان های حاصله برای یک شرایط ثابت، در صورت دستیابی به اختلاف کمتر از ۵% صحّت نتایج نرم افزار برای مدلسازی های اصلی تأیید شود. شکل (۴-۱۳) هندسه مدل ساخته شده برای بررسی بحث صحّت سنجی را نشان می دهد.
شکل (۴-۱۳): هندسه مدل ساخته شده برای بررسی بحث صحّت سنجی
پس از بررسی ضریب اطمینان های بدست آمده از مدل اول که توسط طراحان نرم افزار و مدل دوم که برای مقایسه نتایج، مدلسازی گردید، این نتیجه حاصل شد که SF مدل اول عدد ۴۱۶/۱ و SF مدل دوم ۴۲۱/۱ می باشد که اختلافی کمتر از ۵% را شاهد هستیم. بنابراین بحث صحّت سنجی اثبات می گردد.
۵-۱- مقدمه:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی و تحلیـــل پایــــداری شیب خاکــریز کانال در دو حالت ساخت و بهره برداری می باشد. برای این کار، نیاز به معرفی یکسری از پارامترهای که ممکن است نقش تعیین کننده ای در امر تحلیل پایداری داشته باشند، وجود دارد. از جمله پارامترهای تعیین کننده می توان به نوع و جنس خاک، خواص پوشش و پارامترهای اصلی طراحی کانال در شرایط ساخت و بهره برداری اشاره نمود. پس از معرفی و بررسی پارامترها، مراحل انجام پژوهش و نحوه مدلسازی شرح داده می شود.
۵-۲- بررسی پارامترها:
از جمله پارامتر های مورد بررسی در این تحقیق می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۵-۲-۱- نوع خاک:
برای مدل کردن خاکریز دو نوع خاک متفاوت مورد استفاده قرار می گیرد. هر کدام از این خاک ها بسته به نوع و شرایط رفتار متفاوتی از خود نشان می دهند، که این امر برای بالا بردن دقت مدلسازی امری ضروری است. در ادامه به ذکر نام و مشخصات دو نوع خاک که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته اند اشاره می شود.
جدول (۵-۱): مشخصات خاک های مورد بررسی

نوع خاک

وزن مخصوص غیر اشباع
(KN/)

وزن مخصوص اشباع
(KN/)

مدول الاستیسیته
E
(KN/)

چسبندگی
C
(KN/)

زاویه اصطکاک داخلی

نسبت پواسون

ریزدانهS-1

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 08:32:00 ب.ظ ]




