کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲-۱۶-۴رابرت انیس[۵۵]

انیس از اندیشمندانی است که به بررسی تفکر انتقادی و ویژگی های آن پرداخته است.او یکی از خصلت های تفکر انتقادی را ارتباط بین واژه هایی می‌داند که توسط فرد مورد بررسی قرار می‌گیرد.کلماتی که هرکدام از آن ها دارای معنای خاصی بوده و به وسیله شخص مورد استفاده قابل تشخیص باشد.به زعم او از دیگر ویژگی‌های تفکر انتقادی، استفاده از معیارهایی است که فرد برای داوری کردن مورد استفاده قرار می‌دهد. وی اعتقاد دارد برای تفکر انتقادی دانش زمینه ضروری است و این نکته نشان می‌دهد که از فردی که در ارتباط با مطلبی دانش زمینه دارد، نمی توان انتظار تفکر خوب را داشت.

به نظر انیس تفکر انتقادی دارای عناصر عمومی واختصاصی است.عناصر عمومی همان اصول و مهارت‌های تفکر انتقادی محسوب می شود عناصر اختصاصی، به دانش زمینه در آن موضوع مربوط می شود، و در فرایند تصمیم گیری،تفکر انتقادی به عنوان یک ضرورت محسوب می شود، همان‌ طور که ترکیب کردن، زمینه تصمیم گیری است. با بهره گرفتن از تفکر انتقادی ما می‌توانیم به درستی واقعیت ها پی برده و اطلاعات مربوط را از نامربوط جدا کنیم. به نوعی می توان گفت که انیس بر نهضت تفکر انتقادی در دهه ۱۹۶۰ تأثیر زیادی گذاشت. فعالیت های انیس و توجه ویژه او به بحث تفکر انتقادی، زمینه پژوهش‌های مؤثر دیگر در این مورد شد.انیس نیز همچون آزوبل به پیش سازمان دهنده در امر یادگیری اعتقاد دارد.بدین صورت که دانش های مربوط به یک زمینه علمی برای یادگیری آن مسأله مورد نیاز هستند.

یکی از وظایف کلیدی و اساسی معلمان در جریان یادگیری دانش آموزان، توجه به معنی دار کردن مطالب می‌باشد. معمولا مطالبی برای دانش آموزان معنی دار می‌باشد که این مطالب به نوعی با اطلاعات قبلی آن ها هماهنگی داشته باشد. بعضی از وقت ها مطالبی ‌در کلاس‌ها گفته می شود که این مطالب با وضعیت و شرایط شناختی فرد هماهنگی ندارد.بیان این اطلاعات زمینه دور شدن فراگیر از یادگیری معنی دار می شود، وقتی که معلم به بیان مطالب مرتبط با سطح تجربیات فراگیر بپردازد؛ این آگاهی ها زمینه تجربیات بعدی فرد را فراهم نموده و به تکمیل تجربیات قبلی او منجر می شود.زمانی که مطالب گفته شده با مطالب آموخته شده قبلی ارتباط شناختی نداشته باشد؛ دانش آموز مجبور خواهد بود که با حفظ کردن و بدون فهم به مطالب پی ببرد، این نوع یادگیری طوطی وار شده و به صورت معنی دار است.

‌بنابرین‏ تلاش علمی معلمان در کلاس‌های درس بایستی ‌به این مسأله منجر شود که مطالب آموزشی با آموخته های قبلی فراگیران ارتباط داده شود.البته تأکید بر دانش زمینه در تفکر انتقادی، اهمیت دادن به مطالب و مفاهیم کلی در ابتدای یادگیری دانش آموزان نیز می‌باشد. بدین صورت که اطلاعات قبلی به صورت کلی و جامع از فعالیت دانش آموزان گرفته می شود و سپس معلم با بهره گرفتن از این مطالب به ارائه مفاهیم جزئی و فرعی تر می پردازد.یکی از نکات دیگر در افکار انیس توجه به اصول و مهارت‌های تفکر انتقادی است. معلمان بایستی جهت متفکر کردن دانش آموزان از محورها و بنیان هایی مثل سؤال کردن و استدلال کردن استفاده نموده و روحیه تفکر محوری را در دانش آموزان ایجاد نمایند.‌بنابرین‏ وی اعتقاد دارد تفکر انتقادی بدون دانش زمینه وآگاهی از اصول تفکر ممکن نیست.پس یکی از نکات درخور توجه در افکار انیس، توجه به اطلاعات و آگاهی های قبلی فراگیر در تدریس می‌باشد؛ چرا که معلمی بدون توجه ‌به این مسائل به آموزش بپردازد مطمئنا یادگیری دانش آموزان دچار خدشه می شود.از این مباحث می توان نتیجه گرفت که انیس با دید روانشناسی دقیق و تیزبینانه به بحث تفکر انتقادی پرداخته و مورد تأکید قرار داده است.(استرنبرگ، روبرت بارن و جان بای کاف[۵۶]، ۲۰۰۴،ص۲۱).

