۲-۳-۳ الگوی حداقل کردن سود[۳]:
این الگو در مورد مدیران محافظهکار شرکتهایی مصداق دارد که دارای یک رویه بلندمدت سوددهی یا این که از لحاظ سیاسی یکنواخت عمل نمایند. در این حالت که از طریق تسریع در مستهلک کردن داراییهای سرمایهای، هزینهای کردن مخارج تحقیق و توسعه، استفاده از روش تلاشهای موفقیتآمیز در مورد صنایع نفت و گاز و سایر رویههای افزاینده هزینه یا کاهنده درآمد صورت میپذیرد، مدیریت سعی در کاهش سودهای غیرمنتظره دارد. این الگوی مدیریت سود در مورد دو نوع از شرکتها کاربرد بیشتری دارد. گروه اول شامل شرکتهایی میشود که حالت انحصاری داشته و به منظور جلوگیری از رقابتی شدن فعالیتشان، سعی در جلوگیری از بالفعل شدن سرمایهگذاریهای بالقوه دارند. علاوهبر این، در مورد شرکتهایی که عامالمنفعه هستند، همانند شرکتهای فعال در زمینه صنایع استراتژیک مثل نفت و گاز و یا شرکتهای فعالیتکننده در صنایع حمل و نقل یا تولیدکننده برق، که افزایش بیش از حد سود میتواند باعث فشار مردم جهت کاهش قیمتها گردیده و این امر خود منجربه دخالت دولت در امور این شرکتها شود. پس مدیران این گونه شرکتها نیز سعی در حداقل کردن سود گزارششده دارند.
۲-۳-۴ الگوی هموارسازی سود[۴]:
این مدل شاید یکی از جالبترین الگوهای مدیریت سود باشد، تحقیقات نشان میدهد مدیران برای این که سود گزارششده آن ها، بین حداقل و حداکثر سود تعیین شده طبق برنامه های پاداش قرار گیرد، انگیزه زیادی دارند؛ در غیر این صورت سودآوری به صورت موقت یا دائم در برآورده کردن اهداف
برنامه های پاداش قادر نخواهد بود. علاوه بر این مدیران ریسکگریز ترجیح میدهند تغییرات جریان پاداش آن ها طی زمان کمتر باشد: در نتیجه ممکن است آن ها نخواهند به هموارسازی سود خالص بپردازند. از دیدگاه فرضیه مفاد قرارداد استقراض، واضح است تغییرات زیاد در جریان سود خالص گزارششده؛ احتمال تخلف از قراردادهای بدهی را افزایش میدهد پس از این امر یکی از انگیزه های هموارسازی سود است و مدیران برای کاهش نوسانات سود خالص گزارششده، نسبتهای مرتبط با قراردادهای استقراض را هموارسازی و دستکاری مینمایند. بنگاهها ممکن است به خاطر اهداف گزارشگری مالی نیز سود خالص را هموار سازند. به این صورت که اطلاعات محرمانه راجعبه رشد سودآوری بلندمدت مورد انتظار شرکت را به بازار مخابره کرده و به این ترتیب باعث کاهش هزینه سرمایه شوند. البته این الگوهای متفاوت مدیریت سود میتوانند در تعارض با یکدیگر باشند، الگوی انتخابشده توسط یک شرکت در طی زمان، ممکن است به علت تغییر در قراردادها، تغییر در سطوح سودآوری، تغییر مدیرعامل و یا تغییر در دیدگاههای سیاسی و… متفاوت باشد. بنابرین در یک نقطه زمانی ممکن است یک بنگاه با نیازهای متناقض روبرو گردد مثلاً از یک طرف به الگوی کاهش سود خالص گزارش شده به دلایل سیاسی احتیاج داشته باشد اما از سوی دیگر بایستی سود خالص را به خاطر اهداف مفاد قراردادهای استقراض هموارسازی نماید. پس پیشبینی الگوی خاص انتخابی توسط یک شرکت خیلی سخت خواهد بود.
۲-۵ ساختار تحقیق:
ترتیب ارائه مطالب در فصول بعدی بدین شرح است:
فصل دوم مشتمل بر دو بخش میباشد، ابتدا ادبیات موضوع بررسی و در مورد مدیریت سود، مطالب مرتبط با موضوع تحقیق ارائه میگردد، سپس به تحقیقات خارجی و داخلی مرتبط با موضوع اشاره میگردد.
