هنگامی که ابن سینا ، از طرف نوح بن منصور ، به سمت کتابدار دربار برگزیده می شود ، با دیدن آن کتابخانه شگفت زده می شود . و می نویسد : ” کتابهای هر مبحث و موضوع اتاق جداگانه داشتند و چندین اتاق بود . در یک اتاق ، مجموعه شعر و در اتاق دیگر کتب مذهبی و الی آخر. فهرست مولفان یونان قدیم را برای یافتن کتابهایی که به دنبال آن ها بودم بررسی کردم . در این مجموعه ، کتابهایی دیدم که کمتر کسی ، از آن ها نامی شنیده بود و من خود نیز از پیش آن ها را ندیده بودم ” .
صاحب ابن عباد که گفته شده تنها برای حمل کتابهای مذهبی او به چهارصد شتر نیاز بوده ، کتابخانه بزرگش را که فهرست آن به ده جلد میرسد ، در ری وقف مردم میکند .
نشانه هایی که از فراهم ساختن امکان برای استفاده بیشتر از کتابخانه ها در این دوران به جای مانده ، از درخشان ترین نکته های تاریخ کتابداری ایران است . باز گذاردن کتابخانه ها به روی عموم ، امانت دادن کتاب و نظم بخشیدن به مجموعه ها برای تسهیل در بازیابی ، در محیط و زمانی انجام میگیرد که تعصب فکری نیست و ترس از ظهور عقاید جدید وجود ندارد و بسط علم و گسترش افکار گوناگون به سود جامعه دانسته می شود . در همین دوران ، یاقوت حموی ، جغرافی دان معروف اندکی پیش از هجوم مغولان سه سال در مرو زیست از اینکه کتابخانههای این شهر دکه شماره شان از ده فزون بود ، بی هیچ قید و مانع به او کتاب امانت میدادند در تعجب بود . او می نویسد ” در خانه ام از دویست جلد کتاب بود که از کتابخانه ها به امانت گرفته بود و گرچه گران بها بودند اما از برای آن ها ودیعه ای نسپرده بودم”.
تمدن ایران یکبار دیگر شاهد یورش مغول و تاتار میگردد. کتابخانه ها فرو می ریزد و کتابها همچون هیزم برای سوخت به کار میروند . زمانی که زور و وحشت و بیم چیره اند و محیط خفقان آور است و از کتاب و کتابخانه اثری نیست ، اما برای چندمین بار در تاریخ فرهنگ ایران ، همینکه محیط اجتماعی رو به آرامش می رود ، هراس آدمیان کاستی میگیرد و مردم به آرامی احساس آزادی میکنند و کتابخانه ها نیز سر بلند میکنند . در مراغه خواجه نصیر الدین طوی ، کتابهای فراوانی ، را که پس از مغول ، در مرو ، نیشابور ، سمرقند ، بخارا ، الموت به جای مانده گرد می آورد : رشید الدین فضل الله در تبریز کتابخانه ای به پا میکند و مجموعه خود را وقف میکند . وی در وقفنامه اش می نویسد ” شصت هزار کتاب درباره موضوعات مختلف علمی ، تاریخی ، ادبی و … .را که از ایران و ترکستان و مصر و هندوستان و چین و روم جمع آورده ام ، وقف کتابخانه رشیدی می کنم . ” و باز داستان محیط آزاد و رشد کتابخانه ها از سر گرفته می شود ، تا آنجا که شاه عباس صفوی پناهندگان ارمنی را به گرمی می پذیرد و آنان را در جلفای اصفهان اسکان میدهد و در ساختن کلیسا و کتابخانه خود آزادشان میگذارد . کتابخانه جلفا که هنوز وجود دارد از قدیمی ترین کتابخانههای دنیا است .
انقلاب مشروطیت ایران که زاینده ی آزادیهای اجتماعی نوینی میگردد ، و مطبوعات را به عنوان رکن چهارم مشروطیت شناخت ، پهنه گسترده تری برای ایجاد کتابخانه پدید آورد و به سال ۱۳۱۳ ش نخستین کتابخانه عمومی ایران به نام ” کتابخانه عمومی معارف ” در مدرسه دارالفنون بنیان یافت و به تدریج ، بر شماره کتابخانه هایی که در خدمت گروههای گوناگون جامعه در آمدند افزون گردید. ( ابرامی ، ۱۳۸۶ )
به طور کلی کتابخانه هایی که پس از ورود اسلام به ایران تا انقلاب مشروطه به وجود آمدند از انواع زیر بودند :
۱ : کتابخانههای مساجد که در تمامی شهرهای اسلامی وجود داشته است .