۲-۱۶-۵ ماتیو لیپمن

لیپمن نیز همچون دیویی اعتقاد داشت یک موقعیت، تفکر را آغاز می‌کند.او شروع تفکر انتقادی را همراه با موقعیت های مسأله مدار می‌داند و اعتقاد دارد اگر در یک محیط تربیتی،گوناگونی اعتقاد و آرای وجود داشته باشد؛توجه افراد به سمت فرضیه‌ها و راه حلهای مختلف و متعدد سوق داده می شود. وی یکی از اندیشمندانی است که در حوزه تفکر انتقادی مطالعات زیادی داشته و از محورهای مختلف ‌به این مسأله توجه نموده است.تأکید لیپمن بر تفکر انتقادی به عنوان یک روش مناسب برای پرورش تفکر و راه اندازی مؤسسه ای برای این کار، قابل تحسین وهدایت گر معلمان خواهد بود.او اعتقاد دارد که تفکر انتقادی دارای مهارت ها و ملاک هایی است که به جریان رشد و ارتقاء این نوع تفکر کمک می کند.

یکی از نکات برجسته فکری ایشان توجه به تجربه،جستجو و فعالیت پژوهشی فراگیران در جریان یادگیری است.با توجه ‌به این نوع نگرش، فراگیران نیز مانند دانشمندان با بهره گرفتن از روش های علمی به فعالیت پرداخته و تلاش می نمایند. استفاده از این فعالیت ‌به این نکته منجر می شود که فراگیران بایستی همه مسائل را با بهره گرفتن از تحقیق بپذیرند و در سایه این جستجوگری،کیفیت یادگیری نیز افزایش می‌یابد. لیپمن به مشارکت و تبادل نظر افراد با همدیگر جهت یادگیری تأکید می کند.او اعتقاد دارد که فراگیران با تلاش‌های گروهی به شناخت لازم می‌رسند که این شناخت فردی و در عین حال از فعالیت‌های گروهی ناشی می شود.

لیپمن در مقاله (تفکر انتقادی چه می‌تواند باشد؟) به بررسی تعریف استنبرگ پرداخته است. استنبرگ اعتقاد دارد که تفکر انتقادی، مجموعه فرایندها و راهبردهای ذهنی مربوط به تصمیم گیری برای حل مسائل را شامل می شود. لیپمن اعتقاد دارد این تعریف از تفکر انتقادی معنی دار نیست چرا که کلماتی مثل تصمیم گیری و فرایندهای ذهنی حل مسأله هم معنی تفکر انتقادی نیستند(لیپمن[۵۷]،۱۹۸۸،ص۳۸).

تفکر انتقادی از معیارهای قضاوت استفاده می‌کند و معیارها از نظر او با مسائلی مانند راست، درست، بی نقص ‌و کامل سر و کار دارد.آگاهی از این معیارها و ایجاد معیارهای مناسب با قضاوت ها از مؤلفه های مهم تفکر انتقادی است(همان منبع، ص۴۳). لیپمن به دفاع از تفکر انتقادی پرداخته و عقیده دارد که در این نوع تفکر، فراگیر به بررسی همه جانبه مسائل و پدیده‌های مختلف می پردازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 10:26:00 ب.ظ ]




۲-۷- ویژگی محیط فعالیت

ویژگی‌های محیط فعالیت‌های دولتی) غیر بازرگانی) با ویژگی‌های محیط فعالیت‌های بازرگانی) اعم از آنکه توسط بخش عمومی انجام شود یا بخش خصوصی( تفاوت است. تفاوت‌های بنیادی ویژگی‌های محیط فعالیت‌های غیر بازرگانی با فعالیت‌های بازرگانی، موجب شکل گیری یک نظام خاص حسابداری و گزارش دهی مالی برای فعالیت‌های غیر بازرگانی می شود که اهداف آن در مقایسه با اهداف حسابداری و گزارش دهی مالی فعالیت‌های بازرگانی تفاوت درخور ملاحظه ای دارد. ویژگی‌های محیط فعالیت‌های غیر بازرگانی بر پایه مبانی نظری حسابداری و گزارشدهی مالی دولتی به سه دسته شامل ویژگی‌های اولیه) اصلی(، ویژگی‌های کنترلی و سایر ویژگی‌ها، تقسیم می شود. نظام حسابداری و گزارشدهی مالی فعالیت های غیر بازرگانی به صورت عمده تحت تاثیر ویژگی‌های اصلی و ویژگی‌های کنترلی قرار می‌گیرد و به همین دلیل تفاوت های بنیادی یا حسابداری فعالیت های بازرگانی خواهد داشت. ویژگی های محیط فعالیت های نوع غیر بازرگانی که در جای مناسب به تشریح آن ها خواهیم پرداخت، موجب شده است تا اهداف حسابداری و گزارشدهی مالی مؤسسات عمومی بر اساس مفهومی بنیادی با عنوان مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ تعیین شود، که ریشه آن را باید در حوزه فلسفه سیاسی جستجو کرد، همچنین محور و مرکز ثقل حسابداری بخش عمومی به عنوان بخشی از ساختار کنترل داخلی است (باباجانی، ماهنامه انجمن حسابداران خبره ایران، شماره ۱۴۶) .

