کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



مرحله چهارم: تعیین اهداف نهایی به وسیله استخراج نتایج از تجزیه و تحلیل­های صورت گرفته در این مرحله صورت ‌می‌گیرد. در حقیقت اهدافی که باید افراد در صدد تحقق آن ها برآیند در این مرحله تعیین خواهند شد. البته اهداف تعیین شده در این بخش در صورت نیاز به اصلاح و تغییر، از طریق ارزشیابی ‌می‌توان مورد بازنگری قرار داد. هنگامی که هدف­های نهایی تعیین گردیدند، برنامه‌ریزان و استراتژیست­ها باید راهبرد­های مربوط به هر یک از هدف­ها را تعیین کنند تا مسیر و نحوه رسیدن به هدف برای کارکنان روشن شود. مشخص کردن استراتژی­ های مناسب و همگون با اهداف، زمینه بسیار مؤثری را برای تحقق اهداف فراهم می­ کند(همان).

۲-۲-۶- افزایش انگیزش از طریق هدف­گذاری مؤثر

به نظر چنگ چاین (۲۰۰۸)،هدف گذاران باید در چهارچوب فرایند هدف­گذاری اصول و عواملی را مورد توجه قرار دهند تا هدف­های تعیین شده از اثربخشی و کارایی بالایی برخوردار باشند. به طور خلاصه شرایطی را که هدف­گذاران برای افزایش انگیزش و عملکرد کارکنان در سازمان­ها باید مورد توجه قرار دهند عبارتند از:هدف­ها در عین حالی که از دشواری و چالش برانگیزی قابل ملاحظه­ای برخوردار باشند کارکنان توانایی دستیابی به آن را داشته باشند. هدف­ها باید از صراحت و روشنی بالایی برخوردار باشند. حتی‌الامکان در قالب عبارات کمی مطرح گردند، مکانیسم­هایی مانند: مشارکت در هدف‌گذاری، ایجاد هدف­های چالش برانگیز، در تعیین هدف مورد استفاده قرار گیرد تا بر پذیرش و تعهد کارکنان نسبت به هدف بیفزاید. هدف­های فردی باید سنخیت و هماهنگی کافی با احساس کفایت‌نفس و توانمندی کارکنان داشته باشند، هدف­ها به نحوی تعیین گردند که کارکنان احتمال تحقق آن را با توجه به شرایط و مقتضیات فردی و محیطی پذیرا باشند، برخورد­های سریع، دقیق و مطمئن پس از تحقق اهداف، اقدامات اصلاحی کارکنان را افزایش می­دهد و انگیزه­ های درونی برای تحقق اهداف بعدی را تحریک می­ کند، مدیران و هدف‌گذاران باید عواملی که بر تحقق اهداف اثر می­گذارند در فرایند هدف‌گذاری لحاظ کرده و حتی­الامکان محدودیت­ها و موانع را جهت تدوین استراتژی­ها و راهبرد­های علمی و رهنمون­ کننده هدایت کارکنان برای تحقق اهداف حذف کنند.

۲-۲-۷- اهداف فردی

افراد برای رسیدن به خواسته‌ها و اهداف خـود تلاش می‌کنند و سازمان می‌تواند وسیله‌ای برای نیل ‌به این اهداف باشد و سازمان‌ها نیز برای بقای خود باید به طور دقیق اهداف افراد را شناسایی و در جهت ارضای آن ها به شکل معقول، منطقی و هدفمند اقدام کنند. به عبارت دیگر، وجود نیاز، فرد را وامی‌دارد که در جهت آن تلاش کند (مانکینز[۲۰] و استیل[۲۱]، ۲۰۰۵)

افرادی که از روحیه بالایی برخوردارند به تلاش بیشتری برای رسیدن به ‌هدف‌های‌ سازمانی دست می‌زنند. در مباحث مربوط به تئوری‌های نیاز که آبراهام مازلو آن را سلسله‌مراتب نیازها و فردریک هرزبرگ آن را تئوری دو عاملی و داگلاس مک‌گریگور آن را تئوری y وx نامیده‌اند همه آن‌ ها ‌به این نکته می‌پردازند که یک بخش از نیازها مربوط به تحقق اهداف فردی یا شخصی است که فرد در جهت آن تلاش می‌کند. به طور کلی، فرد برای اینکه به یک سازمان بپیوندد یا در یک سازمان با میل و علاقه تلاش کند هدف‌هایی را در نظر می‌گیرد که اگر آن‌ ها را در یک طیف پیوستار قرار دهیم یک سمت آن توجه به عوامل مادی (انسان اقتصادی) و سمت دیگر آن توجه به عوامل معنوی (انسان اجتماعی، انسان کمال خواه) قرار می‌گیرد. مهمترین اهداف فردی عبارتند از:

۱- داشتن شغل متناسب با توانایی فردی: افراد دوست دارند از نظر مالی متکی به خود باشند و نیازهای مادی خود را تامین کنند که لازمه آن داشتن شغل متناسب با توانایی‌های جسمی، ذهنی و روحی است. به عبارت دیگر، فرد زمانی از توانایی‌های لازم شغلی برخوردار است که قادر به شناخت و درک مسأله یا مشکل باشد و بتواند بهترین گزینه را برای حل آن انتخاب کند.

