کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



شمول تغییرات ممکن در بازنمود جایگزین های تصمیم ، جزئی جدید در موقع چهارم دزتحقیق و تئوری تصمیم گیری است . اولین تغییرات برای حل تعارضات تصمیم گیری ضروری اند ، زیرا اهداف متناقض باید مورد مذاکره و مشاوره مجدد قرار گیرند . این فرض جدید توسط شپارد (۱۹۶۴) معرفی گشت و سپس توسط کانمن و تورسکی (۱۹۷۹) و اسونسون(۱۹۷۹) اصلاح گردید. تغییرات ممکن است از رویداد های غیر منتظره منجر شوند. در آن مورد ، قضاوت ها بر اساس هنجارها یا استانداردهایی خواهد بود که از طریق رویدادها، خودشان ایجاد یا اصلاح شدند. به طور عام تر اتخاذ قواعد تصمیم برای ساختار یک مشکل به عنوان تصمیم گیری متناسب یا محتمل [۵۸] توصیف شد (دکراپ ۲۰۰۶ ، اسمال من و مور۲۰۰۸) . این رویکرد فرض می‌کند که مردم از انواع استراتژی ها برای حل مسائل تصمیم استفاده می‌کنند . انتخاب یک استراتژی خاص به ویژگی های شخصی ( توانایی شناختی ، دانش اولیه ) ، ویژگی های مسئله ( عوامل زمینه ای ) ،زمینه ی اجتماعی ( مسئولیت ، عضویت در گروه ) بستگی دارد. دو چارچوب اصلی برای تصمیم گیری محتمل استفاده می شود. از یک طرف چارچوب هزینه / منفعت ، فرض می‌کند که انتخاب استراتژی نتیجه ی سازش بین اشتیاق برای گرفتن یک تصمیم صحیح و اشتیاق برای کم کردن تلاش است (بیچ و میشل [۵۹]۱۹۷۸) . از طرف دیگر چارچوب ادراکی در نظر می‌گیرد که تصمیم گیری توسط اصول پایه ی ادراک انسانی نظیر ابراز / اسکلت بندی مسئله تصمیم تحت تأثیر قرار می‌گیرد (تورسکی و کانمن ۱۹۸۱) یا ادراک انتخاب ها به عنوان پیشنهاد حاصل می شود( پوتو[۶۰] ۱۹۸۷).

مدل سیاسی تصمیم گیری یک مورد خاص از تصمیم گیری متناسب است (دکراپ ۲۰۰۶، اسمال من و مور ۲۰۰۸). این مدل از مشاهده شروع می شود که اکثر تصمیمات انسانی ، فردی نیستند ولی در عوض شامل گروه ها می‌شوند. تئوری های تیم ها و بازی ها اولین بار برای توضیح تصمیم گیری گروهی پیشنهاد شده اند . به هر حال این ها بر اساس فروض قابل پرسشی اند که : ۱- افراد ترجیحات با ثبات و / یا شناختی داند تا هیچ تعارضی رخ ندهد(تئوری تیم ها) و ۲- ترجیحات و شناخت ها بی ثباتند ولی الگوها برای حل تعارضات می کوشند ، چون آن ها به طور منطقی رفتار می‌کنند (تئوری بازی ها). در عوض پارادایم تصمیم گیری سیاسی فرض می‌کند که بازیگران بی ثبات چندگانه ، کمتر مستعد تأکید بر از بین بردن تعارض در ترجیحات یا شناخت هستند(دکراپ ۲۰۰۶، مارچ ۱۹۹۴). جنگ برای قدرت (از طریق زور یا تبادل) و ایجاد اتحاد (از طریق چانه زنی ) دو اصطلاح در اصل تصمیم گیری سیاسی هستند.

پست مدرنیسم موقع پنجم را در مطالعه ی تصمیم گیری معرفی می‌کند . این دیدگاه نو شده در علوم اجتماعی، راه را برای نقدهای متد بر تئوری های منطقی بودن و پیگیری قواعد تصمیم گیری انسان سنگفرش می‌کند(مهیا می‌کند). جهانی که تصمیم گیران با آن مواجه اند به نظر می‌رسد که به طور سیستماتیک از کم نظم تر، مبهم تر و سمبلیک تر از دنیایی باشد که در اغلب تئوری های ذکر شده در بالا تا به حال به تصویر کشیده شده است (دکراپ ۲۰۰۶مارچ ۱۹۹۴). واقعیت منحصربفرد نیست ، علیت، اغلب نا واضح و تعمد، یک پیش‌بینی کننده ی ضعیف رفتار است. پارادایم های جدید به منظور به حساب آوردن این نسبی گرایی است . مدل سطل زباله (کوهن و همکاران ۱۹۷۲[۶۱] ) مبهم بودن و عدم اطمینانی را در بر می‌گیرد که در جهان مشاهده می شود. این مدل پیشنهاد می‌دهد که تصمیمات شبیه سطل زباله اند که در آن مسائل با راه حل ها ، فرصت های انتخاب و تصمیم گیران در آن رها شده اندو با هم به وسیله ی نزدیک[۶۲]ی زمان مرتبط هستند. به عنوان نتیجه تقریباً هر راه حل می‌تواند با هر مشکل شریک باشد، در حالی که آن در زمان مشابه فراخوانده شود.

مدل سطل زباله ‌بر اساس چشم انداز مرتب کردن (ترتیب )زمانی است که هر فرایند تصمیم شامل مجموعه ای از افراد و گروه هایی است که به طور همزمان در سایر چیزها در گیر می‌شوند (دکراپ ۲۰۰۶، مارچ ۱۹۹۴).