۲-۸- سطوح مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌

مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ انواع گوناگون و سطوح متفاوتی دارد. به عنوان مثال ‌پاسخ‌گویی‌ را می توان از جنبه‌های مختلفی بررسی و اشکال متفاوتی از آن ارائه کرد. مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ مالی، مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ عملیاتی، مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ سیاسی و مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ اجتماعی، از انواع و سبک‌های مختلف ‌پاسخ‌گویی‌ هستند که تحقق و ایفای هر کدام از آن ها نیازمند استفاده از سازو کارهای مناسب است. جی.دی.استوارت در مقاله ای با عنوان « نقش اطلاعات در مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ عمومی» پنج سطح از مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ را به عنوان پلکان مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ معرفی می‌کند. سطوح مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ مورد نظر استوارت در بند شماره ۷۳ بیانیه مفهومی شماره یک هیات رایزنی استانداردهای حسابداری فدرال ( FASAB)به شرح زیر آمده است:

سطح یک: ‌پاسخ‌گویی‌ خط مشی یا ‌پاسخ‌گویی‌ ‌در مورد خط مش هایی که اتخاذ گردیده و خط مشی هایی که رد شده است )ارزش(.

سطح دو: ‌پاسخ‌گویی‌ برنامه یا ‌پاسخ‌گویی‌ ‌در مورد اجرا و میزان دستیابی به اهداف برنامه ها) نتایج یا اثربخشی(.

سطح سوم: ‌پاسخ‌گویی‌ عملکرد یا ‌پاسخ‌گویی‌ ‌در مورد چگونگی عملکرد )کارایی و صرفه اقتصادی(.

سطح چهارم: ‌پاسخ‌گویی‌ فرایند یا ‌پاسخ‌گویی‌ درباره فرایندها، شامل روش های اجرایی یا معیارهای اندازه گیری برای اجرای وظایف تعیین شده )برنامه ریزی، تخصیص و اداره(.

سطح پنج: ‌پاسخ‌گویی‌ التزام و مشروعیت مصرف وجوه طبق بودجه مصوب (رعایت). (باباجانی، ماهنامه انجمن حسابداران خبره ایران، شماره ۱۴۶)

۲-۹- مبنای تعهدی و مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌

دولت ها در قبال شهروندان ‌در مورد تحصیل و معرف منابع مالی، مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ دارند. مفهوم مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ با تأکید بر حقوق شهروندان مقرر می‌دارد. که ‌دولت‌های‌ منتخب مردم ‌در مورد افزایش منابع مالی که از طریق رفع مالیات و عوارض و یا استقراض صورت می‌گیرد. دلایل قانع کننده و منطقی به شهروندان و یا نمایندگان ایشان ارائه نمایند از سوی دیگر ‌در مورد معرف منابع مالی عملیاتی که منابع مالی برای آن معرف گردیده است نیز مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ عمومی دارند.

با توجه به همین که تعیین میزان درآمدها و هزینه های واقعی یک دور مالی در ادای مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ دولت‌ها و ارزیابی این مسئولیت توسط شهروندان و نمایندگان قانونی آن ها دارد. لذا روش های شناسایی و اندازه گیری درآمدها و هزینه های دولت‌ها نیز اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار خواهد بود. به همین دلیل مبنای حسابداری تعهدی قادر است درآمدهای تحقق یافته و هزینه های انجام شده یک دوره مالی را گزارش نماید و این گزارش در ارتقاء سطح مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ نقش در خورد ملاحظه ای داشته و شهروندانی را در جریان حقایق و عملیاتی که دولت‌ها در یک دوره مالی انجام می‌دهند، قرار می‌دهد استفاده از مبنای تعهدی در حسابداری و گزارشگری مالی دولتی موجب می شود شهروندان با دریافت اطلاعات شفاف ‌در مورد درآمدها و هزینه های یک دوره مالی، ارزیابی خود را از کفایت یا عدم کفایت درآمدهای یک دوره مالی برای تأمین هزینه خدمات ارائه شده توسط دولت در همان دور مالی ارتقاء بخشند. ارائه اطلاعات و تعین درآمدها و هزینه های سازمان‌های دولتی در گزارش‌های مالی و مقایسه ارقام واقعی درآمدها و هزینه ها با ارقام پیش‌بینی شود. در بودجه سالانه این قبیل سازمان‌ها، تصویرشناسی از عملکرد آن ها جهت قضاوت آگاهانه واحدهای نظارت کننده بیطرف و مستقل و نمایندگان قانونی شهروندان و سایر استفاده کنندگان اطلاعات مالی، ارائه نموده و ارزیابی ایشان را دقیق تر می کند لذا در مبانی نظری جدید حسابداری و گزارشگری مالی دولتی استفاده از مبنای تعهدی مورد تأکید قرار گرفته است.

