جدول ۱: خلاصه سبک های تفکر استرنبرگ

کارکردها

سبک­های تفکر

ویژگی­ها

۱٫ قانون­گذارانه

به ایجاد، اختراع و طراحی تمایل دارند و کارها را با روش خود انجام می­ دهند.

۲٫ اجرایی

از دستورات دیگران پیروی ‌می‌کنند.

۳٫ قضایی یا ارزش­یابانه

درباره کارها و افراد قضاوت و ارزیابی ‌می‌کنند

شکل­ها

۴٫ شاهانه

می­خواهند در هر زمان به یک کار بپردازند و تقریبا همه انرژی خود را به آن اختصاص می­ دهند

۵٫ سلسله­مراتبی

ترجیح می­ دهند در یک زمان کارهای زیادی انجام بدهند و برای انجام دادن کارها و تخصیص انرژی و منابع به آن ها، اولویت­ بندی داشته باشند.

۶٫ جرگه سالاری یا گروه سالاری

تمایل دارند در یک زمان کارهای زیادی انجام بدهند، اما در اولویت­ بندی آن ها دچار مشکل می­شوند.

۷٫ بی­قانونی

روش­های تصادفی را برای حل مسائل به کار می­ گیرند؛ و از نظامها، قواعد، دستورالعملها و به طور کلی هر محدودیتی بیزارند.

سطح­ها

۸٫ کلی

تمایل دارند با کلیات و نیز صور کلی و انتزاعی درگیر باشند.

۹٫ جزیی

تمایل دارند با جزییات و نمونه ­های عینی و خاص درگیر باشند.

قلمروها

۱۰٫ درونی

تمایل دارند به تنهایی ‌کار کنند. بر دنیای خویش متمرکز و متکی به خود هستند

۱۱٫ بیرونی

با دیگران کار ‌می‌کنند، بر جهان بیرون متمرکز و به دیگران وابسته­اند.

گرایش‌ها

۱۲٫ آزاداندیشی

تمایل دارند کارها را با روش­های جدید انجام دهند؛ ‌بنابرین‏ با آداب و رسوم مخالفند و با آن ها مبارزه ‌می‌کنند.

۱۳٫ محافظه ­کارانه

کارها را با روش­های ازپیش تجربه­ شده و صحیح انجام می­ دهند و از آداب و رسوم پیروی ‌می‌کنند.

۲-۲-۶ ضرورت شناخت سبک های تفکر توسط کارکنان

سبک های تفکر ازاهمیتی ویژه برخورددار هستند ولی متاسفانه به دلیل ناشناخته ماندن و نا آگاهی از مفهوم سبک های تفکر، این سبک ها بسیار کم تر از آنچه استحقاقش بوده مورد توجه قرار گرفته است و بیشتر به عملکرد افراد اهمیت داده شده است (استرنبرگ، ۱۹۹۷). با توجه به اینکه سبک های تفکر یا شیوه های ترجیحی فکر کردن در افراد متفاوت است، طبیعتا عملکردها و توانایی‌های هر فرد نیز با توجه به سبک ترجیحی خود متفاوت خواهد بود ‌بنابرین‏ شناختن مفهوم سبک های تفکر به افراد در درک ارتباط بین آن سبک ها با توانایی ها از اهمیتی ویژه برخوردار خواهد بود. برای مثال فردی با سبک تفکر قانون‌گذار می‌تواند در نواندیشی، ابداع و اختراع از خودکارآمدی بالایی برخوردار باشد و یا کارمندی وظیفه شناس با سبک تفکر غالب غالب اجرایی مسلماً در پیروی از دستوذرات بهینه مرجع خود می‌تواند فردی خودکارآمد برای سازمان باشد. همچنین افرادی با سبک تفکر غالب قضاوتگری اگر در شرایط محیطی و فرهنگی مناسب قرار گیرند، مسلماً در زمینه ارزیابی و قضاوت می‌توانند افرادی خودکارآمد و موفق باشند. دیگر سبک های تفکر نیز در افراداز جایگاه بالایی برخوردارتد. یکی دیگر از ابعاد مسئله این است که امروزه در دیدگاه های تعلیم و تفکر یکی از کارکردهای اساسی تعلیم و تربیت است. شکست ها و موفقیت هایی که به توانایی ها نسبت داده شده، اغلب ناشی از سبک هاست. یک معلن باید بداند عملکرد ضعیف دانش آموز همیشه به علت عدم توانایی‌های نیست بلکه به خاطر عدم تناسب بین سبک های تفکر و انتظاراتی است که معلم از او دارد (استنبرگ، ۱۹۹۷)

