کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



هیسو(۲۰۱۱) در تحقیقی با عنوان “اثر شفاف سازی اطلاعات مالی بر رفتار سهام‌داران دربورس اوراق بهادار تایوان ” به بررسی نقش ابعاد شفاف سازی اطلاعات مالی در ا فزایش میزان سرمایه گذاری در بازار بورس پرداخت . نتایج تحقیق وی نشان دادند که رابطه مثبت و معناداری در ادراک سرمایه گذاران بورس از ابعاد شفاف سازی اطلاعات مالی و رفتار آن ها وجود دارد . و از میان ابعاد شفاف سازی، شفافیت ساختار مالکیت بیشترین تاثیر را دارد. هم چنین ادر اک سرمایه گذاران از ابعاد شفافیت با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی آن ها متفاوت است . و بین تجربه سرمایه گذاری در بورس و رفتار آنان نیز رابطه ای مثبت و معناداری است.

جو و کیم (۲۰۱۱) طی تحقیقی به بررسی موضوع افشا و شفافیت با مدیریت سود پرداخته‌اند نتیجه تحقیق آن ها در شرکت‌های مورد بررسی تأیید نتایج تحقیقات قبلی مبنی بر وجود رابطه معکوس بین افشا و مدیریت سود بود .

شاو(۲۰۱۱) طی تحقیق به بررسی رابطه کیفیت افشا اطلاعات با مدیریت سود پرداخته‌اند نتیجه تحقیق آن ها این بود که شرکتهایی که کیفیت افشا اطلاعات بالاتری دارند نسبت به شرکتهایی که ‌در رتبه پایین تری قرار دارند از ابزار مدیریت و دستکاری سود به میزان بیشتری استفاده کرده‌اند .

فراگر و همکاران (۲۰۱۲) در تحقیق خود بیان کردند افشا حسابداری با کیفیت بالا باعث کاهش ریسک اطلاعاتی می‌گردد و در نتیجه باعث تفاوت در پیش‌بینی تحلیلگران می‌شود. آن ها همچنین نتیجه گرفتند کیفیت افشا باعث کاهش هزینه سرمایه می‌شود.

لاورنس(۲۰۱۳) در تحقیقی تاثیر نسبت سرمایه گذاران حقیقی شرکت را بر کیفیت افشا اطلاعات شرکت ها مورد بررسی قرار داد و ‌به این نتیجه رسید که در شرکت هایی که نسبت سرمایه گذاران حقیقی بیشتر می‌باشد، کیفیت افشا نسبت به سایر شرکت ها پایین تر می‌باشد.

ریب و ژائو(۲۰۱۳) در تحقیق خود رابطه بین تحصیلات، تجربه کاری و شبکه ارتباطات هیات مدیره با کیفیت افشا را مورد بررسی قرار دادند. نتایج یافته های آن ها حاکی از آن است که بین تحصیلات، تجربه کاری و شبکه ارتباطات هیات مدیره با کیفیت افشا رابطه مستقیم معناداری وجود دارد.

پیوتروسکی (۲۰۱۳) در تحقیق خود ‌به این نتیجه رسید که شرکت‌های با فرصت‌های رشد بالا تمایل دارند تا کیفیت گزارشگری مالی و افشا پایین‌تری را ارائه دهند. برعکس، هنگامی که شرکت‌ها در حال اتمام پروژه های سرمایه گذاری خود هستند و توان رشد بالقوه آتی آن‌ ها پایین‌تر است، عدم تقارن اطلاعاتی کاهش یافته و در نتیجه کیفیت افشا افزایش می‌یابد.

فرناندز و فریدا (۲۰۱۴) طی تحقیقی به بررسی عامل نظامهای حقوقی و قانونی کشور ها بر شفافیت شرکت‌ها پرداخته‌اند وبه این نتیجه رسیده اند که در کشورهایی که نظام قانونی مبتنی بر عرف دارند حمایت از حقوق مالکیت و شفافیت در خصوص سرمایه گذاران انفرادی در این زمینه بیشتر است .

تحقیقات داخلی

دستگیر و بزاز زاده (۱۳۸۲) در تحقیق خود تاثیر کیفیت افشا بر هزینه سهام عادی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق آن‌ ها نشان داد که افزایش میزان افشا موجب کاهش هزینه سهام عادی می‌شود. به عبارت دیگر سرمایه گذاران تمایل بیشتری برای سرمایه گذاری در شرکت‌هایی که دارای میزان افشا بیشتر یا ریسک کمتری هستند دارند.

علوی و حقیقت تحقیقی با عنوان (۱۳۸۷) “بررسی رابطه بین شفافیت سود حسابداری و بازده غیرعادی سهام” انجام دادند که در این تحقیق ارتباط بین شفافیت سود حسابداری و بازده غیرعادی سهام در دو حالت بررسی شده است. ابتدا رابطه بین این دو متغیر بدون در نظر گرفتن متغیرهای کنترلی آزمون شده است و سپس با اضافه کردن متغیرهای کنترلی این دو متغیر بررسی شده اند. آزمون فرضیه های تحقیق، با به کارگیری اطلاعات مالی ۹۲ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می‌دهد ارتباط منفی و معنی داری بین شفافیت سود حسابداری و بازده غیرعادی سهام با و بدون وجود متغیرهای کنترلی در محیط بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.

نوروش و حسینی(۱۳۸۸) به بررسی رابطه بین کیفیت افشا شرکتی (قابلیت اتکا و به موقع بودن) و مدیریت سود پرداختند. یافته های تحقیق نشان می‌دهد که بین کیفیت افشا شرکتی و مدیریت سود رابطه منفی وجود دارد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه منفی معنادار بین به موقع بودن افشا شرکتی و مدیریت سود می‌باشد.

