کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



گری (۱۹۸۸) با بسط الگوی فرهنگ وارزشهای اجتماعی مطرح شده توسط هافستده برای خرده فرهنگ حسابداری چهار ارزش تعریف کرد. از دیدگاه او چهار ارزش حسابداری عبارتند از: حرفه گرایی در مقابل کنترل دولتی- یکنواختی در مقابل انعطاف پذیری- محافظه کاری در مقابل خوش بینی- پنهان کاری در مقابل آشکار سازی. به اعتقادگری هر چه رتبه کشورها در اجتناب از عدم اطمینان وفاصله قدرت بالا و در فردگرایی ومردگرایی پایین باشد به احتمال زیاد رتبه آن ها در محافظه کاری بالا ‌و برعکس حالات فوق رتبه آن ها در پنهان کاری بالا خواهد بود (همان منبع،۴۹)۶.

سالتر و نیسواندر (۱۹۹۵) با بهره گرفتن از نمرات افشایی که با ویشی[۵] (۱۹۹۱) برای ۱۰۰۰ شرکت سرآمد جهان جدول بندی ‌کرده‌است دریافتند که سطح افشا در گزارش‌های سالانه با پنهان کاری فرهنگی، رابطه منفی وبا وابستگی مالی از بازار سرمایه رابطه مثبت دارد ( عبدلی و رویایی ، ۱۳۸۸ ،۵۰)۲.

سولومون و همکاران (۲۰۰۲) چارچوب تاریخی وسنتی حاکمیت شرکتی ونقش فرهنگ کنفوسیوسی را براهمیت خانواده وروابط انسانی کره جنوبی مورد بررسی قرار دادند. آن ها یافتند که طبق فرهنگ حاکم بر کره که کنفوسیوسی است ساختار روابط سلسله مراتبی است واین فرهنگ تأثیر زیادی بر تجارت واقتصاد آن ها گذاشته است. طبق این فرهنگ سه ارزش مورد تأکید واحترام مردم کره جنوبی است: تعهد، ارشدیت، وفروتنی بر ارزش‌های حسابداری پرداختند(۱۹۹۵) به عقیده آن دو فرهنگ جامعه ایران ونیز ارزش های حسابداری آن دچار تغییرات اساسی شده است. آن دو نتیجه گرفتند که نظریه گری در ایران مورد تأیید قرار گرفته است( همان منبع،۵۰)۳.

حمید، کریج وکلارک(۱۹۹۳) طی تحقیقی ‌به این نتیجه رسیدند که در کشورهای اسلامی فعالیت های اجتماعی- اخلاقی در مقایسه با حداکثر کردن سود در اولویت است. در این کشورها برخی ازمعاملات مثل سفته بازی مجاز نیست. به علاوه شرکت ها در کشورهای اسلامی ممکن است اطلاعات مالی را به دلیل تکیه بر «اعتماد» و «تعهد» کمتر افشا کنند( همان منبع،۵۱)۴.

ارچمونت وارچمونت(۲۰۰۳) در تحقیقی در ارتباط با افشاگری مالی تأثیر مذهب بر افشای مالی مذاهب اسلامی، کاتولیک، پروتستان، یهودی ‌و بودایی را در مدل خود مورد استفاده قرار دادند ونتیجه گرفتند که ضرایب مربوط به مذاهب کاتولیک وپروتستان ‌و بودایی در ارتباط با افشاگری مالی با اهمیت نمی باشد اما ضریب مربوط به مذ هب یهودیت به طور با اهمیتی منفی وضریب مربوط به مذهب اسلام به طور با اهمیتی مثبت بود. به عبارت دیگر مذهب باعث می شود افراد اطلاعات را به نحو بهتری در اختیار یکدیگر قرار داده تا مشکل عدم تقارن اطلاعات تا حدود زیادی بهبود یابد( همان منبع،۴۹)۵.

جنسون ودراک (۲۰۰۴) ابعاد فرهنگ را از دیدگاه هافستید مورد بررسی قرار دادند. آن ها بیان کردند که فردگرایی وجمع گرایی زمانی خود را در جامعه نشان می‌دهند که فرهنگ های آن جامعه بر روی منافع شخصی یا گروهی تأکید داشته باشد. به عبارت دیگر پذیرش فردگرایی یا جمع گرایی به فرهنگ ملی هر جامعه واجتماع بستگی دارد.

آن ها دریافتند که فرهنگ های جمع گرا قرارداد ‌بر مبنای‌ رفتار مطلوب تر از قرارداد بر مبنای نتیجه است ( عبدلی و رویایی ، ۱۳۸۸،۵۲ )۱.

در تحقیق دیگر که توسط پوتنوم (۲۰۰۰) انجام شد شخصی که در فرهنگ های فردگرا توجه به منافع شخصی در اولویت قراردارد. در این فرهنگ‌ها معمولاً کارگران از کارفرمایان خود به صورت جداگانه و در جهت بهبود منافع شخصی خود تلاش می‌کنند. همچنین تصمیمات کارفرمایان ‌بر اساس فرضیات حساب شده بوده ‌و کارفرمایان کمترین توجه به تعهدات اخلاقی وعاطفی را در برابر عاملان خود دارا می‌باشند و در مقابل کارگران کمترین تعهدات اخلاقی را به کارفرمایان خود داشته وسعی می‌کنند در صورت یافتن فرصت کار را به نحو مطلوب انجام ندهند( همان منبع،۵۲)۲.

