کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



فصل سوم

روش تحقیق

۳-۱-مقدمه

محقق می بایست پس ازتعلیم و تنظیم موضوع پژوهش،در فکر انتخاب روش تحقیق خود باشد.منظور از انتخاب روش انجام پژوهش آن است که مشخص نماییم چه نوع روش تحقیقی برای بررسی موضوع مورد نظر ما مناسب است، انتخاب روش انجام شده تا حدود زیادی بستگی به اهداف و ماهیت موضوع مورد بررسی و امکانات اجرایی و فرضیه‌ها دارد.به بیان دیگر هدف از انتخاب این روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید که چه شیوه ای اتخاذ نماید تا او را هرچه دقیق تر و سریعتر و ارزانتر در دستیابی به پاسخ، یا پاسخهایی برای پرسش یا پرسش­های پژوهش مورد نظر کمک کند. (نادری و نراقی ،۱۳۸۹)

۳-۲- روش تحقیق:

این امر به هدف­ها، ماهیت های موضوعات پژوهش و امکانات اجرایی محقق بستگی دارد .پژوهشگر در این تحقیق به دنبال توصیف عینی، واقعی و منظم خصوصیات یک موقعیت با یک موضوع می‌باشد یا به عبارتی سعی دارد که به کشف عقاید، ادراکات و تجربیات افراد بپردازد و آنچه را که هست بدون هیچ گونه دخالت و استنتاج عینی گزارش کنند و نتایج عینی را از موفقیت اخذ نمایند .(دلاور، ۱۳۸۸). در این مطالعه، روش تحقیق از نوع توصیفی و زمینه یابی می‌ باشد.این روش برای مطالعه موضوعاتی به کار می‌رود که محقق قصد تغییر یا دستکاری متغیرها را ندارد و اطلاعات را به همان صورتی که هستند به دست می‌آورد. برای مطالعه نگرش‌ها و نظرات آزمودنی‌ها با ابزار مصاحبه و پرسشنامه از روش زمینه‌یابی استفاده می‌شود (اسماعیلی و گودرزی، ۱۳۸۸)

۳-۳- جامعه ی آماری :

جامعه در هرتحقیق عبارت است ازهمه ی اعضای واقعی یا فرضی که علاقمند هستیم یافته های پژوهش را به آن ها تعمیم دهیم.(دلاور،۱۳۸۸) جامعه ی آماری عبارت است از مجموعه ای ازافراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند معمولاً در هرپژوهش،جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره ی صفت متغیر و واحدهای آن به مطالعه بپردازد.جامعه آماری در این تحقیق،عبارت است از کلیه دانشجویان وکارکنان دانشگاه آزاد واسلامی‌ شهرستان دره شهراز هردو جنس ولی بدون توجه به وضعیت تاهل وزمان ورود به دانشگاه در تمام سطح‌های تحصیلی ،مطالعه حاضر به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۳خورشیدی انجام گرفت.

۳-۴- نمونه ی آماری و روش نمونه گیری:

نمونه ی آماری عبارت است از مجموعه ای ازنشانه ها که از یک قسمت، یک گروه یا جامعه ای بزرگتر انتخاب می شود،به طوری که این مجموعه معرف کیفیات و ویژگی‌های آن قسمت،گروه یا جامعه بزرگتر باشد.( نادری و نراقی، ۱۳۸۹) نمونه این پژوهش با بهره گرفتن از جدول مورگان در سطح دقت ۵/.سطح اطمینان ۹۵/.ونسبت تغییرپذیری۵/.به میزان ۱۲۰ نفر محاسبه گردید که با در نظر گرفتن ۳۶/. برای پاسخهای نامطلوب مقدار آن به ۱۹۰ نفر افزایش یافت، ضمنا اطلاعات حاصله ‌بر اساس روش نمونه گیری ساده جمع‌ آوری گردید .

۳-۵- نحوه اجرای پرسشنامه:

پس از تهیه پرسشنامه، وتعیین آزمودنی ها پرسشگر به دانشگاه آزاد دره شهر رجوع کرده وپس از طی مراحل اداری وهماهنگی‌های صورت گرفته ‌و تشریح اهداف تحقیق از آزمودنی ها خواسته شد، ضمن مطالعه پرسشنامه را تکمیل نمایند.

۳-۶- ابزار جمع‌ آوری اطللاعات:

۳-۶-۱- پرسشنامه سبک زندگی lsq

این پرسشنامه در سال ۱۳۹۱ توسط گروهی از محققین شامل محسن لعلی ، احمد عابدی و محمد باقر کج بافت در دانشگاه اصفهان ساخته شد. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از پرسشنامه سبک زندگی ‌و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف .در زمینه ارزیابی سبک زندگی افراد آزمون‌های مختلفی طراحی شده است که بین آن ها می‌ توان به پرسشنامه سبک زندگی وشخصیت که بیشتر به جنبه‌های آدلری سبک زندگی می‌ پردازد ،پرسشنامه سبک زندگی فرهنگی ،پرسشنامه سبک زندگی کودکان ،وپرسشنامه سبک زندگی وسلامتی اشاره کرد .(سازمان جهانی بهداشت ۲۰۰۷،کوکر هام [۸۰]۲۰۰۷،هاریسون[۸۱] و همکاران ۲۰۱۰)در هریک از پرسشنامه‌های که پژوهش‌های فوق به کار رفت به یک یا چند جنبه از مؤلفه‌‌های سبک زندگی همچون تندرستی ،تغذیه ‌و ورزش ،تفریح ،اجتناب از داروها وسلامت روان پرداخته است .این پرسشنامه شامل ۱۰عامل که به ترتیب درصد واریانس وارزش ویژه عباتند از: سلامت جسمانی ،ورزش ‌و تندرستی ،کنترل وزن ‌و تغذیه ،پیشگیری از بیماری‌ها ،سلامت روانشناختی ،سلامت معنوی ،سلامت اجتماعی ،اجتناب از داروها مواد مخدر والکل ،پیشگیری از حوادث ، وسلامت محیطی که شامل ۶۶سوال در طیف لیکرت که به صورت همیشه (۳) معمولا (۲) گاهی اوقات (۱) ‌و هرگز (۰)نمره گذاری می شود. نمره بالا در هرکدام از مؤلفه‌ ها و در کل پرسشنامه نشان دهنده سبک زندگی مناسب است .‌بر اساس فرم روانشناختی ردیف ضریب پایایی به روش محاسبه آلفای کرونباخ بین ۷۳/.تا ۷۸/.به دست آمد، یعنی این پرسشنامه دارای پایایی مطلوبی می‌ باشد. از لحاظ اطلاعات مربوط به میانگین وانحراف معیار در این پرسشنامه بالاترین میانگین مربوط به پیشگیری از بیماری ها ‌و کم‌ترین مربوط به سلامت اجتماعی است وهمچنین برای تعیین روایی واعتبار محتوایی،این پرسشنامه در اختیار ۱۰ متخصص قرار گرفت که نهایتاً پس از بررسی اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفت .

۳-۶-۲- پرسشنامه هویت (isi- 6g)

پرسشنامه سبک هویت (برزونسکی[۸۲] ،۱۹۹۲) یک مقیاس ۳۹سوالی که ۱۱سوال آن مربوط به مقیاس اطلاعاتی ، ۸ سوال آن مربوط مقیاس هنجاری ، ۱۰سوال آن مربوط به مقیاس سردرگم یا اجتنابی و۱۰سوال آن مربوط به مقیاس تعهد می‌ باشد که برای تحلیل ثانویه می‌ باشد ویک سبک هویت محسوب نمی‌ شود .پاسخ آزمودنی ها به سوالات به شکل طیف لیکرت ۵درجه ای می‌باشد که شامل کاملا مخالف (۱)تاحدودی مخالف (۲) مطمئن نیستم (۳)تاحدودی موافق(۴) کاملا موافق (۵) می‌ باشد .این پرسشنامه توسط احمد غضنفری به وسیله اجرای همزمان آن با مقیاس سلامت عمومی‌ گلدبرگ سنجیده شد، که نتایج ذیل به دست آمد:درمقیاس برزونسکی پایایی درونی(ضریب آلفا) مقیاس اطلاعاتی را ۶۲آلفا، مقیاس هنجاری۶۶/آلفا، و مقیاس سردرگم یا اجتنابی را۷۳ /آلفا گزارش ‌کرده‌است .

در این پژوهش با بهره گرفتن از روش تحلیل عاملی اعتباز سازه وپایایی پرسشنامه سبک هویت بررسی شد ونتایج نشان داد که پرسشنامه مذکور از ضرایب وپایایی وهمسانی درونی مناسبی برخوردار می‌ باشد ونتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیق برزونسکی (۱۹۹۲)وهمکارانش شباهت دارد .بررسی دقیق این پرسشنامه نشان داد که ماده هایی از این پرسشنامه با ابعاد ووجوه مختلف سبک‌های هویت مرتبط است ولذا انتظار می‌ رود که این پرسشنامه سبک‌های هویت را در آزمودنی‌های حداقل دارای سواد پنجم ابتدایی مورد سنجش قرار دهد نتایج این مطالعه نشان داد. که پرسشنامه فوق از اعتبار بالایی برخوردار است و در نتیجه میتوان ابزاز مناسبی برای تحقیق وپژوهش در حوزه شکل گیری هویت ‌و پردازش اطلاعات مربوط به خویشتن باشد .در مجموع ضرایب همبستگی بین نمره‌های آزمودنی ها در پرسشنامه سبک زندگی هویت وسلامت عمومی‌ گلدبرگ ‌و خرده مقیاس‌های آن معنی دار است ودرنتیجه پرسشنامه از اعتبار وپایایی مطلوبی برخوردار می‌ باشد (غضنفری،۱۳۸۹).

۳-۶-۳- پرسشنامه اداراک از خدا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 08:35:00 ب.ظ ]




نظریه یادگیری اجتماعی

از دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی[۲۸]، پدیده‌های اجتماعی به طور عمده ناشی از تجاربی است که بر پایه یادگیری نیابتی و مشاهده رفتار دیگران و پیامدهای آن شکل می‌گیرد. در مرکز این نظریه فرایند الگو سازی قرار دارد که در آن شخص رفتاری معرفتی و اجتماعی دیگران را با مشاهده، چه به طور تصادفی و چه آگاهانه یاد می‌گیرد. بر اساس این نظریه، وسایل ارتباطی جدید، الگوهای ارتباطی جدیدی به کاربران معرفی می‌کنند و کاربران نیز با مشاهده این الگوهای جدید رفتاری را یاد می گیرند(امیدوار و صارمی، ۱۳۹۰).

نظریه کنترل اجتماعی

بر اساس نظریه کنترل اجتماعی[۲۹] هیرشی[۳۰]، عاملی که باعث جلوگیری از رفتارهای انحرافی نوجوانان و جوانان می شود، پیوند اجتماعی است. به اعتقاد هیرشی، پیوندهای اجتماعی دارای چهار عنصر اصلی دلبستگی، تعهد، مسئولیت و اعتقاد است. ضعف هر یک از چهار عنصر در فرد می‌تواند موجب بروز رفتارهای انحرافی او شود.

الف) وابستگی: کسانی که به دیگران وابستگی و علاقه ای ندارند، نگران این نیستند که روابط اجتماعی خود را به خطر اندازند و به همین علت بیشتر احتمال دارد که مرتکب رفتار انحرافی شوند. وابستگی در حقیقت نوعی قید وبند اخلاقی است که فرد را ملزم به رعایت معیارهای اجتماعی می‌کند. مانند وابستگی فرزندان به والدین، اقوام نزدیک، دوستان و معلمان.