کمالیان و همکاران (۱۳۸۹) با بهره گرفتن از رویکرد داده کاوی به بررسی عوامل مؤثر بر امتیازات و رتبه افشای شرکت‌ها پرداختند. این عوامل مؤثر شامل کیفیت مؤسسه‌ حسابرسی کننده شرکت، بازده دارایی‌ها، نسبت بدهی و موظف یا غیر موظف بودن رئیس هیئت مدیره می‌باشند.

مهدوی پور و همکاران(۱۳۸۹) عوامل مؤثر بر افشای اطلاعات مالی از طریق اینترنت در وب سایت شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی نمودند. نتایج آن‌ ها نشان داد که بین افشای اطلاعات مالی از طریق اینترنت(متغیر وابسته) و اندازه شرکت، اهرم و نوع صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند( متغیرهای مستقل)، رابطه معناداری وجود دارد. اما ارتباط معناداری بین متغیر وابسته و متغیر مستقل سودآوری شرکت مشاهده نگردید.

فخاری و محمدی(۱۳۹۰) در مطالعه خود تاثیر افشا اطلاعات بر نقد شوندگی سهام ( قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام) را بررسی نمود. برای تعیین درجه افشا اطلاعات توسط شرکت‌ها، چک لیستی بر اساس استانداردهای حسابداری تهیه گردید. یافته های آن‌ ها رابطه منفی معناداری بین افشا اطلاعات و شاخص نقدشوندگی سهام را نشان داد.

دستگیر و بزاز زاده (۱۳۹۰) در تحقیق خود تاثیر کیفیت افشا بر هزینه سهام عادی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق آن‌ ها نشان داد که افزایش میزان افشا موجب کاهش هزینه سهام عادی می‌شود. به عبارت دیگر سرمایه گذاران تمایل بیشتری برای سرمایه گذاری در شرکت‌هایی که دارای میزان افشا بیشتر یا ریسک کمتری هستند دارند.

ستایش و کاظم نژاد(۱۳۹۱) در تحقیقی تحت عنوان” شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر کیفیت افشای اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” ‌به این نتیجه رسیدند که کیفیت افشا رابطه مستقیم و معناداری با سابقه، نقدینگی، سودآوری و اندازه مؤسسه حسابرسی و همچنین رابطه معکوس و معناداری با اهرم مالی و مالکیت خانوادگی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد. با این وجود آن ها شواهدی دال بر وجود رابطه معنادار بین کیفیت افشا با اندازه شرکت و ترکیب هیئت مدیره نیافتند .

حقیقت و بشیری (۱۳۹۱) در تحقیق خود نشان دادند که هر چه شرکت‌ها ازمرحله‌ی تولد به مرحله بلوغ نزدیک می‌شوند بر کیفیت اطلاعات مالی آن‌ ها و بر درجه انعطاف‌پذیری آن‌ ها افزوده می‌شود. نتیجه این تحقیق به صورت ضمنی نشان دهنده تلاش شرکت‌ها در جهت حفظ ظرفیت خالی بدهی خود و استفاده بیشتر از نسبت سرمایه گذاران حقیقی در فرایند تأمین مالی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 10:51:00 ق.ظ ]




(۳-۲۰)

تعریف دوم برای ریسک‌گریزی برای متغیرهای تصادفی که فقط دو مقدار دارند، مناسب است. نابرابری جنسن تعریف کلی‌تری است و برای متغیرهای تصادفی مثل بازده که بیشتر از دو مقدار اختیار می‌کنند، مناسب است.

  1. یک فرد ریسک‌گریز هیچ وقت یک بازی برابر را انجام نمی‌دهد. یک بازی برابر ‌به این صورت تعریف می شود که قیمت بلیطی که برای بازی کردن لازم است با جایزه مورد انتظار برابر است(لوی، ۲۰۰۶: ۷۷-۷۵).

۳-۷-۲- قانون تصیم گیری سرمایه‌گذاری ‌بر اساس معیار تسلط تصادفی مرتبه دوم

F و G دو سرمایه‌گذاری هستند با تابع توزیع تجمعی F(x) و G(x) که تابع چگالی آن ها f(x) و g(x) می‌باشد. F ‌بر اساس معیار تسلط تصادفی دوم برای همه ریسک‌گریزان، بر G مسلط است ( ) اگر و فقط اگر شرایط زیر برای همه برقرار باشد:

(۳-۲۱)

و حداقل ای وجود داشته باشد که به ازای آن این نامعادله به صورت قطعی برقرار باشد. این قاعده و مسأله به صورت زیر هم بیان می‌گردد(لوی، ۲۰۰۶: ۸۲-۷۸):

(۳-۲۲)

برای همه حداقل یک وجود خواهد داشت که به ازای آن نامعادله قطعا برقرار باشد.

برای همه مقادیر x حداقل وجود خواهد داشت که نامعادله قطعا برقرار باشد.

۳-۷-۳- شرح نموداری تسلط تصادفی مرتبه دوم

شرط در تسلط تصادفی مرتبه‌ی دوم بیان می‌کند که محدوده بسته بین دو توزیع تحت نظر، بایستی تا هر نقطه x نامنفی باشد. هنگامی که تسلط Fو G را بررسی می‌کنیم، منطقه محدود بین دو توزیع را با علامت مثبت و هنگامی که G زیر Fقرار دارد با علامت منفی نشان می‌دهیم(لوی، ۲۰۰۶: ۸۸-۸۲).