هافستد، واندیوسن، مولر وچارلز(۲۰۰۲) ادعا می‌کنند که مدیران برخی از کشورهای شرقی ‌بر اساس منافع شخصی عمل می‌کنند. در این کشورها کارفرمایان ورؤسا نسبت به واژه هایی چون صداقت بی اعتنا هستند و در این فرهنگ ها حساسیت نسبت به ریسک نسبتاً بالا است( همان منبع، ۵۲)۳.

هاریسون (۲۰۰۸) طی تحقیقی به بررسی ارتباط حاکمیت شرکتی و فرهنگ ملی پرداخته است. تحقیق ایشان نشان داد که موضوع حاکمیت شرکتی در بین شرکت‌های مختلف که فرهنگ‌های متفاوت دارند دارای ساختار متفاوت است او در تحقیق خود به کمک تئوری نمایندگی و تئوری سازمان اندازه و ساختار رهبری و مدیریت شرکت‌ها ی چند ملیتی را در کشورهای صنعتی مورد بررسی قرار داده‌اند تحقیق آن ها بر روی ۳۹۹ شرکت از ۱۵ کشور صنعتی بود .موضوع فرهنگ به کمک مدل هافستده اندازه گیری شده بود .تفاوت‌های سیستم‌های اقتصادی و سیاسی و حقوقی دلیل تفاوت‌های حاکمیت شرکتی در کشورهای مختلف اعلام شد( همان منبع،۵۳)۴.

چکرابارتی (۲۰۰۹)طی تحقیقی به بررسی تاثیر فرهنگ ملی و فرهنگ سازمانی بر موضوع مالکیت در شرکت‌های بزرگ پرداخته است .در این تحقیق دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. نتیجه تحقیق مؤثر بودن فرهنگ ملی بر موضوع مالکیت با حذف فرهنگ سازمانی است و بالعکس( همان منبع،۵۴)۵.

چان و لین و لان مو (۲۰۰۳) طی تحقیقی به بررسی تجربی تاثیر فرهنگ بر اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان پرداخته‌اند .جامعه آماری آن ها ۸۰ شرکت خارجی فعال در کشور چین بوده است.آن ها برای فرهنگ مؤلفه‌ های فاصله قدرت و فردگرایی را مورد بررسی قرار داده‌اند.

آن ها دریافتند که این دو مؤلفه‌ ارتباط با اهمیتی با میزان اشتباهات حسابداری کشف شده در شرکت‌ها دارد بعلاوه دریافتند که در شرکتهایی که فردگرایی بالا است و فاصله قدرت زیاد است ،تمرکز قدرت در دست چند نفر خاص است و گردش مدیران در سطوح بالا زیاد است و مدیران به دفعات تعدیل گرها را نقض کرده‌اند( عبدلی و رویایی ، ۱۳۸۸،۵۳)۱.

کاستر و ماسی و رایت (۲۰۰۰) در تحقیق خود به بررسی ماهیت ،ویزگیها و علل رخداد اشتباهات حسابداری پرداخته‌اند آن ها در بررسی تحلیلی خود ‌به این موضوع اشاره کرده‌اند که حسابرسان بیشتر بر کشف اشتباهات با اهمیت تأکید داند و همچنین تمام و صد در صد رویدادها و معاملات بررسی نمی شوند لذا امکان عدم کشف اشتباهات وجود دارد و اشتباهات با مقادیر کم و ناچیز بدون کشف و بدون توجه باقی می ماند ( همان منبع،۵۴)۲.

آکیتو و برکس و جانسون (۲۰۰۹) در تحقیق خود به بررسی اشتباهات و اصلاح آن ها و تاثیر آن بر قضاوت برای اتخاذ تصمیمات با اهمیت پداخته اند آن ها تحقیق خود را در ۲۵۰ شرکت امریکایی انجام داده ا ند موضوع مورد بررسی آن ها بررسی عوامل مؤثر بر اهمیت اشاره شده در استاندارد حسابداری ۹۹ درباره اجاره های عملیاتی می‌باشد آن ها دریافتند که اصلاحات اشتباهات قبلی عاملی مؤثر و با اهمیت هستند ( همان منبع،۵۴)۳.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 09:25:00 ب.ظ ]




طرفین باید بر طبق آن قرارداد یا شرط عمل کنند.به کالایی و اشیایی که به مقصد نرسیده یا به علت غرق شدن یا عدم قابلیت دریانوردی کشتی در مقصد تحویل نشده است، کرایه تعلق نخواهد گرفت.