۲-۱۰- گزارشگری مالی در سازمان‌ها و دستگاه های دولتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ب.ظ ]




    1. ـ جعفر سبحانی تبریزی، جبر و اختیار، نگارش علی ربانی گلپایگانی، چاپ اول، (قم: مؤسسه امام صادق، ۱۳۹۱)، جلد ۴، ۱۵٫ ↑

    1. ـ ناصر کاتوزیان، آزادی اندیشه و بیان، چاپ اول، (تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۸۲)، ۱٫ ↑

    1. ـ گراهام وایت، درآمدی بر فلسفه مدرن اروپایی، (ترجمه‌ی ناهید احمدیان، چاپ اول)، آبادان، پرسش، ۱۳۸۶، ۵۲٫ ↑

    1. ـ آلکس کالینیکوس، اندیشه‌های انقلابی مارکس، (ترجمه‌ی پرویز بابایی)، چاپ سوم، (آذرمهر، )۳۸۹)، ۱۳۶٫ ↑

    1. ـ مارتین هایدگر، هستی و زمان، (ترجمه‌ی عبدالکریم رشیدیان)، چاپ چهارم، (تهران: نشر نی، ۱۳۸۸)، فصل دوم. ↑

    1. ـ کارل گوستاو یونگ، انسان در جستجوی هویت خویش، (ترجمه‌ی محمود بهفروزی)، چاپ چهارم، (تهران: نماد، ۱۳۸۹)، ۷۷٫ ↑

    1. ـ راون جوزف، ‌نیم‌کره‌ی راست و ذهن ناهشیار، (مترجمان؛ جواد طهوریان و حسن سلطانی فر)، چاپ اول، (مشهد: انتشارات گوتنبرگ و خانه‌ آبی)، ۱۳۷۸، ۱۹٫ ↑

    1. ـ حسین بشیریه، تاریخ اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم، چاپ نهم، (تهران: نشر نی، ۱۳۸۹)، ۲۴۶٫ ↑

    1. ـ حافظ در همین رابطه می‌فرماید: آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه‌ی فال به نام من دیوانه زدند. ↑

    1. ـ ناصر کاتوزیان، حقوق خانواده، چاپ اول، (تهران: سهامی انتشار، ۱۳۸۸)، جلد ۱، ۳٫ ↑

    1. ـ محمدعلی فروغی، سیر حکمت در اروپا، چاپ سوم، (تهران: انتشارات زوار، ۱۳۸۵)، ۴۹۳٫ ↑

    1. ـ محمدتقی فلسفی، اخلاق، چاپ اول، (تهران: هیات نشر معارف اسلامی، ۱۳۵۹)، جلد ۲، ۲۸۹٫ ↑

    1. ـ علی مشکینی اردبیلی، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها، چاپ پنجم، (قم: دفتر نشر الهادی، ۱۳۷۱)، ۴۲٫ ↑

    1. ـ محمدکاظم ابن حسین آخوند خراسانی، کفایه الاصول، (قم: مؤسسه‌ ی آل البیت علیهم‌السلام لاحیا التراث، بیتا)، ۳۵۰٫ ↑

    1. ـ علی محمدی، شرح اصول فقه استاد محمد مظفر، چاپ پنجم، (قم: دارالفکر، ۱۳۷۸)، جلد ۴، ۱۲۰٫ ↑

    1. ـ محقق داماد، قواعد فقه، چاپ دوازدهم، (تهران: نشر علوم انسانی، ۱۳۸۸)، جلد ۴، ۲۳٫ ↑

    1. ـ جعفر سبحانی، “مسلک حق الطاعه بین الرفض و القبول”، پژوهش های اصولی، شماره ۳، بهار/ ۱۳۸۲، ۱۱۴٫ ↑

    1. ـ محقق داماد، ۲۱٫ ↑

    1. ـ ابوالقاسم خویی، اجود التقریرات فی علم الاصول، تقریرات محمد حسین نایینی، چاپ اول، (قم: انتشارات مصطفوی، ۱۴۰۸ ه.ق)، ج۲، ۱۸۶٫ ↑