بازده

تابع توزیع تجمعی

نمودار ۳-۳٫ عدم وجود تسلط بین F و G ‌بر اساس معیار تسلط تصادفی مرتبه دوم (لوی، ۲۰۰۶: ۸۵)

تابع توزیع تجمعی

بازده

نمودار ۳-۴٫ تسلط F بر G ‌بر اساس معیار تسلط تصادفی مرتبه دوم (لوی، ۲۰۰۶: ۸۵)

۳-۷-۴- شرح مفهومی تسلط تصادفی مرتبه دوم

اگر F ‌بر اساس تسلط تصادفی مرتبه دوم بر G مسلط باشد، ‌بنابرین‏ برای هر ناحیه منفی(G<F) یک ناحیه مثبت (G>F) وجود خواهد داشت که بزرگ‌تر یا مساوی منطقه منفی خواهد بود و قبل از ناحیه منفی قرار خواهد گرفت. برای سهولت فرض می‌کنیم که تنها یک ناحیه منفی و یک ناحیه مثبت وجود دارد و منطقه منفی از نظر وسعت کوچکتر از منطقه مثبت است. با توجه به معادله داریم:

(۳-۲۳)

از آنجا که یک تابع نزولی از x است، لذا ناحیه مثبت نسبت به ناحیه منفی که بعد از ناحیه مثبت قرار دارد، در تعداد بیشتری از ضرب خواهد شد. لذا انتگرال غیرمنفی خواهد بود. این مطلب نشان می‌دهد که برای همه رابطه برقرار خواهد بود(لوی، ۲۰۰۶: ۸۸).

۳-۸- مفاهیم آماری تسلط تصادفی مرتبه سوم

در این قسمت مفاهیم آماری تسلط تصادفی مرتبه سوم شامل بیان آماری مفروضات، قوانین تصمیم‌گیری تسلط تصادفی مرتبه سوم، شرح نموداری تسلط تصادفی مرتبه سوم و شرح مفهومی تسلط تصادفی مرتبه‌ی سوم ارائه شده است.

۳-۸-۱- چولگی[۹۵] مثبت به‌ عنوان یک ابزار اندازه‌گیری برای تسلط تصادفی مرتبه‌ی سوم

تسلط تصادفی مرتبه‌ی سوم مطابق با یک سری توابع مطلوبیت است که در آن‌ ها و و و است. فرض اضافه شده در تسلط تصادفی مرتبه سوم که به‌واسطه آن مشتق سوم تابع مطلوبیت باید مثبت باشد مربوط به چولگی توزیع است.

چولگی یک توزیع نرخ بازده با نشان داده می‌شود و عبارت است از:

برای توزیع‌های گسسته

(۳-۲۴)

تعداد مشاهدات و تابع احتمال است.

برای توزیع‌های پیوسته

(۳-۲۵)

نمودار ۳-۵٫ تابع چگالی توزیع به ترتیب از راست به چپ با چولگی منفی، متقارن و مثبت(لوی، ۲۰۰۶: ۹۷)

نرخ بازده سهام عموماً دارای چولگی مثبت است زیرا قیمت سهم می‌تواند به صفر کاهش یابد(۱۰۰%- نرخ بازده)، اما قیمت سهم از بالا نامحدود است. لذا توزیع نرخ بازده ممکن است یک چولگی مثبت ایجاد کند(لوی، ۲۰۰۶: ۱۰۰-۹۴).

۳-۸-۲- قانون تصمیم گیری سرمایه‌گذاری ‌بر اساس معیار تسلط تصادفی مرتبه‌ی سوم

F(x) و G(x) توابع توزیع تجمعی دو سرمایه‌گذاری مورد نظر می‌باشند که تابع چگالی آن ها f(x) و g(x) است. F بر G ‌بر اساس تسلط تصادفی مرتبه سوم مسلط است اگر و فقط اگر شرایط زیر برای همه مقادیر x برقرار باشد:

x برای همه مقادیر

(۳-۲۶)

ما نیازمند این هستیم که برقرار باشد.

(۳-۲۷)

یا ( )

و حداقل یک نامعادله قطعی مثل زیر وجود خواهد داشت(لوی، ۲۰۰۶: ۱۰۶-۱۰۱):

(۳-۲۸)

برای همه ،

۳-۸-۳- شرح نموداری تسلط تصادفی مرتبه‌ی سوم

مسلط بودن یک سرمایه‌گذاری بر سرمایه‌گذاری دیگر ممکن است به خاطر این باشد که یک سرمایه‌گذاری میانگین بیشتر، واریانس کمتر یا چولگی مثبت دارد. با توجه به اطلاعات جدول ۳-۳ دو توزیع، میانگین و واریانس برابر دارند و F ‌بر اساس تسلط تصادفی مرتبه سوم برG مسلط است.

جدول ۳-۳٫ توزیع بازده سرمایه‌گذاری F و G

سرمایه‌گذاری F

سرمایه‌گذاریG

X

X

۷۵/۰

۱

۲۵/۰

۰

۲۵/۰

۳

۷۵/.

۲

۵/۱

۵/۱

بازده مورد انتظار

۷۵/۰

۷۵/۰

واریانس

مأخذ: لوی، ۲۰۰۶: ۱۰۷٫

شکل ۳-۶ تابع توزیع تجمعی را برای دو سرمایه‌گذاری نشان می‌دهد. از آن‌جا که دو توزیع یک‌دیگر را قطع کرده‌اند، ‌بر اساس تسلط تصادفی مرتبه اول نمی‌توان اظهار نظرکرد.