پس مالک کشتی که آن را از طریق اجاره برای سفر یا مدت معین در اختیار مستاجر گذارده است، می‌تواند مخاطره مربوط به تلف کامل یا جزیی کرایه حمل را بیمه کند و در صورت تحقق شرایط مذکور در ماده، برای جبران خساراتی که از این بابت متوجه او شده است به بیمه گر رجوع کند. ۳ این نکته را باید مورد توجه داشت که مسئولیت بیمه گر مشروط بر این است که تلف کرایه، ناشی از مخاطرات تحت پوشش بیمه نامه باشد مثل اینکه در اثر تصادم و افتادن تعدادی از کانتینرهای یکی از کشتی ها به دریا، مالک نتواند بخشی از محموله را در خاتمه سفر، تحویل دهد.در این فرض، مالک کشتی از وصول بخشی از کرایه حمل محروم خواهد شد.‌بنابرین‏ در حقوق دریایی ایران مانند قوانین پاره ای دیگر از کشورها، اصولا کرایه نسبت به مسافت طی شده قابل پرداخت نیست و حکم ماده ۱۵۳ ق.د.ا را که مقرر می‌دارد:اگر فرستنده بار تقاضا کند کالای او در بین راه تخلیه گردد موظف است تمام کرایه را به اضافه هزینه جابجا شدن سایر کالاها بپردازد…همچنین حکم بندب ماده ۱۵۴ قانون مبنی بر اینکه…چنانچه تجارت با کشوری که کالا به سوی آن حمل می شود ضمن مسافرت ممنوع گردد و فرمانده مجبور به مراجعت شود، فقط حق مطالبه کرایه مسیر طی شده به طرف مقصد را خواهد داشت ولو اینکه کشتی بر طرق قرارداد برای [۱۳۴] رفت و برگشت اجاره شده باشدباید احکام خاص ناظر به مورد دانست.

با توجه به مطالب فوق، مسئولیت بیمه گر کرایه حمل را می توان در دو فرض مورد بررسی قرارداد:در صورتی که به دلیل مخاطره بیمه شده(تصادم)، کشتی و کالاها دچار تلف کلی واقعی یا فرضی شوند یا اینکه قرارداد حمل، عقیم مانده و خاتمه نیابد، بیمه گر، مسوول پرداخت کل کرایه حمل به بیمه گذار است. [۱۳۵]اما اگر بخشی از محموله در مقصد تحویل نشود و یا در وضعیتی تحویل شود که تغیر ماهیت داده باشد تنها به قسمتی از محموله که بدون تغییر ماهیت تحویل شده، کرایه تعلق خواهد گرفت چه خسارت وارد به کرایه، جزیی محسوب و بر طبق بیمه نامه و شرایط مربوط، تسویه خواهد شد.

در قانون بیمه دریایی انگلیس، حکم مربوط به نحوه تسویه خسارت جزیی کرایه در ماده ۷۰ بیان شده است.بر اساس این ماده، اگر بیمه نامه با ارزش توافق شده باشد به نسبت خسارت وارده به میزان کرایه از ارزش توافق شده پرداخت می شود به عبارت دیگر: کرایه از دست رفته/کل کرایه حمل*ارزش توافق شده-خسارت قابل پرداخت مثال:

ارزش کرایه توافق شده در قرارداد بیمه ۵۰۰۰۰۰

کل کرایه حمل:۴۰۰۰۰۰۰

کرایه از دست رفته ۲۰۰۰۰۰

۰۰۰/۲۵۰*۰۰۰/۵۰۰-میزان کرایه قابل پرداخت به وسیله بیمه گر

اما در صورتی که بیمه نامه با ارزش توافق شده نباشد، ترتیب تسویه خسارات به همان ترتیب مذکور در فوق خواهد بود با این تفاوت که به جای ارزش توافق شده، ارزش قابل بیمه شدن قرار می‌گیرد.[۱۳۶]

گفتار چهارم : قائم مقامی بیمه گر

در بیمه های جبران خسارت، پس از پرداخت مبلغ بیمه، ‌در مورد حقوق و جبران خساراتی که نسبت به منفعت بیمه شده برای بیمه گذار ایجاد شده است، بیمه گر، قائم مقام بیمه گذار در رجوع به مسوول حادثه می شود. البته این قائم مقامی فقط تا حدودی است که بیمه گر ‌بر اساس مفاد قرارداد بیمه خسارات بیمه گذار را جبران ‌کرده‌است؛حکمی که صراحتا در ماده ۷۹ قانون بیمه دریایی انگییس مقرر شده است. [۱۳۷]در این خصوص ماده ۳۰ قانون بیمه ایران نیز چنین اشعار می‌دارد:

بیمه گر در حدودی که خسارات وارده را قبول یا پرداخت می‌کند در مقابل اشخاص که مسوول حادثه یا خسارت هستند قائم مقام بیمه گذار خواهد بود…هدف از قائم مقامی این است که بیمه گذار نتواند برای جبران ضرر خود، بیش از یکبار مبلغی وصول کند.برای مثال در موردی که به سبب تصادم کشتی ها، کالاهایی تلف شود، بیمه گذار نمی تواند از یک طرف مبلغ بیمه را از بیمه گر وصول کند و سپس با طرح دعوا علیه مالکان کشتی خاطی، مطالبه خسارت کند.‌بر اساس قائم مقامی، با پرداخت مبلغ بیمه بواسطه بیمه گر، حق اقامه دعوا علیه مالکان کشتی مقصر از بیمه گذار به بیمه گر منتقل می شود.بیمه گر نسبت به کلیه حقوقی که از قرارداد یا واقعه حقوقی برای بیمه گذار حاصل می شود برای نمونه حقوق بیمه گذار(صاحب کالا)در مقابل متصدی حمل که مبتنی بر قرارداد است یا حقوق مالک کشتی در مقابل مالک کشتی ۰دیگر که مبتنی بر قواعد مسووولیت غیر قراردادی است قائم مقام بیمه گذار می شود.

‌بنابرین‏ اگر بیمه گذار، ابتدا خسارات خود را از مسئول حادثه دریافت کند دیگر حق رجوع به بیمه گر خود نخواهد داشت و در صورتی که بیمه گر نیز مبلغ بیمه را به بیمه- گذار خود پرداخت کرده باشد می‌تواند برای استرداد وجوه پرداختی به بیمه گذار .

