در پایان فهرست منابع و مآخذ و ضمائم آمدهاست.
فصـل دوم:
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
.
۲-۱- مقدمه
تجدید ارائه صورت های مالی از دیدگاه سرمایه گذاران نه تنها بیانگر مشکلات عملکرد دوره گذشته است، بلکه نوعی پیشبینی مشکلات آتی برای شرکت و مدیریت آن نیز محسوب می شود و موجب سلب اطمینان سرمایه گذاران نسبت به اعتبار و شایستگی مدیریت وکیفیت سودهای گزارش شده می شود. بررسی صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان میدهد که صورت های مالی اغلب شرکت ها دارای تعدیلات سنواتی است. در ایران تقریبا قریب به اتفاق تعدیلات سنواتی مربوط به اصلاح اشتباهات است. بنابرین وجود تعدیلات سنواتی با زبان ساده یعنی اینکه در صورت های مالی سال های گذشته اشتباه بااهمیت وجود داشته است واگر سهامداران با دقت بیشتری به صورت های مالی نگاه کنند، تعدیلات سنواتی حامل یک پیام منفی در مورد اعتبار صورت های مالی است (بزرگ اصل، ۱۳۸۷).
طبق گزارش کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا تنها حدود ۳ درصد شرکتهای پذیرفته شده در بورس آمریکا در سال ۲۰۰۶ صورتهای مالی خود راتجدید ارائه کردهاند و این میزان را به عنوان یک نگرانی از کاهش اعتبارگزارشگری مالی مطرح کردهاست. تجدید ارائه حسابداری را می توان به عنوان گزینه هایی احتمالی برای تاثیر انتقال اطلاعات محسوب نمود.
همانطورکه تحقیقات قبلی نشان دادهاند؛ تجدید ارائه ها سبب ایجاد کاهش عمده درمیانگین قیمت سهام برای شرکت های تجدید ارائه کننده شده اند. بدین ترتیب کشف و اصلاح هر گونه اشتباه حسابداری منجر به انتقال اطلاعات نامطلوب درباره شرکت به فعالان بازارسرمایه خواهد شد. تجدید ارائه درمورد افزایش ریسک اطلاعات شرکت تجدید ارائه کننده ناشی از کاهش اعتبار صورت های مالی و کیفیت پایین حسابداری؛ هشدار میدهد. همچنین تجدید ارائه ها ممکن است به سرمایه گذاران در مورد وخیم تر شدن احتمالی وضعیت اقتصادی شرکت تجدید ارائه کننده هشدار دهند (پالمرس، ریچاردسون وشولز، ۲۰۰۴).
۲-۲- درماندگی مالی
ارزیابی درماندگی مالی شرکت ها بسیار حایز اهمیت است؛ زیرا شکست شرکت هزینه های مستقیم و غیرمستقیم بسیاری را برای ذینفعان به همراه دارد. از این رو استفاده از نسبت های مالی برای ارزیابی درماندگی مالی شرکت ها همیشه مورد توجه اعتباردهندگان، سهام داران و تحلیلگران مالی بوده است. ارزیابی و پیش بینی به موقع و صحیح می تواند تصمیم گیرندگان را در یافتن راه حل بهینه و پیشگیری از درماندگی مالی یاری کند. تاکنون از الگوهای گوناگونی برای ارزیابی درماندگی مالی استفاده شده است. الگوهای به کار گرفته شده در این زمینه کاربرد بسیار زیادی در تصمیم های فعالان بازار مالی دارد. همواره سعی شده است تا دقت پیش بینی و ارزیابی این الگوها با بهره گرفتن از روش های پیشرفته تر بهبود پیدا کند.
۲-۲-۱- تعاریف درماندگی مالی
پریشانی مالی (Financial Distress): در فرهنگ لغات آکسفورد، واژه Distress به معنای پریشانی، درد، اندوه، فقدان منابع پولی و تنگدستی آورده شده است. در ادبیات مالی نیز تعاریف مختلفی از پریشانی مالی ارائه شدهاست. گوردون[۱] (۱۹۷۱) در یکی از اولین مطالعات آکادمیک بر روی تئوری پریشانی مالی، آن را به عنوان کاهش قدرت سودآوری شرکت تعریف کردهاست که احتمال عدم توانایی باز پرداخت بهره و اصل بـدهی را افـزایش میدهد. ویتاکر[۲] (۱۹۹۹) پریشانی مالی را وضعیتی در نظر میگیرد که در آن جریانهای نقدی شرکت از مجموع هزینه های بهره مربوط به بدهی بلندمدت کمتر است. از نقطه نظر اقتصادی، پریشانی مالی را میتوان به زیانده بودن شرکت تعبیر کرد که در این حالت شرکت دچار عدم موفقیت شدهاست. در واقع در این حالت نرخ بازدهی شرکت کمتر از نرخ هزینه سرمایه است.
