کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



از آنجا که پیش از تصویب قانون جرایم رایانه­ای در ماده ۱۳۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، برخی از مصادیق جاسوسی از طریق رایانه جرم انگاری شده بود صرفاً برای افراد نظامی بود و همچنان خلع قانونی این موضوع وجود داشت تا این که در سال ۱۳۸۸ با تصویب قانون جرایم رایانه­ای جرم جاسوسی رایانه­ای در فضای مجازی در موارد ۳ تا ۵ این قانون جرم انگاری شده و با تصویب این مواد از قانون جرایم رایانه­ای مصور ۵/۳/۱۳۸۸ به نظر می­رسد ماده ۱۳۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح نیز منسوخ گردیده چرا که در ماده ۲۶ قانون جرایم رایانه­ای به صراحت از اینکه نیروهای مسلح مشمول این قانون بوده را نامه برد. ماده ۲۶ بیان می­ نماید: « در موارد زیر، حسب مورد مرتکب به بیش از دو سوم حداکثر یک یا دو مجازات مقرر محکوم خواهد شد:

الف – هر یک از کارمندان اداره­ها و سازمان­ها یا شوراها و یا شهرداری ­ها و مؤسسه­­ها و شرکت­های دولتی یا وابسته به دولت یا نهادهای انقلابی و بنیادها و مؤسسه­هایی که زیر نظر ولی فقیه اداره می­شوند و یا دارندگان پایه­ قضایی و به طور کلی اعضاء و کارکنان قوای سه گانه و همچینین نیروهای مسلح و مأموران به خدمات عمومی اعم از رسمی و غیر رسمی به مناسبت انجام وظیفه مرتکب جرم رایانه­ای شده باشد.

ب – … » و همچنین در ماده ۳۰ همان قانون تأکید، بر ایجاد شعبی در دادگاه­ های نظامی نموده که دلالت بر نسخ آن ماده (۱۳۱ قانون جرایم نیروهای مسلح) دارد. لذا با توجه به شرح فوق ارکان جرم جاسوسی رایانه­ای را مورد بررسی قرار می­دهیم.

گفتار اول) رکن قانونی جرم جاسوسی در قانون جرایم رایانه­ای

مواد ۳ تا ۵ قانون جرایم رایانه­ای رکن قانونی جرم جاسوسی رایانه­ای را تشکیل می­ دهند، در ماده ۳ بیان نموده « هر کس به به طور غیر مجاز نسبت به داده ­های سری در حال انتقال یا ذخیره شده در سازمان­ های رایانه­ای یا مخابراتی یا حامل­های داده مرتکب اعمال زیر شود به مجازات­های مقرر محکوم خواهد شد:

الف – دسترسی به داده ­های مذکور یا تحصیل آن ها یا شنود محتوای سری در حال انتقال، …

ب – در دسترس قرار دادن داده ­های مذکور برای اشخاص فاقد صلاحیت، …

ج – افشا یا در دسترس قرار دادن داده ­های مذکور برای دولت، سازمان، شرکت یا گروه بیگانه یا عاملان آن ها، …»

و در ماده ۴ بیان نمود « هر کس به قصد دسترسی به داده ­های سری موضوع ماده (۳) این قانون، تدابیر امنیتی سامانه­های رایانه­ای یا مخابرایتی را نقض کند، … »

و همچنین در ماده ۵ بیان شده « چنانچه مأموران دولتی که مسئول حفظ داده ­های سری مقرر در ماده(۳) این قانون یا سامانه­های مربوط هستند و به آن ها آموزش لازم داده شده است یا داده ­ها یا سامانه­های مذکور در اختیار آن ها قرار گرفته است بر اثر بی احتیاطی، بی مبالاتی یا عدم رعایت تدابیر امنیتی موجب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت به داده ­ها، حامل­های داده یا سامانه­های مذکور شوند، …»

الف) تعریف جرم جاسوسی در فضای مجازی

در لغت دهخدا جاسوسی به معنی « خبر از جایی به جایی بردن» [۵۹]۱ و همچنین به معانی دیگر نیز به کار رفته در فرهنگ واژگاه لغت نیز جاسوسی بدون قرینه، مطلق است وبه نفع و ضرر کشور استعمال می­ شود در فرهنگ حقوقی در تعریف جاسوسی چنین آمده است: « کسی که محرمانه یا تحت عنوان نادرست به نفع حصم در صدد تحصیل اطلاعاتی از نقشه و قوای طرف و مقاصد او برآید» [۶۰]۱ و همچنین برخی نیز جاسوسی را این چنین تعریف نموده ­اند: «جاسوس شخصی است که تحت عناوین غیر واقعی و مخفیانه به نفع خصم درصدد تحصیل اطلاعات یا اشیایی باشد.» [۶۱]۲ در این تعریف جاسوس دارای یک مرحله است و بر خلاف برخی از حقوق دانان خارجی دو مرحله نیست:

در تعریف دیگر جاسوسی در معنی وسیع کلمه دو دسته اقدامات را شامل می­ شود: دسته اول: اقدامات مقدماتی که عبارت از تافحص و تحصیل اطلاعات مخفی است، و دسته دوم عملیات اجرایی که ایجاد ارتباط و رساندن اطلاعات مذبور به کسانی است که باید از آن بهره ­برداری کنند.[۶۲]۳

دسته اول ( اقدامات مقدماتی جاسوسی) ممکن است متضمن قصد جاسوسی نباشد. مثلاً متهم صرفاً از لحاظ کنجکاوی، میل به دانستن یا این که اقدام به تحصیل اطلاعات محرمانه نموده تا بتواند مردم مملکت خود را آگاه سازد، نه خارجیان را ، اما دسته دوم ( عملیات اجرایی جاسوسی) همیشه کاشف از وجود اراده خاص به آگاه کردن یک کشور خارجی و اسرار کشور دیگر و انتفاع از آن ها به ضرر کشور است.