بازده

نمودار ۳-۶٫ تابع توزیع تجمعی F و G (لوی، ۲۰۰۶: ۱۰۸)

برای بررسی تسلط F بر G ‌بر اساس تسلط تصادفی مرتبه دوم ابتدا باید را رسم کنیم. شکل ۳-۷، را برای همه مقادیر x رسم کرده ‌است. چون هم دارای مقادیر مثبت و هم منفی است لذا نه F و نه G ‌بر اساس تسلط تصادفی مرتبه دوم بر یکدیگر مسلط نیستند.

بازده

نمودار ۳-۷٫ آزمون تسلط تصادفی مرتبه دوم برای F و G (لوی، ۲۰۰۶: ۱۰۸)

‌بنابرین‏ ‌بر اساس تسلط تصادفی مرتبه سوم، را رسم می‌کنیم. شکل ۳-۸، را نشان می‌دهد. چون برای همه مقادیر x، رابطه برقرار است و برای برخی از مقادیر x، رابطه برقرار است نتیجه می‌گیریم که F ‌بر اساس تسلط تصادفی مرتبه سوم بر G مسلط است. در توزیع‌های بازدهی F و G، و . F چولگی مثبت دارد و G چولگی منفی و با توجه به رابطه مشتق مرتبه سوم مثبت است. لذا ترجیج برای چولگی مثبت وجود دارد. ‌بنابرین‏ تسلط F برG ‌بر اساس تفاوت چولگی توزیع این دو سرمایه‌گذاری قابل توضیح است.

بازده

نمودار۳-۸٫ آزمون تسلط تصادفی مرتبه سوم برای F و G (لوی، ۲۰۰۶: ۱۰۸)

با توجه به اطلاعات جدول ۳-۴ دو توزیع، میانگین و چولگی برابر دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]




تا این که در قانون جدید مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در فصل نهم و مواد ۲۸۷ و ۲۸۸ ‌به این مفهوم اختصاص داده شد.

در ماده ۲۸۷ آمده است: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند باغی محسوب می شود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم می‌شوند».

از سوی دیگر در ماده ۲۸۸ مقرر شده است: «هر گاه اعضای گروه باغی، قبل از درگیری و استفاده از سلاح، دستگیر شوند، چنان چه سازمان و مرکزیت آن وجود داشته باشد به حبس تعزیری درجه سه و در صورتی که سازمان و مرکزیت آن از بین رفته باشد به حبس تعزیری درجه پنج محکوم می‌شوند».

گفتار سوم- مقایسه بغی و محاربه با مفسد فی الارض

بند نخست- وجوه تشابه

احتمال تشابه عناوین بغی و محاربه با عنوان افساد فی الارض هنگامی تقویت می شود که این مفهوم-(افساد فی الارض) همان طور که بسیاری از مفسرین و فقها هم به آن ها اشاره داشته اند- تأکید و توضیح محاربه می‌باشد، در این صورت محاربه هنگامی محقق می شود که همراه با افساد فی الارض باشد. ‌بنابرین‏ اگر مجرمان اقدام به اعمال خشونت آمیز بزنند و اسلحه به کار ببرند ولی قصد افساد نداشته باشند، عملشان محاربه محسوب نخواهد شد. در این حال به نظر نه تنها بغی همراه با خشونت توجیه پیدا می‌کند، می توان اذعان داشت که بغی هم وسیله تحقق افساد فی الارض باشد ‌بنابرین‏ کیفیت رابطه ی افساد فی الارض با این عناوین، تحت یک عنوان عامی است که نه تنها دایره ی شمول آن محاربه و بغی را در بر می‌گیرد و از این دو عنوان مجزا نیست بلکه قابل تسری به موارد دیگری هم هست. اما شباهت فقط ‌به این یک مورد خلاصه نمی شود بلکه به ویژه ‌در مورد محاربه از لحاظ شرایط و ارکان با هم این شباهت ها را دارند:

«- هم محاربه و هم افساد فی الارض می‌توانند از طریق بر هم زدن امنیت جامعه و نظام اسلامی تحقق یابد.

-افساد فی الارض نیز می‌تواند از طریق کشیدن اسلحه و ایجاد اخافه و ترس و برهم زدن امنیت جامعه و مردم صورت پذیرد؛ به عبارت دیگر می‌تواند نوعی وسیله برای تحقق افساد فی الارض باشد.

-محاربه و افساد فی الارض هم از طریق فرد و هم از طریق گروه یا تشکیلات قابل تحقق است؛ به عبارت دیگر هر دو عنوان، هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی قابل وقوع و تحقق است.

-در محاربه و افساد فی الارض فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان نیست.

– توبه محارب و افساد فی الارض قبل از دستگیری مسقط حد است ».[۷۸]

– در قانون جدید مجازات اسلامی طبق ماده ۲۸۶ و ۲۸۷ برای هر دو عنوان افساد فی الارض و بغی مجازات اعدام در نظر گرفته شده است.

– در هر دو جرم بغی و افساد فی الارض هرگاه متهم قبل از اثبات جرم، توبه کند و ندامت و اصلاح وی برای قاضی محرز شود، حد از او ساقط می‌شود. [۷۹]

بند دوم- وجوه افتراق

الف- تفاوت محاربه و افساد فی الارض

اگر چه در عمل تفکیک بین محاربه و افساد فی الارض و تمییز این دو از یکدیگر مشکل است اما نسبت بین آن ها، نسبت عموم و خصوص مطلق است یعنی هر محاربه ای افساد فی الارض نیز محسوب می‌گردد اما هر افسادی، محاربه محسوب نمی شود و با این ضابطه، تشخیص مصادیق و موارد این دو بزه در عمل نسبتاً آسان خواهد بود.[۸۰] ‌بنابرین‏ بر خلاف محاربه که موضوع آن مختص به امنیت و آسایش عمومی است، افساد فی الارض نه تنها مختص به امنیت و آسایش عمومی نیست بلکه عنوان عامی است که هم لطمه به جامعه و شهروندان را شامل می شود و هم اقدام علیه حکومت را دربر می‌گیرد. از سوی دیگر عنصر مادی جرم محاربه مستلزم به کار بردن اسلحه برای ایجاد رعب و هراس و گرفتن اموال و غیره است ‌بنابرین‏ تحقق آن در قالب استفاده از سلاح است در حالی که افساد فی الارض می‌تواند از طریق گفتار نیز تحقق پیدا کند.