رجوع کند.البته آشکار است که اگر بخشی از خسارات بیمه گذار، تحت پوشش بیمه قرار نداشته باشد او می‌تواند علاوه بر دریافت مبلغ بیمه، برای جبران خسارت خارج از پوشش بیمه به مسوول حادثه مراجعه کند.

نکته ای که ‌در مورد زمان ایجاد حق قائم مقامی لازم به ذکر به نظر می‌رسد این است که مطابق ماده ۷۹ قانون بیمه دریایی انگلیس و ماده ۲۹-۱۷۲ قانون بیمه های فرانسه، بیمه گر از زمانی جانشین بیمه گذار می شود که خسارات بیمه گذار پرداخت کند در حالی که طبق ماده ۳۰ قانون بیمه ایران، قائم مقامی از زمانی که بیمه گر خسارات بیمه گذار را قبولیاپرداختکند محقق می شود.

با وجود اینکه حق قائم مقامی بیمه گر مبتنی بر قانون و عرف مسلم دریایی است، در عمل، بیمه گر با پرداخت مبلغ بیمه، از بیمه گذار درخواست می‌کند یک برگه قائم مقامی را نیز امضاء کند و ‌در مورد بیمه کالا، اسناد مربوط از جمله بارنامه را نزد خود نگه می‌دارد تا حقوق ناشی از قائم مقامی خود را مطالبه کند.[۱۳۸]

مبحث دوم : پوشش جبرانی انجمنهای حمایت و جبران خسارت

گفتار اول : توصیف انجمنها

بیمه دریایی در معنای عام، به وسیله انجمنهای حمایت و جبران خسارت نیز انجام می شود.سابقه تشکیل این مجامع به نیمه قرن ۱۹ و دعوای مشهور می‌رسد.با توجه به اینکه بیمه گران فقط ۴/۳ مسئولیت ناشی از تصادم بیمه گذاران خود را می پذیرفتند، همچنین شرکت‌های بیمه، بخش عمده ای از ‌مسئولیت‌های مالکان کشتی ها در برابر اشخاص ثالث را نمی کردند و در عین حال، تداوم فعالیت دریانوردی، منوط به حمایت مالی از مالکان بود، زمینه تشکیل این انجمنها فراهم شده و در سال ۱۸۵۰، نخستین انجمن حمایت به وجود آمد.مدتی پس از آغاز فعالیت این انجمنها، در سال ۱۸۷۰ در دعوای (poh netsew) یکی از انجمنها از پرداخت خسارات مورد ادعای مالک کشتی که در اثر تلف کالاها وارد شده بود با این استدلال که خسارت نه در اثر خطرات دریا بلکه به سبب غفلت در دریانوردی وارد شده است خودداری کرد.این نکته نیز موسسان انجمنها را به ارائه پوشش جبران خسارت از طریق انجمنهای حمایت ترغیب کرد و با به ثمر نشستن این اندیشه، انجمنهای(کلوپهای)حمایت و جبران خسارت به مفهوم امروزی شکل گرفت.[۱۳۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ب.ظ ]




    1. « Art. 1316. – La preuve littérale, ou preuve par écrit, résulte d’une suite de lettres, de caractères, de chiffres ou de tous autres signes ou symboles dotés d’une signification intelligible, quels que soient leur support et leurs modalités de transmission. ↑

    1. « Art. 1316-1. – L’écrit sous forme électronique est admis en preuve au même titre que l’écrit sur support papier, sous réserve que puisse être dûment identifiée la personne dont il émane et qu’il soit établi et conservé dans des conditions de nature à en garantir l’intégrité«. ↑

    1. _ Y. SHANDI. La formation du contrat à distance par voie électronique. Thèse Strasbourg 3, 2005, p 303. ↑

      1. شیوه: رویه ی قابل اعتمادی است برای شناسایی و تأیید اصالت که رابطه امضا را با سندی که به آن مرتبط است تضمین می کند. ↑

    1. »Art. 1316-4. – La signature nécessaire à la perfection d’un acte juridique identifie celui qui l’appose. Elle manifeste le consentement des parties aux obligations qui découlent de cet acte. Quand elle est apposée par un officier public, elle confère l’authenticité à l’acte.« Lorsqu’elle est électronique, elle consiste en l’usage d’un procédé fiable d’identification garantissant son lien avec l’acte auquel elle s’attache. La fiabilité de ce procédé est présumée, jusqu’à preuve contraire, lorsque la signature électronique est créée, l’identité du signataire assurée et l’intégrité de l’acte garantie, dans des conditions fixées par décret en Conseil d’Etat. » ↑

    1. _ Article 1315 c. civ. : « celui qui réclame l’exécution d’une obligation doit la prouver. Réciproquement, celui qui se prétend libéré, doit justifier le payement ou le fait qui a produit l’extinction de son obligation». ↑

    1. _(C. civ., art. 1324. – NCPC, art. 287, al. 1er) . ↑

    1. _ par example , Cass. civ., 21 févr. 1938 : DH 1938, jurispr. p. 226 ; S. 1938, 1, p. 139. – Cass. 1re civ., 17 mai 1972 : Bull. civ. 1972, I, n° ۱۳۲٫ – Cass. 1re civ., 15 févr. 1984 : Bull. civ. 1984, I, n° ۶۵٫ – Cass. 3e civ., 29 oct. 1984 : JCP G 1985, IV, 13. ↑

