پیامدهای فعالیت نظام بازداری رفتاری(BIS) عبارت از اختلال در رفتار فعلی، خلق منفی، سوگیری توجه به سمت منابع تعارض و افزایش برانگیختگی است. این پیامدها موجب می شود تا فرد با اجتناب از منبع تهدید، تعارض خویش را حل کند. همچنین حساسیت[۲۵] نسبت به محرک های آزارنده به عنوان یک عامل خطر ساز در قلمرو آسیب شناسی روانی، به ویژه اضطراب، مفهوم سازی شده است(روسبرت[۲۶] و همکاران، ۲۰۰۰). البته باید دقت داشته باشیم که حساسیت بازداری رفتاری متمایز از خصیصه اضطراب است، زیرا بازداری رفتاری شامل گرایش به پاسخ دهی اضطراب آمیز در رویارویی با رویدادهای تنیدگی زا میباشد؛ در حالی که خصیصه اضطراب با تجربه سطوح بالای اضطراب تعمیم یافته به رویدادهای روزانه مشخص می شود. فردی که دارای در قلمرو روانشناسی تحولی، بازداری رفتاری نوعی گرایش در برخی کودکان است که موجب اختلال در رفتار جاری وی شده، کودک در هنگام مواجهه با افراد یا موقعیت های نا آشنا با خودداری و کناره گیری واکنش نشان میدهد(کاجن[۲۷] و همکاران، ۱۹۸۷).
۲-۲-۲ توصیف سیستم بازدارنده رفتار(BIS) از بعد رفتاری، عصب- شناختی و شناختی
در سطح رفتاری: رفتارهایی که با این محرک ها برانگیخته میشوند عبارتند از: بازداری رفتاری(مختل شدن رفتار جاری)، افزایش سطح برپایی به گونه ای که رفتارهای بعدی با قدرت و یا سرعت بیشتری انجام شوند. باید توجه داشت که سیستم بازداری نمایانگر یک سیستم واحد است، نمی توان انتظار داشت که تعدادی ارتباط مجزا بین هر یک از درونشدها و برونشدها وجود داشته باشد و در واقع هر درونشدی تمامی برونشدها را بر می انگیزد. همچنین مطالعاتی که تاثیر داروها و ایجاد ضایعه در مغز حیوانات را پیگیری نموده اند به این یافته رسیده اند که می توان با این مداخله ها، تمامی برونشدهای این سیستم را مختل کرد، بدون آنکه در سایر سیستم ها اثری بر جای گذاشته شود.
بنزودیازپین ها، باربیتورات ها و الکل سه دسته مهم از داروهایی هستند که اضطراب را کاهش میدهند. در واقع بررسی آثار این داروها نقش مهمی در شکل گیری مفهوم سیستم بازداری داشته است. به سخن دیگر آثار انتخابی داروهای ضد اضطراب بر کنشوری سیستم بازداری، در پذیرش این فرض که فعالیت این سیستم با اضطراب درآمیخته نقش مهمی را ایفا کردهاست، بر این اساس می توان به صورت نظری حالت ذهنی خاصی را که همراه فعالیت سیستم بازداری وجود دارد، به عنوان اضطراب تلقی کرد. اگر بخواهیم با توجه به درونشدها و برونشدهای این سیستم به ارائه تعریفی عملیاتی از اضطراب مبادرت ورزیم، باید بگوییم حالتی است که در آن فرد به یک تهدید(محرک هایی که با تنبیه یا فقدان پاداش همخوانی دارند) یا ابهام(موقعیت های ناشناخته و جدید) با واکنش توقف، خیره شدن،گوش دادن و آمادگی برای عمل، پاسخ میدهد ( هرمون- جونز ، ۲۰۰۳).
در سطح عصب شناختی: مجموعه ساخت هایی که کنشهای سیستم بازداری را برعهده دارند، در سیستم جداری هیپوکامپی قرار دارند. سه بخش اصلی ساختمانی این سیستم عبارتند از: تشکیلات هیپوکامپی ناحیه جداری و مدار پاپز ( گری، ۱۹۹۰).
