کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۱۰-۱-۱۰- میانگین موزون هزینه سرمایه Weighted Average Cost of Capital

شرکت می‌تواند تمام پول مورد نیاز خود را از طریق انتشار سهام عادی تأمین نماید. ولی، بیشتر شرکت ها از چندین نوع سرمایه استفاده می‌کنند و آن را اجزای تشکیل دهنده سرمایه می‌نامند که متداول ترین اقلام تشکیل دهنده آن عبارتند از سهام عادی، سهام ممتاز و اوراق قرضه. اجزای تشکیل دهنده سرمایه دارای یک وجه مشترک هستند: سرمایه گذارانی که این وجوه را تأمین کرده‌اند، انتظار دارندکه از محل سرمایه گذاری خود به بازده دست یابند.اگر همه سرمایه شرکت تنها از طریق انتشار سهام عادی تأمین شده باشد، در آن صورت هزینه سرمایه ای را که در بودجه بندی سرمایه ای محاسبه می‌کنند، همان نرخ بازده مورد نظر از سهام عادی خواهد بود. ولی بیشتر شرکت ها از چندین نوع سرمایه استفاده می‌کنند. و به سبب وجود تفاوت در ریسک، این اوراق بهادار دارای نرخ بازده مورد نظر متفاوتی هستند. نرخ بازده مورد نظر هریک از اجزای تشکیل دهنده سرمایه را هزینه بخشی از سرمایه می‌نامند. و هزینه سرمایه ای که در تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای مورد توجه قرار می‌گیرد میانگین موزون هزینه اجزای مختلف سرمایه است. (پارسائیان، ۱۳۸۲)

۱۰-۱-۱۱- سود عملیاتی پس از کسر مالیات NOPAT

سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) به سود پس از کسر مالیات حاصل از عملیات شرکت گفته می‌شود که در محاسبه آن، اثر ثبت‌‌های غیرنقدی (به غیر از استهلاک) حذف و صرفه‌جویی مالیاتی ناشی از هزینه بهره در نظر گرفته‌شده است. از طرف دیگر، سود عملیاتی پس از کسر مالیات، نشان‌دهنده سودی است که به صورت بازده نقدی برای تمام تامین‌کنندگان مالی شرکت موجود می‌باشد. (فدائی نژاد و محمودزاده، ۱۳۹۰)

فصل دوم

ادبیات تحقیق

۲-۱-مقدمه

یکی از مهم ترین اهداف بنگاه های اقتصادی، کسب انتفاع و افزایش ثروت صاحبان سهام (مالکان) در دراز مدت است. سهام داران، اعتباردهندگان و دیگر ‌گروه‌های مرتبط با بنگاه های اقتصادی به منظور اخذ تصمیمات منطقی نیازمند اطلاعات قابل اتکا و مربوط در خصوص عملکرد آن ها و مدیرانشان می‌باشند. با توجه ‌به این که سهام داران و اعتباردهندگان منابع مالی محدود خود را به بنگاه های اقتصادی تخصیص می‌دهند ارزیابی عملکرد بنگاه ها به منظور اطمینان از تخصیص بهینه منابع محدود، امری مهم و حیاتی به شمار می‌آید. معیارهای سنجش عملکرد از سیستم های کنترلی مدیریت تلقی می شود زیرا برنامه ریزی اقتصادی و تصمیمات کنترلی مؤثر نیازمند ارزیابی چگونگی عملکرد واحدهاست. ارزیابی به موقع عملکرد واحدهای اقتصادی، می‌تواند منجر به تخصیص بهینه منابع محدود شود. شاخص های سنجش عملکرد مبتنی بر ارزش در فرایند ارزیابی به منظور آگاهی از میزان ارزش آفرینی بنگاه های اقتصادی، در مقایسه با شاخص های سنتی مبتنی بر داده های تاریخی از کاربست گسترده تری برخوردار شده است که در قضاوت اگاهانه و پایدار سودمندتر است، زیرا مفاهیم ارزش و ارزش آفرینی را مبنا و هدف قرار می‌دهد. (رهنمای رودپشتی، ۱۳۹۰)، بر همین اساس در این فصل به ارائه مبانی نظری تحقیق پرداخته شده است، مبانی نظری تحقیق پشتیبان فرضیه های تحقیق و روشنگر ضرورت انجام آن خواهد بود و درک فصول بعدی را تسهیل می کند.

