کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



 

مواد تشکیل دهنده سیاه‌دانه
مقدار ۱ kg
انرژی
پروتئین
کلسیم
فسفر
سدیم
پتاسیم
لیزین
متیونین
متیونین + سیستئن
۴۵/۳
۱/۲۲
۶۸/۱
۲۳/۰
۰۱۷۶/۰
۸۲۳/۰
۸۶/۰
۳۲/۰
۵۷/۰

۳-۴- بلدرچین‌های مورد آزمایش
تعداد ۲۴۰ قطعه بلدرچین یک روزه از طریق یکی از فارمهای اطراف سنندج خریداری و سپس به سالنی که از قبل درجه حرارت و رطوبت آن همراه با خود سالن آماده شده بود وارد گردید.
۳-۵- اقدامات انجام شده در روز ورود بلدرچین‌های یک روزه
یک روز قبل از ورود بلدرچین‌ها دمای سالن به اندازه مورد نظر رسید، بلدرچین‌های یک روزه از فارم سنتی آقای حسامی واقع در جنب کشتار گاه پر خریداری و به سالن انتقال یافت که پس از ورود به مدت چند دقیقه داخل همان ظرف انتقال (کارتن‌ها) در داخل سالن قرار گرفتند تا به شرایط آن خو بگیرند. بلدرچین‌ها قبل از ورود به داخل قفس‌ها توزین گردیدند و سپس به طور کامل تصادفی به تعداد ۱۵ قطعه به داخل هر تکرار تقسیم شدند؛ همچنین روز قبل از ورود بلدرچین‌ها با بهره گرفتن از قرعه کشی محل (قفس) هر تکرار به طور تصادفی انتخاب گردید و شماره هر تکرار و تیمار به وسیله کاغذهای رنگی روی آن نصب گردید و بدین وسیله هر پن (تیمار و تکرار) جیره مخصوص خود را دریافت می‌نمود؛ دانخوری‌های اوایل دوره که از ظروف یک بار مصرف بود برای هر تیمار (چهار تکرار) و با جیره خاص خود پر شده بود بدون محدودیت در مقدار خوراک، همچنین آبخوری‌ها نیز از قبل پر شده بود و آماده استفاده بود. با توجه به اینکه روزهای اول پرورش بسیار حساس می‌باشد لذا درجه حرارت و رطوبت چندین بار کنترل و ثبت می‌گردید.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۶- مدیریت پرورش و تغذیه
۳-۶-۱-برنامه نوری، دما و رطوبت سالن
روشنایی سالن با بهره گرفتن از ۲ عدد لامپ ۱۰۰ وات تأمین می‌گردید، که در ۴۸ ساعت ابتدای دوره به صورت نوردهی کامل و پیوسته و سپس از ۲۳ ساعت نور و یک ساعت خاموشی تا پایان دوره استفاده گردید. منبع تأمین حرارت با توجه به فصل و ماه سرد سال که پرورش در آن ایام انجام گردید یک دستگاه هیتر برقی سه شعله بود و درجه حرارت و رطوبت نیز توسط دو عدد دماسنج و رطوبت سنج که دقیقاً در بالا سر قفس‌ها نصب شده بود هر ۳ ساعت کنترل می‌گردید و میانگین دماهای ثبت شده به عنوان دمای واقعی سالن اعلام می‌گردید درجه حرارت مناسب در روز اول بین ۳۷ الی ۳۸ درجه بود که به ترتیب هر هفته ۳ الی ۴ درجه کاهش دما داده می‌شد تا اینکه در حرارت ۲۴ درجه سانتی‌گراد ثابت باقی ماند. رطوبت سازی به خصوص در چند روز اول پرورش برای جلوگیری از دهیدراته شدن بدن و بروز تلفات کاملاً ضروری می‌باشد که بوسیله آب پاشی بین راهرو و قفس‌ها و یا قرار دادن یک ظرف آب تأمین می‌گردید؛ و در روزهای اول دوره بین ۵۰ الی ۶۰ درصد ثابت بود.
۳-۷- فراسنجه‌های اندازه گیری شده
در این تحقیق فاکتورهایی مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت که به قرار زیر است:
۱- مصرف خوراک ۲- افزایش وزن ۳- ضریب تبدیل غذایی ۴- خصوصیات و نسبت لاشه در روزهای ۲۸ و ۴۲ روزگی ۵- اندازه گیری فاکتورهای خونی کلسترول، تری گلسرید، لیپوپروتیین با چگالی بالا، لیپوپروتیین با چگالی پایین، پروتئین تام، آلبومین، VLDL، گلبول‌های قرمز، هماتوکریت، هموگلوبین و تیتر آنتی بادی SRBC.
۳-۷-۱- خوراک مصرفی
خوراک مربوط به هر تکرار (واحد آزمایشی) در کیسه‌های پلاستیکی که شماره تکرار و نوع تیمار روی آن قید شده بود، قرار داشت. خوراک مصرفی به صورت هفتگی اندازه گیری و گزارش گردید.
در صورتیکه در طول هفته تلفات وجود داشت خوراک تصحیح شده محاسبه می‌گردید برای محاسبه خوراک تصحیح شده تعداد روز بلدرچین مورد ملاک می‌باشد (تعداد بلدرچین هر تکرار در روزهای هفته ضرب می‌گردد به عنوان مثال برای واحد آزمایشی که ۱۵ قطعه بلدرچین دارد در ۷ روز هفته عدد ۱۰۸ به عنوان مخرج فرمول بالا اعمال می‌گردد).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-22] [ 10:10:00 ب.ظ ]