۲- برخورداری از حقوق و مزایای معقول: افراد دوست دارند بر پایه «رابطه مبادله» و «عدل و انصاف» حقوق و مزایا دریافت کنند. «نظریه برابری» این موضوع را به روشنی بیان می‌کند. ‌بر اساس نظریه مذکور، هرفرد خود را با یکی از کارکنان سازمان یا خود را با دوستان و همکاران در سایر سازمان‌ها و یا با مشاغل قبلی، با توجه به سطح تحصیلات، سابقه خدمت و میزان فعالیت و سختی کار مقایسه می‌کند. در صورتی که از حقوق و مزایای همسطح یا بیشتر برخوردار باشد احساس رضایت می‌کند که با عملکرد بهتر و انگیزه بیشتر همراه خواهد بود و زمانی که نسبت ستاده (حقوق و مزایا) به داده (تحصیلات، سابقه خدمت، میزان و نوع فعالیت) در مقایسه با دیگران کمتر باشد ممکن است سطح انگیزش را کاهش دهد.

۳- برخورداری از محیط کار مناسب: در محیط آرام، سرعت تغییرات بسیار کند است به طوری که عوامل مؤثر بر تصمیم‌گیری قابل پیش‌بینی است. در حالی که در محیط پیچیده یا متغیر از آنجا که سرعت تغییرات زیاد است و عوامل متعددی در تصمیم‌گیری دخالت دارند لذا اتخاذ تصمیم با سطح اطمینان بالا (ضریب اطمینان بالا) بسیار مشکل و گاهی ناممکن است و همین ابهام در تصمیم‌گیری منتهی به فشار روحی، فرسودگی جسمی و خستگی خواهد شد (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۶).

کارشناسان در گذشته معتقد بودند که فاکتورهای فیزیکی محیط کار مثل نور، صدا، درجه حرارت محیط، مدت استراحت در طول روز و مدت کار، در میزان تولید یا ارائه خدمات مؤثر است و کرت لوین[۲۲]نیز این موضوع را به گونه‌ای دیگر مطرح کرد. به زعم وی، رفتار تابعی از محیط و شخصیت فرد است و سازمان تحت فشار نیروهای زیادی قرار می‌گیرد که این فشارها هم از جانب درون سازمان وهم از طریق بیرون سازمـان تحمیل می‌گردد که بعضی از این فشارها باعث تغییر می‌شوند. اگر بتوانیم این تغییرات را کنترل کنیم و فرایند آن را به صورت برنامه‌ریزی شده اداره (مدیریت) کنیم نتایج خوبی به دست می‌آید. «فردریک هرز برگ «[۲۳]در تئوری دو عاملی خود شرایط محیط کار، اداره امور سازمان، حقوق و دستمزد و روابط بین کارکنان و سرپرستی را جزء عوامل نگهدارنده یا پیشگیری‌کننــده می‌داند که کارکرد اصلی آن جلوگیری از نارضایتی شغلی است. عامل دوم که محرک یا برانگیزاننده است وقتی است که فرد درباره کار خود احساس خشنودی می‌کند که این خشنودی موجب عملکرد بهتر و رضایت شغلی خواهد بود مانند قدردانی برای انجام کار، کسب موفقیت، دادن اختیار و مسئولیت فزاینده که در این دسته قرار دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 09:44:00 ب.ظ ]




غم

گروه

بازشناسی

عدم بازشناسی

مجذورکا

درجه آزادی

سطح معناداری

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

دیرآغاز

۷

۸/۷۷

۲

۲/۲۲

۸۷/۰

۱

۳۴۸/۰

زودآغاز

۱۹

۵/۹۰

۲

۵/۹

جدول ۴-۴: آزمون خی­دو (X2) تفاوت در بازشناسی هیجان غم در بین افراد دیرآغاز و زودآغاز

نتایج مربوط به آزمون خی­دو (X2) در جدول (۴-۴) نشان داد که بین افراد دیرآغاز و زودآغاز از لحاظ بازشناسی هیجان غم تفاوت معنی­داری وجود ندارد (۰۵/۰<P، ۸۷/۰= X2).