    1. ـمحمدحسین غروی نایینی، فوائد الاصول، تقریر محمد کاظم خراسانی، چاپ دوم، (قم: مؤسسه‌‌ی نشر اسلامی، ۱۳۶۵)، جلد ۳، ۲۱۴٫ ↑

    1. ـ شیخ آقا ضیا عراقی، نهایه الافکار، تقریر محمدتقی بروجردی، چاپ اول، (قم: مؤسسه‌‌ی نشر اسلامی، ۱۴۰۵ ه.ق)، جلد ۳، ۱۴۳٫ ↑

    1. ـ موسی بن جعفر، اوثق الوسائل فی شرح الرسال، چاپ سنگی، (تبریز: بی ناشر، ۱۳۰۴)، ۲۹۲٫ ↑

    1. ـ سید احمد حسینی، “احتیاط یا راه سوم”، فقه، ۲۹ و ۳۰، (پاییز و زمستان۱۳۸۰): ۱۵۴٫ ↑

    1. ـ سید محمد بن علی مجاهد حائری، مفاتیح الاصول، نسخه‌ خطی، قرن ۱۳ ه.ق. جلد ۱، ۳۴۷٫

      http://manuscript.um.ac.ir/moreinfo-1515-pg-1.html

    1. ـ حسین بروجردی، الحاشیه علی کفایه الاصول، (قم: نشر انصاریان، بی‌تا)، جلد ۲، ۲۲۹٫ ↑

    1. ـ محمدکاظم بن حسین؛ آخوند خراسانی، کفایه الاصول، (قم: آل البیت لاحیا التراث، بیتا)، جلد دوم، ۱۱۸٫ ↑

    1. ـ سید احمد حسینی، “احتیاط‌های روا و ناروا”، فقه، ۳۵، (بهار/۱۳۸۲): ۱۹٫ ↑

    1. ـ مرتضی بن محمد امین انصاری، بحرالفوائد فی شرح الفرائد، شارح؛ (محمدحسن بن جعفر آشتیانی)، چاپ اول، (قم: ذوی القربی، ۱۳۸۸)، جلد ۱، ۶۱٫ ↑

    1. ـ حاصله رجحان الاحتیاط بحسب الإمکان و إن کان فیه حرج و مشقه ما لم یلزم منه الحرام من تفویت حق واجب و نحوه و لکنّک‌خبیر بأنّه لا بدّ أن یستثنى من ذلک الأشیاء الّتی یعم بها البلوى و یکثر ‌دوران‌ها بین العباد کالأدهان و الأنعام و الغلات و نحوها کما حکى التّصریح ‌به عن کاشف الغطاء لاستمرار السّیره علیه حتّى من النّبی صلّى اللّه علیه و آله و وصیّه و أوصیائه علیهم السّلام إذ لم یحک من أحد من الزهاد و العباد و المتورعین من العلماء الاجتناب عن ذلک و لو استحبابا بل المتتبع فی أحوال السّلف یقطع بجریان عادتهم بارتکابها و قد ثبت استعمال‌النبی صلّى اللّه علیه و آله و أوصیائه علیهم السّلام للسّکر و المعطّرات مع کونهما معمولین فی بلاد الکفر و کانوا أیضا یستعملون أدهان الأسواق ‌و یلبسون الأقمشه المشتراه من الأسواق المتطرق علیها الشّبهه من وجوه شتّى و هکذا فلا بدّ من الحکم بعدم رجحان الاحتیاط فی أمثال ذلک‌. همان، شیخ موسوی تبریزی، ۲۹۲٫ ↑

    1. ـ محمود ارگانی بهبهانی، وسوسه و وسواس در اسلام، چاپ اول، (قم: نشر مجمع ذخایر اسلامی، ۱۳۷۷)، ۲۳٫ ↑

    1. ـ مرتضی بن محمد امین انصاری، فرائد الاصول، چاپ اول، (قم: نشر مجمع الفکر الاسلامی، ۱۳۷۷)، جلد ۱، ۵۰۷ و ۵۰۸٫ ↑

    1. ـ وینبغی أن یمر عند الابتداء بجمیع بدنه على الحجر الأسود بأن لا یقدم جزءا من الحجر فلو حاذاه ببعض البدن لم یعتد بذلک الطواف و هو الجدید للشافعی… علامه حلی، تذکره الفقها، چاپ سنگی، جلد ۱، ۳۶۱٫ ↑

    1. ـ إراده الاستلام له فی المبدأ والمنتهى، لکن الفرض شده الحرج والضیق فیما ذکروه المنافی لسهوله المله وسماحتها، ودعوى الاستلزام المزبور واضحه المنع، ضروره تحقق الصدق عرفا بدون ذلک. محمد حسن بن باقر صاحب جواهر، جواهر الکلام فی شرح الشرائع الاسلام، چاپ سوم، (تهران: نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷)، جلد ۱۹، ۲۹۰٫ ↑