ب) تعهد: بدین معنا هر چه فرد خود را به قیود اجتماعی متعهد می‌داند از قبول مخاطرات پرهیز می‌کند. به عنوان مثال هر چقدر میزان تعهد فرد نسبت به خانواده، شغل، دوستان و غیره کمتر باشد، احتمال ارتکاب رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود.

ج) درگیری (مشغولیت): میزان مشغول بودن فرد به فعالیت های گوناگون است که باعث می شود برای کار خلاف وقت نداشته باشد کسانی که مشارکت مداوم در فعالیت های زندگی، کار، خانوادگی و غیره ندارند و بیکارند، فرصت بیشتری برای انحراف دارند.

د) باور و اعتقاد: میزان اعتباری است که فرد برای معیارهای قراردادی اجتماع قایل است وباعث می شود در حالی که می‌تواند طبق میل خود از آن ها تخلف کند پای بند به آن باقی بماند. مانند باور به نیکو کاری یا حسن شهرت در بین خانواده و همالان .‌بنابرین‏ اگر فردی اعتقاد قوی به ارزش ها و اصول اخلاقی یک گروه نداشته باشد یا ‌به این ارزش ها وفادار نباشد احتمال گرایش وی به رفتار انحرافی بیشتر خواهد بود.

بر اساس نظریه هیروشی،آزادی مطلق افراد در زندگی اجتماعی، زمینه ساز آسیب های اجتماعی در بین افراد و جامعه را فراهم می‌سازد. به اعتقاد هیروشی بزهکاری زمانی اتفاق می افتد که قیود فرد نسبت به اجتماع ضعیف شود یا به کلی از بین برود، بعبارتی انحرافات وقتی اتفاق می افتد که فرد نسبت به قید و بندهای اجتماعی کم اعتنا یا اصلا بی اعتنا باشد. بر اساس این نظریه اگر افراد نسبت به باید ها و نبایدهای جامعه توجه ای نداشته باشند و خود را فردی آزاد و مستقل در نظر بگیرند این فرایند رفتاری زمینه را برای انزوای افراد و آسیب های اجتماعی فراهم می‌سازد.
از متغیرهای اساسی و اصلی درنظریه هیروشی آموزه های دینی و تأثیر آن بر رفتار افراد می‌باشد. بنا بر این نظریه اعتقادات دینی و باورهای مذهبی به ‌عنوان یک عامل کنترل کننده درونی بر رفتار فرد تأثیر گذار می‌باشد. ‌بنابرین‏ نظریه، فردی که پایبند به اعتقادات دینی، ارزش ها و هنجارها و نظام های فرهنگی در جامعه باشد فردی رها شده و گسسته در جامعه نخواهد بود. زمانی که در فرد نقش مذهب و عوامل معنوی پر رنگ می شود بی شک میزان انحرافات و آسیب های اجتماعی کاهش پیدا می‌کند، چرا آیین های مذهبی مخالف هر گونه تنهائی و انزوا طلبی اند، به گونه ای که در بررسی ها و تحقیقات صورت گرفته مشخص شده است اغلب مجرمان افرادی دور شده از دین هستند و در خانواده های پرورش یافته اند که ارزش های معنوی کمرنگ و ارزش های مادی جای آن را گرفته است(ساعتچی، ۱۳۹۱).

در بحث روابط خانوادگی با توجه به نظریه هیروشی که عامل دلبستگی و علاقه را در بحث آسیب های اجتماعی مطرح می‌کند هر اندازه که فرد به نزدیکان، دوستان خود علاقه نشان دهد و دارای روابط اجتماعی مستحکمی باشدکمتر دچار انحرافات می‌شوند. بنا براین بین مدت زمانی که فرد با اینترنت دسترسی دارد و مداومت استفاده از آن در روابط خانوادگی اثر گذار است. بدین گونه همان طور که قبلاً گفته شد هرچه از اینترنت بیشتر استفاده کنیم این میزان استفاده احتمالاً باعث کم شدن ارتباط با خانواده می شود و این منجر به کاهش روابط خانوادگی و به عبارتی ارزش های خانوادگی می‌گردد. بنا بر نظر هیروشی هر اندازه کاربر به اینترنت وابسته شود فرصت کمتری برای پرداخت به خانواده دارد و این ممکن است باعث کم اهمیت شدن خانواده نزد کاربر اینترنتی و در نتیجه کاهش روابط خانوادگی گردد. لذا با توجه به ویژگی های که درمحیط های اینترنتی وجود دارد، محیط های اینترنتی را به دو دسته تقسیم کرد؛ محیط های تعاملی در اینترنت به محیط های می گوییم که در آن کاربران می‌توانند ارتباط دو طرفه برقرار نمایند مثل چت و ایمیل و محیط شبه تعاملی ،به محیط های می گوییم که کاربران نمی توانند در آن محیط ارتباط دو طرفه برقرار کنند مثل انواع صفحات وب در اینترنت. از آنجائی که در محیط های اینترنتی علی الخصوص در محیط تعاملی اینترنت افراد به راحتی می‌توانند نیازهای خود را مطرح کنند و این طرح نیازها باعث شکل گیری یک فضای گفت گو و مباحثه شده و در این مباحثه افکار جدیدی شکل می‌گیرد. بنا بر اصل دلبستگی و علاقه هیروشی روابط میان گویندگان و شنودگانی که از توان ارتباط برخودارند موجب می شود تا یکی دیگر از کارکردهای گفتار که همان شیوه زبان عادی تلفیق شده است وارد عمل گردد،که این فرایند باعث شده که من گوینده احساسات نیازها و نیت های درونیم را برای شنونده ابراز می کنم درست در همین ارتباط است که گفتار شنونده را به دنیای درونی احساس ها و انگیزهای من وارد می‌شوند. این احساسات باعث شده که روابط بین افراد صمیمی شده و نیازهای خود را بیان کنند و انرژی عاطفی خود را در ای محیط مصرف کنند. هر چند یکی از کاربردهایی مهم اینترنت، کاربرد اجتماعی آن است، اما به دلیل آن که روابط اینترنتی نسبت به روابط رو در رو از غنای کمتری برخوردار است، در نهایت بهره گیری از اینترنت افراد را تنهاتر می‌کند(امیدوار و صارمی، ۱۳۹۰).