    1. _ Cassation. 1re civ., 23 févr. 1983 : Bull. civ. 1983, I, n° ۷۶٫ ↑

    1. نحوه ایجاد امضای الکترونیکی مطمئن در ادامه توضیح داده شده است. ↑

    1. _ Alinéa 2 d’article1316-4du code civil ↑

    1. کی نیا ، محمد ، منبع پیشین، ص ۵۹Article 1er

      Au sens du présent décret, on entend par :

      – ۱٫ « Signature électronique » : une donnée qui résulte de l’usage d’un procédé répondant aux conditions définies à la première phrase du second alinéa de l’article 1316-4 du Code civil ; ↑

    1. »Article 1er , Au sens du présent décret, on entend par :…۲٫ « Signature électronique sécurisée »: une signature électronique qui satisfait, en outre, aux exigences suivantes:

      être propre au signataire ;

      être créée par des moyens que le signataire puisse garder sous son contrôle exclusif ;

      garantir avec l’acte auquel elle s’attache un lien tel que toute modification ultérieure de l’acte soit détectable …«. ↑

    1. _ « Art. 16. – Le notaire qui établit un acte sur support électronique utilise un système de traitement et de transmission de l’information agréé par le Conseil supérieur du notariat et garantissant l’intégrité et la confidentialité du contenu de l’acte.« Les systèmes de communication d’informations mis en oeuvre par les notaires doivent être inter opérables avec ceux des autres notaires et des organismes auxquels ils doivent transmettre des données ». ↑

    1. _ « Art. 28. – L’acte établi sur support électronique doit être conservé dans des conditions de nature à en préserver l’intégrité et la lisibilité.« L’ensemble des informations concernant l’acte dès son établissement, telles que les données permettant de l’identifier, de déterminer ses propriétés et d’en assurer la traçabilité, doit être également conservé.

      « L’acte notarié dressé sur support électronique est enregistré pour sa conservation dans un minutier central dès son établissement par le notaire instrumentaire. Ce dernier, ou le notaire qui le détient, en conserve l’accès exclusif.

      « Le minutier central est établi et contrôlé par le Conseil supérieur du notariat sans préjudice de l’application de l’article 2 du décret n° ۷۹-۱۰۳۷ du 3 décembre 1979 relatif à la compétence des services d’archives publics et à la coopération entre les administrations pour la collecte, la conservation et la communication des archives publiques.

      « Les opérations successives justifiées par sa conservation, notamment les migrations dont il peut faire l’objet, ne retirent pas à l’acte sa nature d’original.

      « Le procédé de conservation doit permettre l’apposition par le notaire de mentions postérieures à l’établissement de l’acte sans qu’il en résulte une altération des données précédentes ↑

    1. _« Art. 17. – L’acte doit être signé par le notaire au moyen d’un procédé de signature électronique sécurisée conforme aux exigences du décret n° ۲۰۰۱-۲۷۲ du 30 mars 2001 pris pour l’application de l’article 1316-4 du code civil et relatif à la signature électronique.« Cette signature est apposée par le notaire dès l’acte établi, si besoin après réunion des annexes à l’acte.

      « Lorsque l’acte doit contenir une mention manuscrite émanant d’une personne qui y concourt, le notaire énonce que la mention a été apposée dans le respect des conditions prévues au second alinéa de l’article 1108-1 du code civil. » ↑

    1. _ la carte Réal. ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ب.ظ ]




مرکز توجه نظریه مبادله رهبر پیرو بر روابط اجتماعی بین رهبر و پیروان قرار دارد(حسینی و همکاران، ۱۳۸۹). نظریه مبادله رهبر- پیرو به منظور توضیح توسعه روابط زوجی و ارتباطات بین فرآیندها و نتایج رهبری از تبادل اجتماعی گرفته می شود(الیس[۲۸] و همکاران، ۲۰۰۷).

۲-۳-۵-۱- ابعاد سبک رهبری مبادله رهبر- پیرو

لیدن و ماسلین چهار بعد برای مبادله رهبر پیرو پیشنهاد کردند که عبارت اند از: همکاری و مساعدت(به عنوان مثال: اجرای کار در ورای آنچه در شرح شغلی بیان شده است)، عواطف(مانند دوستی و علاقه)، وفاداری(مانند وفاداری و تعهد متقابل) و احترام حرفه ای(مانند احترام به توانایی‌های حرفه ای). در جدول زیر تعاریف هر یک از این ابعاد به صورت خلاصه آمده است(سید جوادین و همکاران، ۱۳۸۹):

( جدول ۲-۲) : ابعاد سبک رهبری مبادله رهبر – پیرو در دیدگاه لیدن و ماسلین(۱۹۹۸)

۲-۳-۵-۲- کیفیت رابطه رهبر- پیرو

کیفیت رابطه رهبر- پیرو بر سه فرض بنیادین استوار است:

اول: نگرش رهبر به نوع انسان چگونه است. آیا او را ذاتا تنبل و غیر قابل اعتماد می‌داند(تئوری X) و یا اعتقاد به خلاقیت و خود کنترلی انسان دارد که می‌تواند با انگیزش شایسته به شکوفایی برسد )تئوری .(Y

دوم: آیا منشاء قدرت یا اختیار خود را ناشی از مقامی می‌داند که در آن قرار گرفته یا به منزله تفویضی از گروهی می‌داند که بر آنان رهبری می‌کند.

