-
- ارائه دادن اطلاعات مهم در یکرشته یا حوزه معین به صورت منسجم و منظم.
-
- ازآنجاییکه بیشتر کتابها دارای تصاویر، آمارها، پرسشها، نمودار میباشند، میتوانند در درک بهتر مطالب به فراگیران خود کمک کنند.
-
- موجب صرفهجویی در وقت معلم و یادگیرنده میشوند.
-
- امکان بحث و گفتگو در مورد مسائل مشترک و همچنین ایجاد هماهنگی بین فراگیران یکرشته، یک کلاس یا ماده درسی.
-
- معلم را از بحثهای اضافی فارغ می کند.
-
- یادگیرندگان را به مطالعه عادت میدهد.
-
- محتوا و خطمشیهای آموزش را مشخص میکند.
- از پراکندگی مطالب و متمرکز شدن فراگیر بر موضوعی واحد جلوگیری میکند و به فعالیتهای معلم و دانشآموز نظم میدهد (“معاونت پژوهش”، ۱۳۸۲)
برای دست یافتن به این ارزشها یا هر نوع اهداف و رسالت دیگری که آموزش یک کشور برای خود در قالب استفاده از رسانه کتاب در نظر میگیرد، کتاب باید دارای معیارها، اصول و ضوابط خاصی باشد که وجود آن ها در فرایند طراحی کتابهای درسی ضروری است. چراکه باید دانش آموزان را به اهدافی که مدنظر است و شورای عالی برای آن مدون کردهاست، برسانند. یکی از راههایی که میتواند این اطمینان را در ما به وجود بیاورد که کتاب منطبق بر اهداف برنامه درسی میباشد و همچنین اصول و معیارهای درست آموزشی در آن به کار گرفتهشده، استفاده از روش تحلیل محتوا است. در تحلیل محتوای کتابهای درسی، اغلب از دو تکنیک کلی، فرمولهای خوانایی و ابزارهای فهرستی (چک لیستها) استفاده می شود که هر تکنیک از تعدادی روش مختلف تشکیل شده است (جعفری هرندی، نصر، میرشاه جعفری،۱۳۸۷).
۱-۲ بیان مسئله
در جامعه کنونی ما که داشتن شغل یک دغدغه محسوب میشود و یکی از مشکلات عمده دولتمردان کشور ایجاد شغل برای جوانان میباشد لذا باید در پی برنامهریزی مناسب برای اشتغال جوانان باشد یکی از این برنامه ها باید در جهت آموزش کودکان و نوجوانان در زمینه کارآفرینی در کتابهای درسی و فرهنگسازی کار و کارآفرینی در بین دانشآموزان باشد لذا مفهوم و تعریف کارآفرینی با توجه به ماهیت و ساختار نظام آموزشی مورد توجه قرار میگیرد. یعقوبی نجفآبادی(۱۳۸۹) کارآفرینی در آموزش را فرایند منظم و مستمری میداند که از یکسو به شناسایی و بهرهبرداری مؤثر از کلیه منابع درونی و بیرونی نظام آموزشی منجر میشود و از سوی دیگر موجب ایجاد فرصتهای جدید یاددهی و یادگیری میگردد. این فرایند با تکیهبر دو محور آموزش فراگیر کارآفرین و فراهم آوردن زمینههای بروز و ظهور آن محقق میشود. ازآنجاکه صفت کارآفرینی اکتسابی بوده نه ارثی و ژنتیکی، باید آموزشوپرورش با برنامهریزی و سازماندهی، زمینههای رشد و خصوصیات روحی دانشآموزان را در جهت ایجاد روحیه کارآفرینی فراهم کند و این ویژگیها را در آنان بپروراند؛ و همچنین سلجوقی (۱۳۸۷) آموزش را فرایندی میداند که منابع محسوس را به منابع نامحسوس تبدیل میکند، و میگوید محصول آموزش غالباً نامحسوس است و سنجش آن مشکل میباشد و در دگرگونی افراد، دانش آن ها و ویژگیهای رفتاریشان منعکس میشود.(ص ۲۱۸).
گارتنر[۱] بر این باور است که کارآفرینی نوعی روش تفکر و اقدام است که ذهن افراد را به خود مشغول نموده که طی آن کلگرایی در نگرش و رهبری متعادل به منظور خلق ارزش به وجود میآید (سیلاینگ[۲]،۲۰۰۳) همچنین آموزش در سنین پایین از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که افراد در بیشتر اوقات ارزشهایی را که قبل از سن ۲۰ سالگی به دست میآورند حفظ میکنند.(اینگلهارت[۳]،۲۰۰۰) و ارزشها و اصولی که در سنین پایین دریافت میشود تأثیر بیشتری نسبت به آنهایی که در سنین بالاتر کسب میشود دارد (وادی[۴]،۲۰۰۴). پژوهشهای جدید حاکی از آن است که میتوان توانمندیهای کارآفرینان را با ایجاد یک ادراک مثبت در خصوص عملی و مطلوب بودن کارآفرینی از طریق آموزشهای خاص، حتی در سنین اولیه افزایش داد(رینولد[۵]، ۲۰۰۱ به نقل از فخار زاده،۱۳۸۹).