توبه در افساد قبل از اثبات جرم حد را ساقط می‌کند در حالی که در محاربه توبه قبل از دستگیری یا تسلط بر محارب مسقط حد است از طرف دیگر اگر افساد با اقرار ثابت شده باشد در صورت توبه مرتکب حتی پس از اثبات جرم دادگاه می‌تواند عفو مجرم توسط رئیس قوه قضائیه از مقام رهبری درخواست نماید.

مجازات افساد فی الارض طبق قانون مجازات اسلامی جدید اعدام است ولی مجازات محاربه یکی از حدود اربعه می‌باشد.

ب- تفاوت بغی با افساد فی الارض

همان طور که ‌در مورد محاربه هم مطرح گردید، افساد فی الارض عنوان عامی است که هم امنیت ملی و هم دولت را در بر می‌گیرد اما بغی عنوان خاصی برای اقدام علیه دولت قلمداد می‌گردد. [۸۱]

در افساد فی الارض همه حقوق الناس از باب افساد بر عهده مفسد است من جمله قصاص و با توبه قبل از دستگیری ساقط نمی شود و تنها حدود با توبه ساقط می شود اما باغی اگر در جنگ مرتکب قتل شده باشد بعد از توبه به خاطر آن قتل قصاص نمی شود. پس توبه مفسد فی الارض پس از دستگیری قابل قبول نیست، اما توبه باغی پس از دستگیری پذیرفته می شود.

برخی اشاره کرده‌اند که در افساد فی الارض میان مسلمان و بغی تفاوت وجود ندارد، ولی بغی را مختص مسلمانان می‌دانند و این می‌تواند با توجه به آیه ۹ سوره حجرات صحیح باشد زیرا در آن خداوند متعال از مومنین نام برده است که علیه مؤمنان دیگر شوریده‌اند ولی در قانون جدید مجازات هیچ عنوانی که بغی را مختص مسلمانان کند وجود ندارد زیرا در آن کلمه «گروهی» استفاده شده که می‌تواند مسلمان و غیرمسلمان را در بر گیرد.

لذا با عنایت ‌به این مقایسه و شناخت مرزهای مشترک و تفاوت های آن ها به روشنی مشخص است که «افساد فی الارض» مفهومی عام است که دایره شمول آن محاربه و بغی را در بر می‌گیرد و افساد فی الارض از طریق محاربه و بغی نیز تحقق می‌یابد.

با توجه به معنی لغوی فسد (تباه شدن، فتنه و شرارت…) و معنای اصطلاحی آن از نظر فقها و حقوق ‌دانان که آن را به خارج شدن از حد اعتدال و برهم زدن نظم و صلاح تعبیر کرده‌اند می توان گفت که افساد فی الارض هر عمل مجرمانه و قبیحی است که در زمین روی می‌دهد و حالت سامانی و تعادل زمین را که برای زندگی انسان مناسب است به هم می ریزد و باعث اختلال در اعتدال و نظم جامعه بشری می شود.

از طرف دیگر نیز این مفهوم با مفاهیمی چون بغی و محاربه ارتباط می‌یابد که از نظر ماهیت شباهت زیادی به افساد فی الارض دارند و جزء مصادیق اصلی افساد فی‌الارض می‌باشند ولی شریعت مقدس اسلام و به تبع آن فقها و قانون‌گذار به دلیل خصوصیت استفاده از سلاح و آثار مخرب و همچنین شدت عکس العمل، این دو را به طور اختصاصی جرم انگاری کرده‌اند.

فصل دوم: پیشینه افساد فی الارض

در این بخش با توجه به اهمیت موضوع، به بررسی پیشینه جرم افساد فی الارض قبل از اسلام و پس از آن و نیز در ایران باستان، با توجه به تحولات عمده آن پرداخته شده است.

مبحث نخست- بررسی افساد فی الارض قبل و پس از اسلام

گفتار نخست- افساد فی الارض قبل از اسلام از منظر قرآن کریم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]




‌در مورد مبارزه علیه تروریسم و حقوق بشر مقالاتی و یا کتاب هایی نوشته شده است اما تحقیقی در چارچوب پایان نامه صورت نپذیرفته است.

روش کار و گرد آوری اطلاعات:

روش اتخاذی در این تحقیق توصیفی و تحلیلی است که با بررسی نظام حقوقی حاکم بر حقوق بشر دوستانه و بین الملل ابتدا منابع و مقررات مورد توصیف و سپس تحلیل منطقی قرار خواهد گرفت، روش گرد آوری مطالب کتابخانه ای است که با رجوع به کتابخانه‌های دانشگاهی منابع اینترنتی به زبان فارسی و انگلیسی می‌باشد.

تقسیم بندی مطالب:

بررسی موضوع در دو بخش صورت گرفته است، ‌به این نحو که در بخش اول به کلیات پرداخته خواهد شد، و در بخش دوم به ماهیت موضوع خواهیم پرداخت، و در پایان به بیان نتیجه و پیشنهادات و ذکر منابع می پردازیم.

