گاهی والدین با تنبیه بدنی کودکان، خود را به صورت الگویی برای آن ها در می آورند. به خصوص والدین، که بهترین الگو برای کودک محسوب میشوند، باید به این گونه موارد بیش تر دقت کنند. هنگامی که کودک شروع به رفتارهای خشونت آمیز میکند و والدین نیز درصدد تنبیه بدنی او بر میآیند، در صورت تکرار این رفتار آنان مجبور خواهند بود که بر شدت عمل خود بیافزایند تا بتوانند هر چه سریع تر کودک را از میدان به در کنند. بی اثر بودن تنبیه نیز موجب تشدید این روند خواهد شد (تورشیزی و سعادتجو، ۲۰۱۲).
ج) علل روانی- اجتماعی پرخاشگری
– ناکامی و وجود مانع برای ارضای نیازهای مختلف در کودک و نوجوان.
– یادگیری رفتارهای پر خاشگرانه از طریق مشاهدهء صحنه های درگیری و کشـتار در تلویزیون و سینما
– تنبیه شدید والدین در دوران کودکی فرد .
– طرد کودک از طرف والدین یا مدرسه.
– جدایی والدین از هم.
– غیبت زیاد و طولانی یکی از والدین .
– وجود جو نامساعد در خانواده و نابسامان بودن خانواده.
– پرخاشگر بودن پدر یا مادر یا هردو ویا معلمان مدرسه.
– آزار و اذیت همسالان در دوران کودکی.
– عدم آگاهی آداب و رفتار با دیگران
– ترس و دلهرهی زیاد در خانه و مدرسه.
– موفقیت در رسیدن به خواسته ها از کودکی بر اثر پافشاری و پرخاشگری.
– احساس ناامنی در کودک و نوجوان.
– بی ارزش شمردن فرد و تحقیر وی در خانه و مدرسه.
– دخالت بیش از حد در کار کودک و نوجوان توسط بزرگتران.
– فقر اقتصادی خانواده.
– اعتیاد والدین یا یکی از آن ها
– رفتار تهدید آمیز معلمان و سایر کارکنان مدرسه.
– وجود جو نامساعد و استبداد در مدرسه (رضایی و همکاران، ۱۳۹۴).
۲-۷ تاریخچه حضور ذهن
حضور ذهن ابتدا در دانشگاه ماساچوست توسط کبات زین به کار گرفته شد. وی در کلینیک کاهش استرس خود به شرکت کنندگان تمربنآرامش ذهنی همراه با حضور ذهن میداد. این کوشش ها به شکل گرفتن مدل حضور ذهن مبتنی بر کاهش استرس انجامید. این برنامه در مورد ۵۱ بیمار مبتلا به درد مزمن[۵۳] که توسط پزشک هایشان ارجاع داده شده بودند و درمان رایج پژشکی در مورد آن ها اثربخشی قابل توجهی نداشت، به کار گرفت. سن بیماران از ۲۲ تا ۷۵ سال متغیر بود و مدت زمان تجربه نشانگان درد در این آزمودنی ها از ۶ تا ۴۸ سال در افراد مختلف در نوسان بود. اکثر قریب به اتفاق این بیماران از دردهای مرتبط با کمر، پشت و شانه ها یا سردرد رنج می بردند. بعد از ده هفته برنامه مدیتیشن مبتنی بر ذهن آگاهی ۶۵ درصد آزمودنی بر اساس درجه بندی درد مک گیل – ملزاک[۵۴] (PRI) کاهش بیش از ۳۳ درصد را در نمره کلی کیفیت[۵۵] و شدت[۵۶] درد جسمی خود گزارش کردند، این در حالی است که در مورد ۵۰ درصد آزمودنی ها، کاهش نمره در این مقیاس بیش از ۵۰ درصد گزارش شده است. اثرات عمده کاهش درد این برنامه در دوره های پیگیری ۵/۲، ۴ و ۷ ماهه به قوت خویش باقی بود. به علاوه نشانگان آسیب شناختی خلق و دیگر نشانگان روانشناختی نیز به طور قابل توجهی کاهش نشان میداد. خلق بیماران با بهره گرفتن از نیمرخ خلقی[۵۷] (POMS) مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج آن نشان داد در مورد ۷۶ درصد از آزمودنی ها در پایان برنامه ده هفته ای بیش از ۵۰ درصد کاهش داشته است. نشانگان روانشناختی با بهره گرفتن از شاخص شدت کلی[۵۸] (GIS) چک