سوم: هدفی است که از اعمال رهبری دارد، آیا اولویت اول او سازمان و تحقق هدف های سازمانی است یا پیروان، خود باوری و بلوغ اجتماعی آنان، اولویت اول او را تعیین می‌کنند(دلخوش، ۱۳۹۱).

۲-۳-۶- نظریه های رهبر- پیرو

قدمت اندیشه ها و نگرش های مرتبط با رابطه رهبر- پیرو به موازات ظهور زندگی اجتماعی و لاجرم نظریه های رهبری است، انسجام این اندیشه ها را می توان به ویژه در سال های پایانی قرن بیستم در قالب سه جریان عمده نظری مشاهده کرد:

۱- نظریه اقتضایی رابطه رهبر- پیرو

۲- نظریه تبادلی رابطه رهبر- پیرو

۳- نظریه خدمتگزاری رابطه رهبر- پیرو

۲-۳-۶-۱- نظریه اقتضایی رابطه رهبر- پیرو

رویکرد اقتضایی، ریشه در نظریه فیدلر دارد. وی که مبدع مدل اقتضایی رهبری است در مقام بیان وضعیت مطلوب رهبری، سه متغیر وضعیتی را به عنوان عامل های اصلی معرفی می‌کند:

اول: قدرت بیان، اختیاری است که رهبر به واسطه مقام پیدا می‌کند.

دوم: ساخت وظیفه، حدی است که جزئیات و روش های انجام کار اعضای گروه مشخص می شود.

سوم: رابطه رهبر- عضو، که رابطه شخص رهبر با اعضای گروه را مورد توجه قرار می‌دهد. وی مطلوب بودن وضعیت در متغیر سوم(رابطه رهبر- عضو) را موقعیتی می‌داند که رهبر محبوبیت لازم و کافی را برای اعضاء گروه دارا باشد(دلخوش، ۱۳۹۱).

فیدلر در تبیین کاربری مدل، تغییر وضعیت رهبری را در متغیر، رابطه رهبر- عضو، در شناسایی سبک رهبری متناسب با شرایط (ساخت مبتنی بر وظیفه با ساخت مبتنی بر روابط) چنین بیان می‌کند: زمانی که وضعیت برای رهبری بسیار خوب(مطلوب) و بسیار بد(نا مطلوب) باشد، استفاده از سبک رهبری وظیفه مدارانه می‌تواند بهترین عملکرد باشد. زمانی که وضعیت برای رهبری در حد متوسطی به لحاظ مطلوبیت باشد، استفاده از سبک رهبری رابطه مدار می‌تواند بهترین عملکرد باشد. جدول زیرتغییر وضعیت رهبر بر اساس شرایط پیروان (رابطه رهبر- عضو) در شناسایی سبک رهبری مناسب را نشان می‌دهد(هرسی و بلانچارد،۱۳۷۷)

( جدول ۲-۳) : تغییر وضعیت رهبری و سبک رهبری مناسب(رابطه رهبر- پیرو)

۲-۳-۶-۲- نظریه هرسی و بلانچارد

این دو نظریه پرداز با پذیرش ضمنی نظر فیدلر مبنی بر تغییر محیط یا وضعیت مناسب با سبک رهبری رهبر، که آن را مهندسی سازمان می نامیده اند، بر این نکته تأکید دارند که می توان در هر دو (سبک رهبری و محیط یا وضعیت) به نسبتی تغییر ایجاد کرد.

اینان تصریح کردند که با بهره گیری از نظریه سیکل زندگی کرمن که بر مدل سه بعدی اثر بخشی رهبر مبتنی است، نظریه خود را ارائه داده‌اند به نحوی که که بین رفتار رهبری مبتنی بر وظیفه یا مبتنی بر روابط و میزان رشد یا سطح بلوغ پیروان رابطه معنی داری برقرار ساخته اند. این نظریه به رهبری مبتنی بر موقعیت معروف شده، یک نوع نظریه اقتضایی است که در آن زیر دستان یا پیروان یک رهبر مورد توجه قرار می گیرند. رهبر موفق و اثر بخش کسی است که یک شیوه مناسب رهبری در پیش گیرد. از نظر این دو نظریه پرداز درجه رشد یا بلوغ پیروان، تعیین کننده سبک رهبری فرد است. بر این اساس، همچنان که سطح بلوغ پیروان بالا می رود رهبری مناسب نه تنها مستلزم ساخت دهی(وظیفه) هر چه کمتری است، بلکه باید به کاهش حمایت های عاطفی- اجتماعی(روابط) نیز منتهی شود. به عبارتی رابطه رهبر – پیرو به موازات رشد پیروان از نابالغی یا رشد نایافتگی به بلوغ یا رشد یافتگی تغییر می‌کند(دلخوش، ۱۳۹۱).

