عواطف خویش را مظم سازد و علاوه بر این با نگرانی ها و آرزوهای کودک هم آهنگ شود تا کودک بتواند به مسائل و مشکلات خود پی ببرد و در همان حال راه حل هایی برای مسائلی که او را پریشان میسازد ، به او عرضه دارد (بتلهایم ، ترجمه شریعت زاده ، ۱۳۹۲).
انسان از ماهیتی خاص برخوردار است که میتواند به رشد شناختی عاطفی و رفتاری کودک کمک کند. ارزشهای انسانی و راهبردهای مختلف حل یک مشکل اطلاعات و نگرشهای جدید و منطقی را به ذهن کودک منتقل میکند و او را از دنیای خود میان بینی و توجه متمرکز بر خود به چشم اندازهای دیگر ، فرا میخواند (تبریزی ، ۱۳۷۴ )
به نظر میرسد کودک در دوره عملیات عینی به موجب تواناییهای خود میتواند واکنش مناسب تری به داستان نشان دهد کودک در این دوره از بند خود میان بینی آزاد می شود . همزمان با فراگیری مهارت خواندن ، داستان امکان مؤثر و کارآمدی را فراهم میکند تا کودک دیدگاه های تازه ای که فرصت تجربه آن ها را نداشته است،درک کند. کودک با خواندن ویا شنیدن داستان، مجال آن را مییابد ذهنیت های ثابت و تغییر ناپذیر خود را مورد شک و تردید قرار دهد . از آنجا که کودک به دلیل سن کم خود نمی تواند همه چیز را تجربه کند، داستان وی را در موقعیت هایی که شخصیت های داستانی آن ها را تجربه میکنند، قرار میدهد. کودک از طریق این تجربه مشترک می آموزد، چگونه با مشکلات و چالشهایی که فرصت رو به رو شدن با آن ها را در عالم خارج نداشته ، مقابله کند تواناییهای دیگر کودک در دوره عملیات عینی یعنی” توجه به تبدیل ها “به او کمک میکند، سلسله حوادث داستانی را دنبال کند و به استدلال منطقی در مورد آن ها بپردازد. اگرچه در این دوره کودک هنوز قادر نیست مفاهیم انتزاعی موجود در داستان ها را به درستی درک کند، استفاده از داستان به همراه بحث های گروهی که توسط رهبر گروه هدایت می شود ، درک مفاهیم ناملموس را برای وی امکان پذیر میکند (گلزاری ، ۱۳۶۶ ).
۲-۳-۵- معیارهای مورد توجه قصه گو برای انتخاب قصه
قصه گو در هنگام انتخاب و آماده کردن یک قصه باید به مسائل زیر توجه داشته باشد .
۱-آیا داستان خود او را بر می انگیزد ؟ قصه گو باید با داستان هماهنگ باشد . او باید ویژگی ها و سبک شخصیتی خود را ارزیابی کند . قصه چنان با شخصیت او در آمیزد که در او شور و حالی برای تأثیر گذاشتن بر شنونده به وجود آورد و از عهده گفتن داستان برآید و در نتیجه از سهیم کردن دیگران در تجربه خلق دوباره داستان براید ( شعاری نژاد ، ۱۳۷۸ ) .
۲-آیا این قصه برای گفتن مناسب است یا خواندن آن بهتر است ؟ قصه های عامیانه برای گفتن خوبند ، چرا که وقایع و ماجرا های روایتی دارند ولی قصه های توصیفی که از طرح ماجرا و وقایع کمتری برخوردارند ، باید برای خواندن انتخاب شوند (شعاری نژاد ، ۱۳۷۸ )
۳-آیا این قصه با گروه سنی شنوندگانش متناسب است ؟ برای ایجاد حداکثر لذت از قصه، تناسب قصه با سن شنونده، اصل است و به خصوص رعایت تناسب سنی شنوندگان و یک محفل قصه گویی نیز از ضروریات یک اجرای موفق است (شعاری نژاد ، ۱۳۷۸ )
۴-آیا طول قصه در حوصله شنوندگان است ؟ اصولاً قصه گویی نباید از ۲۰ الی ۲۵ دقیقه تجاوز کند و در هر حال قصه باید یک جابیان شود و قصه گو نباید زیاد در قید معلومات اضافی باشد (شعاری نژاد ، ۱۳۷۸ )
۵-آیا این قصه با جنسیت شنوندگان متناسب است ؟ بهتر است شخصیت های قصه تا حدودی هم جنس گروه یا فرد مخاطب باشند (چمبرز ، ترجمه قزل ایاغ ، ۱۳۸۳ )
۲-۳-۶- نکات مورد توجه قصه گو در حین قصه گویی
ماکادو[۹۲](به نقل از یوسفی لویه ، ۱۳۸۶ ) به مواردی اشاره میکند که در قصه گویی برای کودکان باید رعایت شود :
قصه را به زبان و روش خاص خودتان بگوئید . از ژست هایتان استفاده کنید .