گفتار چهارم: نقش سیستم نظارتی سازمان بین المللی کار
سیستم های نظارتی سازمان بین المللی کار کمیته کارشناسان در خصوص اجرای کنوانسیون ها و توصیه نامه[۵۲۷]و کمیته کنفرانس سازمان بین المللی کار در خصوص اجرای استانداردها[۵۲۸] می باشد. کمیته کارشناسان متشکل از ۲۰ کارشناس می باشد که با توجه به تخصص فنی شان انتخاب می گردند.[۵۲۹] کمیته کنفرانس کمیته دائمی و سه جانبه کنفرانس بین المللی کار و یک مولفه ضروری سیستم نظارتی سازمان بین المللی کار می باشد.[۵۳۰] به محض اینکه کشوری کنوانسیون های سازمان بین المللی کار را تصویب می کند، متعهد می گردد که به طور منظم در خصوص اقداماتی که در راستای اجرای کنوانسیون اتخاذ کرده است به کمیته کارشناسان گزارش دهد. هر دو سال یکبار دولت ها باید گزارشاتی مبنی بر رویه عملی خود در خصوص اجرای ۸ کنوانسیون بنیادین سازمان بین المللی کار و چهار کنوانسیون دارای اولویت سازمان بین المللی کار که کنوانسیون های حداقل سن استخدام (شماره ۱۳۸) و کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک (شماره ۱۸۲) هم جز آن ها هستند، ارائه دهند.
گزارش سالیانه کمیته کارشناسان به کنفرانس بین المللی کار جاییکه توسط کمیته کنفرانس در خصوص اجرای استاندارد ها مورد بررسی قرار می گیرند، تحویل داده می شوند. کمیته کنفرانس گزارشات را بررسی کرده و تعدادی از آن ها را برای بحث و بررسی انتخاب می کند. از جمله مواردی که در این گزارشات مورد بررسی قرار می گیرند می توان به نقاط ضعف و کاستی ها در اجرای کنوانسیون و نیاز به برطرف نمودن موارد تخلف اشاره کرد. دولتی که موارد تخلف از آن سر زده دعوت می شود تا به کمیته کنفرانس پاسخ داده و اطلاعاتی در خصوص وضعیت پیش آمده فراهم نماید. در بسیاری از موارد، کمیته کنفرانس با بهره گرفتن از نتایج بدست آمده به دولت ها توصیه می کند تا اقدامات لازم را در جهت برطرف نمودن مشکل اتخاذ نماید. از سال ۲۰۰۰ میلادی، لیست کشورهایی که از آنها دعوت به عمل آمد تا اطلاعات اضافی را در خصوص اجرای کنوانسیون حداقل سن استخدام ارائه کند عبارتند از: آذربایجان، کنیا، مالزی، اوکراین، امارات متحده عربی و زامبیا. کشورهایی که دعوت شدند تا اطلاعات اضافی را در خصوص اجرای کنوانسیون شماره بدترین اشکال کار کودک ارائه کنند عبارتند از: کونگو، گابن، مکزیک، موراکو، نیجریه، پاراگوئه، فیلیپین، قطر، روسیه، ایالات متحده آمریکا و ازبکستان. هر سال، کمیته کارشناسان مطالعه جامعی در خصوص قوانین ملی دولت ها در خصوص موضوع انتخاب شده از سوی هیئت حاکمه سازمان بین المللی کار منتشر می کند. این مطالعات کلی بر اساس گزارشات دریافت شده از دولت های عضو صورت می گیرند و کمیته کارشناسان اجازه می دهند تا تاثیرات کنوانسیون ها و توصیه نامه ها را بررسی کنند، موانع موجود در اجرای کنوانسیون ها از سوی دولت ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و ابزار غلبه بر این مشکلات و موانع را شناسایی کنند. [۵۳۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گفتار پنجم: اقدامات سازمان های کارگری بین المللی و ملی
کار کودک برای سازمان های کارگری مقوله ی نسبتا جدیدی می باشد. به طور سنتی، سازمان های کارگری و کارفرمایی در بخش رسمی اقتصاد فعالیت دارند و کار کودکان عمدتا در بخش غیر رسمی متمرکز می باشد. با این وجود، سازمان های کارگری اخیرا به این نتیجه رسیده اند که کار کودک نیاز به توجه جدی آن ها دارد. مهمترین دلیل آن این است که پدیده کار کودک بر زندگی بسیاری از اعضای خود سازمان های کارگری یعنی کارگران بزرگسال تاثیر می گذارد.[۵۳۲]
اتحادیه ها یا سازمان های کارگری نسبت به جامعه و کارگران این مسئولیت را دارند که تضمین کنند استاندارد ها و قوانین کار از سوی تمام کارفرمایان در تمام سطوح مورد احترام قرار می گیرد. نقش اصلی سازمان های کارگری حمایت از حقوق بشر و حقوق کارگران می باشد و کار کودک هم از حقوق کودکان و هم حقوق بزرگسالان تخطی می کند. کودکان کارگر به عنوان منابع کار ارزان، فراوان و بهره کشانه به کاهش حقوق و دستمزد کارگران بزرگسال کمک می کنند. به علاوه، کار کودک منجر به افزایش بیکاری جوانان و بزرگسالان می شود به این خاطر که کودکان کار آنها را با دستمزد کمتری انجام می دهند. بنابراین کار کودک با محروم ساختن کودکان از تحصیل و محروم ساختن بزرگسالان از کار، هم آینده کودکان و هم بزرگسالان را به خطر می اندازد. اتحادیه ها و سازمان های کارگری در جایگاه منحصر به فردی برای مبارزه با کار کودک قرار دارند، به این خاطر که هم به تعداد بیشتری از کارگران بزرگسال و خانواده هایشان دسترسی دارند و هم قادر به اطلاع رسانی در خصوص اهمیت تحصیل و آموزش کودکان و محافظت از کودکان در برابر کارهای خطرات و شروع کار در سنین کودکی می باشند. با توجه به اینکه کار کودک از مرزهای بین المللی هم عبور کرده و در تمام بخش های جامعه رخ می دهد، یک رویکرد جامع توسط چندین شرکا در سطوح بین المللی، ملی و محلی به منظور مبارزه موثر با این مشکل لازم است. اتحادیه های کارگری در این رویکرد چندگانه نقش موثری را می توانند ایفا کنند.[۵۳۳]
اتحادیه های کارگری می توانند به عنوان نگهبان عمل کرده و مانع از وقوع کار کودک در محیط های کاری شان شوند.[۵۳۴]
اتحادیه های کارگری به عنوان یک گروه قدرتمند می توانند در مذاکره دسته جمعی و در تلاش های بسیج اجتماعی در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی حضور فعال داشته باشند. درون ساختار سه جانبه سازمان بین المللی کار، آنها می توانند با کارفرمایان و دولت ها در جهت حذف کار کودک یا دیگر اقدامات اجرایی مذاکره نمایند.[۵۳۵]
در سطح بین المللی، سازمان های کارگری و کارفرمایی از سیستم نظارتی سازمان بین المللی کار برای کمک به حذف کار کودک استفاده می کنند. مشارکت سازمان های کارگری و کارفرمایی در مکانیسم نظارتی در بند ۲ ماده ۲۳ اساسنامه سازمان بین المللی کار پیش بینی شده است و به موجب ماده فوق گزارشات و اطلاعات ارائه از سوی دولت ها باید به نمایندگان سازمان های کارگری و کارفرمایی اطلاع داده شود به این خاطر که آنها ممکن است به اختلافات در قانون یا رویه عملی کشورها در خصوص کنوانسیون ها اشاره کنند و در نتیجه کمیته کارشناسان بتواند اطلاعات بیشتری از دولت ها درخواست نماید. [۵۳۶]
علی رغم نقش حیاتی که سازمان های کارگری می توانند ایفا کنند، بعضی مواقع اتحادیه های کارگری قادر به کمک رسانی به اقدامات علیه کار کودکان نمی باشند. بسیاری از اتحادیه های کارگری برای انجام چنین فعالیت هایی با کمبود سرمایه مواجه هستند. [۵۳۷]در ذیل فعالیت نمونه هایی از سازمان های کارگری بین المللی و ملی بررسی خواهد شد:
بند اول: کنفدراسیون بین المللی اتحادیه کارگری (ITUC) [۵۳۸]
کنفدارسیون بین المللی اتحادیه کارگری اصلی ترین سازمان بین المللی اتحادیه کارگری می باشد. ITUC از ادغام کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری آزاد (ICFTU) [۵۳۹]و کنفدراسیون جهانی کار[۵۴۰] (WCL) در کنگره وین در سال ۲۰۰۶ میلادی تاسیس شده است. ITUC همکاری نزدیکی با فدراسیون های اتحادیه جهانی، سازمان های بین المللی اتحادیه های کارگری در بخش های مختلف انجام می دهد و مبارزه با کار کودک یکی از حیطه های اصلی برای این همکاری می باشد. ITUC شبکه ای از اعضای متخصص اتحادیه های کارگری را که متعهد به ریشه کن سازی کار اجباری کودکان و قاچاق می باشد را ایجاد کرده است و با شبکه ای از سازمان ها، کارفرمایان، موسسات و مقاماتی که در جهت مبارزه با کار کودک گام بر می دارند همکاری می کند. [۵۴۱]
در ۲۰۰۶ میلادی، مجلس موسس ITUC هدف حذف کار کودک را در اساسنامه این کنفدارسیون وارد کرد. ITUC در ۲۰۰۸ میلادی یک برنامه عملیاتی در خصوص مبارزه با کار کودک مورد پذیرش قرار داد و یک کتاب راهنمای عملیاتی[۵۴۲] برای شرکای خود منتشر کرد. این کتاب راهنما در خصوص استفاده از مذاکره دسته جمعی، شرکت در گفتگوهای سه جانبه، ارتقا استانداردهای بین المللی کار، پیوستن به راهپیمایی جهانی علیه کار کودک و اتحاد جهانی اتحادیه های کاری برای مبارزه با کار اجباری و قاچاق و تصویب و اجرای کنوانسیون های حداقل سن استخدام (شماره ۱۳۸) و بدترین اشکال کار کودک (شماره ۱۸۲) سازمان بین المللی کار پیشنهاداتی ارائه می کند. همچنین در ۲۰۰۸ میلادی بحث ها و مذاکرات سطح بالایی در بروکسل بین ITUC، دفتر فعالیت های کارگری سازمان بین المللی کار و IPEC برگزار و منجر به توافق در جهت ارتقا دانش و آگاهی رهبران ارشد اتحادیه های کاری در خصوص مبارزه با کار کودک گردید. [۵۴۳]
بند دوم: بنیاد حذف کار کودک در کشورهای تولید کننده تنباکو (ECLT) [۵۴۴]
در ۲۰۰۲ میلادی، بنیاد حذف کار کودک در کشورهای تولید کننده تنباکو بر اساس همکاری بین المللی مشترک به منظور ارتقا تعهد شرکا به حذف کار کودک در بخش تنباکو تاسیس شد.[۵۴۵] ECLT ابتکاری است که نمایندگان اتحادیه های کارگری، تولید کنندگان تنباکو و شرکت های فعال در این بخش را گرد هم می آورد و تحت حمایت سازمان بین المللی کار می باشد. [۵۴۶]
ELCT پروژه هایی را کشورهای مختلف اجرا کرده است. به عنوان مثال پروژه تولید تنباکو در Urambo تانزانیا[۵۴۷]، پروژه فوق بین سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ میلادی با همکاری IPEC اجرا شد. در زمان انجام پروژه، برآورد شده بود که ۸۰ میلیون کودک آفریقایی ۵ تا ۱۴ ساله (از هر سه کودک یک کودک) به لحاظ اقتصادی فعال می باشد. از آنجا که اقتصاد کشورهای آفریقایی به شدت وابسته به کشاورزی می باشد، اکثر این کودکان در بخش کشاورزی مشغول به کار می باشند. پروژه تولید تنباکو تانزانیا برای مبارزه با کار خطرناک و بهره کشانه کودکان در زمین های کشاورزی تنباکو به دنبال این گزارش که شمار کثیری از کودکان در کار های خطرناک در زمین های کشاورزی تنباکو مشغول می باشد، آغاز شد. در راستای این پروژه، ۱۹۷۳ کودک مورد حمایت قرار گرفتند که از میان آنها ۹۷۲ کودک از زمین های کشاورزی بیرون آورده شده و از ورود ۱۰۰۱ کودک به کار کودک در زمین های کشاورزی جلوگیری شد. در ۲۰۱۰ میلادی، ۱۵۰۰ کودک ۸ تا ۱۲ ساله وارد مدرسه شدند. به ۴۰۵ خانواده که احتمال ورود کودکان شان به بازار کار وجود داشت فعالیت های درآمد زا آموزش داده شد و به ۲۵۰ خانواده چرخ خیاطی داده شد. همچنین ۳۶ کمیته کار کودک به منظور نظارت بر میزان وقوع کار کودک تشکیل گردید و به عنوان چارچوب حمایتی و نظارتی برای کودکان در این پروژه عمل کرد. [۵۴۸]
بند سوم: فدراسیون ملی کارگران در بخش کشاورزی[۵۴۹]