نظریه روان کاوی[۳۱]

این نظریه اعتیاد را در آسیب های دوره کودکی و در ارتباط با صفات شخصیتی معین با اختلالات دیگر و آمادگی های روانشناختی ارثی در نظر می‌گیرد. در این زمینه سو (۱۹۹۴) الگوی آمادگی- استرس را مطرح می‌کند. بعضی افراد به علت عوامل گوناگون ممکن است آمادگی بیشتری را برای اعتیاد به یک چیز مثلا الکل، هروئین، قماربازی، خرید کردن، بازی های رایانه‌ای و بالاخره اینترنت داشته باشد. اگرچه بعضی از این افراد ممکن است در تمام عمر به چیزی معتاد نشوند، اما اگر عوامل استرس زا در زمان معین آن ها را تحت فشار قرار دهد،ممکن است به اعتیاد روی بیاورند. ‌بنابرین‏ اگر ترکیب مناسبی از زمان ، شخص و واقعه فراهم شود، فرد ممکن است به اینترنت معتاد شود(ساعتچی، ۱۳۹۱).

نظریه شناختی[۳۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:35:00 ب.ظ ]




در سطح منطقه ای، برای نخستین بار در سال ۱۹۲۸ در هشتمین کنفرانس، کشورهای آمریکائی عضو اتحادیه پان امریکن قراردادی را امضاء نمودند که به موجب آن وضعیت حقوقی نمایندگان دیپلماتیک و کنسولی و مصونیت ها و مزایای آنان مشخص گردید ولی دامنه اجرای آن محدود بود. در سال۱۹۳۲ کنوانسیون پیشنهادی دانشگاه هاروارد ‌در مورد مزایا و مصونیت های سیاسی، کنسولی و حقوقی وظایف آن ها منتشر و به طور ضمنی مورد قبول اکثر کشورهای آمریکایی قرار گرفت.

اقدام جامع و مؤثر در این خصوص پس از جنگ جهانی صورت گرفت. در سال ۱۹۵۲ مجمع عمومی سازمان ملل با تصویب قطعنامه ای از کمیسیون درخواست نمود کار خود را ‌در مورد تدوین روابط و مصونیت های دیپلماتیک آغاز کند. کمیسیون در ۱۹۵۴ رسما مطالعه در این مورد را آغاز و طرح اولیه معاهده ای را در همین سال آماده نمود و در سال ۱۹۵۵ مطالعه ‌در مورد روابط و مصونیت های کنسولی را شروع نمود و در سال ۱۹۵۹ طرح پیشنهادی مربوطه را آماده کرد. پس از ارائه این طرحها به کشورهای عضو سازمان ملل و اعلام نظر آن ها به همراه قوانین و آیین نامه های داخلی این کشورها به سازمان ملل، مجمع عمومی این سازمان با صدور قطع نامه هایی دعوت به تشکیل دو کنفرانس بین‌المللی در شهر وین برای تصویب کنوانسیون های مربوط نمود که کنفرانس مربوطه به کنوانسیون روابط دیپلماتیک از ۲ مارس تا ۱۴ آوریل ۱۹۶۱ و کنفرانس مربوط به کنوانسیون روابط کنسولی از ۱۴ مارس تا ۲۱ آوریل ۱۹۶۳ تشکیل و کنوانسیون های مذکور در این سالها به تصویب رسیدند که کنوانسیون اول در ۲۴ اکتبر ۱۹۶۴ و کنوانسیون دوم از ۱۹ مارس ۱۹۶۷ قابل اجرا شد.[۳۵]

در ادامه این روند طرح های کمیسیون حقوق بین الملل در زمینه ی وضعیت مأموریت‌ های ویژه در سال ۱۹۶۹ و مزایا و مصونیت دولت ها در ارتباط با سازمان های بین‌المللی در ۱۹۷۵ به تصویب رسید و دو طرح دیگر کمیسیون در زمینه ی مصونیت قضایی دولت ها و اموال آن ها در سال ۲۰۰۴ و پیک دیپلماتیک و بسته دیپلماتیک که همراه پیک نیست، مراحل نهایی تدوین را طی می نمایند. همچنین کمیسیون حقوق بین الملل در حال تنظیم پیش نویس حمایت دیپلماتیک است.

با توجه به سیر تحول تاریخی مصونیت ها و مزایای دیپلماتیک و کنسولی امروز مهمترین مبنای حقوقی آن ها علاوه بر عرف، کنوانسیون های وین در خصوص روابط و مصونیت های دیپلماتیک و کنسولی می‌باشد. [۳۶]

مبحث سوم

انواع مصونیت

ادامه بحث ‌در مورد مصونیت ها، نیازمند بررسی آن از دو نقطه نظر دامنه شمول و نوع مصونیت است. در این مبحث ابتدا مصونیت مطلق و نسبی را مورد بحث قرار داده و سپس جنبه‌های دیگر مصونیت یعنی مصونیت سیاسی و شغلی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