۲-۲-مدیریت مبتنی بر ارزش Value Based Management

VBM رویکرد مدیریتی است که ضمن آن اهداف کلان سازمان، فرآیندهای مدیریتی و ابزار و ‌تکنیک ها در خدمت ایجاد حداکثر ارزش برای سهام داران قرار می‌گیرد. این ارزش زایی از طریق تمرکز منابع سازمان و تصمیمات مدیریت بر محرکه های کلیدی ارزش آفرینی حاصل می شود. برخی تعاریف ارائه شده دیگر ‌در مورد مدیریت مبتنی بر ارزش که مجموعا مکمل یکدیگرند و می‌توانند تصویر جامعی ازاین مقوله به دست دهند را مرور می‌کنیم.

مدیریت مبتنی بر ارزش رویکرد مدیریتی است که ضمن آن محور توجه به حداکثر نمودن ارزش برای سهام داران از طریق ایجاد فزونی بازده نسبت به هزینه سرمایه به کار گرفته شده می‌باشد.

مدیریت مبتنی بر ارزش شیوه مدیریت بنگاه با هدف ایجاد حداکثر ارزش درازمدت و پایدار برای سهام داران از طریق تلفیق رضایت مندی بازار سرمایه و بازار محصول می‌باشد.

مدیریت مبتنی بر ارزش، فلسفه مدیریتی است که با بهره گرفتن از ابزارها و فرآیندهای لازم، سازمان را در مجرای ایجاد حداکثر سود برای سهام داران قرار می‌دهد.

مدیریت مبتنی بر ارزش شیوه نوین اداره بنگاه است که به جای ایجاد ارقام سود بر روی کاغذ بر خلق ارزش واقعی تمرکز و تأکید دارد. در چنین رویکردی، ارزش واقعی آنگاه به دست می‌آید که بازده حاصله علاوه بر پوشش هزینه سرمایه گذاری، سهمی را برای پوشش ریسک به دست دهد.

مدیریت مبتنی بر ارزش ترکیبی است از باورها، اصول و فرآیندها که بنگاه را در نبرد در عرصه رقابت اقتصادی در جهت افزایش ارزش برای سهام داران پشتیبانی می کند و ‌به این منظور استراتژی، سیاست ها، سازمان، فرآیندها، نیروها، شیوه های سنجش عملکرد و پاداش را در خدمت تحقق این هدف به کار می‌گیرد.

مدیریت مبتنی بر ارزش عبارت است از فلسفه مدیریتی که خلق ارزش برای سهام داران را محور قرار داده و استراتژی ها، ساختار و فرآیندها و سیستم های سنجش عملکرد را در جهت تحقق این هدف محوری قرار می‌دهد.

تعاریف فوق که از میان ده ها تعریف مختلف از مفهوم VBM انتخاب شده است دارای وجوه مشترک زیر می‌باشند :

الف ) VBM یک فلسفه و رویکرد مدیریتی است.

ب) هدف VBM ایجاد حداکثر ارزش برای همه ذینفع ها و در محور آن ها سهام داران است.

ج) استراتژی ها، سیاست ها، منابع و فرآیندها باید در خدمت هدف ارزش آفرینی قرار گیرد.

با اعمال مدیریت مبتنی بر ارزش منافع فردی و منافع سازمانی همگرائی می‌یابد و امکان بروز توانایی‌های بالقوه و نهفته نیروها فراهم می‌گردد. (فخاریان، ۱۳۸۴)

۲-۳-پیشینه و روند تحول VBM

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 10:27:00 ق.ظ ]




و در ماده ی ۱۱۷۸ نیز اینگونه بر مطلب تأکید شده است:ابوین مکلف هستند که در حد و توانایی خود به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند و نباید آن ها را مهمل بگذارند. مواد یاد شده حاکی از این است که به صورت علم و مطلق قانون‌گذار حضانت را نسبت به ابوین هم حق می‌داند و هم تکلیف

و این بدین معنا است که قانون‌گذار در این باره از نظریه ی دوم فقها پیروی ‌کرده‌است.

