کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



اصطلاح روانی ـ حرکتی به مفهومی که در طبقه‏ بندی کرات هول به کار رفته است نشان می‏ دهد که رفتارهای این حیطه شامل فعالیت‏های زیر است: مهارت‌های دستکاری، مهارت‌های حرکتی و فعالیت‏هایی که انجام آن ها به هماهنگی روانی ـ عضلانی نیاز دارد. هماهنگی روانی ـ عضلانی به طور خلاصه، همان کارایی ایجاد هماهنگی بین تحریک عصبی و حرکت عضلانی است که به طور منطقی نمی‏تواند به عنوان یک خرده طبقه مستقل در حیطه روانی ـ حرکتی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد، زیرا که به طور ذاتی در دو خرده طبقه دیگر وجود دارد. به عبارت دیگر، مهارت‌های حرکتی را رفتارهای قابل مشاهده انسان متحرک می‏ دانند. وقتی که اصطلاح روانی ـ حرکتی به دو جزء روان و حرکت تقسیم می شود. به طور ضمنی حرکتی ـ ذهنی یا حرکت ارادی را می‏رساند. ‌بنابرین‏ به عنوان یک تعریف مشخص و واضح می‏توان گفت که واژه روانی ـ حرکتی در برگیرنده همه حرکات ارادی قابل مشاهده انسان است. خصوصیت یکسان همه رفتارهایی که در حیطه روانی ـ حرکتی قرار می‏ گیرند، آن است که اولا همگی اعمال ارادی و قابل مشاهده یا الگوهای عملی بوده که به وسیله یادگیرنده به مرحله اجرا درمی‏آیند و ثانیاًً مربی آن ها را به عنوان بخش اصلی ‌هدف‌های‌ آموزشی برنامه‏ هایی که برای آموزش دانش‏آموزان خود تعیین می ‏کند، انتخاب می کند (هارو، ۱۳۶۸).

چیزی که درنگاه اول در رشد کودکان بیشتر از همه به چشم می‌آید، تغییرات سریع در حوزه حرکتی کودکان است. نوزادی که در بدو تولد یک موجود تقریباً بی حرکت است، پس از گذشت چند سال توانایی حرکت، ایستادن و دویدن را پیدا می‌کند.

توجه به جنبه‏ های حرکتی کودکان یکی از مهمترین حوزه های رشدی است که از همان ابتدا توجه بسیاری از نظریه‏پردازان رشد کودک را به خود جلب ‌کرده‌است. اهمیت رشد حرکتی به گونه‏ای است که پیاژه شناخت‏شناس معروف و نظریه‏پرداز حوزه رشدشناختی کودکان، ‌به این اصل وفادار مانده است که زیربنای ساختار ذهنی کودک فعالیت‏های حرکتی است که در دو سال اول زندگی انجام می‏ دهد. رفتارهای حرکتی کودکان ممکن است در ابتدا بسیار ناپخته بنظر برسد، اما بر اثر رشد مغزی و بازخوردهای محیطی به تدریج کودک به سمت انجام رفتارهای حرکتی پیچیده و ماهرانه حرکت می ‏کند. امروزه، تنها به رشد خودبخودی مهارت‌های حرکتی کودکان توجه نمی‏کنند، بلکه بر اثر مشاهدات طبیعی که بر روی کودکان زیادی صورت گرفته است متخصصان ‌به این نتیجه دست یافته اند که برای رشد بهتر رفتار حرکتی کودکان که زیربنای ادراک و شناخت آن ها‌ است، باید برنامه‏ ریزی صورت گیرد تا بهتر بتواند مهارت‌های حرکتی را یاد بگیرند و در موقعیت‏های طبیعی به کار ببرند (دوپیرا، ۱۹۹۳).

مقوله‏های روانی ـ حرکتی ‌بر اساس نمونه رفتارهایی که برای بیان نتایج خاص یادگیری به کار می‏ روند در جدول زیر ارائه می‌شوند (لطف آبادی، ۱۳۷۵).

جدول ۲-۱- مقوله‏های اصلی در حوزه روانی ـ حرکتی (لطف آبادی، ۱۳۷۵؛ ص ۲۷)

توصیف مقوله‏های اصلی در حوزه روانی ـ حرکتی

نمونه ‌هدف‌های‌ تربیتی

نمونه ‌فعل‌هایی که برای بیان نتایج خاص یادگیری به کار می ‏رود.

۱٫ ادراک

این مقوله مربوط است به استفاده از اعضای حسی برای به دست آوردن نشانه‏ هایی که فعالیت حرکتی را هدایت می ‏کند. این امر از یک محرک حسی شروع می‏ شود و با انتخاب نشانه دنبال می‏ گردد و به معنا کردن می‏انجامد.

– از روی صدای ماشین عملکرد نادرست آن را تشخیص می‏ دهد.

– مزه غذا را با احتیاج به استفاده از آن مربوط می‏ سازد.

– موسیقی را با گام برداشتن معین در رقص ارتباط می‏ دهد.

برمی‏گزیند، توصیف می ‏کند، بازرسی می ‏کند، متمایز می‏ سازد، تعیین می‏ سازد، جدا می‏ سازد، ارتباط می‏ دهد، انتخاب می ‏کند، مجزا می ‏کند.