۲٫۳تصمیم گیری مصرف کننده

در کنار علم اقتصاد ، روانشناسی و جامعه شناسی ، به تصمیم گیری در علوم مدیریت ، و به طور خاص تر در رفتار مصرف کننده و سازمانی توجه زیادی شده است . بررسی تصمیمات خرید (محصول ، برند ، مغازه ، شیوه ی پرداخت و … ) همان طور که در آن ها تجارت برای فروش خدمات و کالاهایشان ممکن می‌سازد ، ارزشمند است . انتخاب و استفاده از تصمیم ها نیز دارای اهمیت زیادی نه تنها برای خود مصرف کنندگان بلکه برای خط مشی گذاران و بازاری ها نیز مهم است. خلاصه ، تصمیمات مصرف کننده فراگیر هستند. هیچ راهی وجود ندارد که مصرف کننده بتواند از تصمیم گیری بگریزد ( دکراپ ۲۰۰۶، والترز و برژیل[۶۳] ۱۹۸۹). ولی اینجا دوباره ، خرید نهایی فقط بخش قابل مشاهده ی کوه یخ است . چون که تجسمی از کل اصل تصمیم گیری می‌باشد ، که با شناخت مسئله ( نیاز ) شروع می‌گردد .

۲٫۳٫۱تئوری های کلاسیک

تئوری های کلاسیک مصرف کننده را یا کاهش دهنده ی ریسک ، حل کننده ی مسئله یا پردازنده ی اطلاعات نشان می‌دهند . این مواقعی است که یکی با سه مورد از بخش اول( تصمیم گیری کلی ) در یک خط قرار دارند. دیدگاه مصرف کننده به عنوان یک کاهنده ی ریسک اولین بار توسط بائر ۱۹۶۰و تایلر ۱۹۷۴[۶۴] پیشنهاد شده است . ریسک ممکن است به عنوان پیش‌بینی (انتظار) شخصی تشریح شود که یک عمل خاص منجر به کاهش یا عدم اطمینان ‌در مورد نتیجه ی خرید شود . ریسک می‌تواند روانشناختی یا فیزیکی باشد ، می‌تواند به پول ، ساخت محصول یا پذیرش اجتماعی مربوط باشد . تئوری کاهش ریسک فرض می‌کند که مصرف کنندگان مایل به کاهش ریسک به سطحی قابل پذیرش در تصمیمات بازارشان هستند. جستجوی اطلاعات بسیار محدود است مگر اینکه به اتخاذ انتخاب هایی امن تر(مطمئن تر) کمک نماید. کاهش ریسک شامل استراتژی هایی نظیر وفاداری به برند ، تکرار خرید ها ، و خرید گرانترین یا مشهورترین برند ها می شود(دکراپ ۲۰۰۶).

حل مسئله مشهور ترین رویکرد برای تصمیم گیری مصرف کننده است . تعداد چشمگیری از مدل های رفتار مصرف کننده بر اساس این پارادایم هستند (دکراپ ۲۰۰۶، هاوارد و شث [۶۵]۱۹۶۹ ، انگل و همکاران[۶۶] ۱۰۷۳). فروض پایه ی آن ، این است که هر مصرف کننده ای نیاز یا اشتیاق دارد که مشکلی را در چارچوب فردی برانگیزد. مصرف کننده با تصمیم به یک روند به منظور رفع نیاز یا اشتیاق متعهد به حل آن مسئله می شود . تصمیم گیری مستلزم این گام های مخصوص به خود است. : شناخت نیاز ، جستجو برای اطلاعات (که فرض می شود بسیار مهم است ) ، ارزیابی جایگزین ها ( مصرف کننده ویژگی ها و محصولات را ارزیابی می‌کند) ، خرید ، نتایج ( ارزیابی بعد از خرید ).

حل مسئله به طور آشکار به عملی منطقی و با تفکر بر می‌گردد که یک تصمیم گیرنده ی عاقل را می طلبد ( دکراپ ۲۰۰۶ ، فیش بن و آجزن[۶۷] ۱۹۷۵) . تصمیمات خرید در یک پیوستار بین حل مسئله ی گسترده ( EPN [۶۸]) و حل مسئله ی محدود ( LPS [۶۹]) واقع شده است . گستردگی حل مسئله به طور مثبت توسط سطح تمایز بین جایگزین ها ، دسترسی زمانی و مداخله تحت تأثیر قرار دارد. (انگل و همکاران ۱۹۹۰ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 11:39:00 ق.ظ ]




    1. CBoT. ↑

    1. محمد آرام (،۱۳۸۲).امکان سنجی تأسیس بورس مستقل آتی نفت در ج.ا.ا،ص۱۶٫ ↑

    1. Heating oil ↑

    1. Un teaded gasoline ↑

    1. www.NYMEX.COM

    1. WWW.I P E.UK.COM ↑

    1. محمد آرام، پیشین،ص۲۳٫ ↑

    1. محمد آرام،همان،ص۲۴٫ ↑

    1. I P E gasoil contract. ↑

    1. همان،ص۲۶؛۲۷٫ ↑

    1. حسین یوسف پور طرقی(۱۳۸۵). قرارداد آتی در بازار بورس کالا، ص۶۱ . ↑

    1. محمد طاهری (۱۱/۱۱/۱۳۸۲)، شرق ، ص۱۴٫ ↑

    1. محمدهاشم،بت شکن (۱۳۸۷).”بازار قرارداد آتی و حق اختیار معاملات و امکان سنجی راه اندازی آن ها در ایران “،ص۴٫ ↑

    1. Chicago board of trader. ↑

    1. Futures contract. ↑

    1. سید محسن حسینی ‌چالش‌تری ، امکان سنجی طراحی قرارداد آتی در نظام اسلامی، ص ۳۲به بعد. ↑