در مجموع با توجه به ظاهر مواد ۱۱۶۸،۱۱۷۲ و ۱۱۷۸ قانون مدنی در مرحله نخست قانونگذاری و ماده ۱۶۹ اصلاحی مورخه ۸/۹/۹۲ و تصریح استفتاء مذکور می توان ‌به این نتیجه رسید که در رویه قضایی نظام جمهوری اسلامی ایران،نظریه مشهور فقها حاکم است. در واقع مراجع صلاحیت دار در قانونگذاری عمومیت مواد یاد شده را به نوعی تخصیص زده اند؛به طوری که می توان ادعا کرد در نظام قضایی جمهوری اسلامی نظر قانون‌گذار مطابق نظر مشهور فقها بوده و حضانت را تنها نسبت به پدر علاوه بر حق،تکلیف هم می دانند. اما در خصوص مادر،ان را تنها حق می‌داند.در جایی که مادر از قبول حضانت امتناع نماید،نمی توان او را مجبور به پذیرش حضانت نمود. البته در جایی که طفل فاقد پدر یا جد پدری است ویا دارای پدر یا جد پدری است اما آن ها صلاحیت نگهداری طفل را ندارند،ممکن است از باب ضرورت،مادر را مجبور به قبول حضانت نمایند.

راه حل پذیرفته شده در قانون مدنی از ان جهت که با مصلحت طفل که همیشه مورد نظر قانون‌گذار اسلام و ایران بوده سازگارتر است بهتر و مستحکم تر تداعی می کند. شک نیست که طفل به مراقبتها و عواطف والدین و بویژه مادر نیازمند است و همین دلیل کافی است که حضانت را به کسی که امادگی برای ان دارد تحمیل کنند.

۳-۲ آیا موانع حضانت مانع اجرای حق است یا باعث سقوط حضانت خواهد شد؟

در قانون مدنی و همچنین منابع فقهی برخی عوامل که باعث رفع اولویت مادر می‌شوند مطرح گردیده اند از جمله جنون،ازدواج مادر(ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی)،انحطاط اخلاقی،خشونت خارج از حد متعارف،ناتوانی در نگهداری کودک و ابتلا به بیماری‌های مسری .(کاتوزیان،۱۳۷۱،ش۴۰۹٫صفایی و امامی،۱۳۷۸،ش۱۰۷)

اکنون این سوال مطرح می شود که با رفع عوامل یادشده،آیا حضانت باز می‌گردد یا با سقوط این حق دلیلی بر بازگشت ان وجود ندارد؟

از دیدگاه فقها در این مورد اجماعی وجود ندارد. برخی به دلیل اهمیت حضانت و احتمال وجود تالی فاسدهای نگران کننده،حضانت را بازگشت ناپذیر تلقی می‌کنند،اما برخی دیگر ان را قابل بازگشت می دانند.

شیخ طوسی در خلاف(ج۳،ص۸۴)ومبسوط(ج۶،ص۴۱)،علامه در قواعد(الینابیع الفقهیه ،ج۱۹،ص۶۶۰)،شهید ثانی(اللمعه الدمشقیه ج۵،ص۴۶۳)،صاحب حدائق(حدائق الناظره ،ج۲۵،ص۹۲)و از فقهای معاصر امام خمینی(تحریرالوسیله،ج۲،ص۳۱۳) در خصوص طلاق براین باورند که حق حضانت پس از طلاق مادر به او برمی گردد.اما ابن ادریس(السرائر،ج۱۹،ص۴۵۷)صاحب ریاض(ریاض المسائل،ج۱،ص۱۹۲)و از فقهای معاصر ایه الله خویی(منهاج الصالحین،ج۲،ص۲۸۶)قائل به برنگشتن این حق شده اند.

دلیل برگشت پذیری حق حضانت همان‌ طور که گروه اول بران تأکید دارند وجود مقتضی و رفع مانع است،یعنی اقتضای حق حضانت در مادر هست،مانع هم که ازدواج بود برطرف شده ،پس حق او برمی گردد و شایستگی حضانت کودک را دارد(شهید ثانی ،ج۵،ص۴۶۳) و آن ها که گفته اند حق حضانت پس از طلاق بر نمی گردد به اصل استصحاب استناد کرده و بازگشت حق حضانت را به مادر ،محتاج دلیل دانسته اند(همان).

اگر اصل اولیه را ثبوت این حق برای پدر و مادر بدانیم و مخصوصا ان را حقی طبیعی برای انان قلمداد کنیم،انگاه عوامل یادشده به عنوان «موانع حضانت»مطرح خواهند شد.یعنی عواملی که مانع جهت جریان طبیعی امور می‌شوند.‌بنابرین‏ به طور طبیعی در صورت کنار رفتن آن ها دوباره سیر طبیعی امور ادامه می‌یابد(نجفی،۱۳۶۷ه-ص۲۵۹؛ بحرانی ،بی تا،ج۲۵،ص۹۲).در غیر این صورت،اصل استصحاب دلیلی بر صحت نخستین خواهد بود. واقعیت منطبق بر نظریه دوم است ،لذا باید در رفع مانع ،روند اصولی حضانت ادامه یابد(جبعی عاملی،۱۹۹۴،ج۵،ص۴۶۳)؛ همین مطلب در قوانین اغلب کشورهای اسلامی نیز پذیرفته و بدان تصریح شده است.

نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است و در قانون مسکوت مانده است ،ضرورت تذکر این نکته است که ازدواج مادر فقط اولویت حضانت مادر را در مقابل پدر طفل سلب می‌کند و نه اصل حضانت را همان‌ طور که ‌در مورد سایر موانع نیز این امر صدق می‌کند.

به عبارت دیگر انچه در فقه بیان گردیده این است که مادر،در صورت طلاق و سپس ازدواج با دیگری،به دلیل تعهداتی که در مقابل شوهر جدید دارد،نمی تواند به درستی و همانند پدر از عهده نگهداری و تربیت طفل برآید؛ لذا در این صورت پدر بر مادر اولویت می‌یابد. پس این توضیح ضرورت دارد که ازدواج مادر نمی تواند مستمسکی برای دادن حضانت به فردی غیر از پدر شود و ر صورت فقدان پدر،مادر نسبت به هر شخص دیگری اولویت خواهد داشت،هر چند که مادر ازدواج کرده باشد(حسینی روحانی،۱۴۱۴ ه،ج۲،ص۳۱۵؛ جیلانی قمی،۱۳۷۱،ج۴،ص۵۷۵)

نظر حقوق ‌دانان نیز این است که مصلحت کودک،مهمترین هدف قانون‌گذار است. پس هر جا که حادثه ای این مصلحت را به خطر اندازد،حق پدر یا مادر، مانع رفع ضرر از طفل نیست،ولی دلیلی نیز وجود ندارد که پس از زوال مانع و رفع خطر پدر و مادر وضع طبیعی خود را که مصلحت طفل نیز در ان است، باز نیابند. (کاتوزیان،ناصر۱۳۷۲،۱۶۹-۱۷۰/۲)

با این تفاسیر می توان گفت موارد مذکور ،مسقط حق حضانت نیستند،بلکه مانع اند.

یکی دیگر از نواقص قانون موضوع کفر است که در خصوص این موضوع سکوت ‌کرده‌است اما با توجه به دلایل زیر می توان ان را مانع حضانت دانست:

الف:مطابق ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی(ولی مسلم نمیتواند برای امور مولی علیه خود وصی غیر مسلم تعیین کند)

ب:یکی از وظایف حضانت کننده تربیت طفل هست وتربیت طفل مسلمان باید دینی باشد و امکان تحقق ان به دست کافر ممکن نیست ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی می‌گوید:

(هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت او است صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد محکمه می‌تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا مدعی العموم هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ کند)

با توجه به ذکر عام عدم مواظبت بدون قید وشرط میتوان گفت این عدم مواظبت شامل عدم مواظبت روانی که در غیر مسلمانان رایج تر است می‌باشد مثلا در خصوص شرب خمر.

ج:مطابق متون فقهی من جمله ایه شریفه(و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا) نیز کفر از موانع حضانت می‌باشد.

۳-۳ متغیرهای مؤثر در تعیین سن حضانت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:27:00 ق.ظ ]




ماده یک قانون با اشاره به تأسیس دادگاه اطفال بزهکار خاطر نشان می‌سازد:

«… ولی در نقاطی که کانون اصلاح و تربیت به ترتیب مقرر فصل چهارم این قانون تشکیل نگردیده، طبق قانون مجازات عمومی تعیین کیفر خواهد شد».

‌بنابرین‏ با وضع چنین مقرراتی اشکال کار برطرف نمی شود، چرا که تأسیس کانون های اصلاح و تربیت نیز خالی از اشکال نیست. نداشتن متخصص، نبودن محل مناسب و بالاخره نداشتن بودجۀ لازم، تأسیس کانونها را با هزاران مشکل مواجه نموده بود. بدین ترتیب قانون تشکیل دادگاه اطفال بزهکار جز در تهران و تعداد معدودی از شهرها در هیچ یک از نقاط کشور قدرت اجرائی پیدا نکرد و بالنتیجه محاکم مجبور بودند که همان مقررات قانون مجازات عمومی سال ۱۳۰۴ را با تمام اشکالات و نارسائیهای آن مورد عمل قرار دهند.