    1. ـ محمود ارگانی بهبهانی، ۳۳٫ ↑

    1. ـ بنیامین سادوک، خلاصه روانشناسی، ترجمه­ی نصرت الله پور افکاری، چاپ اول، (تهران: شهر آب، ۱۳۸۸)، جلد ۲، ۲۰۴٫ ↑

    1. ـ عدم رجحان الاحتیاط أو مرجوحیته بما انه احتیاط امر غیر معقول. نفى رجحان از احتیاط و یا مرجوح و مکروه دانستن آن با فرض صدق عنوان احتیاط نامعقول و تناقض است. سید احمد حسینی، ۱۱٫ ↑

    1. – Caparo Industries plc v Dickman [1990] 2 AC 605. ↑

    1. – McCain v. Florida Power Corp., 593 So. 2d 500, 503 (Fla. 1992).Jupin v. Kask, 849 N.E.2d 829, 835 (Mass. 2006). ↑

    1. ۲- Rowland v. Christian, 69 Cal. 2d 108 (1968). ↑

    1. – W. Jonathan Cardi, The Hidden Legacy of Palsgraf: Modern Duty Law in Microcosm, ۹۱ B.U.L. Rev. 1873 (Dec. 2011). ↑

    1. – duty of care. ↑

    1. – duty to try. ↑

    1. – Ori J. Herstein, Responsibility in Negligence, Vol 18, Faculty of Law, No 2, July 2010. ↑

    1. ـ مرتضی قاسم زاده، ۴۸٫ ↑

    1. – Jay M Feinman, law 101, oxford university press, Newyork, 2010, p 190. ↑

    1. – Williams Glanville, learning the law, 11th edition, stevens publishment, 1982, p 9. ↑

    1. – assault. ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ب.ظ ]




ردیف
شرح
فراوانی
درصد
۱

متأهل

۲۵

۸۰٫۶

۲

مجرد

۲

۶٫۵

۳

فقدان همسر بر اثر فوت

۳

۹٫۷

۴

فقدان همسر بر اثر طلاق

۱

۳٫۲

کل

۳۱

۱۰۰٫۰

نمودار شماره۴- ۱- ۳- وضعیت تأهل

همان‌ طور که جداول و نمودار فوق نشان می­دهد: تمامی ۳۱ تن پاسخگو ‌به این سوال پاسخ داده ­اند و وضعیت خود را عنوان کرده ­اند مُد به دست آمده بیانگر این است که بیشترین پاسخگویان متأهل بوده ­اند همان‌ طور که ملاحظه می­نمایید از ۳۱ تن پاسخگو ۲۵ تن (۸۰٫۶ درصد) متأهل،۲ تن (۶٫۵ درصد) مجرد، ۳ تن (۹٫۷ درصد) فقدان همسر بر اثر فوت، ۱ تن (۳٫۲ درصد) فقدان همسر بر اثر طلاق، است.

۴- ۱- ۴- سال­های سکونت

جدول شماره۴- ۱- ۷- آماره­ های توصیفی پاسخگویان بر حسب سابقه سکونت

تعداد

معتبر

۲۸

بی پاسخ

۳

میانگین

۱۵٫۵۰

میانه

۱۲٫۵۰

مُد

۲a

انحراف معیار

۱۲٫۹۶۶

کمترین

۱

بیشترین

۴۹

جدول شماره ۴- ۱- ۸- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سابقه سکونت

ردیف

شرح

فراوانی

درصد

۱

– ۱۰

۲۴

۷۷٫۴

۲

۱۰- ۳۰

۴

۱۲٫۹

۳

۳۰- ۵۰

۳

۹٫۷

کل

۳۱

۱۰۰٫۰

نمودار شماره۴- ۱- ۴- سابقه سکونت

همان‌ طور که جداول و نمودار فوق نشان می­دهد: ۲۸ تن پاسخگویان ‌به این سوال پاسخ داده ­اند و وضعیت خود را عنوان کرده ­اند مُد به دست آمده بیانگر این است که بیشترین پاسخگویان ۲ سال ساکن محله هستند همان‌ طور که ملاحظه می­نمایید میانگین سال­های سکونت افراد ۱۶ سال است میانه به دست آمده از آماره­ های توصیفی نشان می­دهد نیمی از افراد زیر ۱۳ سال و نیمی دیگر بالای ۱۳ سال سابقه سکونت در محله را دارند کمترین سابقه سکونت ۱ سال و بیشترین سابقه سکونت ۴۹ سال است انحراف معیار به دست آمده بیانگر این است که هریک از افراد ۱۳ سال نسبت به میانگین پراکندگی دارند از ۳۱ تن پاسخگو ۲۴ تن (۷۷٫۴ درصد) زیر ۱۰ سال،۴ تن (۱۲٫۹ درصد) در گروه ۳۰- ۱۰ سال، ۳ تن (۹٫۷ درصد) در گروه ۵۰- ۳۰ سال سابقه سکونت در محله را دارند.