۲٫ وضعیت یا تمایل

تمایل مربوط است به آمادگی برای اجرای نوع خاصی از عمل. این مقوله شامل وضعیت ذهنی، وضعیت جسمانی و وضعیت انگیزشی است. ادراک نشانه ‏ها به عنوان یک پیش نیاز مهم در این سطح عمل می ‏کند.

– توالی مراحل در جلا دادن چوب را بلد است.

– وضعیت بدنی مناسب برای چوگان بازی از خود نشان می‏ دهد.

– تمایل خود را برای ماشین‏نویسی ماهرانه نشان می‏ دهد.

شروع می ‏کند، ابراز می ‏کند، تبیین می ‏کند، حرکت می ‏کند، واکنش نشان می‏ دهد، پاسخ می‏ دهد، نشان می‏ دهد، دست به کار می‏ شود، داوطلب می‏ شود.

۳٫ پاسخ هدایت شده

پاسخ هدایت شده مربوط است به مراحل اولیه در یادگیری پیچیده و شامل تقلید آزمایش و خطاست. درستی عملکرد شاگرد به وسیله یک معلم یا با بهره گرفتن از یک مجموعه مناسب از معیارها مورد داوری قرار می‏ گیرد.

– حرکات بازی گلف را آن طور که به او نشان داده شده انجام می‏ دهد.

– نوار کمک‏های اولیه را آن طور که به او نشان داده شده به کار می‏ گیرد.

– ترتیب درست تهیه یک غذا را معلوم می ‏کند.

جمع‏ آوری می ‏کند، تحت قاعده درمی‏آورد، رویهم سوار می ‏کند، از هم جدا می ‏کند، ابراز می ‏کند، باز می ‏کند، سفت می ‏کند، ثابت می ‏کند، حرارت می‏ دهد، اصلاح می ‏کند، اندازه می‏ گیرد، تعمیر می ‏کند، مخلوط می ‏کند، سازمان می‏ دهد، طرح‏ریزی می ‏کند.

۴٫ مکانیسم

مکانیسم عبارت از آن دسته از اجرای اعمال است که پاسخهای آموخته شده به صورت عادت درآمده‏اند و حرکات با اطمینان و درستی انجام می ‏شوند. نتایج یادگیری در این سطح مربوط به انواع مختلف مهارت‌های اجرا است .

– خوش خط و خوانا می‏نویسد.

– تجهیزات آزمایشگاه را منظم می ‏کند.

– یک دستگاه پروژکتور اسلاید رابه کار می‏اندازد.

– حرکات یک رقص ساده را نشان می‏ دهد.

(همانند فعلهای مورد شماره ۳)

۵٫ پاسخهای کاملاً پیچیده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 10:17:00 ب.ظ ]




ب-مرگ قطعی؛

با توجه به پیشرفت علم پزشکی و اختراع وبه کار گیری وسایل مرتبط با این موضوع معیار های جدیدی هم به عنوان علایم مرگ قطعی اعلام شده است که در گذشته مطرح نبوده اند ازین رو مرگ قطعی را این طور معرفی کرده‌اند که:«مرگ وقتی قطعی است که اعمال قلبی ‌و عروقی و حسی ‌و حرکتی به طور کامل از بین برود و بر گشت آن امکان نداشته باشد.علایم مرگ حقیقی عبارتند از توقف جریان خون،توقف تنفس،اتساع وثابت ماندن مردمک در هر دو چشم،واز بین رفتن امواج الکتریکی قلب و مغز.معمولا مرگ سه تا پنج دقیقه پس از قطع تنفس جریان خون و به عبارت دیگر ظاهر شدن علایم ذکر شده فوق به وقوع می پیوندد.»[۵۶]

همان طور که ملاحظه می شود احراز بسیاری از این حالات مستلزم استفاده از وسایل خاص است.

ج-مرگ مغزی،

بین مرگ قطعی و مرگ مغزی تفاوتی هست ‌به این معنا که مرگ مغزی به معنای مرگ قطعی نمی باشد.در واقع مرگ مغزی به معنای توقف غیر قابل بازگشت تمام اعمال مغزی است.لذا در مواردی که اعمال عالی مرتبط با قشر مخ به لحاظ اسیب به مخ مختل می شود به معنای مرگ مغزی نیست بلکه در مرگ مغزی تمامی مغز یعنی قشر ‌و ساقه مغز هم به پایان حیات خود می‌رسند وبه تبع ان سکوت ممتد ‌و چندین ساعته نوار مغزی و منفی بودن عکس العمل های تحریک چشمی و پوستی و حلقی و…،با صرف وقت قابل تشخیص است.[۵۷]

امروزه افراد مرگ مغزی به وسیله وسایل روز پزشکی به حیات نباتی خود با زنده نگهداشتن قلب و ریه ادامه می‌دهند،ولی این که در حقوق وقوانین ما چه نوع معیاری به عنوان مرگ قطعی پذیرفته شده است، سوالی است که جواب ان در قانون«پیوند اعضا بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی انان مسلم است» مستتر است.متن این قانون که مصوب ۱۳۷۹ است ‌به این شرح است:«ماده واحده:بیمارستان های مجهز برای پیوند اعضا،پس از کسب اجازه کتبی از وزارت بهداشت،درمان و اموزش پزشکی،می‌توانند از اعضای سالم بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی انان طبق نظر کارشناسان خبره مسلم باشد،به شرط وصیت بیمار یا موافقت ولی میت جهت پیوند به بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو یا اعضا ی فوق بستگی دارد استفاده نمایند.»با بهره گرفتن از عبارت« بیماران فوت شده» وذکر عبارت« مرگ مغزی» بعد از ان،و استفاده از کلمه «میت» می توان ‌به این نتیجه رسید که مقنن ایرانی مرگ مغزی بیمار را پایان حیات وی تلقی واز حیث نتیجه با مرگ قطعی یکی دانسته است.[۵۸]