تا چه قبول افتد و چه در نظر آید

هانی طلایی بوراء

فصل اول: حقوق بشر دوستانه و منازعات داخلی

بخش اول: تعاریف و پویش های تاریخی

مبحث اول: تعریف و مفهوم حقوق بشر دوستانه

حقوق بین الملل بشر دوستانه ریشه در تاریخ جوامع بشری دارد. از زمانی که انسان بوده است از وقتی که حسّ انسان دوستی و مروّت وجود داشته است، از موقعی که جنگ وارد عرصۀ حیات بشری شده است رفتار انسان دوستانه نیز به نوعی وجود داشته است. ریشۀ حقوق بین الملل بشر دوستانه ضرورتی نشأت گرفته از پدیده‌ای تلخ و شوم بنام مخاصمات مسلحانه بین‌المللی و غیر بین‌المللی است، در حال حاضر، وقوع چنین مخاصماتی اجتناب ناپذیر است و حیات بشری و کرامت او را بشدت تهدید می‌کند، در این راستا توجه بیشتر به قواعد مقررات حقوق بین الملل بشر دوستانه و رعایت دقیق آن ها در مخاصمات مسلحانه امری ضروری و حیاتی است چرا که حقوق بین الملل بشر دوستانه از لحاظ تاریخی شامل حقوق لاهه و حقوق ژنو می‌باشد اما امروزه، این حقوق به صورت مجموعه واحد در نظر گرفته می‌شود یعنی به طور همزمان هم شامل حقوق لاهه است و هم شامل حقوق ژنو، تصویب پروتکل‌های الحاقی ۱۹۷۷ بیانگر این مطلب است.

گفتار اول: تعریف حقوق بشر دوستانه

حقوق، دانشی است که از طریق تنظیم قوانین و مقررات، روابط افراد را با یکدیگر تنظیم می‌کند و سامان می بخشد. حقوق بین الملل هم به تنظیم مقررات می پردازد، اما مقرراتی که حقوق بین الملل در پی تنظیم آن ها‌ است روابط دولت‌ها را با یکدیگر تنظیم می‌کنند.
حقوق بین الملل بشردوستانه (که با عنوان حقوق جنگ هم شناخته می شود) یکی از شاخه های حقوق بین الملل است. حقوق بین الملل بشردوستانه در بردارنده دو مفهوم اصلی است:

اول اینکه اعلام می‌کند که هنگام درگرفتن درگیری مسلحانه، حق دولت‌ها در انتخاب روش‌ها و سلاح‌های جنگی نامحدود نیست و آن ها فقط می‌توانند از آن دسته از روش‌ها و سلاح‌های جنگی استفاده کنند که رنج زاید و غیرانسانی ایجاد نکنند؛
دوم اینکه، از حیات، سلامت و کرامت انسانهایی که در درگیری مشارکت نکرده یا به مشارکت خود در درگیری پایان داده‌اند ( شامل غیرنظامیان، اسیران جنگی، مجروحان و بیماران ) حمایت می‌کند. ‌بر اساس این دو هدف در گذشته حقوق بین الملل بشردوستانه از دوشاخه جداگانه تشکیل می شد:
۱: حقوق لاهه: مجموعه مقرراتی که عموما” در شهر لاهه تنظیم شدند و هدفشان این بود که حق دولت‌ها را در انتخاب روش‌ها و سلاح‌های جنگی محدود کنند. نمونه این اسناد معاهدات مصوب ۱۸۹۹ و ۱۹۰۸ لاهه هستند.
۲: حقوق ژنو: مجموعه مقرراتی که عموما در شهر ژنو تنظیم شدند و هدفشان حمایت از افرادی بود که در درگیری های مسلحانه شرکت نکرده یا به مشارکت خود در درگیری ها پایان داده‌اند. مهم ترین این اسناد، کنوانسیون های چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ هستند. اما با تدوین ‌پروتکل‌های الحاقی به کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو در سال ۱۹۷۷ که همزمان هر دوگونه مقررات را در خود جای دادند، ‌این تفکیک از میان رفت.

گفتار دوم: مفهوم حقوق بشر دوستانه

رویداد ها و تحولات بین‌المللی ضمن اینکه واحدهای سیاسی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. بر دانش حقوقی نیز تاثیر گذار می‌باشند. یعنی در واقع پویایی حقوق به پیروی از تحولات و وقایع بین‌المللی صورت می‌گیرد. هم اکنون این پویایی به تحول گسترده ای در روابط بین‌المللی منجر گشته و حقوق که بر این روابط نیز بیش از پیش گسترش یافته است و در جهت تکامل آن سیر می‌کند.

حقوق بین الملل بشر دوستانه از طرفی شاخه ای از حقوق بشر است و از طرفی دیگر شاخه ای از حقوق جنگ یا مخاصمات بین‌المللی است. حقوق بین‌المللی بشر دوستانه بنا به تعریف آن، مجموعه قواعد حقوقی بین‌المللی است که ضمن تعیین حقوق افراد انسانی و کشورها در آن مخاصمات را نیز روشن می‌کند. در واقع، حقوق بشر دوستانه، حقوق انسانی زمان جنگ است.