۴- ۱- ۵- میزان تحصیلات

جدول شماره ۴- ۱- ۹- آماره­ های توصیفی پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات

تعداد

معتبر

۳۱

بی­پاسخ

۰

میانه

۳٫۰۰

مُد

۳

جدول شماره ۴- ۱- ۱۰- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات

ردیف
شرح
فراوانی
درصد
۱

ابتدایی

۷

۲۲٫۶

۲

سوم راهنمایی

۳

۹٫۷

۳

دیپلم

۱۴

۴۵٫۲

۴

لیسانس

۷

۲۲٫۶

کل

۳۱

۱۰۰٫۰

نمودار شماره ۴- ۱- ۵- میزان تحصیلات

از مجموع ۳۱ تنی که ‌به این سوال پاسخ داده ­اند میزان تحصیلات ۷ تن (۲۲٫۶ درصد) ابتدایی، ۳ تن (۹٫۷ درصد) سوم راهنمایی، ۱۴تن (۴۵٫۲ درصد) دیپلم، ۷ تن (۶٫۲۲ درصد) لیسانس است میانه به دست آمده از آماره توصیفی نشان می­دهد تحصیلات نیمی از جامعه ۳۱ تنی ما بیشتر از دیپلم و نیمی دیگر کمتر از دیپلم است. مُد به دست آمده نشان می­دهد که میزان تحصیلات دیپلم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است.

۴- ۲- یافته ­های توصیفی

۴- ۲- ۱- آیا از خدمات سرا استفاده می­کنید

جدول شماره ۴- ۲- ۱- آماره­ های توصیفی پاسخگویان بر حسب استفاده از خدمات سرا

تعداد

معتبر

۳۱

بی پاسخ

۰

مُد

۱

جدول شماره ۴- ۲- ۲- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب استفاده از خدمات سرا

ردیف
شرح
فراوانی
درصد
۱

بله

۳۱

۱۰۰٫۰

کل

۳۱

۱۰۰٫۰

نمودار شماره۴- ۲- ۱- استفاده از خدمات سرا

همان‌ طور که جداول و نمودار فوق نشان می­دهد: تمامی ۳۱ تن پاسخگو ‌به این سوال پاسخ داده ­اند و وضعیت خود را عنوان کرده ­اند مُد به دست آمده بیانگر این است که همه پاسخگویان از خدمات سرا استفاده نموده ­اند.

۴- ۲- ۲- آیا خدمات ارائه شده متناسب با نیاز­های شهروندان ساکن محله است

جدول شماره ۴- ۲- ۳- آماره­ های توصیفی پاسخگویان بر حسب تناسب خدمات با نیازهای شهروندان

تعداد

معتبر

۳۱

بی پاسخ

۰

مُد

۱

جدول شماره ۴- ۲- ۴- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تناسب خدمات با نیازهای شهروندان

ردیف
شرح

فراوانی

درصد

۱

بله

۲۳

۷۴٫۲

۲

تا حدودی

۸

۲۵٫۸

کل

۳۱

۱۰۰٫۰

نمودار شماره ۴- ۲- ۲- تناسب خدمات با نیازهای شهروندان

همان‌ طور که جداول و نمودار فوق نشان می­دهد: تمامی ۳۱ تن پاسخگو ‌به این سوال پاسخ داده ­اند و وضعیت خود را عنوان کرده ­اند مُد به دست آمده بیانگر این است که بیشترین پاسخگویان معتقد هستند که خدمات متناسب با نیازهای شهروندان محله است همان‌ طور که ملاحظه می­نمایید از ۳۱ تن پاسخگو ۲۳ تن (۷۴٫۲ درصد) معتقد هستند که خدمات متناسب با نیازهای شهروندان محله است، ۸ تن (۲۵٫۸ درصد) معتقد هستند که خدمات تا حدودی متناسب با نیازهای شهروندان محله است.