گفتار اول: مصونیت مطلق و نسبی

رویه بین‌المللی تا مدت ها ‌در مورد دامنه ی شمول مصونیت از صلاحیت ذاتی کشورها هماهنگ نبوده است. در حالی که کشورهای تابع نظام حقوقی عرفی (دکترین مصونیت مطلق) چنین مصونیتی را برای سایر کشورها، بدون توجه به نوع فعالیتی که منجر به اقدامات قضایی و اجرایی کشور محل اعمال مصونیت می گردید، می پذیرفتند ولیکن سایر کشورها (دکترین مصونیت نسبی) معتقد بودند که چنین مصونیتی را باید تنها به برخی از اشکال فعالیت ها اختصاص داد. ‌بنابرین‏ اولین تفکیکی که ‌در مورد مصونیت ها می توان انجام داد، تقسیم آن ها از نظر دامنه شمول است. از این جنبه، مصونیت مطلق آن مصونیتی است که هیچگونه خدشه ای نمی توان بر آن وارد کرد و هیچ استثنائی ‌در مورد آن اعمال نمی شود در حالی که مصونیت نسبی یا مقید آن مصونیتی است که حدود خاص و استثنائاتی دارد که خارج از آن ها مصونیت اعمال نمی شود.

با توجه به مفاهیم فوق هنگامی که مصونیت مطلق اشخاص مورد نظر باشد، باید توجه داشت که دارندگان این نوع مصونیت را نمی توان به هیچ وجه، حتی در صورت ارتکاب جرم (معمولی) و عدم رعایت قوانین داخلی، توسط دادگاه های محلی محاکمه یا مجازات نمود یا بدون رضایت آن ها و دولت متبوعشان دعوائی را علیه آن ها پیگیری کرد و حکم صادره توسط محکمه را اجرا نمود. در این مورد دولت میزبان تنها می‌تواند از دولت متبوع فرد دارنده این نوع مصونیت تقاضای احضار و مجازات او را نموده یا وی را اخراج کند. در حالی که اشخاصی که مصونیت نسبی دارند، حدودی بر مصونیت آن ها مقرر شده است. برای مثال ممکن است ‌در مورد انجام وظایف رسمی به آن ها مصونیت اعطاء شود و در مسائل شخصی مصونیتی نداشته باشند، اما در یک تفکیک ظریفتر اگر مصونیت ها را نسبت به صلاحیت های جزائی، مدنی و اداری بررسی کنیم، فقط ‌در مورد مصونیت جزائی می توان صفت مطلق را به کار برد زیرا در کنوانسیون های وین، مصونیت از صلاحیت مدنی و اداری با استثنائاتی پذیرفته شده که در مباحث بعدی به آن ها اشاره خواهیم داشت.

در مباحث بعدی مشخص خواهد شد که بسیاری از مصونیت های دیپلماتیک به صورت مطلق و بسیاری از مصونیت های کنسولی و مصونیت های مأموران مأموریت‌ های ویژه، نسبی است. اما در هر حال باید توجه داشته باشیم که مصونیت مطلق ‌در مورد اشخاص به معنی مصونیت از مجازات ماهوی در موارد سوء استفاده از مصونیت و ارتکاب جرم نیست و این افراد در کشور متبوعشان قابل مجازاتند، وانگهی استمرار این نوع مصونیت بستگی به رفتار صاحب مصونیت در رعایت یا عدم رعایت قوانین داخلی کشور میزبان دارد. امروزه نظریه مصونیت نسبی، چه در حقوق داخلی و چه در حقوق بین الملل عمومیت یافته است.

گفتار دوم: مصونیت سیاسی و شغلی[۳۷]

دومین تفکیک بر اساس ماهیت متفاوت مصونیت ها، تقسیم آن ها به مصونیت سیاسی و شغلی است. مصونیت سیاسی یکی از جنبه‌های مصونیت دولت است که در رئیس آن دولت تجلی پیدا می‌کند و سپس به نمایندگان و فرستادگان آن دولت در خارج تسری می‌یابد. به دلیل آنکه در روابط کشورها اصل استقلال و حاکمیت مساوی حاکم است، نمایندگان سیاسی یک کشور برای انجام وظایف خود در خارج از کشور، تابع دولت محل مأموریت‌ نبوده و به همین جهت مصونیت هایی به آن ها اعطاء می شود. از این رو دارنده مصونیت سیاسی در کشور خود مصونیتی ندارد زیرا نیازی به اعطای آن نیست و حقوق بین الملل در همین جهت برای مأموران سیاسی تبعه یا مقیم دائم مصونیت محدودی را مقرر نموده است. به عبارت دیگر مصونیت سیاسی، مصونیتی است که به دلیل نمایندگی یک کشور و در خارج از کشور متبوع نمایندگان سیاسی به آن ها اعطاء می شود. اما منظور از مصونیت شغلی مصونیتی است که ممکن است در خارج یا داخل کشور متبوع به بعضی افراد که در مشاغل مهم و حساس کار می‌کنند، داده شود تا بتوانند وظایف خود را با امنیت و استقلال کامل و به نحو احسن انجام دهند. این مصونیت برای فرد تا هنگامی که در حال انجام وظیفه است وجود دارد.[۳۸]

‌در مورد مصادیق مصونیت سیاسی می توان به مصونیت روسای کشورها، وزیر امور خارجه، مأموران دیپلماتیک و تا حدی مأموران کنسولی و غیره، در خارج از کشور متبوع آن ها اشاره نموده و ‌در مورد مصادیق مصونیت شغلی در حقوق بین الملل می توان به مصونیت قضات دیوان بین‌المللی دادگستری، کارمندان رسمی سازمان ملل متحد و سایر سازمان های بین‌المللی و تا حدی مأموران کنسولی اشاره کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:35:00 ب.ظ ]




به بیان دیگر ایقاع ناشی از اکراه باطل است یا مانند عقد مکَره غیر نافذ ؟ اتحاد مبانی ما را به سوی وحدتحکم می‌برد . زیرا ، اگر عیب اراده مکَره را بتوان درامور انشایی جبران کرد چه تفاوتی می‌کند که این اراده یکی از ارکان تراضی با دیگری باشد یا خود به تنهایی کارساز و مفید واقع شود. هر چند که این نتیجه منطقی در پاره ای از موارد چنان آثار نامطلوبی دارد که باید از آن گذشت .