    1. زین‏الدین الجبلی العاملی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه، جلد۳، ص ۳۵۴ . ↑

    1. ابوالقاسم نجم الدین جعفر بن الحسن حلی، شرایع الاسلام، جلد ۲، ص ۶۴ . ↑

    1. سید محمد جواد حسینی عاملی، مفتاح الکرامه، جلد ۵، ص ۲۸٫ ↑

    1. و ۵ توضیحات این دو واژه به ترتیب در ص۴۴و ص۴۱ آمده است. ↑

    1. محمد طاهری،همان. ↑

    1. بند۱۱ماده یک قانون بازار اوراق بهادار ج.ا.ا . ↑

    1. حسین یوسف پورطرقی، همان . ↑

    1. راحمد رضایی(۱۳۸۹).آشنایی با معاملات آتی ها در بورس کالا،،ص ۳ . ↑

    1. Hull , j , “options”, futures and other Derivatives security, prentice hall , 1993 , p180 ↑

    1. options ↑

    1. محمد آرام بنیار (۱۳۸۳). امکان سنجی فقهی تأسيس بورس مستقل آتی نفت در جمهوری اسلامی ایران، ص ۳۲ . ↑

    1. جان هال(۱۳۸۴).مبانی مهندسی مالی و مدیریت ریسک، شرکت کارگزاری مفید، ، ص ۲۶۰ . ↑

    1. عباس آریانپور کاشانی (۱۳۸۵). فرهنگ دانشگاهی آریانپور، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ نوزدهم، ص ۸۶۹ . ↑

    1. . گروه مولفان،(۱۳۸۴). فرهنگ حقوقی مجد، انتشارات مجد، تهران، چاپ پنجم، ص۱۱۹ . ↑

    1. . Commodity Exchange Act-1974. ↑

    1. . Commodity Futures Trading Commission. ↑

    1. . MC Bride, Philip, Ibid, P4. ↑

    1. تد لافتن، منبع پیشین و هال، جان،منبع پیشین . ↑

    1. . حسن گلریز(۱۳۷۴). بررسی اوراق بهادار، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ اول . ↑

    1. . مسعود درخشان(۱۳۸۳). مشتقات و مدیریت ریسک در بازارهای نفت . ↑

    1. . علی جهانخانی و علی پارساییان(۱۳۷۵). بورس اوراق بهادار (تألیف و ترجمه)، انتشارات دانشگاه، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ، ص۲۸۳ و ۲۸۴ . ↑

    1. . غلامعلی معصومی نیا(۱۳۸۷). بررسی فقهی و اقتصادی ابزارها مشتقه. سازمان انتشارات پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، چاپ اول، ص ۱۷۵٫ ↑

    1. . سیدمحسن حسین ‌چالش‌تری(۱۳۷۶). امکان طراحی قراردادهای در نظام سلاحی پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت مالی،‌دانشگاه امام صادق، بهمن ص ۱۲٫ ↑

    1. دستورالعمل اجرایی معاملات قراردادهای آتی در شرکت بورس کالای ایران (سهامی عام) مصوب ۷/۱۲/۱۳۸۶٫ ↑

    1. علی انصاری و حامد هادی،‌ ماهیت حقوقی قراردادهای آتی (تطبیق با دستورالعمل اجرایی معاملات قراردادهای آتی در شرکت بورس کالای ایران (سهامی عام)) مؤسسه‌ ی بین‌المللی حقوقی و مطالعاتی ایرانیان صاعد، ص۳٫ ↑

    1. سیدمحسن حسینی ‌چالش‌تری(۱۳۷۶).امکان سنجی طراحی قراردادهای آتی در نظام مالی اسلامی،،ص۳۶ . ↑

    1. محمد مهدی حاجیان(۱۳۹۰). وضعیت حقوقی قرارداد آتی در حوزه نفت و گاز ، ص۵ . ↑

    1. محمد مهدی حاجیان ، منبع پستین ، ص۶ ↑

    1. محمد بن مکرم )ابن منظور)، ۱۴۰۵) ه.ق). لسان العرب، قم، ادب الحوزه، ص ۳۲۹ ↑

    1. مرتضی انصاری، ۱۴۲۰) ه.ق). مکاسب، قم، مجمع الفکر الاسلامی ، ج ۵، ص ۲۱ ↑

    1. روح الله خمینی، ) ۱۴۱۰ه.ق)، کتاب البیع، قم، مؤسسه‌ مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۱، ص ۸۷٫ ↑

    1. محمد حسین آل کاشف الغطا، ۱۳۶۱) ه.ق)، تحریر المجله، تهران، مکتبه النجاح، ج ۱، ص .۵۳ ↑

    1. محمد حسین نائینی، ۱۳۸۵) ه.ق)، منیه الطالب، نجف، مطبعه المرتضویه، ج ۱، ص ۱۲۳ و سید ابو القاسم الخوئی،( ۱۳۷۴) ، مصباح الفقاهه، نجف، الحیدریه، ج ۷، ص ۳۵۳ و میرزا حسن بجنوردی، ۱۳۹۱) ه.ق)، القواعد الفقیهه، نجف، . مطبعه المرتضویه، ج ۳، ص ۲۲۵ ۸۵٫ . ↑

    1. محمدکاظم یزدی،(۱۳۷۸)،حاشیه مکاسب،قم،اسماعیلیان،ص ۱۱۷ . ↑

    1. ابوالقاسم خویی،(۱۴۰۸ه ق)، مبانی عروء الوثقی،قم،لطفی،ج۳،ص۳۴٫ ↑

    1. احمد ابرام،( ۱۳۷۱) ، پیشین، تهران، فردوسی، ص . ۳۰ -۸۷ ↑

    1. ناصر کاتوزیان،( ۱۳۸۰) ، حقوق مدنی: قواعد عمومی قراردادها، ج ۱، تهران، شرکت سهامی انتشار ص. ۳۷۷, ۸۸ ↑