د- حیات غیر مستقر یا مرگ حکمی؛

قانون‌گذار در ماده ۲۱۷ قانون مجازات اسلامی به تبعیت از مشهور فقهای شیعه و چه بسا در جهت رفع اختلاف پیرامون تشخیص زمان مرگ، سخن از وجود حد فاصلی بین زمان حیات قطعی و زمان مرگ قطعی زده است که بدان حیات غیرمستقر گفته می‌شود. از مجموع دیدگاه فقها و حقوق ‌دانان و قانون‌گذار می‌‌‌‌‌‌‌توان به نتایج زیر در این مورد دست یافت:

۱٫ حیات مورد حمایت شرع و قانون حیات مستقر است و حیات غیر مستقر معادل مرگ است.

۲٫ حیات غیر مستقر یعنی کسی که آخرین رمق حیات را دارد و به عبارت دیگر هر چند دچار مرگ قطعی ( توقف کامل فعالیت مغز، قلب، و ریه ها) نشده است ولی همانند مرگ مغزی بازگشت او به حیات مستقر محال است.

۳٫ چنین کسی در حکم مرده است و صدمه به او، جنایت بر مرده تلقی می‌شود.[۵۹]

۴٫ در باب معیار تشخیص حیات غیر مستقر، فقها نظرات متفاوتی ابراز ‌داشته‌اند. طول زمان قابل زیست (کمتر از یک روز زنده باشد)، وضعیت جسمی مجنی علیه ( زوال ادراک، شعور، نطق و حرکت اختیاری) و تشخیص عرف؛ سه معیاری است که توسط‌ اندیشمندان فقه و حقوق ابراز شده است. بعضی نویسندگان ملاک در احراز حیات مستقر را صدق عرفی آن دانسته‌اند و تصریح کرده‌اند که ضابطه در احراز حیات غیر مستقر، تفاهم عرفی است (و در تشخیص درحکم مرده به هر دو عنصر طول زمان و شرایط بدنی مجنی علیه مبتنی بر نظر عرف توجه شده است).[۶۰] به نظر می‌‌‌‌‌‌‌رسد استناد به عرف برای تشخیص حیات مستقر از غیر مستقر در قرن‌ها پیش که علم پزشکی محدودیت‌های بی‌شماری داشته است، تنها راه حل بود ولی، اکنون و در مقطعی از زمان که پیشرفت‌های این علم شگفت‌انگیز است و با عنایت ‌به این که موضوع مرگ و حیات ماهیتا در چارچوب علم پزشکی قابل بررسی است، احاله چنین امری به عرف غیر‌قابل قبول باشد.[۶۱]

۵٫ تسری حکم ماده ۲۱۷ به غیر مورد ضرب و جرح مانند بیماری‌های غیر قابل علاج و یا وضعیت جسمی و روحی اشخاصی که در شرایط حیات غیر‌مسقر قرار داشته باشد ، بلا‌مانع است. زیرا به نظر می‌رسد، کانون توجه مقنن وضعیت مقتول بوده و نه علت بروز آن. در نهایت به نظر می‌رسد که مرگ به عنوان نتیجه لازم در قتل عمدی به دو صورت محقق می‌‌‌‌‌‌‌شود: مرگ قطعی و مرگ نسبی که همان حیات غیر مستقر است و مرگ مغزی مصداقی از آن به حساب می‌آید.[۶۲]

ه-تسریع در مرگ؛

این بخش در جهت توضیح و فرض انگاری مواردی است که مجنی علیه قبل از ارتکاب جرم بر وی، دارای بیماری یاوضعیت خاص جسمی بوده که در آینده نزدیک مرگ وی حتمی وقابل پیش‌بینی بوده وارتکاب جرم علیه وی موجب تسریع در مرگ وی شود.از هر منظری ‌به این موضوع بنگریم این نکته مهم است که ایا رفتار ارتکابی جانی بر مجنی علیه موجب گسیختگی رابطه ی سببیت بین بیماری یا وضعیت خاص جسمی مجنی علیه با نتیجه پیش آمده می شود یا خیر؟

لذا اگر رفتار ارتکابی خود به طور کاملا مستقل سبب قتل شده باشد بیماری قبلی وی در نظر گرفته نشده وحکم به قصاص جانی بلا مانع است.ولیکن نکته ی دیگر فاصله ی بین بیماری شخص و مرگ است وآن بدین معنی است که اگر فاصله ی بسیار نزدیکی بین بیماری شخص ومرگ وجود داشته باشد که وی را در حالت مرده قرار داده باشد(حیات غیر مستقر)و رفتار مرتکب ازین منظر موجب تسریع در مرگ شود موضوع مشمول مادهه ۲۱۷ق.م.ا۱۳۷۰ خواهد بود والبته«این موضوع که کسی که چند دقیقه بیشتر به حیات او باقی نمانده زنده محسوب یا از مصادیق ماده۲۱۷ق.م.ا (حیات غیر مستقر)است را باید به نظر کارشناس احاله نمود.[۶۳]