( شکل ۲-۳) : رابطه رهبر- پیرو به موازات بلوغ پیروان(دلخوش، ۱۳۹۱)

۲-۳-۶-۳- نظریه تبادلی رابطه رهبر- پیرو

گرین و همکارانش، با مطالعه در رهبری سازمان ها، کیفیت رابطه رهبر- پیرو را مهمترین متغیری یافتند که امکان درک بهتری از رهبری فراهم می کند(گرائن[۲۹] و همکاران، ۱۹۹۵). هاریس و کاکمر تصریح می‌کنند که «گرین»، اساس نظریه را در کیفیت رابطه ای می‌داند که در جریان ایجاد نقش برای رهبر و پیرو اتفاق می افتد و مورد پذیرش آنان قرار می‌گیرد. اینان معتقدند که نظریه تبادلی رهبر- پیرو بر نظریه های نقش و تبادل اجتماعی قرار دارد(هریس[۳۰] و همکاران، ۲۰۰۶). نظریه تبادلی رهبر- پیرو نشان داد که رهبران به شیوه های متفاوتی با پیروان رفتار می‌کنند: رابطه آنان با بعضی از پیروان به صورت دستیاران معتقد(اعضای درون گروه) و با بعضی دیگر به صورت افراد استخدام موقت(اعضای برون گروه) بر قرار می‌گردد(سید نقوی و همکاران، ۱۳۸۷).

۲-۳-۶-۴- نظریه خدمتگزاری رابطه رهبر- پیرو

گرین لیف، فلسفه خدمتگزاری رهبر را در راستای خدمت رسانی به پیروان، تامین نیازهایشان برای رشد و توسعه می‌داند. ‌بنابرین‏، اصلی ترین هدف رهبری خدمتگزار، خدمت به پیروان است(گرینلف[۳۱]، ۱۹۹۷). هاروی(۲۰۰۱)، معتقد است رهبر خدمتگزار به سازمان تنها توجه ندارد، او به پیروان به منزله هسته اصلی سازمان ارزش فوق العاده قائل است. کولینز (۲۰۰۱) هم می‌گوید برای رهبر خدمتگزار پرسش از چه کسی بر پرسش از چه چیزی اولویت دارد ‌بنابرین‏ پیروان محور اصلی توجه رهبر هستند و سازمان پس از آن قرار می‌گیرد. همچنین انگیزه رهبر خدمتگزار برای نفوذ در پیروان، کنترل آنان نیست بلکه انگیزه او برانگیختن پیروان برای خدمت است(اینگرام[۳۲]، ۲۰۰۳).

۲-۳-۶-۵- نظریه پیترسون و وینستون

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ب.ظ ]




۱۵- استفاده از روش ها و فنون ارزشیابی مناسب با اهداف مورد انتظار برنامه درسی

  1. ارزشیابی میزان صلاحیت های به دست آمدۀ مناسب با اهداف برنامه درسی توسط متربیان

****

( برنامه درسی ملی،صص۱۲۷-۱۲۶)

توجه ‌به این اصول و آنچه که در قسمت سیاست های ارزشیابی در بندهای ۹/۲/۵،۱۳/۳/۵ و ۸/۴/۵ آمده چنین برمی آید که رویکرد ارزشیابی در دوره ابتدایی ارزشیابی کیفی و با بهره گرفتن از منابع مختلف(اسناد روایتی،اسناد دوره ای،مشاهده ای ،عملکردی و غیره) می‌باشد که در حال حاضر نیز در شش پایه دوره ابتدایی با رویکرد توصیفی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در حال انجام است.

ارزشیابی برنامه درسی یز مطابق بند۱/۸ و زیر بندهای آن به شکل زیر انجام خواهد پذیرفت.

    1. ارزشیابی پیامد برنامه درسی ملی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از ورود فارغ التحصیلان به جامعه

    1. ارزشیابی برونداد برنامه توسط شورای عالی آموزش و پرورش در پایان دوره آموزش عمومی و آموزش متوسطه

  1. ارزشیابی برنامه های درسی هر یک از حوزه های یادگیری توسط مرکز پایش برنامه درسی ملی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی کشور در اردی بهشت ماه هرسال

اصول ارزشیابی برنامه درسی ملی و برنامه های درسی حوزه های یادگیری به شرح زیر می‌باشد.

    1. ارزشیابی باید منعکس کننده میزان تحقق اهداف باشد

    1. رعایت حقوق متوازن متعادل دانش آموزان، مجریان در سطوح مختلف ارزشیابی

    1. انعکاس منصفانه میزان ارزشمندی، جامعیت،کارآمدی،اثربخشی و قابلیت تعمیم برنامه درسی ملی ومعضلات اجرایی آن

    1. تدارک اطلاعات معتبر مفید و مشارکت تمامی افراد ذینفع و ذی ربط

  1. انجام ارزشیابی برنامه درسی ملی به صورت مستمر و پویا با بهره گرفتن از روش های کمی و کیفی(همان منبع،ص۱۴۷).