نظریه ها و مدل­های بسیاری برای توصیف سبک­ها طراحی و ارائه ‌شده‌اند. تمامی این نظریه ­ها و مدل­ها بر این موضوع توافق دارند که تفاوت­های قابل توجهی در روش یاد­گیری و پردازش اطلاعات افراد وجود دارد. این موضوع نشان می­دهد که افراد به جهان به جهان به طور یکسانی نمی­نگرند و ممکن است هر فردی نسبت به دیگری و تعامل با جهان بیرونی علایق و تمایلات متفاوتی داشته باشند در بسیاری از محیط­ها و موقعیت­های آموزشی و شغلی بر توانایی‌های فردی تأکید می­ شود و به طور مطمئن توانایی­ ها برای موفقیت در مدرسه، موقعیت­های شغلی و زندگی بعدی مهم و ضروری هستند، اما باید توجه داشت که توانایی­ ها به تنهایی نمی­تواند عامل موفقیت باشند بلکه باید سبک­های تفکر و یادگیری را به عنوان یکی از عوامل مهم و مؤثر در موفقیت شغلی و تحصیلی افراد در نظر گرفت. افراد با توانایی‌های یکسان به دلیل وجود سبک­های تفکر متفاوت، توانایی‌های خود را به شیوه ­های متفاوتی به کار می­ گیرند در نتیجه به تقاضا و درخواست­های موجود در موقعیت­های آموزشی یا شغلی به طور متفاوتی پاسخ می­ دهند (استرنبرگ، ۱۳۸۱) مطالعه سبک تفکر نه تنها برای موقعیت­های مختلف آموزشی و شغلی امری مهم و ضروری است، بلکه عامل مهم کلیدی برای خلاقیت و شناخت افراد خلاق نیز به شمار می­روند. یکی از دلایل اهمیت شناخت سبک تفکر از نظر استرنبرگ «پیش‌بینی انتخاب­های شغلی و موفقیت شغلی مهم و ضروری هستند». مطالعه و تحقیق ‌در مورد سبک تفکر و تغییر ضرورتی روز افزون برای حرکت به سوی آموزش و پرورش است و در این حرکت، آگاهی و آمادگی مدیران در زمینه آشنایی سبک­های تفکر و تغییر اهمیت بسیاری دارد. ‌بنابرین‏ لازم است مدیران آموزشی با این مفاهیم آشنا شوند تا بتوانند از آن­ها در موقعیت­های اجرایی استفاده کنند و با به کارگیری آن­ها زمینه برای رشد فردی و سازمانی خود و دیگران فراهم نمایند، اما کمبود مطالعه و تحقیق پیرامون سبک تفکر و تغییر سازمانی و بررسی رابطه آن­ها در مدیریت آموزشی به شدت کاربرد آن­ها را در آموزش ورورش محدود ‌کرده‌است با درک چنین ضرورتی تحقیق حاضر سعی در توسعه این گونه مطالعات در آموزش و پرورش دارد (زارعی، ۱۳۸۵) در ضرورت انجام این تحقیق باید اشاره کرد که آشنایی با سبک تفکر می ­تواند به افراد کمک کند تا نقاط ضعف و قوت تفکر خود را تشخیص دهند و بفهمند چگونه می ­توانند استراتژی­ های خود را در تصمیم ­گیری و حل مسأله گسترش دهند. این امر می ­تواند سبب کاهش تصمیمات اشتباه افراد شود (زارعی متین، ۱۳۸۵،ص ۹). پیدا کردن رابطه بین نگرش مدیران و میزان پذیرش تغییر از سوی آن­ها در محیط کاری و تأثیر آن بر روی کارکرد آن­ها و در نهایت بهره ­وری و کارایی سازمان از ضرورت­های دیگر انجام تحقیق است.

۲-۳ مباحث نظری مربوط به رضایت شغلی

۲-۳-۱ مفاهیم و تعاریف رضایت شغلی

رضایت شغلی عبارت است از حدی از احساسات و نگرش­های مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند. وقتی که شخص می­گوید دارای رضایت شغلی بالایی است، این بدان مفهوم است که او واقعاً شغلش را دوست دارد، احساسات خوبی درباره کارش دارد و برای شغلش ارزش زیادی قائل است. نتایج تحقیقات نشان می­دهد که کارکنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت خوبی قرار دارند (جواهری و همکاران، ۱۳۸۸). به دلایل زیر رضایت شغلی به عنوان یکی از مهمترین سازه ­ها در رفتار سازمانی و علم کسب و کار است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...