در سطح شناختی: مفهوم کلیدی سیستم بازداری به عنوان مقایسه گر خلاصه می شود”یعنی سیستمی که لحظه به لحظه رویداد احتمالی بعدی را پیشبینی و این پیشبینی را با رویداد واقعی مقایسه میکند”. در واقع این سیستم: ۱- اطلاعاتی را که بیانگر حالت کنونی جهان ادراکی هستند را در نظر میگیرد، ۲- به این اطلاعات، اطلاعات دیگری را می افزاید که مربوط به برنامه حرکتی کنونی فرد است، ۳- از اطلاعات ذخیره شده حافظه که نمایانگر نظم جویی های گذشته در برقراری ارتباط بین رویدادهای محرک هستند، استفاده میکند، ۴- به همین ترتیب از اطلاعات ذخیره شده در حافظه که نمایانگر نظم جویی های گذشته در برقراری ارتباط بین پاسخها و رویدادهای محرک بعدی هستند، سود می جوید، ۵- بر مبنای این منابع اطلاعات، حالت بعدی مورد انتظار در جهان ادراکی را پیشبینی میکند، ۶- این پیشبینی را با حالت واقعی جهان ادراکی مقایسه میکند، ۷- در مورد اینکه آیا بین این پیشبینی و حالت واقعی توافق یا عدم توافق وجود دارد، تصمیم گیری میکند، ۸- اگر بین این دو وضعیت توافق موجود باشد”مراحل یک تا هفت از نو جریان مییابند” و ۹- اگر بین پیشبینی و حالت واقعی عدم توافق باشد، برنامه حرکتی جاری را متوقف میسازد و برونشدهای سیستم بازداری را(که قبلاًً مورد اشاره قرار گرفت) پدید می آورد تا اطلاعات بیشتری را دریافت کند و مشکلی را که موجب اختلال در این برنامه شده، حل نماید ( گری، ۱۹۷۲).
۲-۲-۳ سیستم فعال ساز رفتاری(BAS)
سیستم فعال ساز رفتاری مکانیسمی مغزی است که محرک تحریکی را کنترل میکند. زیر لایه عصبی سیستم فعال ساز رفتاری شامل سیستم های دوپامینی، به ویژه راه های دوپامینی میانی- کناری میباشد. چنان که پیشتر ذکر شد، این یکی از راه های اصلی تاثیرات مثبت تقویت کننده مقوی های طبیعی همچون غذا، رابطه جنسی و دردهاست. به علاوه، استدلال می شود مدارهای دوپامینی در واکنش به محرک های شرطی پاداش، قبل از مصرف مواد تقویت کننده فعال میشوند(داو و لوکاستون،۲۰۰۴). سیستم فعال ساز رفتار به سیگنال های پاداش، عدم مجازات و فرار از مجازات حساس است. فعالیت در این سیستم باعث می شود فرد حرکت خود را به سوی دستیابی به اهداف شروع کرده یا بیش از پیش افزایش دهد. همچنین گری و مگ نوتون (۲۰۰۰) استدلال میکنند که سیستم فعال ساز رفتاری مسئول تجربه احساسات مثبت همچون امید، شادی و خوشحالی است. در مورد تفاوت های شخصیت افراد، کسانی که دارای حساسیت زیادی در سیستم فعال ساز رفتاری هستند، گرایش زیادی به تلاش برای رسیدن به هدف دارند و تمایل زیادی برای تجربه کردن احساسات مثبت در موقعیت هایی که احتمال پاداش در آن ها زیاد است دارند (داو و لوکاستون[۲۸]،۲۰۰۴؛ کارور و وایت، ۱۹۹۴).
بنابرین احتمال می رود حساسیت بالای سیستم فعال ساز رفتاری رابطه مثبتی با بهره گرفتن از دارو و رفتارهای ریسک پذیر دیگر داشته باشد. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که حساسیت بالای سیستم فعال ساز رفتاری به استفاده از قرص های روان گردان اکس بستگی دارد و حساسیت سیستم محرک رفتاری در مصرف کنندگان دارو همچون بیماران معتاد به مواد مخدر، دختران دبیرستانی الکلی و مردان و زنان معتاد به نوشیدنی های زیان بار بسیار بالا است(چانگ، ۲۰۰۷). فعالیت و افزایش حساسیت سیستم BAS موجب فراخوانی هیجان های مثبت و رفتار روی آورد[۲۹] و اجتناب فعال[۳۰] میگردد(گری و مگ ناتون، ۲۰۰۰). پایه های نوروآناتومی این سیستم که از لحاظ ساختاری با مسیرهای مغزی دوپامینرژیک و مدارهای کورتیکو- استریاتو- پالیدو- تالامیک[۳۱](CSPT) مرتبط میباشد(فاولس[۳۲]، ۲۰۰۰). که در قشر پره فرونتال، آمیگدال و هستههای قاعده ای قرار دارد(هویگ[۳۳] و همکاران، ۲۰۰۶). نوروآناتومی این سیستم کرتکس پیشانی، بادامه و عقده های پایه میباشد و توسط محرک های خوشایند مرتبط با پاداش یا حذف تنبیه فعال می شود.
آخرین نظرات