در حقوق ایران معانی جاسوسی تا کنون با معنای دوم انطباق داشته است.

در قانون جرایم رایانه­ای، قانون‌گذار سیاست کیفری دیگری را برای خود انتخاب کرده و اموری را که حتی ممکن است متضمن جاسوسی نباشد از مصادیق جرم جاسوسی محسوب نموده است؛ به گونه ­ای که به خلاف دیگر قوانین کیفری ایران، مطابق بند «الف» ماده ۳ قانون اشاره چنانچه فردی صرفاً از روی کنجکاوی یا میل به دانستن ویا از روی غفلت و بی احتیاطی به داد­ه­های سری دسترسی پیدا کند و یا آن ها را شنود کند، جاسوس محسوب می­ شود. این موضوع با عدالت سازگان نیست.[۶۳]۴

ب) مرتکب جرم جاسوسی در فضای مجازی

جرم جاسوسی از جمله جرایم علیه امنیت محسوب می­ شود که در مواد ۳ و ۴ قانون جرایم رایانه­ای مشمول مرتکبین طبیعتاً اشخاص حقیقی بوده و دایره وسیعی از افراد حقیقی را در بر ‌می‌گیرد و این افراد می ­توانند ایرانی یا غیر ایرانی نیز باشند ولی در ماده ۵ همان قانون صرفاً مأمورین دولتی که مسؤل در حفظ داده­­های سری هستند و در ثانی آموزش لازم را دیده باشند و بر اساس این آموزس خاص و لازم داده ­ها در اختیار آن ها قرار گرفته باشد مشمول این جرم قرار می­ گیرند و مأمورین دولتی شامل کلیه خدمه­هایی ‌می‌باشد که به صورت رسمی، قرار دادی و حتی روزانه و یا افتخاری در خدمت دولت قرار می­ گیرند، می­­باشد.

گفتار دوم) رکن مادی جرم جاسوسی رایانه­ای

یکی از قسمت­ های تشکیل دهنده جرایم رکن مادی جرم است که در جرم جاسوسی مانند سایر جرایم رکن مادی آن شامل چندین جزء بوده که آن ها را بررسی می­کنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 09:31:00 ب.ظ ]




۱- همان طور که قبلاً نیز بیان گردید، حسابداری فعالیت های بازرگانی دولت و واحدهای تابعه آن در اندازه گیری جریان منابع اقتصادی تأکید دارد، لذا وام های بلند مدت دریافتی حساب های مستقل وجوه سرمایه ای از یک سو وام بلند مدت این قبیل حسابهای مستقل تلقی و از سوی دیگر از اقدام وام های بلند مدت فعالیت های بازرگانی دولت به عنوان یک واحد گزارشگری اصلی، محسوب می شود. ‌بنابرین‏ این قبیل وام ها علاوه بر اینکه در حساب های مستقل، وجوه سرمایه ای منعکس و در صورت حساب خالص دارایی های آن گزارش می‌شوند، در ستون مخصوص فعالیت های بازرگانی صورت جامع خالص دارایی های دولت نیز به عنوان واحد گزارشگری اصلی گزارش می‌شوند.

۲- بدهی های بلند مدت مربوط به فعالیت هایی که از طریق حساب های مستقل وجوه امانی صورت می‌گیرد فقط بدهی همان حساب های مستقل محسوب می‌شوند و منحصراًً در صورت خالص دارایی های این قبیل حساب های مستقل گزارش می‌گردند. ‌بنابرین‏ انعکاس و گزارش بدهی های بلند مدت حساب های مستقل وجوه امانی در صورت جامع خالص دارایی های دولت، ضروری نخواهد بود.

۳- سایر بدهی های بلند مدت که بازپرداخت اصل و بهره آن ها از محل در آمدهای عموم واختصاصی صورت می‌گیرد، بدهی های بلند مدت عمومی محسوب می‌شوند. نظر به اینکه حسابداری مستقل وجوه دولتی بر جریان منابع مالی تأکید داشته و منابع و یا مصارف منابع مالی را ثبت و گزارش می نمایند، لذا بدهی های بلند مدت عمومی سر رسید نشده که نه منابع مالی و نه مصرف منابع مالی است در دفاتر حسابداری این قبیل حساب های مستقل قابل ثبت و گزارش نمی باشد، از طرف دیگر بیانیه ۳۴ هیئت استانداردهای حسابداری دولتی، گزارشگری مالی دولت را بر مبنای جریان منابع اقتصادی الزامی دانسته و مقرر گردیده که وام های بلند مدت سر رسیده نشده عمومی نیز در ستون مخصوص فعالیت های دولتی صورت حساب جامع خالص دارایی های دولت، گزارش شوند.

‌به این ترتیب علی رغم آنکه بدهی های سر رسید نشده ی عمومی به عنوان بدهی حساب مستقل در حساب های مستقل وجود دولتی قابل انعکاس و گزارش نمی باشد لیکن دولت در واحدهای تابعه باید ترتیبی اتخاذ نمایند که اطلاعات مربوط ‌به این قبیل بدهی های بلند مدت به طریق نگهداری شود تا در پایان سال مالی در صورت حساب جامع خالص دارایی های دولت گزارش گردد.