نکاتی چند در این باب به نظر می‌رسد که به طور مختصر از آن می گذریم:

۱-احراز و وجود یک رابطه سببیت بین رفتار مرتکب و مرگ در همه ی نظام های حقوقی دنیا پذیرفته شده و لازم است ،لذا رفتار متهم شرط لازم برای تحقق جرم هست ولی به معنی اثبات جرم نیست بلکه می بایستی یک سبببیت مؤثر بین این دو باشد ،که واژه مؤثر قیدی است که سایر عوامل دخیل ولی غیر مؤثر را از گود خارج می‌سازد ،لذا کسی نمی توانند با این دفاع که اگر وی مجنی علیه را نمی کشت بر اثر بیماری یا …خودش فوت می کرد،از قصاص خود را رها کند چرا که یک عامل مؤثر و مستقل که همانن رفتار مرتکب است این رشته ادعایی را از قبل پاره ‌کرده‌است که ذکر ماده ۲۱۶ق.م.ا۱۳۷۰مبین موضوع است«هر گاه کسی جراحتی به شخصی وارد کند وبعد از ان دیگری او را به قتل برساند قاتل همان دومی است ،اگر چه جراحت سابق به تنهایی موجب مرگ می گردید،و اولی فقط محکوم به قصاص طرف یا جراحتی است که وارد کرده…».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ب.ظ ]




امروزه با وجود مشکلاتی که در ارتباطات و روابط بین فردی برای نوجوانان وجود دارد پرداختن به بهداشت و امنیت روانی آن ها به ویژه شادکامی و سازگاری فردی – اجتماعی لازم به نظر می‌رسد . در این پژوهش با بررسی رابطه ی بین متغیرهای پژوهش می توان از نتایج به دست آمده استفاده کاربردی کرد . به طور مثال می توان راهکارها و راهبردهای مؤثری برای نوجوانان در باورهای فراشناختی میسر نمود تا به سازگاری بهتر در ارتباطات و مهارت‌های فردی و اجتماعی و به تبعه آن شادکامی آن ها منجر گردد .

۴-اهداف پژوهش :

۴-۱- هدف کلی :

هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه ی باورهای فراشناختی نوجوانان با سازگاری فردی- اجتماعی و شادکامی آن ها می‌باشد .

۴-۲- اهداف ویژه :

بررسی رابطه ی باورهای فراشناختی با سازگاری فردی نوجوانان دختر .

بررسی رابطه ی باورهای فراشناختی با سازگاری فردی نوجوانان پسر .

بررسی رابطه ی باورهای فراشناختی با سازگاری اجتماعی نوجوانان دختر .

بررسی رابطه ی باورهای فراشناختی با سازگاری اجتماعی نوجوانان پسر .

بررسی رابطه ی باورهای فراشناختی با شادکامی نوجوانان دختر .

بررسی رابطه ی باورهای فراشناختی با شادکامی نوجوانان پسر .

۵- فرضیه‌ها :

۵-۱- فرضیه اصلی :

بین باورهای فراشناختی و سازگاری فردی- اجتماعی و شادکامی نوجوانان رابطه وجود دارد .

۵-۲- فرضیه ویژه:

بین باورهای فراشناختی و سازگاری فردی نوجوانان دختر رابطه وجود دارد .

بین باورهای فراشناختی و سازگاری فردی نوجوانان پسر رابطه وجود دارد .

بین باورهای فراشناختی و سازگاری اجتماعی نوجوانان دختر رابطه وجود دارد .

بین باورهای فراشناختی و سازگاری اجتماعی نوجوانان پسر رابطه وجود دارد .

بین باورهای فراشناختی و شادکامی نوجوانان دختر رابطه وجود دارد .

بین باورهای فراشناختی و شادکامی نوجوانان پسر رابطه وجود دارد .

۶-متغیرها :

متغیر مستقل : باور های فراشناختی

متغیر وابسته : سازگاری فردی اجتماعی

متغییر وابسته : شادکامی

متغیر کنترل : سن ، تحصیلات ، جنس که با توجه به نمونه پژوهش که بر روی دانش آموزان سال اول دبیرستان دختر و پسر انجام شده مورد کنترل قرار گرفت .

متغیر تعدیل کننده : طبقه اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی و خانوادگی نوجوانان که محقق با بهره گرفتن از نمونه گیری تصادفی از تاثیر آن ها بر پژوهش کاسته است .

۷-تعاریف واژه ها :

۷-۱- تعریف مفهومی باورهای فراشناختی :

باورهای فراشناختی اطلاعاتی است که افراد ‌در مورد شناخت خود و راهبردهای یادگیری دارند که این راهبرد ها در آن ها اثر می‌گذارد . این مفهوم یکی از جنبه‌های فراشناخت[۲] است . فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است ، که در برگیرنده دانش فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی ، نظارت یا کنترل می‌کند و اغلب نظریه پردازان بین دو جنبه از فراشناخت یعنی باورهای فراشناختی و نظارت فراشناختی تمایز قایل شده اند . همچنین نظارت فراشناختی به دامنه از کارکردهای اجرایی نظیر توجه ، کنترل ، برنامه ریزی و تشخیص خطا در عملکرد اشاره دارد ، ( ولز[۳] ، ۲۰۰۰ ؛ ترجمه : بهرامی و رضوان ، ۱۳۸۵) .