بخش عمده کار کودکان در برزیل در بخش کشاورزی یافت می شود جاییکه اتحادیه های کارگری همچون کنفدارسیون ملی کارگران در کشاورزی (CONTAG) فعال می باشند. CONTAG 24 فدراسیون دولتی و ۳۲۰۰ اتحادیه کارگری را گرد هم می آورد و مسئول هماهنگی اقدامات ملی در جهت دفاع از حقوق کارگران در زمین های کشاورزی می باشد. برنامه کودکان کارگر CONTAG فعالیت هایش را از سال ۱۹۹۳ میلادی تحت حمایت IPEC آغاز کرده است. از جمله اهداف برنامه عملیاتی فوق تولید و انتشار اطلاعاتی در خصوص حقوق کودکان کارگر می باشد. فدراسیون ملی کارگران در بخش کشاورزی در برزیل دوره های آموزشی را برای رهبران اتحادیه های کارگری در خصوص نحوه اجرای مقررات حمایتی از حقوق کودکان نظیر کار کودکان در توافق نامه های جمعی خود، برگزار کرده است. این توافق نامه ها به منظور بررسی اینکه چگونه این مقررات حمایتی اجرا می گردند مورد بررسی قرار گرفتند. این مقررات بر منع استخدام کودکان زیر ۱۸ سال و آموزش و تحصیل کودکان متمرکز می باشند. این ابتکار به اندازه ای موفق بوده است که اتحادیه های کارگری دیگر از آن پیروی کرده اند. [۵۵۰]
گفتار ششم: اقدامات سازمان های کارفرمایی بین المللی و ملی
سازمان های کارفرمایی نماینده و حامی منافع کارفرمایان هستند و به خلق شرایطی که منجر به موفقیت آنها می شود کمک می کنند. سازمان های فوق این کار را با تاثیر بر محیط های شغلی و فراهم کردن سرویس هایی که عملکرد فردی آنها را ارتقا می دهد، انجام می دهند. اخیرا تعداد بیشتری از کارفرمایان این واقعیت را پذیرفته اند که بهره کشی از کودکان غیر قابل تحمل است و هزینه های انسانی بلند مدتی برای جامعه شان به همراه دارد. بسیاری از کارفرمایان متوجه شده اند که وارد شدن کودکان به بازار کار می تواند توسعه اجتماعی و اقتصادی یک کشور را محدود و کند سازد چرا که کار کودکان در سنین پایین مانع از شکل گیری نیروی کاری تحصیل کرده و با مهارت و در نهایت مانع از خلق فن آوری و تکنولوژی جدید خواهد شد. بنابراین، اقتصاد آن کشور عقب مانده خواهد شد. [۵۵۱]
سازمان های کارفرمایی می توانند علاوه بر تشویق دیگر شرکای کلیدی نظیر سازمان های کارگری، سازمان های غیر دولتی، موسسات آموزشی و رسانه، اعضای خود را تشویق کنند در جهت منع استخدام کودکان گام بردارند. هدف از مشارکت با دولت و سازمان های کارگری دستیابی به توافق در خصوص تعیین انواع کار کودکان و شرایط کاری خطرناک برای آنها می شود. چنین توافقاتی می توانند در قانون گذاری داخلی منعکس گردند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۶ میلادی هند کار کودکان به عنوان مستخدمین خانگی را در لیست فعالیت های خطرناک برای کودکان قرار داد. به علاوه، قانون گذاری و گفتگوی اجتماعی بر اقداماتی تمرکز می کنند که در جهت حذف کار کودک می توان اتخاذ کرد. [۵۵۲]
در ذیل به نمونه ای از فعالیت سازمان های کافرمایی بین المللی و ملی اشاره خواهد شد:
بند اول: سازمان بین المللی کارفرمایان (IOE)[553]
IOE متشکل از ۱۳۷ سازمان کارفرمایی ملی از ۱۳۳ کشور می باشد. در سازمان بین المللی کار، IOE تضمین می کند که صدای کارفرمایان در سطح بین المللی شنیده خواهد شد. همچنین به عنوان رابط تبادل اطلاعات، دیدگاه ها و تجربیات میان کارفرمایان در سرتاسر جهان عمل می کند و به طور فعال از تصویب و اجرای استانداردهای بین المللی در خصوص کار کودکان حمایت می کند. IOE به عنوان یک سازمان حامی، برنامه های آموزشی، کارگاه ها و سمینار ها را حمایت مالی می کند. به همان اندازه که سازمان های کارفرمایی نسبت به اهمیت نقش شان در مبارزه با کار کودک آگاهی بیشتری پیدا کرده اند، IOE خود را متعهد به تلاش برای حذف کار های خطرناک و بهره کشانه کودکان کرده است.[۵۵۴]
در ۱۹۹۶ میلادی، شورای عمومی سازمان بین المللی کارفرمایان طی قطعنامه ای از تمام اعضای خود درخواست کرد در جهت ارتقا آگاهی در خصوص هزینه های انسانی، اقتصادی و اجتماعی کار کودک گام برداشته و خط مشی ها و برنامه های عملیاتی در جهت کمک به کمپین بین المللی مبارزه با کار کودک توسعه دهند. به دنبال قطعنامه فوق، IOE در سال ۲۰۰۱ میلادی یک کتاب راهنما برای کارفرمایان در خصوص کار کودک منتشر کرد و در ۲۰۰۵ میلادی از طریق انتشار یک مقاله جدید در خصوص این پدیده مجددا بر تعهد خود به مبارزه با کار کودک تاکید کرد. هدف از انتشار این مقاله پاسخ به سوالات کلیدی و مهمی است که کارفرمایان هنگام مشارکت در روند مبارزه با کار کودک ممکن است با آنها مواجه گردند. در همین سال به منظور فراهم نمودن یک ابزار کاربردی تر برای کافرمایان، IOE با دفتر فعالیت های کارفرمایی سازمان بین المللی کار و دولت نروژ همکاری کرد. این راهنما مثال های عملی در خصوص نحوه مبارزه با کار کودک برای کارفرمایان ارائه می کند و چالش هایی که کارفرمایان باید هنگام برخورد با کار کودکان در محیط های کار مد نظر قرار دهند، مشخص می سازد. [۵۵۵]
بند دوم: کنفدراسیون انجمن های کارفرمایی ترکیه (TISK)[556]
کنفدراسیون انجمن های کارفرمایی ترکیه از اویل ۱۹۹۳ میلادی اقدامات و فعالیت های گسترده ای در زمینه مبارزه با کار کودک در شرکت های کوچک و متوسط انجام داده است. بین سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴، TISK پروژه آموزش مدیران در خصوص کار کودک را آغاز کرد و تحقیقی به منظور شناسایی وضعیت و تعداد کودکان زیر ۱۸ سال در محیط های کاری انجام شد. کنفدراسیون فوق طی بازرسی های مختلف از این شرکت ها متوجه شد که کودکان کارگر در شرکت های صنعتی در زمینه فلزات در معرض خطرات بالای فیزیکی قرار دارند به همین خاطر کارفرمایان را تشویق کرد تا کودکان کارگر را در برنامه های آموزشی و تحصیلی وزارت آموزش و پرورش ثبت نام کنند. همچنین TISK در سال ۱۹۹۸ میلادی یک واحد کار کودک به منظور تمرکز بهتر بر فعالیت هایش در جهت مبارزه با کار کودک، تاسیس کرد. از جمله اهداف واحد کار کودک توسعه برنامه هایی به منظور مبارزه با کار کودک، ارتقا شرایط کار، کیفیت برنامه های آموزشی و روانی اجتماعی و آموزش شغلی برای۲۰۰ کودک زیر ۱۵ سال که تمام وقت در بخش صنعتی شهر pendik مشغول می باشند، دور ساختن کودکان زیر ۱۵ سال از تمام فرم های کارکودک و کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال از کارهای خطرناک و آگاهی رسانی به کارفرمایان، خانواده های کودکان و دیگر افراد جامعه در خصوص مشکل کار کودک می باشد.[۵۵۷]
مبحث سوم: نقش و مسئولیت دولت ها در راستای محو کار کودک و رویه عملی برخی از کشورهای جهان در مبارزه علیه کار کودک
گفتار اول : نقش و مسئولیت دولت ها در راستای محو کار کودک
تعهد حقوقی و سیاسی ملی کلید حذف موثر کار کودک می باشد. در غیاب تعهد حقوقی و سیاسی جدی از سوی دولت ها، تلاش های دیگر شرکا در مبارزه علیه کار کودک عملا تاثیر چندانی نخواهد داشت. بنابراین، دولت ها متعهد به قانون گذاری، اجرای قوانین و نظارت بر اجرای قوانین می باشند. [۵۵۸]
در وهله نخست، نقش دولت ها این است که تصویر کاملی از وضعیت و میزان کار کودک در کشور بدست آورند که همکاری با ارکان دولتی عملا تحقیق و پژوهش در زمینه کار کودکان و گزارش بخش هایی که کار کودکان در آنها بسیار شایع می باشد، دستیابی به تصویر واضحی از کار کودکان را میسر می سازد. به عنوان مثال، برخی از دولت ها نظیر کلمبیا، کنیا، تایلند و ترکیه کمیته های دائمی کار کودک را با هدف کنترل و نظارت بر کار کودکان در محیط های شغلی و مشارکت با سازمان های بین المللی ترتیب داده اند.[۵۵۹]
همچنین دولت ها باید در خصوص خطرات و پیامدهای بهره کشی از کودکان در شرایط کاری غیر انسانی، تحقیر آمیز و خطرناک به جامعه آگاهی رسانی کنند. یک گام مهم در ارتقا آگاهی نسبت به کار کودک آشنا ساختن عموم با قوانین ملی در زمینه منع کار کودکان می باشند مخصوصا قوانینی که حداقل سنینی را برای ورود به مدرسه و ورود به بازار کار تعیین می کنند.[۵۶۰]
قانون گذاری ملی یک عنصر کلیدی در مبارزه علیه کار کودک می باشد به این خاطر که اصول، اهداف و اولویت ها را برای سیاست گذاری ملی مشخص می سازد و حقوق قانونی و مسئولیت ها را تعیین می کند. قانون گذاری ملی می تواند با تصویب مقرراتی علیه تخلفات از حقوق کودکان به منع بهره کشی اقتصادی از کودکان کمک بسزایی کند.[۵۶۱]
زمانی که یک دولت می خواهد اقدامات قانونی را علیه کار کودکان اتخاذ کند، اولین گام بررسی قوانین موجود است. این بررسی نه تنها باید قوانین مربوط به کار بلکه قوانین جزایی، نظامی و قوانین مربوط به حمایت از حقوق کودکان را در برگیرد. [۵۶۲]
تصویب معاهدات و کنوانسیون های بین المللی مرتبط با کار کودک یکی از مهمترین مسئولیت های دولت ها در راستای قانون گذاری و مبارزه با کار کودک می باشد. مجلس قانون گذاری و اعضای آن در بیشتر کشورها دارای قدرت تصمیم گیری نهایی در خصوص تصویب اسناد بین المللی می باشند و در نتیجه بازیگران اصلی و کلیدی در فرایند قانون گذاری و حذف بدترین اشکال کار کودکان هستند و هنگام ملاحظه بودجه ملی، مجلس قانون گذاری می تواند تضمین نماید که سرمایه های کافی به فعالیت ها و موسسات عمومی که از اهمیت ویژه ای برای حذف بدترین اشکال کار کودک برخوردار می باشند، تخصیص داده شده است. نمونه ای از این بودجه ها، بودجه برای آموزش، بودجه برای سرویس های اجتماعی پایه برای کودکان و خانواده هایشان و بودجه برای آژانس های اجرا کننده قانون نظیر نیروهای پلیس، بازرسی کار و سرویس های بازرسی مدارس می باشند. [۵۶۳]
تصویب یک کنوانسیون بین المللی تعهد به هماهنگ کردن قوانین ملی با مفاد آن کنوانسیون و ارائه گزارش به سیستم نظارتی در خصوص اقداماتی که باید در راستای اهداف کنوانسیون اتخاذ گردند، را برای دولت به همراه می آورد. بنابراین، تصویب کنوانسیون حداقل سن استخدام مستلزم توسعه سیاست های ملی به منظور تضمین لغو موثر کار کودک و تعیین حداقل سنی برای استخدام می باشد. کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک سازمان بین المللی کار (شماره ۱۸۲) به این معنا است که قانون کشور تصویب کننده باید از تمام کودکان زیر ۱۸ سال در برابر تمام فرم های بهره کشی و کارهای خطرناک مضر تعریف شده در کنوانسیون حمایت نموده و مجازات های کافی را برای افرادی که از مفاد این کنوانسیون تخطی می نمایند، اعمال نماید و همچنین برنامه های عملیاتی ملی را در محدوده زمانی مشخص به منظور پیشگیری از ورود کودکان به کار و دور ساختن آنها از بدترین اشکال کار کودک طرح ریزی نماید. [۵۶۴]
پس از تصویب کنوانسیون های سازمان بین المللی در خصوص کار کودک، دولت ها باید قوانین خود را به منظور هماهنگ نمودن آنها با استاندارد های تصویب شده اصلاح نمایند. فرایند اصلاح قانون شامل یکی سازی و هماهنگ سازی قوانین نامتجانس مربوط به کودکان، بسط گستره قانون و افزایش مجازات ها و سیستم حمایتی از کودکان قربانی می شود.[۵۶۵]
با توجه به اینکه دستیابی به آموزش ابتدایی با کیفیت به حذف موثر کار کودک کمک بسزایی می کند از این رو کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل (۱۹۸۹) حق آموزش را برای کودکان به رسمیت شناخته و این مسئولیت را بر دوش دولت ها قرار می دهد تا آموزش ابتدایی را رایگان و اجباری سازند. همچنین به موجب این کنوانسیون، دولت ها ملزم هستند اقداماتی را به منظور تضمین حضور منظم کودکان در مدارس و کاهش ترک تحصیل اتخاد کنند.[۵۶۶]