برخی ویژگیهایی که موجب میشود فرد، کارآفرین شود توارثی نبوده و اکتسابی است، بنابرین پرورش این ویژگیها در افراد مختلف مسیر کارآفرینی را هموار میکند. این ویژگیها شامل مواردی همچون آموزش تفکر خلاق، بالا بردن ریسکپذیری، بالا بردن قدرت تحمل و ابهام دادن اعتمادبهنفس فرصت شناسی، دادن اطلاعات آموزشی نسبت به خصوصیات روانی شخص از قبیل مرکز کنترل میباشد (سلیمی،۱۳۸۷ به نقل از فخارزاده،۱۳۸۹). بر این اساس آموزش کارآفرینی از مدرسه و در سنین دبستان نقش بسیار مهمی در ترویج فرهنگ کارآفرینی دارد و از طرفی کتاب درسی از مهمترین رسانه های آموزشی است که همه روزه معلمان و دانشآموزان از آن استفاده میکنند. این رسانه با اهمیت، دربردارنده بخشهای نوشتاری و تصویرها و تمرینهایی است که در راستای تحقق هدفهای کتاب انتخاب و سازماندهی میشوند (نوریان،۱۳۸۶) درس مطالعات اجتماعی ازنظر انتقال مفاهیم و نگرشهای فرهنگی و عملی و مفاهیم اجتماعی و اقتصادی از مهمترین دروس دبستان میباشد؛ بنابرین توجه هرچه بیشتر به آن برای پرورش نگرش کارآفرینانه و درونی سازی فرهنگ کار در دانشآموزان بسیار ضروری میباشد چرا که مطالعات اجتماعی با درونی کردن ارزشها در فرد، فرد را برای ایفای نقشهای مختلف در جامعه آماده میکند. طراحان و برنامهریزان درسی، چنان چه در انتخاب و تنظیم محتوای کتب درسی به مؤلفههای بیان شده توجه کنند، خواهند توانست دانشآموزان را در زمینههای مرتبط با نگرش کارآفرینانه رشد دهند.
در جریان آموزشوپرورش هر مقطع عوامل متعددی دخیل هستند که از بین آن ها میتوان به برنامه درسی به عنوان یکی از ارکان برجسته آن اشاره کرد. به شکل سنتی اهداف، محتوای فعالیتهای یادگیری دانشآموز و روشهای ارزشیابی را عناصر برنامه درسی دانستهاند که از میان آن ها محتوا به عنوان مجموعه فعالیتها و تجارب یادگیری از اهمیت بسزایی برخوردار است و تا کنون مطالعات زیادی در مورد تحلیل محتوا در زمینه درسی مانند محیطزیست، کارآفرینی، فرهنگ، و حتی متون و تصاویر و فعالیتهای کتابهایی مانند فیزیک و زیستشناسی صورت گرفته است که نشاندهنده اهمیت تحلیل محتوا در کتب درسی میباشد. از تحلیل محتوا تعاریف گوناگونی بهعملآمده که بخشی از اختلاف به تاریخچه این فن و روند تکاملی آن برمیگردد و بخشی دیگر از آن مربوط به تفاوت در حوزه گسترده این فن است. کریپندورف (۱۳۸۷) تحلیل محتوا را فن پژوهشی معرفی میکند که به منظور استنباط تکرارپذیر و معتبر از داده ها در مورد متن آن ها به کار میرود و هدف این تحلیل را همانند سایر فنهای پژوهشی فراهم آوردن شناخت، بینشی نو، تصویر واقعیت و راهنمای عمل میداند و به نقل از برلسون[۶] (۱۹۵۹) تحلیل محتوا را: «پژوهشی برای توصیف عینی، سیستماتیک و کمی محتوای آشکار پیام» معرفی میکند (کریپندورف[۷]، ۱۳۷۸، ص ۲۵). لذا با توجه به تعاریف گفتهشده تحلیل محتوای کتابها در هر زمینهای موجب شناخت داده ها نه بهمنزله مجموعهای از رویدادهای مادی بلکه بهمنزله پدیدههای نمادین است و بدون اختلال در واقعیت اجتماعی به تحلیل آن ها میپردازد.
آخرین نظرات