۷-۲- تعریف عملیاتی باورهای فراشناختی :

باورهای فراشناختی در این پژوهش عبارت می‌باشد از پنج خرده مقیاس کنترل ناپذیری ، باورهای مثبت ، وقوف شناختی ، اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار که توسط پرسشنامه [۴]MCQ-30 سنجیده می شود ، ( همان منبع ) .

۷-۳- تعریف مفهومی سازگاری فردی – اجتماعی:

سازگاری یک مفهوم عام است و به همه ی راهبردهای که فرد برای اداره کردن موقیت های استرس زای زندگی اعم از تهدیدهای واقعی یا غیر واقعی به کار می‌برد گفته می شود ، ( سادوک و ساودک[۵] ، ۲۰۰۳ ، به نقل از افتخار صعادی ۱۳۸۶ ) . سازگاری مجموعه ای از رفتارهای آموخته شده است ، و ناسازگاری زمانی به وجود می‌آید که فرد مهارت‌های لازم برای تطابق با مشکلات روزمره زندگی را یاد نگرفته باشد . به طور کلی فرایندهای یادگیری در بروز پاسخهای سازگارانه یا ناسازگارانه نقش اساسی دارد و افراد برای سازگاری مطلوب باید مهارت‌های اجتماعی لازم را فرا گیرند ، (فیرس[۶] ، ۱۹۹۱ ؛ ترجمه : فیروز بخت ، ۱۳۷۴ ) .

۷-۴- تعریف عملیاتی سازگاری فردی – اجتماعی:

سازگاری فردی – اجتماعی در این پژوهش توسط پرسشنامه روانی کالیفرنیا[۷] CPI سنجیده می شود . این مقیاس در سال ۱۹۵۳ توسط کلارک[۸] و همکاران و به منظور سنجش سازگاریهای مختلف زندگی تهیه شده است که دارای دو قطب سازگاری فردی و سازگاری اجتماعی است . این پرسشنامه ، ۱۸۰ سوال و ۱۲ خرده مقیاس دارد که نیمی از آن ها برای سنجش سازگاری فردی و بقیه ، جهت اندازه گیری سازگاری اجتماعی طراحی شده است ، ( کلارک و همکاران ، ۱۹۵۳ ؛ به نقل از عمیدنیا ، نیسی و سودانی ، ۱۳۸۹ ) .

۷-۵- تعریف مفهومی شادکامی:

طبق بسیاری از تئوری های هیجان ، شادکامی یکی از شش هیجان بزرگ یعنی : تعجب ، ترس ، خشم ، شادکامی ، تنفر و نگرانی است . آیزنگ ، ( ۱۹۴۵ ) شادکامی را به ‌عنوان برونگرایی پایدار در نظر گرفت و خاطرنشان ساخت از زمانی که عواطف مثبت در شادکامی مورد توجه واقع شدند شادکامی با جامعه پذیری آسان و تعامل مطلوب و لذت بخش با دیگران مرتبط دانسته شد . همچنین شادکامی را وابسته بر فراوانی و درجه عواطف مثبت یا لذت سطوح بالای رضایت در طول زندگی و نبود احساسات منفی نظیر افسردگی و اضطراب دانسته اند ، ( هادی نژاد و زارعی ، ۱۳۸۸ ) .

۷-۶- تعریف عملیاتی شادکامی:

برای سنجش شادکامی از پرسشنامه شادکامی آکسفورد[۹] که در سال ( ۱۹۹۰ ) توسط آرگایل و لو[۱۰] تهیه شده ۲۹ ماده ی شش گزینه ای دارد که از ۱ تا ۶ نمره گذاری می شود ، ( ثابت و لطفی کاشانی ، ۱۳۸۹ ) .

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

فراشناخت

شادکامی

سازگاری

ادبیات پژوهشی

در این فصل ابتدا از متغییر فراشناخت و مؤلفه های آن و سپس شادکامی ، مفهوم شادکامی ، اهمیت شادکامی ، رویکردهای نظری شادکامی ، متغییرهای مؤثر بر شادکامی و نقش آن در زندگی بشر صحبت می شود . و در پایان درباره سازگاری ، سازگاری اجتماعی ، سازگاری فردی و نظریه های مربوط به آن مطالبی ارائه می‌گردد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ب.ظ ]




۳-۱-۱- نحوه جبران خسارت وارده در زمانی که مربی مسئول است.

۳-۱-۱-۱- جبران خسارت بدنی (دیه)

با اسلامی شدن قوانین ایران و تصویب قانون دیات، دیه که یک نهاد اسلامی است وارد قلمرو حقوقی ایران گردید و این امر سبب بروز اختلاف نظر در خصوص این موضوع که آیا قانون که در باب دیه وضع شده است قانون مدنی را نسخ ضمنی ‌کرده‌است یا خیر یا اینکه این دو قانون قابل جمع می‌باشد. حقوق ‌دانان برجسته اسلامی دلایلی را ارائه کرده‌اند که نشان می‌دهد دیه تأمین و جبران خسارت بدنی است که در ادامه به ذکر دلایل آن ها پرداخته می شود.