ت – نگهداری حساب دارایی های سرمایه ای :

اصل حسابداری دارایی های ثابت مصوب هیئت تدوین استانداردهای حسابداری دولتی آمریکا (GASB) که در ژوئن ۱۹۹۹ با صدور بیانیه شماره ۳۴ همان هیئت به اصل گزارشگری دارایی های سرمایه ای تغییر نام یافت و به صورت کامل مورد تجدید نظر قرار گرفته، مقرر می‌دارد:

یک تفاوت آشکار باید بین دارایی های سرمایه ای عمومی و دارای های سرمای ای حساب های مستقل وجوه سرمایه ای و وجوه امانی قائل شد. دارایی های حساب مستقل وجوه سرمایه ای هم در صورت های مالی حساب مستقل مذکور و هم در صورت های مالی جامع دولت[۱۲] منعکس می‌گردد. دارایی های سرمایه ای حساب مستقل وجوه امانی فقط در صورت خالص دارایی ها حساب مستقل وجوه امانی گزارش می شود. سایر دارایی های سرمایه ای واحد های دولتی، دارایی های سرمایه ای عمومی محسوب می‌شوند. این قبیل دارایی ها نباید در حساب های مستقل وجوه دولتی منعکس شوند بلکه درستون فعالیت های دولتی صورت حساب جامع خالص دارایی های دولت درجمی گردند.

بند۱۹بیانیه۳۴،انواع دارایی های سرمایه ای را شرح زیر مشخص نموده است:

دارایی های سرمایه ای عبارتنداززمین،آماده سای زمین، ساختمان، تهمیدات اساسی ساختمان،وسائط نقلیه، ماشین آلات وتجهیزات،آثار هنری وتاریخی،دارایی های زیر بنایی و سایر دارایی های مشهود و غیرمشهودی درفرایند عملیات، مورد استفاده قرارگرفته و دارایی عمر مفید بیش از یک دوره مفید است. دارایی های زیر بنایی شامل آن دسته از دارایی های سرمایه ای بلند مدتی می شود که ماهیت آن غیر منقول بوده و به صورت معمول عمر مفید آن بسیار بیشتر از اغلب دارایی های سرمایه ای است. جاده ها، پل ها، تونل ها٬ شبکه های آبرسانی سیستم های آب و فاضلاب٬ سدها و شبکه های روشنایی از جمله دارایی های زیر بنایی می‌باشند.

تجزیه و تحلیل اصل گزارشگری دارایی های سرمایه ای توضیحاتی به شرح خلاصه زیر را ضروری می کند:

۱- بخش قابل ملاحظه ای از دارایی های سرمایه ای از محل درآمدهای عمومی و یا اختصاصی و یا از محل استقراض بلند مدت خریداری می‌شوند که باز پرداخت آن ها از محل درآمدهای عمومی صورت می‌گیرد این قبیل دارایی های سرمایه ای که به «دارایی های سرمایه ای عمومی»[۱۳] مرسوم است٬ باید از دارایی های سرمایه ای که از محل منابع دیگری غیر از وجوه عمومی و اختصاصی تأمین مالی و خریداری می‌شوند٬ متمایز گردد.

اصل گزارشگری دارایی های سرمایه ای تأکید می کند که بهای تمام شده این قبیل دارایی ها نباید تحت عنوان دارایی های سرمایه ای در صورت های مالی حساب مستقل وجوه دولتی نظیر حساب مستقل وجوه عمومی حساب مستقل وجوه اختصاصی و حساب مستقل وجوه پروژه های سرمایه ای منعکس شود. دلیل این امر آن است که حسابداری حساب های مستقل وجوه دولتی بر جریان منابع مالی[۱۴] تأکید دارد لذا رویداد های مربوط به خرید و یا احداث دارایی های سرمایه ای که یک رویداد خروج منبع مالی است٬ در دفاتر حساب های حساب مستقل ذیربط و تحت عنوان مخارج منظور و در صورتحساب منعکس می شود.

۲- با توجه به اینکه بیانیه ۳۴ (GASB) بر تنظیم گزارش های مالی جامع دولت مبتنی بر جریان منابع اقتصادی[۱۵] تأکید دارد٬ دارایی های سرمایه ای خریداری شده از محل حساب های مستقل وجوه دولتی باید در پایان سال مالی در صورتحساب جامع خالص دارایی ها٬ تحت عنوان دارایی های سرمایه ای منعکس شود.

‌بنابرین‏ در بندهای تفصیلی بیانیه ۳۴ تصریح شده است که این دارایی های سرمایه ای که در حساب های مستقل وجوه دولتی به حساب مخارج منظور می‌شوند٬ در پایان سال مالی با عنوان دارایی های سرمایه ای و در ستون مخصوص «فعالیت های دولتی» صورت حساب جامع خالص دارایی های دولت نیز منعکس خواهند شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ب.ظ ]




-تهیه و تدوین چارچوب راهنما،فرم های خود ارزیابی (ارزیابی درونی)ارزیابی بیرونی و اعتباربخشی نهایی بر اساس مؤلفه هاو شاخص های عملکرد و استانداردهای اساسی ارتقاء کیفیت توسط کمیسیون های منطقه ای و ارائه به شورای اعتباربخشی و تصویب آن.