تعجب

گروه

بازشناسی

عدم بازشناسی

مجذور

کا

درجه آزادی

سطح معناداری

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

دیرآغاز

۷

۸/۷۷

۲

۲/۲۲

۱۳/۰

۱

۷۱۹/۰

زودآغاز

۱۵

۴/۷۱

۶

۶/۲۸

جدول ۴-۵: آزمون­خی دو (X2) تفاوت در بازشناسی هیجان تعجب در بین افراد دیرآغاز و زودآغاز

نتایج مربوط به آزمون خی­دو (X2) در جدول (۴-۵) نشان داد که بین افراد دیرآغاز و زودآغاز از لحاظ بازشناسی هیجان تعجب تفاوت معنی­داری وجود ندارد (۰۵/۰<P، ۱۳/۰= X2).

نفرت

گروه

بازشناسی

عدم بازشناسی

مجذور

کا

درجه آزادی

سطح معناداری

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

دیرآغاز

۵

۶/۵۵

۴

۴/۴۴

۱۵/۰

۱

۶۹۰/۰

زودآغاز

۱۰

۶/۴۷

۱۱

۴/۵۲

جدول ۴-۶: آزمون خی­دو (X2) تفاوت در بازشناسی هیجان نفرت در بین افراد دیرآغاز و زودآغاز

نتایج مربوط به آزمون خی­دو (X2) در جدول (۴-۶) نشان داد که بین افراد دیرآغاز و زودآغاز از لحاظ بازشناسی هیجان نفرت تفاوت معنی­داری وجود ندارد (۰۵/۰<P، ۱۵/۰= X2).

خشم

گروه

بازشناسی

عدم بازشناسی

مجذورکا

درجه آزادی

سطح معناداری

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

دیرآغاز

۵

۶/۵۵

۴

۴/۴۴

۱۵/۰

۱

۶۹۰/۰

زودآغاز

۱۰

۶/۴۷

۱۱

۴/۵۲

جدول ۴-۷: آزمون خی­دو (X2) تفاوت در بازشناسی هیجان خشم در بین افراد دیرآغاز و زودآغاز

نتایج مربوط به آزمون خی­دو (X2) در جدول (۴-۷) نشان داد که بین افراد دیرآغاز و زودآغاز از لحاظ بازشناسی هیجان خشم تفاوت معنی­داری وجود ندارد (۰۵/۰<P، ۱۵/۰= X2).

ترس

گروه

بازشناسی

عدم بازشناسی

مجذورکا

درجه آزادی

سطح معناداری

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

دیرآغاز

۴

۴/۴۴

۵

۶/۵۵

۰۰۶/۰

۱

۹۳۶/۰

زودآغاز

۹

۹/۴۲

۱۲

۱/۵۷

جدول ۴-۸: آزمون خی­دو (X2) تفاوت در بازشناسی هیجان ترس در بین افراد دیرآغاز و زودآغاز

نتایج مربوط به آزمون خی­دو (X2) در جدول (۴-۸) نشان داد که بین افراد دیرآغاز و زودآغاز از لحاظ بازشناسی هیجان ترس تفاوت معنی­داری وجود ندارد (۰۵/۰<P، ۰۰۶/۰= X2).

فصل پنجم

بحث و نتیجه ­گیری

در این فصل ابتدا به بحث ‌در مورد نتایج حاصل از پژوهش می­پردازیم، سپس محدودیت­ها و پیشنهادهای پژوهش را ارائه می­کنیم.

۵-۱- بحث و نتیجه ­گیری

۵-۲- تبیین فرضیه­ پژوهش:

بین عملکرد افراد با اختلال سلوک زودآغاز و دیرآغاز در بازشناسی جلوه­های چهره­ای هیجان­های بنیادی تفاوت وجود دارد.

با توجه به داده ­های به دست آمده از مقایسه فراوانی و درصد بازشناسی هیجان چهره با بهره گرفتن از آزمون خی­دو در دو گروه آزمودنی، فرضیه تحقیق رد می­ شود. بدین معنی که نمرات در دو گروه یکسان است و تفاوت معناداری از نظر آماری وجود ندارد.

الگوی پاسخ­گویی دو گروه آزمودنی در این پژوهش به ترتیب از بالاترین میزان بازشناسی تا پایین­ترین میزان بازشناسی هیجان­های بنیادی ‌به این شکل است:

افراد با اختلال سلوک زودآغاز: ۱٫ شادی ۲٫ غم ۳٫ تعجب ۴٫ نفرت، خشم ۵٫ ترس.

افراد با اختلال سلوک دیرآغاز: ۱٫ شادی ۲٫ غم ۳٫ تعجب ۴٫ نفرت، خشم ۵٫ ترس.

