اضطراب اجتماعی، اختلال روانی شایعی است که میزان شیوع آن در طول زندگی۳ تا ۱۳ درصد برآورد شده است(سادوک و سادوک، ۱۳۸۵). اوج شروع این اختلال در دهه دوم عمر است(محمودی و همکاران، ۱۳۸۹). شیوع ۱۳ درصدی این اختلال در جامعه، آن را در جایگاه سومین اختلال روان­پزشکی پس از اختلال افسردگی اساسی و وابستگی به الکل قرار داده است(کسلر[۶۸]و همکاران، ۲۰۰۵). تحقیقات نشان داده ­اند که سن شروع این اختلال در حدود ۱۵ سالگی و ۹۰ درصد بیماران سن شروع را قبل از ۲۵ سالگی گزارش نموده ­اند(فرمارک[۶۹]، ۲۰۰۲). در بزرگسالان این اختلال در زنان شایع­تر است، اگرچه بزرگسالان گزارش می­ دهند که علائم این اختلال را از کودکی تجربه نموده ­اند ولی در کودکان شیوع این اختلال در هر دو جنس یکسان است(بیدل[۷۰] و همکاران، ۲۰۰۴). معمولأ این اختلال به دوره­ای درازمدت از ناتوانی می­انجامد(بروس[۷۱] و همکاران، ۲۰۰۵). مبتلایان ‌به این اختلال از آسیب­های چشمگیری در کارهای روزانه، روابط اجتماعی و شغلی رنج می­برند(ریچ و هافمن[۷۲]، ۲۰۰۴). پیش‌بینی شده است که ۵۰ تا ۸۰ درصد مراجعان مبتلا ‌به این اختلال حداقل یک اختلال روانی دیگری نیز دارند(ویچن و فم[۷۳]، ۲۰۰۳).

مبتلایان به اضطراب اجتماعی، که عنوان دیگر آن«فوبی اجتماعی» ‌می‌باشد، از تحقیر شدن و شرمساری در موقعیت­های اجتماعی خاص نظیر: گفتگو در جمع، دفع ادرار در توالت عمومی و صحبت در قرار ملاقات به شدت می­ترسند. اوج شروع اضطراب اجتماعی در دهه دوم عمر است(کاپلان، سادوک و گرب،۱۹۹۴؛ ترجمه پور افکاری، ۱۳۷۵). اختلال اضطراب اجتماعی(هراس اجتماعی) از طریق مشخصه ترس از مشاهده و ارزیابی توسط دیگران شناخته می­ شود(انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۰۰). در موقعیت­های اجتماعی افراد مبتلا به هراس اجتماعی از این که چیزی بگویند یا عملی انجام دهند که توجه منفی دیگران را به خود جلب کند، ‌بیمناک‌اند(مررای[۷۴]، ۲۰۰۳). هراس اجتماعی یک اختلال اضطرابی مزمن است که مشخصه آن ترس از شرمنده شدن در موقعیت­های اجتماعی و به تبع آن اجتناب از این موقعیت­ها ‌می‌باشد. این بیماری می ­تواند باعث ایجاد محدودیت در شیوه زندگی شده و به طور معناداری تصمیمات مهم زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و در اغلب موارد باعث از دست رفتن بسیاری از فرصت­های مهم برای بیمار گردد(ویچن و فم، ۲۰۰۱). اختلال اضطراب اجتماعی از جمله اختلال­های اضطرابی است که در آن اضطراب، در برخی موقعیت­های معین و یا در برابر اشیاء خاص(خارج از وجود بیمار) در حالی که معمولاً خطرناک نیستند، بروز می­ کند. در نتیجه، فرد از این موقعیت­ها و اشیاء به طور جدی اجتناب نموده و یا از اضطراب شدید آن ها را تحمل می­ کند. ترس از تحقیر و شرمساری در حضور دیگران علامت اصلی این اختلال است(توزنده جانی، ۱۳۸۶). این اضطراب بیشتر در روابط بین ­فردی ایجاد می­ شود، اما با هر علتی که ایجاد می­ شود موجب کاهش کارآمدی و بازداری مهارت ­ها اجتماعی می­ شود، حتی در مواردی که فرد مهارت اجتماعی بالایی دارد(همان منبع). ویژگی تشخیصی اصلی آن ترس بارز و پایدار از موقعیت­های اجتماعی است که در آن­ها احتمال دستپاچگی برای شخص وجود دارد. الگوهای شناختی معاصر این فرض را مطرح می­ کند که افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی موقعیت­های اجتماعی را زیان­بار می­دانند. این افراد بر این باورند که رفتارشان از نظر اجتماعی پیامدهای مصیبت باری خواهد داشت(هافمن و لو[۷۵]، ۲۰۰۶).