۴-بقایی شیوا (۱۳۷۴) در یک طرح پژوهشی خود تحت عنوان «الگوی اعتبارسنجی برای نظام جدید آموزش متوسطه» را طراحی و در بعضی از دبیرستان ها به کار برده است.پژوهشگر بعد از مورد نظر قرار دادن عوامل اعتبارسنجی(کارد آموزشی،دانش آموز،منابع کالبدی،برنامه ریزی و فعالیت ها ارزیابی،مدیریت)،ضمن مراجعه به اسناد و مدارک نظام آموزش متوسطه و مصاحبه با کارشناسان و متخصصان برنامه ریزی آموزشی یک مجموعه استاندارد پیشنهادی( ۱۳استاندارد مربوط به کادر آموزشی،۵استاندارد مبربوز به دانش آموزان،۴ استاندارد مربوز به منابع کالبدی،۳ استاندارد مربوط به مدیریت و ۳ استاندارد مربوط به برنامه ریزی و فعالیت های ارزیابی)را تدوین نمود سپس برای تعیین وزن و اعتبار هر یک از عوامل و اجزاء،از طریق نگرش سنجی تعدادی از متخصصان و کارشناسان ستادی آموزش و پرورش را جویا شده و بر این اساس ضرایبی را برای هر یک از عوامل یاد شده تعیین کرده و الگوی ارائه داده که برای رتبه بندی دبیرستان ها به کار بسته است.

۵- جوادی (۱۳۸۸) پژوهشی را تحت عنوان «ضرورت ها و چگونگی ایجاد نظام تضمین کیفیت در آموزش و پرورش» را مورد بررسی قرار داده.در این پژوهش محقق به تعریف اصطلاحات مربوط به تضمین کیفیت در آموزش و پرورش پرداخته و سپس به هدف های تضمین کیفیت در آموزش و پرورش، سابقه موضوع،چگونگی ایجاد نظام تضمین کیفیت در این نظام،رویکردهای عمده برای تضمین کیفیت و در آخر به ارئه چند پیشنهاد پرداخته است. در این پژوهش،پژوهشگر هدف های ایجاد نظام تضمین کیفیت در آموزش و پرورش را ایجاد یک نظام نظارت و ارزشیابی به منظور فراهم کردن اطلاعاتی شفاف و عینی از دانش آموزان،مدیران.معلمان والدین ؤمسؤلین و سیاستگذارن کشور،ایجاد یک نظام برانگیزنده به منظور کارآمد کردن مؤسسات آموزشی و در نتیجه فراهم کردن یک محیط رقابت برانگیز آموزشی می‌داند همچنین در این پژوهش برای ایجاد نظام تضمین کیفیت در آموزش و پرورش چند پیشنهاد داده که شامل:استفاده از تجارب سایر کشورها و تدوین آن ها به شکلی که کلیه نکات برجسته این تجارب و نیز ناکامی ها و عدم موفقیت های آن ها را در بر داشته باشد،ایجاد یک فرهنگ مدیریتی در کشور برای برای این کار اولاً باید اهداف ایجاد نظام تضمین کیفیت کاملاً روشن شود و همچنین مدیران آموزشی باید از خواسته ها و نیازهای جامعه خود آگاه باشند،ضرورت ایجاد و راه اندازی نظام تضمین کیفیت در آموزش و پرورش از طریق طرح در برنامه های توسعه و تصویب در مجلس شورای اسلامی به عنوان یک سیاست گذاری ملی با هدف بهبود استانداردهای آموزشی و با توجه به ‌پاسخ‌گویی‌ به نیازهای دانش آموزان و کارفرمایان ،شکل قاننی به خود بگیرد،شورای عالی وزارت آموزش و پرورش و ورارت آموزش و پرورش وظیفه راه اندازی نظام تضمین کیفیت وسازکارهای لازم برای ایجاد و تداوم تشکیلاتی را ‌به این منظور به عهده بگیرد،آموزش از ضروریات است.بدیهی است که ارزشیابی درونی به وسیله خود مدارس یا مناطق با توجه اهداف آموزشی صورت خواهد گرفت ،حال آن که ارشیابی بیرونی به وسیله افرادی خارج از مدرسه و با توجه به استانداردهای تعیین شده به عمل خواهد آمد.

۶-میرزا محمدی(۱۳۸۵) طرحی پژوهشی با عنوان «مبانی نظری احصاء شاخص های ارزشیابی نظام آموزش و پرورش» را انجام داده است. در طرح حاضر، مدل سه عاملی نظام آموزش و پرورش شامل درونداد، فرایند و برونداد(واسطه­ای و نهایی) مورد نظر قرار گرفته است. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن این نکته که، بسیاری از ابعاد و قابلیت های مربوط به نظام آموزش و پرورش، صرفاً به عدد در نمی آیند و از سویی سنجش این ابعاد بسیار مهم می‌باشد، ‌بنابرین‏ لازم است که نظامی از شاخص های کمی و کیفی برای ارزیابی کامل کیفیت این نظام تدوین، مستقر و اجرایی گردد. بر این مبنا، پژوهش ‌بر اساس الگوی اعتبارسنجی، ملاک ها و شاخص ها ی هر عامل در دو بخش کمی و کیفی تدوین ‌شده‌اند.