با بررسی تک­ تک آزمودنی­ها در هر گروه به صورت مجزا، مشاهده می­ شود که درصد بیشتری از افراد در گروه دیرآغاز هیجان شادی، غم، تعجب، نفرت و خشم را بازشناسی کردند. تنها هیجان ترس بود که درصد عدم بازشناسی آن بیشتر بود، به طوری که ۶/۵۵% از افراد در گروه دیرآغاز، هیجان ترس را بازشناسی نکردند. گروه زودآغاز در هیجان شادی، غم و تعجب بازشناسی بیشتری را داشتند. در حالی که عدم بازشناسی هیجان­های نفرت، خشم و ترس در گروه زودآغاز بیشتر بود. مشابه گروه دیرآغاز، بیشترین فراوانی عدم بازشناسی در گروه زودآغاز نیز، مربوط به هیجان ترس بود، به طوری که ۱/۵۷% از افراد این گروه موفق به بازشناسی هیجان ترس نشدند. هر چند بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد اما نکته اینجا است که هر دو گروه به یک میزان موفق به بازشناسی ترس نشدند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ب.ظ ]




نظریه­ های مختلفی درباره علت افسردگی وجود دارد. نظریه­ های زیستی فرض ‌می‌کنند که علت افسردگی در ژنها یا در بعضی بدکارکردی­های فیزیولوژیایی نهفته است که احتمال دارد اساس وراثتی داشته یا نداشته باشد. اگرچه عوامل ژنتیکی بسیاری در افسردگی مهم به نظر می­رسند، مکانیسم دقیق اینکه چطور افسردگی به ارث برده می­ شود روشن نیست. همچنین طبق فرضیه مونوآمین، فقدان نورآدرنالین یا سروتونین یک عامل علّی در افسردگی است. گیرنده ­ها ممکن است شدیداًً حساس باشند، باعث شوند بدن سطوح پایینی از مونوآمین­ها را تولید کند یا افسردگی ممکن است ناشی از ضعف در نظم سیستم انتقال­دهنده عصبی باشد.

نظریات روان­پویشی افسردگی بر احساسات ناهشیار و واکنشها به شرایط جدید بر پایه آنچه قبلاً در زندگی رخ داده است تأکید ‌می‌کنند. نظریات یادگیری فرض ‌می‌کنند که افسردگی به فقدان تقویت وابسته است. نظریات شناختی افسردگی بر این عقیده مبتنی هستند که تجارب یکسان ممکن است دو فرد را به طور کاملا متفاوت تحت تأثیر قرار دهد؛ زیرا آن ها درباره موقعیت‌ها، شناخت­های متفاوتی دارند. بر طبق گفته بک (۱۹۸۲) ، افسردگی به بهترین نحوی می ­تواند به عنوان مثلث شناختی از افکار منفی ‌در مورد خود و موقعیت و آینده توصیف شود.

افرادی که افسرده هستند به نظر می­رسد در کنترل محیط خود احساس درماندگی ‌می‌کنند. آن ها به عنوان نتیجه­ای از موقعیت­هایی که قبلا با آن مواجه ‌شده‌اند ممکن است یاد بگیرند که ناتوان باشند. این مفهوم به درماندگی آموخته شده مصطلح گشته است (ساراسون و ساراسون، ۱۳۸۳).

۲-۱-۲- اضطراب منتشر

اضطراب معمولا به عنوان احساس پراکنده و مبهم و نامطبوع ترس و تشویش تعریف می­ شود. شخص مضطرب به خصوص ‌در مورد خطرات ناشناخته بسیار نگران است. علاوه بر آن، فرد مضطرب ترکیبی از علائم زیر را نشان می­دهد: تپش قلب، تنگی نفس، اسهال، بی­اشتهایی، سستی، سرگیجه، تعریق، بی­خوابی، تکرر ادرار و لرزش. در حالی که افراد وحشت­زده به راحتی می ­توانند بگویند از چه می­ترسند، افراد دچار اختلالات اضطراب از علل ترسشان آگاهی ندارند.

در اختلال اضطراب منتشر، اضطراب حداقل یک ماه (و معمولا بیشتر) باقی می­ماند و به تجارب اخیر زندگی فرد مربوط نیست. اختلال اضطراب منتشر چهار نشانه دارد: تنش حرکتی، فعالیت بیش از حد دستگاه خودمختار، ترس از آینده و گوش بزنگی زیاد.