    1. همان، ص۸۹ . ↑

    1. مهدی شهیدی،(۱۳۸۵)، مجموعه مقالات حقوقی، قرارداد تشکیل بیع، تهران، مجمع علمی و فرهنگی مجد، ص۲۴٫ ↑

    1. ناصر کاتوزیان، ۱۳۸۷) )، عقود معین ۱، تهران، شرکت سهامی انتشار، ص ۵۷، ۸۹٫ ↑

    1. مهدی شهیدی، پیشین، ص ۲۷ . ↑

    1. مهدی شهیدی، پیشین، ص۲۸٫٫ ↑

    1. همان، ص ۴۵-۹۰ . ↑

    1. کاتوزیان، پیشین، ص . ۶۳ ↑

    1. ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۳ ،ص ۲۸۴ . ↑

    1. عبدالله بن قدامه، المغنی، بیروت، دارالکتاب العربی، بی تا، ج ۴، ص . ۲۸۹ ↑

    1. محمد جعفر جعفری لنگرودی، دایره المعارف حقوق تجارت و بازرگانی، پیشین، ص . ۹۲۷ ↑

    1. الکلینی الرازی، ۱۴۰۱) ه.ق)، الفروع من الکافی، با تعلیقات علی غفاری، بیروت، دارالمعارف، ج ۵، ص. ۲۳۳ ↑

    1. یوسف البحرانی، ۱۳۷۷) )، الحدائق الناضره، قم، دارالکتب الاسلامیه، ج ۵، ص ۲۱۷٫ ↑

    1. وهبه الزحیلی، ۱۴۰۷) ه ق)، العقود المسماه فی القانون المعاملات المدنی الاماراتی، دمشق، دار الفکر، ج ۴، ص. ۴۴۸ ↑

    1. عبدالرزاق احمد سنهوری، ۱۹۹۸) )، الوسیط فی شرح القانون المدنی الجدید، بیروت، منشورات الحبی الحقوقیه، ج ۴ ↑

    1. همان، ج ۴، ص. ۸۶ ↑

    1. الکلینی الرازی، الفروع من الکافی، ص ۲۳۳ و حسین بن یوسف بن المطهر حلی، ۱۴۱۵) ه.ق)، مختلف الشیعه، قم، نشر اسلامی، . ج ۵، ص. ۳۱۷ ↑

    1. سید محمود هاشمی شاهرودی، ۱۴۲۳) ه.ق)، القرائات الفقهیه المعاصره، قم، دائره المعارف الفقه الاسلامی ،ج ص .۲۸۶ -۲۸۰ ۹۶ . ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ق.ظ ]




ایجاب قابل رجوع در ماده ۵۱۷ قانون مدنی افغانستان هم بدین شکل آمده است. «عاقدین بعد از ایجاب تا ختم مجلس عقد به قبول یا رد آن اختیار دارند اگر ایجاب کننده بعد از صدور ایجاب و قبل از قبول طرف مقابل از ایجاب رجوع نموده و یا چنان گفتار و یا عملی از عاقدین صادر شود که دلالت بر انصراف از قبول نماید چنین ایجاب باطل بوده و قبول بعد از آن نیز از اعتبار ساقط می‌گردد. «این ماده نشان می‌دهد که از ایجاب می توان قبل از قبول انصراف نمود. اما این یک استثنا است در جای که ایجاب و قبول در مجلس واحد باشند و در قانون مدنی افغانستان اصولاً از ایجاب نمی توان رجوع نمود.

ب- ایجاب غیرقابل رجوع: ایجاب غیرقابل رجوع ایجابی است که توأم با التزام باشد. بدین صورت که ایجاب کننده صریحاً یا تلویحاً متعهد می‌گردد که تا مدتی پیشنهاد خود را نگهدارد و به آن مقید باشد. در اکثر کشورهای اروپایی چنانچه ایجاب مدت دار باشد آن را غیرقابل رجوع می دانند.

ولی اکثراً ایجاب های غیرقابل رجوع را می توان از بیانات ایجاب کننده فهمید مثلاً اگر ایجاب کننده بگوید «این ایجاب قطعی است» پس می توان گفت ایجاب غیرقابل رجوع است. موضوع رجوع از ایجاب در بحث آثار ایجاب بحث خواهد شد.

مبحث سوم – ایجاب ملزم

در این مبحث مفهوم ایجاب ملزم، مبانی ایجاب ملزم و نظریات پیرامون آن بحث می شود و همچنان این موضوع که قانون افغانستان که ایجاب ملزم را پذیرفته با کدام نظریه می توان آن را توجیه نمود.

گفتار اول- تعریف و مفهوم ایجاب ملزم

ایجاب ملزم ایجابی است که به اراده یک جانبه موجب، او را متعهد به عدم عدول از ایجاب می‌کند تا تکلیف رد و قبول طرف مقابل روشن گردد.