برای مثال طلاق پدیده نامطلوبی است که قانون گذار تردید و حالت مراعی بودن را در آن روا نمی بیند و به همین جهت نیز تعلیق را مبطل ایقاع می‌داند .

حال از نظر اجتماعی خطرناک و ناپسند است که بقاء و انحلال خانواده ای وابسته به امضاء و رد بعدی شوهر شود و این تصمیم بتواند در گذشته مؤثر افتد . یا پس از طلاق که به اکراه اعلام شده است زن چه کار باید بکند ؟ شوهر اختیار کند و ناگهان با امضای شوهر سابق روبه رو شود یا همچنان در انتظار بماند ؟

وانگهی طلاق یک عمل حقوقی تشریفاتی است نه رضایی ، ایقاعی که با اعلام اراده در ترکیب خاص و در شرایط ویژه واقع می شود ، در این گونه اعمال رضای باطنی نقش حاکم و برتر را ندارد و نفوذ اراده مقید به سازمان و قالب خاص آن است . پس وقتی که مجموع آن سازمان تحقق نیافت و نمی توانست در جهان حقوق تصرف کند ، به دشواری می توان ادعا کرد که پیوستن رضای محض و مجرد بتواند به آن حیات بخشد[۷۴]۱٫ در نتیجه در طلاق باید به نظر مشهور پیوست و از بطلان ایقاع ناشی از اکراه طرفداری کرد.

فسخ نکاح نیز تابع همین قاعده است و به همین جهت قانون مدنی خیار فسخ را در عقد نکاح در تمام اقسام آن فوری قرار داده است تا سرنوشت خانواده در پرده ابهام نماند و عدم نفوذ شفعه ناشی از اکراه نیز با فوری بودن اجرای حق سازگار نیست و بطلان آن ترجیح دارد ولی در کل قاعده ای که در ماده ۲۰۹ ق . م ذکر شده است در ایقاع نیز رعایت می شود ، مگر این که با حکم ویژه ای در قانون یا طبیعت عمل حقوقی ناسازگار باشد . برای مثال اگر کسی به اکراه أخذ به شفعه کند می‌تواند پس از زوال حالت کره آن را تنفیذ کند . منتها چون استفاده از این حق فوری است ممکن است که گفته شود که آنچه که انجام شده نفوذ حقوقی ندارد چراکه رضای بعدی زمانی داده شده که حق ازبین رفته چرا که استفاده از آن فوری است .

این احتمال وقتی تقویت می شود که اثر اجازه کشف حکمی باشد و رکنی از عقد به حساب آید چنان که ظاهر ماده ۲۵۸ ق . م نیز از آن حکایت می‌کند . شاید استقراء در احکام شفعه و طلاق باعث این شهرت در فقه شده است که ایقاع ناشی از اکراه باطل است[۷۵]۱٫ اما آنچه که از قواعد و اصول می گیریم این است که ایقاع مکَره غیرنافذ است مگر این که حکم قانونی باشد یا مصلحت اقتضاء کند .

مبحث دوم : اهلیت در ایقاع

همان طور که بیان شد ایقاع یک عمل ارادی است پس باید قصد و رضا به طور سلامت در آن کارگزار باشد . حال اگر این اراده بخواهد سالم باشد باید از سرمنشاء خود به درستی نشأت بگیرد. در واقع اگر اراده بخواهد سالم باشد ، شخص باید اهل باشد . چرا که اگر شخص اهلیت نداشته باشد اراده او سالم نیست .

حال برای این که بحث روشن تر شود ، ابتدا به بررسی مفهوم اهلیت می پردازیم و بعد به طور کامل ‌به این موضوع می پردازیم که چرا اهلیت در ایقاع لازم است و بعد از آن ارکان اهلیت را به طور کامل بیان می‌کنیم .

گفتار اول : مفهوم اهلیت و اقسام آن

تعاریف زیادی از اهلیت در بین حقوق دانان هست و چون که اختلافی در بین آن ها نیست به نظرات متفاوت نمی پردازیم و از تعریف یکی از آن ها استفاده کرده و پیرامون آن توضیحات لازم را بیان می‌کنیم .

اهلیتصلاحیت شخص برای دارا شدن حق و تحمل تکلیف و به کار بردن حقوقی که به موجب قانون دارا شده است[۷۶]۱٫ همان طور که از این تعریف پیدا‌ است اهلیت به دو قسم تقسیم می شود . اهلیت تمتع و اهلیت استیفاء که یک قسم مربوط به برخورداری از حقوق است و یک قسم مربوط به اجرای آن حقوق است که در این جا به بررسی آن ها می پردازیم .

الف-اهلیت تمتع

که اهلیت دارا شدن حق یا استعدادی است که به موجب آن شخص از حقوق خصوصی بهره مند می شود و می‌تواند صاحب حق و تکلیف باشد[۷۷]۱٫ در واقع منظور از این نوع اهلیت ، اهلیت استحقاق و دارا شدن حق است یعنی این که شخص می‌تواند حقوقی را داشته باشد و نیز مخاطب تکلیف قرار گیرد و تعهداتی را داشته باشد . این نوع از اهلیت ، با زنده متولد شدن برای شخص به وجود می‌آید و او می‌تواند از حقوق دارا شود . اما مرحله بعد از اهلیت تمتع یا اهلیت استحقاق ، مرحله ای است که شخص می‌خواهد این حقوق خود را اجرا کند که در این جا به بررسی این نوع از اهلیت می پردازیم .