«حقوق ‌دانان معتقدند که دیه مجازات است و در قانون دیات نیز به عنوان مجازات مطرح گردیده است اما هیچ گونه دلیلی برای اثبات مجازات بودن آن ارائه نشده است و در روایت و احادیث وارد شده در باب دیه نیز ذکری از دیه به عنوان مجازات مطرح نگردیده است. بلکه از آن ها استفاده می شود دیه برای جبران ضرر و زیان های بدنی تعیین شده است. زیرا اولاً در مقابل ارش قرار گرفته و از روایات استفاده می شود که ارش برای جبران ضررها و زیان های وارده به بدن در جایی که دیه تعیین نشده در نظر گرفته شده است پس همان‌ طور که ارش یک نوع جبران خسارت جبران و ضرر بدنی محسوب می شود، دیه که در برابر آن قرار گرفته است نیز باید یک نوع جبران خسارت بوده است. ثانیاًً اصولا مجازات های اسلامی همیشه مقابل معصیت و گناه می‌باشد و دیه در غالب موارد در مقابل فعل های خطا و یا شبه خطا می‌باشد (مرعشی، ۱۳۷۰، ص۱۴).

با توجه به مطالب اشاره شده می توان گفت با تصویب قانون دیات و به دنبال آن قانون مجازات، دیه به عنوان مالی که به زیان دیده پرداخت می شود، اما دیه تنها در صورتی است که صدمات وارده بر جسم و جان افراد باشد.

‌بنابرین‏ در صورتی که صدمات وارده بر جان و جسم ورزشکاران یا سایر افراد حاضر وارد شود و این صدمات ناشی از تقصیر مربی ورزشی باشد بر اساس قانون مجازات به دیه محکوم می شود. البته این مطلب بدان معنی نیست که قا نون دیات ناسخ قانون مسئولیت مدنی می‌باشد.

به طور مثال اگر مربیان ورزشی در انتخاب لوازم عمومی و نرمشی یعنی ابزارهایی که ورزشکاران به طور عمومی مورد استفاده قرار می دهندمانند:وزنه، تخته شیرجه، توپ، تقصیر و کوتاه نمایند و این امر سبب بروز حادثه ای برای ورزشکار شود که طبق قانون مربی مسئول شناخته شود و برای آن میزان صدمه، دیه تعیین شده باشد مربی مسئول پرداخت مبلغ دیه به ورزشکار می‌باشد.

۳-۱-۱-۲- جبران خسارت مادی (مالی)

در خصوص تعریف ضرر مادی می توان گفت در صورتی است که بر اثر تلف مال اعم از عین یا منفعت یا کاهش ارزش و قیمت مال به شخص وارد می شود. گروهی از حقوق ‌دانان اعتقاد دارند که خسارت ناشی از صدمات جسمانی نیز مثلاً هزینه پزشکی ضرر مادی است (یزدانیان، ۱۳۷۹) البته طبق تبصره۲ماده۵۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی۱۳۷۹«خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست». در این خصوص بین حقوق ‌دانان اختلاف نظر وجود دارد و به نظر می‌رسد علت این اختلاف نظر هم عدم اتخاذ رویه یکسان در قوانین می‌باشد در قانون آیین دادرسی۱۳۸۱قانون گذار در ماده ۷۲۸٫ ضرر ناشی از عدم النفع را قابل مطالبه می‌دانست.

درخصوص مسئوولیت مدنی مربیان می توان گفت درصورتی که ضرر مالی یامادی به باشگاه یاشخص (ورزشکاریا ثالث) وارد شودواین ضررو خسارت وارد شده ناشی ازتقصیر مربی (به انواع مختلف) باشد ‌بر اساس ماده ۱قانونمسئوولیت مدنی که مقررمی دارد:«هرکس بدون مجوز قانونی.. . موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می‌باشد. »قابل مطالبه می‌باشد.

مثلا اگردراثر تعلیمات وآموزش نادرست مربی یاعدم توجه به تجهیزات مورد استفاده ورزشکاران خسارتی به باشگاه وارد شود این مربی است که مسئوول شناخته می شودمثلاًورزشکاران والبیال برای تمرین واردزمین والیبال می‌شوند ولی به علت عدم وجود توپ والیبال دچار مشکل می شود در این صورت اگرمربی توپ فوتبال در اختیار آنان قرار دهد تاتمرین را آغاز کنند تا توپ والیبال پیدا شود هرخسارتی که از سنگینی توپ فوتبال بر تجهیزات وتورو.. . باشگاه وارد شود مربی مسئوول است.

البته ناگفته نماند که طبق قانون مجازات اسلامی وآرای وحدت رویه خسارت مازاد بردیه قابل پرداخت نمی باشد اما این در حالی است همانطورکه اشاره کردیم در قانون مسئوولیت مدنی قابل پرداخت است.

۳-۱-۱-۳- جبران خسارت معنوی

جسارت معنوی عبارت از خسارتی است که چهره مالی و اقتصادی ندارد و به حقوق مالی و دارایی شخص صدمه نمی زند، ولی سبب رنج اخلاقی و لطمه به حقوق غیر مالی او است مانند لطمه به شرافت و شهرت شخص و خانواده، سلب آزادی، تجاوز به اقامتگاه (کاتوزیان، ۱۳۹۱).