خلاصه مبانی نظری

چشم انداز زیبایی شناسی و هنر یکی از مسائل قابل بررسی در حوزه مطالعات برنامه درسی است که برخی از صاحب‌نظران این رشته برنامه درسی را از دیدگاه زیبایی شناسی مورد بررسی قرار دادند. بدین منظور همان طور که گذشت ابتدا زیبایی شناسی و هنر و همچنین ارتباط بین آن دو تشریح شد که زیبایی شناسی و هنر علی‌رغم ارتباط تنگاتنگی که دارند تفاوتهایی نیز بین آن دو قابل طرح می‌باشد مثلاً زیبایی شناسی علاوه بر بررسی زیبایی های هنری به سایر زیبایی ها مانند زیبایی های طبیعی می پردازد. پس از آن زیبایی شناسی به عنوان یکی از ابعاد فلسفی مطرح شد و دیدگاه های مختلف راجع به هنر و زیبایی در ۵ دسته بازنمایی، فرانمایی،شکل گرایی، تعریف هنر به فرانمایی و بازنمایی و تعریف چند ساحتی برای هنر طبقه بندی گردید. به دنبال آن زیبایی شناسی از منظر برخی مکاتب فلسفی مطرح گردید که آرای افلاطون و کانت برای ایده آلیسم، دیدگاه ارسطو برای رئالیسم، دیدگاه دیویی برای مکتب پراگماتیسم تبیین گردید در نهایت زیبایی شناسی اسلامی با مطرح کردن زیبایی شناسی اندیشمندان اسلامی مورد بررسی قرار گرفت. در هرکدام از دیدگاه های فوق سعی شد به تعریف زیبایی، انواع زیبایی ها و غیره اشاره گردد که در انواع زیبایی ها از منظر اندیشمندان عمدتاًً زیبایی های محسوس و زیبایی های معقول یا معنوی وجود داشت که زیبایی های معقول و معنوی در بین دیدگاه های اندیشمندان مسلمان نمود بیشتری داشت.

پس از زیبایی شناسی و هنر، ارتباط آن ها با تعلیم و تربیت و برنامه درسی مطرح گردید که به دو نوع ارتباط زیبایی شناسی تربیتی به عنوان آموزش هنر و زیبایی شناسی و دیگری زیبایی شناسی تربیتی به عنوان یک دیدگاه و حتی پارادیم اشاره شد پس از آن ‌بر اساس زیبایی شناسی تربیتی به عنوان یک دیدگاه عناصر چهارگانه برنامه درسی یعنی هدف، محتوا، روش و ارزشیابی مورد بررسی قرار گرفت که صاحب‌نظران با برقراری ارتباط و شباهت بین هنر و برنامه درسی تلویحات و ویژگی هایی برای آن عناصر برشمرده اند برای مثال تدریس را به هنر، بازیگری، مجری گری، ارزشیابی را به نقد هنری تشبیه نموده و در اهداف و محتوا به اشکال مختلف بازنمایی اطلاعات و سواد خواندن این اشکال گوناگون اشاره نموده اند .

در پایان نظر به هدف پژوهش که ارائه الگوی بومی برای برنامه درسی دوره ابتدایی ‌بر اساس زیبایی شناسی و هنر است برنامه درسی دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران مطابق سند برنامه درسی ملی بررسی گردید و ویژگی ها و مختصات عناصر چهار گانه اهداف، محتوا، روش و ارزشیابی به همراه اصول حاکم بر آن ها مورد اشاره قرار گرفت.

پیشینه پژوهشی

پژوهش های داخلی

مهرمحمدی و امینی (۱۳۸۰) در تحقیقی با عنوان طراحی الگوی مطلوب تربیت هنری در دوره ابتدایی بعد از بیان دوازده اصل بنیادین تربیت هنری دوره ابتدایی الگوی مورد نظر را ارائه نمودند و به مقایسه آن با برنامه درسی رسمی هنر دوره ابتدایی در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران پرداختند. الگوی ارائه شده توسط آن ها شامل سه رکن اساسی به ترتیب زیر است:۱-رکن تجویزی که ناظر بر تدوین اهداف، انتخاب محتوا، تعیین روش های یاددهی و یادگیری و شیوه های ارزشیابی تربیت هنری می‌باشد.۲-رکن غیرتجویزی که شامل انعطاف و عدم تمرکز در برنامه درسی هنر می‌باشد.۳-رکن تلفیقی در برنامه درسی هنر.

در رکن تجویزی اشاره شده که اهداف تربیت هنری دوره ابتدایی شامل تولید هنری، نقادی هنری،تاریخ هنر و زیبایی شناسی ؛ محتوای آن شامل هنرهای تجسمی، موسیقی و نمایش بوده؛ روش های یاددهی یادگیری ناظر بر استفاده از روش های تدریس فعال و مبتنی بر تولید اثر هنری توسط فراگیران و شیوه های ارزشیابی هم بر اجتناب از روش های مرسوم نمره گذاری و به کارگیری مجموعه روش های کیفی تأکید می‌کند. در رکن غیر تجویزی بر اعمال انعطاف و عدم تمرکز در به کارگیری این الگو تأکید شده تا الگوی طراحی شده متناسب با موقعیت ها و اقتضائات اجرائی و شرایط دانش آموزان باشد و بالاخره در رکن تلفیقی بیان گردیده که هرچند این پژوهش به هنر به عنوان یک حوزه محتوایی مستقل اشاره داشته ولی باید گفت بر ایجاد پیوند هنر با سایر حوزه های یادگیری دوره ابتدایی نیز توجه اساسی مبذول گردد تا از این طریق دانش آموزان به جامعیت فکری و ذهنی برسند.

در مقایسه الگوی طراحی شده با برنامه درسی رسمی هنر دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بیان کردند که تفاوت قابل ملاحظه ای میان آن دو در آن زمان وجود داشته است.

پژوهش فوق به حوزه زیبایی شناسی و هنر توجه داشته است از این منظر با پژوهش حاضر که به استفاده از ساحت زیبایی شناسی و هنر در کل برنامه درسی دوره ابتدایی پرداخته است متفاوت است اما تأکید پژوهشگران بر ایجاد پیوند هنر با سایر حوزه های یادگیری دوره ابتدایی خود دلیلی بر اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ب.ظ ]