مثلاً: ۱- ایجاب در عقد حاضرین که با ضرب اجل باشد ( این ایجاب است که موجب برای اظهار قبول مهلتی ذکر کند.) ۲- ایجاب در عقد حاضرین یا غائبین بدون ضرب اجل، ولی از اوضاع و احوال معلوم باشد که او به طرف مهلت داده است.[۱۱۷] سیستم های مختلف حقوق در این مورد نظر یکسان ندارند. یکزمان ایجاب بدون قید و شرط انشاء می شود مثلاً شخصی بگوید این کتاب را به تو به ۱۰۰ افغانی فروختم این ایجاب اطلاق دارد یک وقت در ایجاب یک مدت برای قبول معین می شود مثلاً بگوید این کتاب را به تو به ۱۰۰ افغانی فروختم و تا یک ماه بر ایجاب خود باقی هستم در این جا ایجاب مقید شده اما یکزمان است که موجب مدت را معین نمی کند و عدم عدول را در ایجاب ذکر می کند. مثلاً این کتاب را به تو فروختم به ۱۰۰ افغانی و از ایجاب خود عدول نمی کنم. آیا می‌تواند از ایجاب خود عدول نماید؟

‌در مورد اینکه موجب می‌تواند از ایجاب خود عدول کند نخستین پاسخی است که بنظر می‌رسد این است که، ایجاب مخلوق اراده پیشنهاد کننده است. پس چرا اراده ای که آن را آفریده نتواند آن را از بین ببرد؟[۱۱۸] برای جواب این سوال لازم است اول فهمید که از چه زمانی این الزام برای گوینده ایجاب پیدا می‌شود؟ این الزام به نظر می‌رسد از زمانی آغاز می شود که ایجاب به قبول کننده برسد. ‌بنابرین‏، اگر ایجاب با نامه ای فرستاده شود از تاریخ وصول نامه به قبول کننده ایجاب لازم می شود، و قبل از آن عدول از ایجاب حتی ‌بر اساس نظریه ایجاب ملزم نیز مشکلی نخواهد داشت.[۱۱۹] ولی همین که ایجاب به طرف دیگر برسد و او را آگاه سازد. اوضاع دگرگون می شود. آنچه تاکنون درونی و پنهانی بود به اجتماع راه می‌یابد و باعث ایجاد رابطه حقوقی می‌گردد. طرف خطاب ‌به این گفته اعتماد می‌کند یا درباره آن اندیشیده و مقدمات را برای بستن عقد فراهم می‌کند و از این به بعد ایجاب به حقوق او هم ارتباط دارد و برهم زدن طرح عقد باعث خسارت به او می شود. پس با توجه ‌به این وضع سوال یاد شده را بررسی می‌کنیم که آیا اختیار قبول پیشنهاد حقی برای طرف آن به وجود می آورد که نتیجه مخالف آن ایجاد تکلیف برای ایجاب کننده باشد، یا اثر ایجاب تنها اباحه و اذن است و گوینده آن را پیش از قبول پای بند نمی سازد؟[۱۲۰]

در حقوق اسلامی بجز در فقه مالکی در سایر مذاهب اسلامی ایجاب ملزم پذیرفته نشده ، فقه حنفی ایجاب را ملزم نمی داند اما فقه مالکی ایجاب ملزم را پذیرفته دلیل فقهای مالکی این است که موجب با صدور ایجاب برای طرف مقابل حق قبول و تملک را ایجاد کره است و طرف مقابل باید بتواند از این حق استفاده کرده و آن را اجرا نماید، و از این رو موجب حق رجوع ندارد. در صورت رجوع نیز ایجاب باطل نخواهد شد.[۱۲۱] بناءً از نظر فقهای مالکی موجب ملزم به ایجابی است که از او صادر شده است. اما در فقه حنفی نظریه ایجاب ملزم پذیرفته نشده و به اساس این فقه موجب می‌تواند از ایجاب خود رجوع کند. ولی در قانون مدنی افغانستان که مبتنی بر فقه حنفی است در این مورد از فقه حنفی پیروی نشده و موجب نمی تواند از ایجاب خود رجوع کند. در قانون مدنی افغانستان در ماده ۵۱۴ چنین بیان شده است. «هرشخص به سبب ایجاب خود ملزم قرار می‌گیرد، مگر این که به عدم الزام خود تصریح نموده یا از قرائن ظاهری یا از طبیعت معامله چنان معلوم گردد، که در ایجاب قصد التزام وجود نداشته باشد.» این ماده قانون مدنی افغانستان مانند فقه مالکی همان نظریه ای که ایجاب را ملزم می‌داند پذیرفته شده است و ایجاب ملزم را می پذیرد. این موضوع عیناً در قانون مدنی آلمان نیز وجود دارد که بنظر می‌رسد این ماده قانون مدنی افغانستان از قانون مدنی آلمان گرفته شده است. این ماده از ماده ۱۴۵ قانون مدنی آلمان گرفته شده است. چون قانون مدنی افغانستان در بسیاری موارد از قانون مدنی آلمان پیروی نموده است و ماده ۵۱۴ متأثر از ماده ۱۴۵ قانون مدنی آلمان می‌باشد. زیرا در این ماده قانون مدنی آلمان آمده است که «هرکس به دیگری ایجابی برای انعقاد قرارداد ارائه دهد به وسیله آن ایجاب ملزم است، مگر اینکه نفی چنین الزامی را کرده باشد. «قانون مدنی افغانستان از این ماده گرفته شده است. انتقادی که بر این نظریه وارد است این که اگر قصد التزام وجود نداشته باشد این ایجاب نیست بلکه صرفاً دعوت به معامله است زیرا از شرایط ایجاب یکی قصد التزام موجب در صورت قبول طرف می‌باشد. در این مورد بین کنوانسیون و حقوق افغانستان هم تفاوت وجود دارد کنوانسیون ایجاب را قابل عدول می‌داند و نظریه ایجاب ملزم را نپذیرفته اما در قانون مدنی افغانستان اصولاً ایجاب ملزم است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ق.ظ ]




۲-۱۸- سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته

۲-۱۸-۱- پیشینه داخلی

جدول (۲-۱): پیشینه داخلی

ردیف

نام محقق

سال

نتایج

۱

آقایی و مختاریان

۱۳۸۳

اکثریت سرمایه گذاران علاقه کمی به سفته بازی و معاملات پر ریسک دارند . ‌در مورد تصمیم گیری برای خرید سهام معیارهای مالی از قبیل تقسیم سود و سود هر سهم بسیار مربوط هستند با این حال اهمیت آن ها کمتر از نوسانات قیمت و روند قیمت سهام در بورس است .