خسارت قابل جبران شامل خسارت مادی وعینی ومالی و معنوی مانند درد و رنج است. حتی در کامن لا آمده است که ورزشکاران که بر اثر مصدومیت قادر به ادامه ورزش نیستند از باب از دست دادن یک فعالیت لذت بخش رنج می‌برند هیأًت منصفه می‌تواند به جبران خسارت رأی‌ دهد.

در قوانین موضوعه ایران نیز مسئولیت معنوی پذیرفته شده است به طوری که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل ۱۷۱در مقام بیان مسئولیت قاضی به ضرر معنوی اشاره می‌کند که مقرر می‌دارد:«هر گاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی.. . ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر ایت صورت خسارت به وسیله دولت جبران می شود و در هر حال از متهم اعاده حیثیت می‌گردد. »اما این قانون در خصوص جبران خسارت معنوی به صورت مالی مجاز می‌باشد یا خیر اشاره نکرده است. (صفایی، رحیمی، ۱۳۹۱).

در قانون مسئولیت مدنی جبران ضرر های معنوی به صراحت پیش‌بینی شده اشت و قانون‌گذار برای این منظور وسایلی را اندیشیده است که از جنبه مادی آن بکاهد ماده ۱۰قانون مسئولیت مدنی مقرر می‌دارد:«کسی که به حیثیت و اعتبارات شخصی یا خانوادگی او لطمه وارد شود، می‌تواند از کسی که لطمه را وارد آورده است جبران زیان مادی و معنوی خود را بخواهد» هر گاه اهمیت زیان و نوع تقصیر ایجاب نماید دادگاه می‌تواند در صورت اثبات تقصیر، علاوه بر صدور حکم به خسارت مالی، حکم به رفع زیان از طریق دیگر، از قبیل الزام به عذر خواهی و درج حکم در جراید و امثال آن نماید.

قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۷۸زیان معنوی را قابل مطالبه نمی دانست به طوری که در ماده مذکور مقرر شده بود«شخصی از وقوع جرمی متحمل ضرر و زیان شده و یا حقی از قبیل قصاص و قذف پیدا کرده وآن را مطالبه می‌کند مدعی خصوصی و شاکی نامیده می شود. ضرر و زیان قابل مطالبه به شرح زیر است:

ضرر و زیان های مادی که در نتیجه ارتکاب جرم حاصل شده است.

منافی که ممکن الحصول بوده و در اثر ارتکاب جرم، مدعی خصوصی از آن محروم و متضرر می شود. همان‌ طور که می بینیم با وضع این ماده قانونی اختلاف در بین حقوق ‌دانان نمودار شد:

ضرر و زیان معنوی طبق قانون اساسی و مسئولیت مدنی قابل مطالبه است ولی قانون آیین دادرسی کیفری آن را قابل مطالبه نمی داند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ب.ظ ]




برای پیاده سازی نظام جدید ارتباط با مشتری تا کنون چارچوب های مختلفی ارائه شده است. گارتنر و برخی دیگر از صاحب‌نظران، مدیریت ارتباط با مشتری را نوعی راهبرد می­دانند که سودآوری، درآمد و رضایت مشتری را از طریق زیر به حداکثر می رساند:

    • ساماندهی حول بخش های مشتری

    • انجام رفتارهایی که مشتریان را ارضاء می‌کند

  • پیاده سازی فرایندهای مشتری محور

گارتنر چنین رویکردی را که شامل هشت گام است طراحی ‌کرده‌است.

واینر نیز برای پیاده سازی سیستم فوق چارچوبی ارائه ‌کرده‌است. در این مدل برخی برنامه های ارتباط با مشتری عبارتند از:

    • خدمات مشتری (سرویس ها)

    • برنامه های وفاداری

    • سفارشی سازی

  • تشکیل جامعه مشتریان در اینترنت

کانال‌های ارتباطی با مشتریان در این چارچوب شبکه اینترنت و پست الکترونیکی است، زیرا نتایج یک مطالعه در مؤسسه پژوهشی فورستر نشان می‌دهد که پست الکترونیکی رویکرد مؤثری از نظر هزینه به منظور حفظ مشتری است (وینر[۵۴]،۲۰۰۱).

شرکت آی بی ام [۵۵]که یکی از بزرگترین شرکت های رایانه ای دنیا محسوب می‌گردد، برای پیاده سازی سیستم مدیریت ارتباط با مشتری الگویی پیشنهاد ‌کرده‌است که در آن به جای گردآوری تبادلات صرف، بر دسترسی و تجزیه و تحلیل بلادرنگ داده ها در پشتیبانی از مشتری تأکید می‌کند(مَسی[۵۶] ،۲۰۰۱).

جدیدترین مطالعات (۲۰۰۴) چالشی بالقوه را بین مدیریت ارتباط با مشتری و ارزش مورد انتظار مشتری برای دستیابی به عملکرد برتر نشان می‌دهد . در واقع، عدم درک مدیریتی از این که (چه چیزی ارزش برتری برای مشتری را شکل می‌دهد و فرآیندی که نحوه اسکان عملیاتی شدن این ارزش برای عرضه به مشتری را فراهم می‌کند؟) یکی از بارزترین موانع در زمینه ارزیابی عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری است. سؤال اصلی یکی از مهم­ترین پژوهش­ها در این زمینه عبارت است از : تأثیر ابعاد ارزش مورد انتظار مشتری بر عملکرد ملموس و ناملموس مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت مادیران ( نماینده انحصاری مانیتور ال جی ) چگونه است؟ بدین منظور خریداران محصولات شرکت به عنوان جامعه آماری تلقی می‌گردند و ‌بر اساس اطلاعات موجود در پایگاه داده ها اطلاعات خریداران محصولات شرکت، در دوره شش ماهه اول سال ۱۳۸۴ مورد بررسی قرار گرفته و از سوی دیگر با بهره گرفتن از پرسشنامه اطلاعات مورد نظر خریداران گردآوری شد.