بر اساس دیدگاه روان­پویشی، علل اختلال اضطراب منتشر، رویدادهای درون­روانی و انگیزه­ های ناخودآگاه هستند. در واقع دفاع­های فرد برای کنترل یا حبس اضطراب کافی نیست. نظریه­پردازان یادگیری معتقدند که علائم اختلال اضطراب منتشر به همان طریقی که دیگر رفتارها یاد گرفته می­شوند، یاد گرفته ‌شده‌اند. در دیدگاه شناختی اعتقاد بر این است که اضطراب نتیجه­ افکار و عقاید غلط، غیرواقعی و غیرمنطقی و خصوصاً اغراق درباره خطرات موجود در موقعیت است (ساراسون و ساراسون،۱۳۸۳)

۲-۱-۳- تفاوت‌های بین افسردگی و اضطراب

همپوشی قابل ملاحظه­ای بین افسردگی و اضطراب وجود دارد، به طوری که اغلب بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، افسرده هستند و بیماران افسرده نیز غالبا مضطربند. به علاوه حتی موارد خالص هر دو اختلال، خصوصیات بسیار مشابهی در زمینه خودپنداره تحقیرشده، پیش ­بینی­های منفی و سوگیری منفی در ارزیابی تجارب رایج، نشان می­ دهند. اما تفاوت‌های بین دو گروه، ماهیت خاص هر اختلال را روشن می­سازد:

۱-ارزیابی­های منفی در افسردگی، گسترده، کلی و فراگیر هستند؛ ولی در اضطراب، گزینشی و خاص می­باشند، همه سطوح را دربرنمی­گیرند و نسبت به عوامل مثبت بی توجه نیستند.

۲-بیمار اضطرابی، چشم­اندازهایی برای آینده می­بیند و از نظر ارادی تسلیم نشده است. بیمار افسرده، آینده را سیاه می­بیند و باور دارد که یک رابطه اساسی را از دست داده یا شکست خورده و از نظر ارادی تسلیم شده است.

۳-شخص اضطرابی، شکست­ها یا اشتباهاتش را به طور مطلق به عنوان یک کانون فساد در مرکز شخصیتش یا به عنوان محملی برای بیزاری از خویش نمی­بیند. اما بیمار افسرده، اشتباهاتش را ‌به این صورت تفسیر می­ کند که به طور کلی معیوب و نامناسب است و شکست­هایش غیرقابل جبرانند.

۴-بیمار اضطرابی در ارزیابی­های منفی­اش نامطمئن و دودل است، ولی شخص افسرده، مطلق­نگر است.

۵-بیمار اضطرابی پیش ­بینی می­ کند که در روابطش با دیگران، در اهداف و مقاصدش، در توانایی انطباق با مشکلات، در عملکرد مناسب و در سلامت و بقایش اشکال به وجود خواهد آمد. شخص افسرده، افسوس می­خورد که منبع کسب رضایتش را از دست داده، از رابطه با افراد مهم محروم گردیده و در اهدافش دچار شکست شده.

۶-شخص افسرده دارای یک دید کلی است مبنی بر اینکه هیچ چیز بر وفق مرادش نیست و به همین دلیل احساس تأثر و غمگینی می­ کند (بک، ۱۳۸۳؛ به نقل از کهدویی،۱۳۸۴).

۲-۱-۴- ذهن آگاهی

۲-۱-۴-۱- ریشه‌های تاریخی ذهن آگاهی

از لحاظ تاریخی، ذهن­آگاهی بیشتر با جنبش­های معنوی مرتبط می­گردد تا جریان‌های اصلی روانشناسی. ذهن­آگاهی، تکنیک اصلی مورد استفاده در مراقبه بودایی است که ریشه در آیین مذکور دارد. آیین بودایی در هند و توسط سیدار تاگوتاما بودا[۱۸]که رهبری مذهبی بود، ۵۰۰ سال قبل از میلاد و در واکنش به رنج افراد فقیر، بیمار، مسن و در حال احتضار پایه­گذاری شد. طبق نظریه چهار حقیقت عالی، وجود مملو از رنج است که این رنج، نتیجه­ گرایش خودکار به وابستگی است، طریقه خاتمه­دهی ‌به این رنج در پیش گرفتن طریقت هشتگانه ‌می‌باشد. بودا در طریق هشتگانه به بیان روش­های رسیدن به نیروانا[۱۹]، یعنی آزادی از ناراحتی پرداخته است که مشتمل بر درک فلسفه بودیسم است و پیروی از آن، پایبندی به اصول اخلاقی مربوط به گفتار، کردار، پیشه، منضبط کردن ذهن و مراقبه ‌می‌باشد. این طریق هشتگانه، افراد را قادر می­سازد تا به طور کامل به تجربه زندگی بپردازند، درعین حال گرایش و وابستگی خود به پدیده ها را کاهش دهند (کومار[۲۰]،۲۰۰۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ب.ظ ]




برای اعتبار یابی چهار روش اصلی وجود دارد :

    1. باز آزمایی : عبارت است از میزان همسانی نتیج یک آزمون در دو بار اجرای آن

    1. اجرای فرم های مختلف : بدین ترتیب که میزان همبستگی موجود بین فرم های مختلف تهیه شده از یک آزمون را مورد بررسی قرار می‌دهند .