۷- رجایی پور(۱۳۸۶) پژوهشی را تحت عنوان «بررسی شاخص های مطلوب در فرایند ارزشیابی مدیریت مدارس از دیدگاه مدیران و دبیران متوسطه شهر کرد» را انجام داده است.پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی می‌باشد.جامعه آماری پژوهش حاضر ۷۰۱ دبیران و مدیران متوسطه شهر کرد می‌باشد.ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته شامل ۴۸ سوال بسته پاسخ بر اساس مقیاس پنج درجه­ای لیکرت بود.اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب الفای کرونباخ ۹۳/۰ براورد گردید.بر اساس یافته های پژوهش ،از نظر مدیران و دبیران مهمترین شاخص ها در ارزشیابی مدیریت مدارس مربوط به امور آموزشی می‌باشد.آنان به ترتیب شاخص های مربوط به امور مالی،فضا و تجهیزات آموزشی،امور کارکنان آموزشی،امور دانش آموزان و روابط مدرسه و اجتماع را به عنوان مهمترین شاخص ها در ارزشیابی عملکرد مدیر اعلام نموده ­اند.مقایسه نظرات آزمودنی ها بر حسب سمت تفاوت معناداری را نشان می‌دهد،اما بر حسب سایر عوامل دموگرافیک نظیر جنیست، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معناداری بین نظرات آزمودنی ها مشاهده نگردید.

۸- ‌عبداللهی(۱۳۸۶) به پژوهش تحت عنوان «طراحی سامانه نشانگرهای ارزیابی کیفیت مدارس ابتدایی و راهنمایی» پرداخته که در این پژوهش با بهره گرفتن از الگوی سیپ[۵۵]‌ که شامل چهار عنصر:زمینه،درونداد،فرایند و برونداد است،به اعتباریابی و رواسازی نشانگرهای ارزیابی‌ عملکرد کیفی آموزشگاهی پرداخته شده است.

عامل یکم:دروندادها(بودجه و اعتبارات،فضا و تجهیزات، کتابخانه،وسایل و مواد آموزشی)،عامل دوم:فرایند (فعالیت معلمان،رهبری آموزشی و بهداشت محیط آموزشی)،عامل سوم:فرایند(امور اداری)،عامل چهارم: فرایند(راهبردهای یاددهی-یادگیری)،عامل پنجم:فرایند (هزینه کردن بودجه)،عامل ششم:فرایند(فعالیت‌ دانش آموزان)،عامل هفتم:درونداد(ویژگی‌های کادر مدیریت)،عامل هشتم:بروندادها(دانش آموختگان)،عامل‌ نهم:زمینه(محیط اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی)و عامل‌ دهم:درونداها(ویژگی‌های معلمان و دانش آموزان).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]




(۴) ویژگی های شخصیتی (سختگیری / کمال و اعتماد به نفس)،

(۵) سابقه از تلاش های درمان (موفق، ناموفق، تاریخ جراحی، و تلاش برای از دست دادن وزن)،و

(۶) همبودی (بیماری های پزشکی و محور اختلالات I). (همان منبع).

نظارت بر خود)خود نظارتی)یک بخش اساسی در ارزیابی درمدل شناختی رفتاری است فرد باید در نشان دادن هر موقعیتی که باعث تجارب مربوط به تصویر بدنی است اگاهی دهد، گزارش مربوط به اعتقادات و افکار، و اثراتشان بر خلق و خو و رفتار. علاوه بر فراهم کردن یک پایه و اساس، به راهنمای برنامه ریزی درمان این بیماری، اجازه نظارت دهد تا پیشرفت درمان را ارزیابی و نتایج را بررسی کند(ذکایی،۱۳۸۹).

.

بخش سوم :

مهارت های ارتباطی

۲- ۱۴- ارتباط

هنگامی که فردی از طریق ابزار زبان به فرد دیگری ارتباط برقرار می‌کند رابطه ای میان آن ها شکل می‌گیرد که آن را در هیچ جای دیگر نمی توان یافت. همین توانایی برگرداندن اصوات بی معنا به کلمات گفتاری و نوشتاری، مهم ترین امتیاز بشر، یعنی زبان است. زبان، رشد آن دسته از یژگی هایی را ممکن ساخته است که انسان اندیشمند را از همه مخلوقات دیگر متمایز می‌سازد(تی وود، جولیا؛ترجمه مهرداد فیروزبخت، ۱۳۸۰). شاید بتوان گفت که ارتباط، یکی از قدیمی ترین و در عین حال، عالی ترین دستاوردهای بشر بوده است. ارتباط در گذشته و برای انسان اولیه، علاوه بر کارکردهایی در جهت حفظ حیات و یاری گرفتن از دیگران داشته، زمینه ساز فعالیت های اجتماعی و سرآغازی بر زندگی اجتماعی نیز بوده است. اما در عصر حاضر اهمیت برقراری رابطه به دی است که انسان پیوسته در جهت ابداع و ساخت انواع وسایل، ابزارها، روش ها و شیوه های کارآمدتر ارتباط جمعی و بین فردی کوشیده است. اولین گام برای برقراری ارتباط مؤثر، کسب آگاهی و شناخت درست از اصول و قواعد ارتباطی برای اصلاح نگرش و کشف مهارت های برقراری ارتباط مؤثر است منظور از ارتباط یعنی فرایند انتقال و تبادل افکار، اندیشه، احساسات و عقاید افراد با بهره گرفتن از علائم و نمادهای مناسب به منظور تاثیر، کنترل و هدایت دیگر (سجادی پور، ۱۳۸۶).

