۲-۱۵-۳- اجتناب از ناهنجاری های شناختی
به تمایل انسان از تبعیت از یک رفتار خاص اشاره دارد . در این وضعیت ، حتی اگر فردی بخواهد به علت منطق مشخصی که خود نیز به آن اعتقاد دارد ، رفتار خود را تغییر بدهد ، کار سختی به نظر میرسد . شاید علت این امر عادت شدن یک رفتار خاص است . به عنوان مثال اگر یک مشاور یا تحلیل گر درمورد خرید یک سهم گزارش مثبتی ارائه دهد، بعداز انتشار آن سعی در تأیید مجدد آن دارد ، حتی اگر شرکت منتشرکننده سهام مذبور اطلاعات منفی ارائه دهد ، یک عامل ذهنی به گزارشکر یا تحلیل گر فشار می آورد که گزارش خود را اصلاح نکند ( به عبارتی حرف مرد یکی است ) .
۲-۱۶- محدودیت در آربیتراژ۱[۹]
محدودیت در آربیتراژ خود شامل تئوری پیش نگری و روانشناسی شناختی۲ شامل رفتارهای شهودی میباشد ، که به بررسی هر یک می پردازیم.
۲-۱۶-۱- تئوری پیش نگری۳ یا چشم انداز
پایه و اصول دیگر تئوری پیش نگری که توسط کانمن و تورسکی در سال ۱۹۷۹ ارائه شد »تابع ارزش۴« است . تابع ارزش با تابع مطلوبیت در تئوری مطلوبیت مورد انتظار (EUT) فرق میکند و این به خاطر
نقطه عطف است که به وسیله »نقطه مرجع« ۵ افراد تعیین میگردد.
بر اساس تئوری مطلوبیت مورد انتظار تابع مطلوبیت به صورت مقعر یا کاو است، اما بر طبق تابع ارزش ارائه شده توسط کانمن و تورسکی شیب تابع مطلوبیت ثروت قبل از نقطه عطف در حال افزایش و پس از آن با افزایش ثروت در حالت کاهش میباشد. نقطه عطف هم برای هر فردی متفاوت است و بستگی به این دارد که چه مقدار ثروت را مد نظرش قرار داده باشد. بر این اساس:
بر خلاف تئوریهای زیادی که گفته می شد سرمایه گذاران ریسک گریز هستند کانمن و تورسکی بیان کردند زمانی که سرمایه گذاران در سمت چپ منحنی ثروت (ضرر) هستند از ریسک گریزی به ریسک پذیری تغییر جهت میدهند. نمودار تابع ارزش کانمن و تورسکی در زیر آمده است:
نمودار (۱) : تابع ارزش کانمن و تورسکی
دو پدیده عنوان شده در این قسمت یعنی » ترجیح برای نتایج مطمئن « و» ترجیح ریسک، زمانی که سرمایه گذاران با ضرر روبرو هستند « که به وسیله کانمن و تورسکی کشف شده ممکن است بتواند بعضی از ابعاد غیرمنطقی بودن سرمایه گذاران را توضیح دهد .
تئوری پیش نگری در طی سالهای دهه ۸۰ توسط دانشمندان دیگری نظیر تالر۱ ، شیلر۲ و جانسون۳[۱۰] تکمیل شده و هم اکنون این تئوری۴ بخش مهم از ابعاد رفتاری سرمایه گذاران را در بر میگیرد که عبارتند از:
-
- دوری از زیان یا ضرر گریزیLoss Aversion) )
-
- حسابداری ذهنی (Mental Accounting)
-
- کنترل شخصی ((Self-Control
- دوری از تأسف و پشیمانی یا افسوس گریزی (Regret Aversion )
۲-۱۶-۱-۱- دوری از زیان یا ضرر گریزی (Loss Aversion)
شواهد تجربی نشان میدهد که درد ناکی ضرر وزیان دو برابر لذت همان مقدار سود و منفعت میباشد و این بحث میتواند به روشن شدن این نکته کمک کند که چرا افرادی به شرکت در شرط بندیها بیشتر تمایل پیدا می نمایند در واقع آنان می خواهند از درد ناکی حس ضرر و زیان خود بکاهند.
به همین طریق سرمایه گذارانی که در خرید بعضی از سهام یا اوراق بهادار دیگر ضرر آرده اند (پائین نقطه عطف قرار گرفته اند) به امید اینکه سرانجام قیمت ها برخواهند گشت ریسک بیشتری کرده و سهامشان را نگه می دارند ، که در واقع این نشان دهنده ریسک پذیری سرمایه گذاران در این حالت بوده و در واقع این ریسک پذیری هم به دلیل فاصله گرفتن از میباشد و در حالت بالاتر از نقطه عطف سرمایه گذار دوباره (Loss Aversion) ضرر به حالت ریسک گریزی تغییر حالت خواهد داد .
در واقع ضرر گریزی به این حقیقت اشاره دارد که افراد نسبت به کاهش ثروتشان حساس هستند و این حساسیت بیشتر از افزایش ثروت آن ها میباشد و این پدیده میتواند منجر به این حالت سرمایه گذاران شود که به قول استات فن و شفرین ( ١٩٨۵ » (کسانی که سهام خوب خریداری کردهاند و مقداری سود برده اند آن را سریع به فروش می رسانند و کسانی که پس از خرید سهام ثروتشان کاهش یافته ، سهام مورد نظر را به مدت بیشتری نگه دارند «.
برای آنکه بدانیم مردم از ریسک گریزان هستند و سرمایه گذاری امن را ترجیح میدهند لازم نیست متخصص مغز و اعصاب باشیم. سرمایه گذاران نیز شبیه دیگران برای پذیرش ریسک مایلند سود بالاتری از سرمایه گذاری نصیب شان شود و این کاملاً منطقی است. اما یک نکته عجیب نیز وجود دارد: تحقیقات نشان میدهد واکنش احساسی افراد در قبال سود و ضرر یکسان نیست به این معنا که میزان خوشحالی آن ها از سود احتمالی آتی کمتر از نگرانی آن ها از ضرر احتمالی در آینده است. تحقیقات نشان میدهد اگر مشاور سرمایه گذاری تان سودی ۵۰ هزار دلاری برای شما گزارش دهد به او تلفن نخواهید کرد اما اگر ضرری در همین حدحاصل شود حتماً ازاوعلت را جویا خواهید شد.
حتی اگر میزان سود و زیان یکسان باشد میزان ضرر بیشتر به نظر میرسد یعنی ارزش پول در این دو حالت یکسان نیست. این نظریه همچنین علت حفظ سهام زیان ده را توضیح میدهد: مردم برای اجتناب از ضرر بیشتر ریسک میپذیرند تا برای کسب سود، به همین دلیل سرمایه گذارها مایلند سهامی پرریسک را نگه دارند به این امید که قیمت آن روزی افزایش خواهد یافت. قماربازها نیز به شیوه ای مشابه رفتار میکنند یعنی برای جبران ضررهای قبلی دو برابر شرط می بندند.
آخرین نظرات