    1. دونیمه کردن : با دو نیمه کردن آزمون همسانی درون ماده های آن ارزیابی می شود .

  1. توافق بین نمره گذاردن : مقایسه میزان توافق بین دو نمره گذار ( علی بکیان ، ۱۳۸۴ ، ص ۴۳ ).

پایایی به ثبات و یا میزان پایداری ، قابلیت و امکان تکرار تحقیقات بستگی دارد و عوامل مختلفی می‌تواند موجب عدم پایایی شود ، ‌بنابرین‏ آنچه که در همه ی تحقیقات علمی ضروری است این است که باید اغلب پژوهشگران بتوانند مواردی را که محقق گزارش ‌کرده‌است مجدداً تولید یا تکرار کنند ( تجر ، ۱۳۸۵ ، ص ۱۱ ) .

روایی :

مقصود از روایی آزمون ، مناسب بودن ، بامعنا بودن و مفید بودن استنباط های خاصی است که روی نمره آزمون به عمل می اید به عبارت دیگر روایی به معنی آن است که آیا یک ابزار سنجش آنچه را که در نظر دارد می سنجد یا خیر؟ اگر یک آزمون آنچه را که در نظر دارد ، اندازه گیری نکند پس روا نیست و نمی توان از نتایج آن برای پیش‌بینی رفتار استفاده کرد . آزمون شخصیتی که روا نباشد امکان دارد تصویر گمراه کننده ای از قدرت ها و ضعف های شما ارئه می‌دهد . روان شناسان از چند نوع روایی استفاده می‌کنند که از جمله آن ها روایی پیش بین ، روایی محتوا ، روایی همزمان ، روایی سازه را می توان نام برد :

    1. روایی پیش بین : از دیدگاه علمی ، مهمترین نوع روای ، روایی پیش بین است ، یعنی یک آزمون رفتار آینده را تا چه اندازه درست پیش‌بینی می‌کند . برای ایجاد روایی پیش بین باید همبستگی بین نمره یک آزمون و مقیاس های عینی از رفتار ، مثل عملکرد شغلی را تعیین کنیم. هرچه همبستگی بین این دو بیشتر باشد روایی پیش بین آزمون بیشتر است .

    1. روایی محتوا : منظور از روایی محتوا ، مواد یا پرسش های جداانه آزمون است . روان شناسان برای تعیین روایی محتوا ، هر یک از مواد آزمون را ارزیابی می‌کنند . برای اینکه ببینند آیا این مواد با آنچه آزمون قرار است اندازه گیری کند مربوط می شود یا خیر .

    1. روایی همزمان : این نوع روایی رابطه همزمان بین آزمون تهیه شده را با آزمون دلاک ( آزمونی که در گذشته روایی آن تعیین شده است ) مشخص می‌کند هر اندازه همبستگی بین آن ها بیشتر باشد آزمون جدید از روایی بیشترب برخوردار است .

  1. روایی سازه : به توانایی آزمون در اندازه گیری سازه یعنی مؤلفه ی فرضی یا نظری رفتار مثل یک صفت یا یک انگیزه مربوط می شود . برون گرایی ، پرخاشگری و اضطراب نمونه هایی از یک سازه اند( فتحی اشتیانی ، ۱۳۸۸ ، ص ۲۷ ) .

روایی و پایایی این دو آزمون بارها توسط متخصصان به اثبات رسیده است .

روش اجرای پژوهش :

پرسشنامه‌ها را بین آزمودنی‌ها توزیع کرده و از آن ها می‌خواهیم که صادقانه به سؤالات پرسشنامه جواب بدهند و به آن ها این اطمینان را می‌دهیم که جواب های شما محرمانه خواهد ماند لذا سعی کنید آنچه را که به باور و احساس و شخصیت شما نزدیکتر است بیان کنید و سعی نکنید که فقط خود را خوب جلوه دهید بلکه صادقانه به سؤالات جواب بدهید و همچنین قبل از اینکه آزمودنی ها شروع به جواب دادن به سؤالات بکنند ، آزمون را خوب برایشان توضیح می‌دهیم و آن ها را توجیه می‌کنیم که چگونه به سؤالات پاسخ بدهند .