۳-۹- رژیم قانون مجازات اسلامی و مجازات طفل بزهکار

ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی، اطفال را به طور مطلق مبرا از مسئولیت کیفری شناخته است.معنی این حکم قانون گذار این است که طفل بزهکار از مجازات معاف است. ولی دادگاه مکلف است دربارۀ «تربیت» او تصمیم مناسبی اتخاذ نماید تربیت طفل بزهکار در مادۀ مذکور و تبصره۲ آن با « نظر» دادگاه به یکی از طرق زیر پیش‌بینی شده است:

– تسلیم طفل به سرپرست او

– اعزام به کانون اصلاح و تربیت

– تنبیه بدنی بنا به مصلحت.

علاوه بر آن در ارتکاب جرائم خاص مانند لواط و قزف قانون گذار به ترتیب حکم به تعریز نابالغ تا «۷۴ ضربه شلاق» و «تأذیب نابالغ ممیز» با نظر دادگاه داده است. در ماده ۵۰ قانون مذکور نیز در مواردی که غیربالغ (طفل) مرتکب قتل و جرح و ضرب شود عاقله را ضامن شناخته است.

هرگاه به مجموع مقررات ناظر بر جرایم اطفال نیک بنگریم، ابهاماتی چند در آن به چشم می‌خورد که آن را باید ناشی از دیدگاه های تربیتی متفاوت نسبت به بزهکاران خردسال دانست. ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی از این حیث که تفاوتی میان طفل ممیز و غیر ممیز ننهاده و هر دو گروه از بزهکاران را مشمول اقدامات تربیتی قرارداده و نوعاً اقدامات مذکور را نیز پیش‌بینی ‌کرده‌است، سیاستی تربیتی- حمایتی پیش گرفته است. در این باره،اگر قانون گذار برای حس اجرای تعهد سرپرست طفل به ترتیب او تضمین کافی در مقررات کیفری پیش‌بینی می کرد و هم چنین برای نگهداری طفل در کانون اصلاح و تربیت زمانی را تعیین می نمود، سیاست تربیتی و نیز حمایت از حقوق بزهکار را به نحو جامع و مؤثرتری تأمین می کرد. ولی در جایی که به تنبیه بدنی و تغریر بویژه شلاق تصریح کرده قانون گذار سیاست ارعاب و سرکوب را پذیرفته است.

وارهیدن طفل بزهکار از مسئولیت کیفری او را از مسئولیتی که در قبال اتلاف مال دیگری را رد بری نمی سازد. مادۀ ۵۰ قانون مجازات اسلامی در این باره مقرر می‌دارد: « چنانچه غیربالغ مرتکب قتل و ضرب و جرح شود عاقله ضامن است لکن در موارد اتلاف مال اشخاص خود طف ضامن است و اداء آن از مال طفل به عهده ولی طفل می‌باشد.»

۳-۱۰- سن مسئولیت کیفری از دیدگاه حقوق اسلام

در این مبحث به بررسی حدود مسئولیت کودکان بزهکار و سن تفکیک کودکی از بزرگسالی و (سن مسئولیت کیفری از دیدگاه حقوق اسلام) خواهیم پرداخت چرا که:

اولاً:حقوق اسلام به عنوان منبع اساسی قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران است و قانون اساسی نیز در اصل چهارم بر این مطلب تصریح ‌کرده‌است.

ثانیاًً: سن مسئولیت کیفری از مسائل فقهی مورد اختلاف فقهای عظام می‌باشد و شایسته است مورد بحث قرار گیرد و نظریه درست به قانون گذار ارائه شود.

ثالثاً: این مسئله از مسائل زیر بنایی بسیاری از احکام مدنی و جزایی است.

رابعاً: وجود سیاهه جرایم و انحرافات کودکان بزهکار از یک طرف و اهمیت اصلاح و تربیت آنان از طرف دیگر ایجاب می‌کند که مسئولیت کیفری کودکان از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار گیرد. و قواعد، ضوابط و مقررات سنجیدده، مفید و مؤثری تدوین شود و شیوه های مؤثری و روش های کار آمدی در برابر بزهکاری کودکان در سنین مختلف به قانون گذار ارائه شود. در ادامه سن مسئولیت کیفری را از ۳ منظر: «قرآن»، «سنت» و «فقها» مورد بررسی قرار خواهیم داد.