اجرای قوانین وضع شده در خصوص منع کار کودک مهمترین مسئولیت دولت ها در راستای مبارزه با این پدیده می باشد. به منظور اجرای قوانین منع کار کودک، مکانیسم های اجرایی مختلفی وجود دارند اما عملکرد صحیح آنها وابسته به منابع انسانی، مادی و سیاسی می باشد. یکی روش های اجرای قوانین بازرسی کار می باشد که توسط بازرسان کار منصوب شده از سوی دولت با اختیار حقوقی برای نظارت بر اجرای قوانین و استانداردهای کار صورت می گیرد.[۵۶۷] وجود یک سیستم بازرسی کار کارآمد که قادر به مواجهه با چالش های یک جامعه سریعا در حال تغییر و پیشرفت باشد عنصر کلیدی در تضمین اجرای موثر قوانین کار و حمایت از کارگران می باشد. خلق و تقویت بازرسی کار به عنوان یک ابزار اساسی به منظور تضمین حقوق کار یکی از دغدغه های اصلی سازمان بین المللی کار بوده است که در کنوانسیون های شماره ۸۱ مربوط بازرسی کار در ۱۹۴۷ میلادی و کنوانسیون شماره ۱۲۹ مربوط به بازرسی کار در بخش کشاورزی مصوب ۱۹۶۹ میلادی منعکس شده است. [۵۶۸]
گفتار دوم: رویه عملی برخی کشورهای جهان در راستای محو کار کودک
بند اول: اقدامات کشور رومانی در راستای محو کار کودک
دولت رومانی در ۲۰۰۰ میلادی تبدیل به یکی از اعضای سازمان بین المللی کار شد. به عنوان یکی از اعضای جامعه بین المللی، یک عضو سازمان ملل و همچنین اخیرا به عنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا، رومانی کنوانسیون های بین المللی مرتبط با کار کودک نظیر کنوانسیون حداقل سن استخدام (شماره ۱۳۸)، کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل و کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک سازمان بین المللی کار (شماره ۱۸۲) را در ۲۰۰۰ میلادی تصویب کرد. در آن سال، دولت رومانی و IPEC برنامه عملیاتی ملی را به منظور حذف کار کودک ترتیب دادند. دولت رومانی در ۲۰۰۰ میلادی برنامه ملی برای پیشگیری و حذف بدترین اشکال کار کودک را اجرا کرد. فاز ۱ این برنامه از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ میلادی و با سرمایه گذاری دپارتمان کار ایالات متحده آمریکا اجرا شد. این پروژه به منظور حذف عواملی آغاز شد که منجر به کار کودک و قاچاق کودکان می شدند. از جمله این عوامل عبارت بودند از عدم وجود فرصت های شغلی برای جوانان، زندگی زیر خط فقر، عدم وجود شبکه امنیت اجتماعی و گرایش والدین به فرستادن کودکان شان به شهرها برای کار. از جمله نتایج مستقیم این پروژه این بود که اقدامات قانونی برای پیشگیری و مبارزه با کار کودک و قاچاق کودکان شد. فاز دوم این پروژه بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ اجرا گردید و هدف از اجرای آن ارتقا حضور کارفرمایان در پیشگیری، شناسایی، توان بخشی و مبارزه با کار کودک بود. از جمله نتایج این پروژه این بود که ۴۰۰ کودک از فعالیت های اقتصادی دور شدند و از حضور ۶۰۰ کودک در بازار کار پیشگیری به عمل آمد. [۵۶۹]
از جمله اقدامات قانونی و اصلاحات حقوقی صورت گرفته در کشور رومانی در راستای منع کار کودکان می توان به موارد زیر اشاره کرد: الف) قانون ۲۰۰۱/۶۷۸ # در خصوص پیشگیری و مبارزه با قاچاق اشخاص مطابق با جدیدترین قانون اروپایی و پروتکل پیشگیری، منع و مجازات قاچاق اشخاص مخصوصا زنان و کودکان مکمل کنوانسیون جرم سازمان یافته فراملی سازمان ملل متحد؛ ب) قانون ۲۰۰۴/۲۷۲# در خصوص ارتقا و حمایت از حقوق کودکان که توسط پارلمان رومانی مورد پذیرش قرار گرفته و در ژانویه ۲۰۰۵ میلادی لازم الاجرا گردیده است؛ ج) قانون ۲۰۰۳/ ۵۳ # در خصوص قانون کار؛ د) قانون ۲۰۰۳/۱۹۶# برای پیشگیری و مبارزه با هرزه نگاری؛ ه) قانون ۲۰۰۴/۲۱۱ # به عنوان معیاری برای تضمین حمایت از قربانیان قاچاق انسان؛ ی) قانون ۲۰۰۳/۲۶۸ # و قانون ۲۰۰۵/۳۵۴ # برای اصلاح و تکمیل قانون آموزش۱۹۹۵/۸۴# که آموزش اجباری را به ۱۰ سال بسط می دهد، کتاب های درسی را برای کودکان پیش دبستانی و آموزش اجباری و همچنین برای کودکان مقاطع راهنمایی که والدین کم درآمدی دارند رایگان می کند. [۵۷۰]
در ژانویه ۲۰۰۵ میلادی، پیرو مفاد قانون ۲۰۰۴/۲۷۵ و تصمیم دولت ۲۰۰۴/ ۱۴۳۲# و مطابق با اجرای پکیج قانونی حمایت و ارتقا حقوق کودکان، “نهاد ملی برای حمایت از حقوق کودکان”[۵۷۱]به عنوان مجهز ترین ارگان ملی در راستای برنامه ریزی و فراهم نمودن راهکارهای استراتژیک به منظور ارتقا رفاه و بهزیستی کودکان در رومانی تاسیس گردید. نهاد ملی برای حمایت از حقوق کودکان که زیر نظر وزارت کار دولت رومانی است در حال حاضر اصلی ترین نهاد نظارت بر کار کودک می باشد. [۵۷۲]
بازرسی کار رومانی که زیر مجموعه وزارت کار، خانواده و حمایت اجتماعی می باشد از آغاز تلاش برای حذف کار کودک یکی از شرکای فعال در مبارزه با کار کودک بوده است. در ۲۰۰۱ میلادی، بازرسی کار یک کمپین ارتقا آگاهی و اطلاعات را با هدف اطلاع رسانی به کارگران و کارفرمایان در خصوص مقررات حقوقی حمایت از کودکان در برابر بهره کشی و شناسایی موارد کار کودکان آغاز کرد. در ۲۰۰۸ میلادی، بازرسی کار ۲۴۱ مورد کار کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال را بدون رعایت مقررات حقوقی مشاهده کرد و موارد تخلف کارفرمایان را به سیستم قضایی رومانی گزارش کرد. [۵۷۳]
همچنین، نیروی پلیس یکی از شرکای موثر در مخاطب قرار دادن کار کودک در رومانی بوده است. هیئت بازرسی عمومی پلیس رومانی در ۲۰۰۷-۲۰۰۶ میلادی کمپین مبارزه با بهره کشی اقتصادی از کودکان برگزار نمود. در ۲۰۰۸ میلادی، آژانس ملی علیه قاچاق اشخاص زیر نظر هیئت بازرسی عمومی پلیس رومانی کمپین های اطلاع رسانی ملی و محلی را برگزار نمود.
بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ میلادی، مشارکت و همکاری قدرتمندی در خصوص مقوله کار کودک در رومانی صورت گرفت. تمام دپارتمان ها و وزارت خانه ها، اتحادیه های کارگری، کافرمایان، پلیس، جامعه مدنی و موسسات آکادمیک و رسانه تعهد خود را به حذف کار کودک از طریق تلاش های مداوم فردی و مشترک نشان دادند. در نتیجه این مشارکت، اصلاحات قانونی مهمی صورت گرفت و مقوله کار کودک با موفقیت در سیاست ها و برنامه های دولت تلفیق گردید. همچنین دولت رومانی موافقت نامه همکاری را در خصوص مبارزه با کار کودک با سازمان بین المللی کار امضا نموده است که تا سال ۲۰۱۳ میلادی قرار است اجرا گردد. [۵۷۴]
یک نمونه از اقدامات مهم صورت گرفته از سوی سازمان غیردولتی نجات کودکان شعبه Iasi، انجام پروژه “مدارس سیار”[۵۷۵] بوده است که با همکاری IPEC انجام شد. هدف نهایی از اجرای این پروژه دور ساختن کودکان از خیابان ها یعنی جاییکه انواع مختلفی از کارهای خطرناک کودکان صورت می گیرد و تضمین حق آموزش آنها بود. از جمله علل موفقیت آمیز این پروژه این واقعیت است که بر اساس مشارکت و حضور فعال کودکان در برنامه های پیشگیری صورت می گیرد. [۵۷۶]
بند دوم: اقدامات کشور غنا در راستای محو کار کودک
کشور غنا چارچوب حقوقی جامعی را به منظور حمایت از کودکان و ارتقا سطح زندگی آنها به اجرا در آورده است. قانون ۱۹۹۲ میلادی این کشور حمایت از کودکان را در برابر هرگونه کاری که تهدیدی برای سلامتی، آموزش یا پیشرفت آنها می باشد تضمین می کند و مفهوم آموزش ابتدایی رایگان و اجباری را در بر می گیرد. کشور غنا کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل، منشور آفریقایی حقوق و رفاه کودک و کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک را مورد پذیرش قرار داده است. مفاد و مقررات این کنوانسیون ها در قوانین ملی منعکس گردیده است که مهمترین آنها عبارتند از:
قانون کودکان ۱۹۹۸ میلادی[۵۷۷] کار کودک را مطابق با کنوانسیون های حداقل سن استخدام و بدترین اشکال کار کودک تعریف و منع کرده است. به عنوان مثال، مطابق با این قانون (۱) هیچ کس نباید کودک را در یک کار بهره کشانه شرکت دهد؛ (۲) کار کودک زمانی بهره کشانه می باشد که کودک را از سلامت، آموزش یا رشد محروم سازد. همچنین در مورد کار در شب این قانون بیان می دارد که (۱) هیچ کس نباید کودک را در کار های شبانه شرکت دهد؛ (۲) کار شبانه کار بین ساعات ۸ شب تا ۶ صبح می باشد، در مورد حداقل سن استخدام، این قانون بیان می دارد که حداقل سن استخدام شخص نباید کمتر از ۱۵ سال باشد.[۵۷۸]
قانون قاچاق انسان ۲۰۰۵ میلادی[۵۷۹] به منظور پیشگیری، کاهش و مجازات قاچاق انسان و توان بخشی کودکان و نوجوانانی که قاچاق شده اند، وضع گردید.
در هفتم جولای ۲۰۰۶ میلادی کشور غنا یکی از ۲۴ کشوری بود که “توافق نامه همکاری چند جانبه را برای مبارزه با قاچاق اشخاص، مخصوصا زنان و کودکان در غرب و مرکز آفریقا”[۵۸۰] امضا نمود. [۵۸۱]
کشور غنا در ۲۰۱۱ میلادی کنوانسیون حداقل سن استخدام سازمان بین المللی کار (شماره ۱۳۸) را تصویب نموده است. تصویب این کنوانسیون اعتماد شرکای محلی را به تعهد دولت غنا در راستای مبارزه با کار کودک ارتقا داده است. [۵۸۲]
استراتژی کاهش فقر غنا[۵۸۳] (۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹) و چارچوب سیاست ملی میان مدت غنا [۵۸۴](۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳) دربرگیرنده استراتژی هایی برای حذف کار کودک می باشند. چارچوب سیاست ملی میان مدت غنا در سه حیطه کلیدی متمرکز می باشد:۱) کاهش فقر؛ (۲) ارتقا فرصت های شغلی و حمایت اجتماعی؛ و ۳) ارتقا دستیابی به حقوق قانونی. [۵۸۵]
کشور غنا همچنین برنامه آموزش ابتدایی رایگان و اجباری را در ۱۹۹۶ میلادی با هدف فراهم نمودن آموزش ابتدایی با کیفیت برای هر کودک غنایی آغاز کرد. در نتیجه این برنامه حضور کودکان در مدارس بسیار ارتقا یافته است. [۵۸۶]
کشور غنا تحقیقات گسترده ای را به منظور شناسایی گستره و ماهیت کار کودک انجام داده و برنامه های عملیاتی ملی را برای مبارزه با این پدیده طرح ریزی نموده است. اقدامات طراحی شده تحت برنامه عملیاتی ملی از طریق مشارکت و همکاری با جوامع و مقامات محلی آماده سازی شده اند. برنامه عملیاتی ملی بر اساس رویکرد چند بخشی می باشد و نیاز به تعهد و کمک دولت، اتحادیه های کارگری، سازمان های کارفرمایی و دیگر سازمان های غیردولتی و بخش خصوصی دارد. به عنوان مثال، کشور غنا در ۲۰۰۶ میلادی در پاسخ به نگرانی بین المللی نسبت به استفاده از کار کودک در تولید کاکائو، برنامه ملی حذف بدترین اشکال کار کودک را در بخش تولید کاکائو توسعه داد. این برنامه بر ارتقا آگاهی نسبت به مقوله های کار کودک در اجتماعات تولید کننده کاکائو و حمایت از کودکان آسیب پذیر برای حضور یافتن در مدرسه متمرکز است. کشور غنا مطابق با تعهدش تحت کنوانسیون بدترین اشکال کار کودک، فهرستی از کارهای خطرناک، یعنی کاری که ماهیتش یا شرایطی که در آن انجام می گیرد بر سلامت، امنیت یا اخلاقیات کودکان تاثیر منفی می گذارد، تهیه کرده است.[۵۸۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]




