متناسب با سبب‌شناسی این اختلال، درما‌ن‌های گوناگونی پیشنهاد شده‌است. از جمله درمان‌های دارویی که ‌بر اساس رویکرد روانپزشکی انجام می‌گیرد. اما در رویکردهای روان‌شناسی نیز، روش‌های درمانی مختلفی برای این بیماری پیشنهاد شده‌است. از رویکردهای جدیدی که در سبب‌شناسی و درمان این اختلال روانی به کار می‌رود، رویکرد معنوی است.

در راستای این رویکرد، مطالعات معنوی در روان‌شناسی به دنبال ارائه راه‌ حل‌ هایی بوده‌اند و به نیازهای مراجع توجه کرده‌اند. این موضوع در سطح جهان، موضوعی جدی و اساسی است و توجه به آن در بسیاری از کشورها در حال افزایش است.

در مطالعات مختلفی به نقش معنویت در سلامت روان اشاره شده‌است. کوئینگ[۲۵] (۲۰۰۱) به رابطه منفی بین معنویت، مذهب و سلامت روان دست‌ یافت. همچنین مطالعات تجربی نشانگر روابط میان مذهب و معنویت و سلامت هستند. تعالی معنوی از نظر پیدمنت[۲۶] (۱۹۹۹) مؤلفه‌هایی دارد که بعضی از آن ها شامل وحدت در زندگی، جهان شمولی، تحقق دعا، گشودگی و برونگرایی می‌شود. اما بدیهی است که این امر همیشه و ‌در مورد همه انسان‌ها صادق نیست.

اغلب بیماران در یافتن معنا و معنویت در زندگی دچار گم‌گشتگی و سردرگمی می‌شوند و باورهای معنوی مشکل‌زایی را در ارتباط با خود و جهان پیرامون شکل می‌دهند و یا اینکه بعد معنوی را در انسان به کلی نادیده می‌گیرند و بدین ترتیب، با انکار جنبه معنوی انسان، دچار اندیشه‌های پوچ‌گرا و نومیدانه می‌شوند. این امر در نهایت منجر به ایجاد افسردگی و منفی‌نگری به خود، جهان و آینده می‌گردد.

بدین‌ترتیب مفهومی به نام «درد معنوی» در مقابل «سلامت معنوی» قرار می‌گیرد. این مفهوم شامل ناکامی در جستجوی معنایی برای خود، جهان و هستی و مرگ می‌شود و با مشکل در یافتن هدف در زندگی، برقراری ارتباط با جهان پیرامون، ناکامی در جستجوی جواب برای بنیاد هستی و زندگی و سردرگمی در هویت، خود را نمایان می‌سازد. ضرورت پرداختن ‌به این مفهوم، به خصوص، زمانی بیشتر نمایان می‌شود که تأثیر تمدن و تکنولوژی مدرن مورد بررسی قرار گیرد. نمی‌توان این امر را کتمان کرد که تمدن مدرن یکی از عوامل مهم غفلت آدمیان از اصلی‌ترین ساحت وجودی خود یعنی روح ملکوتی بوده است. با گسترش فرهنگ مادی‌گری، شاخص‌های معنوی در جوامع انسانی به خصوص جوانان، کم رنگ شده‌است و در این میان، تعداد فزاینده‌ای از انسان‌ها، در تلاش برای رسیدن به یک زندگی عمیق و معنادار، راه‌های متفاوتی را تجربه می‌کنند (الکینز، به نقل از وست، ترجمه شهیدی و شیرافکن، ۱۳۸۳). اما بسیاری از آن ها در یافتن جواب برای نیازهای فطری خود با شکست مواجه می‌شوند. باورهای دینی جوانان در مواجهه با الگوهای به ظاهر معنوی و معنایی، اما در باطن مادی‌نگر و پوچ‌گرا، به انحراف و نهایتاًً ورطه سقوط کشیده ‌می‌شود. عدم توجه ‌به این امر، مانع رشد و شکوفایی فرد شده و بی‌گمان هم سلامت و بهداشت روانی فرد را تهدید می‌کند و هم باعث فروپاشی اجتماعی و از بین رفتن ارزش‌های معنوی و دینی اصیل می‌شود (اژدری‌فرد، ۱۳۸۹).

‌بنابرین‏، توجه ‌به این بعد غیر مادی و وجودی و یافتن راهی برای ترمیم آن، یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در زمینه بعد معنوی در همه افراد و به ویژه افرادی است که سلامت روان آن ها متزلزل شده‌است.