۳-۱۱- سن مسئولیت کیفری در قرآن

احکام اسلامی از منابع چهارگانه: قرآن (کتاب)، سنت، عقل و اجماع استخراج می شود که قرآن از اساسی­ترین و منابع فوق است،چون علاوه بر این که خود منبع مستقل احکام است،اعتبار بعضی از منابع مذبور مثل سنت نیز منوط به معارض نبودن با قرآن می‌باشد. بعد از دقت و امعان نظر در آیات مربوط به بلوغ نتایج زیر به دست می‌آید.

وقتی در واژه ­هایی که بیانگر بلوغ انسان است، دقت کنیم در می یابیم که بلوغ و رسیدن کودک به مرحله تکلیف یک امر طبیعی، تکوینی و جنسی است که در فرهنگ قرآن از آن با تعابیری همچون «بلوغ حلم» ، «بلوغ نکاح» و «بلوغ رشد» توصیف شده است. برای توضیح بیشتر به بعضی از آیاتی که تعابیر فوق در آن ها تصریح شده است اشاره می‌کنیم:

آیه اول:« وقتی که کودکان شما به حد بلوغ و احتلام رسیدند، باید مانند سایر بالغان با اجازه وارد شوند و از شما برای ورود (اجازه بگیرند) خدا آیات خود را برای شما بدین روشنی بیان می‌کند که او دانا و حکیم است.

آیه دوم: « یتیمان را تا سر حد بلوغ نکاح آزمایش کنید پس اگر آنان را رشد یافته دیدید، اموال آنان را در اختیارشان قرار دهید.»

آیه سوم: « به مال یتیم نزدیک نشوید، مگر به طریقه ای بهتر تا آن که به حد رشد که همان تکامل جنسی و اشد است برسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:27:00 ق.ظ ]




۲-۴- کاربردها و کارکردهای اینترنت

اینترنت به عنوان یک ابزار مفید و پویا، منبع گسترده­ اطلاعات در سطح جهان برای برقراری ارتباط و انتقال دانش محسوب می­ شود و به طور کلی کاربردهای اینترنت را ‌می‌توان به دو دسته ارتباطی و اطلاع­رسانی تقسیم کرد.

۲-۴-۱- کاربردهای ارتباطی

کاربردهای ارتباطی به پنج دسته قابل تقسیم است:

          1. مکاتبه غیرهمزمان[۵۶]: در شرایطی که پهنای باند محدود باشد، ‌می‌توان از اینترنت به صورت وسیله­ای ارتباطی اما غیر جستجوگر استفاده کرد. آموزش مکاتبه ­ای با بهره گرفتن از فایل یا پست الکترونیکی مطالب را ارسال می­ کند و کنفرانس رایانه­ای شبیه به کلاس­های آموزش مکاتبه ­ای انجام می­ شود؛ با این تفاوت که مواد آموزشی از طریق اینترنت ارسال و دریافت می­ شود (فیضی و رحمانی، ۱۳۸۳).

          1. مکاتبه­ همزمان[۵۷]: همکاری از طریق اینترنت به صورت همزمان، مستلزم ارتباط در زمان واقعی میان شرکت­ کنندگان است. این ارتباط می ­تواند از طریق همایش مجازی، کنفرانس­های شنیداری، کنفرانس­های شنیداری- دیداری و بالاخره همکاری نرم­افزاری صورت گیرد (احمدوند، ۱۳۸۱). نتایج و کلیه مطالب کنفرانس­ها و سمینارها و ملاقات­ها چه به صورت زنده و چه از طریق ارتباطات درون خطی به آگاهی علاقه­مندان می­رسد. از این طریق صاحب­نظران دیدگاه­ های خود را با هم تقسیم ‌می‌کنند و مشارکت درون خطی آن­ها نشانگر قدرت اینترنت است (زمانی، ۱۳۸۱).

          1. پست الکترونیک[۵۸]: پست الکترونیک همواره به عنوان پراستفاده­ترین ابزار در شبکه اینترنت، مورد توجه بوده است. پست الکترونیکی فرصتی را فراهم ‌می‌آورد تا برای ارسال پیام به شیوه­ای متفاوت از روش­های مرسوم اقدام شود. در این سیستم ارتباطی، شخص می ­تواند پیام الکترونیکی را به صورت خودکار به تمامی شرکت‌کنندگان یا اعضای گروه خاصی ارسال نماید (شیری، ۱۳۷۸). این رسانه تبادل جدی اطلاعات را برای تحقیق مشارکتی و گفتگوهای مهم میسر می­سازد (عطاران، ۱۳۸۳). از اینترنت و پست الکترونیک ‌می‌توان برای سرعت بخشیدن به انتشار اطلاعات و ارسال و دریافت آن، دستیابی به اطلاعات و منابع گوناگون علمی در اینترنت و هزینه نسبتاً کم برقراری ارتباط استفاده کرد (ابراهیمی، ۱۳۸۰).

