منابع

ضرایب غیر استاندارد

ضرایب استاندارد

t

سطح معنی دار

Bضریب رگرسیون

خطای معیار

β

ثابت

-۲٫۰۷۹

.۵۷۱

-۳٫۶۳۸

۰٫۰۰۱

پذیرش خود

.۲۴۱

.۰۵۴

.۲۶۵

۴٫۴۶۵

۰٫۰۰۱

روابط مثبت

.۱۳۱

.۰۵۴

.۱۲۲

۲٫۴۴۱

.۰۱۵

خودمختاری

۳٫۷۰۱E-5

.۰۵۲

۰٫۰۰۱

.۰۰۱

.۹۹۹

تسلط بر محیط

.۱۲۴

.۰۴۶

.۱۳۷

۲٫۷۳۴

.۰۰۷

زندگی هدفمند

.۲۶۱

.۰۴۹

.۲۶۳

۵٫۳۳۴

۰٫۰۰۱

رشد فردی

.۱۳۸

.۰۴۸

.۱۶۲

۲٫۸۸۱

.۰۰۴

همان طور که در جدول فوق ملاحضه می شود جهت تعیین این که آیا مقادیر ضرایب رگرسیون معنی دار بوده است یا خیر از ضریب استاندارد بتا استفاده می شود که نتایج حاصل از آن نشان داده که مقادیر β و و t به دست آمده برای مؤلفه‌ های عشق به جز مؤلفه‌ (خودمختاری ) در سطح p<0.05 معنی دار است لذا می توان گفت که متغیرهای (مؤلفه‌ های بهزیستی روان شناختی) به عنوان یک متغیر چندگانه مستقل به خوبی پیش‌بینی کننده(رضایت مندی زناشویی) بوده است و مقدار به دست آمده معنی دار بوده است . در این جدول بیشترین تاثیر را مؤلفه‌ (پذیرش خود ) و کمترین تاثیر را مؤلفه‌ (خود مختاری)دارد و در واقع حذف این مؤلفه‌ تاثیری بر ضریب چند گانه و ضریب تعین نخواهد داشت .

فصل پنجم :

بحث و نتیجه گیری

۵-۱- بحث :

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عشق و بهزیستی روان شناختی با رضایت مندی از زندگی زناشویی انجام شد. این پژوهش دارای ۴ سوال اصلی بود که عبارت هستند از : آیا بین عشق و رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد ؟ آیا بین بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد ؟ آیا بین مؤلفه‌ های عشق و رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد؟ آیا بین مؤلفه‌ های بهزیستی روان شناختی و رضایت مندی از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد؟

پس از مشخص شدن روش تحقیق و وارد کردن داده های به دست آمده از پرسش نامه ها در نرم افزار SPSS نتایج زیر به دست آمد :

در بخش آمار توصیفی ابتدا جنسیت (جدول ۱-۴)، سن (جدول ۲-۴)، مدت زمان ازدواج (جدول ۳-۴)، تحصیلات(جدول ۴-۴) سپس جدول مربوط به میانگین، واریانس، انحراف معیار استاندارد مؤلفه‌ های آزمودنی های شرکت کننده در پژوهش حاضر(جدول ۵-۴) توصیف شد. در قسمت اول جدول ۵-۴، مؤلفه‌ های اصلی شامل رضایت مندی زناشویی، بهزیستی روان شناختی و عشق بیان گردیده است و بیشترین میانگین مربوط به بهزیستی روان شناختی و کمترین مربوط به عشق است . بیشترین انحراف معیار استاندارد برای رضایت مندی زناشویی و کمترین مربوط به عشق می‌باشد. بیشترین واریانس برای رضایت مندی زناشویی و کمترین در عشق می‌باشد. در قسمت دوم جدول، مؤلفه‌ های ابعاد عشق شامل شناخت، احترام، دلسوزی، مسئولیت بیان گردیده است که بیشترین میانگین مربوط به شناخت و کمترین مربوط به احترام است . بیشترین انحراف معیار استاندارد برای مسئولیت و کمترین مربوط به شناخت می‌باشد. بیشترین واریانس برای مسئولیت و کمترین مربوط به شناخت می‌باشد.

در بخش تحلیل داده ها در چارچوب سوالات تحقیق با بهره گرفتن از آمار استنباطی و مدل آماری ضریب همبستگی ساده پیرسن(جداول ۶-۴ تا ۱۹-۴) نتایج زیر به دست آمد : بین (عشق) و (رضایت مندی زناشویی) رابطه معنی دار وجود دارد، بین (بهزیستی روان شناختی) و (رضایت مندی زناشویی) رابطه ای معنی دار وجود دارد، بین (مؤلفه‌ های عشق) و (رضایت مندی زناشویی) رابطه ای معنی دار وجود دارد، بین (مؤلفه‌ های بهزیستی روان شناختی) و (رضایت مندی زناشویی) رابطه ای معنادار وجود دارد.