مروری بر برخی کاربردهای جامدات آمورف
۱-۱) مقدمه
مواد آمورف با توجه به اهمیت آنها از نظر خواص و کاربردهای فناوری بسیار حائز اهمیت هستند و لازم به ذکر است که مواد آمورف یا بی شکل، مواد جدیدی نیستند و شیشه­های سیلیکاتی دارای قدمت بیلیون ساله اند]۱[.
در فیزیک ماده چگال، مواد بی شکل یا غیر بلوری جامداتی هستند که فاقد نظم بلندبرد بوده که از ویژگی های یک بلور است. امروزه، “جامد بی شکل” به عنوان مفهوم فراگیر و شیشه ­ای خاص مورد استفاده قرار می گیرد [۲].
مواد آمورف به خاطر خواص منحصر به فرد خود جایگاه ویژه ای در صنعت دارند که این خواص تقریباً در جامدات بلوری مشاهده نمی شود. از جمله دلایل دیگر اهمیت این مواد این است که آنها را نسبت به مواد بلوری نسبتا راحت تر می توان تهیه و همچنین خواص نوری و الکتریکی مواد آمورف را میتوان از طریق تغییر درصد مولی مؤلفه های تشکیل دهنده آن ها کنترل کرد [۱و۳]. مواد آمورف بصورت توده ای[۱]و لایه های نازک[۲] به این علت که رشد مسیرهای رسانشی در آنها نسبت به مواد بلوری آسانتر بوده و تغییرات فیزیکی در ساختار این مواد با سرعت بیشتری انجام می شود، در سیستم های کلیدزنی[۳] بسیار مورد استفاده اند.از دیگر کاربردهای این مواد می توان به کاربرد در تهیه فیبر های نوری اشاره کرد ]۱[.
لازم به ذکر است که در جامدات آمورف میانگین مسافت پویش آزاد حامل بار کوچکتر از ثابت شبکه ای a است در صورتیکه در یک شبکه بلوری بزرگتر می باشد]۴[.
در بخش پایانی فصل برخی کاربردهای مواد آمورف را در دسته بندی های خاص بیان خواهیم کرد.
۱-۲) کلیات و تعاریف در مورد جامدات آمورف (بی شکل)
جامدات بی شکل، غیربلوری هستند و فاقد نظم تناوبی بلندبرد در آرایش اتم های تشکیل دهنده می باشند. همه مواد را می‌توان با جلوگیری از تبلورشان بصورت آمورف درآورد، به این صورت که باید سرعت سرمایش برای تبدیل فاز مایع به جامد به قدری بالا باشد که اتم‌ها فرصت حرکت و چیده‌شدن بصورت بلوری در کنار یکدیگر را نداشته‌باشند. از شیشه‌ها می‌توان به عنوان نمونه مناسبی در این زمینه اشاره کرد. در مواد بلوری به هنگام گرم‌کردن جامد مستقیما به فاز مایع تبدیل می‌شود، اما در مواد آمورف، در میانه گرمایش، ابتدا جامد ترد تبدیل به جامد نرم می‌شود و سپس با ادامه گرمایش ذوب رخ می‌دهد. دمایی که در آن جامد ترد به نرم تبدیل می‌شود را دمای گذار شیشه ای[۴] می‌نامند. البته منظور این نیست که مواد بی شکل به طور کامل بر روی مقیاس اتمی بی نظم هستند بلکه می توانند بصورت محلی دارای نظم کوتاه برد باشند ]۵و۶[.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بطور مثال بیشتر فلزات دارای ساختار بلوری هستند و فلزات بلوری در سه بعد تکرار می شوند، اما برای فلزات آمورف ساختار اتفاقی است . گرما دادن به فلز آمورف باعث ایجاد ساختار کریستالی در این مواد می شود. فلزات آمورف به میزان زیادی زنگ نزن، غیر مغناطیسی و از فلزات قراردادی چندین برابر قوی تر هستند و این فلزات استحکامی سه برابر فولاد، با وزن یکسان دارند. فولادهای آمورف می توانند به عنوان یک ماده با وزن کم با پلاستیک ها و کامپوزیت ها در زمینه های حمل و نقل و الکتریسته رقابت کنند. مشکل این مواد (فلزات آمورف) ترد بودن آنها می باشد آنها در صورت اعمال شوک مانند شیشه می­شکنند ]۷[.
جامدات بی شکل به دلیل فقدان نظم و تناوب بلندبرد در شبکه، دارای ویژگی های خاصی هستند که در مواد بلوری دیده نمی شود. در بلور کامل، اتم ها به طور تناوبی و نامتناهی در یک فضای سه بعدی تکرار می شوند و به عبارت بهتر نظم بلندبرد داشته و تابع موج الکترونی در آن ها تابع موج بلاخ می باشد، در حالیکه در جامدات بی شکل تابع موج بلاخ دیگر معتبر نیست. بلورهای محدود دارای ناکاملی های سطحی و حاوی نقایصی مانند تهیجا[۵]، اتم بین شبکه ای، دررفتگی، بلورهای ناکامل یا واقعی هستند. با این وجود، بی نظمی[۶]می تواند فراتر از حد ناکاملی در بلور باشد ]۵[. بنابراین می توان از نظر ساختاری جامدات را به طور کامل، به سه دسته بلوری، چندبلوری و بی شکل تقسیم نمود که طرحواره بلور کامل و بی شکل در شکل (۱-۱) نشان داده شده است]۸[؛ البته لازم است بین جامدات بی شکل و چندبلوری تفاوت قائل شویم، بدین صورت که در جامدات بی شکل صرفاً ممکن است مناطقی کوچک با نظم کوتاه برد در ریز ساختار نمونه وجود داشته باشد در صورتیکه در حالت چندبلوری، نظم بلوری حوزه های مختلف با هم تفاوت دارد ]۶[.
شکل ۱-۱) یک ساختار دو بعدی فرضی: a) شکل بلورین b) چندبلوریc) بی شکل ]۱[.
در این طبقه بندی یادآور می شویم که در مواد بی شکل نظم بلندبرد[۷] وجود ندارد که به معنی فقدان نظم کوتاه برد[۸] روی پیکربندی نزدیکترین همسایه ها نیست و بسیاری از خواص جامدات بی شکل معطوف به وجود همین نظم کوتاه برد می باشد. بنابراین می بایست انواع مختلف بی نظمی را معرفی نماییم.
۱-۳) تعریف بی نظمی و انواع آن
از زمانی که برای نخستین بار تشخیص داده شد بی نظمی کافی موجب جایگزیدگی[۹] حالت های الکترونی درون نوارهای انرژی رسانش و ظرفیت می شود، ۵۰ سال می گذرد (جایگزیدگی در بخش های بعد معرفی خواهد شد). اگر بی نظمی برای جایگزیدگی تمام حالت های درون نوار کافی نباشد آنگاه تنها برخی از حالت های الکترونی همچون آن هایی که در لبه نوارهای انرژی مجاز قرار دارند، جایگزیده می شوند. حتی برای بی نظمی بی نهایت کوچک، حالت های جایگزیده با چگالی های کوچک وجود دارد. جدایی میان پایین ترین انرژی حالت های جایگزیده در پایین نوار رسانش، محدوده ای از انرژی را پدید می آورد که به عنوان گاف تحرک[۱۰] شناخته می شود. برای نیمرساناهای آمورف چنین جایگزیدگی موجب ایجاد پیامدهای فراوانی در بسیاری از خواص الکترونی و نوری می شود. اگرچه پیشرفت قابل توجهی در درک جزئیات این حالت ها به وجود آمده است بسیاری از مسائل مهم مبهم باقی مانده است. حتی جامدهای بلوری نیز بی نظم هستند. در واقع تمامی جامدات واقعی در دمای محدود رشد می یابند و دچار ناراستی ترمودینامیکی می شوند. همچنین می توان گفت ناخالصی ها همواره در جامدات واقعی وجود دارند. حتی اگر تصور شود که یک جامد کامل مثل Si و Ge که دارای هیچگونه ناخالصی یا ناراستی نیست، به علت وجود ایزوتوپ های مختلف دارای بی نظمی خواهد بود]۹[. به عبارت دیگر، در بلورهای کامل، تمامی ویژه حالت­های تک ذره ای، حالت های بلاخ هستند که در سراسر فضا گسترش یافته اند. در جامدهای بی نظم، حالت های جایگزیده و گسترده می تواند بطور همزمان وجود داشته باشد هرچند که دارای انرژی های مختلفی باشند. انواع حالت های جایگزیده و غیر جایگزیده از نظر انرژی توسط لبه ی تحرک از هم جدا می شوند. فرایند جایگزیدگی ناشی از بی نظمی، جایگزیدگی “آندرسون” نامیده میشود و به طبیعت کوانتوم مکانیک حالت های الکترون بستگی دارد]۱۰[.
اگر کلیه جامدهای واقعی بی نظم باشند در نگاه اول به نظر می رسد که باید تآثیر حالت­های الکترونی جایگزیده تماماً در نظر گرفته شود. به طور کلی این فرضیه صادق است اما واضح است که نظریه ی جامدهای بلورین کاملاً در توصیف خواص کپه ای اغلب جامداتی که اتم های آنها بر روی یک شبکه ی تناوبی قرار گرفته است، بسیار موفق بوده است. در واقع، برخی خواص همچون رسانندگی الکتریکی را می توان در قالب بعضی جزئیات بدون رجوع به یک شبکه تناوبی که برای محاسبه حالت های کوانتومی لازم است، شرح داده شود. گاز فرمی الکترون آزاد بارزترین مثال به شمار می رود. بنابراین بهتر است بحثمان را به بی نظمی خلاصه کنیم و تنها آن مواردی را در نظر بگیریم که خود بی نظمی در تعیین خواص فیزیکی کپه ای حائز اهمیت است، همچون خواص گرمایی، ارتعاشی، نوری یا الکتریکی. در نیمرساناهای آمورف این مسئله همواره مطرح است [۹].
حال به معرفی مختصر انواع بی نظمی می پردازیم که در یک دسته بندی عمومی عبارتند از:
الف) بی نظمی همگن[۱۱]، ببی نظمی ناهمگن[۱۲]. بی نظمی همگن هنگامی رخ می دهد که تمام منطقه های با تعداد زیاد اتم یا مولکول دارای میانگین یکسان خواص کپه ای از جمله چگالی، سرعت صوت، گرمای ویژه، رسانندگی گرمایی یا الکتریکی و … باشند. ساده ترین مثال بی نظمی همگن، بی نظمی است که در یک شبکه تناوبی ایجاد می شود. این دسته از بی نظمی ذاتاً دارای نظم هندسی هستند، چرا که می توان یک مکان های شبکه ای را با بهره گرفتن از بردارهای انتقال مناسب و خوش تعریف مشخص ساخت. یعنی بی نظمی در نوع اتم یا مولکولی که در یک مکان خاص موجود است، ایجاد می شود. اتم ها و مولکول ها بر روی یک شبکه منظم قرار می گیرند، اما در نوع اتم واقع در هر مکان شبکه ای قطعیتی وجود ندارد. بی نظمی همگن بر روی یک شبکه تناوبی گاهی بی نظمی جایگزینی یا بی نظمی سلولی نیز نامیده می شود. هالیدهای قلیایی – نیمرساناهای III-Vو … مثال هایی از بی نظمی همگن اند.
گروه دیگری از بی نظمی همگن، بی نظمی است که جامد دارای نظم تناوبی بلندبرد نمی باشد. این جامدات که جامدات آمورف گروه اصلی آن ها را تشکیل می دهد دارای بی نظمی هندسی ذاتی هستند، اما بر روی یک مقیاس ماکروسکوپی همگن باقی می مانند. اگرچه نظم بلندبرد تناوبی نیست، اما تمامی جامدات در این گروه دارای ترتیب اتمی محلی می باشند که تا حدی منظم است (نظم کوتاه برد). برای چنین جامدهایی نظم در ترتیب محلی اتم ها با فاصله گرفتن از یک مکان شبکه ای به سرعت محو می شود.
بسیاری از مواد که دارای بی نظمی همگن از نوع فقدان تناوب بلندبرد می باشند می توانند در قالب آمورف[۱۳]، زجاجی[۱۴] یا شیشه ای[۱۵] توصیف می شوند. یک جامد بی نظم همگن اگر آرایه ی تناوبی مکان های شبکه ای نداشته باشد، آمورف در نظر گرفته می شود؛ در این سامانه ها برخی از ارتباط های هندسی میان اتم ها یا مولکول ها اتفاقی و کاتوره ای است. با توجه به این توضیحات، چنین برمی آید که فرونشانی سریع فاز مذاب به جامد منجر به آمورف شدن می شود.
بی نظمی ناهمگن از بی نظمی همگن پیچیده تر است. در این جامدات خواص میانگین از یک منطقه به منطقه ی دیگر متفاوت است. در مقایسه با جامدات بی نظم همگن، می توان جامدات بی نظم ناهمگن را در دو گروه در نظر گرفت، یکی در ابتدا به صورت هندسی منظم و دیگری از ابتدا نا منظم. مثال هایی از گروه اول، جامدهای چند بلوری، بلورهای با فازهای مجزا می باشند؛ مثال های گروه دوم شیشه ها و سرامیک چندفازی هستند. لایه های نازک سیلیکون نانو بلورین و میکرو بلورین معمولاً ترکیبی از این دو است.
به طور کلی، بی نظمی افت و خیز در پتانسیل را برای الکترون ها به وجود می آورد که در عین حال موجب جایگزیدگی برخی از توابع موج الکترون ها و حفره ها در نیمرساناها می گردد. این مسئله نخستین بار توسط آندرسون مورد بررسی قرار گرفت. او مدل سه بعدی کرونیگ – پنی را با چاه پتانسیل هایی که در مقدار میانگین دچار افت وخیز کاتوره ای بودند در نظر گرفت.
اگرچه این مدل بسیار ساده است اما دارای اکثر ویژگی هایی است که به جامدات آمورف مربوط می شود و از آن میان می توان به جایگزیدگی حالت های الکترونی در لبه های نواری اشاره کرد؛ (این موضوع در بخش های بعد مورد بررسی قرار می گیرد).
از طرفی در نیمرساناها که موضوع اصلی این پایان نامه می باشد، الکترون های رسانش در نیمرساناهای بی نظم معمولاً با ارتعاشات شبکه برهمکنش دارند. این جفت شدگی با حمام فونونی حالت های الکترونی را دستخوش تغییر قرار می دهد. در نتیجه جایگزیدگی آندرسون در نیمرسانای بی نظم با ابهام روبرو می شود. با این وجود می توان نشان داد علیرغم عدم حضور جایگزیدگی برای حالت های نزدیک به لبه ی تحرک یک نیمرسانای بی نظم، فرمول­های توصیف ترابرد الکترونی در حالت های نزدیک به لبه ی تحرک همچنان مشابه آن سیستم هایی است که فاقد برهمکنش الکترون - فونون می باشد. انحراف های ساختاری در نظم بلوری، عامل وجود لبه ی تحرک به شمار می روند، که به دنباله های نواری منجر شده و شبه گاف را در نیمرساناهای آمورف تعریف می کند. به علاوه اینکه، مواد به طور کلی دارای حالت های ناراستی می باشند که این ناراستی ها به پیوندهای آویزان[۱۶] یا ناخالصی ها مربوط می شود؛ این حالات در شبه گاف قرار می گیرند و در دماهای بسیار پایین ترابرد جهشی[۱۷] را شامل می شوند]۱۰[.
بنابراین می توان بحث انواع بی نظمی را در محدوده بی نظمی همگن به صورت زیر خلاصه نمود:
الف) بی نظمی توپولوژیکی[۱۸] (هندسی): در این نوع از بی نظمی، تناوب انتقالی وجود ندارد. مواد بی شکل واقعی دارای این نوع بی نظمی هستند، در حالیکه ممکن است نظم کوتاه برد (موضعی) قابل توجهی داشته باشند (شکل a(1-2) را ببینید).
ب) بی نظمی اسپینی[۱۹] (مغناطیسی): در این بی نظمی شبکه بنیادی بلوری حفظ می شود، اما هر مکان شبکه ای دارای یک گشتاور مغناطیسی یا اسپینی است که دارای جهت گیری اتفاقی است. این حالت در برخی از آلیاژهای مغناطیسی رقیق[۲۰] مانند Cu-Mn و Au-Fe با مؤلفه مغناطیسی از۱/۰ تا ۱۰ درصد مولی رخ می دهد. موادی که دارای بی نظمی هندسی و جهت گیری اسپینی تصادفی هستند، شیشه های اسپینی[۲۱] نامیده می شوند (شکل b(1-2) را ببینید).
شکل ۱-۲) انواع بی نظمی در ساختار مواد: a) هندسی b) اسپینی c) جایگزینی d) ارتعاشی ]۱[.
ج) بی نظمی جایگزینی[۲۲]در این بی نظمی نیز شبکه بنیادی حفظ می شود و در واقع اتم­های گوناگون در شبکه توزیع و جایگزین برخی اتم های شبکه میزبان می شوند (شکل c(1-2) را ببینید).
د) بی نظمی ارتعاشی[۲۳]در این بی نظمی مفهوم بلور کامل فقط در دمای صفر مطلق معتبر است (اگر از حرکت نقطه صفر صرف نظر شود) و در هر دمای مشخص تحرک اتفاقی اتم ها حول نقطه تعادلشان، تناوبی بودن کامل آن ها را برهم می زند، (به شکل d(1-2) توجه کنید)]۱[.
۱-۴) نیمرساناهای بی شکل (آمورف)
۱-۴-۱) مقدمه
در این بخش به معرفی نیمرساناهای بی شکل می پردازیم. نیمرساناهای بی شکل که مانند دیگر جامدات بی نظم فاقد ترتیب تناوبی بلندبرد اتم های سازنده هستند، در عین حال می توانند دارای نظم کوتاه برد باشند]۱۰و۵[. نیمرسانا بودن یک ماده به روش تهیه آن بستگی دارد، مثلاً برای سیلیکون و موارد مشابه (ساختار چهار وجهی[۲۴] با پیوند کوالانسی) روش سرمایش سریع از فاز مذاب[۲۵] منجر به تولید فلز بی شکل می شود. در حالیکه بسیاری از نیمرساناهای بی شکل را می توان با همین روش تهیه نمود]۶و۱[. نیمرساناهای بی شکل به علت وجود نوارهای دنباله ای[۲۶] و حالات جایگزیده[۲۷] و همچنین گاف نواری متفاوت از حالت بلوری متناظر، از مدل های نواری انرژی خاصی تبعیت می کنند و در نتیجه خواص ترابرد الکترونی، خواص نوری، رسانندگی DC و AC، توان ترموالکتریک و … مختص به خود دارند که در بخش ها و فصول بعدی برخی از این موارد را بررسی خواهیم کرد.
۱-۴-۲) انواع نیمرساناهای بی شکل
شیشه های نیمرسانا به دو گروه شیمیایی تقسیم می شوند:
الف: شیشه های چلکوجنی[۲۸]: که با ترکیب یک یا چند عنصر از عناصر Te،Se وS با یک یا چند عنصر از عناصر Pb، Bi، Sb، As، P، Ge و Siبدست می آیند]۴[.
این شیشه ها را به دلیل حضور عناصری چون Ge، As، Teو Se، شیشه STAG می نامند. مطالعه روی این نوع شیشه ها از سال ۱۹۶۴ توسط کلومیتس[۲۹] و همکارانش آغاز شد]۱۱[.
ب: شیشه های اکسیدی فلزات واسطه[۳۰]: در این دسته، اجزای عمده ی تشکیل دهنده ی شیشه، اکسیدهای فلزات واسطه می باشند، که به عنوان مثال می توان به شیشه اشاره کرد ]۱۲و۶[.
دنتون[۳۱]، راوسون[۳۲] و استانورس[۳۳]در سال ۱۹۵۴، اندازه گیری هایی را روی رسانش الکتریکی این شیشه ها با حدود ۹۰% مولی انجام دادند و شیشه های حاوی وانادیم از همان زمان مورد توجه و مطالعه واقع شدند]۴[.
با توجه به طبقه بندی بالا می توان زیر مجموعه مهمی از مواد بی شکل بنام شیشه ها را معرفی نمود و واژه های شیشه و آمورف را به گونه دقیق تری از هم متمایز نمود.
۱-۴-۳) شیشه ها
شیشه ها به عنوان دسته ای از جامدات بی شکل بصورت های مختلفی تعریف می شوند. شیشه جامدی است که چسبندگی برشی[۳۴] آن بیشتر از ۱۰۱۴٫۶پوازمی باشد که در آن چسبندگی را بصورت زیر تعریف می کنیم:

که در آن تنش برشی[۳۵] درجهت  ،  گرادیان سرعت وعنصر ضخامت عمود بر تنش اعمالی است.
با تعریفی دقیق تر، شیشه ها جامداتی بی شکل هستند که در آن ها گذار شیشه ای[۳۶] رخ می دهد. گذار شیشه ای پدیده ای است که در آن، یک ماده بی شکل تغییر ناگهانی کوچک یا بزرگی در برخی از خواص ترمودینامیکی (ظرفیت گرمایی و …) از خود نشان می دهد. این تعریف با اصطلاح رایج که در آن شیشه به عنوان ماده بی شکل حاصل از سرمایش مذاب مطرح بود، تفاوت زیادی دارد.
توجه کنید که مواد شیشه ای زیرمجموعه خاصی از مواد بی نظم هستند. به عبارت دیگر، همه شیشه ها بی شکل هستند ولی همه مواد بی نظم شیشه نیستند. بنابر عقیده برخی از دانشمندان، همه مایعات به غیر از مایع کوانتومی هلیم می توانند با سرعت های سرمایش به اندازه کافی بالا (بسته به نوع نمونه) به شیشه تبدیل شوند]۱[.
با توجه به تعاریف فوق، مهمترین وجه تمایز شیشه ها از دیگر جامدات بی نظم، دمای گذار شیشه ای است که به اختصار آن را معرفی می کنیم.
زمانی که مذابی سرد می شود، دو اتفاق می تواند رخ دهد:
الف) ممکن است تبلور در نقطه ذوب اتفاق بیفتد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




