نوان استراتژی به کار بردهاند به اهدافشان نرسیدهاند و یک حس فزایندهای از ناامیدی درباره واقعی بودن مدیریت دانش دارند. همچنین پیش از این آنها بیان کرده بودند که فرهنگ سازمانی مانع اصلی برای ایجاد قدرت سرمایه دانش است.
در این پژوهش جهت پاسخ دادن به سؤال “آیا بین مدیریت دانش و کارآیی رابطه معناداری وجود دارد؟” ارتباط هریک ازمؤلفههای چهارگانه مدیریت دانش وکارآیی شناسایی میشود و سهم مؤلفههای مدیریت دانش در پیش بینی مؤلفههای کارآیی تبیین میشود.
1-3 اهمیت وضرورت پژوهش
درحقیقت میتوان گفت که دانش و مدیریت آن برای همه سازمانهایی که در پی ارتقا و پیشرفت هستند به عنوان یک نیاز مطرح میگردد. مدیریت دانش منافع زیادی برای سازمانها دارد. منافع مدیریت دانش در یک سازمان در سطح فردی و سازمانی است، در سطح فردی مدیریت دانش به کارکنان امکان میدهد که مهارتها و تجربیات خود را از طریق همکاری با دیگران و سهیم شدن در دانش آنها و یادگیری ارتقاء دهند تا به رشد حرفه ای دست یابند. در سطح سازمانی، مدیریت دانش چهار منفعت عمده برای یک سازمان دارد، ارتقای عملکرد سازمان از طریق کارایی، بهرهوری، کیفیت و نوآوری، لذا سازمانها، مدیریت دانش را به منزله یک راهبرد و امتیاز رقابتی به حساب می آورند. از سوی دیگر اجرای مدیریت دانش به طور کامل امری بلندمدت بوده و الزامات خاص خود را دارد. بسترسازی سازمانی و تامین زیرساختهای اقتصادی و فناوری اطلاعات از جمله این الزامات محسوب میشوند. از این رو پیش از آن که فرآیندها و فناوری بتواند به انجام موفقیتآمیز مدیریت دانش کمک کند این افراد هستند که همسویی با ارزشها و باورهای آنها میتواند مدیریت دانش را موفق نماید.
1-4 اهداف تحقیق
اهداف اساسی تحقیق حاضر شامل موارد زیر میباشد:
-تبیین رابطه میان مدیریت دانش و کارآیی
-تبیین رابطه میان مولفههای مدیریت دانش و کارآیی
– نقش پیش بینی مولفههای مدیریت دانش بر کارآیی
1-5 سؤالات تحقیق
– سؤال اصلی تحقیق: آیا پیاده سازی نظام چهار مرحلهای دستیابی به دانش و کاربرد آن موجب افزایش کارایی شعب بانک میشود؟
– سؤالات فرعی:
- آیا اجرای مرحلهی خلق دانش موجب افزایش کارایی شعب بانک میشود؟
- آیا اجرای مرحلهی ذخیره دانش موجب افزایش کارایی شعب بانک میشود؟
- آیا اجرای مرحلهی نشر دانش موجب افزایش کارایی شعب بانک میشود؟
- آیا اجرای مرحلهی به کار بردن دانش موجب افزایش کارایی شعب بانک میشود؟
1-6 متغیرهای تحقیق
با توجه به سؤالات بیان شده، متغیرهای تحقیق شامل موارد زیر میباشند:
متغیرهای مستقل: مدیریت دانش با چهار مولفه
متغیر وابسته: کارآیی
1-7 تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
1-7-1 تعاریف نظری
کارآیی: مفهومی است که هزینه منابع صرف شده در فرآیند کسب هدف را ارزیابی میکند. (رضائیان، ۱۳۸۶)
مدیریت دانش: مدیریت دانش مجموعه فرآیندهایی است که در جستجوی تغیر الگوی کنونی پردازش دانش سازمان به منظور بالا بردن آن وهمچنین بازدهی آن است. (فایرستون مک الروی، 2005)
خلق دانش: خلق دانش یکی از مراحل بنیادی در اجرای اعمال مدیریت دانش میباشد وشامل تمام فعالیتهایی است که افراد یا سازمان به تولید یا توسعه مهارتهایی که خود فاقد آنها هستند می پردازد. (شادبولت و میلتون، 1999)
ذخیره دانش: قابلیت ذخیره سازمان یافتهای که امکان جستجوی سریع اطلاعات، دسترسی به اطلاعات برای دیگر کارکنان و تسهیم موثر دانش فراهم میشود، به وجود می آید. (هیسیگ، 2000)
نشر دانش: این فرآیند به توسعه یک همکاری جمعی که در آن افراد به عنوان همکاران در جهت دنبال کردن اهداف مشترک، احساس پیوستگی به هم داشته و در فعالیتهایشان به یکدیگر وابستهاند، کمک میکند. (هیسیگ، 2000)
کاربرد دانش: ایجاد دانش، بیشتر توسط کاربرد عینی دانش جدید میسر است، این عنصر، دایره فرایند مرکزی مدیریت دانش را تکمیل میکند. (هیسیگ، 2000)
سایت های دیگر :
آخرین نظرات