فصل سوم به چگونگی اجرای روش تحقیق میپردازد، متغیرهای وابسته و مستقل و نحوه اندازهگیری آن ها بیان شده، قلمرو تحقیق، جامعه آماری و نحوه نمونهگیری تبیین میگردد. نحوه جمع آوری داده ها، تعریف مفاهیم، روششناسی تحقیق، روشهای آماری و آزمون فرضیهها و اعتبار درونی و بیرونی تحقیق، در این فصل تشریح خواهد شد.
فصل چهارم یافته های تحقیق را بیان میدارد، آمار توصیفی در ابتدا ذکر شده است سپس با بیان فرضیهها و مدلهای رگرسیون و انجام آزمونهای آماری تکمیلی، نتایج آزمونها در جداولی خلاصه و ارائه میگردد.
فصل پنجم ابتدا خلاصهای از تحقیق و یافته های پژوهش عنوان میگردد و این نتایج با تحقیقات دیگر پژوهشگران مقایسه شده است و تفسیر نتایج از دیدگاه محققان بیان گردیده است. سپس نتیجهگیری تحقیق ارائه شده و در پایان محدودیتها و پیشنهادات محقق برای استفاده کنندگان و پژوهشهای آینده در این زمینه ذکر میگردد.
۱-۵ قلمرو زمانی و مکانی تحقیق:
قلمرو مکانی این تحقیق، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد و قلمرو زمانی تحقیق، از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۸ یک دوره ۵ ساله میباشد.
۱-۶ روش تحقیق:
این تحقیق چون بر پایه داده های واقعی صورت میگیرد از نوع تحقیقات شبه تجربی در حوزه تحقیقات اثباتی حسابداری میباشد و از این دیدگاه که نتایج به دست آمده میتواند برای استفاده کنندگان گزارشهای مالی مورد استفاده واقع شود کاربردی است. همچنین در تحقیق از جمع آوری اطلاعات برای توصیف و تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها استفاده میشود.
۱-۷ جامعه آماری و داده های تحقیق:
داده های مورد نیاز تحقیق به روش کتابخانهای و با بهره گرفتن از منابع و پایگاههای اطلاعاتی مختلف با رعایت معیارهای ذکرشده جمع آوری گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشند که از ابتدای سال ۱۳۷۷ لغایت ۱۳۸۸در بورس فعال بودهاند. دوره زمانی تحقیق یک دوره پنج ساله بین سالهای ۱۳۷۷ الی ۱۳۸۸ است.
جامعه آماری شامل کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران که دارای ویژگیهای ذیل باشند است:
۱- به منظور همگن شدن نمونه تحقیق، باید شرکتها قبل از سال ۱۳۸۸ در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشند.
۲- شرکتهای انتخابشده در نمونه طی سالهای مالی یاد شده تغییر فعالیت یا تغییر سال مالی نداده باشند.
۳- جزو بانکها و مؤسسات مالی (شرکتهای سرمایهگذاری، واسطهگری مالی، شرکتهای هلدینگ، بانکها و لیزینگها) نباشند.
۴- سال مالی تمامی شرکتها به پایان اسفند ماه ختم شود.
۵- داده های مورد نظر آن ها در دسترس باشد.
۶- کلیه شرکتها در طول سالهای مورد بررسی دچار وقفه نبوده و فعال بودهاند.
با توجه به موارد مطروحه فوق، جامعه آماری در این تحقیق عبارت است از کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با اعمال محدودیتهای یاد شده شرکت میباشد.
۱-۸ قلمرو تحقیق:
قلمرو زمانی تحقیق، یک دوره زمانی پنج ساله بین سالهای ۱۳۷۷ الی ۱۳۸۸ میباشد.
قلمرو مکانی تحقیق،کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن محدودیتهای ذکر شده میباشد.
در زمینه قلمرو موضوعی این تحقیق به رابطه بین چرخههای تجاری و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد.
۱-۹ متغیرهای تحقیق:
این تحقیق شامل متغیر مستقل چرخه تجاری EXP میباشد که شرح آن به تفضیل در ادامه اشاره خواهد شد.
آخرین نظرات