۲

صدقی خوراسگانی

۱۳۸۴

سبک غالب رفتاری سرمایه گذاران در بازار سهام تهران یک سبک محافظه کارانه است و تفاوت معناداری بین سبک های رفتاری سرمایه گذاران زن ومرد و همچنین بین ‌گروه‌های سنی مختلف وجود ندارد .

۳

قالیباف اصل و نادری

۱۳۸۵

سرمایه گذاران در کوتاه مدت نسبت به اطلاعات و اخبار منتشره در شرایط رکود و رونق ، واکنشی بیش از حد نداشته اند .

۴

اسلامی بیدگلی و تهرانی

۱۳۸۵

رابطه رگرسیونی بین حجم مبادلات با متغییرهای اعتماد بیش از حد را تأیید می‌کند . همچنین تاثیر سن ، تحصیلات و سابقه حضور در بورس بر سطح تمامی متغییرهای این تحقیق بررسی می‌شوند .

۵

اسلامی بیدگلی

۱۳۸۷

الگوی خاصی در رفتار بازار وجود دارد که شناسایی و بهره گیری از روند این الگوها ، سرمایه گذاران حرفه ای را در جهت کسب بازدهی اضافی یاری می‌کند.

۶

پناهیان و صفا

۱۳۸۸

در تصمیم گیری برای خرید سهام ، مهمترین عامل قابلیت نقد شوندگی سهام است و بعد ازآن عواملی مانند : ثبات نسبی سودآوری بازده سهام و روند قیمت سهام نیز دارای اهمیت هستند و بقیه عوامل در درجه بعدی قرار گرفته اند.همچنین نتایج تحقیق نشان داده است که دیدگاه کارگزاران و سرمایه گذاران در خصوص تاثیر عوامل به خرید سهام متفاوت بوده و ‌در مورد عواملی مانند قیمت به سود هر سهم ، مدیریت شرکت ، نوسانات قیمت و محل اصلی عملیات تقریبا اتفاق نظر داشته و تفاوت قابل توجهی بین نظرات آن ها وجود ندارد .

۶

پناهیان و صفا

۱۳۸۸

در تصمیم گیری برای خرید سهام ، مهمترین عامل قابلیت نقد شوندگی سهام است و بعد ازآن عواملی مانند : ثبات نسبی سودآوری بازده سهام و روند قیمت سهام نیز دارای اهمیت هستند و بقیه عوامل در درجه بعدی قرار گرفته اند.همچنین نتایج تحقیق نشان داده است که دیدگاه کارگزاران و سرمایه گذاران در خصوص تاثیر عوامل به خرید سهام متفاوت بوده و ‌در مورد عواملی مانند قیمت به سود هر سهم ، مدیریت شرکت ، نوسانات قیمت و محل اصلی عملیات تقریبا اتفاق نظر داشته و تفاوت قابل توجهی بین نظرات آن ها وجود ندارد .

۷

فهیمی دوآب

۱۳۸۹

تصمیم خرید سرمایه گذاران در هر دو تالار تحت تاثیر عوامل فرهنگی خاص می‌باشد و این عوامل در مشهد از تاثیر بیشتری برخوردار است.

۸

سعیدی و دیگران

۱۳۸۹

خطاهای ادراکی مطرح شده در پژوهش دارای رابطه معناداری با شخصیت سرمایه گذاران است. نتایج نشان داده است که بین برونگرایی و گشودگی با خطای پیش‌بینی و پیش اطمینانی ، بین روان رنجوری با خطاهای تصادفی بودن و بین گشودگی با خطای دسترسی رابطه معکوس وجود دارد .

۹

مرادی و احمدی

۱۳۹۰

فقط متغییرهای جریان های نقد عملیاتی با تغییرات مخارج سرمایه ای رابطه معناداری دارد.

۱۰

لشکی و مرتضای

۱۳۹۰

حجم سرمایه گذاری با اعتماد به نفس افراد رابطه مستقیمی دارد و با منطق افراد ارتباط معکوس ، یعنی افراد همیشه کاملا عقلایی عمل نمی کنند .

۲-۱۸-۲- پیشینه خارجی :

جدول (۲-۲): پیشینه خارجی

ردیف

نام محقق

سال

نتایج

۱

مریکاس و همکاران

۲۰۰۳

معیار تصمیم گیری افراد در خرید یک سهم ،ترکیبی از معیارهای اقتصادی و معیارهای روان‌شناختی است. آن ها دریافتند که تصمیم‌‌گیری سرمایه گذاران همواره یک رویکرد منسجم و عقلایی نخواهد بود.

۲

حسن التمیمی

۲۰۰۳

شاخص EMSI همبستگی بالایی با شاخص بازده بورس اوراق بهادار داشته و تغییرات قیمتی در بازار با گرایش‌های احساسی سرمایه گذاران مرتبط می‌باشد.

۳

باکر و وارگلر

۲۰۰۶

هنگامی که شاخص اول دوره گرایش های احساسی در سطح پایین می‌باشد ، بازده سهام شرکت های کوچک ، تازه تأسیس ، پرنوسان ، غیر ‌سود ده ، فاقد سود تقسیمی، مستعد رشد و دچار بحران های مالی ، بالا می‌باشد و برعکس. این موضوع بیانگر این است که چنین سهام هایی در دوران نزولی گرایش های احساسی سرمایه گذاران، به طور نسبی کمتر از واقع قیمت گذاری می‌شوند.