تقابل بین دو گرایش فوق (اعتبار و بطلان) منجر به بروز دکترینی گردید که عقیده بر بطلان یا اعتبار محدود و موردی قید مزبور دارند. بدین وصف که، چنانچه در قضیه مختلف فیه منافع عمومی و ملی یک کشور نیز مطرح باشد. بدیهی است انصراف شخص متضرر از توسل به حمایت دیپلماتیک دولت متبوع را نمی توان پذیرفت و باید حکم بر بطلان چنین قیدی داد. اما چنانچه صرفاً منافع شخص متضرر در میان باشد، دولت می بایست تمایل شخص متضرر مبنی بر انصراف از حق خود در توسل به حمایت دیپلماتیک را محترم شمرده قائل به اعتبار قید مزبور باشد.[۲۵۱]
حال این سؤال مطرح می گردد که پس از اعمال حمایت دیپلماتیک از ناحیه دولت متبوع شخص متضرر وضعیت اعلام رضایت و انصراف از دعوی از ناحیه شخص متضرر و یا دولت متبوع او به چه نحو می باشد.
بر مبنای دکترین کلاسیک حمایت دیپلماتیک، هنگامیکه یک دولت به نفع تبعه خود در سطح بین الملل به طرح مطالبات او مبادرت می نماید همه حقوق و تکالیف نظار بر آن حق و مطالبه نیز به دولت متبوع منتقل می گردد. بنابراین صرفاً دولت متبوع شخص متضرر می تواند در تمام مراحل اعمال حمایت دیپلماتیک هر طور صلاح بداند با اعلام رضایت و یا انصراف از ادعا از تابع خاطی و مسئول، رفع مسئولیت نماید. ضمن اینکه اعلام رضایت یا سازش شخص متضرر تأثیری در حقوق دولت متبوع او در تعقیب دعوی در سطح بین الملل ندارد مگر آنکه دولت متبوع شخص متضرر با این اقدام موافقت نماید.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بر مبنای دکترین نو حمایت دیپلماتیک، اعلام رضایت و سازش شخص متضرر مستقیماً و بدون مراجعه به دولت متبوع قابل پذیرش است، مگر اینکه دولت متبوع او رسماً با آن مخالفت نماید و یا در قرارداد ارجاع اختلاف به قضاوت بین المللی از این حق خود صرفنظر نکرده باشد، زیرا فرض بر این است شخص متضرر ذینفع، موافقت دولت متبوع خود را در این خصوص جلب نموده است.
براساس دکترین فوق، دولتها نیز در خصوص اعتبار قید کالوو مواضع متفاوتی را اتخاذ نموده اند.
ایالات متحده آمریکا بر این عقیده است که انصراف از حمایت دیپلماتیک شامل انصراف شخص از انکار عدالت و همچنین از حق دولت متبوع شخص متضرر جهت حمایت دیپلماتیک نمی گردد.[۲۵۲]
کشورهای بلژیک، فنلاند، دانمارک، انگلیس، آلمان، نروژ، ژاپن، بر این عقیده اند که شخص به استثناء مواردی که نقض حقوق بین الملل صورت گرفته باشد، می تواند از حمایت دیپلماتیک دولت متبوعش انصراف نماید.[۲۵۳]
دولت کانادا بر این عقیده است که چنانچه دولت متبوع شخص متضرر به او اذن ورود به چنین قراردادی را داده باشد قید کالوو معتبر است.[۲۵۴]
در ماده ۱۶ طرح پیش نویس حمایت دیپلماتیک[۲۵۵] انصراف از حمایت دیپلماتیک شخص، معبتر است. با این وجود این قید قراردادی نباید در موارد ذیل حق دولت متبوع شخص متضرر را به اعمال حمایت دیپلماتیک از ناحیه او متأثر سازد.
۱- خسارت وارده به شخص ناشی از نقض حقوق بین الملل قابل انتساب به کشور طرف قرارداد باشد.
۲- هنگامیکه خسارت به شخص مستقیماً خسارت به کشور متبوع او تلقی شود.
به نظر می سد می بایست قائل به اعتبار موردی قید کالوو بود. چنانچه در قضیه مختلف قیه منافع عمومی و ملی یک کشور نیز در میان باشد و در واقع دولت متبوع شخص متضرر در این زمینهب ه نوعی از نقض حقوق منجر به ورود خسارت به شخص، متضرر گردیده باشد و یا در مواردی که خسارت وارده به شخص مستقیماً خسارت به دولت متبوع او تلقی گردد، انصراف شخص متضرر از دعوی تأثیری در حق دولت متبوعش جهت تعقیب ادعا نداشته باشد. اما چنانچه عمل نقض حقوق تابع خاطی صرفاً منجر به ورود خسارت به شخص گردیده باشد نظر به اینکه اولاً: دارنده واقعی حق حمایت دیپلماتیک شخص است. ثانیاً: اصل بر صحت و اعتبار قراردادهایی است که بر مبنای قصد و رضایت طرفین منعقد گردیده، بنابراین طبیعتاً باید انصراف شخص متضرر از توسل به حمایت دیپلماتیک دولت متبوع را پذیرفت.
بدیهی است قید کالوو دارای اعتبار محدودی است، بدین معنا که یک استثنای کامل جهت حمایت دیپلماتیک ایجاد نمی نماید و قلمروی آن شامل انصراف از انکار عدالت توسط یک مرجع داخلی که ممکن است از دعاوی مرتبط با قرارداد ناشی شود همچنین مواردی که عمل ناقض حقوق تابع مختلف موجب نقض حقوق بین الملل شده باشد، نمی گردد.
در قضیه «راه آهن اتحادهیه مکزیک» دعوی بین بریتانیا و مکزیک، همچنین در قضیه «North American Dredging Compony» دعوی بین ایالات متحده و مکزیک کمیسیون اظهار داشت: «… قید کالوو در مواردی که انکار عدالت صورت گرفته باشد، فاقد اعتبار است و قابلیت اعمال ندارد…»[۲۵۶]
علی ایحال، قید کالوو باید به عنوان یک فرض به نفع نیاز به قاعده طی مقدماتی مراجع، پیش از دستیازی به مراجع بین المللی تفسیر شود.
مراجع رسیدگی بین المللی (اعم از قضایی، داوری، کمیسیونهای حل و فصل مسالمت آمیز اختلاف و…) در خصوص اعتبار قید کالوو رویه واحدی اتخاذ ننموده اند. در برخی موارد حکم به عدم اعتبار و در مواردی، حکم بر مشروعیت و اعتبار حقوقی آن داده و در پاره ای موارد، اعتبار یا بطلان محدود آنرا پذیرفته است. بنابراین رویه قضایی بین المللی در این خصوص متفاوت است. رویه غالب بسیاری از مراجع بین المللی و کمیسیونهای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات، مبتنی بر عدم اعتبار حقوقی و بطلان قید مزبور می باشد. در قضیه «راه آهن اتحادیه مکزیک» کمیسیون تحقیق دعاوی انگلیس و مکزیک ۳۰-۱۹۲۹ در نظریات خود اینگونه اظهار داشت: «هیچ شخصی نمی تواند توسط این قید کشور متبوع خویش را از حق آشکار اعمال فراگردهای دادخواهی بین المللی جهت جبران نقض حقوق بین الملل به ضرر آن دولت محروم نماید.»[۲۵۷]
در قضیه «مک نیل» اختلاف بین انگلیس و مکزیک در سال ۱۹۳۱، دیوان داوری در خصوص اعتبار قید کالوو اظهار نمود: «اگر این قید را بین شخص تبعه خارجی و دولت طرف قرارداد معتبر بدانیم، چنین اعتبار و ارزشی، قابل استناد در مقابل دولت متبوع شخص خارجی نمی باشد».[۲۵۸]
گرایش نو از حمایت دیپلماتیک بعنوان رویه ضعیف تر بندرت در کمیسیونهای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات و آراء داوری مشاهده می شود که مبتنی بر مشروعیت و اعتبار حقوقی قید کالوو می باشد.
در قضیه «راه آهن اتحادیه مکزیک» اختلاف بین انگلیس و مکزیک در خصوص خسارات وارده به کمپانی انگلیسی راه آهن در سال ۱۹۰۳، کمیسیون حل اختلاف صریحاً مشروعیت و اعتبار حقوقی قید کالوو، مندرج در قرارداد امتیاز را شناسایی نموده، اظهار داشت: «کمیسیون، صلاحیت رسیدگی به دعاوی کمپانی انگلیسی را ندارد.ز یرا اشخاص قانوناً و بنا به قواعد حقوق بین الملل، حق دارند قیدی را با خاصیت و اثرات آن، نظر قیدی که در قرارداد امتیاز مزبور ذکر گردیده است، امضاء نمایند».[۲۵۹]
گرایش اخیر مبنی بر اعتبار و بطلان موردی قید کالوو نیز در مواردی در آراء داوری مشاهده گردید.
در قضیه «کمپانی لایروبی آمریکای شمالی تکزاس» اختلاف بین ایالات متحده و مکزیک در سال ۱۹۲۶، دادگاه داوری اظهار داشت: هیچ ضرورتی ندارد که در تحقیق در ماهیت قید مزبور، بررسی خود را محدود به بطلان یا اعتبار این قید نمود… می بایست اعتبار و یا بطلان قید مزبور را موردی پذیرفت…»[۲۶۰]
در پایان، ذکر این نکته ضروری است که باید بین قد کالوو و دکترین کالوو در خصوص مسئولیت کشور در قبال اعمالی که توسط اتباع آن کشور نسبت به بیگانگان صورت می پذیرد، تمایز قائل شد. دکترین کالوو، نظریه ای است که بموجب آن، کشور مسئول خسارات وارده به بیگانگان در نتیجه ناآرامیهای داخلی، خشونت جمعی یا انقلاب نیست، صرفنظر از اینکه کشور مزبور کلیه تدابیر معقول و لازم را برای حمایت از بیگانگان بعمل آورده باشد یا نه، بدین لحاظ که اختلالات ایجاد شده در نتیجه اعمال مزبور، اتباع را نیز به اندازه بیگانگان متأثر یم سازد. بنابراین بیگانگان نباید مشمول حمایت های بیشتری گردند. دکترین کالوو بیانگر موضع دولتهایی بود که اقدامات مزبور را نوعی قوه قاهره تلقی نموده و بالنتیجه مسئولیتی در قبال مسائل ناشی از آنها جهت دولتها قابل اعمال نمی دانستند.[۲۶۱]
مبحث دوم- حمایت دیپلماتیک،حمایت بین المللی از یک ادعای خصوصی
همانطور که اشاره گردید حمایت دیپلماتیک ساز و کاری در جهت حمایت از اشخاص متضرری است که در نتیجه اعمال ناقض حقوق تابعی از حقوق بین الملل به آنان خسارت وارده شده و حقوق آنان مورد انکار قرار گرفته است.
با پذیر دولت متبوع به حمایت دیپلماتیک از شخص متضرر، ادعای شخصی و خصوصی به ادعای دولت وی مبدل، رسیدگی قضایی از سطح داخلی به سطح بین المللی منتقل می گردد و رابطه حقوقی بدوی، یعنی رابطه شخص متضرر و تابع مسئول به رابطه دولت متقاضی و تابع مسئول یعنی در واقع دعوی بین دو تابع حقوق بین الملل مبدل می گردد. بنابراین اقداماتی را که دولت متبوع شخص متضرر در قالب حمایت دیپلماتیک معمول می نماید در واقع حمایت بین المللی از یک ادعای خصوصی است که با حفظ ماهیت دعوی، شکل قضیه بنحو موصوف تغییر می یابد.[۲۶۲]
فصل سوم
اشکال و نحوه دادرسی در آیین حمایت دیپلماتیک
اقدامات یک دولت جهت احقاق حقوق تفویت شده تبعه متضرر خود ( اعم از حقوقی یا حقیقی ) در قالب حمایت دیپلماتیک منوط به رعایت تشریفاتی است . این مسئله حول دو موضوع ، شروع اعمال حمایت دیپلماتیک ، ابزار و طرق اعما حمایت دیپلماتیک ، می گردد .