ایده اصلی قصه را در نظر بگیرید و به رویدادهای اصلی و به ترتیب وقوع آن ها در قصه توجه داشته باشید .
پیش از حضور در گروه کودکان قصه را برای خود یا،دگیری بگویید و تمرین کنید .
هنگام قصه گویی تماس چشمی خود را با گروه حفظ کنید و به علایق، با بی قراری کودکان توجه کنید .
سرعت قصه گویی را با شرایط قصه تنظیم کنید . بخش های مهیج و تند را سریع تر و بخش های جدی را کندتر بگویید .
با صدای شفاف و مطمئن قصه بگویید ، شدت و لحن صدا را با شرایط قصه هماهنگ نمایید و صدایتان را با شخصیت های قصه متناسب کنید .
با طرح سوال هایی کودکان را تا حد امکان با قصه درگیر کنید .
نزدیک گروه بنشینید وپیش از شروع قصه مطمئن شوید همه کودکان راحت هستند.
برای ایجاد انتظار در کودکان یا توالی تأثیر گذار بین رویدادهای قصه ، پس از بالا بردن صدا از مکث های شورانگیز استفاده کنید .
با نگرش ها وانگیزه های شخصیت های قصه ارتباط برقرار کنید .
ماکادو (۱۹۹۵ ) بیان میکند هنگامی که قصه های خوب توسط یک قصه گوی ماهر برای کودک گفته می شود کودک مشتاقانه گوش میدهد و به تصورات ذهنی او شکل میدهد .
۲-۳-۷- ویژگی های قصه در فرایند قصه درمانی
برای اینکه قصه بتواند توجه کودک را به طور واقعی به خود جلب کند باید او را سرگرم نماید و حس کنجکاوی اش را بر انگیزد . اما برای غنی کردن زندگی کودک قصه باید علاوه بر سرگرم کردن، تخیل کودک را نیز به کارگیرد و پرورش دهد و به او کمک کند تا فهم و ادراک خود را از محیط بالا ببرد و عواطف خود را منظم سازد و به آن تعادل بخشد . به علاوه قصه باید با نگرانی ها و آرزوهای کودک هماهنگ باشد تا کودک بتواند به مسائل و مشکلات خود پی ببرد و در پی حل آن ها باشد (بتلهایم ، ترجمه شریعت زاده ، ۱۳۹۲ ) .
متخصصان بالینی از منابع مختلفی مثل افسانه ها ، فیلم ، موضوعات کارتونی و همزمان به وسیله تخیلات درمانگر یا کودک برای قصه سازی در فرایند درمان استفاده میکنند . چند جزء اساسی قصه سازی در خلق داستان استعاره ای از نظر مایلز[۹۳] و کراولی [۹۴](۱۹۸۶ به نقل از اشنایدر[۹۵]و داب[۹۶] ، ۲۰۰۵) عبارت است از : (۱) ارائه یک تعارض استعاره ای ، مشابه با تعارض کودک ، (۲) تجسم فرایندهای ناخوداگاه از طریق انواع شخصیت ها مثل قهرمانان و تبهکاران ، که توانایی ها و ترس های قهرمانان را نمایش میدهد (۳) ایجاد مجموعه شرایط یادگیری همزمان ، که باعث حس پیروزی و موفقیت در قهرمان شود ، (۴) ارائه یک بحران استعاره ای که سرانجام باعث حل تعارض شود .(۵) رشد احساس هویت جدید در قهرمان ، وقتی که به پیروزی میرسد (۶) این راه حل منجر به فرآیندی ، همراه با احساس هویت جدید شود .
۲-۳-۸- رویه های قصه درمانی
شواهد پژوهشی نشان میدهد که در استفاده از روش قصه درمانی رویه های متنوعی وجود دارد . در اینجا به برخی از این رویه ها اشاره می شود :
۱-ترغیب کودک به ارائه یک داستان یا نوشتن داستان زندگیش
مسلماً کودک ایده های زندگی شخصی اش را به شخصیت ها و مضمون های داستان فرافکنی میکند .
آخرین نظرات