۴- ۲- ۳- آیا کلاس­های آموزشی متناسب با سن و جنسیت شهروندان است

جدول شماره ۴- ۲- ۵- آماره­ های توصیفی پاسخگویان بر حسب نناسب آموزش‌ها با سن و جنسیت شهروندان

تعداد

معتبر

۳۰

بی پاسخ

۱

مُد

۱

ردیف
شرح
فراوانی
درصد
۱

بله

۲۷

۸۷٫۱

۲

خیر

۱

۳٫۲

۳

تا حدودی

۲

۶٫۵

۴

کل

۳۰

۹۶٫۸

۵

بی پاسخ

۱

۳٫۲

کل

۳۱

۱۰۰٫۰

جدول شماره ۴- ۲- ۶- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب نناسب آموزش‌ها با سن و جنسیت شهروندان

نمودار شماره ۴- ۲- ۳- تناسب کلاس­ها با سن و جنسیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ب.ظ ]




    1. . Ruffman. ↑

    1. . Yagmurlu et al. ↑

    1. . Symons. ↑

    1. . Abbeduto et al. ↑

    1. . Fernyhough. ↑

    1. . Baron-Cohen. ↑

    1. . Sharar؛ Christer، Aliycia. ↑

    1. . Levin. ↑

    1. . Hobson. ↑

    1. . Human Mirror Neuron System (HMNS). ↑

    1. . Kleinhans et al. ↑

    1. . Autism Spectrum Disorder. ↑

    1. . Van-Deurzen et al. ↑

    1. . Hamgren & Trylyn Guard. ↑

    1. . Sutton. ↑

    1. . Fombonne. ↑

    1. . Attwood. ↑

    1. . Sharar, Christer & Aliycia. ↑

    1. . Bloom. ↑

    1. . Hill & Bird. ↑

    1. . Human Mirror Neuron System (HMNS). ↑

    1. . Waytz & Mitchell. ↑

    1. . Wang et al. ↑

    1. . Centers for Disease Control and Prevention. ↑

    1. . Thrudeau et al. ↑

    1. . Rosenbaun et al. ↑

    1. . Colcombe & Kramer. ↑

    1. . Erickson. ↑

    1. . Colcombe et al. ↑

    1. . Best. ↑

    1. . Hillman. ↑

    1. . Loeher & Ratey. ↑

    1. . Berg. ↑

    1. . Schurz et al. ↑

    1. . Koziol et al. ↑

    1. . Dohsa.

    1. . bodily-movement. ↑

    1. . Strive & Intention. ↑

    1. . Bodily-movement. ↑

    1. . Posture. ↑

    1. . Goal-Image. ↑

    1. . man to man. ↑

    1. . self – operation control. ↑

    1. . self Relaxiation. ↑

    1. . Afferent. ↑

    1. . feed forward. ↑

    1. . feed back. ↑

    1. . Oodada & Tani . ↑

    1. . Ohno. ↑

    1. . Self fullness. ↑

    1. . change of dohsa sensation. ↑

    1. . caction sensation. ↑

    1. . Koch & Hasbrouck. ↑

    1. . Best. ↑

    1. . Hilman. ↑

    1. . Koziol et al. ↑

    1. . Gallotta et al. ↑

    1. . Thrudeau et al. ↑

    1. . Rosenbaum et al. ↑

    1. . Kemoun et al. ↑

    1. . Eggermont et al. ↑

    1. . Best. ↑

    1. . Loehr & Ratey. ↑

    1. . Berg. ↑

    1. . Thurmel al. ↑

    1. . Schuit. ↑

    1. . Begeer. ↑

    1. . Hua Feng, Shuling, Gwendolyn. ↑

    1. . Lang. ↑

    1. . Gopnik,A & Slaughter, V. ↑

    1. . Kloo & Perner. ↑

    1. . Fisher & Happe. ↑

    1. . Miller & Ozonoff. ↑

    1. . Baron-Cohen , Hadwin, Hill & Howlin. ↑

    1. . Morisaki. ↑

    1. . Ogahi. ↑

    1. . Yamamoto. ↑

    1. . Konno. ↑

    1. . Onno. ↑

    1. . Konno, Onno & Hoshinno. ↑

    1. . SCID ↑

    1. . First. ↑

    1. . Spitzer. ↑

    1. . Gibon. ↑

    1. . Williams. ↑

    1. . Segal. ↑

    1. . Steerneman. ↑

    1. . Precursors of Theory of mind. ↑

    1. . First manifestation of real theory of mind. ↑

    1. . More advanced aspects of theory of mind. ↑

    1. . Muris. ↑

    1. . Ehler & Gillberg & link. ↑

    1. . Intake. ↑

    1. . warming up. ↑

    1. . Sesorase. ↑

    1. . kukan okhineri. ↑

    1. . Fisher & Happe. ↑

    1. . Attwood. ↑

    1. . Fombonne. ↑

    1. . Thrudeau et al. ↑

    1. . Rosenbaun et al. ↑

    1. . Loeher & Ratey. ↑

    1. . Koziol et al. ↑

    1. . Bloom. ↑

    1. . Berger. ↑

    1. . Kemoun et al. ↑

    1. . Eggermont et al. ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ب.ظ ]