در گذشته اعمال حمایت دیپلماتیک جزء صلاحیت کاملا انحصاری دولت متبوع شخص متضرر محسوب می گردد بدان لحاظ که دولت به دفاع از حقوق خود و نه حقوق تبعه خود می پردازد . بنابراین دولت متبوع شخص متضرر آزادانه می توانست به اعمال حمایت دیپلماتیک بپردازد . تغییر دیدگاه هایی که در خصوص نهاد حمایت دیپلماتیک ایجاد گردید به نوعی تشریفات اعمال این تاسیس را متاثر ساخت ، بدین نحو که تقاضای شخص متضرر از دولت متبوع خود جهت اعمال حمایت دیپلماتیک در برخی موارد جایگزین انتخاب آزادانه دولت در شروع به حمایت دیپلماتیک گردید . حتی جهت شخص متضرر نیز حق مشارکت در روند حل و فصل دعوی در معیت دولت متبوع ایجاد گردید .
دولت متبوع شخص متضرر در نوع ابزار اعمال حمایت دیپلماتیک آزدانه حق انتخاب دارد . بدین لحاظ که از حقوق خود استفاده می نماید نه ازحقوق تبعه متضرر خود. بنابراین ، این وسیله می تواند رجوع به تشریفات سیاسی ، رجوع به تشریفات تادیبی مشروع و یا رجوع به مراجع بین المللی باشد .
مبحث اول- اشکال پذیرش حمایت دیپلماتیک از اشخاص حقوقی
۱) پذیرش حمایت دیپلماتیک
در اینجا این سوال مطرح می گردد که اصولا پذیرش و اعمال حمایت دیپلماتیک توسط دولت متبوع شخص متضرر به چه صورت آغاز می گردد ؟ آیا در صورت حصول شرایط لازم ، درخواست شخص متضرر و پذیرش دولت متبوع او ضروری است یا اینکه دولت متبوع در صورت وجود شرایط لازم ، می تواند راسا بدون تقاضای شخص متضرر به طور مستقیم به اعمال حمایت دیپلماتیک بپردازد ؟
پاسخ به سوال مزبور نیز متاثر از دکترین حمایت دیپلماتیک به دو صورت متجلی می گردد [۲۶۳]. برمبنای گرایش کلاسیک حمایت دیپلماتیک که دولت متبوع شخص متضرر را به عنوان متضرر واقعی قلمداد و خسارت وارده به شخص را در واقع خسارت به دولت متبوع او تلقی و اقدام دولت متبوع شخص متضرر را در قالب حمایت دیپلماتیک در جهت اعمال حقوق خود که همانا وظیفه مراقبت و نظارت بر رعایت حقوق بین الملل نسبت به اتباعش می دانند ، دولت متبوع شخص متضرر ، به طور مستقیم و بدون درخواست تبعه می تواند جهت مطالبه غرامت به تابع متخلف رجوع نماید .
اما بر مبنای گرایش نو که شخص به عنوان متضرر واقعی قلمداد و اقدام دولت متبوع شخص متضرر در واقع در جهت جبران خسارت وارده به شخص متضرر معمول می گردد ، اعمال حمایت دیپلماتیک را منوط به درخواست شخص متضرر مبنی بر حمایت دیپلماتیک از دولت متبوع خود می داند و تا هنگامی که چنین تقاضایی از ناحیه شخص متضرر صورت نپذیرد ، برای دولت متبوع ادعایی در جهت جبران خسارت شخص متضرر متصور نیست و دولت متبوع صرفا می تواند درخواست جبران خسارت معنوی به خود را در صورت ورود چنین خسارتی نماید . اما در صورت درخواست شخص متضرر و در صورت تمایل ، می تواند با حفظ ماهیت دعوی و تغییر شکل قضیه ، اقدام به طرح ادعای شخص در قالب حمایت دیپلماتیک نماید .به نظر می رسد گرایش اخیر با عنایت به تحولاتی که در جهت ارتقاء موقعیت شخص در سطح بین الملل همچنین کاهش اقتدارات دولتی صورت پذیرفته با واقعیات دنیای امروز مطابق تر باشد.
۲) نحوه اقامه دعوی
هنگامی که دولت متبوع ، حمایت دیپلماتیک از شخص متضرر را بر عهده می گیرد این سوال مطرح می گردد که آیا باید مستقیما اقدام به طرح دعوی نزد مراجع بین المللی نماید و یا بدوا به طرح دعوی نزد تابع خاطی بپردازد و در صورت عدم حصول نتیجه ، طرق عادی حل و فصل اختلاف بین المللی را پیگیری نماید ؟ به عبارتی اقدامات مقدماتی دولت متبوع جهت حمایت دیپلماتیک از شخص متضرر پیش از ارجاع اختلاف به مرجع بین المللی رسیدگی کننده چگونه است ؟
اصولا راهکارهای متفاوتی فراروی دولت متبوع ، جهت اعمال حمایت دیپلماتیک از تبعه متضرر خود وجود دارد . اما آنچه که مسلم است راهکارهای مزبور می بایست در چهار چوب قواعد کلی حاکم بر حقوق بین الملل اعمال گردد . دولت متبوع شخص متضرر پیش از بین المللی شدن ادعا می بایست به حمایت دیپلماتیک در سطح ملی و داخلی از طریق طرح دعوی نزد تابع خاطی اقدام نماید . در این مرحله دولت متبوع شخص متضرر با ارائه ادله حقوقی ، میزان مطالبات و خواسته خود را مطرح و از تابع خاطی تقاضای جبران خسارت های وارده را می نماید . بدیهی است ، در صورت عدم حصول توافق به نحو موصوف می بایست قضیه را با توسل به دیگر طرق حل و فصل اختلاف بین المللی یا طرح دعوی نزد مراجع بین المللی پیگیری نماید .
مبحث دوم- مشارکت شخص حقوقی متضرر در دادرسی
همانطور که پیشتر اشاره گردید ، طرفین یک اختلاف بین المللی [۲۶۴] می بایست دو تابع حقوق بین المللی باشند . از آنجایی که اشخاص حقوقی مورد بحث از موضوعات حقوق بین الملل محسوب نمی گردند ، بنابراین طبیعتا فاقد صلاحیت و شخصیت حقوقی بین المللی تام جهت استیفای حقوق خود در سطح بین الملل ، احیانا رجوع به یک مرجع بین المللی می باشند . بنابراین در صورت ورود خسارت به آنان ناشی از عمل ناقض حقوق تابعی از حقوق بین الملل و عدم احقاق حق دولت متبوع به نفع شخص متضرر ، اجرای عدالت را در مقابل تابع متخلف رسما به عهده گرفته و به طور مستقیم در سطح بین الملل به حل و فصل اختلاف حاصله می پردازد .
در گذشته بنا به دلایل فوق ، شخص متضرر در جریان حل و فصل و رسیدگی به دعوی در حاشیه و پرانتز قرار می گرفت[۲۶۵] . اکنون به لحاظ وجود گرایش های نو در خصوص تاسیس حمایت دیپلماتیک و ترفیع جایگاه شخص در حقوق بین الملل ، شخص متضرر به طور غیر مستقیم ( برای مثال حضور در جلسات رسیدگی در معیت وکلا و مشاوران خود ، تسلیم مستقیم لوایح کتبی و احیانا توضیحات شفاهی ، طرح مستقیم خواسته ها و مطالبات نزد دادگاه ها و … ) در روند حل و فصل و رسیدگی به دعوی ، خصوصا در مکانیزم داوری یا دادرسی قضایی مشارکت داشته[۲۶۶] و در معیت دولت متبوع خود به ابراز ادله در جهت اثبات موضوع می پردازد[۲۶۷] . بدیهی است ، مشارکت و حدود آن ممکن است ناشی از قرار رجوع به حکمیت ، معاهدات عمومی و یا ناشی از آیین دادرسی و یا نحوه رسیدگی در مرجع ذیربط باشد[۲۶۸] .
مبحث سوم- طرق و نحوه عملکرد در حل و فصل اختلاف در آیین حمایت دیپلماتیک
هرچند اختلاف در آیین حمایت دیپلماتیک اساسا یک اختلاف حقوقی است ، اما طرق و نحوه عملکرد در اعمال این حمایت و اجبار تابع متخلف به جبران خسارات وارده و در نتیجه احقاق حقوق شخص متضرر ، به دو شکل ، طرق مسالمت آمیز و طرق غیر مسالمت آمیز و با توسل به ابزارهای گوناگون صورت می پذیرد .
ملاحظات سیاسی ، اقتصادی و … ناشی از عوامل متعددی ، نظیر ، نوع حقوق شخص که تابع خاطی به آن لطمه وارد نموده است ، شدت و اهمیت خسارات وارده به شخص و دولت متبوع او ، نوع نگرش و طرز تلقی دولت متبوع نسبت به تاسیس حقوقی حمایت دیپلماتیک و جهت گیری سیاسی کشور مدعی علیه ، خطر تیرگی روابط با کشور مدعی علیه در صورت توسل به اقدامات شدید ، امکان استفاده از حمایت دیپلماتیک به عنوان ابزاری جهت پیشبرد منافع سیاسی و اقتصادی شدید ، امکان استفاده از حمایت دیپلماتیک به عنوان ابزاری جهت پیشبرد منافع سیاسی و اقتصادی کشور مدعی ، عضویت کشور مدعی و مدعی علیه در یک بلوک سیاسی ، اقتصادی دوست یا دشمن ، اعتبار و موقعیت سیاسی کشور مدعی علیه ، فشارهای داخلی از ناحیه اشخاص یا گروه های صاحب قدرت و … تصمیم گیری یک کشور را در جهت تعیین طرق و نوع ابزارهای حمایت تحت تاثیر قرارداده ، باعث می شود که کشور مدعی بر فرض اعمال حمایت دیپلماتیک ، احتیاط بیشتری را در انتخاب و نوع ابزار عملکرد بنماید[۲۶۹] .
حقوق بین الملل ابزارهای حمایت دیپلماتیک را براساس نظم خارجی ملاحظات حقوقی و … از موردی به مورد دیگر محدود می نماید . در صورت وجود تکالیف قراردادی - برای مثال تجویز داوری به عنوان تنها طریق عملکرد جهت حل و فصل اختلاف و یا رجوع به دیوان بین المللی دادگستری و … به عنوان ابزاری از حمایت – وفق مفاد و مندرجات قرارداد منعقده بین طرفین اقدام می گردد . اما در غیاب تکالیف معاهداتی ، حمایت دیپلماتیک محدود به حقوق بین المللی عرفی می گردد حقوق بین المللی عرفی نیز محدودیت هایی را در استفاده از طرق ، همچنین نوع ابزارهای حمایت قائل است که مهمترین محدودیت مربوط به استفاده از زور می باشد[۲۷۰] .
آنچه که حائز اهمیت است رجوع به هریک از طرق و ابزارهای حل و فصل اختلاف توسط دولت متبوع شخص متضرر ، جهت وصول خسارات وارده از تابع متخلف ، منوط به رعایت تشریفاتی (قاعده رجوع به مراجع داخلی و ارکان ذیصلاح ) از ناحیه شخص حقوقی متضرر می باشد .
علی ایحال ، طرق عملکرد در حل و فصل اختلاف در آیین حمایت دیپلماتیک به صورت عمل می گردد:
بند اول – طرق مسالمت آمیز که خود نیز به دو دسته تقسیم می شود .
الف ) طرق سیاسی ب) طریق حقوقی
بند دوم- طرق غیر مسالمت آمیز
الف- طریق سیاسی
هنگامی که دولت متبوع شخص متضرر ، اجرای عدالت را در خصوص تبعه خود در مقابل تابع خاطی به طور رسمی به عهده می گیرد و به اصطلاح حمایت دیپلماتیک خود را نسبت به شخص متضرر اعمال می نماید ، ممکن است این اعمال حمایت به طرق سیاسی و با بهره گرفتن از ابزارهای مربوط در این چهارچوب ، نمود پیدا کند . در این طریق ، طرفین اختلاف ، خود راسا و یا با دخالت یک عامل ثالث در خصوص شرایط حل مسئله توافق نموده ، اقدامات و کوشش هایی را در جهت حل و فصل اختلاف و در نتیجه جبران خسارات وارده به شخص معمول می نمایند . همانطور که ادعاهای زیادی بدین صورت به طور مثبت یا منفی پایان می پذیرد ابزارهای معمول در طرق سیاسی معمولا به اشکال ذیل تجلی پیدا می نماید[۲۷۱] . ۱) مذاکره ۲) انعقاد موافقتنامه های خاص راجع به قواعد و میزان غرامت .
۱) مذاکره [۲۷۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:31:00 ب.ظ ]