۴

کومار و لی

۲۰۰۶

اریسک می‌تواند بازده های آتی را پیش‌بینی کند.شرکتهایی که افزایش عمده در ریسک گرایش احساسی دارند، در ۱۲ ماه بعد از تاریخ انتشارگزارش سالانه ، بازده های منفی نسبت به شرکت‌های دیگر خواهند داشت

۵

چاندرا

۲۰۰۸

بر خلاف نظریه های مالی کلاسیک ، سرمایه گذاران فردی همیشه در تصمیمات سرمایه گذاری منطقی رفتار نمی کنند . تصمیم گیری های سرمایه گذاری تا حد زیادی به عوامل رفتاری مانند حرص و طمع و ترس ، ناهمسانی شناختی ، فناوری هوشمند ، حسابداری ذهنی ، و نقطه اتکا وابسته است . این عوامل رفتاری باید در تصمیم گیری های سرمایه گذاری به عنوان عوامل ریسک در نظر گرفته شوند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ق.ظ ]




در واقع با پایان جنگ سرد و مخصوصاً پس از فروپاشی بلوک شرق ـ یعنی جایی­که جهان دوم محسوب می­شد ـ کاربرد اصطلاح جهان سوم بی­معنا شد، چراکه این سؤال پیش آمد: جهان سوم در مقابل کدام ‌دو جهان دیگر؟

پس ‌می‌توان گفت پایان دوره­ سه جهان، مصادف بود با “فروپاشی کمونیسم اروپای شرقی، سقوط رژیم نژادپرستی در آفریقای جنوبی و گذر به دموکراسی در کشورهای با دیکتاتوری نظامی و حکومت مطلقه.” (Denning, 2004, 46)

بعد از انتقادات زیادی که به جهان سوم وارد شد و مخصوصاً بعد از فروپاشی شرق کمونیست، توجه جهانیان به دوگانگی جهان جلب شد و نظریات زیادی در این زمینه داده شد.

در میان تقسیم ­بندی­هایی که بر دوگانگی جهان معاصر تأکید می­ کند، ‌می‌توان به تقسیمِ جهان به دو بخش “شمال” و “جنوب” اشاره کرد. البته این اصطلاح را اولین­بار هاوس هوفر آلمانی، صاحب نظر جغرافی سیاسی، به­کار برد. او قبل از جنگ جهانی دوم، جهان را به دو بخش شمال و جنوب تقسیم کرده بود و معتقد بود که قدرت­های بزرگ جهان همگی در بخش شمالی واقع ‌شده‌اند. (ساعی، ۱۳۸۹، ص۱۷)

اصطلاح کشورهای جنوب کم­کم جایگزین اصطلاح جهان سوم شد و معانی متنوع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که اصطلاح جهان سوم داشت، به خود گرفت. به همین دلیل وقتی این اصطلاح ‌در مورد کشورهای جهان سوم به­کار می­رود، به معنی آن است که جهان از دو بخش تشکیل شده؛ بخش اول کشورهای پیشرفته­ی صنعتی، غنی، قدرتمند، به نام شمال را دربرمی­گیرد و بخش دوم کشورهای کمتر توسعه ­یافته، غیرصنعتی، غالباً فقیر و ضعیف، به نام جنوب را شامل می­ شود. معیار این تقسیم ­بندی، سطح رشد اقتصادی و توسعه صنعتی کشورها ‌می‌باشد.

معمولاً استدلال می­ شود که بیشتر کشورهای پیشرفته­ی صنعتی در قسمت­ های شمالی کره­ی زمین و اکثر کشورهای توسعه ­نیافته جهان در نواحی جنوبی­تر کره­ی زمین واقع ‌شده‌اند. اما در تقسیم دنیا به دو نقطه­ فقیر و غنی، باید دانست که این طبیعت نیست بلکه بشر است که موجب چنین تقسیمی شده است.

۲- مبانی نظری تئوری جهانی سازی

جهانی سازی واقعیتی است که امروزه توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود جلب ‌کرده‌است؛ چراکه پدیده­ای در حال وقوع ‌می‌باشد؛ از این­رو فهم درست این فرایند، تنها راه مطمئن جهت مقابله یا همراهی با آن ‌می‌باشد. البته از آن­جا که فرآیندهایی که بر مبنای آن مردم جهان به­ صورت یک جامعه جهانی درمی­آیند، گوناگون است؛ بدیهی است که برداشت‏ها از مفهوم جهانی سازی متنوع باشد. از این­رو در این قسمت مکاتب مرتبط با جهانی سازی و نظریات گوناگون اندیشمندان در این زمینه را برمی­شماریم.

در حالت کلی سه مکتب فکری در رابطه با تئوری جهانی سازی مطرح ‌می‌باشد؛ که عبارتند از:
۱) رئالیسم: طرفدار نظام سرمایه‏داری است و دخالت دولت را جهت حفظ منافعِ ملی لازم می‏داند.
۲) لیبرالیسم: با اعتقاد به محدود کردن نقش دولت، با جهانی سازی سنخیت دارد. لیبرال‏ها معتقدند جهانی سازی می‏تواند فرصت‏های بیشتری را جهت رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی، سیاسی فراهم آورد.
۳) ساختارگرایان تاریخی[۱۸۶]: جهانی شدن را با اهمیت فرض می‏ کنند اما آثار آن را بسیار منفی می­دانند و بیش از رئالیست‏ها و لیبرال‏ها بر نابرابری شمال و جنوب تأکید ‌می‌کنند.