ب- اهلیت استیفاء

اهلیت اجرای حق یا صلاحیتی که شخص به حکم قانون درباره اعمال حق خویش می‌یابد . برای مثال مالک می‌تواند برای گرفتن اجاره یا بیرون راندن غاصب طرح دعوا کند یا حق خود را انتقال دهد . یا این که شخص می‌آید و زمینی را که دارد از آن اعراض می‌کند یا این که ز وجه دائمی خود را طلاق می‌دهد . این چهره از اهلیت را ، اهلیت استیفاء نامیده اند ولی این اصطلاح نارسا و قابل انتقاد است .

زیرا کلمه استیفاء ، به طور معمول در مقام گرفتن کامل طلب یا حق یا بهره بردن از مال یا کار دیگری ، به کار می رود و مفاد آن گستره لازم برای بیان تمام چهره اجرا و اعمال حق را ندارد . برای مثال ‌جایی که پیمانی بسته می شود نمی توان گفت هر یک از دو طرف ، حق پیمان بستن را استیفاء کرده‌اند .

پس به نظر می‌رسد ، اهلیت تصرف مناسب این وضعیت حقوقی باشد زیرا شخص در حقی توانایی تصرف دارد که آن را به دست آورده باشد و قانون وجود حق را برای او به رسمیت بشناسد . ولی هر صاحب حق توانایی اجرای آن را ندارد . چنان که کودک و دیوانه می‌توانند مالک باشند ، لیکن تصرف در این حق بایستی به وسیله سرپرست قانونی آنان انجام شود[۷۸]۱٫

در این بین درمورد لزوم اهلیت استیفاء می توان به آیاتی از قرآن کریم استناد کرد که در این آیات اشاره دارد به بلوغ و رشد. که کودک

باید بالغ و عاقل باشد تا بتوان اموالش را به او داد و آن ها را حفظ کند . برای مثال می توان به آیه ۶ سوره نساء استناد کرد که بیان می‌دارد :

« وابتلوا الیتامی حتی إذا بلغو النکاح فإن آنستم منهم رشداً فادفعوا الیهم اموالهم )

و یتیمان را بیازمایید تا هنگامی که ( به سن بلوغ و ازدواج ) برسند . پس اگر در آنان رشدی یافتید ، اموالشان را به ایشان برگردانید .

که در تفسیر این آیه آمده است ، برای در اختیار داشتن سرمایه، علاوه بر بلوغ جنسی ، بلوغ اقتصادی و اجتماعی هم لازم است و این که در سپردن اموال به یتیم حدس و گمان کافی نیست ، باید اطمینان به وجود رشد داشته باشند[۷۹]۲٫

و نیز در حدیثی از امام صادق هست که فرمودند :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:35:00 ب.ظ ]




ج) سبک رهبری مبتنی بر مسیر ـ هدف :

در این سبک ، وظیفه مدیر آن است که معلمان و سایر کارکنان مدرسه را برای رسیدن به هدف یاری دهد. ریشه اصطلاح مسیر ـ هدف از این جاست که رهبران موفق ، راه را برای کارکنان خود روشن و مشخص می‌کنند، مسیر رسیدن به هدف ها را به آن ها نشان می‌دهند و آنان را یاری می‌کنند تا در راه رسیدن به هدف های مورد نظر، هر نوع سد یا مانعی را از میان بردارند. رابرت هاوس که ارائه دهنده این سبک است رفتار رهبران را ‌بر اساس نظریه مسیر ـ هدف ، به چهار دسته تقسیم می‌کند:

۱) رهبر مقرراتی :

این رهبر خود برنامه ها را تدوین می‌کند و دستورالعمل های لازم را می‌دهد و در زمینه کارهایی که باید انجام شود، کارکنان را به صورتی دقیق هدایت و راهنمایی می‌کند. در واقع ، می توان گفت رهبر مقرراتی تقریباً شبیه رهبر وظیفه مدار و رهبر مستبد عمل می‌کند. این نوع رهبری زمانی اعمال می شود که کارها مبهم یا پرتنش باشند یا بین کارکنان تعارض ، برخورد و تضاد وجود داشته باشد. اعمال این نوع رهبری موجب تأمین رضایت بیشتری می شود; زیرا رهبر به تنظیم و مشخص کردن کارها و رفع ابهام آن ها و همچنین رفع تعارض و برخوردهای بین کارکنان کمک می‌کند.

۲) رهبر حمایتی :

این رهبر با کارکنانش رابطه دوستانه ای دارد و می کوشد نیازهای آنان را تأمین کند. این شیوه رهبری تقریباً همانند سبک رهبری رابطه مدار یا دموکراتیک است . اگر کارها به گونه ای باشد که کارکنان کارهای مشخص و معینی انجام دهند، رهبری حمایتی باعث می شود که عملکرد کارکنان ارتقا یابد.

۳) رهبر مشارکتی :

این رهبر با کارکنانش مشورت می‌کند و می کوشد اگر کارکنان خود را باور داشته باشند، اعمال رهبری مشارکتی ، رضایت آنان را بیشتر تأمین خواهد کرد.

۴) رهبر هدف گرا:

این رهبر هدف ها را تعیین می‌کند و از کارکنان می‌خواهد آن هدف ها را به بهترین وجه تأمین کنند. اعمال این نوع رهبری هنگامی است که کارها مشخص نباشد و آنچه که باید انجام شود، مبهم باشد. در این صورت اعمال رهبری هدف گرا موجب می شود که انتظارات کارکنان افزایش یابد و آنان برای بهبود عمل کرد تلاش کنند، هاوس عقیده دارد که رهبران انعطاف پذیرند و می‌توانند با توجه به شرایط و اوضاع به صورت هم زمان، هریک یا تمام این رفتارها را در پیش گیرند. مدیران مدارس نیز می وانند با توجه به موقعیتی که در آن قرار می گیرند از انواع رهبری موجود در سبک مسیر، هدف ، به صورت مجزا یا تلفیقی استفاده کنند و اثربخشی و کارایی فعالیت ها را افزایش دهند.