 

انتی اکسیدان نوع BHA

 

حداکثر۰۱/۰ درصد

 

جدول شماره ۱-۳ برخی ویژگی های روغن مناسب برای تولید بیسکویت

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۳-۳-۳ شکر
شکر باید مطابق با استاندارد ۶۹ باشد.بعد از آرد شکر یکی از مهمترین اجزا فرموال بیسکوییت می باشد . که در ایجاد کیفیت مطلوب و بازار پسندی نقش مهمی دارد .
۱-۳-۳-۴ شیر خشک
شیر خشک باید مطابق استاندارد ۱۵۳۱ باشد . برای بهبود طعم ، رنگ و جلای سطح خارجی می شود . میزان استفاده شیر خشک در فرمول بیسکویت حدود ۲تا ۵% وزن ارد بر مبنای شیرخشک بدون چربی است .
۱-۳-۳-۵ لستین
مطابق استاندارد ۲۱۹ می باشد .
۱-۳-۳-۶ کلرید سدیم ( نمک طعام )
باید مطابق استاندارد ۲۶ باشد . مهمترین کاربرد بهبود طعم فراورده می باشد . نمک حلالیت گلوتن را کم می‌کند و موجب بهبود کیفیت شبکه گلوتن می‌شود همچنین موجب تسریع در تشکیل شبکه گلوتن وافزایش دوام آن میگردد . نا خالصی های نمک در رنگ و طعم بیسکویت تاثیر منفی دارد . استفاده از نمک در فرمول بیسکویت باعث افزایش شیرینی و کاهش ترشی ها می شود.
مقدار مورد نیاز بستگی به وضعیت گلوتن دارد.مقدار زیاد آن موجب بالا رفتن مقدار خاکستر می شود و بنابراین محدودیت دارد، مقدار مطلوب حدود ۲-۱% وزن آرد است.
۱-۳-۳-۷ اسانس
باید مطابق استا ندارد۲۲۷۴ باشد .
۱-۳-۳-۸ امولسیفایر[۲۷]
کار اصلی ان ها پایدارکردن دو فاز مایع وغیر قابل مخلوط شدن است.
۱-۳-۳-۹ پوک کننده ها وترد کننده ها
این دسته از مواد انواع مختلفی دارند واین عمل به روش های مختلفی انجام می شود که پر کاربرد ترین روش پوک کردن روش شیمیایی است .
الف - روش شیمیایی : در آن از نمک هایی مانند بی کربنات سدیم وبی کربنات امونیم که در اثر حرارت فر باعث تولید گاز کربنیک و پوک شدن محصول می شود .
ب - روش بیولوژیکی : برای پوک کردن از مخمر ساکرومیسه سروسیه استفاده می گردد که به تولید گاز کربنیک می انجامد .
ج - روش فیزیکی : در این روش از بخار آب و هوا برای پوک کردن استفاده می کنند.
بیکربنات سدیم باید مطابق استاندارد ۶۱۵ و بیکربنات آمونیم مطابق استا ندارد ۵۷۴۳ باشد .
۱-۳-۳-۱۰ اسیدی کننده ها
هدف از کاربرد این مواد در فرمول بیسکویت کمک به بیکربنات سدیم در تولید گاز کربنیک پیش یا طی عمل پخت می باشد.که به این منظور از اسیدی کننده های خوراکی مانند اسید سیتریک ، مالیک ، و یا تارتاریک استفاده می شود .
۱-۳-۳-۱۱ آب
از آب به مقدار مناسب برای حل شدن مواد جامد ومحلول شدن و نیز اختلاط اجزاء و تشکیل شبکه گلوتن استفاده میشود . مقدار آب مورد استفاده در بسیاری از فرمو ل ها ی بیسکویت کم می باشد اما همین مقدار در بهبود کیفیت ضروری می باشد . برای بهبود طعم وعطر ، بجا ی آب می توان از شیر کم چرب استفاده نمود .
آب افزوده شده به آرد جهت تهیه خمیر در کلیه واکنش های هیدرولیز[۲۸]، هیدراسیون گلوتن و ژلاتینه شدن نشاسته مؤثر است. همچنین در انحلال مواد دخالت می کند. آب عامل انتقال گرما در خمیر است . آب ماده ایست که باید مانند سایر اجزاء غذایی مورد کنترل قرار گیرد. به علاوه مقدار و نوع مواد معدنی و آلی محلول در آب میتواند برعکس العمل های ایجاد شده در فرایند اختلاط و همچنین مشخصات ارگانولپتیک محصول نهایی اثر بگذارد. دمای متوسط آب و تغییرات و نوساناتی که در اطراف محدوده ی متوسط رخ میدهد میتواند فاکتور مهمی در طرز عمل فرمول داده شده باشد .

 

ترکیبات

 

حدود

 
 

کربنات کلسیم یا منیزیم

 

۲۰۰ – ۱۸۰ میلی گرم

 
 

سولفات

 

۹۰-۷۰ میلی گرم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




استراتژی دژ یا دفاع از موقعیت
هدف اصلی :
افزایش رضایت ، وفاداری و خرید مجدد مشتریان فعلی به اتکای نقاط قوت موجود ، جذب دیرپذیرندگان محصول جدید با همان ویژگی ها و منافع ارائه شده به زود پذیرندگن محصول جدید
مشخصات بازار:
بازاری نسبتا همگن با نیازهای مشتری یا معیارهای خرید ، بیشتر مستریان محصول شرکت پیشگام را ترجیح می دهند
مشخصات رقبا :
رقبای فعلی و بالقوه منابع و شایستگی های نسبتا محدودی دارند.
مشخصات شرکت :
بخش زیادی از مشتریان بالقوه و فعلی از عرضه محصول فعلی آگاهند و آن را بر سایر محصولات ترجیح می دهند ، شرکت از منابع و شایستگی هایی به اندازه یا بیشتر از منابع و شایستگی های رقیب بالقوه یا فعلی برخوردار است
استراتژی مهاجم(هجوم کاذب)
هدف اصلی :
محافظت در برابر خطر از دست رفتن بخش های خاصی از مشتریان موجود با طراحی و عرضه یک محصول دوم که نقاط ضعف محصول اولی را بپوشاند، بهبود توانایی ها برای جذب مشتریان جدید با نیازهای خاص یا معیارهای خرید متفاوت با معیارهای خرید زودپذیرندگان محصول جدید