به آزمودنی ها می گوییم که اگر جواب شما به هر سؤالی بلی بود در پاسخنامه زیر کلمه «بلی» جلو همان شماره ضربدر بزنید . همچنین برایشان توضیح می‌دهیم که در جواب دادن به سرالات محدودیت زمانی وجود ندارد ولی کار خود را سریع انجام دهند و زیاد روی یک سؤال وقت نگذارند و اگر سؤالی به نظرشان مشکل آمد به سؤال بعدی بروند : نکته بسیار مهم در اجرای پژوهش این است که شرایط را طوری فراهم کنیم و ترتیب دهیم که آزمودنی ها سؤالات را جدی بگیرند و صادقانه به سؤالات پاسخ دهند و در پایان سؤالات را جمع‌ آوری کرده و تجزیه و تحلیل لازم را انجام می‌دهیم .

روش تجزیه و تحلیل داده ها:

تجزیه و تحلیل به عنوان فرآیندی از روش علمی ، یکی از پایه های اساسی هر روش تحقیقی است . تجزیه و تحلیل عبارت است از روشی که از طریق آن کل فرایند پژوهشی ، از انتخاب مسئله تا دسترسی به یک نتیجه هدایت می شود . چون غالب مسائلی که در تعلیم و تربیت مورد پژوهش قرار می گیرند خیلی گسترده و وسیع هستند . پژوهشگر برای ‌پاسخ‌گویی‌ به مسئله تدوین شده و تا تصمیم گیری ‌در مورد رد یا تأید فرضیه ای که صورت بندی ‌کرده‌است از روش های مختلف تجزیه و تحلیل استفاده می‌کند .

روش های مختلف تجزیه و تحلیل را می توان به سه طبقه به شرح زیر تقسیم کرد :

    1. تجزیه و تحلیل توصیفی

    1. تجزیه و تحلیل مقایسه ای

  1. تجزیه و تحلیل علّی ( دلاور ، ۱۳۸۵ ، ص ۲۹۱ ) .

در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش توصیفی استفاده شده و علاوه بر این اطلاعات جمع‌ آوری شده با هم مقایسه می‌شوند . آزمون هایی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته اند عبارتند از :

    1. آزمون t

  1. آزمون خی دو

فرضیه ۱ : بین تیپ شخصیتی درون گرا و میزان سازگاری رابطه ی معنی دار وجود دارد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ب.ظ ]




به ‌عنوان مثا ل در منشور حمورابی ‌در مورد اتهام جادوگیری و زنای محصنه سرنوشت دعوی را داوری ایزدی مشخص می ‌کرده‌است : طبق ماده ۱۳۲این منشور (هرگاه زن شوهرداری متهم به هم خوابگی با مردی اجنبی شود ولیکن شوهر او را با دیگری همبستر ندیده باشد. زن باید برای اثبات بیگناهی خودیکبار در نهر مقدس غوطه ورشود.) در ایران باستان داوری ایزدی از طریق توسل به آئین نامه های سی و سه گانه که خود به (ورگرم ) و (ورسرد) تقسم می شده مرسوم بوده است. در اروپای قرون وسطی نیز، بویژه درعصر فرانکها، اوردالی یکی از ادله اثبات بزهکاری یا بیگناهی برخی متهمین متداول بوده ومتهیم که موفق به ارائه دلیل کافی بر بیگناهی خود نمی شد در مواردی ناگزیر از تن دادن به آزمایش آهن تفته ، شیره گیاهان سمی وامثال آن می گردید. در مجموعه قوانین مربوط به امر قضاء هندوان که به (قوانین قضائی مانو) معروف است چنین آمده است : (سوگند راست ، کسی راست که آتش او را نسوزاند و آب او را فرو نبرد و در برگیرد.

از ابتدای قرن دهم میلادی دوئل قضایی تنها دلیل و قاعده حقوقی مورد استناد قضات در رسیدگی به جرایم محسوب می شد.اما به تدریج در قرن سیزدهم با حاکمیت و استقرار عدالت شاهی و صدور این دلایل و اصول و نحوه ارزیابی آن دچار تحول اساسی شد.در این دوره سعی شد یک سیستم دادرسی کیفری مبتنی بر قانون بنا شود .از قرن هجدهم به بعد با آغاز نهضت ‌روشن‌فکری و انسان گرایی مبتنی بر اصول علمی،عقلی و بشری خواست عمومی بر مخالفت با سیستم خشک و غیر منعطف دلایل قانونی قرار گرفت.افکار عمومی،نویسندگان و فلاسفه شدیداً با اصول و قواعد حقوقی که سیستم دلایل قانونی را ارزش گذاری و اعتبار می بخشید به مخالفت برخاست که نهایتاً منجر به صدور اعلامیه حقوق بشر در فرانسه به سال ۱۷۸۹ گردید.[۲۱]