لیست علائم هاپکینز تجدید نظر شده[۵۹] (SCL-90-R) مورد ارزیابی قرار گرفت. در پایان ۱۰ هفته مداخله، ۷۵ درصد آزمودنی بیش از ۳۳ درصد و ۳۲ درصد از آزمودنی ها بیش از ۵۰ درصد کاهش در شدت علائم گزارش کردند. با این وجود باید تأکید کرد که فقدان گروه کنترل در این مطالعه، تعمیم داده های موجود مبنی بر نقش برنامه ذهن آگاهی بر کاهش درد مضمن را تا حدودی دشوار می کند. در یک مطالعه جدیدتر، (کارمودی و همکاران[۶۰]، ۲۰۰۸) تاثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) را بر سطوح ذهن آگاهی، معنویت و ارتباط آن با علائم پزشکی و روانشناختی بیماران به صورت خود گزارش دهی ثبت می شد، مورد بررسی قرار دادند. آزمودنی ها (میانگین سنی ۸/۴۷) یا به صورت خود معرف یا ارجاعی توسط کارکنان مراقبت های بهداشتی در برنامه MBSR حضور یافتند. تحلیل داده های پیش آزمون و پس آزمون حاکی از بهبود معنی دار در میانگین نمرات متغیرهای ذهن آگاهی (که با بهره گرفتن از مقیاس ذهن آگاهی تورنتو (TMS) و مقیاس توجه آگاهانه (MAAS) ارزیابی شد). معنویت، اختلال روانشناختی ( که با بهره گرفتن از مقیاس شدت کلی و خرده مقیاس های اضطراب و افسردگی SCL-90-R مورد ارزیابی قرار گرفت) و علائم پزشکی خود گزارشی (با بهره گرفتن از چک لیست علائم پزشکی (MSCL) اندازه گیری شده بود) شرکت در برنامه MBSR با افزایش نمرات در ذهن آگاهی و کاهش نمرات در آشفتگی روانشناختی و علائم پزشکی در ارتباط بود. به این صورت که مداخله مذکور ۵۰ درصد اضطراب و ۲۸ درصد گزارش علائم جسمانی را کاهش داده بود. افزایش نمرات در MAAS به طور معنی داری با کاهش نمرات آشفتگی روانشناختی علائم پزشکی در ارتباط بود در حالی که این مطالعه گروه کنترل نداشت، اما نتایج حاکی از این است که مدیتیشن مبتنی بر ذهن آگاهی ممکن است با گزارش بهزیستی ذهن – بدن – ارتباط باشد (اسماعیلیان و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۷-۱ تاریخچه حضور ذهن مبتنی بر ذهن آگاهی
در سال ۱۹۹۲ تیزدل و ویلیامز از دانشگاه ولز و سگال از تورنتو[۶۱] یک رویکرد جدیدی به منظور درمان، پیشگیری و جلوگیری از بازگشت افسردگی و جلوگیری از بازگشت افسردگی تبیین نمودهاند و بر اساس آن بین شناخت، هیجان و ذهن موقعیتی ارتباط دیده شده به نام رویکرد شناختی – درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی معرفی گردیده است. همسو با مطرح شدن مباحث فراشناختی در زمینه اختلالات هیجانی دیدگاه خود را به شناخت ربط دادند. آگاهی فراشناختی اشاره بر این دارد که میل ها فکرهای منفی و احساس های دلهرهآور همه حوادث و رویدادهای گزارشی شناختی هستند (کاویانی و همکاران، ۱۳۸۴).
در مقابل آن چیزی که بازتاب حوادث عینی و موجه میباشد قضاوت نکردن ذهن آگاهی را پرورش میدهد وقتی کسی با وضعیت هیجانی یا فیزیکی سختی روبه رو میشوند قضاوت نکردن درباره تجربیات بیشتر آن چه که می بیند و هست و چیزی که باید باشد آگاه می شود البته این از پذیرش تجربیات لذت آور و دردناک ناشی می شود پذیرش این نیست که چیزهایی که از نظر اخلاقی قابل قبول نیست را تصدیق کنیم بلکه پذیرش در مورد رفتارهای متفاوت است به عبارت دیگر تغییر همان پذیرش است اگر چه سریعتر اتفاق می افتد (اصلانی و همکاران، ۱۳۸۶).
آخرین نظرات