۲-۱۵- انواع ارتباط

انواع گوناگون ارتباط در شکل و سطوح مختلف وجود دارد . اما دو شکل کلی آن عبارتنداز: ارتباط کلامی و غیرکلامی .در یک لحظه خاص هر شخص چندین پیام ارسال می کندکه بعضی ازآن پیامها ازراه ارتباط غیرکلامی ارسال می شود.این پیامهادرقالب حالت چهره، آهنگ صدا، ارتباط چشمی،حالت بدن و.. ارائه می­گردند.(ساپینگتون۱، ترجمه حسین شاهی ، ۱۳۸۵).

ارتباطات انسانی را می توان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد:

۱٫ ارتباط های کلامی (خواندن – نوشتن – گفتن – شنیدن).

۲٫ ارتباط های غیرکلامی (ارتباط چشمی – تُن صدا – لمس و نحوه تماس افراد – ژست ها و حالات – اطوار – اداها – وضعیت بدن – ظاهر فیزیکی)

نشانه های غیرکلامی، اغلب اطلاعات ارزشمندی درباره احساسات کنونی دیگران در اختیار افراد قرار می‌دهند و این گام آغازین می‌تواند در فرایند درک کردن آن ها سودمند باشد (قربانی، ۱۳۸۴).

اشکال مختلف ارتباط غیرکلامی عبارتنداز: رفتار غیرگویشی: مانند حالت و وضعیت فیزیکی، برخورد نگاه ها، تماس غیرفیزیکی و حالات و … . استفاده از بدن، شامل ارتباط چشمی، نگاه خیره و مستقیم. جنبه‌های ظاهری فرد: شامل شیوه لباس پوشیدن، مدل مو، بو و نوع لباس. سمبل ها : شامل رنگ، یونیفرم زبان علائمی:نامه ها، نوشتن گزارش و مقاله .رسانه: رادیو، تلویزیون، روزنامه ، موبایل و … . (نوری قاسم آبادی، ۱۳۷۷).

۲-۱۶- ابعاد و ویژگی های ارتباط

فراهم آوردن اطلاعات برای دیگران درباره قصد شخص است. این ویژگی را بعضی مولفان هدفمندی نامیده اند:

تعریف نوع رابطه است، چنان که روابط میان همسران به وسیله پیام های دستوری تعریف می شود. این پیام ها سیستمی از قوانین آشکار و ناآشکار را در طول زمان شکل می‌دهند که چگونگی ارتباط میان زن و شوهر را مشخص می‌کند.

چند بعدی بودن ارتباط، ‌به این معنا که ارتباط در دو سطح مجزا اما مرتبط با هم سطح کلامی و غیرکلامی روی می‌دهد. سطح اول مربوط به محتوای ارتباط است در حالی که سطح دوم وظیفه کیفیت بخشی به سطح اول را بر عهده دارد (کول، ترجمه آل یاسین ۱۳۷۷).

۲-۱۷- اجزاء ضروری یک ارتباط خوب

اجزاء ضروری یک ارتباط خوب عبارتنداز:

۱- همدلی: هم دلی توانایی مشاهده دنیا از دید دیگران بر اساس چهارچوب دلبستگی هایشان، نوع درک و احساسی که دارندو طور دیگر بیان می‌کنند می‌باشند و این به معنی بودن به جای آن شخص نمی باشد بلکه خود را جای او گذاشتن است تا شاید کمی از احساس او قابل درک و تصور باشد.بدون این کیفیت همدلی تبدیل به هم زبانی می شد.

۲- توجه مثبت غیرمشروط:که پذیرش بدون قضاوت در خصوص مراجعه کنند. نسبت به مسائل موجود می‌باشد.

۳- صداقت: یعنی وجود صداقت در بیان و ابراز احساسات (کول، ترجمه آل یاسین ۱۳۷۷).

۲-۱۸- مهارت های ارتباطی

یکی از مهارت های اساسی که انسان باید آن را بیاموزد، توانایی برقراری ارتباط صحیح با دیگران است. به دلایل متعدد، عده ای از توانایی برقراری ارتباط صحیح با دیگران، برخوردار نیستند برقراری یک ارتباط بر اساس اعتماد و تساوی ، شاید مهمترین مهارت در ارتقاء سلامت باشد. اصول اساسی چنین ارتباطی عبارتنداز همدلی، صداقت و احترام مثبت که باعث درک حالت و نقطه نظرات دیگران بدون پیشداوری می شود. انجام این کار متضمن روشن شدن فضای کار، توجه کامل به شخص می‌باشد که بتوان تمام انتظارات فرد را برآورده ساخت. روشن نمودن فضا تنها مربوط به محیط فیزیکی یا شلوغی نمی باشد، بلکه تقریباً مربوط به روشن شدن فضای ذهنی فرد است تا بتوان بدون حواس پرتی یا نظریات پیش داورانه یا مواد رقابتی به صحبت ها گوش کند. (محسنیان راد، ۱۳۸۰).

مهارت های ارتباطی، مهارت هایی هستند که افراد را قادر به شنیدن پیام های کلامی (محتوای شناختی و عاطفی) درک پیام های غیرکلامی (محتوای عاطفی و رفتاری) و پاسخ دهی کلامی و غیرکلامی ‌به این دو نوع پیام می‌سازند(محسنیان راد، ۱۳۸۰). مهارت ارتباطی به دو دسته تقسیم شده است:

۱٫ ارتباط بین فردی

۲٫ درون فردی.