      1. بررسی اثر اسانس مرزه بر خواص مکانیکی فیلم­های نشاسته سیب زمینی

     

نیروهای درون مولکولی سبب تردی و شکنندگی فیلم­ها می­ شود و با اضافه کردن نرم کننده­ها این نیروها کاهش می­یابد و هم­چنین سیالیت زنجیره های پلیمری افزایش می­یابد و در نتیجه انعطاف پذیری و قابلیت انبساط فیلم­ها افزایش می­یابد. نرم­کننده­ ها حجم آزاد ساختار­های پلیمری یا سیالیت مولکولی، مولکول­های پلیمر را افزایش می­ دهند. اضافه کردن نرم­کننده ­ها بر مدول الاستیکی و سایر ویژگی­های مکانیکی اثر دارند. مولکول­های نرم­کننده با فیلم نشاسته تداخل ایجاد کرده، واکنش بین مولکولی را کاهش و سیالیت پلیمر را افزایش داد که این­ها باعث افزایش در درصد ازدیاد طول و کاهش در نیروی کششی و مدول الاستیکی شد (گالدآنوو همکاران[72]،2009؛ تالجاو همکاران[73]، 2008).
نتایج خواص مکانیکی بدست آمده از دستگاه بافت سنج در نمودار­های زیر (4-1، 4-2 و 4-3) نشان داده شده است. نتایج نشان داد هنگامی که غلظت­های اسانس مرزه در فیلم نشاسته سیب زمینی از 0% تا 30% افزایش می­یابد، مقاومت به کشش مربوط به این فیلم­ها از 86/16 تا 95/13 مگاپاسکال، به صورت معنی داری (05/0 <р) کاهش یافت. کاهش مقاومت کششی به علت تخریب شبکه فیلم در نتیجه افزودن اسانس مرزه بود. به نظرمی­رسد اسانس سبب بهم خوردن تراكم ساختاری و عدم يكنواختی ماتريكس فيلم شده، پيوندهای بين زنجيره­های پليمری را تضعيف نموده و نقاط گسيختگی ايجاد می­نمايد در نتيجه مقاومت نمونه­های حاوی اسانس در برابر كشش كاهش مي­يابد (کچی چیان[74] و همکاران، 2010). افزودن اسانس مرزه باعث کاهش واکنش بین مولکولی در بین مولکول­های نشاسته می­ شود و افزودن آن به ماتریکس فیلم، چگالی را کاهش می­دهد و باعث کاهش مقاومت کششی می­ شود. افزودن اسانس منجر به افزایش درصد افزایش طول فیلم در لحظه پاره شدن گردید. میزان درصد کشیدگی با افزایش غلظت اسانس (از 0% تا 30%)، از 70/23 تا 93/31 درصد به صورت معنی­داری (05/0>р) افزایش یافت. بنابراین الاستیسیته فیلم­ها افزایش یافت. پلیساری[75] و همکاران (2009) دليل اين افزايش را كاهش واكنش بين مولكولي در ساختار فيلم و افزايش سياليت پليمر در نتيجه تداخل مولكول­های اسانس با فيلم نشاسته بيان کرده ­اند. مقدار مدول یانگ (نسبت تنش به کرنش در ناحیه خطی) نیز با افزایش غلظت اسانس مرزه در فیلم نشاسته کاساوا، از 25/1095 تا 55/922 مگاپاسکال به صورت معنی داری (05/0 <р) کاهش یافته بود در نتیجه سختی فیلم کم می­ شود با توجه به طبیعت هیدروفیلیک فیلم­ها به علت نشاسته و گلیسرول فرایند جذب آب اتفاق می­افتد و در خواص فیلم­ها با یک خواص پلاستی سایزری تأثیر می­ گذارد در واقع اسانس در ماتریکس فیلم باعث دانسیته پایین می­ شود و حرکت شاخه­ های پلیمری و انعطاف­پذیری فیلم­ها را بهبود می­بخشد (پلیساری و همكاران، 2009). معمولاً یانگ مدول به صورت معنی­دار با مقاومت به کشش رابطه مستقیم دارد این نتایج با نتایج (کچی چیان[76]و همکاران، 2010 ؛ حسینی و همکاران، 1388 ؛ مایزورا[77] و همکاران، 2007 ؛پلیساری و همكاران، 2009) مطابقت دارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نمودار 4-1: اثر اسانس مرزه بر مقاومت به کشش فیلم­های نشاسته سیب زمینی.
*متفاوت بودن حروف لاتین بر روی ستون­ها نمایانگر اختلاف معنی دار در سطح 5% احتمال می­باشد( 05/0>р).
نمودار 4- 2: اثر اسانس مرزه بر کش آمدگی تا نقطه شکست فیلم­های نشاسته سیب زمینی.
*متفاوت بودن حروف لاتین بر روی ستون­ها نمایانگر اختلاف معنی دار در سطح 5% احتمال می­باشد( 05/0>р).
نمودار 4- 3: اثر اسانس مرزه بر مدول یانگ فیلم­های نشاسته سیب زمینی.
*متفاوت بودن حروف لاتین بر روی ستون­ها نمایانگر اختلاف معنی دار در سطح 5% احتمال می­باشد( 05/0>р).

      1. بررسی اثر اسانس مرزه بر خواص فیزیکوشیمیایی فیلم های نشاسته سیب زمینی

     

4-3-1- اندازه گیری حلالیت
نتایج حلالیت و محتوی رطوبت فیلم­های بدست آمده در نمودار­های 4-4 و 4-5 نشان داده شده است. با توجه به نمودار­های 4-4 و 4-5 هنگامی که غلظت­های اسانس مرزه در فیلم نشاسته سیب زمینی از 0% تا 30 % افزایش می­یابد، حلالیت مربوط به این فیلم­ها از 24/21 تا 92/13 درصد به صورت معنی داری (05/0>р) کاهش یافت. محتوای رطوبت مربوط به این فیلم­ها نیز از 9/3 تا 44/3 درصد کاهش یافت که البته معنی­دار نبوده است. کاهش حلالیت و محتوای رطوبت فیلم­ها به علت خاصیت آبگریز بودن اسانس مرزه مورد استفاده می­باشد. پیوند داخل مولکولی پلی ساکارید باترکیبات فنولیکی باوزن مولکولی بالا که باعث شکستن بعضی ازقسمت­های فیلم درطی حلالیت شده است. این علت واضح است که خواص مولکولی ترکیبات فنولیک به رویکشش ماتریکس فیلم­ها اثرمی­گذارد ( پی لانگ[78] و همکاران، 2006). این نتایج با نتایج (حسینی و همکاران، 1388 ؛ مایزورا و همکاران، 2007) مطابقت دارد.
نمودار 4- 4: اثر غلظت اسانس مرزه بر میزان حلالیت فیلم­های نشاسته سیب زمینی.
*متفاوت بودن حروف لاتین بر روی ستون­ها نمایانگر اختلاف معنی دار در سطح 5% احتمال می­باشد( 05/0>р).
نمودار 4- 5: اثر غلظت اسانس مرزه بر محتوای رطوبت فیلم­های نشاسته سیب زمینی.
*متفاوت بودن حروف لاتین بر روی ستون­ها نمایانگر اختلاف معنی دار در سطح 5% احتمال می­باشد( 05/0>р).
4-3-2- اندازه گیری میزان جذب آب (WAC)
نتایج میزان جذب آب فیلم­های بدست آمده در نمودار 4-6 نشان داده شده است. با توجه به نمودار 4-6 هنگامی که غلظت­های اسانس مرزه در فیلم نشاسته سیب زمینی از 0% تا 30% افزایش می­یابد، میزان جذب آب مربوط به این فیلم­ها از 81/3 تا 59/ 1 (گرم آب به ازای هر گرم ماده خشک)، به صورت معنی داری (05/0>р) کاهش یافت. جذب رطوبت به دلیل گروه ­های هیدروکسیل موجود در نشاسته است که با آب پیوند برقرارمی­کنند. دراین پژوهش با افزودن اسانس آبگریز درماتریکس بایوپلیمر گروه ­های هیدروکسیل قابل دسترس برای مولکول­های آب کاهش پیدا می­ کنند. در نتبجه سبب کاهش خاصیت آبدوستی فیلم­های نشاسته ای می­شوند.
نمودار 4- 6:اثر غلظت اسانس مرزه بر قابلیت جذب آب فیلم­های نشاسته سیب زمینی.
*متفاوت بودن حروف لاتین بر روی ستون­ها نمایانگر اختلاف معنی دار در سطح 5% احتمال می­باشد( 05/0>р).