          1. گروه ­های گفتگو (چت روم­ها): گفتگوی زنده[۵۹] یکی از خدمات اینترنت است که افراد از طریق رایانه های خود در هر کشوری که باشند با یکدیگر به طور هم­زمان متصل شده و از طریق تایپ متون و انتقال صدا و تصویر به گفتگو می­پردازند. فضایی که گفتگو در آن انجام می­ شود اتاق گفتگو نام دارد. در اکثر اتاق‌های گفتگو مکالمات حول یک موضوع از قبل تعیین شده انجام می­ شود (اسنل[۶۰]، ۱۳۷۹).

        1. گروه ­های مباحثه ­ای: گروه ­های مباحثه در حقیقت مجموعه ­ای از کاربران شبکه هستند که برای بحث و گفتگو ‌در مورد موضوعی خاص در محیط شبکه از ابزار پست الکترونیکی استفاده ‌می‌کنند. معمولاً تشکیل گروه بحث با تمایل فردی خاص شروع می­ شود و با تعیین میزبان رایانه­ای مشخص، اعلان گروه بحث و نشانی آن میزبان تعیین شده، علاقه­مندان به عضویت در گروه بحث الکترونیکی دعوت می­شوند. شیوه کار در گروه بحث الکترونیکی مبتنی بر پست الکترونیکی است. هر کاربری که عضو گروه بحث می­ شود، نشانی پست الکترونیکی او در سیاهه اعضا ارسال می­ شود (حاجی­زین­العابدینی، ۱۳۸۵). در واقع گروه مباحثه همانند انجمن­های حرفه­ای عمل کرده و محیطی را فراهم آورده که افراد دارای علایق مشترک به راحتی بتوانند سؤال­ها و دیدگاه­ های خود را درباره مسائل گوناگون حرفه خویش برای همگان مطرح ساخته و از نظرهای آنان سود ببرند. افراد گروه مباحثه ممکن است چند نفر در قالب یک گروه کوچک باشند که در زمینه موضوعی خاص تبادل نظر ‌می‌کنند و یا گروه بسیار وسیعی در سطح منطقه، کشور و یا حتی در سطح جهان باشند (محمدی، ۱۳۸۱).

۲-۴-۲- کاربردهای اطلاع­رسانی

از جمله امکانات اینترنت که موجب تسریع ارتباطات بشری و تبادل افکار گردیده، شبکه جهانی وب است (صابری و صدیقی، ۱۳۸۳). یکی از مزیت­های وب فراهم کردن دستیابی به منابع اصلی اطلاعات است. وب دستیابی به منابع یادگیری با کیفیت بالا، امکان برقراری ارتباط با افراد از طریق پست الکترونیک، و نیز اطلاع‌رسانی، تبادل نظر و تعادل فرهنگی و بین ­المللی و یادگیری مشارکتی را ممکن می­سازد (عطاران، ۱۳۸۳). از سال ۱۹۹۰، به دنبال اختراع وب، متن کامل مقاله­ های منتشر شده در مجله ­های علمی به صورت الکترونیکی و دسترسی آزاد در اختیار پژوهشگران قرار ‌می‌گیرد به صورتی که وب به یکی از مجراهای اصلی ارتباط علمی میان پژوهشگران تبدیل شده­است (نوروزی، ۱۳۸۵). شبکه جهانی وب یکی از مهم­ترین ابزارهایی است که از آن به مثابه اصلی­ترین ابزار برای دسترسی به اطلاعات استفاده می­ شود.

۲-۴-۳- کارکردهای اینترنت

اینترنت همان­گونه که بر سازمان و حیات اقتصادی جوامع تأثیر گذاشته، حیات فردی و روزمره افراد را تحت تأثیر قرار داده است. بسیاری از فعالیت­هایی که افراد به واسطه اینترنت انجام می­ دهند در حیات روزمره نقش اساسی دارند و استفاده از اینترنت برای انجام آن­ها موجب تسهیل در انجام این فعالیت­ها شده است. اینترنت دارای کارکردهای گوناگونی است از جمله ‌می‌توان به کارکردهای آموزشی، سرگرمی، و خدماتی اشاره کرد:

    1. تفریح و سرگرمی: تفریح و سرگرمی از جمله کارکردهای اینترنت ‌می‌باشد. اینترنت با ایجاد فضایی تفننی، بدیع و هیجان­انگیز، چه مستقیم به واسطه ابزار برخط تفریح و سرگرمی و چه با بازی­های رایانه­ای و البته تفنن ساده و معمول وبگردی به همراه سرک کشیدن در گپ­های مورد علاقه، گروه ­های اجتماعی مختلف با انگیزه­ های متفاوتی را مجذوب خود کرده­است که در این میان جوانان بیشترین استفاده­کننده آن هستند (وتیل[۶۱]، ۱۹۹۷).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ق.ظ ]




۲-۹-۲-۱-۱)عوامل مؤثر بر فشار بودجه زمانی: (pierce and Sweeney, 2004)

الف) کمبود نیرو[۴۸]

ب) فشار تحمیلی از طرف صاحبکار[۴۹]

ج) اندازه شرکت مورد حسابرسی[۵۰]

د) سیستم‌های حسابداری و کنترل داخلی[۵۱]

شکل شماره۲- ۵: عوامل مؤثر در فشار بودجه زمانی

۲-۹-۲-۱-۲)عوامل تعدیل کننده فشار بودجه زمانی: (pierce and Sweeney, 2004)

الف) مشارکت[۵۲] ب) قابلیت کنترل[۵۳]

ج) نوع ارزیابی عملکرد[۵۴] د) قابلیت تغییر در کار[۵۵]

ه)قابلیت تغییر در حسابرسی [۵۶]

شکل شماره۲-۶: عوامل تعدیل کننده فشار بودجه زمانی

    1. – Budgeted hours ↑

    1. Reported hours- ↑

    1. – وجود رابطه مستقیم ‌به این معنا است که با افزایش انحرافات بودجه زمانی، بودجه زمانی سال آتی افزایش و با کاهش آن، کاهش خواهد یافت. به طور مثال چنانچه انحرافات نامساعد باشد، میزان بودجه سال آتی افزایش خواهد یافت و هر چه میزان این انحراف بیشتر باشد، افزایش بودجه نیز بیشتر خواهد شد. ↑

    1. – وجود رابطه معکوس ‌به این معنا است که با افزایش انحرافات بودجه زمانی ساعات گزارش شده کاهش و با کاهش آن، افزایش خواهد یافت. به طور مثال چنانچه انحرافات نامساعد باشد، ساعات گزارش شده سال آتی کاهش خواهد یافت و هر چه میزان این انحراف بیشتر باشد، کاهش ساعات گزارش شده نیز بیشتر خواهد شد. ↑

    1. Subsidiary – ↑

    1. ROA- ↑

    1. ROE- ↑

    1. Profit margine – ↑

    1. – audit planning ↑

    1. time budget- ↑

    1. – time budget variance ↑

    1. favorable variance – ↑

    1. unfavorable variance – ↑

    1. – time budget pressure ↑

    1. – systematic ↑

    1. – assertions ↑

    1. Accepting the audit engagement – ↑

    1. Planning the audit – ↑

    1. Performing audit test – ↑

    1. Reporting the findinge – ↑

    1. AICPA , 1992 – ↑

    1. Kell and johnson- ↑

    1. Evaluating the integrity of managment – ↑

    1. Identifying special circumstances and unusual risks – ↑

    1. Assessing competence to perform the audit – ↑

    1. Evaluate independence – ↑

    1. Determine the auditor’s ability to use due care – ↑

    1. Preparing the engagement letter – ↑

    1. Inherent Risk – ↑

    1. – Goal setting theory ↑

    1. – Attribution theory ↑

    1. Expectancy theory- ↑

    1. Equity theory- ↑

    1. Voice – ↑

    1. Appeal – ↑

    1. Accuracy – ↑

    1. Consistency – ↑

    1. Interpersonal sensitivity – ↑

    1. Consideration of opinions- ↑

    1. Explanations- ↑

    1. Bias suppression- ↑

    1. Cost-cutting – ↑

    1. Contingency theory of management control- ↑

    1. Individual level variables – ↑

    1. Superior level variables – ↑

    1. Control system variables- ↑

    1. Contextual variables- ↑

    1. Staff shortages- ↑

    1. Client induced pressure- ↑

    1. Size of the audit – ↑

    1. Sophistication of client systems- ↑

    1. Participation- ↑

    1. Controllability- ↑

    1. Style of evaluation- ↑

    1. Variability between jobs- ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ق.ظ ]