۲ : کتابخانههای مقابر مقدس.
۳ : کتابخانههای خانقاه ها ، زاویه ها و رباط ها .
۴ : کتابخانههای بیمارستان ها .
۵ : کتابخانههای مدارس علمی و دینی .
۶: کتابخانههای خصوصی که محدثان ، فقها ، مورخان و ادیبان و دانشمندان رشتههای علوم اسلامی ایجاد کرده بودند.
۷ : کتابخانههای پادشاهان ، وزراء و امیران . ( مزینانی ، ۱۳۸۲)
در سال ۱۳۱۳ شمسی با همت علی اصغر حکمت دانشگاه تهران تأسيس گردید که تاثیر به سزایی در آموزش عالی ایران داشت . از سال ۱۳۲۶ به بعد نیز دانشگاه هایی در تبریز ، مشهد ، شیراز ، اصفهان و اهواز تأسيس شدند . بدین ترتیب با افزایش مدارس و توسعه آموزش عمومی ، افزایش دانشگاه ها و افزایش تعداد با سوادان نیاز به کتاب و کتابخانه ها بیشتر شد . این روند سبب شد تا در این دوره علاوه بر کتابخانههای خصوصی و مدارس قدیم ، کتابخانههای مدارس جدید و دانشگاه ها و کتابخانههای عمومی نیز در ایران توسعه یابد .
در اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل کتابخانههای دانشگاهی ، عمومی و تخصصی در ایران رشد و توسعه زیادی یافتند. در سال ۱۳۴۵ با تشکیل هیئت امنای کتابخانههای عمومی کشور به تدریج در تمامی شهرهای بزرگ ایران کتابخانههای عمومی تأسيس شد . به هر حال طی دوران پهلوی تمامی انواع کتابخانههای جدید در ایران به وجود آمدند و به رشد و توسعه ادامه دادند . در اوایل این دوره یعنی تا اواخر دهه سی نیز تعدادی کتابخانه خصوصی و دولتی مهم نیز در ایران به وجود آمدند . (مزینانی ، ۱۳۸۲)
۲-۴ : کتابخانههای دانشگاهی .
فلسفه وجودی این نوع کتابخانه در دانشگاه ها ،دانشکده ها ، مؤسسات آموزش عالی و دانش سراها کمک به استادان ، مدرسان و دانشجویان برای پیشبرد کار تحقیق و تدریس است و مهم ترین نوع آن ها کتابخانههای مرکزی دانشگاه ها یا کتابخانههای بین دانشگاهی است.
کتابخانههای دانشگاهی همیشه به یک صورت نیستند بلکه ممکن است شامل کتابخانههای متعدد ، به صورت کتابخانه مرکزی ، کتابخانههای دانشکده های و حتی بخشها و رشتههای گوناگون باشند که این امر گاهی باعث پیچیدگی امور مدیریت و تنظیم اقدامات اداری و سازمانی شده ،در مجموع مدیریت مرکزی را مشکل میسازد.
در کتابخانههای دانشگاهی بر خلاف کتابخانههای عمومی و ملی مسئولیت انتخاب کتاب معمولا بین کتابداران متخصص و هیئت آموزشی تقسیم می شود و چون استادان و محققان بر حسب مسئولیت حرفه ای و مشاغل آموزشی نمی توانند در جریان تمام انتشارات قرار گیرند ، همکاری کتابداران متخصص در امر کتاب شناسی بسیار حائز اهمیت است.
از نظر حقوقی کتابخانههای دانشگاهی یا کتابخانههای بین دانشگاهی سازمان های عمومی محسوب می شود و معمولا توسط یک رئیس و شورای کتابخانه اداره میشوند.
رئیس یا مدیر کل مذبور را شورای دانشگاه و شورای کتابخانه پیشنهاد میکند و از طرف رئیس دانشگاه و یا وزارت علوم تعیین و ابلاغ وی صادر می شود.
رئیس کتابخانه دارای اختیارات کامل در امور اداری و تنظیم بودجه کتابخانه است.
بعضی از روسای کتابخانههای مرکزی با رأی مشورتی در شورای دانشگاه شرکت کرده ، معمولا در امور مربوط به کتابخانه ها مورد مشورت قرار می گیرند.
موجودیت شورای کتابخانه در بعضی از دانشگاه ها جنبه رسمی یافته است و اعضای آن عبارتند از نمایندگان اعضای آموزشی ، محققان ، دانشجویان و کارمندان علمی و اداری کتابخانه.
آخرین نظرات