این حقوق لازمه الرعایه در زمان جنگ و درگیری مسلحانه از یک سو، ماهیت حقوق بشری دارد. زیرا رعایت آن بدون توجه به رنگ، نژاد، مذهب، زبان و ملیت مورد نظر است و از سوی دیگر چون با انعقاد قرارداد و تصویب کنوانسیون بین دولت های مختلف لازم الرعایه می‌گردد و تلاش می شود، برخی از مقررات آن جنبه عرف بین‌المللی پیدا می‌کند. ماهیت حقوق بین‌المللی دانسته و می‌تواند به عنوان شاخه ای از آن مورد بحث قرار گیرد.[۱]

حقوق بین الملل بشر دوستانه مجموع قواعدی است که به دلایل بشر دوستانه هدف آن محدود نمودن اثرت برخودهای نظامی می‌باشد. این حقوق از افرادی که در مخاصمات شرکت ندارند حمایت می‌کند و وسایل و روش های جنگیدن را تحدید و ممنوع می‌کند. حقوق بین الملل بشر دوستانه همچنین به عنوان حقوق جنگ یا حقوق برخوردهای نظامی می‌باشد. حقوق بین الملل بشر دوستانه قسمتی از حقوق بین الملل است. مبنای قواعدی که بر روابط بین دولت ها می‌باشد بر این مبنا و اساس، کنوانسیون ها و حقوق و مقررات عرفی و اصولی کلی حقوقی می‌باشد. که در واقع حقوق بشردوستانه بین الملل قابل اعمال در منازعات بین‌المللی می‌باشد.

از لحاظ تاریخی، حقوق بین‌المللی بشر دوستانه، ریشه اش در قواعد مذهبی و مدنی کهن است تدوین جهانی حقوق بین الملل بشر دوستانه در قرن نوزدهم آغاز شد. از آن بعد دولت ها توافق بر سر یک سری از قواعد عملی بر مبنای تجربه های تلخ جنگ نمودند. این قواعد یک نمای دقیق را بین نگرانی های بشر دوستانه و نیازهای نظامی کشورها ایجاد نموده است. [۲]

به موازات ایجاد شده ‌در مورد این مقررات، جامه بین الملل رشد نمود و تعداد روز افزون کشورها به توسعه این گونه قواعد و حقوق بین‌المللی بشر دوستانه یاری رسانده.

قسمت اصلی حقوق بشر دوستانه در کنوانسیون های چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ مقرر شده است که تمامی کشورهای جهان الزام به آن را پذیرفته اند. این کنوانسیون ها به وسیله پروتکل های الحاق ۱۹۷۷ در رابطه با حمایت آسیب دیدگان از منازعات سیاسی توسعه و تکمیل شده سایر توافقات را ممنوع کننده استفاده از تسلیحات خاص و تاکتیک های نظامی که از ‌گروه‌های خاص و معینی از افراد و اشیاء حمایت می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:50:00 ق.ظ ]




در این مورد صانعی در مسئله دیگر چنین می فرماید : « هر گاه تخمدان زن قدرت آزاد کردن و وارد کردن تخمک به داخل لوله را نداشته باشد در این صورت جایز است که با عمل جراحی تخمک را از شکم بیرون آورده و در خارج آن را با اسپرم شوهر مخلوط نموده و سپس به رحم زن وارد نمایند ».[۱۳۴]

برخی از حقوق ‌دانان برجسته معتقدند : اشاره قانون به نزدیکی زن و شوهر ناظر به راه متعارف و عادی ایجاد جنین است و از آن بر نمی آید که نزدیکی را وسیله منحصر مشروع ساختن نسب قرار داده باشد و ‌به این دلیل هم، در مشروع بودن نسب طفلی که در اثر تفخیذ یا سایر تماسهای بدنی بین زن و شوهر ایجاد شده باشد تردید وجود ندارد . در نتیجه اینکه در تلقیح مصنوعی رابطه زوجیت بین زن و مردی که پدر و مادر او محسوب می‌شوند وجود دارد و طفل نیز بنا به فرض ما از ترکیب نطفه های این دو ایجاد شده است ؛ سپس باید به وسیله انزال را از یاد برد و با تحقق این شرایط، نسب را مشروع دانست [۱۳۵].

در عین حال برخی از فقها چون بروجردی و میلانی این مورد را محل اشکال و تأمل دانسته اند[۱۳۶] .

ولی چون نظر این عده از فقها در اقلیت می‌باشد مجالی برای پرداختن به طرح مسائل و استدلالهای آن ها نمی باشد .

‌بنابرین‏، با توجه به فتاوی صادره و آرای فقها و حقوق ‌دانان برجسته و با جمع بندی آن ها به نظر می‌رسد، این عمل چه در داخل رحم زن انجام پذیرد و چه در محیط خارج از رحم و آزمایشگاه بلااشکال بوده و اگر عده ای جواز به کارگیری این روش را مورد تردید قرار داده‌اند، احتمالاً به جهت بیم از ارتکاب پاره ای امور مقدماتی حرام نظیر اخذ از زن توسط مرد نامحرم و یا اخذ اسپرم به روش غیر مجاز بوده وگرنه هیچ دلیلی ‌بر حرمت این عمل به نظر نمی رسد.

مبحث دوم: بررسی وضعیت فقهی و حقوقی تلقیح اسپرم مرد به رحم زن نامحرم

در برخی موارد نطفه شوهر قدرت بارور کردن زوجه را ندارد و یا شوهر اصولاً فاقد اسپرم می‌باشد و یا دستگاه اسپرم ساز مرد دارای نواقص و معایبی است که سبب عقیم شدن وی می‌گردد، در این موارد تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر امکان پذیر نیست و تنها راه حل موجود استفاده از اسپرم مرد بیگانه برای لقاح مصنوعی و بارور نمودن زن ممکن می شود . (A.I.D) که در این فرض مسائلی قابل طرح است که آیا اصولاً تلقیح مصنوعی با اسپرم بیگانه جایز است یا خیر ؟ وضع حقوقی آن چگونه است و نیز مشروعیت و قابلیت انتساب طفل به دنیا آمده ناشی از این عمل چگونه است ؟ این مورد نیز از شبهات بدوی تحریمی است و ‌در مورد آن نیز، برائت شرعی و عقلی جاری می‌گردد، اگر چه رعایت احتیاط، موجب حفظ و تحصیل واقع می شود و بدون استناد آن به شارع در همه موارد نیکوست. اما در کتاب سنت عموماتی است که برخی از آن ها به گونه ای بر حرمت این قسم ؛ دلالت دارد که شایسته بررسی است و نیز موافقان اندکی دارد که به خلاصه ای از آن ها می پردازیم .