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مشخصات بازار :
دویا چند بخش بازار بزرگ با نیازهای مشخص یا معیارهای خرید مشخص
مشخصات رقبا :
یک یا چند رقیب فعلی یا بالقوه منافع و شایستگی های کافی برای اجرای موثر یک استراتژی مغایر در اختیار دارند
مشخصات شرکت :
بخش زیادی از مشتریان بالقوه و فعلی حداقل از یکی از ویژگی های محصول راضی نیستند، شرکت منابع تحقیق و توسعه ای و بازاریابی کافی برای معرفی و محمایت از یک محصول دوم با هدف جلب بخش خاصی از بازار برخوردار است
استراتژی مقابله
هدف اصلی :
محافظت در برابر خطر از دست رفتن سهم بازارناشی از مشتریان موجود از طریق رقابت مستقیم هم تراز یا قوی تر با رقبا ، بهبود توانایی ها برای جلب مشتریان جدیدی که ممکن است جذب محصولات رقبا بشوند.
مشخصات بازار :
بازاری نسبتا همگن با نیازهای مشتری یا معیارهای خرید او ، بخش زیادی از مشتریان وفاداری کمی نسبت به محصول شرکت پیش گام یا تمایل کمی به استفاده از آن دارند
مشخصات رقبا :
یک یا چند رقیب فعلی یا بالقوه منافع و شایستگی های کافی برای اجرای موثر یک استراتژی مغایر در اختیار دارند
مشخصات شرکت :
بخش زیادی از مشتریان بالقوه و فعلی از عرضه محصول آگاهی چندانی ندارند . اگر هم آگاهی دارند میل چندانی به خرید آن ندارند و به آن وفادار نیستند ، شرکت از منابع و شایستگی هایی به اندازه یا بیشتر از منابع و شایستگی های رقیب بالقوه یا فعلی برای اجرای فعالیت های تحقیق و توسعه و بازاریابی برخوردار است
استراتژی توسعه بازار
هدف اصلی :
افزایش توانایی و جذب و جلب مشتریان جدید از طریق عرضه محصولات جدید یا تنوع در محصولات با هدف استفاده در کاربردهای جدید و جلب مصرف کنندگان جدید ، بهبود توانایی حفظ مشتریان فعلی وقتی که بازار پراکنده می شود
مشخصات بازار :
بازاری نسبتا همگن با نیازهای مشتری یا معیارهای خرید او ، استفاده چندگانه از محصول مستلزم متفاوت بودن ویژگی های محصولات مختلف است
مشخصات رقبا :
رقبای فعلی یا بالقوه منابع و شایستگی های نسبتا محدودی دارند به ویژه برای اجرای فعالیت های تحقیق و توسعه و بازاریابی
مشخصات شرکت :
محصولات فعلی در یک یا چند بخش کاربردی استفاده نمی شوند ، شرکت از منابع و شایستگی هایی به اندازه یا بیشتر از رقیب برای انجام تحقیقات و فعالیت های بازاریابی برخوردار است.
استراتژی مقابله ( عقب نشینی استراتژیک)
هدف اصلی :
افزایش توانایی جلب مشتریان جدید در بخش های انتخاب شده برخوردارر از رشد بالا از طریق تمرکز روی محصولات و منابع در آن بخش ها ، عقب نشینی از بخش های کوچک تر یا با سرعت رشد کمتر به منظور حفظ منابع
مشخصات بازار :
بازاری نسبتا همگن با نیازهای مشتری یا معیارهای خرید او ،دارای پتانسیل رشد ، استفاده چندگانه از محصول مستلزم متفاوت بودن ویژگی های محصولات مختلف است
مشخصات رقبا :
یک یا چند رقیب فعلی یا بالقوه منابع و شایستگی های کافی برای حضوری قدرتمند در یک یا چند بخش در حال رشد برخوردارند
مشخصات شرکت :
بخش زیادی از مشتریان فعلی یا بالقوه آگاهی چندانی از عرضه محصول ندارند یا تمایل چندانی به خرید و استفاده از آن ندارند یا نسبت به آن وفادار نیستند، منابع شرکت برای انجام فعالیت های بازاریابی یا تحقیق و توسعه محدود و از منابع یک یا چند رقیب کمتر است
ب) پیرو