متغیرهای اصلی این تحقیق عبارتند از: ارزش عملکردی، ارزش اجتماعی، ارزش احساسی، از دست رفته های احساس شده، وفاداری به مارک، رضایت مشتری، عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری. از سوی دیگر روش تحقیق نیز تحقیق همبستگی، با ماهیت کاربردی و مقطعی می‌باشد.

نتایج نشان داده متغیر (از دست رفته های احساس شده) با هر یک از متغیرهای عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر رفتار مشتری، رضایت مشتری و وفاداری مشتری رابطه مستقیم و منفی ( معکوس ) ندارد و به عبارت دیگر افزایش ضایعات و صدمات درک شده مادی و غیر مادی از خرید محصول مورد بررسی در این پژوهش ( مانیتور ال جی ) باعث کاهش وفاداری یا نارضایتی نمی گردد که می‌تواند ناشی از کیفیت محصول و کیفیت درک شده از خدمات ارائه شده توسط شرکت مذکور باشد. ارزش احساسی و ارزش اجتماعی رابطه مستقیم و مثبتی با عملکرد مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر رفتار مشتری در جامعه آماری پژوهش را مشخص کردند که حاکی از شناخته شده بودن محصول (مانیتور ال جی) در بازار ایران داشته و احساس مطلوبیت کلی و مطلوبیت اجتماعی ناشی از استفاده از کالای مذکور را از سوی مشتریان نمایان می­ کند (سلطانی،۱۳۸۵).

در تحقیقی که از ۳۰۰ سازمان شرکت کننده در کنفرانس مشاوره­ای مدیریت ارتباط با مشتری صورت گرفت، مشخص شد که مدیریت ارتباط با مشتری روشی ساده، ارزان و راه حلی سریع نمی ­باشد. بیش از ۳/۲ پروژه­ های مدیریت ارتباط با مشتری شکست خورده و لیکن ۳/۱ آن ها بیش از ۷۵% بازگشت سرمایه داشته اند (مونی[۵۷]،۲۰۰۰).

در پژوهشی دیگر که توسط یک گروه مشاوره­ای انجام شده منافع کمی به شرح زیر مشاهده شد (براون[۵۸]،۲۰۰۲)

جدول ۲-۱: منافع کمی

  • حدود بالقوه بهبود (درصد)
  • تعریف درآمدی
  • ۳۳-۲۵
  • افزایش مشتریان فعلی و بالقوه
  • ۸۰-۳۰
  • کاهش ریزش مشتریان
  • ۱۵-۵
  • افزایش میزان تجدید قرارداد
  • ۴۵-۲۷
  • افزایش در تصاحب مشتری
  • ۷۰-۵۰
  • کاهش دوره زمانی تبلیغات
  • ۵۰-۲۰
  • افزایش در تعداد فعالیت‌های تبلیغاتی
  • ۲۵-۳
  • افزایش فروش جانبی و فروش بالاتر
  • ۲۵-۳
  • افزایش در سهم سبد خرید مشتری
  • ۲۰۰-۵۰
  • افزایش کلی میزان حفظ مشتری
  • افزایش نفوذ در بازار شرکا
  • ۶۰-۳۰
  • کاهش هزینه تغییر مشتریان بالقوه به بالفعل
  • ۴۰-۱۰
  • کاهش هزینه­ های مکاتباتی
  • ۱۰-۸
  • کاهش سربار بازاریابی

منافع کیفی مدیریت ارتباط با مشتری نیز به شرح زیر بود:

-سودمندی بیشتر ارتباطات با مشتری برای سازمان

-کارایی عملیاتی افزایش یافته

-توانایی مدل سازی رفتار مشتری

-بازاریابی محصول و برنامه ­های بهبود یافته کانال‌های مدیریت ارتباط با مشتری از طریق بهره­ گیری از داده ­های بهتر مشتری

-توانایی شناسایی و اولویت­ بندی دامنه پروژه­ های مدیریت ارتباط با مشتری در واحدهای سازمانی

-کارایی بهبود یافته در ارتباطات بازاریابی

-همسوسازی برتر منابع کمیاب با راهکارهای راهبردی در سطح سازمان

شرکت ساپ به عنوان بزرگترین شرکت تولید کننده نرم افزارهای کاربردی سازمان و از شرکت های مطرح کننده راه حل های مدیریت ارتباط با مشتری ، چارچوبی ارائه ‌کرده‌است که در آن تمامی فعالیت های سازمان به سه بخش بازاریابی، فروش و خدمات (سرویس) تقسیم بندی گردیده است با فرایند خودکار سازی بخش های فوق در واقع مدیریت ارتباط با مشتری عملیاتی در سازمان پیاده سازی می‌گردد(حسینی،۱۳۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ب.ظ ]