گفتار یکم : استناد به آیات قرآن

قرآن کریم، که مهمترین و مستندترین منبع احکام به شمار می‌آید در ابتدا باید معیار قرار گیرد :

« قد افلح المومنون … والذین هم لفرجوهم حافظون، الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین، فمن ابتغی وراء ذلک فأولئک هم العادون »[۱۳۷] یعنی همانا اهل ایمان به رستگاری رسیدند… ‌آنان که فروج و اندامشان را از عمل حرام نگه می دارند مگر بر جفتهاشان یا کنیزان ملکی متصرف آن ها که هیچگونه ملامتی (در مباشرت این زنان ) بر آن ها نیست . بنابر جمله « فمن ابتغی …. » هر عمل منافی با حفظ فرج، تعدی و تجاوز از حدود شرعی است، مگر اینکه از راه ازدواج یا ملک شرعی انجام گیرد. اشکال این استدلال نیز این است که: آنچه به طور ارتکازی از « حفظ فرج » متبادر می شود، نگهداری آن از آمیزش است و منظور از حفظ فرج نیز ممکن است نگاه کردن باشد [۱۳۸].

در آیه ی دیگر آمده : « حرمت علیکم امهاتکم و بناتکم …. و حلائل ابنائکم الذین من اصلابکم و ان تجمعوا بین الاختین الا ما قد سلف ان الله کان غفوراً رحیماً »[۱۳۹]. با توجه به اینکه تکلیف (حرمت)، تنها به افعال تعلق می‌گیرد نه امهات و بنات، ناچار باید در اینجا فعلی را در تقدیر بگیریم و چون حذف متعلق مفید عموم است، فعل مقدر به گونه ای باید باشد که تلقیح را نیز شامل شود، روشن است که اراده چنین عمومی، صحیح نیست، زیرا موجب تخصیص اکثر می شود. ‌بنابرین‏، باید فعلی را که در نظرگاه عرف مناسب این مقام است در تقدیر گرفت وآن آمیزش است. جمله « و ان تجمعوا بین الاختین » در آخر آیه نیز، گواه این مطلب است .

در آیه ۳۰ از سوره مبارکه نور آمده است: « قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن »، یعنی ای پیامبر به زنان مومنه بگو که چشمهای خود را فرو پوشانند و فروج خویش را نگه دارند . این آیه شریفه به حفظ فروج امر نموده است و چون متعلق حفظ در این آیه بیان نشده است و عدم ذکر متعلق نیز افاده عموم می کند، مقتضی آیه کریمه لزوم حفظ از هر چیز، حتی تلقیح مصنوعی است .از این رو، مدلول آیه مذبور منحصر به حفظ فرج از نزدیکی یا مقاربت نامشروع نیست، بلکه سایر انواع روابط نامشروع از قبیل مساحقه و تفخیذ … را نیز شامل است که تلقیح مصنوعی نیز از آن موارد می‌باشد[۱۴۰]

با توجه به آیات فوق و با نظر به تفاسیر مختلف که از این آیات صورت گرفته مشخص می شود که بر اساس آیات قرآن کریم، اصل و قاعده اساسی و اولیه درباره اعمال مربوط به فرج ها، وجوب حفظ آن ها از همه کس و همه گونه اعمال است . در قرآن و احادیث درباره این قاعده فقط یک استثناء وجود دارد که آنهم در سوره مومنون وارد شده، و همسر و کنیز را ذیل حکومت این قاعده عمومی خارج نموده است یعنی هر گونه اعمال مربوط به فروج که بین مردی که با همسر و کنیزش نباشد حرام است، مگر اینکه مخصص و دلیل دیگری که مورد قبول شرع است یافت شود که بتواند عموم این آیات را تخصیص دهد .[۱۴۱]

به عبارت دیگر، مخالفان با توجه به آیات مذکور عقیده دارند که هر عملی که با حفظ فروج منافات داشته باشد، تجاوز از حدود مقررات شرعی است و با نبود رابطه زوجیت و یا فقدان اجازه شرعی و قانونی، هر گونه عملی در فرج از جمله تلقیح مصنوعی مجاز نمی باشد. ممکن است با توجه به آیه ۳۰ از سوره مبارکه نور گفته شود که اگر شوهر که محرم تمام بدن زوجه خویش است و یا خود زوجه عمل تلقیح را انجام و نطفه مرد اجنبی را در رحم قرار دارد مشمول آیه مبارکه از آیه ۳۰ سوره نور نشود [۱۴۲]. ولی مخالفان در پاسخ می‌گویند که « حفظ فرج » از ادخال نطفه اجنبی هر چند توسط شوهر یا خود زن باشد از لوازم و شئونات حفظ از غیر است و از این رو، اطلاق حفظ از غیر، مقتضی حرمت ادخال نطفه غیر شوهر به رحم زن است[۱۴۳].

نظر مفسرین اهل سنت نیز ‌در مورد آیات فوق عدم جواز ‌به این عمل است و این دیدگاه است که آیه شریفه نور امر به ستر و پوشاندن فروج می کند .

گفتار دوم : استناد به پاره ای از روایات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:50:00 ق.ظ ]