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




۲-۵- اصول سیاست گذاری مطلوب تسهیلات
مؤسسات مالی در سیاست گذاریهای مربوط به اعطای تسهیلات باید محورهای اصلی برنامه تسهیلات دهی ، نحوه تخصیص تسهیلات اعتباری و شیوه مدیریت مجموعه تسهیلات اعطایی را مورد توجه قرار دهند . سیاست های اعطای تسهیلات لزوما به معنای محدود کردن تعداد دریافت کنندگان تسهیلات یا میزان تسهیلات اعطایی نیست ، بلکه مستلزم تدوین مجموعه ای از قوانین و دستورالعملها جهت سامان بخشی فرایند اعطای تسهیلات است . بعضی از اصول پایه ای سیاست گذاری مطلوب به این شرح است:(ریسک اعتباری-طالبی و شیرزادی)
۲-۵-۱- محدودیتهای جغرافیایی :
علاوه بر تعریف واضح حوزه فعالیتهای بانک ، متصدیان و سرپرستان امور اعطای تسهیلات نیز باید از محدودیتهای جغرافیایی مؤثر بر فرآیندها و سیاستهای اعطای تسهیلات و پیامدهای آنها آگاهی کافی داشته باشند . بدیهی است که حوزه تعریف شده فعالیتهای بانکی یک بانک نباید به اندازه گسترده باشد که بانک قادر به نظارت و مدیریت مناسب اعتبارات خود نباشد .
۲-۵-۲- تمرکز اعتبارات
سیاستهای مربوط به اعطای تسهیلات باید به گونه ای تدوین شوند که متنوع سازی پورتفوی اعتبارات بانک و نیز ایجاد توازن میان حداکثر بازده و حداقل ریسک مربوط به انواع تسهیلات را به شکل مطلوب مورد توجه قرار دهند و میان آنها تعادل برقرار کنند . محدودیت گذاری تمرکز اعتبارات عموما به مواردی همچون حداکثر میزان تسهیلات اعطایی مجاز برای یک مشتری خاص یا گروهی از گیرندگان تسهیلات یا مشتریان مربوط به یک بخش اقتصادی خاص مربوط می شود . این محدودسازیها ، به ویژه برای بانکهای کوچک ، محلی و تخصصی مهم اند .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۵-۳- توزیع موضوعی تسهیلات
بانکها برای بهینه کردن پورتفوی اعتباری خود ، معمولا برای طبقات مختلفی همچون بازرگانی ، کشاورزی ، تولیدی و خدماتی ، درصدی از کل تسهیلات شخص می کنند ؛ البته این توزیع درصدی تسهیلات باید انعطاف پذیر باشد تا در صورت لزوم امکان تغییر نیازها از محل سایر طبقات وجود داشته باشد .
۲-۵-۴- انواع تسهیلات
سیاستهای اعطای تسهیلات باید دستورالعملهایی را در مورد میزان و انواع اعتبارات اعطایی مانند تسهیلات بازرگانی ، مسکن، تسهیلات با وثیقه یا تضمین ، تسهیلات بدون وثیقه یا تضمین و فعالیتهایی مانند اعتبارات اسنادی تعیین کنند . تصمیم گیری در خصوص عرضه انواع تسهیلات باید با توجه به مهارت تخصصی کارشناسان مرتبط با فرآیندهای اعطای تسهیلات ، ساختار سپرده های بانک و تقاضای اعتباری مورد انتظار جامعه صورت گیرد و اعتبارات همراه با ضررهای هنگفت و غیرعادی از ساختار اعتباری بانک حذف شود یا بوسیله مدیریت تحت کنترل قرار گیرد .
۲-۵-۵- سر رسید تسهیلات
در سیاست گذاریهای مربوط به اعطای تسهیلات باید حداکثر زمان ممکن برای سررسید هریک از انواع تسهیلات در نظر گرفته شود . بازپرداخت تسهیلات اعطایی باید طبق برنامه زمان بندی مشخص و واقع بینانه ، پیش بینی و تضمین می شود.
۲-۵-۶- قیمت گذاری تسهیلات
نرخ سود تسهیلات باید حداقل هزینه وجوه تسهیلات پرداخت شده به هزینه ارائه خدمات اعطای تسهیلات بانکی (شامل سربار عمومی) و زیانهای احتمالی را پوشش دهد و در عین حال حاشیه سود منطقی برای بانک نیز داشته باشد .
۲-۵-۷- بازنگریهای دوره ای نرخ سود انواع تسهیلات
این کار ، امکان انجام تعدیلات لازم در نتیجه تغییرات هزینه ای و ریسکهای مربوط به نوع خاصی از تسهیلات ارائه شده را فراهم می سازد . بدیهی است ، تفاوت در نرخهای سود انواع تسهیلات برخی از وام گیرندگان را به سمت سایر منابع و مراکز مالی ترغیب یا قشر خاصی از متقاضیان را جذب می‌کند .
۲-۵-۸ اختیارات اعطای تسهیلات
این امر با توجه به حجم و بزرگی بانک تغییر می کند . در بانکهای کوچکتر معمولا اختیارات مربوط در فرایند اعطای تسهیلات متمرکزند . بانکهای بزرگتر به منظور اجتناب از تاخیرات احتمالی در فرایند اعطای تسهیلات تمایل به عدم تمرکز این اختیارات در حوزه های جغرافیایی مختلف دارند . بدیهی است که در فرایند اعطای تسهیلات باید حدود و اختیارات مناسبی برای مدیر در نظر گرفته شود ، به گونه ای که هم از انعطاف پذیری و اختیارات لازم برخوردار باشد و هم امکان اتخاذ هر نوع تصمیمی برای وی وجود نداشته باشد . بنابراین در سیاست اعطای تسهیلات باید حداکثر میزان تسهیلات اعطایی که در حیطه اختیارات هر سطح از مدیران قرار می گیرد به طور شخص تعیین شود .
۲-۵-۹- حداکثر میزان تسهیلات قابل اعطا با توجه به وثیقه های تضمینی
در سیاست گذاریهای اعطای تسهیلات بانک باید به منظور ارزیابی داراییهای منقول و غیرمنقول که به عنوان وثیقه در اختیار بانک قرار می گیرد هم از جهت نوع وثیقه و هم اعمال بازنگریهای لازم در آن رویه هایی تعیین شود ، همچنین در این سیاست گذاریها باید مسئولیتهای مربوط به ارزیابی و ارزش گذاری مجدد و تعدد قیمت گذاریهای دوره ای وثیقه ها مشخص شود ؛ البته امروزه با توجه به روش های مدرن ارزیابی متقاضیان تسهیلات اعتباری ، اعطای تسهیلات صرفا بر پایه وثیقه تا حدودی منسوخ شده است .
۲-۵-۱۰- گزارش دهی
سیاست های مربوط به اعطای تسهیلات به منظور گزارش دهی مطلوب به هیئت مدیره در مورد تعهدات معوق و تسهیلات مشکل دار باید معیارها و رویه ها را تعریف کند . علاوه بر آن ، گزارشهای مذکور باید شامل توضیحات تفصیلی کافی برای تعیین عوامل ریسک ، ضررهای احتمالی و رهنمودهای پیشنهادی باشد .
۲-۵-۱۱- اطلاعات مالی
تشکیل یک حوزه کنترل شده ریسک اعتباری مستلزم وجود اطلاعات کامل و صحیح در خصوص تمامی جزئیات مربوط به وضعیت اعتباری دریافت کنندگان تسهیلات است .
۲-۶- سیاست های مدیریت ریسک اعتباری نسبت به ارگان های حقوقی و حقیقی
ریسک اعتباری یکی از شایع ترین علل ورشکستگی و انحلال بانک ها است . در راستای حفظ جامعیت و یکپارچگی بازارهای مالی بین المللی و کاهش ریسک های مالی بین المللی ، یکسری استانداردها و رویه ها که نقشی کلیدی و اساسی در مذاکرات و تعاملات مالی و بین المللی دارند ، تهیه و تنظیم شده اند که یکی از مهم ترین اهداف آن را می توان نزدیک کردن دیدگاه های ملی کشورهای مختلف و حوزه مدیریت ریسک دانست .