      1. بررسی اثر اسانس مرزه بر خواص ممانعتی فیلم­های نشاسته سیب زمینی

     

4-4-1- تعیین میزان نفوذ پذیری به بخار آب ((WVP
وجود رطوبت و بخار آب یکی از مهمترین دلایل واکنش­های مولد فساد در مواد غذایی می­باشد. نفوذ پذیری به بخار آب(WVP) یکی از مهمترین ویژگی­های پلیمرهای بسته بندی غذایی به خصوص بیوپلیمرها می­باشد. نتایج میزان نفوذ پذیری به بخار آب فیلم­های بدست آمده در نمودار 4-7 نشان داده شده است. با توجه به نمودار 4-7 افزایش غلظت اسانس مرزه از 0 % تا 30 % در ماتریکس پلیمر، میزان نفوذپذیری به بخارآب را از 94/4 تا 54/2 (g/m.s.Pa10-10) کاهش داد. ترکیبات موجود در اسانس مرزه ساختار منظم زنجیره­های پلیمری فیلم­های سیب زمینی را بر هم زده است. این پدیده نرخ عبور بخار آب از میان فیلم­های خوراکی را به صورت معنی داری (05/0>р) کاهش داد. کاهش نفوذپذیری به بخار آب در اثر افزودن اسانس مرزه احتمالاً به دلیل پیوندهای کووالانسی و هیدروژنی بین شبکه نشاسته سیب زمینی و ترکیبات فنولیک که دسترسی گروه ­های هیدروژنی برای تشکیل پیوند ترکیبات هیدروفیلیک با آب را کاهش می­دهد و سپس باعث کاهش پیوستگی فیلم با آب می­ شود می­باشد. این نتایج با نتایج به دست آمده قبلی (سیریپاتراوان[79] و همکاران، 2010 ؛ حسینی و همکاران، 1388 ؛ مایزورا و همکاران، 2007) مطابقت دارد.
نمودار 4- 7: اثر اسانس مرزه بر نفوذپذیری فیلم های نشاسته سیب زمینی نسبت به بخار آب.
*متفاوت بودن حروف لاتین بر روی ستون­ها نمایانگر اختلاف معنی دار در سطح 5% احتمال می­باشد( 05/0>р).
4-4-2- نفوذپذیری نسبت به بخار اکسیژن
جهت محافظت ماده غذایی در برابر اکسیداسیون، جلوگیری از تندی و ممانعت از افت ویتامین ها، باید از موادی استفاده کرد که نسبت به نفوذ اکسیژن مقاومت مناسبی داشته باشند اما برای سبزی ها و میوه های تازه می باید ماده تا حدی به اکسیژن و بخصوص دی اکسید کربن، نفوذ پذیر باشد. بعضی از بسته­بندی ها که بخش عمده آن­ها را بیوپلیمرها تشکیل می­ دهند از ویژگی بازدارندگی خوبی در مقابل اکسیژن برخوردارند. نتایج میزان نفوذ پذیری به اکسیژن فیلم­های بدست آمده در نمودار 4-8 نشان داده شده است. با توجه به نمودار 4-8 افزایش غلظت اسانس مرزه از 0% تا 30% در ماتریکس پلیمر، میزان نفوذپذیری به اکسیژن را از 45/4 تا 89/3 cc-mil [m2. Day]به صورت معنی­داری (05/0 >р) کاهش داد.
نمودار 4- 8: اثر اسانس مرزه بر نفوذپذیری فیلم های نشاسته سیب زمینی نسبت به اکسیژن.
*متفاوت بودن حروف لاتین بر روی ستون­ها نمایانگر اختلاف معنی دار در سطح 5% احتمال می­باشد( 05/0>р).

  •  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ب.ظ ]




۳۵- بافت(۱۳۷۷)، طراحی شهری کرانه ساحلی بندرعباس.
۳۶- بررسی ساختار و خصوصیات هویت شهری بندرعباس.
۳۷- بیرانوندزاده مریم (۱۳۸۹)، رویکرد تحلیلی به بافتهای نا مناسب شهری بافت فرسوده شهر بندرعباس.
۳۸- برنامه ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی و اقدامات توانمندسازی اجتماعات آنهابا تاکید بر بهسازی شهری بندرعباس با دیدگاه شهرنگر، جلد دوم ویرایش اول (۱۳۸۹).
۳۹- قنبری باغستانی سمانه(۱۳۹۱) بررسی تطبیقی سیاست توانمندسازی در ساماندهی بافتهای شهری بندرعباس با رویکرد توسعه پایدار
۱-Balchin,Paul(1988),Urban Land Economic.U.K
۲- Claval,Paul(1981),Logiqueds Villes.Paris.
۳- Geddes,Patrik(1950),civies:As applied sociology,in sociogist.
۴-International cultural Centre, (1992) Managing Tourism in Historic Cities
۵- Robert,K(1982),omelnnercity Regeneration,Spon.Ltd.U.K.
۶- www.aftab.ir
۷- www.irandoc.ac.ir
۸-www.anbohsazan.net.
۹-www.khormoa.persiablog.ir
۱۰- www.sid.ir
۱۱- Abrams Chales (1964): mans struggles for shelter in an urbnizing eorld cam bridge the Mit press.
۱۲-www.amar.org
ضمایم
بسمه تعالی
پرسشنامه سرپرست خانوارهمشهری گرامی با سلام: احتراما˝این پرسشنامه ،جهت بررسی معضلات و مشکلات افراد در شهر بندرعباس با تأکید بر محله سورو تهیه شده است لذا خواهشمند است که به سوالات زیر پاسخ دهید، پاسخهای شما در نزد ما کاملاً محرمانه می ماند. و به هر چه بهتر شدن این محله از نظر امکانات و خدمات کمک می کند.
از همکاری صمیمانه شما کمال تشکر را دارم.
مشخصات سرپرست خانوار
۱-
جنس: الف) مردب) زن
۲-
 سن: الف)کمتر از ۲۰ سال ب) ۳۰-۲۱ ج) ۴۰-۳۱ د) بالای ۴۰ سال
۳- 
میزان سواد: الف) بیسواد ب) زیر دیپلم ج) دیپلم د) لیسانس و بالاتر
۴- 
تعداد خانوار ساکن در واحد مسکونی: الف) یک خانواری ب) دو خانواری ج) سه خانواری د) چهار خانواری
۵- 
سابقه سکونت خانوار در این محل: الف) کمتر از ۵ سال ب) بین ۵ تا ۱۰ سال ج) بیش از ۱۰ سال د) از ابتدای تولد
۶-
آیا ساکن بومی و اصیل این محله می باشید؟ الف) بلی ب) خیر
۷
- در صورت منفی بودن پاسخ، محل زندگی قبلی شما کجا بوده است؟الف) روستاهای اطراف بندرعباس ب) از محلات دیگر شهر بندرعباسج) دیگر شهرها
۸
- علت اصلی انتخاب این محل برای سکونت چه بوده است؟

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

الف) ارزانی زمین و مسکن ب) قیمت پایین اجاره خانه ج) شباهتهای قومی و فرهنگی د) نزدیکی به محل کار ر) سایر
۹
- آیا از سکونت در این محله راضی هستید؟ الف) بلی ب) خیر
۱۰
- در صورت منفی بودن پاسخ سوأل قبل به چه دلیل؟
االف) بالا بودن ناهنجاریهای اجتماعیب) کمبود فضاهای خدماتی ج) مشکلات بهداشتی د) شلوغی زیاد
۱۱
- محل شغل سرپرست خانوار: الف) محله سوروب) سایر محلات شهر بندرعباس ج) خارج از شهر د) خارج از استان
۱۲
- وسعت واحد مسکونی شما ( متر مربع): الف) کمتر از ۱۰۰ ب) ۱۰۰ تا ۱۵۰ ج) ۱۵۰ تا ۲۰۰ د) بیش از ۲۰۰
۱۳
- عمر واحد مسکونی به سال: الف) کمتر از ۵سالب)۱۰-۵ج) بین ۱۵-۱۰د) بالای ۲۰ سال
۱۴
- مصالح ساختمانی عمده به کار رفته در بنا: الف) خشت و گل ب) آجر و آهن ج) اسکلت فلزی د) اسکلت بتونی
۱۵
- آیا امکانات بهداشتی، آموزشی، رفاهی- تفریحی بطور کافی در محله شما وجود دارد؟ الف) بلی ب) خیر
۱۶
- به نظر شمااگر این امکانات در محله شما باشدباعث جذب ساکنین دراین محله می شود؟ بلی خیر
۱۷
- آیا با ساماندهی و بهسازی محله موافق هستید؟ الف) بلی ب) خیر
۱۸
- آیا با بهسازیونوسازی خانه های مسکونی موافق هستید؟ بلی خیر
۱۹
- آیامایلید برای بهتر شدن محله شما خدمات شهری(معابر،وفاضلاب ها) بهسازی شوند؟ بلی خیر
۲۰
- علت موافقت با ساماندهی و بهسازی ؟ الف) رفع مشکلات کالبدی- زیست محیطی ب) رفع مشکلات اجتماعی و فرهنگی ج) سایر
۲۱
- علت عدم موافقت؟ الف) احساس عدم امنیت به شهرداری و دستگاه های اجرایی ب) عدم توان تقبل بخش از هزینه ج) سایر
۲۲
- در صورت موافقت با ساماندهی محله آیا می توانید باتقبل بخشی از هزینه در انجام این طرح مشارکت کنید؟ بلی خیر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:21:00 ب.ظ ]