د) سبک رهبری مشارکتی :

در سبک رهبری مشارکتی ، مدیر مدرسه سعی می‌کند بر حسب موضوع ، از نظریات ، دیدگاه ها و پیشنهادهای کارکنان در تصمیم گیریها و انجام دادن امور استفاده کند. مشارکت دادن کارکنان با توجه به موارد زیر صورت می پذیرد:

۱) هنگامی که نوع و کیفیت تصمیم اهمیت دارد.

۲) هنگامی که کارکنان باید راه حل ارائه شده یا تصمیم اخذ شده را بپذیرند و به آن عمل کنند.

۳) هنگامی که استفاده از نظریات کارکنان ضروری باشد.

استفاده از سبک رهبری مشارکتی نتایج مثبتی دارد که به برخی از آن ها اشاره می‌کنیم :

کیفیت کار افزایش می‌یابد و کاستی های آن رفع می‌گردد.

کارکنان به پذیرش دگرگونی و تغییر، رغبت نشان می‌دهند و از تحول و تغییر بیم و هراس ندارند.

روحیه افراد تقویت می شود و رضایت شغلی آنان افزایش می‌یابد.

فضای دلپذیر در محیط مدرسه و در گروه کارکنان و مدیر ایجاد می شود.

تعارض ، دشمنی

سبک های متفاوتی از رهبری را مورد مطالعه قرار دادیم و نقاط اشتراک برخی سبک ها را نیز یافتیم . اما آنچه که از کلیت بحث سبک های رهبری عاید می‌گردد، این است که یک مدیر آموزشی در نقش یک رهبری با توانایی نفوذ و ستیز میان مدیر و کارکنان کاهش می یابدو به تقویت روحیه همکاری و تعاون در کارکنان مدرسه کمک می‌کند. در افکار، رفتار و احساسات کارکنان ، باید به موقعیتی که در آن تصمیم می‌گیرد و عمل می‌کند توجه داشته باشد و متناسب با شرایط، از یکی سبک ها یا تلفیقی از آن ها استفاده کند، زیرا هر شیوه یا سبک رهبری مناسب وضع و موقعیت خاصی است و ممکن است اثری که در آن وضع دارد بر وضعیت دیگر نداشته باشد. نکته مهم اینکه مدیران باید به یاد داشته باشند که بهترین سبک رهبری وجود ندارد و موقعیت و شرایط، بهترین سبک را تعیین می‌کند، ‌بنابرین‏ توجه به وضعیتی که تصمیم می گیریم و به آن عمل می‌کنیم بسیار مهم است .

مدیرانی که اطمینان قابل توجه و یا کامل به زیردستان دارند سبک مدیریت مشارکتی ودموکراتیک را درون سازمان به اجرا در می‌آورند. قابل ‌ذکر است در شرایط امروز عدم اعتماد مدیر به زیردستان از دلائل عدم موفقیت سازمانهاست ولی چنانچه مدیران ضمن اعتماد به زیر دستان شرایط رشد کارکنان ومشارکت آنان را فراهم سازند ودرجهت پیشرفت و بقا سازمانی گام برداشته‌اند.

۲-۲۳-۳- نظام مدیریت مشارکتی

نظام مدیریت مشارکتی یکی از نظام های مدیریتی پویا است که نقش مهمی در توسعه منابع انسانی سازمان‌ها ایفا می‌کند و عبارت است از به وجود آوردن فضا و نظامی توسط مدیریت که تمام کارکنان و مشتریان و مشاوران یک سازمان در روند تصمیم گیری و حل مسایل و ومشکلات سازمان با مدیریت،همکاری و مشارکت جویند. این نوع مدیریت می‌خواهد از ایده ها،پیشنهادات ،ابتکارات ،خلاقیت ها و توان فنی و علمی کارکنان و مشتریان در حل مسایل و مشکلات سازمان و بهبود مستمر فعالت های آن استفاده نماید.در این میان نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها به عنوان یک ابزار اجرایی مدیریت مشارکتی است.در این نظام کلیه افراد سازمان در باره روش‌ها و حل مسایل و ارتقا بهره وری فعالانه اندیشه کرده و حاصل آن را در قالب طرحها و پیشنهادها به سازمان ارائه می‌کنند.

‌بنابرین‏ مدیریت مشارکتی را می‌توان در چند جمله زیر خلاصه کرد:

  1. جمع‌ آوری اطلاعات از طریق بسیج نمودن اندیشه‌ها
  2. شکوفا کردن استعدادها و خلاقیت ها
  3. کسب رضایت روحی برای پیشبرد و گسترش اهداف
  4. بهبود کیفیت
  5. افزایش بازدهی و کاهش هزینه
  6. تولید و ارائه خدمات با کیفیت مرغوبتر

۲-۲۳-۴- اهداف نظام مدیریت مشارکتی

۲-۲۳-۴-۱- کاهش ضایعات و بهبود کیفیت از طریق

  1. ایجاد محیط مناسب برای مدیریت سازمان، همچنین ایجاد انگیزه مادی و معنوی در کارکنان برای ابزار خلاقیت های نهفته ذهنی
  2. ارتقا کارایی کارکنان
  3. افزایش رشد اقتصادی و سودآوری آن
  4. تقویت روحیه افراد
  5. کاهش تنش ها
  6. تقویت احساس داشتن نقش مؤثر در پیشبرد اهداف
  7. برقراری ارتباط مؤثر و سازنده بین رده‌های مختلف
  8. افزایش تحرک و کارایی
  9. بهبود رفتار شخصی افراد سازمان
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:35:00 ب.ظ ]