۵-۲- نتیجه گیری :

با توجه به نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها و هم چنین نتایج به دست آمده از پیشینه تحقیق در فصل۲ به مقایسه بعضی از آن ها که در پیشینه تحقیق وجود داشت پرداخته شد. (البته با توجه ‌به این که هیچ پژوهشی در خصوص رابطه بین بهزیستی روان شناختی و رضایت مندی زناشویی یافت نشد به پژوهش هایی نزدیک ‌به این موضوع اشاره شد) :

سوال ۱ : آیا بین عشق و رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد ؟

نتایج به دست آمده از این تحقیق با پژوهش حافظی و جامعی نژاد(۱۳۸۹)، قمرانی(۱۳۸۴) و داگلاس و داگلاس(۱۹۹۵) هم خوانی داشت، یعنی رابطه معنی داری میان عشق و رضایت زناشویی وجود دارد. البته همان طور که در پیشینه نظری هم گفته شد عشق نقش مهمی در رضایت زناشویی دارد و عشق و اعتماد بین همسران نخستین انگیزه در سازگاری و حل تعارض است. عشق به همسر زیربنای رضایت از زندگی را تشکیل می‌دهد و رضایت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضعیت رابطه زناشویی یا رابطه عاشقانه کنونی فرد است(حافظی و جامعی نژاد، ۱۳۸۹).

سوال ۲ : آیا بین بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد ؟

نتایج به دست آمده از این تحقیق با پژوهش چلبیانلو(۱۳۸۳)، اولکر(۲۰۰۸)، رونی و همکاران(۲۰۰۳) هم خوانی داشت. طبق پیشینه نظری هم شادمانی ذهنی(یکی از بخش های بهزیستی روان شناختی) سه مؤلفه‌ دارد: رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی. رضایت از زندگی شامل عشق، ازدواج و تفریحات می‌باشد، عاطفه مثبت شامل احساسات و هیجانات مثبت مانند لذت، شعف، خرسندی و غرور می‌باشد و عاطفه منفی شامل احساسات و هیجانات منفی مانند گناه، شرم، غمگینی، اضطراب، نگرانی، خشم و تنش می‌باشد. ابعاد شادمانی ذهنی دو بعد رضایت از زندگی به صورت مثبت و عاطفه منفی به صورت منفی با رضایت زناشویی پیش‌بینی می شود(جانسون و کنیگر^[۵۹]، ۲۰۰۶).

سوال ۳ : آیا بین مؤلفه‌ های عشق و رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد؟

نتایج به دست آمده از این تحقیق با پژوهش چارانیا(۲۰۰۷) اسدبیگی و سپاه منصور (۱۳۸۵)، حفاظی طرقبه و همکاران(۱۳۸۵)، نادری و همکاران(۱۳۸۸) و به خصوص پژوهش شلزینگر(۱۹۸۲) که اکثر مؤلفه‌ های این پژوهش را پیش‌بینی می‌کند هم خوانی داشت. با توجه ‌به این که احترم متقابل، تعهد، دلسوزی و شناخت از اجزای اصلی عشق هستند، هم چنین از مهمات یک زندگی مشترک نیز به حساب می‌آیند.

سوال ۴ : آیا بین مؤلفه‌ های بهزیستی روان شناختی و رضایت مندی زناشویی رابطه ای معنی دار وجود دارد؟

در بررسی رابطه بین مؤلفه‌ های بهزیستی روان شناختی و رضایت زناشویی نتایج به دست آمده با پژوهش اسماعیلی فارسانی(۱۳۷۴) (پذیرش خود)، توینگ و همکاران(۲۰۰۳) (خودمختاری)، هنری و میلر(۲۰۰۴)(صمیمیت عاطفی) و تحقیق خداپناهی(۱۳۷۴) (روابط مثبت) هم خوانی داشت. با توجه ‌به این که نگرش مثبت به خود، خودمختار بودن و روابط مثبت باعث ایجاد نگرش مثبت به دیگران نیز می شود و در ایجاد رابطه و رضایت از آن تاثیر زیادی دارد، لذا نتایج پژوهش حاضر منطقی به نظر می‌رسد.

۵-۳- محدودیت های پژوهش :