هراس اجتماعی با سایر اختلالات اضطرابی، افسردگی و وابستگی به الکل(لیدیرد[۷۶]، ۲۰۰۱) و گستره­ای از اختلالات شخصیت به ویژه اختلال شخصیت اجتنابی همراه است(مارتین استوتیر[۷۷] و همکاران، ۲۰۰۳). از این رو این اختلال در سال­های اخیر، به عنوان اختلالی دارای اهمیت در زمینه بهداشت همگانی در نظر گرفته شده است((فرمارک، ۲۰۰۲).

اضطراب اجتماعی دارای دو خرده مقیاس به قرار زیر است:

اجتناب و پریشانی اجتماعی: یعنی دوری گزینی از جمع و کناره­گیری از مردم و داشتن احساس منفی در ارتباط­های اجتماعی(مشاک، ۱۳۸۵).

ترس از ارزیابی منفی: ترس بارز و مستمر از یک یا چند موقعیت یا عملکرد اجتماعی که در آن شخص با افراد ناآشنا مواجه است یا ممکن است موضوع کنجکاوی آن­ها قرار بگیرد(همان منبع).

در این چارچوب، روی دادن چند فرایند، اضطراب اجتماعی را ایجاد کرده و تداوم می­بخشد. زمانی که فرد مبتلا به هراس اجتماعی، در یک موقعیت اجتماعی قرار ‌می‌گیرد یا فقط آن را پیش ­بینی می­ کند یک بازبینی ذهنی از ظاهر و رفتار بیرونی خودش به صورتی که به نظر دیگران می­رسد، شکل می­دهد. این بازبینی ذهنی ظاهر و رفتار متشکل از انواع درون­شدها نظیر اطلاعات فراخوانی شده از حافظه بلندمدت(یادآوری ظاهر کلی، تجربه قبلی از آن موقعیت و غیره) نشانه­ های درونی( نشانه­ های جسمانی و گرفتگی عضلات) و نشانه­ های بیرونی( بازخورد از سوی حضار) ‌می‌باشد. منابع زیادی به جنبه­ های مشخص تصویر خود(عموماً جنبه­ های که به موقعیت مرتبط و بالقوه منفی هستند) و نیز بازبینی تهدید بالقوه بیرونی(نشانه­ های ارزیابی منفی مانند اخم کردن و کسل شدن حضار) اختصاص داده می­ شود(رپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷؛ به نقل از طهماسبی مرادی، ۱۳۸۴). غیر از تخصیص منابع قابل توجهی، به تهدیدهای بیرونی و بازنمایی ذهنی ظاهر و رفتار شخص، این افراد معیارهای حضار درباره عملکرد خود را نیز پیش ­بینی ‌می‌کنند. سپس، این بازنمایی ذهنی از خود را با معیارهای دیگران مقایسه کرده تا درک حضار از عملکرد فرد و از خود فرد برآورد شود. یعنی معلوم شود که آیا فرد طبق انتظار حضار عمل می­ کند یا نه. تفاوت این دو بازنمایی، ارزیابی منفی حضار و پیامدهای اجتماع آن را تعیین می­ کند. این ارزیابی منفی پیش ­بینی شده، اضطراب بیشتری تولید ‌می‌کنند که اجزاء فیزیولوژیک، شناختی و رفتاری دارد و بازنمایی ذهنی فرد از ظاهر و یا رفتار مشاهده شده از سوی دیگران را تحت تأثیر قرار داده و این­ دو را از نو تکرار می­ کند(همان منبع).

۲-۱-۴- ۲- دیدگاه­ های مختلف در خصوص اضطراب

۲-۱-۴-۲-۱- نظریه روان­کاوی[۷۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...