پایان جنگ جهانی دوم در اروپای غربی با خاتمه پذیری خود کامگی ها هم زمان شد و توجه مجدد به ارزش‌های متعالی وکرامت انسانی ضرورت ایجاد نهاهای حقوقی حمایت گر، به ویژه در سطح بین‌المللی را ضرور ساخت. در این راستا، توجه به حقوق و آزادیهای فردی در قالب تأکید بر اصل برائت در رسیدگیهای کیفری اهمیت ویژه ای به خود گرفت. هر چند اعلامیه حقوق بشر۱۷۸۹ فرانسه با توجه به دست آوردهای انقلاب کبیر و به تبعیت از حقوق رم ، با عبارت (‌هر انسانی بیگناه است مگر آنکه بزهکاری او ثابت شود) قبلا ر اصل مذکورتاکید ورزیده بود، با این همه ، اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ به منظور جلب توجه خاص ‌دولت‌های‌ عضو در ماده ۱۱ خود، یا عبارتی مشابه ، ضرورت رعایت اصل برائت را مجددا” موردتاکید قرارداد امروزه چنان که اشاره شد پیش فرض برائت متهم امروزه میراث مشترک حقوقی همه ملل جهان محسوب می شود.ولی برای نخستین بار به طور رسمی قبول حاکمیت آن بر محاکمات جزایی ، در۱۷۸۹ در اعلامیه حقوق بشر فرانسه صورت گرفته است . ‌بر اساس ماده ۹ اعلامیه مذکور « افراد تا زمان محکومیت بی گناه به شمار می‌آیند …» به هر حال آنچه در مقررات فوق مورد نظر بوده ، این است که اولاً دادگاه نمی تواند وظیفه قضایی خود را به اعتقاد و حتی به گمان مجرمیت متهم شروع نماید . بار اثبات مجرمیت متهم بر دوش دادسراست و هر نوع تردید و ابهام به نفع متهم تأویل می‌گردد.ثانیاًً دادگاه باید امکان ارزیابی و رد و ابطال دلایل اتهام را برای متهم فراهم سازد. تقصیر متهم فقط از طریق دلایل غیر قابل ردی که مستقیماً از قانون ناشی می‌شوند قابل اثبات است . اصل یا پیش فرض برائت یکی از اصول و قواعد بنیادین محاکمات جزایی است که از حقوق شهروندان در برابر قدرت طلبی های نهادهای عمومی حمایت می‌کند. پیش از اثبات تقصیر فرد در دادگاه صالح و به موجب قانون ، هر نوع اظهار نظر مقامات عمومی پیرامون مسئولیت و مجرمیت وی نقض پیش فرض مورد بحث تلقی می شود. افزون بر این ایجاد هر نوع محدودیت برای افراد، هر چند به صورت موقت ، پیش از کشف دلیل و توجه اتهام به نحو معقول نیز نقض اصل یا پیش فرض برائت محسوب می شود. در تمامی مواردی که اصل استقلال و بی طرفی دادگاه به زیان متهم نقض شده می توان گفت فرض برائت او نیز نادیده گرفته شده است. سرانجام کنوانسیون ‌اروپایی‌ حقوق بشرکه کنونسیون صیانت از حقوق بشر و آزادی های اساسی نیز خوانده می شود، با اختصاص بند۲ ماده ۶ به اعلام اصل برایت و با عبارت (هر فردی که مورد اتهامی قرار گیرد بیگناه فرض می شود مگر اینکه مجرمیتاو به طریق قانونی ثابت گردد) بار دیگر توجه کشورهای ‌اروپایی‌ عضو شورای اروپا وتصویب کننده کنوانسیون و ‌پروتکل‌های الحاقی آن را به ضرورت ایجاد شرایط خاص جهت اعمال جهت اعمال اصل مذکور، در سطح منطقه ای ، به خود معطوف داشته است.

علی‌رغم مطالب فوق الذکر همه حقوق ‌دانان ومکتبهای حقوقی چه نسبت به قلمرو شمول آن اتفاق نظر نداشته اند. برخی حوادث تاریخی و به ویژه روی کار آمدن حکومت‌های استبدادی و فاشیستی نیز ‌به این گونه برداشتها کمک کرده‌اند.در قرن حاضر و کمی قبل از آن اهمیت اصل برائت بیش از گذشته شده است.تأکید نسل اول حقوق بشر یعنی میثاق حقوق مدنی سیاسی در اصل برائت به طور خاص مبین این اهمیت موضوعی می‌باشد.

مطابق بند ۱ ماده ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر:«هر کس به بزه کاری متهم شده باشد بی گناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمینهای لازم برای دفاع او تامین شده باشد،تقصیر او قانونا محرز گردد.» و دربند ۲ ماده ۱۱ آمده است:«هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین‌المللی جرم شناخته نمی شده است محکوم نخواهد شد.به همین طریق هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق می گرفت درباره احدی اعمال نخواهد شد.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ب.ظ ]