اگر افراد از مهارت های ارتباطی و مناسب برخوردار نباشند، در بسیاری از جنبه‌های زندگی، آسیب پذیر خواهند بود. چگونگی ارتباط افراد با کسانی که با آن ها زندگی می‌کنند و پیوسته در تعامل مستمر و مداوم با آن ها به سر می‌برند، بخش مهمی از توانایی روابط بین فردی را تشکیل می‌دهد. افرادی که مهارت های ارتباطی ضعیف تری برخوردار هستند، کم تر مورد پذیرش دیگران قرار می گیرند. ارتباط مؤثر، ارتباطی است که در آن راه بر روی هر گونه سوء تفاهم بسته می شود. با برقراری ارتباط مؤثر، احساس ها، عقاید، افکار و اندیشه ها بین افراد منتقل می شود و رشد فرد و جامعه تضمین می شود (سجادی پور، ۱۳۸۶).

۲-۱۹- سه مهارت بین فردی

    1. سوال کردن یعنی جستجو و بیرون کشیدن نکات مبهم چیزی، سوال کردن نشان دهنده توجه است.

  1. درست گوش دادن یعنی توجه به صداهایی که می شنوید و آن را درک می کنید. هر چه بیشتر سکوت کنید و گوش بدهید صمیمی تر و با نفوذتر می شوید.

مشاهده کردن دقیق، یعنی استفاده از همه حواس برای بررسی چیزی تا بتوان درک و دانش بهتری نسبت به آن به دست آورد (نوری قاسم آبادی، ۱۳۷۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]




علل پیدایش عزت نفس

دلیل عمده ایجاد عزت نفس را باید در رابطه‌ فرد با جامعه او به خصوص در دوران پراهمیت کودکی و نوجوانی جستجو کرد و این رابطه را می‌توان به چند نوع بیان کرد:

واکنش دیگران: مهم ترین منشأ پدیدآمدن عزت نفس، رفتار واکنش دیگران نسبت به فرد (به خصوص کودک) است. این را نظریه «آینه خودنما» می‌نامند. یعنی فرد برای دیدن خود به واکنش‌های دیگران توجه واکنش دیگران: مهم ترین منشأ پدیدآمدن عزت نفس، رفتار واکنش دیگران نسبت به فرد (به خصوص کودک) است. این را نظریه «آینه خودنما» می‌نامند. یعنی فرد برای دیدن خود به واکنش‌های دیگران توجه کرده، تصویر خود را در آن واکنش‌ها می‌بیند. اگر والدین به کودک بگویند باهوش است و یا قابل اطمینان نیست، این نوع مفاهیم قسمتی از خودپنداره یا هویت کودک می‌گردد.

مقایسه با دیگران: به تدریج که کودک رشد می‌کند خود را با دیگران، مانند خواهر، برادر، دوستان و غیره مقایسه می‌کند این مقایسه یکی از منابع اصلی عزت نفس در کودکان است.

همانندسازی با الگوها: کودک با بعضی افراد مهم زندگی خود مثل والدین، معلمان همانندسازی می‌کند و آنان را به عنوان الگوی رفتار خود انتخاب می‌کند و میل دارد شبیه آنان شود که این همانندسازی در ذهن کودک انجام می‌شود بر روی عزت نفس تأثیر می‌گذارد.

نیاز به احساس ارزش و عزت نفس: همراه با زیستن در شرایط اجتماعی، نیاز به احساس ارزشمندی به نحو سالم و متعادل آن در انسان به وجود می‌آید که در سلامت و تعادل روانی فرد ضروری است ولی اگر ‌به این نیاز خللی وارد شود احساس حقارت و یا خودبزرگ بینی در فرد ایجاد می‌شود و عزت نفس شخص پایین می‌آید (بیابانگرد، ۱۳۸۰).

افکار هم می‌تواند نقش بسیار مهمی‌در چگونگی ادراک و احساسات ما و علل پیدایش عزت نفس داشته باشد. مثلاً فرض می‌کنیم شخصی در آینه به خودش نگاه می‌کند و می‌گوید: «چه هیکل بدی پیدا کرده ام» این فکر می‌تواند بر عزت نفس او اثر منفی بگذارد اما اگر در آینه نگاه کند و فکر کند به نظر می‌رسد مدل موهایم خیلی خوب شده است اثر آن روی عزت نفس کاملاً برعکس خواهد بود. در این دو مورد تصویر فرد در آینه همان است، تنها افکار فرق کرده‌اند پس اگر شرایط خارجی تعیین کننده عزت نفسش باشند آن گاه کافی است شخص شرایط خود را بهبود بخشد تا عزت نفس افزایش یابد (مهرناز شهرآرای، ۱۳۸۶).

حوزه های عزت نفس

الف:زمینه اجتماعی :احساس فرد را ‌در مورد خودش به عنوان دوست دیگران شامل می شود،اینکه آیا سایر افراد او را دوست دارند وبه عقایدشان احترام می‌گذارند واو را در فعالیت های خودشان شرکت می‌دهند ؟آیا از ارتباط و تعامل باهمسالان خود احساس رضایت می‌کند؟ به طور کلی کودکی که نیاز اجتماعی اش برآورده شود، صرف نظر از این که چه تعداد از آن ها با آداب و اصول مورد قبول ملی مطابقت دارد، احساس خوبی در این زمینه خواهد داشت؟(اسلامی نسب،۱۳۷۶).