در ادبیات پریشانی مالی شرکتها عموماً چهار اصطلاح به صورت گسترده استفاده میشوند. آنها عبارتند از: شکست، درماندگی، قصور و ورشکستگی. هرچند این عبارات دارای معانی متفاوت و متمایزی میباشند اما اغلب در ادبیات مربوطه به صورت مترادف به کار میروند. اقتصاددانان این چهار عبارت را این چنین توصیف میکنند (آلتمن[۳]، ۱۹۹۳).
-
- شکست (Failure): به این معنی است که نرخ بازده تحققیافته سرمایه گذاریها، همواره از نرخهای بازده متداول سرمایه گذاریهای مشابه پایینتر است. در این رابطه از معیارهای متفاوتی مانند درآمد ناکافی برای پوشش هزینه ها و یا پایینتر بودن بازده متوسط سرمایه گذاریها از هزینه سرمایه استفاده میشوند. از نظر اقتصادی یک شرکت می تواند بدون قصور در پوشش تعهدات جاری خود، به دلیل عدم وجود الزام قانونی، برای سالهای متمادی در وضعیت شکست قرار گیرد.
-
- درماندگی (Insolvency): درماندگی اصطلاحی است که به شکل تخصصی استفاده می شود و نشان دهنده فقدان نقدینگی است، بنابرین بیشتر مبتنی بر وجوه نقد است و هنگامی رخ میدهد که یک شرکت نتواند تعهدات مالی خود را ادا کند. “درماندگی تکنیکی” که به معنی بحرانی شدن وضعیت مالی است، اغلب منجر به اعلام ورشکستگی شرکت می شود.
-
- قصور (Default): قصور (کوتاه) یکی دیگر از اشکال پریشانی مالی است که همیشه بین شرکت بدهکار و گروه بستانکاران رخ میدهد. شرکتها پس از عدم پرداخت اصل یا بهره یک وام بلافاصله در شرایط قصور قرار نمیگیرند. به هر حال هنگامی که شرکت ناتوان از پرداخت اصل و بهره اوراق قرضه است و این مشکل ظرف ۳۰ روز برطرف نشود، در حالت قصور قرار میگیرد. در چند دهه اخیر قصور در پرداخت اصل و بهره اوراق قرضه به رویدادی متداول تبدیل گشته است.
- ورشکستگی (Bankruptcy): هنگامی یک شرکت ورشکسته است که مبلغ کل بدهیها از ارزش منصفانه کل دارایی ها بیشتر شود. در این حالت شرکت می تواند از طریق مراجع قضایی اعلام ورشکستگی نماید. دان و براداستریت[۴] (۱۹۸۰) شرکتهای ورشکسته را اینطور تعریف میکنند: “واحدهای تجاری که عملیات خود را به علت واگذاری یا ورشکستگی یا توقف انجام عملیات جاری با زیان توسط بستانکاران، متوقف نمایند”.
در این تحقیق شرکت ورشکسته بر اساس ماده ۱۴۱ قانون تجارت تعریف می شود که طبق آن، شرکت ورشکسته دارای زیان انباشتهای معادل ۵۰% سرمایه شرکت است. به هر حال ماده ۱۴۱ قانون تجارت منجر به تصفیه یا انحلال سریع شرکت نمی شود و تنها در صورت درخواست گروه های ذینفع، فعالیت شرکت متوقف میگردد (منصور، ۱۳۹۱).
۲-۲-۲- پیش بینی درماندگی مالی
به دلیل وجود پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با اهمیتی که پدیده ورشکستگی بر گروه های مختلفی از جامعه تحمیل می کند، همواره توجه ویژهای از محققان را به خود جلب کردهاست. تحقیقات مرتبط با پیش بینی ورشکستگی از سال ۱۹۶۰ میلادی صورت جدی به خود گرفتهاست به طوریکه امروزه شاهد وجود متدولوژیهای متعدد و متنوعی برای پیش بینی ورشکستگی هستیم(هیلجیست و همکاران، ۲۰۰۴).
آخرین نظرات