اساس مدیریت مطلوب ریسک اعتباری را می توان در شناسایی دقیق و بموقع ریسک های ذاتی و اصلی موجود در فرآیندها و فعالیت های مربوط به اعطای تسهیلات خلاصه نمود . روش های اندازه گیری ارزشیابی و نیز فعالیت هایی که برای کاهش و مقابله با این ریسک ها به کار گرفته می شوند ، عموما تعاریف روشنی از سیاست های مدیریت ریسک در سازمان ها را ارائه می کند . علاوه بر این پارامترهایی که به واسطه آنها ریسک اعتباری کنترل می شود نیز از این طریق مشخص می گردد . در حقیقت به واسطه وجود اینگونه کنترل ها است که محدودیت های ناشی از سیاست های اتخاذ شده در پذیرش ریسک ها مورد بررسی قرار گرفته و در نتیجه آن به کفایت تنوع بخشی و متنوع سازی پرتفوی وام ها در جهت کاستن ریسک های مزبور تضمین می شود. (David Hillson 2007 )
روش های مختلف شناسایی و سنجش میزان ریسک در جهت مدیریت و کاهش آن در حوزه مدیریت ریسک اعتباری نوعا به سه گروه سیاست ها منتج می شوند :
گروه نخست ، سیاست های محدود کننده یا کاهش دهنده ریسک اعتباری را در بر می گیرد ، مانند سیاست های متمرکز سازی تسهیلات و اعطای تسهیلات به سازمان ها و موسسات .
گروه دوم ، عبارتند از سیاست های مربوط به طبقه بندی دارایی ها که مواردی همچون ارزیابی های متناوب و زمانبندی شده پرتفوی وام ها در جهت ارزیابی و کنترل قابلیت وصول وام ها ( و نیز سایر خدمات اعتباری مشابه که تحصیل کننده ریسک اعتباری به بانک می باشند ) را در برمی گیرند .
گروه سوم ، شامل سیاست های کاهش زیان ها با بهره گرفتن از اقدامات احتیاطی و ذخایر احتیاطی ، و نیز اعطای اختیارات کافی به مدیران برای حذف زیان های حاصل از مشارکت با مشتریان نه تنها در فرایند اعطای تسهیلات بلکه در تمام دارایی های بانکی که در معرض خطر زیان هستند .در ارزیابی فعالیت مدیریت ریسک اعتباری باید علاوه بر تسهیلات اعطایی ، سایر حوزه های اعتباری (داخل و خارج ترازنامه) نیز مورد توجه قرار گیرند تا تضمین کنند که تمامی موارد زیر به صورت کامل مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند : (David cooper 2010 )
الف) کلیه سطوح دارایی ها ، نحوه توزیع و نیز شیوه طبقه بندی دارایی ها
ب) سطوح و ترکیب دارایی ها راکد و سایر داراییهای تجدید ارزیابی شده ، دارایی های با بهره و متغیر و دارایی های با نرخ بهره کاهشی
پ) توانایی مدیریت در اداره امور و وصول مطالبات .
ت) تمرکز غیر تعهدی اعتباری
ث) کفایت و اثر بخشی فرایند شناسایی و نظارت بر سطوح ریسک های اصلی و تعدیل یافته بانکی و همچنین ریسک های احتمالی با توجه به سطوح تعیین شده پذیرش ریسک های اعتباری .
ح) کفایت و اثر بخشی سیاست های اعطایی تسهیلات و رویه های ادارای مربوط به فرآیندهای اعطای تسهیلات و میزان تبعیت کارکنان
چ) وجود تعاریف واضح و کامل در مورد سطوح اختیارات و تصمیم گیری در فرآیندهای اعطای وام به صورت کتبی ، به صورتی که موجب تضمین صحت تصمیم گیری در حوزه های مشخص و مجاز شود .
بانک ها باید در راستای مدیریت وصول اصل و بهره تسهیلات اعطایی و نیز سایر هزینه های مربوط در ازای مدت معین شده و شرایط بازپرداخت اقساط فرآیندهایی داشته باشند .
از طرف دیگر از آنجایی که اطلاعات به روز در مورد وضعیت اعتباری فعلی پرتفوی تسهیلات ، شرایط لازم و پیش نیاز اصلی ارزیابی ریسک اعتباری بانک می باشد ، لذا سیستم گزارش دهی بانک باید به گونه ای ساماندهی شود که امکان تدارک گزارش های دقیق ، کامل و به موقع از میزان ریسک اعتباری متحمل شده توسط بانک برای مدیران وجود داشته باشد. (Digman,jm 1990)
۲-۷- فرآیندهای عملیاتی
فرآیندهای عملیاتی یکی از عوامل مهم در مدیریت ریسک اعتباری می باشند . اگر امکان عکس العمل‌های به موقع برای رفع موانع و مشکلات اعتباری ، خصوصا در شرایط بحرانی وجود نداشته باشد ممکن است که با از دست رفتن فرصت های کمیاب جهت تقویت و یا جمع آوری دارایی های با کیفیت پایین همراه بوده و ضررهای احتمالی نیز به سطحی برسند که توانایی و قدرت پاسخگویی بانک نسبت به دیون و تعهدات ، مورد تهدید جدی واقع شود . در ارزیابی فرآیندهای عملیاتی در واحدهای مختلف باید واحد مربوطه (شامل قسمت ها و پرسنل مسئول در آنها) به صورت کامل مورد توجه قرار گیرند . روش های اجرایی استفاده شده و نحوه دخالت مدیران ارشد در انجام کار نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد . در طی ارزیابی فرآیندهای عملیاتی ، هر وام و نیز هر وام گیرنده بایستی با توجه به میزان اهمیت اندازه و شایستگی خود مورد توجه قرار داشته باشد .
برای نمونه یک استراتژی در زمینه فرآیندهای عملیاتی می تواند در برگیرنده موارد زیر باشد :
* کاهش ریسک های اعتباری بانک ، مانند اینکه شروط دیگری برای قرض گیرندگان قرار دهیم ، از جمله وثایق بیشتر ، سرمایه بیشتر و . . .
* تعامل نزدیک با قرض گیرندگان و مشتریان در جهت ارزیابی مشکلات و نقاط ضعف و پیدا کردن راه حل هایی برای افزایش و نیز ارتقای کیفیت خدمات ، از جمله تدارک و توسعه برنامه ای جهت کاهش هزینه های عملیات و افزایش عایدات ، فروش دارایی ها و طراحی یک برنامه تجدید ساختار بدهی ها نیز می توانند مفید باشند .
* فراهم نمودن ترتیباتی در جهت تشکیل بعضی از انواع شرکت های مشارکت خاص همچون ونچرجوینت برای تسهیل تضمین مشتریان بانکی .
* افزایش نقدینگی از طریق تشریفات غیر دادگاهی یا اقدامات قانونی ضمانت ، توقیف ، ضبط و . (.Nicholson,soane 2005)
۲-۷-۱- شفافیت عمومی
تفاوت های موجود در روش های مدیریت و روش های مالی و حسابداری ، قوانین طبقه بندی وام‌ها، ذخایر مورد نیاز و یا نحوه مواجهه با وام های مشکل آفرین در کشورهای مختلف همگی به این نکته تاکید دارند که این مساله که بانک ها باید شفافیت کافی داشته باشند ، از اهمیت زیادی برخوردار است و باید به صورتی باشد که ناظران و سایر گروه های ذینفع بتوانند ارزیابی مناسبی از وضعیت مالی بانک داشته باشند . اساس ساختار افشای اطلاعات در مورد ریسک های اعتباری بانک ها باید توسط مراجع قانونی و از طریق اداری تدوین و ابلاغ شود و مورد بازرسی قرار گیرد ، همانطور که کمیته بال بر آن تاکید دارد .
افشای اطلاعات مالی در مورد ریسک های اعتباری به طور خاص شامل موارد زیر می شود :
*سیاست ها و روش های مورد استفاده در رابطه با روش های اعتبار سنجی و اعطای تسهیلات و نیز روش های اداری و حسابداری مربوطه ، مانند روش های ذخیره گیری و انواع ذخایر و . . .
*مدیریت ریسک اعتباری و فعالیت ها و سیاست های کنترلی مدیریت بانک ها
*نحوه طبقه بندی دارایی ها و وام ها ، وام های سر رسید شده معوقه شامل اطلاعاتی در مورد مجوزهای معمولی (ذخایر زیان وام ها) و مجوزهای اختصاصی
*حوزه های اصلی و تمرکز اصلی بانک در ریسک های اعتباری و نیز حوزه های اصلی ریسک مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با بانک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:08:00 ب.ظ ]