ب :زمینه تحصیلی :عزت نفس تحصیلی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به ارزشمندی تحصیلی خود مربوط می شودوبه ارزیابی فرد از خود به عنوان دانش آموز مربوط می شود این امرتنها ارزیابی ساده ای از ب :زمینه تحصیلی :عزت نفس تحصیلی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به ارزشمندی تحصیلی خود مربوط می شودوبه ارزیابی فرد از خود به عنوان دانش آموز مربوط می شود این امرتنها ارزیابی ساده ای از توانایی و موفقیت نیست ، کودک اگر به تمام معیارهای موفقیت تحصیلی دست یابد عزت نفس او مثبت خواهد بود.اگر واکنش اطرافیان ‌در مورد وضعیت تحصیلی فرد مطلوب باشد، در او احساس رضایت از خود ایجاد نموده و به قضاوت مثبت فرد درباره خودش کمک می‌کند (اسلامی نسب،۱۳۷۶).
ج :زمینه خانوادگی :ارزیابی و قضاوت فرد به عنوان عضوی از خانواده را عزت نفس خانوادگی می‌گویند که در اثر تعامل فرد با اعضاء خانواده در او به وجود می‌آید.این نوع عزت نفس احساسات ‌و ادراکات افراد را به عنوان عضوی از خانواده منعکس می‌کند ، کودکی که احساس می‌کند عضو با ارزشی از خانواده خود است ، وظیفه خود را به نحو احسن انجام می‌دهد و به لحاظ محبت و احترامی که از والدین ،برادران وخواهرانش دریافت می‌کند احساس امنیت کرده وعزت نفس مثبتی در این زمینه پیدا می‌کند. نوع رابطه متقابل فرد با پدر، مادر، برادران و خواهران و سایر اعضاء خانواده و این که فرد تا چه اندازه توسط آن ها پذیرفته شده است، در چگونگی نگرش او نسبت به خود مؤثر است و عزت نفس خانوادگی او را تعیین می‌کند (اسلامی نسب،۱۳۷۶).

د: تصویربدنی : ترکیبی از ظاهر جسمانی وقا بلیت های بدنی است.عزت نفس بدنی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به توانایی بدنی خود اطلاق می شود که از طریق فعالیت‌ها و کنش های بدنی در فرد به وجود می‌آید. ‌بنابرین‏ اگر فرد از سلامت و توانایی بدنی خوبی برخوردار باشد، بر عزت نفس بدنی او تاثیر مثبت خواهد گذاشت و بالعکس نواقص جسمانی و عدم توانایی در انجام فعالیت ها و مهارت ها، تاثیر منفی بر عزت نفس بدنی فرد خواهد داشت است،نوعا” دختران بیشتر نگران ظاهر خود هستند وپسرها نگران توانایی جسمانی البته این امردرمورد تمام افراد صدق نمی کند(اسلامی نسب،۱۳۷۶).
ه :عزت نفس کلی : ارزیابی جامع تری از خود است و مبتنی بر ارزیابی کودک از اکثر خصوصیات خودش است ،عزت نفس کلی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به کلیه ارزش های خود اطلاق می شود که این جنبه از عزت نفس، سایر جنبه‌های فوق را در خود دارد و در واقع به آن ها نوعی وحدت و یکپارچگی می بخشد. فردی که عزت نفس کلی مثبتی دارد، از کلیه جهات بدنی ، اجتماعی، خانوادگی و تحصیلی، خود را مطلوب و خوب می‌داند. او نگرش مثبت خود را از واکنش مثبت اعضاء خانواده، همسالان، معلمین و توانایی‌های بدنی خود کسب نموده است. چنین فردی ، بهتر می‌تواند با مشکل خود مقابله کند ( اسلامی نسب ،۱۳۷۶).عزت نفس کلی در احساساتی از قبیل اینکه “من فرد خوبی هستم” یا اینکه “من اکثر خصوصیات خودم را دوست دارم ” جلوه گر می شود (الیس پوپ و همکاران،۱۹۹۹).

عزت نفس وتفاوت های جنسیتی

برخلاف فقدان تفاوت های جنسی آشکار در عزت نفس کلی ،شواهد قابل ملاحظه ای وجود دارد که نشان می‌دهد دختران وزنان در مقایسه با پسرا ن ومردان فاقد اعتماد نسبت به توانایی‌های خود در موقعیت های برخلاف فقدان تفاوت های جنسی آشکار در عزت نفس کلی ،شواهد قابل ملاحظه ای وجود دارد که نشان می‌دهد دختران وزنان در مقایسه با پسرا ن ومردان فاقد اعتماد نسبت به توانایی‌های خود در موقعیت های موفقیت آمیز خاص هستند.به بیان دیگر،زنان در مقایسه با مردان انتظارات کمتری درمورد عملکردشان دارند وارزیابی هایشان از توانایی ها وعملکرد های واقعی خوددر برخی از موقعیت ها پایین تر ازمیزان واقعی است(بیابانگرد،۱۳۸۲).

بخش سوم :سلامت روانی

تعاریف نظری سلامت روانی

سلامت روانی عبارت است از داشتن سازگاری کافی و احساس خوب بودن از دیدگاه روان شناختی، متناسب با معیارهای قابل قبول روابط انسانی و جامعه (ساعتچی، ۱۳۸۹).

سلامت روانی عبارت است از: سازگاری فرد با جهان اطراف به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی ‌و برداشت مفیدوموثر از سوی فرد می شود(میلانی فر،۱۳۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]