امروزه، دیدگاه‌های وجودی و شناختی، نقش مهمی برای هستی‌شناسی، که افراد در نگرش‌ها، باورها و اعتقادات خود دارند، قائل هستند. هستی‌شناسی یا همان فلسفه فرد در زندگی و دید او به پدیده‌های هستی، چارچوبی به باورهای فرد می‌دهد که وی را به سمت رفتارهای خاصی هدایت می‌کند (محمدپور، ۱۳۸۹). هستی‌شناسی علم به وجود است. آگاهی انسان به وجود خود، جهان و مبدأ و مقصد آن. جوامع غربی تعاریف خاص خود از هستی‌شناسی را ارائه کرده‌اند اما واضح است که افراد حتی غیر مسلمانان، تحت تأثیر هستی‌شناسی قرار دارند که باورهای مذهبی خاص، به آن ها می‌دهد. ‌بنابرین‏ تهیه یک برنامه مدون در حوزه هستی‌شناسی و روش‌شناسی مبتنی بر اصول و مبانی فکری معنویت‌گرایانه‌ای که متناسب با بافت مذهبی حاکم بر جامعه باشد و گامی باشد در جهت بومی‌سازی علوم انسانی، ضروری و الزامی است.

آنچه که دیدگاه معنویت‌گرایی بر پایه اسلامی و در نتیجه درمان اسلامی را از سایر دیدگاه‌ها متمایز می‌کند، حضور خداوند متعال به عنوان واجب‌الوجود و نیز «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» بودن نفس، در این دیدگاه است که آن را در مقابل دیدگاه‌های فردگرای غربی قرار می‌دهد.

اسلام، دینی جامع و کامل است و درمان‌هایی که مبتنی بر این دین الهی است نیز ابعاد وجودی انسان را به صورت کامل و جامع در نظر می‌گیرد. توجه به خودآگاهی، درمان ارشادی، رفتاردرمانی، گذشته، حال و آینده به طور همزمان، فقط جلوه‌های کوچکی از دیدگاه اسلام درباره سلامت روان و روان‌درمانگری اسلامی است (بستانی، ۱۳۸۸).

بدین‌ ترتیب، افسردگی یک بیماری شایع روانی است که پیامدهای مخربی برای فرد، خانواده و نیز جامعه در پی دارد و یافتن درمانی مناسب و نتیجه‌بخش برای این بیماری امری ضروری است. در این میان جستجوی معنویت، نیز در زندگی، همیشه به سمت صحیحی هدایت نمی‌شود و سردرگمی در یافتن معنای هستی و وجود و چرایی فلسفه وجودی انسان و مبدأ و مقصد جهان، باعث مفهوم یافتن متغیری جدید به نام «درد معنوی» می‌شود. ضرورت توجه ‌به این بعد از زندگی انسان و یافتن راهی برای تسکین این درد غیرجسمانی، نیازمندی به درمانی متناسب با فطرت انسانی را آشکار می‌سازد. در این میان، فرهنگ اسلامی، به عنوان غنی‌ترین و جامع‌ترین دیدگاه هم‌راستا با فطرت وجودی انسان، در یافتن جواب چرایی‌های ذهن پیچیده انسان است، که این امر، ضرورت پرداختن به درمان مبتنی بر هستی‌شناسی اسلامی را به صورت مدون و منظم مطرح می‌سازد. ضرورت گام برداشتن در مسیر پژوهش‌های داده محور، درباره این مفهوم و تهیه و معرفی ابزاری که تا حد امکان از خصوصیات روان‌سنجی متداول در حوزه پژوهش‌های روان‌شناختی، بر پایه مفاهیم غنی اسلامی، برخوردار باشد، اهمیت این مفهوم از معنویت را در جهان امروز در عرصه‌های مختلف (روان‌درمانی، مشاوره، تعلیم و تربیت و نظایر آن) روشن می‌سازد. این پژوهش حاوی اطلاعات بسیار ارزشمندی در حیطه درمان با پشتوانه غنی فرهنگ ایرانی-اسلامی است که می‌تواند مورد استفاده گروه کثیری از افراد علاقه‌مند واقع گردد. مراکز روان‌درمانی و مشاوره، آموزش و پرورش، محیط‌های دانشگاهی و سایر ارگان‌های مرتبط و همچنین کلیه پژوهشگران در این زمینه، می‌توانند از دستاوردهای این رساله بهره‌مند شوند. سرانجام باز کردن افقی هر چند کوچک در حوزه ادبیات پژوهشی مربوطه را می‌توان از جمله دلایل اهمیت و ضرورت پرداختن به پژوهشی از نوع پژوهش حاضر تلقی کرد.

    1. اهداف پژوهش
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...