در راستای تبیین مفهوم نظری جهانی سازی، از آن­جا که مفهومی گسترده در سطح بین ­المللی ‌می‌باشد و اندیشمندان زیادی در رابطه با آن نظرات سودمند و در عین حال متنوعی را اظهار داشته اند؛ لازم است برای آشنایی بیشتر از مبنای نظری تئوری جهانی سازی، عقاید برخی از بزرگ­ترین صاحب­نظران این رشته که اندرو جونز[۱۸۷] در کتاب خود از آن­ها با عنوان “متفکران کلیدی”[۱۸۸] تئوری جهانی سازی یاد می­ کند، را بررسی نماییم.

دیوید هلد و مک گرو، جهانی سازی را: ” فرآیندی که با تغییر شکل سازماندهی فاصله­های روابط اجتماعی و تراکنش بر حسب وسعت و سرعت طی سرتاسر قاره­ها یا گردش بین منطقه­ای همراه باشد” می­دانند. (Held and McGrew, 2003, 51)

رابرتسون جهانی سازی را به­عنوان “مفهومی که هم تراکم جهان و هم افزایش آگاهی جهانی در کل را منعکس می­ کند” درنظر ‌می‌گیرد. (Robertson, 1994, 8)

شولت، جهانی شدن را “فرآیندی اجتماعی که با از میان برداشتن مرزهای جغرافیایی، بر تمام‏ روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی سایه‏ افکنده است و آگاهی­ها را افزایش می‏ دهد” می­داند. (Scholte, 2002, 6)

آنتونی گیدنز[۱۸۹] معتقد است: “جهانی سازی افزایش وسعت ارتباطات اجتماعی جهان و نزدیکی مکان­های دور به یکدیگر است؛ به طوری­که اتفاقات محلی به­ صورت اتفاقات میلیون­ها مایل دورتر، به­نظر رسد و برعکس.” (Jones, 2010, 40)

مانوئل کستلز[۱۹۰]، جهانی سازی را “ظهور نوعی جامعه­ شبکه‏ای می‏داند که در ادامه­ حرکت سرمایه‏داری، پهنه­ی اقتصاد جامعه را در بر می‏ گیرد.” (Jones, 2010, 69)

اریکسن معتقد است: “جهانی سازی یعنی فاصله­ها بی­ربط، وابسته و به کمترین اندازه­ اهمیت رسیدند.” (Erikson, 2007, 8)

مارتین آلبرو[۱۹۱] جهانی سازی را: “فرآیندی می‏داند که همه مردمان جهان را در یک جامعه­ فراگیر جهانی به هم پیوند می­دهد.” (صداقت، ۱۳۷۹، ۲۱)

دیوید هاروی[۱۹۲] معتقد است: “فرایند جهانی سازی دربردارنده­ی مفهوم فشردگی زمان و مکان و فاصله هاست.” (Al-Rodhan , 2006, 9)

کارناجی[۱۹۳] جهانی سازی را: “مراحل یکپارچه­سازی مردم، شرکت­ها و دولت­ها، تحریک جهان توسط تجارت بین ­الملل، سرمایه ­گذاری و کمک توسط اطلاعات و تکنولوژی” می­داند. (Boudreaux, 2008, 1)

جیم میتلمن[۱۹۴] معتقد است: “جهانی سازی جنبه­ های زمان و فاصله­ ارتباطات اجتماعی را متراکم می‌کند.” (Steger, 2010, 15)

نوئل ریشتر[۱۹۵] جهانی سازی را: “شکل‏گیری شبکه‏ای فراگیر می‏پندارد که با پیدایش آن، اجتماعاتی که پیش از این، دورافتاده بودند، در وابستگی متقابل و وحدت جهانی، ادغام ‏شوند.” (صداقت، ۱۳۷۹، ۲۱)

لچنر با تعبیری زیبا بیان می­دارد که: “جهانی­سازی فرآیندی است که در آن تعداد بیشتری مردم، از راه­های مختلف بیشتری، در میان فواصل طولانی­تر، بیشتر به یکدیگر پیوند می­خورند.” (Lechner, 2009, 16)

به‏طورکلی باید گفت جهانی سازی، به مجموعه فرآیندهایی اطلاق می‏ شود که به­موجب آن مرزهای ملی کم­رنگ شده و دولت‏ها به­یکدیگر مرتبط و نزدیک می ‏شوند و عواملی مثل گسترش سرمایه‏داری در سطح جهانی، وابستگی متقابل کشورها، تجارت جهانی، تبادل اطلاعات و تکنولوژی، حقوق بشر، زبان انگلیسی، اینترنت و… از مبانی اصلی آن هستند.

درمجموع می‏توان این مفاهیم نظری را از اصطلاح جهانی سازی، استنباط کرد: ۱) بین ­المللی شدن[۱۹۶] ۲) آمریکایی شدن[۱۹۷] ۳) بی‏سرزمینی و فرا ناحیه‏ای شدن[۱۹۸] ۴) کنار زدن‏ و محو شدن مرزها[۱۹۹] ۵) یک نیروی منهدم کننده[۲۰۰] ۶) فراگیر شدن و جهان­گرایی[۲۰۱] ۷) آزادسازی[۲۰۲] ۸) یک فرایند ۹) یک عقیده ۱۰) یک‏ پدیده ۱۱) یک مرحله ۱۲) یک نظام ۱۳) یک نفوذ ۱۴) یک دوره ۱۵) یک تصور ۱۶) یک شبکه ۱۷) یک جامعه ۱۸) یک موقعیت و …

گفتار سوم: مبانی عملی

۱- مبانی عملی تئوری سه جهان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]